فقط دو وعده غذا در شبانه روز
فقط دو وعده غذا در شبانه روز
رئیس مذهب تشیع،امام صادق (ع)می فرماید:
دو نوبت غذا بخور، صبح و غروب
و بین آن دو غذا نخور که موجب فساد بدن می شود؛
آیا این سخن خدای تعالی را نشنیده ای:(وَ لَهُمْ رِزْقُهُمْ فِیها بُکْرَةً وَ عَشِیا)و در بهشت،روزى آنها صبح و شام به آنها میرسد(سوره مریم آیه 62)
اطباء طب اسلامی و سنتی می گویند:
در اسلام چیزی به عنوان سه وعده غذا(خصوصا ناهار)نداریم و طبق فرمایش امام صادق(علیه السلام)موجب فساد بدن است؛
دو وعده در صورتی است که دو وعده غذا،مقوی و کامل باشد؛
در صورت احساس گرسنگی بین صبح و شام میتوان از ریز مغذی های مناسب مثل خرما و مویز و بادام و گردو و نان جو و…..استفاده کرد.
نورالثقلین،ج3،ص351/البرهان
بهلول کیست؟ آیا او واقعاً دیوانه بوده است؟
بهلول کیست؟ آیا او واقعاً دیوانه بوده است؟
در کتاب «دائرة المعارف تشیع» آمده است: ابو وُهیب(وهب) بن عمرو -بهلول- معروف به مجنون، از فقها و حکما و شعرای شیعه در قرن دوم هجری بوده است و علت دیوانگی ظاهری او این است که به وسیلهی آن، سخن حق را بدون ترس بر زبان بیاورد.
در کتاب مجالس المؤمنین، سفینة البحار، روضات الجنّات؛ أعیان الشیعه و…؛ بهلول از شاگردان خاص امام صادق(ع) و از اصحاب آن حضرت و حضرت امام موسی کاظم(ع) معرفی شده است.
از آنجا که هارون الرشید(خلیفه عباسی) قصد داشت مخالفان حکومت استبدادی خود را از بین ببرد، نقشهای طرح کرد تا امام کاظم(ع) را به شهادت برساند.
هارون از فقهای بغداد -از جمله بهلول- درخواست کرد تا فتوا دهند که امام قصد دارد بر علیه حکومت قیام کند و قتل او شرعاً واجب است. اما بهلول از این کار خودداری کرد و از امام چارهجویی نمود.
امام(ع) به او پیشنهاد کرد خودش را به دیوانگی بزند تا هارون از او دست بردارد.
یک روز صبح مردم بغداد بهلول را در کوچه و بازار دیدند که لباس کهنهای به تن کرده و سوار بر تکه چوبی شده و با کودکان بازی میکند و فریاد میزند: «کنار بروید! مبادا اسب من شما را لگد کند».
این تدبیر، او را از صدور فتوا بر علیه امام نجات داد و هارون وقتی شنید که بهلول دیوانه شده است، دست از او برداشت.
در روایتی دیگر، سید نعمت الله شوشتری در کتاب غرایب الاخبار به نقل از روضات الجنّات آورده است که هارون الرشید به پیشنهاد مشاورانش از بهلول خواست که قاضی القضاة(رئیس قوه قضائیه) بغداد شود، ولی او قبول نمیکرد و عذر میآورد. چون اصرار و فشار هارون از حد گذشت، بهلول خود را به دیوانگی زد. گویند وقتی به هارون گفتند که بهلول دیوانه شده است، گفت: «او دیوانه نشده، بلکه با این تدبیر خود را نجات داده است».
بهلول در تاریخ تشیع به عنوان مظهر و مثال مقاومت منفی و سرمشق تقّیه و حکیمی پاکباز و گریزان از خدمت ستمکاران شناخته شده است. حکایات و کلمات و اشعار او دستورالعمل زندگی با شرافت و مشوّق شهامت اخلاقی و صلابت دینی است.
بهلول در ادبیات و فرهنگ اسلامی به خصوص بین شیعیان در ردیف لقمان حکیم قرار دارد و سخنانش الهام بخش نویسندگان و شاعران و ضرب المثل میباشد. کلمه بهلول در لغت عرب به معنی مرد خندان یا کسی که خوبیهای زیادی دارد، است.
بهلول حدود سال 190 هـ .ق در بغداد وفات کرد و در همان شهر به خاک سپرده شد.
«تنقیح المقال»، «قاموس الرجال»،
فواید دوش آب سرد
فواید دوش آب سرد
دوش آب ولرم مایل به سرد باعث افزایش ترشح آندورفین می شود که یک مسکن طبیعی است و باعث ایجاد احساس آرامش می شود
دوش آب سرد برای تنظیم دمای بدن
اگر زیاد عرق می کنید و یا دست و پایتان همیشه سرد است، می توانید دوش آب ولرم مایل به سرد را امتحان کنید. این کار باعث تنظیم دمای بدن شما می شود.
دوش آب سرد برای مقابله با افسردگی
آب سرد باعث تحریک بخشی از مغز می شود که منبع اصلی نورآدرنالین محسوب می شود. این هورمون به طور طبیعی خاصیت ضدافسردگی دارد.
از طرفی گیرنده های حساس به سرما در سطح پوست بیشتر از گیرنده های حساس به گرما است.
علاوه بر این محققان به این نتیجه رسیده اند که دو تا سه دقیقه قرار گرفتن زیر دوش آب با دمای بیست درجه باعث افزایش قدرت مغز می شود.
آب سرد مانند ورزش باعث آزاد شدن میزان زیادی آندورفین در مغز می شود که به هورمون خوشبختی معروف است.
بنابراین به نظر می رسد که گرفتن دوش آب سرد به استرس زدایی و رسیدن به آرامش کمک می کند.
دوش آب سرد برای افزایش سوخت و ساز بدن
دوش آب سرد علاوه بر افزایش سطح چربی های قهوه ای، فشار خون و دمای بدن می تواند باعث افزایش سوخت و ساز یا همان متابولیسم بدن شود.
به این ترتیب نیز تمام فرآیندهای بدن مانند رشد، احیای عضلانی و سلولی، هضم غذا و غیره با راحتی و سرعت بیشتری انجام می شود.
دوش آب سرد زیبایتان می کند
آب سرد باعث انقباض رگ های خونی می شود. این کار نیز پف کردگی و گودی زیر چشم ها را کاهش می دهد.
خانم ها توجه داشته باشند که گرفتن آب سرد روی سینه ها باعث پیشگیری از افتادگی آنها می شود.
علاوه بر این، آب سرد همچنین باعث بستن کورتیکول موها و درخشندگی آنها می شود. در نتیجه موها قوی تر شده و از ریزش آنها نیز جلوگیری می شود.
دوش آب سرد برای تنفس بهتر
زمانی که آب سرد به بدن می خورد ناخودآگاه نفس های عمیق می کشیم. در واقع بدن با تامین میزان اکسیژن مورد نیاز برای تنفس و گرم شدن در برابر استرس ناشی از این شوک، واکنش نشان می دهد.
در نتیجه ریه ها درست همانند زمانی که ورزش می کنید، باز می شوند تا هوای بیشتری دریافت کنند. این کار نیز باعث تقویت بدن و شادابی آن در طول روز می شود.
دوش آب سرد باعث افزایش ترشح هورمون ها می شود
آب سرد باعث تحریک غدد بدن می شود و بویژه برای افزایش باروری مردها موثر است. به خاطر اینکه سرما باعث افزایش میزان اسپرماتوزوئیدها می شود.
دوش آب سرد، مسکنی طبیعی
آب سرد باعث افزایش ترشح آندورفین می شود که یک مسکن طبیعی است و باعث ایجاد احساس آرامش می شود.
دوش آب سرد برای حفاظت از محیط زیست
دوش آب سرد به نفع محیط زیست است. به خاطر اینکه برای یک حمام گرم و طولانی مدت لازم است که حدود 110 لیتر آب مصرف کنید. در حالی که برای یک دوش آب سرد نصف این میزان آب را مصرف خواهید کرد.
علاوه بر این زمانی که آب ولرم یا سرد باشد، خیلی زود حمام را ترک کرده و انرژی زیادی برای گرم کردن آب حمام، به هدر نمی رود.
تبیان
آيا زن عنصر گناه و شيطان كوچك است ؟!
آيا زن عنصر گناه و شيطان كوچك است ؟!
زن مورد لعن ابدى خدا قرار گرفته است ، زيرا گناه از زن آغاز شد و به وسيله زن است كه ما مى ميريم !!
گفته هاى بالا گوشه اى از بينش اعتقادى يهوديان درباره زن مى باشد كه وى را موجودى پست و سبب همه بدبختيها تلقى مى كنند، و بر اين عقيده اند كه اولين كسى كه ميوه ممنوعه را خورد و مرتكب گناه شد، زن بود و سبب اخراج حضرت آدم (ع ) بوده است .
زن مسئولگناهان
در مسيحيت نيز مانند يهوديان ، زن را مسئول گناهكارى دانسته اند در سفر پيدايش جمله 11 و 12 چنين مى خوانيم : زنى را كه تو، به من دادى تا همراه من باشد، از ميوه آن درخت به من داد و من آنرا خوردم .
بنابراين باعث سقوط آدم ، حوا گرديد و در حقيقت او مسئول گناههاى بشر است و خدا ناگزير شد تا تنها پسرش را به نام عيسى مسيح بفرستد تا به دار آويخته شود و با خون خودش گناهان بشر را كه زن مسئول آن است ، بشويد!!
هندوها، علاوه بر اينكه حتى حق حيات براى زن قائل نبوده و نيستند، معتقدند كه اين فقط روح گناهكار است كه به صورت زن متولد مى شود.
از ديدگاه بودائيان نيز، طبق گفته مورخ معروف وسترمارك (MAR WESTER) همه زنها دامهاى اغوا كننده و فريبنده شيطان هستند كه براى مردها گسترده و نيروى فريبندگى در نهاد زنها با خطرناكترين شكل مجسم شده است به طورى كه مردها را شيفته و فريفته خود مى سازند و همين فريبندگى زنها است كه فكر عالمى را كور مى كند.
به هر حال اين نظريه سخيف و نا آگاهانه در ميان اقوام و ملل و به اصطلاح صاحبان اديان ، شايع گشت كه شيطان يا مار حوا را فريفت و سپس حوا آدم را به گناه وادار ساخت !
ترتولين مقدس به زنها مى گويد: آيا مى دانيد كه هر يك از شما حوائى هستيد؟ مجازات خدا بر جنس شما تا اين زمان ادامه دارد، در اين صورت شرارت با الضروره بايد باقى باشد، شما زنها دروازه هاى شيطان هستند، شما كسانى هستيد كه از آن درخت ممنوع ميوه چيديد، شما هستيد كه قانون الهى را شكسته ايد، شما كسانى هستيد كه آدم را فريفته اند آنهم هنگامى كه شيطان هنوز حمله نكرده بود، شما هستيد كه با آن سهولت ، صورت خدا را در نهاد بشر، ضايع و فاسد كرده ايد! بدبختى و مرگ ، مربوط به شما است و حتى مرگ پسر خدا مربوط به شما است .
با اين بينش ، بزگترين ستم ها را نسبت به زن ، (يكى از دو ركن اساسى جامعه بشرى ) روا داشته اند و اساسى ساير اهانتها و ستمها را پى ريزى كرده اند و از اين طريق ، ضرب المثلها و آداب و رسوم غلطى را در ميان جوامع مرسوم نموده اند تا آنجا كه در بسيارى از نقاط جهان ، خود زن به اين تهمتها تن در داده و اينگونه به استضعاف كشيده شده است .
از ديدگاه قرآن
قرآن مجيد، قاطعانه و صريح ، زن را از اين تهمت تبرئه نموده از مقام او دفاع مى كند و خط بطلان بر روى اين افسانه ها كشيده است قرآن در استان آدم و حوا مى فرمايد:
فقلنا يا ادم ان هذا عدولك و لزوجت
(پس گفتيم اى آدم در حقيقت اين شيطان دشمن تو و همسرت مى باشد.)
در اينجا شيطان را، هم دشمن آدم و هم دشمن حوا معرفى كرده است و در جاى ديگر مى فرمايد:
… ان الشيطان لكما عدومبين
(به راستى كه اين شيطان دشمن هر دوى شما است .)
در اين آيه نيز دشمنى شيطان با هر دو اعلام شده است .
در مورد فريب دادن شيطان ، قرآن مى فرمايد:
فرسوس لهما الشيطان
(پس شيطان آن دو (آدم و حوا) را وسوسه كرد.)
فد لا هما بغرور فلما ذاقا الشجرة بدت لهما سواتهما وطفقا بخصفان عليما من ورق الجنة و ناداهما ربهما الم انهكما عن تلكما الشجرة و اقل لكما ان الشيطان لكما عدومبين
(آنگاه شيطان آن دو را به فريب و غفلت راهنمائى كرد، پس هنگامى كه از آن درخت چشيدند، پنهانى هاى آنان آشكار گرديد و بر آن شدند كه از برگ درختان بهشت استفاده كرده خود را بپوشانند و خدا آنان را مخاطب قرار داده فرمود آيا من شما دو نفر را از اين درخت نهى نكردم و نگفتم كه بى شك اين شيطان سخت دشمن شما است ؟!
دقت مى كنيد كه در تمام خطابها، هر نفر مخاطب هستند و هرگز يكى از آنان را وسيله شيطان و عنصر گناه و فريب ، معرفى نمى كند و در فريب شيطان نيز قبلا مى فرمايد:
… مانها كما ربكما عن هذه الشجرة الا ان تكونا ملكين اوتكونا من الخالدين و قاسمهما انى لكما لمن الناصحين
(و شيطان به دورغ گفت خدا شما دو نفر را از خوردن اين درخت نهى نكرد مگر براى اينكه مبادا شما دو فرشته گرديد يا اينكه مبادا در بهشت جاودانه بمانيد و براى آن دو، سوگند ياد كرد كه پس براى هر دوى شما از نصيحت كنندگان و خير خواهان هستم .)
و اتفاقا در جاى ديگر صراحت دارد كه شيطان به طور مستقيم خود آدم را وسوسه كرد و فريب داد.
فوسوس اليه الشيطان قال يا آدم هل ادلك على شجرة الخلد و ملك لايبلى فاكلا منها فبدت لهما سواتهما و طفقا يخصفان عليهما من ورق الجنة و عصى آدم ربه فغوى
(پس شيطان او (آدم ) را وسوسه كرد گفت آيا تو را به درخت جاودانگى و ملك ابديت راهنمائى بكنم ؟ سپس آدم و حوا از آن درخت خوردند، در نتيجه آنچه كه آشكار شدنش براى آنان زشت بود.نمايان شد و بر آن شدند كه از برگهاى درختان بهشتى استفاده كرده خود را بپوشانند و آدم ، پروردگارش را نافرمانى كرد و به بيراهه رفت )
و در مورد ديگر قرآن مجيد تصريح مى كند كه شيطان باعث لغزش آن دوشد و فريبشان داد آنجا كه مى فرمايد:
وقلنا يا آدم اسكن انت وزوجك الجنة و كلامنها رغدا حيث شتما ولا تقربا هذه الشجرة فتكونا من الظالمين فازلهما الشيطان عنها فاخرجهما مما كانافيه ..
(و گفتيم اى آدم تو و همسرت در بهشت مسكن گيريد و آزادانه و بدون زحمت از نعمتهاى آن برخوردار شويد ولى به اين درخت نزديك نشويد كه از جمله ستمكاران خواهيد گشت ، پس شيطان ، آدم و حوا را از راه صحيح لغزاند و سبب اخراج آن دو از بهشت و محروميتشان از نعمتهاى بهشتى گرديد.)
آفرينش زيباى زن و مرد
بدون ترديد، ارزش وجودى زن ، از ارزش وجودى مرد، جدا نيست و هيچكدام ذاتا عامل بدبختى يا عنصر گناه نيستند بلكه هر كدام در همين شرايط وجودى كه هستند، هيچگونه نقص در آنها نيست و به زيباترين نحو و شايسته ترين شكل آفريده شده اند كه اگر به جز اين بودند نقص داشتند آفريننده اين نظام خود فرموده است كه :
اعطى كلشى ء خلقه ثم هدى
(خداى متعال آنچه كه لازمه وجودى آفرينش هر چيزى بود به آن عطا كرده و آنگاه راه و كمال و حركت را نيز به وى نشان داده است .)
جهان چون خد و خال و چشم و ابروست
كه هر چيزى به جاى خويش نيكو است
همانطور كه در كشور تن ، زيبائى هر كدام از اعضاء به همان كيفيتى است كه هستند زيبائى ديدگان در ظرافت آنها و زيبائى بازوان به قوى بودن و ستبر بودن آنها است ، در واحد انسانى زن و مرد نيز زيبائى مرد به كيفيت خاص خودش ، به نيرومند بودن و خشونت مردانگى او و زيبائى و جلوه زن ، به ظرافت و نازكى او است كه از شير حمله خوش بود و از غزال رم جمال شير به يال و كوپال ، و جلوه غزال ، به حالت آميخته با آرامى و لطافت و چشمهاى زيبا و معصومانه و رميدن از خشونتش مى باشد هرگز حق ندارى كه به حمله او يا به رميدن اين اعتراض كنى كه همين زيبا است غير اين نازيبا.
نقاش ازل همه جهان را به زيباترين وجه نقاشى كرده و نظام احسن را ارائه نموده است و در خصوص انسان فرموده است :
لقد خلقنا الانسان فى احسن تقويم.
(به تحقيق انسان را در زيباترين و بهترين قوام و مراتب وجود آفريده ايم )
و صوركم فاحسن صوركم .
(و خداى متعال شما را به تصوير كنيد پس صورت شما را زيباترين و بهترين صورت قرار داد.)
آرى همان خدائى كه همه جهان نو جهانيان را به حق آفريد و همگان را زيبا آفريد:
خلق السوات و الارض بالحق
زن و مرد نيز در اين نظام احسن به حق آفريده شده و به زيباترين وجه آفريده شده اند، منتهى همچنانكه تنه ها و شاخه هاى درختان ، تنومند و خشن هستند و بايد هم چنين باشند، شقايقها زيبا، ظريف و لطيف مى باشند، در زندگى انسانى نيز مثل مرد و زن ، به آن گونه است .
غرور و خود خواهى مرد؟
ناظم نظام احسن ، زيبا تنظيم كرده است و اگر خوب بنگرى چيزى جز زيبائى نخواهى يافت و اين غرور و خودخواهى است كه بگوئيم چرا شقايقها به اين اندازه خوشرنگ و زيبا هستند؟ چرا توجه مرا جلب مى كنند؟ جرا ارغوان ، گلسرخ و يا سمن ، در ميان گياهان به اين اندازه جلوه دارند، چرا اينقدر خوشبو هستند كه بايد من بروم و يك دامن بچينم ؟ اين گناه گل است كه زيبا است يا گناه تو است كه نمى گذارى زيبا، زيبا بماند؟ و با تجاوزگرى آن را پژمرده ، افسرده و نابودش مى كنى ؟ تو خود را در ياب و زيبائى را تحقير نكن ، تو خود بدان كه چگونه و كى بايد از گل بهره برد؟ كه اگر چنين كردى هرگز گلهاى معصوم را گنهكار فرض نخواهى كرد. تو حداقل مثل بابا باش و از ديده و دلت فريادبكش نه از آنكه ديده ات مى بيند و دلت ياد مى كند، اگر ديده و دل را انسانى ساختى ، راحتى و حتى نياز به فرياد هم ندارى .
اين از انانيت و خود خواهى انسان است كه بنفشه و لاله را گنهكار بداند و آنها را مقصر بشمارد كه چرا بنفشه معطر است و نشاط آور و چرا لاله خوشرنگ ، زيبا، پرمعنى و با نجوى است ؟
تو اگر مبتلا به بيمارى زكام هستى و بوى خوش گل به مشامت نمى سازد، خود را معالجه كن و به رائحه گل بد مگو كه اگر خود را معالجه كنى و با ديده و مشام سالم به گل بنگرى و بو كنى و تقواى دل و ديده داشته باشى ، آنگاه هر چه را مى بينى خوبى و زيبائى مى بينى و در مقابل ناظمش كرنش و تواضع مى كنى و تبارك الله احسن الخالقين مى گوئى !
آرى زن عنصر گناه و شيطان كوچك نيست و اين توئى كه گناه آلود مى نگرى و شيطان گونه از وجود او سوء استفاده مى كنى !
شخصيت زن از ديدگاه قرآن ، هادى دوست محمدى
حدیث قدسی چیست ؟
حديث قدسى
عبارت از حديثى است كه پيغمبر از خداوند اخبار كند، بدين گونه كه معنا و مضمون آن بر قلب پيغمبر القا مىشود و پيغمبر با لفظ خود اداءمىنمايد، لذا در الفاظ آن تحدى و اعجاز نيست، به خلاف قرآن كه به الفاظى مخصوص وحى شده كه تغيير آن به لفظى ديگر جايز نيست وديگران در آوردن مثل آن عاجزند.
تهانوى از فوايد امير حميد الدين، شش فرق براى قرآن و حديثقدسى نقل كرده است:1.قرآن معجزه استبه خلاف حديث قدسى، 2.قرائت نماز جز به قرآن صحيح نيست، 3.منكر قرآن كافر شمردهمىشود به خلاف منكر حديث قدسى، 4.قرآن به وساطت جبراييلوحى مىشود، به خلاف حديث قدسى، 5.قرآن به الفاظ مخصوص ازلوح محفوظ وحى مىشود، ولى در حديث قدسى ممكن است لفظ از پيغمبرباشد، 6.مس قرآن بدون طهارت روا نيست، به خلاف حديث قدسى.
در قواعد التحديث (ص 65) وجه ديگرى براى فرق بين قرآن وحديث قدسى ياد شده است و آن اين است كه در ايصال آن به پيغمبر، كيفيتخاصى شرط نيست، چه ممكن است در رؤيا به پيغمبر القاءشود يا به لسان ملك در بيدارى يا به القاء در خاطر«القاء در روع».
ابن حجر هيثمى (در شرح اربعين نووى ضمن شرح حديث ابىذر)مىگويد:مجموع احاديث قدسيهاى كه از پيغمبر نقل شده، بالغ بريكصد حديث است كه بعضى آنها را در مجموعهاى گرد آوردهاند.
استاد محمد الصباغ در كتاب (الحديث النبوى، ص 31) فرموده:به سال 1389 المجلس الاعلى للشئون الاسلاميه در مصر چهار صدحديث قدسى از كتب سته و موطاء جمع آورده و ضمن دو جلد به نام(الاحاديث القدسيه) انتشار داده است.
از دانشمندان شيعى، شيخ حر عاملى (متوفاى 1104 ه.) نيز كتابىبه نام (الجواهر السنية في الاحاديث القدسية»در احاديث قدسيه-كه بيشتر از طريق اماميه نقل شده-گرد آورده كه به سال 1302 ه.در بمبئىو اخيرا در نجف چاپ شده است.
دراية الحدیث ، كاظم مدير شانه چى
شادی چیست
شادی چیست ؟
مردم عادی، لذت را شادی می دانند؛ افارد موفق، شادی را عملکرد خوب می دانند و در نزد دانشمندان، شادی، همان زندگی متفکرانه است.
برای به دست آوردن شادی، به طور معمول دست به هر کاری می زنیم، ولی کمتر آن را به دست می آوریم: چون از معنای واقعی آن، آگاه نیستیم.
“شادی” در میان انسان های مختلف تعریف های متفاوتی دارد و هرکسی با توجه به ساختار ذهنی و روحی خود، آن را درک می کند.
شادی، امری درونی و شخصی است. مسأله ای که باعث خوشحالی یک فرد می شود، ممکن است در دیگری، هیچ احساسی را بیدار نکند یا حتی در برخی موارد باعث ناراحتی او شود. طریقهٔ درک شادی و ابراز آندر افراد، متفاوت است؛ اما در انی تفاوت ها، یک عامل مشترک وجود دارد و آن، “احساس رضایت و خشنودی” است.
چندبار در زندگی، احساس رضایت واقعی داشته اید؟ آیا برای تان پیش آمده که بعد از وقوع اتفاقی یا انجام وظیفه ای از ته دل خشنود شده باشید؟ هرگاه در زندگی احساس کردید که از امری راضی و خشنود هستید و از روند کلی درونی خود لذت می برید، بدانید که شادی را به سوی خود جذب کرده اید.
آیا هرگز این تجربه را داشته اید که از انجام عملی راضی باشید، ولی احساس شادی نکنید؟ فکر می کنید دلیل بروز این حس چیست؟
اگر در زمان رضایت، به لحظه لحظهٔ آن توجه کنید، شادمانی را نیز به طور کامل جذب خواهید کرد؛ ولی اگر به سرعت از کنار آن بگذرید و به خود اجازه ندهید که طعم شادی را مزمزه کنید، کمبود آن را حس خواهید کرد.
هنگامی که از مسأله ای خشنود می شوید، کمی صبر کنید و بگذارید شادی مانند طعم شیرینی در رگ های تان جاری شود و تک تک سلول ها و اندام های تان را سرشار از لذت کند.
ـ یک اصل کلی را به یاد داشته باشید:
“هرچه انسان، راضی تر باشد و از لحظه لحظهٔ زندگی خود لذت ببرد، سطح شادی او بالاتر خواهد رفت".
چرا باید شاد باشیم؟
آیا هرگز به اثرها و فایده های شادی فکر کرده اید؟ آیا می دانید که شادی نیز مانند تمام داروهای دنیا، شفادهنده است؛ با این تفاوت که عارضه های جانبی ندارد؟
دانشمندان دریافته اند که شادی موجب تقویت سیستم ایمنی بدن می شود. افراد غمگین به طور معمول از نقص کارکرد دستگاه گوارش رنج می برند و مرتب در معرض آلودگی های میکروبی و ویروسی قرار می گیرند. شادی، عالم تقویت کنندهٔ سیستم اعصاب انسان است و از بروز افسردگی جلوگیری می کند. آیا هرگز فرد شادی را دیده اید که لبخند بر لب، لطیمه های شیرین تعریف کند و بگوید: “اعصابم خیلی ضعیف است".
شادی، انسان را زیبا می کند
شاید باور نکنید، ولی شادی با شفافیت پوست درخشش چشم و استحکام مو، رابطهٔ مستقیم دارد. در موارد زیادی مشاهده شده که ریزش مو، بر اثر غم و غصهٔ شدید یا استرس در افراد رخ داده است و بالاخره شادی، محیط خانواده را گرم و لذت بخش می نماید. مشاوران و روان شناسان خانواده دریافته اند که خانه هائی که در آن صدای خنده و شادی شنیده شود، فرزندان موفق و باهوشی خواهند داشت. محیط گرم و صمیمی، مانع از فرار جوانان از خانه می شود. فرزندان با خیال آسوده و اعصاب راحت، می توانند به وظیفه های اصلی خود که یکی از آن ها، درس خواندن است، رسیدگی نمایند. در این نوع خانواده ها، سایهٔ طلاق بر سر افراد خانواده نمی افتد و آسودگی و امنیت خاطر، در همهٔ اعضای آن وجود دارد.
شادی نیز مانند تمام فعل و انفعال های درونی و بیرون دیگر، خصوصیت هائی دارد. ۴ مورد از مهم ترین خصوصیت های شادی عبارت اند از:
۱) شادی را نمی توان احتکار کرد
شادی را باید مانند یک رود، رها کنید تا جریان پیدا کند. اگر آن را راکد نگه دارید، می گندد.
۲) توکل به خدا، کلید شادی است.
شادی واقعی، در جائی وجود دارد که پشتوانهٔ آن، نیروی عظیم الهی باشد. شادی که متکی به لذت های زودگذر و خواهش نفس باشد، دوام نخواهد داشت.
۳) تعادل شادی را حفظ کنید.
شادی، اگرچه امری لازم و حیاتی است، اما در احساس و بروز آن، باید حد میانه را نگه داشت. زیاده روی در شادمانی، احساس سبک سری را به طرف مقابل، القا می کند.
۴) شادی را در جای جای زندگی بجوئید
شادی، امری نیست که فقط در مکان یا شرایط خاص بروز کند. در هر شرایطی، شاد باشید
شیوه مطالعه صحیح
یکی از عوامل موثر در مطالعه دانستن روشهای صحیح آن است در این گفتار به چند نونه از این روشها اشاره میکنیم :
شش روش مطالعه:
1- خواندن بدون نوشتن: مطالعه فرآيندي فعال و پويا است و براي نيل به اين هدف بايد از تمام حواس خود براي درك صحيح مطالب استفاده كرد . بايد با چشمان خود مطالب را خواند ، بايد در زمان مورد نياز مطالب را بلند بلند ادا كرد و نكات مهم را يادداشت كرد تا هم با مطلب مورد مطالعه درگير شده و حضوري فعال و همه جانبه در يادگيري داشت و هم در هنگام مورد نياز ، خصوصا قبل از امتحان ، بتوان از روي نوشته ها مرور كرد و خيلي سريع مطالب مهم را مجددا به خاطر سپرد.
2- خط كشيدن زير نكات مهم: اين روش شايد نسبت به روش قبلي بهتر باشد ولي روش كاملي براي مطالعه نيست چرا كه در اين روش ، بعضي افراد به جاي آنكه تمركز و توجه بر روي يادگيري و درك مطالب داشته باشند ذهنشان معطوف به خط كشيدن روي نكات مهم ميگردد . حداقل ، روش صحيح خط كشيدن زير نكات مهم به اين صورت است كه ابتدا مطالب را بخوانند و مفهوم را كاملا درك كنند و سپس زير نكات مهم خط بكشند نه آنكه در كتاب دنبال نكات مهم بگردند تا زير آن خط بكشند.
3- حاشيه نويسي: اين روش نسبت به دو روش قبلي بهتر است ولي باز هم روشي مناسب براي درك عميق مطالب و خواندن كتب درسي نيست ولي ميتواند براي يادگيري مطالبي كه از اهميت چنداني برخوردار نيستند مورد استفاده قرار گيرد.
4- خلاصه نويسي: در اين روش ، شما مطالب را ميخوانيد و آنچه را درك كرده ايد بصورت خلاصه بر روي دفتري يادداشت ميكنيد كه اين روش براي مطالعه مناسب است و از روشهاي قبلي بهتر مي باشد چرا كه در اين روش ، ابتدا مطالب را درك كرده ، سپس آنها را يادداشت ميكنيد اما باز هم بهترين روش براي خواندن نيست.
5- كليدبرداري: كليدبرداري روشي بسيار مناسب براي خواندن و نوشتن نكات مهم است . در اين روش ، شما پس از درك مطلب ، بصورت كليدي نكات مهم را يادداشت ميكنيد و در واقع ، كلمه كليدي ، كوتاهترين و راحت ترين و بهترين و پرمعني ترين كلمه اي است كه با ديدن آن ، مفهوم جمله تداعي شده و به خاطر آورده ميشود.
6- خلاقيت و طرح شبكه اي مغز: اين روش بهترين شيوه براي يادگيري ، خصوصا فراگيري مطالب درسي است . در اين روش ، شما مطالب را ميخوانيد ؛ پس از درك حقيقي آنها نكات مهم را به زبان خودتان (و نه بصورت جملات كتابي) و بصورت كليدي يادداشت ميكنيد و سپس كلمات كليدي را بر روي طرح شبكه اي مغز مي نويسيد (در واقع نوشته هاي خود را به بهترين شكل ممكن سازماندهي ميكنيد و نكات اصلي و فرعي را مشخص ميكنيد) تا در دفعات بعد به جاي دوباره خواني كتاب ، فقط به طرح شبكه اي توليد شده مراجعه كرده و با ديدن كلمات كليدي نوشته شده بر روي طرح شبكه اي مغز ، آنها را خيلي سريع مرور كنيد . اين روش ، درصد موفقيت تحصيلي شما را تا حدود بسيار زيادي افزايش ميدهد و درس خواندن را بسيار آسان ميكند و بازده مطالب را افزايش ميدهد.
چند توصيه مهم:
1- حداكثر زماني كه افراد ميتوانند فكر خود را بر روي موضوعي متمركز كنند بيش از 30 دقيقه نيست ، يعني بايد سعي شود حدود 30 دقيقه بر روي يك مطلب تمركز نمود و يا مطالعه داشت و حدود 10 الي 15 دقيقه استراحت نمود و مجددا با همين روال شروع به مطالعه كرد.
2- پيش از مطالعه از صرف غذاهاي چرب و سنگين خودداري كنيد و سپس چند ساعت پس از صرف غذا مطالعه نماييد چون پس از صرف غذاي سنگين ، بيشتر جريان خون متوجه دستگاه گوارش ميشود تا به هضم و جذب غذا كمك كند و لذا خونرساني به مغز كاهش مي يابد و از قدرت تفكر و تمركز كاسته ميشود . همچنين غذاهاي آردي مثل نان ، و قندي قدرت ادراك و تمركز را كم ميكند و نوشابه هاي گازدار هم همينطور هستند.
3- ذهن آدمي باهوش است ، اگر يادداشت برداريد مطالب را به سرعت حفظ و به آساني به ياد مي آورد و نيز همزمان نميتوانيد هم مطلبي را بنويسيد و هم گوش دهيد ؛ پس حين مطالعه لطفا يادداشت برداري نماييد.
چگونه بخوريم تا سالم بمانيم ،
شايد ديده و يا شنيده ايد كه افرادى با داشتن سرمايه ى بسيار و بهره مندى از همه گونه امكانات رفاهى و استفاده از انواع غذاهاى رنگارنگ ، از نعمتى بزرگ يعنى سلامتى محرومند و به همين دليل از زندگى خود لذتى نمى برند! و بالعكس افرادى با خوردن غذايى معمولى و ساده در كمال صحت و سلامت عمرى طولانى مى كنند و از زندگى خود لذت مى برند. به راستى رمز و راز سلامتى در چيست ؟
عده اى چنين تصور مى كنند كه سلامتى فقط با خوردن غذاهاى گوناگون كه سرشار از ويتامين ها، پروتئين ها، مواد معدنى و… باشد بدست مى آيد. حاصل آنكه چنين نيست و آنچه مهم است چگونه خوردن است نه چه چيز خوردن !
درست خوردن تاءثير به سزائى در سلامتى شما دارد و شما را از دچار شدن به بيماريهاى مختلف و امراض گوناگون مصون نگاه مى دارد.
آنچه در اين كتاب مى خوانيد نكته هاى مهمى است كه همه ما براى سالم ماندن و خوب زندگى كردن به دانستن آن نيازمنديم .
اين نكته ها كه برگرفته از كلمات گهربار ائمه معصومين (عليهم السلام ) مى باشد در برگيرنده سه محور مهم در آداب غذا خوردن است :
1 - آدابى كه پيش از غذا خوردن بايد رعايت نمود.
2 - آدابى كه به هنگام غذا خوردن بايد رعايت نمود.
3 - آدابى كه پس از غذا خوردن بايد رعايت نمود.
لطفا با دقت اين نكته ها را بخوانيد و به آن عمل كنيد، تا هميشه جسمى سالم و روحى شاداب داشته باشيد و بدانيد هميشه پيشگيرى بهتر از درمان است .
1 - آغاز غذا با نام خدا
غذاى خود را با نام خدا آغاز كنيد
امام على (عليه السلام ) فرمودند:
به هنگام غذا خوردن خداى را ياد كنيد و از بيهوده گوئى اجتناب نمائيد زيرا كه طعام نعمت و رزقى از خداوند است و بر شماست كه در آن خداى را ياد كرده و شكر گوئيد.
فروع كافى ، ج 6، ص 296
2 - نمك قبل از غذا
ابتداى غذا، كمى نمك بخوريد
حضرت على (عليه السلام ) فرمودند:
در شروع به غذا خوردن ، نمك بخوريد، اگر مردم مى دانستند نمك چه خاصيتى دارد هر آينه به جاى داروهاى مجرب ديگر آن را انتخاب مى كردند.
طب الائمه ، ص 70
3 - شروع با سركه
خوب است غذا را با سركه شروع كنيد
محمد بن على گويد: مردى در خراسان خدمت امام رضا (عليه السلام ) بود. غذايى براى آن حضرت آوردند كه با آن سركه و نمك بود. آن حضرت آغاز غذا را با سركه شروع كردند، آن مرد گفت : قربانت گردم ، شما به ماها امر كرديد با نمك شروع كنيم ! آن حضرت فرمودند: اين مثل آن است ، بدرستى كه سركه ذهن را قوى و عقل را زياد مى كند.
طب و درمان ، ص 140
4 - شستن دست ها
دست هايتان را قبل و بعد از غذا بشوئيد
امام على (عليه السلام ) فرمودند:
شستن دست ها قبل از غذا، رزق را زياد مى كند، لباس ها را از آلودگى حفظ مى نمايد و چشم را تقويت مى كند.
خصال ، ص 612
5 - كم خوردن و سلامت
كمتر غذا بخوريد تا كمتر بيمار شويد.
امام على (عليه السلام ) فرمودند:
خوراكت را كم كن تا بيمارى تو كم گردد.
غررالحكم ، ج 1، ص 114
6 - كم خوردن و سبك بودن
كمتر غذا بخوريد تا سبكتر باشيد
رسول گرامى اسلام (صلى الله عليه و آله ) فرمودند:
محبوبترين شما در پيشگاه خدا آنكس است كه كم خوراكتر و سبكتر باشد.
كنز العمال ، ج 15، ص 261
7 - ميانه روى در خوردن
در غذاخوردن ميانه رو باشيد
امام صادق (عليه السلام ) فرمودند:
هرگاه مردم در خوراك خود ميانه رو باشند، بدن هايشان پايدار و محكم است .
سفينة البحار، ج 2، ص 79
8 - سبك خوردن
سعى كنيد سبك و متعادل غذا بخوريد
امام كاظم (عليه السلام ) فرمودند:
تدبير غذايى و رژيم خوراكى اين نيست كه اصلا چيزى نخورى ولكن رژيم اين است كه چيزى بخورى اما سبك
وسائل الشيعه ، ج 17، ص 183
9 - پرخورى و هوشيارى
از پرخورى بپرهيزيد تا هوشيار بمانيد
رسول گرامى اسلام (صلى الله عليه و آله ) فرمودند:
پرخورى موجب از بين رفتن و نابودى هوشيارى و زيركى است .
مستطرف ، ج 1، ص 180
10 - پرخورى
از پرخورى بپرهيزيد تا تندرست بمانيد
امام على (عليه السلام ) فرمودند:
يا كميل ! شكمت را از خوراك پر مكن ، براى آب هم جا بگذار و براى هوا هم قرار بده ، تا اشتها دارى دست از خوراك بردار، اگر اين كارها را انجام دادى خوراك بر تو گوارا گردد، همانا تندرستى با كم خوردن و كم نوشيدن است .
تحف العقول ، ص 66
11 - اشتها به غذا
از خوردن غذايى كه بدان اشتها نداريد، بپرهيزيد
رسول گرامى اسلام (صلى الله عليه و آله ) فرمودند:
بر حذر باش از آنكه ، بخورى آنچه را اشتها ندارى كه باعث حماقت و نادانى مى گردد.
لئالى الاخبار، ش 2
12 - سير بودن دائمى
از هميشه سير بودن بپرهيزيد
امام على (عليه السلام ) فرمودند:
از هميشه سير بودن و بسيار خوردن بپرهيزيد كه اين كار بيمارى ها و رنج ها را بر مى انگيزاند.
غررالحكم ، ج 51، ص 151
13 - حرام خوردن
از غذاى حرام دورى گزينيد
رسول گرامى اسلام (صلى الله عليه و آله ) فرمودند:
هر كه لقمه اى از حرام بخورد، تا چهل شب نمازش مقبول نگردد و تا چهل روز دعايش مستجاب نشود و هر گوشتى كه از حرام برويد، آتش به آن سزاوارتر باشد.
بحارالنوار، ج 66، ص 314
14 - غذاى داغ
از خوردن غذا داغ اجتناب نماييد.
امام على (عليه السلام ) فرمودند:
غذاى گرم را وا نهيد تا سرد شود زيرا، براى رسول اكرم (صلى الله عليه و آله ) غذا حاضر كردند (ايشان ) فرمودند: وا نهيدش تا سر شود و قابل خوردن گردد، كه خداى عزوجل آتش به ما نمى خوراند، و بركت در غذاى خنك است .
فروع كافى ، ج 6، ص 322
15 - در جمع خوردن
بهتر است در جمع غذا بخوريد
پيامبر گرامى اسلام (صلى الله عليه و آله ) فرمودند:
محبوبترين خوراكى در پيشگاه خدا چيزى است كه دست ها بر آن زياد باشد. (خورنده ى آن بسيار باشد.)
نهج الفصاحة ، ص 15
16 - فوت كردن در ظرف غذا
در ظروف آب و غذا فوت نكنيد
امام صادق (عليه السلام ) فرمودند:
دميدن در ظرف آب و غذا و در محل سجده مكروه است .
خصال ، ص 158
17 - توجه به مستمندان
مستمندان را هنگام خوردن غذا رد نكنيد
امام على (عليه السلام ) فرمودند:
چون سفره ى غذا گذارده شد و، سائل و مستمندى از راه رسيد او را رد نكنيد.
محاسن برقى ، ص 423
18 - شام شب
شب ، حتما شام بخوريد ولو به لقمه اى
امام رضا (عليه السلام ) فرمودند:
شب حتما غذا بخوريد، اگر چه مقدار كمى نان باشد، چون باعث قوت جسم مى شود.
طب الائمه ، ص 65
19 - شتاب در خوردن
غذا را خوب بجويد و در خوردن هرگز شتاب نكنيد
امام صادق (عليه السلام ) فرمودند:
غذا خوردن را طولانى كنيد، زير لحظات آن از عمرتان محسوب نمى شود.
سفينة البحار، ج 1، ص 27
20 - راه رفتن و خوردن
سعى كنيد هنگام راه رفتن چيزى نخوريد
امام صادق (عليه السلام ) فرمودند:
در هنگام راه رفتن چيزى نخوريد، مگر آنكه مجبور باشيد.
روضة المتقين ، ص 524
21 - سبزى با غذا
بر روى سفره ى غذا سبزى را فراموش نكنيد
پيامبر گرامى اسلام (صلى الله عليه و آله ) فرمودند:
سفره هاى خودتان را با سبزى ها بيارائيد، زيرا انواع ميكروب ها را نابود مى سازد.
طب النبى . ص 3
22 - غذاى ريخته شده در سفره
بهتر است غذاهاى ريخته شده بر روى سفره را بخوريد
حضرت على (عليه السلام ) فرمودند:
امورى موجب رزق و روزى انسان مى شود: (كه از جمله ى آن امور) - خوردن غذاهاى ريخته شده بر سر سفره است .
طب و درمان ، ص 49
23 - نوشيدن بين غذا
سعى كنيد در بين غذا آب نياشاميد
امام رضا (عليه السلام ) فرمودند:
هر كس بخواهد كه معده اش ناراحت نشود، در بين غذا آب نياشامد تا وقتى كه خوردن غذا پايان پذيرد. هر كس در هنگام خوردن طعام آب بخورد، بدنش مرطوب و معده اش ضعيف گردد و رگ ها جوهر و قوت غذا را نمى گيرند.
مستدرك الوسائل
24 - نوشيدن آب با غذاى چرب
از نوشيدن آب ، پس از غذاى چرب اجتناب نمائيد
امام صادق (عليه السلام ) فرمودند:
آب خوردن روى غذاى چرب ، درد را به هيجان آورد.
وسائل الشيعه ، ج 17، ص 190
25 - آب سرد و غذاى گرم
از نوشيدن آب سرد پس از غذاى گرم بپرهيزيد
امام رضا (عليه السلام ) فرمودند:
نوشيدن آب سرد پس از غذاى داغ و شيرينى ، باعث از بين رفتن و فساد دندان ها مى گردد.
بحارالانوار، ج 4
26 - زياد نوشيدن
از زياد خوردن و زياد نوشيدن بپرهيزيد
رسول گرامى اسلام (صلى الله عليه و آله ) فرمودند:
دل هاى خويش را با زياد خوردن و زياد نوشيدن نميرانيد، كه دل چون زراعت است ، وقتى آب آن زياد شد خواهد مرد.
نهج الفصاحة ، ح 2489
27 - جرعه جرعه نوشيدن
بهتر است آب را جرعه جرعه بنوشيد
حضرت على (عليه السلام ) فرمودند:
بارها ناظر پيغمبر اكرم (صلى الله عليه و آله ) بودم ، آن حضرت هرگاه آب مى آشاميد، سه مرتبه در بين آشاميدن نفس مى كشيد، و رد هر مرتبه كه مى خواست شروع به آشاميدن كند به نام خدا شروع مى كردند و بعد از نفس كشيدن الحمدلله مى گفتند.
بحارالانوار، ج 1، ص 476
28 - سر كشيدن آب
هنگامى كه آب مى نوشيد آب را يك مرتبه سر نكشيد
رسول گرامى اسلام (صلى الله عليه و آله ) فرمودند:
هرگز تشنه شديد آنچنان آب بياشاميد كه گويى آب را مى مكيد و هرگز آن را لاجرعه (يكمرتبه ) سر نكشيد، بلكه آن را بمكيد.
طب النبى ، ص 5
29 - نوشيدن در ظرف ترك خورده
سعى كنيد در ظروف ترك خورده آب ننوشيد
رسول گرامى اسلام (صلى الله عليه و آله ) فرمودند:
از كناره ى دستگيره ى ظرف و جاى شكستگى آن آب نياشاميد.
سفينة البحار، ج 1
30 - ايستاده نوشيدن
سعى كنيد ايستاده آب نياشاميد
رسول گرامى اسلام (صلى الله عليه و آله ) فرمودند:
فردى از شما ايستاده آب نياشامد.
طب النبى ، ص 4
31 - اسراف كردن
در خوردن و نوشيدن از اسراف بپرهيزيد
خداوند سبحان در قرآن كريم مى فرمايد:
بخوريد و بياشاميد ولى اسراف نكنيد، كه خداوند اسراف كنندگان را دوست ندارد.
اعراف ، آيه ى 31
32 - شكرگزارى بعد از غذا
پايان هر غذا شكرگزارى از نعمت هاى خدا را فراموش نكنيد.
خداوند سبحان در قرآن كريم مى فرمايد:
اى كسانيكه ايمان آورده ايد، از خوراكى هاى پاكيزه اى كه روزى شما قرار داده ايم بخوريد، سپاسگزار خدا باشيد، اگر او را عبادت مى كنيد.
بقره ، آيه ى 172
33 - نمك پس از غذا
در پايان غذا هم كمى نمك بخوريد
امام باقر (عليه السلام ) فرمودند:
خداوند به حضرت موسى (عليه السلام ) وحى كرد كه قوم خود را امر كن غذا را با نمك آغاز و با آن پايان دهند، در غير اين صورت اگر دچار هر بيمارى شدند جز خود را ملامت نكنند.
طب الائمه
34 - خلال كردن
پس از صرف غذا، خلال كردن را فراموش نكنيد
رسول گرامى اسلام (صلى الله عليه و آله ) فرمودند:
خلال كنيد، چون خلال كردن دهان را پاكيزه مى كند و براى لثه ها خوب است .
كافى ، ج 6، ص 376
35 - خلال نكردن
با چوب ريحان و چوب درخت انار خلال نكنيد
امام صادق (عليه السلام ) فرمودند:
از خلا كردن با چوب ريحان و چوب درخت انار بپرهيزيد، كه اين كار رگ جذام را در بدن تحريك مى كند.
خصال ، ص 63
36 - شستن دهان
پس از خلال كردن ، دهانتان را حتما بشوئيد
امام حسين (عليه السلام ) فرمودند:
امير المؤ منين به ما دستور مى داد تا بعد از خلال كردن ابتدا سه بار دهان را شستشو دهيم و سپس آب بنوشيم .
النهاية ، ج 2، ص 99
37 - مسواك كردن
پس از هر غذا مسواك كردن را فراموش نكنيد.
رسول گرامى اسلام (صلى الله عليه و آله ) فرمودند:
مسواك ده فايده دارد، دهان را پاكيزه مى كند،
موجب رضايت خداوند است ، حسنات را تا هفتاد برابر افزون مى كند، سيره ى من است و استحباب دارد، زردى دندان را مى زدايد و دندان ها را سفيد مى كند، لثه را محكم مى كند، بلغم را مى برد، ضعف چشم را برطرف مى نمايد و اشتها را زياد مى كند.
خصال ، ص 481
38 - استراحت پس از غذا
پس از صرف غذا كمى استراحت نمائيد
امام صادق (عليه السلام ) فرمودند:
به پشت خوابيدن ، پس از خوردن غذا، بدن را فربه و غذا را هضم مى كند و ناراحتى را برطرف مى گرداند.
(معمول امام رضا (عليه السلام ) آن بود كه هرگاه غذا تناول مى كرد به پشت مى خوابيد و پاى راستش را بر روى پاى چپش قرار مى داد.
سفينة البحار، ج 1، ص 27
39 - حمام كردن پس از غذا
هرگز با شكم پر حمام نكنيد
امام رضا (عليه السلام ) فرمودند:
با شكم پر حمام نگيريد چون سبب توليد قولنج مى شود.
رسالة ذهبيه ، 29 - 26
40 - دو توصيه ى مهم !
تا گرسنه نشديد غذا نخوريد و تا سير نشديد دست از غذا بكشيد
پيامبر گرامى اسلام (صلى الله عليه و آله ) فرمودند:
در حالى غذا بخور كه اشتها داشته باشى و هنگامى دست از غذا بكش كه هنوز اشتهايت باقى است .
بحار، ج 62، ص 291
41 - چهار توصيه مهم !
اين چهار توصيه ى مهم را حتما بكار بنديد
حضرت على (عليه السلام ) به فرزندشان امام حسن (عليه السلام ) فرمودند:
چهار كلمه به تو مى آموزم كه تو را از درمان بى نياز سازد.
- تا گرسنه نباشى غذا مخور، و هنوز مايل به غذا باشى دست از آن بردار، غذا را به جا و نيكو بخور (خوب بجو) و هنگامى كه خواستى به بستر روى خود را به بيت الخلاء عرضه كن (به مستراح برو)
خصال ، ح 60
چگونه بخوريم تا سالم بمانيم ، سيدرضا حسينى
خبر پژوهشي
گزارش اجمالي از برگزاري جلسه دفاعيه تحقيقات پاياني مدرسه علميه حضرت فاطمه(س) شهرستان سقز
جلسه دفاعيه تحقيقات پاياني مدرسه علميه حضرت فاطمه (س) در مورخ 1/3/92/و2/3/92 در محل مدرسه علميه حضرت فاطمه(س) شهرستان سقز برگزار گرديد. جلسه با قرائت قرآن توسط يكي از طلاب وعرض خيرمقدم خدمت استاد محترم داور توسط مديريت محترم مدرسه سركار خانم راثي آغاز گرديد .
در اين جلسه كه با حضور استاد محترم داور جناب آقاي محمود صفي زاده و مديريت محترم مدرسه سركار خانم ليلا راثي، اساتيد راهنماي گرامي سركار خانمها معصومه پاشايي اصل و نسرين اسدبيگي ، معاون پژوهش و دبير جلسه سروه بي خاني و همچنين جمعي از طلاب برگزارشد ، تعداد 9 جلد تحقيق پاياني در دوروز مورد بررسي و داوري قرار گرفت كه ازمجموع اين 9جلد ، 8جلد موفق به كسب امتياز برتر و تعداد 1جلد نيز امتياز خوب را دريافت نمودند.
هر يك از طلاب در مدت زمان تعيين شده موضوع خود را ارائه ، به دفاع از تحقيق خود پرداخته ، به سؤالات استاد محترم داور پاسخ دادند .
حجه الاسلام و المسلمين بيان داشتند كه اكثرموضوعات انتخاب شده تحقيقات پاياني اين شهرستان جزء موضوعات كاربـردي مي باشـد كه به عنـوان جزوه و مباحث سخنراني در مدارس علميه خواهران مناسب مي باشد ايشان همچنين ضمن تقدير ازمدیریت محترم مدرسه سرکار خانم راثی واساتيد راهنما و طلاب ،تلاش ايشان را در ارائه موضوعات و جمع آوري مطالب ارج نهادند .
از تعداد8جلد تحقيق برتر اين مدرسه تعداد 2جلد با عناوين نقش بازي در تربيت كودك از ديدگاه اسلام تدوین خانم زینب آقاجانلو با راهنمايي سركار خانم پاشايي اصل و جايگاه اجتهاد و تقليد در فقه شيعه تدوین خانم فاطمه اینانلو با راهنمايي سركار خانم نسرين اسدبيگي موفق به دريافت نمره 20 شدند.
چكيده تحقيق پاياني/امامت و خلافت در قرآن و سنت
چكيده:
يكي از مباحث بنيادي و اساسي مذاهب اسلامي ، امامت و خلافت است . در مورد خلافت از صدر اسلام تا به امروز دو ديدگاه وجود داشته و دارد؛ يك ديدگاه معتقد است مسأله امامت و خلافت مربوط به مردم است و پيامبر اكرم (ص) براي جانشيني پس از خود دستورالعملي صادر نفرموده و كسي را معرفي نكرده است و ديدگاه ديگر عقيده دارد مسأله امامت و جانشيني پيامبر صلي الله عليه و آله و سلّم مانند ساير مسائل اسلام بايد از جانب خداوند بزرگ و به وسيله وحي مشخص شود و تدبير و كارسازي اين منصب بالاتر از دامنه افكار و انديشه هاي انساني است ، از اين رو پيامبر صلي الله عليه و آله و سلّم مأمور رساندن پيام جانشيني خود به مردم بوده اند . اما كدام يك از اين دو ديدگاه مطابق عقل و شرع مقدس مي باشد؟
بر كسي پوشيده نيست كه امام، مظهر اسماء و صفات الهي است ؛ چون خليفه خدا در زمين است . چنانكه متصف به صفات پيامبر صلي الله عليه و آله و سلّم نيز هست چون جانشين پيامبر است. چون پيامبر معصوم است ، امام نيز بايد چنين باشد بنابراين امام در تمام صفات همانند پيامبر است، جز در نبوت كه مختص پيامبر است . اما اينكه امام و خليفه كيست و از چه زماني مقام امامت بوجود آمده ؟ بايد گفت واژه امام و اطلاق آن از زمان حضرت ابراهيم عليه السلام و پيامبران مابعد ايشان مي باشد كه در قرآن كريم هم بدان اشاره گرديده است. در واقع امام خليفه امر الهي و مخازن علم خدا و گنجينه هاي وحي است . چنانكه راهنمايان بعد از نبي، تفسيرگران وحي حجت هاي روشن و شايسته اي بر خلق ، جانشينان خدا بر زمين و درهاي رحمت خداوند عزوجل هستند كه بايد از راه آنان به رحمت خدا دست يافت. اين مقام منزلت عظيمي است كه انسان نمي تواند از راه عقل و نظريات خويش به آن نايل شود.
در اين پژوهش سعي شده است به مباحث كلي درباره امامت و خلافت در قرآن و سنت پرداخته و مواردي از نصوص قرآني و روايي معتبر كه در كتب معتبر هر دو فرقه وجود دارد ، آورده شود و به نقد و بررسي آنها با بررسي شبهاتي پيرامون موضوع و پاسخ به آنها پرداخته شود.
گزيده مقاله
هدف از بعثت پيامبران از دیدگاه قرآن
1 . استحكام مبانى توحيد و مبارزه با هر نوع انحراف در اين زمينه. چنانكه مىفرمايد: «و لقد بعثنا في كل امة رسولا ان اعبدوا الله واجتنبوا الطاغوت»1 :در ميان هر امتى پيامبرى را برانگيختيم تا آنان خدا را پرستش كنند و از پرستش مظاهر طغيان، بپرهيزند.بدين منظور پيامبران الهى پيوسته با مشركان درگير بوده و در اين راه رنجهاى بزرگى را متحمل شدهاند.
اميرمؤمنان درباره هدف بعثت پيامبران مىفرمايد:«و ليعقل العباد عن ربهم ما جهلوه، فيعرفوه بربوبيته بعد ما انكروا، و يوحدوه بالالوهية بعد ما عندوا» 2 پيامبران را برانگيخت تا بندگان وى آنچه را كه درباره توحيد و صفات خدا نمىدانند فراگيرند، و به ربوبيت و پروردگارى و يگانگى او بعد از انكار و عناد، ايمان بياورند.
2 . آشنا كردن مردم با معارف و پيامهاى الهى و راه و روش تزكيه. چنانكه مىفرمايد:
«هو الذي بعث في الاميين رسولا منهم يتلوا عليهم آياته ويزكيهم و يعلمهم الكتاب والحكمة»1 او كسى است كه در ميان اميين پيامبرى را برانگيخت تا آيات حق را بر آنان فرو خواند و آنان را از رذايل اخلاقى پاكيزه گرداند و كتاب و حكمت را به آنان بياموزد.
3 . برپا داشتن قسط در جامعه بشرى.یکی از اهداف والای پیامبران الهی درزمینه سازی محیط برای اصلاح؛رشد،قسط،وعدل است چنانكه خداوند در قرآن مجید مىفرمايد: «لقدارسلنا رسلنا بالبينات وانزلنا معهم الكتاب والميزان ليقوم الناس بالقسط»2 ما پيامبران را با دلايل روشن فرستاديم و همراه آنان كتاب و ميزان نازل كرديم تا مردم قسط را به پا دارند. مسلماَ بـرپا داشتن قسط در گرو اين است كه انسانها عدالت را در ابعاد و زمينههاى مختلف بشنـاسـند، و از طــريق حكومت الهى آن را تحقق بخشند. امام رحمه الله در تبیین این معنا می فرماید:(تا…عدالت اجتماعی دربین مردم باشد ، ظلم هااز بین رودوبه ضعفا رسیدگی شود.عدالـت،نه تنـها امرنیکو وپسندیدهای است که دین اسلام آن را ارزشمند دانسته وهدف ارسال رسل،تحقق عدالت وقسط معرفی می شود.3
4.داورى در موارد اختلاف. چنانكه مىفرمايد: «كان الناس امة واحدة فبعث الله النبيين مبشرين ومنذرين وانزل معهم الكتاب بالحق ليحكم بين الناس فيما اختلفوا فيه»4 مردم يك دسته بيش نبودند ( تا اينكه در ميان آنان اختلاف پديد آمد)، سپس خدا پيامبران را، نويد بخش و بيم دهنده، بر انگيخت و همراه آنان كتاب را فرو فرستاد تا بين مردم در آنچه اختلاف كردهاند داورى كند،بديهى است اختلافات مردم منحصر به عقايد نبوده، بلكه شئون مختلف زندگى را در بر مىگيرد.
5. اتمام حجتبر بندگان. چنانكه مىفرمايد:‹‹رسلا مبشرين و منذرين لئلا يكون للناس حجة على الله بعد الرسل و كان الله عزيزا حكيما››5 : پيامبرانى نويد دهنده و بيم دهنده را برانگيخت تا پس از آمدن پيامبران مردم حجت و عذرى نزد خدا نداشته باشند، و خداوند قدرتمند و حكيم است. مسلماَ خدا در آفرينش انسان هدفى براى خلقت دارد كه اين هدف از طريق تنظيم برنامهاى كامل در همه شئون زندگى بشر صورت مىپذيرد، و اين برنامه بايد به گونهاى از طريق خدا به بشر برسد كه حجتبر وى تمام شود و بعداَ عذر نياورد كه من راه و رسم درست زندگى را نمىدانستم.
تعریف خانواده از منظر قرآن
تعریف خانواده از منظر قرآن
انسان موجودى اجتماعى است که پیش از هر چیز به خانواده نیاز دارد, چنان که براى تحقق بخشیدن به فرایند رشد و تکامل خویش به ارتباط با دیگران نیازمند است. نوزاد انسان بیش از هر موجود دیگر نیازمند پدر ومادر و حمایت آن دو مى باشد و نمى تواند به تنهایى به زندگى ادامه دهد, با آن که جانداران دیگر مى توانند پس از تولد نیازهاى اولیه خود را تا اندازه اى تأمین کنند. در این مسئله گرچه نیازهاى جسمى کودک مانند غذا, لباس و مصونیت در برابر خطرها مورد نظر است, اما بعد دیگر وجود او یعنى روان و شخصیت کودک نیز اهمیت دارد, زیرا شخصیت و روحیات او نیز در این مرحله شکل مى گیرد و نخستین سنگ بناى آن گذاشته مى شود. اهمیت خانواده و نقش آن درجامعه بشرى از رهاورد تأمل و تفـکر در این دو بعـد وجـود کودک, آشکار مى گردد. خانواده یک واحد اجتماعى است که هدف از آن در نگاه قرآن, تأمین سلامت روانى براى سه دسته است; زن و شوهر, پدر و مادر و فرزندان. همچنین هدف, ایجاد آمادگى براى برخورد و رویارویى با پدیده هاى اجتماعى است. در آیه ۷۴ سوره فرقان مى خوانیم: (والذین یقولون ربّنا هب لنا مـن أزواجنـا قرّه أعین و اجعلنا للمتقین إماماً) و کسانى که مى گویند خداى ما ما را از همسران مان نور چشمان ببخش و ما را رهبر پرهیزکاران گردان. این آیه بر اهمیت خانواده و پیش آهنگى آن در تشکیل جامعه نمونه انسانى اشاره دارد, چنان که پیوندهاى سالم و درخشان خانوادگى را ایده آل پرهیزکاران معرفى مى کند. در درون واحد اجتماعى خانواده پدر و مادر از آغاز تولد کودکان به عنوان الگو براى آنان مطرح هستند, نقش و معناى اهمیت خانواده در بهسازى وضعیت بشر نیز در همین واقعیت نهفته است. در نگاه پیشوایان دین, باورها, چگونگى زندگى, عادتها, تمایلات و اهداف والدین از مهم ترین عوامل تأثیرگذار بر کودکان هستند. بنابراین نوع رفتار والدین در هماهنگ سازى خواستها و تمایلات خودشان از یک سو و تمایلات خانوادگى و اجتماعى از سوى دیگر و همچنین تلاش پیوسته آنان براى تأمین رفاه و سلامتى روانى خانواده و نوع برخوردشان با وظایف دینى و اجتماعى از عوامل ایجاد هسته تعاون و همکارى اجتماعى در کودک شمرده مى شوند. ارزش خانواده پیش از هر چیز بر پایه مودّت و دوستى بین اعضاى آن استوار است; اعضایى که انجام حقوق متقابل, آنان را در کنار یکدیگر نگاه داشته است و اگر این جریان بر اساس دوستى و تفاهم و برکنار از منیّت ها ادامه یابد به کمال انسانى مورد انتظار خواهد انجامید. از نگاه قرآن, خانواده, مدرسه محبت و دوستى است; در آیه ۲۱ سوره روم آمده است: (و من آیاته أن خلق لکم من أنفسکم أزواجاً لتسکنوا الیها و جعل بینکم مودّه و رحمه إنّ فى ذلک لآیات لقوم یتفکّرون) از نشانه هاى او این است که از خود شما جفتهایى براى شما آفرید تا نزد ایشان آرامش یابید, و میان شما دوستى و مهربانى برقرار ساخت. همانا در این نشانه هایى است براى آنان که مى اندیشند.
حديث
فرهنگ كار و تلاش در پرتو آيات و روايات
عنوان: فرهنگ كار و تلاش در پرتو آيات و روايات
چکیده
پژوهش حاضرباعنوان«فرهنگ کاروتلاش درپرتو آیات و روایات»،درپی اهدافی مانند؛بررسی فرهنگ کاروتلاش ازدیدگاه آیات وروایات،لبیک به ندای مقام معظم رهبری(مدّظلّه العالی)و…وبرای پاسخگویی به سؤالاتی چون؛باتوجه به آیات وروایات معصومین (علیهم السلام)،فرهنگ کاروتلاش چیست وازچه جایگاهی برخوردار است،تأثیرکاروتلاش برانسان درآیات وروایات ائمةمعصومین(علیهم السلام) چیست، و… انجام گرفته است.
در این پژوهش که با روش توصیفی،کتابخانه ای انجام گرفته است،ازمنابع معتبری چون تفسیرنمونه وکتاب ره توشة تبلیغ وفرهنگ کارو…استفاده شده است.ودرپایان به این نتایج رسیدیم که کار و تلاش درنگرش ديني براي تأمين نيازهاي فردي و اجتماعي ضرورتي اجتناب ناپذيراست که تمامي لحظات زندگي را در بر مي گيرد. از اين رو، در آموزه هاي ديني از آن به عنوان وظيفه و تکليف ياد شده است. در اسلام از یک سو مسئله ی مقدّر بودن روزی و ضمانت آن از جانب خدا و توصیه به توکّل مطرح است و از طرف دیگر، تشویق و ترغیب فراوان به کار و تلاش و پرهیز از تنبلی و سستی؛ یعنی در عین تلاش باید به خداوند توکل داشت و از او خیر و برکت خواست. علاوه بر این، به امید بخت و آرزو دست از کسب و کار کشیدن نیز ناپسند و مردود است. از طرف دیگر از افراط و زیاده روزی در کار و حرص زدن برای مال و منال دنیوی نیز باید پرهیز کرد تا موجب باز ماندن از واجبات دیگر و غرق شدن در دنیا و غفلت از یاد خدا و آخرت نشود.
هر جامعه ای برای گذارندن امور خود و رفع نیازهای متعدد، به مشاغل گوناگون نیاز دارد و منظور از شغل، هر کاری است که به واسطه ی آن شخص درآمدی به دست می آورد. . البته باید توجه داشت که ورود به هر کاری جایز نمی باشد. پس باید کار، کار شایسته یا عمل صالحباشد. از دیدگاه عرف کار عبارت از هر چیزی است که احتیاج به صرف وقت و تحمل زحمت برای فعل به مقصد و هدفی داشته باشد.
اسلام دینی متعادل است که سهم جسم و روح و دنیا و آخرت هر دو در آن حفظ و رعایت شده است. از این رو هم تشویق به کار و تلاش و پرهیز از تنبلی و کسالت در آن وجود دارد و هم مسئله ی مقدّر بودن روزی و ضمانت آن از جانب خدا و پرهیز از حرص و آز که به تعبیری می توان آن را رعایت اعتدال در کار نامید.
مهمترین اصول وشرایط کارباتوجه به آیات وروایات عبارتنداز:تخصّص وتعهّد،اِتقان درکار،پایداری درکار،اخلاص درکار،انتخاب شغل مناسب،اعمال هوشمندی متخصّصانه درطلیعه کار،خلاقیت درکارو… اهمیت کار و اشتغال را می توان از اسناد کار به خداوند استنباط کرد. خداوند در قرآن کریم به طور جامع وفراگیر می فرماید : هر روز، بلکه هر ظهور وتجلی، خداوند در کاری تازه است. و خداوند تنها مبدأیی است که همه نیازها را پاسخگوست. و کارگشایی همه گروه ها منوط به اراده اوست. سیره ی پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) و امامان معصوم(علیه السلام) این بوده است که بار زندگی خود را شخصاً به دوش می کشیدند و هیچ گاه برای تأمین ضروریات خود را وابسته به دیگران نمی کردند.
اشتغال به کارهای مفید و مورد نیاز جامعه، دارای اثرات و نتایج قابل توجه برای همه ی افراد جامعه اسلامی است که به نتایجی چون ایجاد زمینه رستگاری، تأمین مخارج زندگی، آرامش روح و وجدان، جلوگیری از مفاسد و… می توان اشاره کرد.اصولاً بیکار بودن و فراغت کامل مایه خستگی، کم شدن نشاط، تنبلی و فرسودگی و در بسیاری از مواقع مایه ی فساد و تباهی و انواع گناهان است.اعتیادو خو گرفتن به کارهای بی ارزش، خستگی و بی حالی، آزادی در انتخاب شغل از جمله موانع کار می باشد.
كليد واژههای این تحقیق عبارتنداز : فرهنگ، کار.
به مناسبت سالروز شهادت استاد مطهري(ره)
اصلاح روحانيت به دست روحانيت:
پيشنهاد مشخص استاد مطهري در باب اصلاح حوزه اين است كه : «زعماي دين وارد عمل شوند و رهبري و ابتكارات را در اصلاحات عميق در دست گيرند و نگذارند مخالفين دين و روحانيت زمام اصلاح حوزه و روحانيت را در دست بگيرند و اگر خود روحانيت وارد اين اصلاح نشود زمام اصلاح به دست مخالفان خواهد افتاد كه نمي شود جلويش را گرفت».
(گزيده اي از تحقيق پاياني) نقش بازي در تربيت كودك از ديدگاه اسلام
عوامل مؤثر در بازی
عوامل متعددی در بازی تأثیر میگذارند از جمله عواملی نظیر جنس، سن، هوش و محیط.
الف) تأثیر جنس
جنسیت یکی او عوامل مؤثر در بازی است، یعنی میتوان گفت که بازی پسرها با دخترها تفاوت دارد. پسرها بیشتر از بازیهایی لذت میبرند که دشوار است و نیاز به فعالیت جسمانی دارد و دخترها اغلب بازیهای ساکت، آرام و ظریف را ترجیح میدهند. میتوان گفت بازیهای متضمن فعالیتهای بدنی در پسران بیشتر از دختران است و شدت و خشونت بازی در دختران به اندازهی پسران نیست. دختران بیشتر از پسران به قواعد و اصول بازی گردن مینهند و به رعایت اصول و نظم بازی مقید هستند. به عقیدهی روانشناسان، بازی در نزد پسران بیشتر وسیلهای برای اثبات خود در برابر دیگران و برای دختران وسیلهای برای بودن دیگران است.
ب) تأثیر سن
کودک در هر سنی بازی خاصی را میپسندد و با افزایش سن، کودک بازیهایش تغییر میکند و با بزرگ شدن کودک، کمکم از اوقات فراغت کودک کاسته میشود.
در نتیجه فعالیتهایی انتخاب میشود که لذت بیشتری برای کودک فراهم سازد و هرچه کودک بزرگتر میشود، این انتخاب دقیقتر میشود.
ج) تأثیر هوش
هوش ممکن است در نحوهی بازی و نوع آن، انتخاب اسباببازی و استفاده از آن تأثیر بگذارد، در اینجا به نحوهی برخورد کودکان باهوش و کمهوش با بازی و اسباببازیهایی را انتخاب کنند که بتوانند با آنها به ابتکار و نوآوری دست بزنند و قوای ذهنی خود را به کار گیرند. کودکان باهوشتر مدت کمتری به یک بازی مشغول میشوند، زیرا خواهان تنوعاند و از تنوع لذت میبرند. کودکان باهوش در سنین بالاتر به بازیهایی که متضمن فعالیتهای ذهنی و جسمی است میپردازد. مثلاً جمعآوری اشیای موردنظر برای آنان جذاب و لذتبخشتر میباشد.
کودکان تیزهوش به دلیل تواناییهای بیشتری، به انجام بازیهای انفرادی تمایل نشان میدهند و معمولاً نیروی بدنی را در حد زیادی صرف نمیکنند.
به نظر میرسد که کودکان عقبمانده نیز بیشتر به بازیهای انفرادی میپردازند زیرا کودکان تیزهوش به علت توانایی زیاد و کودکان کمهوش به علت توانایی کم، معمولاً به خوبی در گروه پذیرفته نمیشوند.
د) تأثیر محیط
کودکان در سراسر دنیا، در شهر و روستا، کوه و دشت، هرجا که باشند بازی میکنند و محیط فقط در نوع بازی آنها تأثیر میگذارد. کودک آمریکایی بازی میکند اما ممکن است از نوع بازی «کلاغ پر» چیزی نداند و لذتی هم نبرد. طبق مطالعات انجام شده، کودکان ژاپنی بیشتر به فعالیتهای غیررسمی گروهی علاقه نشان میدهند، در حالی که بچههای آمریکایی بر بازیهای تیمی و رقابتی تأکید دارند. کودکان آمریکایی تنها در مراحل اولیه دوران کودکی به بازیهای مهیج علاقهمندند، ولی بچههای ژاپنی این علاقه را برای مدت طولانیتری حفظ میکنند.
نه تنها بازیهای دو کشور، بلکه بازیهای شمال و جنوب یک کشور و حتی محلههای یک شهر نیز با هم تفاوت دارد. فرهنگ هر جامعه در بازی اثر میگذارد و میتوان گفت که بازی کودکان به نوعی نشاندهندهی فرهنگ آن جامعه است. در منطقههای محروم، به علت اینکه افراد از توانایی اقتصادی زیادی برای خرید وسایل و اسباببازی برای کودکان برخوردار نیستند، آن دسته از بازیهای سنتی را که نیاز چندانی به ابزار و اسباب ندارند به کودکان خود میآموزند. در این جوامع کودکان یاد میگیرند که برای خود اسباببازی بسازند. این تولید و سازندگی نیز بازی و فعالیت دلچسبی برای این قبیل کودکان هست میشود.
فضا و مکان و به طور کلی محیط بازی با نوع بازی تناسب دارد، به طوری که فعالیتهای بدنی معمولاًَ در فضای باز و بازیهای فکری در اتاقهای منزل انجام میگیرد.
معرفي كتاب
نام کتاب: زن در قرآن
نویسنده کتاب علامه سید محمد حسین طباطبایی به شمارگان 3000نسخه به همت مرکز نشر هاجر{وابسته به مدیریت حوزه های علمیه ی خواهران}به چاپ رسیده است .کتاب حاضر در واقع بخش اول مباحث استاد علامه سید محمد حسین طباطبایی است که در مورد زن ومقام آن در اسلام وقرآن به رشته ی تحریر در آورده که برخی را به صورت مستقل وبرخی را در ضمن مباحث تفسیری المیزان نوشته اند. مباحثی که این کتاب در خود جای داده است در مورد زن وهویت زن ،موقعیت اجتماعی زن در اسلام ودر میان ملت های پیشرفته قبل از اسلام است.در مورد ازدواج وفوائد ازدواج،درمورد حقوق همسر،ازدواج موقت وتعدد زوجات مواردی از احکام زنان ،درمورد تربیت فرزندان ،عده وطلاق و…مــورد
بررسی قرار گرفته که درهمه ی اینها جناب علامه طباطبائی تنها به ارائه تفسیر متداول آیات قرآن بسنده نکرده وتلاش نموده تا باتوجه به آنچه در دوران خود درباره موضوعات گوناگون اسلامی نظر صاحب
نظران وگاه منتقدان را به خود معطوف کرده،عطف توجه نموده وهریک از آنها را به بررسی وتحلیل بگذارد.
نام کتاب:زلال تربیت شقایق های آسمان زندگی
مؤلف کتاب،عبدالله حسین پور،کتاب حاضر رادر شش فصل تنظیم کرده است که فصل اول در مورد ازدواج وهدف آن واصالت خانواده پرداخته ،فصل دوم ،زیباترین ثمره عشق یا تولد نوزاد نامگذاری کودک پرداخته است ،در فصل سوم،به مطالبی چون سوالهای کودکان،ااضطراب ودروغگویی پرداخته ،در فصل چهارم به بازی های کودکان،الگوپذیری کودکان وسخنانی در مورد نقش تربیتی مادر پرداخته شده.در فصل پنجم،به الگوهای تربیت،نوجوانان،راههای تقویت آمیزه های دینی پرداخته شده.در فصل ششم ،آفت ها وآسیب های روانی نوجوانان وراهکار های مبارزه با آنها پرداخته شده است.
کتاب حاضر می کوشد تا با ترسیم بخش تکوینی وتشریحی تربیت از دیدگاه اسلام اوج عمق گیری اسلام را نسبت به هدایت وتربیت نسلی صالح بیان کند.
نام کتاب: روابط دختر وپسر(جلد اول)
تألیف:جمعی از پژوهشگران زیر نظر محمد علی رضایی اصفهانی ناشر:انتشارات پژوهش های تفسیر وعلوم قرآن چاپ اول:1385نویسنده در این کتاب به شیوه روان به بیان مسائل فقهی وحقوقی روابط دختر وپسررابا استناد به آیات وروایات در غالب پرسش هایی که در این مورد صورت گرفته پرداخته است.
این کتاب شانل سه فصل می باشد که فصل اول کلیاتی راجع به روابط دختر وپسر هست،فصل دوم با عنوان عشق،آثار عشق وانواع عشق را مورد بررسی قرار داده است وفصل سوم با عنوان معاشرت که آیین معاشرت وارتباط جوان مسلمان با جنس موافق ومخالف را مورد بررسی قرار داده است.
گزيده از تحقيق هسته پژوهش با عنوان بررسي فقهي سقط جنين
برخي ازعلل وانگیزه هاي سقط جنین
1-سقط جنین به دلیل بیماری مادر
2-ترس از تشدید عوارض جنین ناقص
وجود نقایص جنینی از مواردی است که از نظر قانونی مجوز سقط به آن داده میشود. ، گاهی مادر به دلیل وقت گیر بودن راه قانونی و به قول افراد مورد مطالعه، «طولانی بودن آن»، ترجیح داده است از روش غیرقانونی استفاده کند تا سن بارداری او افزایش نیابد. به عنوان مثال برخی افراد مورد مطالعه پاسخ دادهاند در ناهنجاریهایی که عوارض آنها شدید باشد، تا رسیدن پاسخ پزشکی قانونی و طی شدن مراحل لازم و رسیدن نتیجه به دست پزشک، روش غیرقانونی ترجیح داده میشود.
3-بارداری ناخواسته
در اين زمینه، عواملی مانند «مشکلات مالی و اقتصادی، شکست روش پیشگیری از بارداری، اختلاف با شوهر، اعتیاد همسر، گرفتاری شغلی مادر، بارداری در دوران عقد، بارداری نامشروع، جنسیت جنین و تعداد زیاد فرزندان، سن کم مادر» در ناخواسته دانستن بارداری تاثیرگذار بودهاند.
4-مشکلات مالی
در میان عوامل تاثیرگذار بر عدم تمایل به بارداری (ناخواسته بودن بارداري) که خود منشأ سقط جنین عمدی است، بیشترین دلیل ، مشکلات اقتصادی و مالی بوده است؛ حتی در مناطقی که سقط جنین عمدی رایج نبوده، سقط جنین بر اثر مشکل اقتصادی، به عنوان دلیل مهمی یاد شده است.
5-سقط عمدی جنین به دلیل شکست روش پیشگیری از بارداری
بسیاری از افراد ، به شکست روش پیشگیری به عنوان عامل بارداری ناخواسته و در نتیجه امکان سقط عمدی اقدام کردهاند. روشهای پیشگیری از بارداری هنوز در بین مردم جا نیفتاده و احساس نکردهاند که برای استفاده از روش ایمن پیشگیری از بارداری باید به پزشک مراجعه کنند.
6-اختلاف با همسر و تاثیر آن بر گرایش به سقط جنین
موضوع اختلاف با همسر نيز به عنوان یکی از دلایل انجام سقط جنین عمدی در بارداری ناخواسته مطرح شده است . علاقه نداشتن به شوهر، ازدواج اجباری، مشکل اخلاقی شوهر و عدم تمایل به داشتن فرزندی که زیر نظر چنین پدری تربیت شود از اشکال مطرح شده زنان در موضوع اختلاف با همسر بوده است.
7- تاثیر اعتیاد بر سقط جنین
اعتیاد همسر در تصمیم مادر برای انجام سقط عمدی بي تاثیرنيست. ترس از فروش بچه توسط همسر معتاد، شرایط بد فرزندان موجود به خاطر اعتیاد پدر و ترس از تکرار شرایط برای فرزند جدید، ترس از اعتیاد فرزند در آینده به خاطر اعتیاد پدر و …. از جمله باورهایی است که برخی زنان دارای همسر معتاد و دچار بارداری ناخواسته را به سقط جنین عمدی ترغیب کرده است.
8-گرفتاری شغلی مادر
از دیگر دلایلی که در ناخواسته دانستن بارداری تاثیرگذار بوده، گرفتاری شغلی و شاغل بودن مادر و نیز ترس از فرصت نداشتن برای مراقبت از کودک بوده است.
9- بارداری در دوران عقد
تعداد کمی به سقط جنین به دلیل بارداری در دوران عقد مجبور مي شوند،اما به گفته متخصصان و ماماها، بخشی از مراجعهکنندگان برای سقط جنین، علت سقط را وقوع بارداری در دوران عقد اعلام کردهاند.در این بین طولانی شدن فاصله عقد تا عروسی به دلیل مشکلات اقتصادی، اشتغال، تحصیل و ….، از جمله عوامل تاثیرگذار بر بارداری در دوران عقد هستند.
10-بارداری نامشروع
بارداری نامشروع نیز ،از عوامل موثر بر بارداری ناخواسته منجر به سقط جنین عمدی است. این عامل مخفیانهترین عامل سقط عمدی به شمار میرود.
11-جنسیت جنین
علاوه بر جنسیت جنین و ترجیح دادن جنسی بر جنس دیگر (مذکر یا مونث بودن جنین)، تعداد زیاد فرزندان به عنوان علت شایع سقط جنین در موارد بارداری ناخواسته، یاد شده است. مفهوم تعداد زیاد فرزند برای افراد مختلف متفاوت است. نگرانی از نبود پشتوانههای مالی برای حمایت از فرزندان، عدم حمایتهای بیمهای و درمانی، فرهنگ رایج کافی بودن یک یا دو بچه، تبلیغات برای بچه کمتر، نگرانی از تربیت فرزندان، به عنوان عوامل اعتقاد به نداشتن فرزند زیاد و نیز تمایل به سقط عمدی است.
و…