گزيده اي از كتابچه روابط دختر و پسر
پیامدهای اجتماعی روابط نادرست دختر و پسر
1-ایجاد روحیه بی اعتمادی در جامعه و خانواده: وقتی روابط بین دختر و پسر عادی شد، کمترین نتیجه اش آن است که افراد در موقع خواستگاری نیست به همسر آینده خود دچار شک و تردید می شوند که شاید دوست پسری یا دوست دختری داشته باشد. همین بی اعتمادی سبب نگرانی و اضطراب شده ،چه بسا همین اضطراب در آینده زندگی آنها، اثری مخرّب می گذارد.
2- افزایش طلاق و فرو پاشی خانواده ها: تصور کنید با شخصی ازدواج کرده اید و بعد از مدتی متوجه می شوید که همسر شما قبل از ازدواج دوست دختر یا دوست پسر داشته است، چه حالتی به شما دست می دهد؟ حتی بر فرض اگر همسر شما همان دوست قبل از ازدواج شما باشد، آیا احتمال نمی دهید بعد از ازدواج نیز به دوستی های قبل خود ادامه دهد؟ آیا شما همیشه مراقب او هستید؟
طبق آخرین تحقیقات افرادی که قبل از ازدواج با یکدیگر رابطه داشته اند، بعد از ازدواج در حل مشکلات خود عاجزند؛ چرا که نسبت به یکدیگر بسیار بد بین هستند. بنابراین، کسی که قبل از ازدواج عادت داشته که به نامحرم نگاه کند و همین نگاه مقدمه دوستی هایش باشد. پس از ازدواج هم به نامحرم نگاه خواهدکرد و چه بسا دختری یا زنی در نزد او از همسـرش زیبا تر جلوه کند. همین امر مقدمه ای می شود جهت بهانه گیری ها و بد خلقی ها که نتیجه نهایی آن طلاق است. بنابراین نتیجه این دوستی ها، طلاق بیشتر و تبعات سوء طلاق مثل فرزندان طلاق، مشکلات روانی و روحی خصوصاً نسبت به خانم ها، عدم رغبت جوانان به تشکیل خانواده و تزلزل در نسل ها است.
3- محرومیت از ازدواج پاک
هر انسانی در سرشت و نهاد خویش، به دنبال پاکی و نجابت است. دخترانی که در پی روابط آلوده هستند در حقیقت، پا به سرنوشت خود زده اند و این امر باعث می شود که آنان به جرم آلودگی به این روابط، شرایط ازدواج پاک را از دست بدهند و اگر بـه وسیلـه این گونه روابط ناسالم در ازدواج پسران نیز تأخیری ایجاد شود،دختران بیش از پسران، در معرض این آسیب قرار میگیرند. روابط دختر و پسر پیش از آنکه مفید باشد، تهدید کننده نهاد خانواده در جامعه به شمار می آید. با نگاهی به آمار می توان دید که آمار طلاق در بین کسانی که قبل از ازدواج ارتباط های دوستانه داشته اند، بالا تر است. از طرفی آشنایی و ارتباط دختر و پسر در محیط اجتماعی، بیشتر از آن که معرفتساز باشد، فروزنـدۀ هوس ها و معرفت سـوز است. عمدتاً دیده می شود فرد آنگونه که هست خود را نشان نمی دهد یا به سبب محبت و عشقی که ایجاد شده، نمی تواند عیوب طرف مقابل و جوانب مختلف قضیه را بسنجد در این صورت بیشتر رفتارها در آشنایی های خیابانی به شکل تصنعی ابراز می شود.1
4- انجام ازدواج های عشقی
این گونه ازدواج ها جنبه عقلانی ندارد و صرفاً عملی عاطفی محسوب می گردد و به گفته بسیاری از روان شناسان عشق اولیه معمولاً پایدار نمی ماند، از این رو، در بیشتر موارد به طلاق و جدایی می انجامد.
به گفته مولوی:
عشق نبود عاقبت ننگی بود
5-برقراری ارتباطات جنسی نامشروع
6-احتمال استمرار جنسی نامشروع بعد از ازدواج
7- افت آموزش و ترک تحصیل
چكيده تحقيق پاياني
عنوان: استغفار و توبه در قرآن و سنت و آثار و پيامدهاي فردي واجتماعي آن ( باب رحمت)
محقق: سولماز كرمي
چكيده:
استغفار در لغت به معناي پوشاندن و در اصطلاح به معناي طلب آمرزش از خداست و اصل آن به معناي پوشاندن و مستوركردن مي باشد. بحث استغفار و توبه در جهت نظارت بر خود و بازسازي خويشتن بر مبناي معيارهاي الهي است. بدن شك توبه امري است كه بايد فوري انجام شود زيرا دفع ضرر گناهان واجب و ضروري است . به اضافه اينكه اصل توبه – يعني شناخت مهلك بودن گناهان جزء ايمان است و ايمان خود واجب و فوري است.
استغفار و توبه، اهداف والايي را دربرمي گيرد كه همان حال تقرب به خداي متعال و در اصطلاح تولدي دوباره براي عاصيان درگاهش مي باشد.حقيقت توبه مجموعه مركبي از سه امر مرتب، بدين معنا كه هريك به دنبال ديگري قرار داشته و به ترتيب حاصل شود كه آن سه عبارتند از علم و حال و عمل. و نيزشرايط توبه عبارت است از: بازگشت از گناه و بعد از آنكه صفحه روح انسان از اين آلودگي شستشو شد،نور ايمان به خدا و توحيد برآن بنشيند و بايد شكوفه هاي ايمان و توحيد كه اعمال صالح و كارهاي شايسته است برشاخسار وجودانسان ظاهرگردد.مهات توبه خود وقت معيني را مي طلبد . اگر انسان توبه را به تأخير افكند كه امارات و نشانه هاي مرگ را به چشم مشاهده نمايد و يا العياذ بالله به همان حالت كفر و آلودگيش رخت از جهان بربندد و به سراي ابدي كوچ كند ، ديگر توبه مقبول نمي افتد.
در قرآن كريم اشاره هاي فراواني به مسأله استغفار شده است ، واژه غفر و مشتقات آن بيش از 230 مرتبه در قرآن آمده است. آيات فراواني در قرآن كريم از توبه پذيري خداوند خبر مي دهد. لفظ توبه و مشتقات آن بيش از 86بار در قرآن بكار رفته است كه همين بيانگر اهميت و جايگاه قابل توجه آيات توبه در قرآن است.خداوند رحيم بر اساس رحمت سابقه اش در امر توبه نيز بر بنده سبقت مي گيرد يعني ابتدا خداوند منان نظر لطف و مرحمت بر بنده فرموده و او را موفق به توبه از گناه مي گرداند و سپس مجدداً توبه او را مقبول درگاه خود قرار داده و آن را مي پذيرد و توبه انسان ميان دو توبه از خدا قرار مي گيرد. توبه اي سابق بر توبه انسان كه توبه توفيق است و توبه اي لاحق بر توبه وي كه توبه غفران و عفو از گناهان است. همچنانكه تمام آنچه از جانب خداوند به بندگان اعطاء مي شود تفضلي است از تفضلات كريمانه او؛ به هر اندازه انسان گنهكار بار گناه داشته باشد در توبه و بازگشت بسوي خدا باز است . خداي مهربان بر كسي كه حقيقتاً توبه مي كند كه هرگز گناه انجام ندهد ، به ديده رحمت و آمرزش و اغماض نگرد و گذشته هاي او را مي بخشد پس هميشه بايد به رحمت خداوند متعال اميدوار بود.
چكيده تحقيق پاياني برتر
عنوان تحقیق : عوامل مؤثر در موفقيت تبليغ اسلام
محقق: سميه نوربخش
چكيده
تحقيق حاضر با عنوان عوامل مؤثر در موفقيت تبليغ اسلام به منظور بيان آنچه در موفقيت يك تبليغ لازم است و همچنين بيان خصوصيات يك مبلغ به عنوان عنصر اصلي تبليغ به شكل مستند ارائه گرديده است.
هدف از اين تحقيق بيان ماهيت تبليغ، بيان ويژگي ها و وظايف مبلغ ،توصيف ابـزارها و شيـوه ها ي مؤثر در تبليغ موفق و در آخر نمونه هاي بارز تبليغي همچون پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله و امام علي عليه السلام و بيان سيره تبليغي ايشان.
براي روشن تر شدن مطلب اول به معرفي تبليغ پرداخته ايم كه عبارت است از رساندن پيام و ابلاغ آنچه كه محتواي آن امري معنوي و روحي است و به منظور تأثير گذاري در ذهن و روح افراد ارائه مي شود.
تبليغ امري است كه از زمان اولين پيامبر به منظور تبشير و اقرار انسانها شروع شده و هم اكنون نيز اين وظيفه خطير را مبلغان و روحانيون عزيز بر عهده دارند. مبلغ موفق زماني مي تواند به اهداف خود دست يابد كه از ابزارها و شيوه هايي در تبليغ استفاده كند كه جامعه با توجه به مدرنيزه شدن قابليت انطباق با اين روش ها و ابزارها را داشته باشد و همچنين خود مبلغ نيز داراي شرايط و ويژگي هايي باشد كه بتوان تأثير مطلـوب را بر مخاطب بگذارد و به همين منظور مي تواند الگوهايي را فرا راه خود قرار دهد تا موفقيت خود را تضمين نمايد .
براي بيان مطالب فوق الذكر سعي شده است از منابعي مهمتر و همه فهم استفاده شود ، از جمله كتاب تبليغ در قرآن آقاي محسن قرائتي و كتابهاي شهيد مطهري با اين عنوان و توجه و پژوهش به مسائل پرداخته شده است. روش مورد استفاده در اين تحقيق كتابخانه اي بوده كه به كمك اطلاعات ثبت شده قبلي و انسجام آنها به صورتي منظم و مرتبط صورت گرفته است.
چكيده تحقيق پاياني برتر
عنوان تحقیق : معنويت در هنرهاي اسلامي و نمودهاي عيني و ذهني آن
محقق: سميه آرد ي شيشوان
چكيده
بنام زيباي مطلق كه هر چه آفريده زيباست. آن جميلي كه به جمال خويش متجلي است. هنر مبتني بر شناخت و آفرينش زيبايي است. هم بيان زيبايي واقعيت ها و هم بيان واقعيت هاي زيبا ست. آنچه امروزه به معناي هنر آمده، هنر به معناي خاص است كه با ابداع سر و كار دارد. اصل هنر در ابتدا به صورت سونر به معني نيك مردي و نيك زني است. به تعبير ديگر هنر جلوه محسوس ديدار است.اگر هنرمند و يا هر انسان ديگري خود را بشناسد، به يقين خدا را خواهد شناخت و هرگز اثري نخواهد آفريد كه بر خلاف رضايت آفريدگار باشد و هويت همان ذات مقدس پروردگار است.
هنر و دين دو چيز تفكيك ناپذيـرند و جدايي كار و هـنر از شاخـصه هاي دنياي جديد است. هنر و دين در تاريخ ارتباط تنگاتنگ و ملموسي باهم داشته اند، اصحاب فتوت و اصناف هنروران ارزش معنوي كار و مراتب آن، پيشه وران و تعاليم معنوي گوياي اين مطلب است.هدف از آفرينش آفريدگان (انسان) و نيايش خلاق نسبت ماهوي هنر و دين را مشخص مي كند. هنر در عالم شرق همان معرفت قدسي است. همان عالم قدسي و تجلي آن در عالم ملك است. فايده هنر براي روح هنرمند اين است كه با علم به اينكه انسانهايي به اثر هنري او خواهند نگريست و رشد و كمال و سقوط آن انسانها در خود هنرمند نيز اثر خواهد كرد همه استعدادهاي خود را به كار مي اندازد تا اثر او به رشد و كمال منجر شود. هنر براي انسان است در حيات معقول همانند آب حيات كه هنرمند از طبيعت به دست مي آورد. در كليه آثار هنري وحدت خاصي به چشم مي خورد.( نور و سير به باطن) هنرمند در پرتو چنين تفكري در مقام سلوك و ديدار حقيقت اشياء است. روح هنر اسلامي سير از ظاهر اشياء به باطن آنها است . هنر اسلامي جلوه حسـن و جمـال الهـي اسـت و ايـن دو قطـب هنـر اسلامـي را تشكيـل مي دهد.مباني هنر اسلامي ( روح هنر اسلامي) بيانـگر قانونـي اسـت كـه بـه مستـقيم ترين وجـه وحـدت در كثـرت را نمـودار مي سازد.مسجد كبود به عنوان فيروزه جهان اسلام، مركز هنر اسلامي از جمله خوشنويسي، معماري، طراحي سنتي، كاشيكاري مي باشد.
اين پژوهش متشكل از 3 فصل مي باشد كه فصل اول مباني نظري هنر اسلامي را بيان مي كند و تعاريف هنر و هويت هنري را نمايان مي سازد، و شامل عناوين نسبت هنر و دين، بينش فلسفي درباره هنر و در آخر آيا هنر براي هنر است يا انسان….) .فصل دوم با عنوان هنر اسلامي است كه مباني هنرهاي تجسمي در اسلام، روحانيت در هنر، مباني هنر اسلامي، ارتباط هنر و معنويت اسلامي و سهم هنرهاي زيبا در تعليم مسلمانان را بيان مي كند.فصل سوم كه بيشتر بهد صورت عملي پي ريزي شده، اشاره به مسجد به عنوان پايگاه هنر اسلامي دارد و مسجد كبود را به عنوان يكي از نمونه هاي هنر اسلامي ذكر مي كند و به بررسي كاشيكاري، معماري، و… پرداخته و در آخر كار عملي CD ، تابلو كاشيكاري و تابلو طراحي سنتي ارائه مي گردد.
نتيجه پژوهش اشاره به تقدس هنر اسلامي و يكي از اركان ترويج اسلام بيان مي دارد.
خبر پژوهشي
1- به مناسبت ايام مباركه دهه فجر نشست پژوهشي با موضوع نقش روحانيت در ساختن انقلاب اسلامي ايران ويژه اعضاي هسته پژوهشي در مورخ 19/11/91ونقش زنان در عصر انقلاب اسلامي ويژه كليه طلاب در مورخ21/11/91 در مدرسه برگزاز گرديد.
2- موضوعات قرآني جهت اطلاع به طلاب و اعضاي كانون پژوهشي و نيز هسته هاي پژوهشي جهت تدوين مقاله با موضوع قرآني ارائه و در پانل پژوهشي نصب گرديد.
3- طلاب پايه پنجم در خصوص تدوين تحقيق پاياني موضوعات انتخابي خود را جهت تأييد به معاونت پژوهش مدرسه ارائه نمودند.
اثبات معاد از ديدگاه قرآن، حديث و عقل
عنوان:اثبات معاد از ديدگاه قرآن، حديث و عقل
محقق: الهام اسماعيلي
چكيده
يكي از اصول جهانبيني اسلامي كه از ركن هاي ايماني و اعتقادي دين اسلام است ، اصل ايمان به زندگي جاويد و حيات اخروي است . ايمان به عالم آخرت شرط مسلماني است. يعني اگر كسي اين ايمان را از دست بدهد و آن را انكار كند از زمره مسلمانان خارج است پيامبران الهي بعد از اصل توحيد ، مهمترين اصلي كه مردم را به آن متذكر كرده اند و ايمان به آن را از مردم خواسته اند ، همين اصل معاد است .
قرآن مجيد در دو مرحله اساسي به تحكيم مباني عقلي معاد پرداخته است: در مرحله نخست ، امكان وقوع معاد را اثبات مي كند و بيان مي دارد كه حضور دوباره روح و جسم آدميان در سراي آخرت، امري محال و ناشدني نيست و در مرحله دوم ادله اي بر وقوع معاد ارائه مي كند و نه تنها اصل حيات اخروي انسانها كه ضرورت آنها را نيز مي نماياند. و همچنين احاديث فراواني از اهل بيت(عليهم السلام) كه در مورد معاد وجود دارد درباره قيامت و اوضاع حشر و نشر واحوال عالم برزخ و سرانجام آنان نقل شده متواتر و قطعي مي باشد. و نيز از برخي براهين عقلي در مورد اثبات معاد مورد بررسي قرار گرفته كه در قرآن مجيد به صراحت بيان شده است و به تعبير ديگر قرآن كريم به اشارات خود مسلمانان را به پيگيري اين اصول و براهين دعوت نموده است.
چكيده مقاله
عنوان
نکته های اخلاقی سوره لقمان
باتوجه به آیات 12-19
(تفسیر المیزان، نمونه، نور )
محقق:معصومه بابائي
شكر خداوند
خداوند، نيازى به عبادت و تشكّر ما ندارد و قرآن، بارها به اين حقيقت اشاره نموده و فرموده است: خداوند از شما بىنياز است. ولى توجّه ما به او، مايهى عزّت و رشد خود ماست، همان گونه كه خورشيد نيازى به ما ندارد، اين ما هستيم كه اگر منازل خود را رو به خورشيد بسازيم، از نور و روشنايى آن استفاده مىكنيم.
يكى از ستايشهايى كه خداوند در قرآن از انبيا دارد، داشتن روحيهى شكرگزارى است. مثلاً دربارهى حضرت نوح با آن همه صبر و استقامتى كه در برابر بىوفايى همسر، فرزند و مردم متحمّل شد، خداوند از شكر او ياد كرده و او را شاكر مىنامد. «كان عبداً شكوراً»
بارها خداوند از ناسپاسى اكثر مردم شكايت كرده است.
البتّه توفيق شكر خداوند را بايد از خدا خواست، همان گونه كه حضرت سليمان از او چنين درخواست كرد: «ربّ اوزعنى أن أشكر نعمتك الّتى انعمت علىّ» ما غالباً تنها به نعمتهايى كه هر روز با آنها سر و كار داريم توجّه مىكنيم و از بسيارى نعمتها غافل هستيم، از جمله آنچه از طريق نياكان و وراثت به ما رسيده و يا هزاران بلا كه در هر آن از ما دور مىشود و يا نعمتهاى معنوى، مانند ايمان به خدا و اولياى او، يا تنفّر از كفر و فسق و گناه كه خداوند در قرآن از آن چنين ياد كرده است: «حبّب اليكم الايمان و زيّنه فى قلوبكم و كرّه اليكم الكفر والفسوق والعصيان» علاوه بر آنچه بيان كرديم، بخشى از دعاهاى معصومين نيز توجّه به نعمتهاى الهى و شكر و سپاس آنهاست، تا روح شكرگزارى را در انسان زنده و تقويت كند.
شكر الهى، گاهى با زبان و گفتار است و گاهى با عمل و رفتار.
در حديث مىخوانيم: هرگاه نعمتى از نعمتهاى الهى را ياد كرديد، به شكرانهى آن صورت بر زمين گذارده و سجده كنيد و حتّى اگر سوار بر اسب هستيد، پياده شده و اين كار را انجام دهيد و اگر نمىتوانيد، صورت خود را بر بلندى زين اسب قرار دهيد و اگر اين كار را هم نمىتوانيد، صورت را بر كف دست قرار داده و خدا را شكر كنيد.
نمونههاى شكر عملى
1- نماز، بهترين نمونهى شكر خداوند است. خداوند به پيامبرش مىفرمايد: به شكرانهى اينكه ما به تو «كوثر» و خير كثير داديم، نماز بر پا كن. «انّا اعطيناك الكوثر فصلّ لربّك و انحر»
2- روزه؛ چنانكه پيامبران الهى به شكرانه نعمتهاى خداوند، روزه مىگرفتند.
3- خدمت به مردم. قرآن مىفرمايد: اگر بىسوادى از باسوادى درخواست نوشتن كرد، سر باز نزند و به شكرانه سواد، نامهى او را بنويسد. «ولا يأب كاتب أن يكتب كما علّمه اللّه» در اينجا نامه نوشتن كه خدمت به مردم است، نوعى شكر نعمت سواد دانسته شده است.
4- قناعت. پيامبر اكرمصلى الله عليه وآله فرمودند: «كن قَنِعاً تكن اشكر الناس» قانع باش تا شاكرترين مردم باشى.
5 - يتيم نوازى. خداوند به پيامبرش مىفرمايد: به شكرانهى اينكه يتيم بودى و ما به
تو مأوا داديم، پس يتيم را از خود مران. «فامّا اليتيم فلا تقهر»
6- كمك به محرومان و نيازمندان. خداوند به پيامبرش مىفرمايد: به شكرانهى اينكه نيازمند بودى و ما تو را غنى كرديم، فقيرى را كه به سراغت آمده از خود مران. «و امّا السائل فلا تنهر»
7- تشكّر از مردم. خداوند به پيامبرش مىفرمايد: براى تشكّر و تشويق زكات دهندگان، بر آنان درود بفرست، زيرا درود تو، آرامبخش آنان است. «و صلّ عليهم انّ صلاتك سكن لهم»
تشكّر از مردم تشكر از خداوند است، همان گونه كه در روايت آمده است: كسى كه از مخلوق تشكّر نكند، از خداوند شكرگزارى نكرده است. «مَن لم يشكر المنعم من المخلوقين لم يشكر اللّه»
تلخىها هم تشكّر مىخواهد
قرآن مىفرمايد: «عسى أن تكرهوا شيئاً و هو خير لكم و عسى أن تحبّوا شيئاً و هو شرّ لكم» چه بسيار چيزهايى كه شما دوست نداريد، ولى در حقيقت به نفع شماست و چه بسيار چيزهايى كه شما دوست داريد، ولى به ضرر شماست.
اگر بدانيم؛ ديگران مشكلات بيشترى دارند.
اگر بدانيم؛ مشكلات، توجّه ما را به خداوند بيشتر مىكند.
اگر بدانيم؛ مشكلات، غرور ما را مىشكند و سنگدلى ما را برطرف مىكند.
اگر بدانيم؛ مشكلات، ما را به ياد دردمندان مىاندازد.
اگر بدانيم؛ مشكلات، ما را به فكر دفاع و ابتكار مىاندازد.
اگر بدانيم؛ مشكلات، ارزش نعمتهاى گذشته را به ما يادآورى مىكند.
اگر بدانيم؛ مشكلات، كفّارهى گناهان است.
اگر بدانيم؛ مشكلات، سبب دريافت پاداشهاى اُخروى است.
اگر بدانيم؛ مشكلات، هشدار و زنگ بيدارباش قيامت است.
اگر بدانيم؛ مشكلات، سبب شناسايى صبر خود و يا سبب شناسايى دوستان واقعى است.
و اگر بدانيم؛ ممكن بود مشكلات بيشتر يا سختترى براى ما پيش آيد، خواهيم دانست كه تلخىهاى ظاهرى نيز در جاى خود شيرين است.
آرى، براى كودك، خرما شيرين و پياز و فلفل تند و ناخوشايند است، امّا براى والدين كه رشد و بينش بيشترى دارند، ترش و شيرين هردو خوشايند است.
حضرت على عليه السلام در جنگ اُحد فرمود: شركت در جبهه از مواردى است كه بايد شكر آن را انجام داد. «و لكن من مواطن البشرى و الشكر» و دختر او حضرت زينبعليها السلام در پاسخ جنايتكاران بنىاميّه فرمود: در كربلا جز زيبايى نديدم. «ما رأيت الاّ جميلاً»
به يكى از اولياى خدا گفته شد حقّ تشكّر از خداوند را بجا آور. او گفت: من از تشكّر و سپاس او ناتوانم. خطاب آمد: بهترين شكر همين است كه اقرار كنى من توان شكر او را ندارم. سعدى گويد:
از دسـت و زبـان كـه بـــرآيــد كز عهده شكرش به درآيد
بنده همان به كه زتقصيرخويش عــذر بــه درگــاه خــدا آورد
حكمت
حكمت؛ معرفت، طاعت
حكمت، بينشى است كه در سايهى معرفت الهى پديد آيد و بر اساس فكر در اسرار هستى و رسيدن به حقّ، نور و تقوا مىتوان به آن دست يافت.
امام باقرعليه السلام فرمودند: حكمت، همان فهم، معرفت و شناخت عميق است، شناختى كه انسان را به بندگى خدا و رهبر آسمانى وا دارد و از گناهان بزرگ دور سازد. امام صادقعليه السلام فرمودند: رأس حكمت، طاعت خداوند است. راغب در معناى اين واژه مىگويد: حكمت، رسيدن به حقّ به واسطهى علم و عقل است. پيامبرصلى الله عليه وآله فرمودند: من سراى حكمت هستم و علىّ درگاه آن، هركس طالب حكمت است بايد از اين راه وارد شود. «انا دار الحكمة و علىّ بابها فمن اراد الحكمة فليأت الباب» در روايات متعدّد، اهلبيتعليهم السلام دروازه و كليد حكمت معرّفى شدهاند.
ارزش حكمت
يكى از وظايف انبيا، آموزش كتاب و حكمت است. «و يعلّمهم الكتاب و الحكمة»
حكمت، همتاى كتاب آسمانى است و به هر كس حكمت عطا شود، خير كثير داده شده است. «يؤتى الحكمة من يشاء و من يؤت الحكمة فقد اوتى خيرا كثيرا»
به گفتهى روايات؛ حكمت، همچون نورى است كه در جان قرار مىگيرد و آثار آن در گفتار و رفتار انسان پيدا مىشود. حكمت، بينش و بصيرتى است كه اگر در فقير باشد، او را در جامعه از ثروتمند محبوبتر مىكند و اگر در صغير باشد، او را بر بزرگسالان برترى مىبخشد.
حكمت، گمشدهى مؤمن است و در فراگيرى آن به قدرى سفارش شده است كه فرمودهاند: همان گونه كه لؤلؤ قيمتى را از ميان زباله بر مىداريد، حكمت را حتّى اگر از دشمنان بود فراگيريد.
فرد حكيم در مسائل سطحى و زودگذر توقّف ندارد، توجّه او به عاقبت و نتيجهى امور است. نه نزاعى با بالا دست خود دارد و نه زيردستان را تحقير مىكند، سخنى بدون علم و آگاهى نمىگويد و در گفتار و رفتارش تناقضى يافت نمىشود.
نعمتهاى الهى را ضايع نمىكند و به سراغ بيهودهها نمىرود، مردم را مثل خود دوست دارد و هر چه را براى خود بخواهد براى آنان مىخواهد و هرگز با مردم حيله نمىكند.
حكمت چگونه به دست مىآيد؟
حكمت، هديهاى است كه خداوند به مخلصين عنايت مىفرمايد. در روايات متعدّد مىخوانيم: «مَن اَخلَصَ للّه اربعين صَباحاً ظَهرت يَنابيع الحكمة من قلبه على لسانه»، هر كس چهل شبانه روز كارهايش خالصانه باشد، خداوند چشمههاى حكمت را از دل او به زبانش جارى مىسازد.
در حديث ديگرى مىخوانيم: كسى كه در دنيا زاهد باشد و زرق و برقها او را فريب ندهد، خداوند حكمت را در جانش مستقر مىكند. حفظ زبان، كنترل شكم و شهوت، امانتدارى، تواضع و رها كردن مسائل غير مفيد، زمينههاى پيدايش حكمت است.
نمونه هاى حكمت
خداوند در سورهى اسراء از آيه 22 تا آيه 38 دستوراتى داده و در پايان مىفرمايد: اين اوامر و نواهى حكمتهايى است كه پروردگارت به تو وحى كرده است، آن دستورات عبارتند از:
يكتاپرستى و دورى از شرك، احسان و احترام به والدين به خصوص در هنگام پيرى، گفتار كريمانه و تواضع همراه با محبّت، دعاى خير به آنان، پرداخت حقّ الهى به اولياى خدا، فقرا و در راه ماندگان، پرهيز از اسراف و ولخرجى، ميانهروى در مصرف، پرهيز از نسلكشى و عمل نامشروع جنسى، دورى از تصرّف در مال يتيم، اداى حقّ مردم و دورى از كم فروشى، پيروى نكردن از چيزى كه به آن هيچ علم و آگاهى ندارى و دورى از راه رفتن متكبّرانه. سپس مىفرمايد: «ذلك مما اوحى اليك ربّك من الحكمة» اين سفارشات نمونههاى حكمت الهى است.
خبر پژوهشي
پژوهشهاي درسي طلاب درنيمسال اول سال تحصيلي 92-91 بررسي و تعداد 7نفر به عنوان برتر انتخاب و به مديريت محترم استاني ارسال گرديد.
اعضاي كانون پژوهش و همچنين اعضاي هسته هاي پژوهشي( هسته اصلي و وابسته) اين مدرسه در حال انجام پژوهش و تدوين مقاله در زمينه موضوعات قرآني مي باشند.
جلد دوم كتابچه چكيده تحقيقات پاياني مدرسه علميه حضرت فاطمه(س) در دست انجام وجمع آوري مي باشدكه تا اسفندماه 1391 تدوين و به مديريت محترم استاني ارسال مي گردد.
خبر پژوهشي
1-طلاب ومعاون پژوهش مدرسه مدرسه علميه حضرت فاطمه(س) سقز در فراخوان مقالات وقف چشمه هميشه جاري و فراخوان مقاله كنگره پيامبر اعظم(ص) شركت نمودند و آثار خود را به اين جشنواره ها در قالب مقاله ارسال نمودند.
2- در خصوص تحقيقات پاياني اين مدرسه آخرين مهلت با ارسال كاربرگ اعلام زمان پايان تدوين تحقيق پاياني به طلابي كه در حال تدوين تحقيق پاياني مي باشند اعلام گرديد كه طلاب تحقيقات پاياني خود را جهت بررسي نهايي و رفع اشكالات به اساتيد راهنما ارائه نمودند.
خبر پژوهشي
1- راهنمايي و مشاوره و بررسي طرحنامه ها و گزارشات ماهانه تحقيقات پاياني طلاب پايه پنجم.
2- برگزاري كلاس هاي روش تحقيق براي طلاب پايه دوم به صورت كارگاهي و تهيه و ارائه جزوه اي از نحوه نوشتن كليات تحقيق و پژوهش به طلاب .
خبر پژوهشي
1-كتابچه اي با عنوان روابط دختر و پسر از ديدگاه اسلام برگرفته از تحقيق پاياني يكي از طلاب مدرسه توسط معاونت پژوهش اين مدرسه تهيه و تنظيم گرديد.
2- جلد چهارم ازنشريه پژوهشي كاوش تهيه و تنظيم و در هفته پژوهش به مديريت محترم استاني و مدارس استان ارسال مي گردد.
3- آثار شركت كننده در فراخوان جشنواره علامه حلي و بانوي كرامت از طريق سامانه فراخوان هاي پژوهشي ثبت نام گرديد كه تعداد6 جلد تحقيق پاياني و 2جلد مقاله به جشنواره علامه و تعداد 2 اثر ( يك جلد كتابچه با عنوان چكيده تحقيقات پاياني برتر مدرسه حضرت فاطمه (س) سقز و يك جلد نشريه پژوهشي (كاوش) به جشنواره بانوي كرامت ارسال گرديد.