فرقهای به نام رائلیان
اخیرا مشاهده شده فرقهای موسوم به فرقهی «رائلیان» در ایران فعالیت میکند که آموزههای آن بیشتر شبیه به آموزههای آیین یهود و کابالا میباشد.
این فرقه با تکثیر یک سری ویدئوهایی با نام «سوره تماشا» و ترجمهی کتابهای این فرقه به زبان فارسی و تشکیل سایتی سعی در جذب افراد دارد.
این فرقه اعتقاد دارد تمام مخلوقات توسط فرا زمینیها از طریق علم ژنتیک حیات بخشیده شده است. آنها معتقدند که الوهیم در سیارهای پیشرفته و پاک و سرشار از لذات زندگی میکند و برای تشریف فرمایی او بر روی زمین باید انسانها از خود اشتیاق نشان دهند و یکی از راههای نشاندادن این اشتیاق در نظر گرفتن سفارتخانهای برای او است.
چگونگی جذب افراد، در فرقهی شیطانپرستی
ابزارهایی که این فرقه برای جذب افراد استفاده میکنند عبارتاند از:
موسیقی: موسیقیهای مهیج همواره نقش مؤثری در گرایش جوانان و نوجوانان به سوی فرقههای انحرافی همچون شیطانپرستان داشته است. نوع موسیقیهای استفاده شده در این گروهها بهگونهای است که فعالیت مغز و سیستم اعصاب انسان را مختل میکند و قدرت تشخیص انسان را از بین میبرد و چون جوانان کانون جوشان نیرو و تحرک و در پی هیجاناند، از موسیقیهای راک و متال که در محافل شیطانپرستی استفاده میشود، استقبال میکنند. ایدهی متال بازگشت به تاریکی، بیرحمی، تجاوزات جنسی، فحاشی، تهاجم به جامعه و فرهنگ عمومی است و خوانندگان آن به هنگام اجرای موسیقی به کارهای شنیع و زشتی چون خونخواری، کندن دست و پای حیواناتی چون گربه و سنجاب و مانند آن دست میزنند. از چهرههای مشهور این گروههای موسیقی، مرلین منسون است که با حمایت رسانهها و عناصر اطلاعاتی امریکا توانسته طرفداران زیادی را جذب نماید.
سیزده شاخصه فرقه انحرافی TSM
1- تناسخ روح در کالبد دیگر
2- عبادت تونلی که مدیتیشن عمق این تونل است
3- اعتقاد به پیوند معنوی
4- ازدواج افراد را تنها در قالب اعضا Tsm قبول داشته و برای کسانی که قبلاً ازدواج کردهاند، مراسم پیوند معنوی برگزار مینمایند
5- غسل تعمید در این فرقه رواج دارد مخصوصا فرزندانی که تازه به دنیا میآیند
6- اعتقاد به چاکراهای هفتگانه و بازشدن چاکراها و رسیدن افراد به رتبههای بالاتر
7- استفاده از سمبل بودیسم، سایبابا و معبد بهائیان در هند
8- تک شمع در مکتب سایبابا تبدیل به دو شمع در مکتب TSM شده
9- لباس سفید، لفظ سفید و لفظ سفیدپوشان برای رهروان
10- استفاده از شمعدان مسیحیان و نیز یهودیان
11- استفاده از علائم صلیب مسیحیت و ستاره داود یهودیت
12- تکرار ادعای دین کل بهائیت
13- استفاده از آرم درخت Tsm بر روی لباسها.
تفکر الحادی در آئین کابالا
عرفان یهود در زبان فارسی «آیین قباله»، «آیین قبالا» و «آیین کابالا» هم گفته میشود. این آیین دارای مضمون شناسی در دو باب یزدانشناسی و آفرینش شناسی است.
کابالا پس از پدید آمدن عقیده به معانی مستور عهد عتیق به شکل نوعی افکار عجیب و خیالات غریب در فلسفه و کلام یهود پدید آمد. جماعتی پیدا شدند و گفتند که اعداد و حروف، معانی عرفانی مخفی دارند و کتابهایی به نام «قباله» در پی کشف حکمت مرموز در پردهی اعداد و حروف کتب مقدس برآمدند و اسراری را بهزعم خود کشف و بر اساس بازی با کلمات و اعداد، سلسلهای از مطالب و معانی را بیان کردند.
مسائل غامض مافوق طبیعی را با این روش تحلیل کردند و بر اساس آن وجود خدا را ناشی از نوری دانستند که از مرکز الهی «مشیت» منبعث میشود. انسان در این تحلیل، عالم صغیری است که تمام کمالات عالم کبیر را به صورت خرد دارد و برای رسیدن قوای عظیم و شناخت مسیحا باید از کلمات، حروف و اعداد استفاده کند. این نگرش باعث به وجود آمدن خرافات و اسباب زحمت اهل ایمان شد.
نگرشهاى کابالایى، مسائل خود را تنها محدود به اقدامات عملى نکرده است. این اندیشه با تولید و تکثیر رمانها، فیلمها و مسائلى از این دست سعى دارد اقدامات فکرى و فرهنگى را در راستاى اهداف خود و سلطه بر اندیشههاى دیگران انجام دهد.
چنانکه مشهور است داستانهایى همچون هرىپاتر نیز تحت نفوذ تشکیلات جهانى فراماسونى انجام شده است و هدف از آن، تهاجم به ذهن پاک کودکان و جذب کردن آنان به سمت تعالیم الحادى، شیطانى و ماسونى در آینده است چرا که اگر غیر از این بود، یک نویسنده آماتور و یک داستان بىمحتوا و ضعیف، به هیچ عنوان نمىتوانست به چنین شهرت جهانى دست یابد.
یوگا، عرفان ؟ ورزش ؟ یا شیطان پرستی؟!
آیا می دانستید “یوگا” یکی از عرفان های فاسد هندو است که به منظور پرستش الهه شیطان یعنی ( شیوا ) صورت می گیرد؟
آیا می دانستید برای وارد کردن یوگا به کشور ایران، آن را به عنوان یک ورزشی برای تناسب اندام و یا آرامش، معرفی کردند تا کسی مانع آنها نشود؟
آیا می دانستید همانطور که ما مسلمان ها از ورزش دانستن نماز ناراحت می شویم به همان اندازه یک شخص هندو از ورزش خواندن یوگا ناراحت می گردد؟
آیا می دانستید هدف نهایی یک یوگیست، رسیدن به مقام الوهیت و خدایی است؟ همچنانکه هدف تمام عرفان های کاذب همین می باشد .
آیا می دانستید موسوی نسب، پدر یوگای ایران، تصوف و یوگا را یک روح در دو بدن می داند؟
نماد سازی در شیطان پرستی
نمادها از عوامل تأثیرگذار بر فرهنگ عمومی است و از آنجا که از نظر هنری ظرفیتهای فراوانی دارند تأثیر بیشتری بر تودههای مردم بهویژه جوانان میگذارند.
از مهمترین پیامهای این نمادها ساختارشکنی و هنجارشکنی و بهنوعی نه گفتن و ستیز داشتن با همهچیز است.
اینگونه باورهای اومانیستی از طریق فیلمها، سایتها و مخصوصاً شبکههای اجتماعی و مانند آن به افکار جوانان ایرانی بهویژه دختران که از روحیهی حساسی برخوردارند تزریق شده و عدهای ناخواسته جذب این نوع تفکرات انحرافی میشوند.
دستوراتی که بیتوجهی به مرزهای اخلاقی، قانونی و شرعی را برای مخاطبان خود پیشنهاد میکند؛ کارهایی مانند: تشویق به خودکشی، مجروح کردن خود و خونخواری و اعمال شنیع دیگر و اینگونه القا میکند که با ساختارشکنی و زیر پا گذاشتن خطوط قرمز میتوانند به اهداف خود نائل شوند.
فرقههای نوظهور، حمید نگارش، قم: زمزم هدایت، ۱۳۹۰، ص ۱۰۲
خودشناسی در عرفان حلقه
در روش سلوکی که طاهری برای پیروانش طراحی کرده است تلاش، کوشش و خودسازی هیچگونه جایگاهی نداشته و بهجای خودسازی، اتصال به «شبکهی شعور کیهانی» پیشنهاد میشود.
طاهری برای دستیابی به انواع تزکیه تنها برخورداری از رحمت الهی از راه اتصال به شبکهی شعور کیهانی را لازم و ضروری دانسته و بیان می کند؛
«تزکیهی درونی بدون ارتباط با خدا و برخورداری از رحمانیت او امکان ندارد. در صورتی که انسان به تزکیهی درونی برسد، خواه ناخواه رفتار او هم، تحت تأثیر این تزکیه قرار میگیرد و بهطور بنیادی اصلاح میشود. بنابراین، اصلاح زیربنایی، با ورود به مسیر عرفان و تجربهی پلهی عشق به دست میآید. برای این منظور، رحمانیت خداوند در انواعی از ارتباط با او جریان مییابد و تحولاتی از قبیل «تزکیه اخلاقی» و «تزکیه تشعشعاتی» اتفاق میافتد.
محمد علی طاهری، ارمنستان، گریگور تاتواتسی، ص 120
رابطهی عرفان و یوگا
اساتید برجسته یوگا در توضیح یوگا میگویند: «برای رسیدن به تعالی میبایست جسم و روح انسان یکی شود و در صورت یکی شدن است که شخص به کمالات انسانی، تهذیب اخلاق و سلامت جسم و ذهن نایل میشود، در یوگا ادعا میشود انسان از طریق یوگا به خودآگاهی رسیده و به خویشتن خویش پی میبرد و قادر به شناخت و دیدن حقیقت میشود.»[1]
یوگا یا یک نوع ورزش ذهن است یا روشی برای تعادل ذهن و جسم، یا راهکاری برای تمرکز جسم و ذهن. هیچیک از این تعاریف، عرفان نیست. عرفان تقرب به خداست و یوگا راهی برای تقرب به خدا ندارد. راه خدا با یوگا بهدست نمیآید؛ راه خدا با تکنیکها و تمرینهایی که محور آن جسم و ذهن است حاصل نمیشود؛ پل ارتباط با خدا از یوگا نمیگذرد.
با پیگیری مراحل مدیتیشن و سلوک الهی در مییابیم که ساحت عرفان اسلامی قابل قیاس با یوگا نمیباشد و اگر قیاسی هم شود، در واقع به ذات عرفان اسلامی ظلم کردهایم. درصورتیکه مدیتیشن جهت نازلتری از کمال است که در انتها به خود، یا انسان میرسد و این بشر نمیتواند با تکیه بر خویشتن به آن آرامش ابدی و حقیقی که او را به رضایتمندی قلبی میرساند دست یابد، زیرا پرسشهایی از قبیل من کیستم؟ از کجا آمدهام؟ به کجا خواهم رفت؟ و… از سوی او به فراموشی سپرده میشوند.[2]
منبع:
[1]. پیدی شارما، یوگای پیشرفته، ناشر ثالث، 1392، ص 14.
[2]. دفتر تبلیغات اسلامی، جستارهایی در نقد عرفانهای نوظهور، قم: نشر تبلیغات اسلامی، 1390، ص 258.
به نام عشق به کام شیطان
هر اصطلاح و واژهای که تاثیر مثبت در روح و روان جوانان داشته باشد مورد توجه و سوءاستفاده مدعیان دروغین قرار میگیرد. این شیادان برای رسیدن به منافع نفسانی و دنیوی خویش از هر وسیلهای برای جذب افراد ساده لوح استفاده میکنند تا مریدان خود را با اهداف و گرایشهای انحرافی، به سوی پرتگاه ضلالت سوق دهند.
اشو یکی از مدعیان دروغین، با هدف ترویج تفکرات انحرافی و نفوذ در قشر جوان، با سوء استفاده از واژه عشق به تضعیف ادیان الهی میپردازد.
وی با رد خدای ادیان الهی بیان میکند: «عشق خدای واقعی است نه خدای فلاسفه… بودا، مسیح، محمد… .»
واژه عشق از جذابترین و پرطرفدارترین و درعینحال از آسیبپذیرترین، روش جذب مدعیان دروغین است. این واژه جذاب، از سویی باعث افزایش اقبال جوانان به عرفانهای کاذب و از سوی دیگر، زمینه را برای سوءاستفاده مدعیان دروغین دو چندان میکند.
اشو در این سخن با زیرکی کامل خدای ادیان و مذاهب دیگر را نفی میکند و به صورت غیرمستقیم، خود را به عنوان خدای مجسم به مریدان معرفی میکند تا آنها با عشق به اشو به سمت کمال پوشالی حرکت کنند.
منبع:
تفسیری از اشو بر داستانهای صوفیان، باگوان اشو راجنیش، تهران، ص 49.
همجنس بازی در نظام فکری اشو
از جمله افرادی که از مسیر فطرت انسانی خارج شده، اشو هست. او که از آموزههای ادیان الهی بدور بوده است، تفکر عجیب و مخالف فطرت و غریزه بین طرفداران خود ترویج می دهد. او نظام خانواده را نفی میکند در عوض همجنسگرایی را تبلیغ میکند.
او ترجیح میدهد انسانها به جای ازدواج مرد با زن به همجنسگرایی روی بیاورند. او در این زمینه میگوید:
«… زن و مرد هرگز دوستان خوبی نیستند و نخواهند بود. عشاق دوستان خوبی نیستند ولی میتوانند دشمن هم باشند. ولی مردان با مردان و زنان با زنان بهتر می توانند دوستی کنند رابطهی مرد با مرد بسیار راحتتر و قابل فهمتر است تا رابطهی زن و مرد. ازدواج دو زن با یکدیگر یا دو مرد با یکدیگر با وجودی که غیر علمی است ولی قابل قبول است و کسی نمیتواند مانع آن شود.»
اشو هیچ درکی از روابط زن و مرد نداشته در حالی که رابطه بین زن و شوهر یک رابطه عمیقی است که خداوند متعال در قرآن کریم میفرماید:خلق لکم من انفسکم ازواجا لتسکنواالیها و جعل بینکم مودة و رحمة.
اشو از تعالیم الهی بهرهای نبرده اما سؤال این است که آیا او خلقت حیوانها را مشاهده نکرده که هریک از آنها به صورت نر و ماده آفریده شدهاند و طبق غریزه جفتگیری آنها همیشه با جنس مخالف است؟
جریان همجنسگرایی را هیچ یک از ادیان الهی تایید نکرده بلکه همهی ادیان این عمل را زشت دانستهاند و دستور به ترک آن دادهاند. از جمله خداوند در قرآن کریم در سوره حجراز این جریان انحرافی و بلایی که بر اثر این عمل زشت نازل شده خبر میدهد.
منبع:
سلسله نشست های آسیب شناسی، جلسه نقد اوشو، حجت الاسلام دکتر محمد تقی فعالی.
معجزه ادعایی احمدالحسن بصری
با وجود سست بنیان و غیرقابل قبول بودن براهین و ادله احمدالحسن بصری، هیچگاه نوبت به درخواست اعجاز از وی نخواهد رسید، چراکه درخواست یا ارائه معجزه پس از ارائه بیّنه و برهان قاطع بوده و زمانی که اساس بینه و برهان مدعی مورد قبول نباشد، دیگر مجالی بر معجزه باقی نخواهد ماند. اما با این وجود، اعجاز ادعایی این فرد مورد بررسی و نقد قرار میگردد تا کذب این مدعی بیش از پیش برای همگان آشکار شود.
احمد بصری طی بیانیهای اعلام کرد: «از تعدادی از علمایی که ریاست و زعامت طائفه شیعه را به عهده گرفتهاند، خواستم که از من معجزهای را، بنابرآن طریقهای که در جراید صادر شده از انصار امام مهدی (علیهالسلام) ذکر کردم بخواهند، اما هیچکس این کار را نکرد. به همین دلیل پدرم امام مهدی م ح م د بن الحسن العسکری (علیهالسلام) به من دستور داد که چیزی که موضعم را نسبت به امام (علیهالسلام) بیان کند نشان دهم و هم چنین این مسائل را تبیین کنم که من وصیّ او هستم و اولین پسر او هستم که حکومت میکند و نیز اینکه باغی از باغهای بهشت هستم که رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) از آن خبر داده بود… و اولین معجزهای که برای مسلمانان و برای تمام مردم (نه تنها مسلمانان، بلکه تمام مردم) اظهار میکنم، این است که من موضع قبر حضرت زهراء (علیهاالسلام) دختر حضرت محمد (صلیاللهعلیهوآله) را میدانم و این در حالی است که تمام مسلمانان اجماع بر این مسأله دارند که قبر حضرت زهراء (علیهاالسلام) مخفی و مغیّب است و هیچکس جز حضرت مهدی (علیهالسلام) از موضع آن اطلاع ندارد و تمامی مسلمانان عقیده دارند که قبر حضرت زهرا (علیهالسلام) مخفی است.»[1]
نقد و بررسی:
اولا: این اعلام موضع، یک خبر است و جمله خبریه احتمال صدق و کذب دارد، پس چگونه و از کجای این جمله خبریه میتوان بر مردم اقامه حجت کرد، در حالیکه شأنیت معجزه، جداسازی صادق از کاذب است!
ثانیا: معجزه باید کار خارقالعادهای باشد که در توان دیگری نباشد، در حالیکه بیان چنین سخنان بیاساس در توان همگان است.
ثالثا: معجزه باید عوام فهم، خواص پذیر، آشکار و رسا باشد. لذا وقتی که ادعای احمد الحسن، بدور از شفافیت بوده و سرشار از ابهام است، چگونه ممکن است از عوام و خواص مردم آنرا بپذیرند، در حالیکه در حد یک ادعای ثابت نبوده و اثبات آن مستلزم ارتکاب به حرام و نبش قبر است! (نعوذ بالله)[2]
پینوشت:
[1]. بیانیهای صوتی از احمد بصری.
[2]. درسنامه نقد و بررسی جریان احمد الحسن بصری، علی محمدی هوشیار، انتشارات تولی، قم، 1395، ص 187.
چگونگی شکلگیری تفکر یمانی
اصل تفکر یمانی توسط شیخ حیدر مشتت شکل گرفت که نسبت به احمد بن اسماعیل پیشینهی بیشتری در طلبگی داشت و احمد بن اسماعیل در حقیقت در نجف مهمان او بود.[1]
محمدعلی نصرالدین مینویسد: «بعضی از آنها به من گفتهاند که آنها حدود هفت نفر بودند و بسیاری از اوقات کنار نهرهای اطراف نجف میرفتند و به عبادت و گوشهنشینی میپرداختند و فقط نان و سبزی میخوردند تا اینکه در سال 1424 قمری، حیدر مشتت و احمد اسماعیل تصمیم گرفتند حرکت یمانی را که احادیث به آن اشاره دارند و او را وزیر امام مهدی(عجلاللهتعالیفرجه) معرفی میکنند، آغاز نمایند. آنها در ابتدا شخص یمانی را مبهم گذاشتند و حیدر مشتت مشخص نکرد که یمانی خودش است یا احمد اسماعیل. حیدر بیشتر از رفیق خود، فعال بود به همین خاطر چند بار به قم مسافرت کرد تا اعراب و طلاب ساکن آن را تحت تأثیر قرار دهد. چند سال قبل به همراه یاران خود اقدام به پخش اعلامیههایی کرد که در آن به ظهور یمانی بشارت داده بود و یک روز به همراه یاران خود از وسط شهر قم، تظاهرکنان و درحالیکه شعار میدادند و فریاد میکشیدند، بهطرف مسجد جمکران حرکت کردند که توسط پلیس، دستگیر و به عراق فرستاده شدند.»[2]
آقای کورانی در کتاب دیگر خود با تفصیل بیشتری به همین موضوع پرداخته و تصریح میکند که فرد مذکور، حیدر مشتت بوده است.[4]
محروم شدن از خدا در عرفان حلقه
بر اساس عرفان اسلامی، انسان میتواند از راههای مختلف به شناخت (هرچند نسبی) خدا دست یابد. این شناخت ممکن است از راه عقل باشد یا از راه دل؛ گاهی از طریق علم حصولی و با استعانت از حس و عقل برای مطلوب خود استدلال نموده و آن را میفهمد و گاه، از راه علم حضوری به نظارهی معشوق مینشیند و آن را شهود مینماید؛
اما طاهری معتقد است که انسان از هیچطریق قادر به فهم او نیست. وی در اصل ۵۹ اساسنامهی عرفان کیهانی مینویسد: «انسان نمیتواند عاشق خدا شود؛ زیرا انسان از هیچ طریقی قادر به فهم او نیست و در حقیقت، خدا عاشق انسان میشود و انسان معشوق هست و مشمول عشق الهی و انسان میتواند فقط عاشق تجلیات الهی؛ یعنی مظاهر جهان هستی شود و پس از این مرحله است که مشمول عشق الهی میگردد.»[1]
ازدواج با محارم توسط مدعیان دروغین
امروزه با وجود آن که در عصر تکنولوژی زندگی میکنیم شاهد رواج تفکرات انحرافی و رسوخ آنها در جامعه، به خصوص نسل جوان هستیم، تا از این طریق با تزلزل و سستکردن پایههای اعتقادی به اهداف شوم خود برسند و به تضعیف اسلام ناب محمدی بپردازند.
مکاتب و فرقههای انحرافی با توجه به اهداف خاص خود همیشه به تقابل با ادیان الهی میپردازند و فاقد بسیاری از خصوصیات دینی و عبادی هستند. از جمله مباحثی که باعث رسوایی مکاتب و جریانهای انحرافی میشود بحث ازدواج با محارم است. این بحث برای متزلزل کردن بنیان خانواده بارها از سوی مکاتب انحرافی مطرح شده است تا به قبح شکنی بپردازند.
یکی از مکاتب انحرافی که امروزه توسط دشمنان اسلام در حال تبلیغ است و در قالب مکتب برتر خود را معرفی میکند و همچنین در چندین نوبت با محارم خود ازدواج کرده است، مکتب انحرافی زئوس میباشد. «داستانهای کهن همه مبیّن این نظرند که زن اصلی و واقعی زئوس خواهر او هرا است.»[1]
جدایی دین از سیاست هدف عرفانهای نوظهور
یکی از نقشههای شوم استکبار جهانی برای ضربه زدن و تضعیف اسلام ناب محمدی جدا کردن دین از سیاست است. با پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی ایران و اعلام رسمی بزرگان در یکی بودن دین و سیاست، لرزه بر اندام دنیای سکولاریسم و اومانیسم افتاد.
قبل از پیروزی انقلاب مردمی ایران، سالها مذهب رسمی کشور ایران تشیع بود. مذهبی که توسط سلطه گران و دشمنان اسلام ناب محمدی به نام تشیع ترویج میشد سیاست را از دین جدا میدانست تا همچنان به نام دین بر سلطه خود ادامه دهند.
بعد از شکست فیزیکی دشمن در هشت سال دفاع مقدس، پروژه جدیدی برای تضعیف اعتقادات و جدا کردن دین از سیاست اجرا شد و جنگ نرم استکبار با ترویج عرفانهای نوظهور آغاز شد. عرفانهای نوظهور پدیدهای است که بعد از پایان هشت سال دفاع مقدس به صورت چشمگیری افزایش یافت و در طول چند سال اخیر، در کشور ما به صورت چشمگیری نمود یافت.
تفکر انحرافی در یوگا
یکی از شاخصههای انحرافی یوگا اعتقاد به بحث تناسخ است.
در یوگا تناسخ به معنی «حلول روح انسان به یک کالبد جدید در همین دنیاست.»
یعنی بعد از مرگ روح انسان به عالم برزخ یا قیامت یا عوالم دیگر منتقل نمیشود، بلکه درهمین عالم در قالب و جسم جدید وارد میشود و یک حیات جدید را تجربه میکند و همین طور روح در زندگیهای مکرر و پی در پی به حیات خود ادامه میدهد.
در آیین یوگا باتوجه به اعتقاد به تناسخ، عالم برزخ و رستاخیز در آن جای ندارد.
عرفان حقیقی و عرفان کاذب
با توجه به پیشرفت انسان در عصر حاضر و دور شدن افراد از معنویت، عرفانهای کاذب و مدعیان دروغین پیشرفت چشمگیری داشتهاند و روز به روز شاهد شاخههای جدیدی از مدعیان دروغین هستیم. این افراد به جای سیراب کردن مردم از معارف الهی، به ترویج عرفان کاذب و معنویت سکولار میپردازند تا با تضعیف باورهای الهی به اهداف شوم خود برسند.
باتوجه به استقبال قشر جوان به بحث عرفان، این موضوع باعث سوء استفاده مدعیان دروغین از این موضوع شده است و بحث عرفان به پوششی تبدیل شده است که مدعیان دروغین به آن تمسک جسته و با فریب و نیرنگ، جمعیتهایی از جوانان و نوجوانان کشور اسلامی ما را جذب و از اسلام ناب محمدی دور کردهاند. با این شرایط یکی از ضروریترین اقدامات، شناخت و عرضهی عرفان ناب اسلامی به نسل جوان است.
دالایی لاما و استکبار
آموزههای دالای لاما جزو شاخهای از عرفانهای کاذب به شمار میآید که امروزه با توجه به رویکرد سیاسی سرکرده این فرقه، باید آن را جزو یکی از فرقههای سیاسی نام برد. دلایل آن را میتوان چنین برشمرد:
- سفر متعدد به اسرائیل
- همکاری با سازمانهای جاسوسی آمریکا
- حمایت تمام قد از صدام
- حمایت از دیوار حائل بین یهودیان و مسلمانان فلسطین
- دریافت جایزه صلح نوبل با حمایت آمریکا و صهیونیست
- جلسات متعدد با سران آمریکا و صهیونیست.
عملکرد و همکاری آیین انحرافی دالایی لاما به گونهای است که وقتی نام عرفان دالاییلاما شنیده میشود ناخودآگاه ذهن انسان به ارتباط تنگاتنگ این فرقه سیاسی با استکبار جهانی کشیده میشود. بدون شک یکی از عوامل گسترش و معروفیت این فرقه به ظاهر عرفانی در عصر حاضر پشتیبانی آمریکا و رژیم کودککش اسرائیل از تفکرات انحرافی دالایی لاما بوده است. در آخر به یکی از تفکرات انحرافی آموزههای دالایی لاما خواهیم پرداخت تا چهره حقیقی این فرقه سیاسی به وضوح مشاهده شود.