آيا زن عنصر گناه و شيطان كوچك است ؟!
آيا زن عنصر گناه و شيطان كوچك است ؟!
زن مورد لعن ابدى خدا قرار گرفته است ، زيرا گناه از زن آغاز شد و به وسيله زن است كه ما مى ميريم !!
گفته هاى بالا گوشه اى از بينش اعتقادى يهوديان درباره زن مى باشد كه وى را موجودى پست و سبب همه بدبختيها تلقى مى كنند، و بر اين عقيده اند كه اولين كسى كه ميوه ممنوعه را خورد و مرتكب گناه شد، زن بود و سبب اخراج حضرت آدم (ع ) بوده است .
زن مسئولگناهان
در مسيحيت نيز مانند يهوديان ، زن را مسئول گناهكارى دانسته اند در سفر پيدايش جمله 11 و 12 چنين مى خوانيم : زنى را كه تو، به من دادى تا همراه من باشد، از ميوه آن درخت به من داد و من آنرا خوردم .
بنابراين باعث سقوط آدم ، حوا گرديد و در حقيقت او مسئول گناههاى بشر است و خدا ناگزير شد تا تنها پسرش را به نام عيسى مسيح بفرستد تا به دار آويخته شود و با خون خودش گناهان بشر را كه زن مسئول آن است ، بشويد!!
هندوها، علاوه بر اينكه حتى حق حيات براى زن قائل نبوده و نيستند، معتقدند كه اين فقط روح گناهكار است كه به صورت زن متولد مى شود.
از ديدگاه بودائيان نيز، طبق گفته مورخ معروف وسترمارك (MAR WESTER) همه زنها دامهاى اغوا كننده و فريبنده شيطان هستند كه براى مردها گسترده و نيروى فريبندگى در نهاد زنها با خطرناكترين شكل مجسم شده است به طورى كه مردها را شيفته و فريفته خود مى سازند و همين فريبندگى زنها است كه فكر عالمى را كور مى كند.
به هر حال اين نظريه سخيف و نا آگاهانه در ميان اقوام و ملل و به اصطلاح صاحبان اديان ، شايع گشت كه شيطان يا مار حوا را فريفت و سپس حوا آدم را به گناه وادار ساخت !
ترتولين مقدس به زنها مى گويد: آيا مى دانيد كه هر يك از شما حوائى هستيد؟ مجازات خدا بر جنس شما تا اين زمان ادامه دارد، در اين صورت شرارت با الضروره بايد باقى باشد، شما زنها دروازه هاى شيطان هستند، شما كسانى هستيد كه از آن درخت ممنوع ميوه چيديد، شما هستيد كه قانون الهى را شكسته ايد، شما كسانى هستيد كه آدم را فريفته اند آنهم هنگامى كه شيطان هنوز حمله نكرده بود، شما هستيد كه با آن سهولت ، صورت خدا را در نهاد بشر، ضايع و فاسد كرده ايد! بدبختى و مرگ ، مربوط به شما است و حتى مرگ پسر خدا مربوط به شما است .
با اين بينش ، بزگترين ستم ها را نسبت به زن ، (يكى از دو ركن اساسى جامعه بشرى ) روا داشته اند و اساسى ساير اهانتها و ستمها را پى ريزى كرده اند و از اين طريق ، ضرب المثلها و آداب و رسوم غلطى را در ميان جوامع مرسوم نموده اند تا آنجا كه در بسيارى از نقاط جهان ، خود زن به اين تهمتها تن در داده و اينگونه به استضعاف كشيده شده است .
از ديدگاه قرآن
قرآن مجيد، قاطعانه و صريح ، زن را از اين تهمت تبرئه نموده از مقام او دفاع مى كند و خط بطلان بر روى اين افسانه ها كشيده است قرآن در استان آدم و حوا مى فرمايد:
فقلنا يا ادم ان هذا عدولك و لزوجت
(پس گفتيم اى آدم در حقيقت اين شيطان دشمن تو و همسرت مى باشد.)
در اينجا شيطان را، هم دشمن آدم و هم دشمن حوا معرفى كرده است و در جاى ديگر مى فرمايد:
… ان الشيطان لكما عدومبين
(به راستى كه اين شيطان دشمن هر دوى شما است .)
در اين آيه نيز دشمنى شيطان با هر دو اعلام شده است .
در مورد فريب دادن شيطان ، قرآن مى فرمايد:
فرسوس لهما الشيطان
(پس شيطان آن دو (آدم و حوا) را وسوسه كرد.)
فد لا هما بغرور فلما ذاقا الشجرة بدت لهما سواتهما وطفقا بخصفان عليما من ورق الجنة و ناداهما ربهما الم انهكما عن تلكما الشجرة و اقل لكما ان الشيطان لكما عدومبين
(آنگاه شيطان آن دو را به فريب و غفلت راهنمائى كرد، پس هنگامى كه از آن درخت چشيدند، پنهانى هاى آنان آشكار گرديد و بر آن شدند كه از برگ درختان بهشت استفاده كرده خود را بپوشانند و خدا آنان را مخاطب قرار داده فرمود آيا من شما دو نفر را از اين درخت نهى نكردم و نگفتم كه بى شك اين شيطان سخت دشمن شما است ؟!
دقت مى كنيد كه در تمام خطابها، هر نفر مخاطب هستند و هرگز يكى از آنان را وسيله شيطان و عنصر گناه و فريب ، معرفى نمى كند و در فريب شيطان نيز قبلا مى فرمايد:
… مانها كما ربكما عن هذه الشجرة الا ان تكونا ملكين اوتكونا من الخالدين و قاسمهما انى لكما لمن الناصحين
(و شيطان به دورغ گفت خدا شما دو نفر را از خوردن اين درخت نهى نكرد مگر براى اينكه مبادا شما دو فرشته گرديد يا اينكه مبادا در بهشت جاودانه بمانيد و براى آن دو، سوگند ياد كرد كه پس براى هر دوى شما از نصيحت كنندگان و خير خواهان هستم .)
و اتفاقا در جاى ديگر صراحت دارد كه شيطان به طور مستقيم خود آدم را وسوسه كرد و فريب داد.
فوسوس اليه الشيطان قال يا آدم هل ادلك على شجرة الخلد و ملك لايبلى فاكلا منها فبدت لهما سواتهما و طفقا يخصفان عليهما من ورق الجنة و عصى آدم ربه فغوى
(پس شيطان او (آدم ) را وسوسه كرد گفت آيا تو را به درخت جاودانگى و ملك ابديت راهنمائى بكنم ؟ سپس آدم و حوا از آن درخت خوردند، در نتيجه آنچه كه آشكار شدنش براى آنان زشت بود.نمايان شد و بر آن شدند كه از برگهاى درختان بهشتى استفاده كرده خود را بپوشانند و آدم ، پروردگارش را نافرمانى كرد و به بيراهه رفت )
و در مورد ديگر قرآن مجيد تصريح مى كند كه شيطان باعث لغزش آن دوشد و فريبشان داد آنجا كه مى فرمايد:
وقلنا يا آدم اسكن انت وزوجك الجنة و كلامنها رغدا حيث شتما ولا تقربا هذه الشجرة فتكونا من الظالمين فازلهما الشيطان عنها فاخرجهما مما كانافيه ..
(و گفتيم اى آدم تو و همسرت در بهشت مسكن گيريد و آزادانه و بدون زحمت از نعمتهاى آن برخوردار شويد ولى به اين درخت نزديك نشويد كه از جمله ستمكاران خواهيد گشت ، پس شيطان ، آدم و حوا را از راه صحيح لغزاند و سبب اخراج آن دو از بهشت و محروميتشان از نعمتهاى بهشتى گرديد.)
آفرينش زيباى زن و مرد
بدون ترديد، ارزش وجودى زن ، از ارزش وجودى مرد، جدا نيست و هيچكدام ذاتا عامل بدبختى يا عنصر گناه نيستند بلكه هر كدام در همين شرايط وجودى كه هستند، هيچگونه نقص در آنها نيست و به زيباترين نحو و شايسته ترين شكل آفريده شده اند كه اگر به جز اين بودند نقص داشتند آفريننده اين نظام خود فرموده است كه :
اعطى كلشى ء خلقه ثم هدى
(خداى متعال آنچه كه لازمه وجودى آفرينش هر چيزى بود به آن عطا كرده و آنگاه راه و كمال و حركت را نيز به وى نشان داده است .)
جهان چون خد و خال و چشم و ابروست
كه هر چيزى به جاى خويش نيكو است
همانطور كه در كشور تن ، زيبائى هر كدام از اعضاء به همان كيفيتى است كه هستند زيبائى ديدگان در ظرافت آنها و زيبائى بازوان به قوى بودن و ستبر بودن آنها است ، در واحد انسانى زن و مرد نيز زيبائى مرد به كيفيت خاص خودش ، به نيرومند بودن و خشونت مردانگى او و زيبائى و جلوه زن ، به ظرافت و نازكى او است كه از شير حمله خوش بود و از غزال رم جمال شير به يال و كوپال ، و جلوه غزال ، به حالت آميخته با آرامى و لطافت و چشمهاى زيبا و معصومانه و رميدن از خشونتش مى باشد هرگز حق ندارى كه به حمله او يا به رميدن اين اعتراض كنى كه همين زيبا است غير اين نازيبا.
نقاش ازل همه جهان را به زيباترين وجه نقاشى كرده و نظام احسن را ارائه نموده است و در خصوص انسان فرموده است :
لقد خلقنا الانسان فى احسن تقويم.
(به تحقيق انسان را در زيباترين و بهترين قوام و مراتب وجود آفريده ايم )
و صوركم فاحسن صوركم .
(و خداى متعال شما را به تصوير كنيد پس صورت شما را زيباترين و بهترين صورت قرار داد.)
آرى همان خدائى كه همه جهان نو جهانيان را به حق آفريد و همگان را زيبا آفريد:
خلق السوات و الارض بالحق
زن و مرد نيز در اين نظام احسن به حق آفريده شده و به زيباترين وجه آفريده شده اند، منتهى همچنانكه تنه ها و شاخه هاى درختان ، تنومند و خشن هستند و بايد هم چنين باشند، شقايقها زيبا، ظريف و لطيف مى باشند، در زندگى انسانى نيز مثل مرد و زن ، به آن گونه است .
غرور و خود خواهى مرد؟
ناظم نظام احسن ، زيبا تنظيم كرده است و اگر خوب بنگرى چيزى جز زيبائى نخواهى يافت و اين غرور و خودخواهى است كه بگوئيم چرا شقايقها به اين اندازه خوشرنگ و زيبا هستند؟ چرا توجه مرا جلب مى كنند؟ جرا ارغوان ، گلسرخ و يا سمن ، در ميان گياهان به اين اندازه جلوه دارند، چرا اينقدر خوشبو هستند كه بايد من بروم و يك دامن بچينم ؟ اين گناه گل است كه زيبا است يا گناه تو است كه نمى گذارى زيبا، زيبا بماند؟ و با تجاوزگرى آن را پژمرده ، افسرده و نابودش مى كنى ؟ تو خود را در ياب و زيبائى را تحقير نكن ، تو خود بدان كه چگونه و كى بايد از گل بهره برد؟ كه اگر چنين كردى هرگز گلهاى معصوم را گنهكار فرض نخواهى كرد. تو حداقل مثل بابا باش و از ديده و دلت فريادبكش نه از آنكه ديده ات مى بيند و دلت ياد مى كند، اگر ديده و دل را انسانى ساختى ، راحتى و حتى نياز به فرياد هم ندارى .
اين از انانيت و خود خواهى انسان است كه بنفشه و لاله را گنهكار بداند و آنها را مقصر بشمارد كه چرا بنفشه معطر است و نشاط آور و چرا لاله خوشرنگ ، زيبا، پرمعنى و با نجوى است ؟
تو اگر مبتلا به بيمارى زكام هستى و بوى خوش گل به مشامت نمى سازد، خود را معالجه كن و به رائحه گل بد مگو كه اگر خود را معالجه كنى و با ديده و مشام سالم به گل بنگرى و بو كنى و تقواى دل و ديده داشته باشى ، آنگاه هر چه را مى بينى خوبى و زيبائى مى بينى و در مقابل ناظمش كرنش و تواضع مى كنى و تبارك الله احسن الخالقين مى گوئى !
آرى زن عنصر گناه و شيطان كوچك نيست و اين توئى كه گناه آلود مى نگرى و شيطان گونه از وجود او سوء استفاده مى كنى !
شخصيت زن از ديدگاه قرآن ، هادى دوست محمدى