قلوب ما هنورخدا نشناخته است...
شیخی بود که به شاگردانشعقیده می آموخت ،لااله الاالله یادشان می داد ،
آنرا برایشان شرح می دادو بر اساس آن تربیتشان می کرد.
روزی یکی از شاگردانشطوطی ای برای او هدیه آورد،
زیرا شیخ پرورش پرندگان رابسیار دوست می داشت.
شیخ همواره طوطی را محبت می کردو او را در درسهایش حاضر می کردتا آنکه طوطی توانست بگوید:لااله الا اللّهطوطی شب و روز لااله الا الله میگفت
اما یک روز شاگردان دیدند که شیخ به شدت گریه می کند.
وقتی از او علت را پرسیدند گفت :طوطی به دست گربه کشته شد.
گفتند برای این گریه می کنی؟اگر بخواهی یکی بهتر از آن رابرایت تهیه می کنیم.
شیخ پاسخ داد:
من برای این گریه نمی کنم. ناراحتی من از اینست که
وقتی گربه به طوطی حمله کرد ،طوطی آنقدر فریاد زد تا مُرد.
با آن همه لااله الاالله که می گفت وقتی گربه به او حمله کرد .آنرا فراموش کرد و تنها فریاد می زد.
زیرا او تنها با زبانش می گفت و قلبش آنرا یاد نگرفته و نفهمیده بود.
سپس شیخ گفت می ترسم من هم مثل این طوطی باشم،تمام عمر با زبانمان لااله الاالله بگوییمو وقتی که مرگ فرارسد فراموشش کنیمو آنرا ذکر نکنیم؛
زیرا قلوب ما هنور آنرا نشناخته است!
حواسمان به زبانمان باشد!
ﺑﺎ “ﺯباﻥ” ﻣﯿﺸود ﻣﺴﺨﺮﻩ ﮐﺮﺩ!
ﺑﺎ “ﺯباﻥ” ﻣﯿﺸود ﺭﻭﺣﯿﻪ ﺩﺍﺩ!
ﺑﺎ “ﺯباﻥ” ﻣﯿﺸود ﺍﯾﺮﺍﺩ ﮔﺮﻓﺖ!
با “ﺯباﻥ” ﻣﯿﺸود ﺗﻌﺮﯾﻒ ﮐﺮﺩ!
با “ﺯباﻥ” ﻣﯿﺸود “ﺩﻝ” ﺷﮑﺴﺖ!
با “ﺯباﻥ” ﻣﯿﺸود ﺩﻟﺪﺍﺭﯼ ﺩﺍﺩ!
با “ﺯباﻥ” ﻣﯿﺸود ﺁﺑﺮﻭ ﺑُﺮﺩ!
ﺑﺎ “ﺯباﻥ” ﻣﯿﺸود ﺁﺑﺮﻭ ﺧﺮﯾﺪ!
ﺑﺎ “ﺯباﻥ” ﻣﯿﺸود “جدایی” انداخت!
ﺑﺎ “ﺯباﻥ” ﻣﯿﺸود “آشتی” داد!
با “زبان” میشود آتش زد!
با “زبان"میشود آتش را خاموش کرد!
زیارت اهل قبور و رفتن به قبرستان چه فایده ای دارد؟
قبل از هر چیز باید مشخص شود که فایده را چه می دانیم و با چه نوع نگاهی به هستی می نگریم. اگر با نگاه ایمانی به هستی می نگریم، یکی از اصول مهم در اندیشه مان، ایمان به عالم غیب است:
الَّذينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ (۳ بقره)
(پرهيزكاران) كسانى هستند كه به غيب [آنچه از حس پوشيده و پنهان است] ايمان مى آورند.
با این نوع نگاه، نباید همه چیز را در مادیات منحصر کنیم. و تصور کنیم چون چیزی با چشمانمان نمی بینیم، پس وجود ندارد. و البته با توجه به این نکته، این مطلب نیز روشن می شود که برای آگاهی از عالم غیب و نوع اتفاقاتی که در آن می افتد، باید به ابزار مناسب با آن متوسل شویم که چیزی جز خبرهای غیبی از طریق انبیاء و اولیای الهی نیست.
که اگر از این طریق پی جویی کنیم، انواع مختلفی از فایده های رفتن به زیارت قبور را خواهیم دید:
۱- فایده به حال شخصی که در قبر خوابیده:
در نگاه ایمانی و توجه به عالم غیب، مردن را پایان کار نمی بینیم، بلکه مرگ یک نوع انتقال از عالمی به عالم دیگر است. بنابراین احوال آن کس که از دنیا رفته، می تواند با زیارت ما متحول شود.
آرامش عميق و واقعى
استاد پناهیان:
آرامش به اين نيست كه گناهان گذشته را فراموش كنى و يا به مرگ و مجازات آينده فكر نكنى! غفلت از گذشته و آينده تنها يك آرامش سطحى و كاذب مىآورد،آرامش عميق و واقعى در اين است كه درباره گذشته و آيندهات بارها با خدا حرف بزنى و مناجات كنى؛ آنگاه اين خداست كه به تو آرامش میدهد و تو را نوازش مىکند.
خداوند مشتاق کیست؟
خداوند به یکی از صدیقین وحی فرمود که من در میان بندگانم کسانی را دارم که مرا دوست دارند و من هم آن ها را دوست دارم.
آن ها مشتاق من هستند و من نیز مشتاق آن ها. مرا همواره یاد می کند، من نیز به یاد آن ها هستم. در تمام کارها به من نظر دارند، من هم توجهم به آن هاست.
آن صدیق گفت: معبود من! نشانه آن ها که مورد توجه تو هستند چیست؟
فرمود:
آن ها کسانی هستند که در انتظار غروب آفتاب هستند تا شب فرا برسد و تاریکی همه جا گسترده شود و آن ها در دل شب با من به راز و نیاز بایستند.
صورت هاشان را از روی خضوع روی خاک بگذارند و به مناجات بپردازند.
در دل شب به خاطر نعمت هایی که به آن ها داده ام مرا خالصانه سپاس می گویند.
تا سحر با ضجه و استغاثه در قیام و رکوع و سجودند. به خاطر عشقی که به من دارند، خودشان را در رنج و سختی می اندازند.
اولین چیزی که به آن ها می دهم این است که از نور خود به دل هاشان می تابانم تا به واسطه آن نسبت به من معرفت یابند.
رساله لقاءالله، ص۱۳۴-۱۳۳
هرکس ازاین چهارخصلت درامان بماند اهل بهشت است...
پيامبر گرامي اسلام حضرت محمد صلي الله عليه و آله وسلم فرمودند:
از مردان امتم هر كدام از چهارخصلت در امان بمانند اهل بهشتند:
افتادن در دنياي حرام، هواپرستي و شهوت شكم و شهوت جنسي
و از زنان امتم هركدام به چهار خصلت توجه كنند از اهل بهشتند:
حفظ عفت و اطاعت از همسر و اداي نماز پنج وقت و روزه ماه رمضان
كلمة الرسول الاعظم ص 136 به نقل از ديار عاشقان ج 1 ص 251
چهار تکبیر زدن به معنای ترک کردن
و شیخ بایزید گفت:
دوازده سال آهنگر نفس خود بودم،
در کوره ریاضت می نهادم
و با آتش مجاهده می تافتم
و بر سندان مذمت می نهادم
و پتک ملامت بر او میزدم،
تا از نفس خویش آینه ای کردم.
پنج سال آینه خود بودم
به انواع عبادت و طاعت.
آن آینه میزدودم.
پس یک سال نظر اعتبار کردم
بر میان خویش ،از غرور و عشوه
و به خود نگرستن.
الهی...
الهے من همانم بی پناهم….
بجز الطافتان راهے ندارم !
الهے گاه گاهے یک نگاهے ….
به این عبده ذلیلت،"کن عطائے “
الهے من حقیرم،ناتوانم….
تویی سرور به این عالم،"خدایے “
الهے تو رئوفے ، مهربانے ….
کریمے و رحیمے ، “باصفائے “
الهے ماندگاری ، نازنینے ….
تو پوشاننده هر عیب مائے !
الهے آمدم دستم بگیری….
نیازم را ببین یا ربّ،"الهے ..
چه کنیم تا نمازصبحمانقضانشود..؟
بزرگترین تکبر
امام صادق از قول رسول خدا (صلى الله علیه و آله) فرمود:
بزرگترین تكبر خوار شمردن مخلوق و سبك شمردن حق است.
راوى گوید: عرض كردم: خوار شمردن مخلوق و سبك شمردن حق چیست؟
فرمود:
در برابر حق نادانى كند و باهل حق طعنه زند،
پس هر كه چنین كند با لباس مخصوص خداى عزوجل ستیزه كرده است.
اصول كافى جلد3 صفحه: 424.
دالایی لاما و استکبار
آموزههای دالای لاما جزو شاخهای از عرفانهای کاذب به شمار میآید که امروزه با توجه به رویکرد سیاسی سرکرده این فرقه، باید آن را جزو یکی از فرقههای سیاسی نام برد. دلایل آن را میتوان چنین برشمرد:
- سفر متعدد به اسرائیل
- همکاری با سازمانهای جاسوسی آمریکا
- حمایت تمام قد از صدام
- حمایت از دیوار حائل بین یهودیان و مسلمانان فلسطین
- دریافت جایزه صلح نوبل با حمایت آمریکا و صهیونیست
- جلسات متعدد با سران آمریکا و صهیونیست.
عملکرد و همکاری آیین انحرافی دالایی لاما به گونهای است که وقتی نام عرفان دالاییلاما شنیده میشود ناخودآگاه ذهن انسان به ارتباط تنگاتنگ این فرقه سیاسی با استکبار جهانی کشیده میشود. بدون شک یکی از عوامل گسترش و معروفیت این فرقه به ظاهر عرفانی در عصر حاضر پشتیبانی آمریکا و رژیم کودککش اسرائیل از تفکرات انحرافی دالایی لاما بوده است. در آخر به یکی از تفکرات انحرافی آموزههای دالایی لاما خواهیم پرداخت تا چهره حقیقی این فرقه سیاسی به وضوح مشاهده شود.
از گناه بترس
حضرت امیرالمومنین(علیه السلام)مردی را دید که آثار ترس و خوف در سیمایش آشکار است.
از او پرسید:
چرا چنین حالی به تو دست داده است؟
مرد جواب داد: من از خدای می ترسم.
امام فرمود:
بنده خدا! (نمی خواهد از خدا بترسی) از گناهانت بترس و نیز به خاطر ظلم هایی که درباره بندگان خدا انجام داده ای. از عدالت خدا بترس و آنچه را که به صلاح تو نهی کرده است، در آن نافرمانی نکن، آن گاه از خدا نترس؛ زیرا او به کسی ظلم نمی کند و هیچ گاه بدون گناه کسی را کیفر نمی دهد.
داستان های بحارالانوار-ج2، به نقل از بحارالانوار،ج70ص392
شیعیان مولا علی (ع)چگونه می میرند ؟
امیرالمؤمنین(ع)فرمودند:
شیعهی ما اگـر مرتکب معصیتی شـود،
نمیمیرد مگر اینکه به بلایی چه در مال و چه در فرزند و چه در خودش مبتلا گردد و این ابتلا موجب از بین رفتن گناهانش گردد
و خدا را به گونهای ملاقات نماید که هیچ اثری از گناه در او باقی نمانده باشد و اگرچیزی از گناه در او باقی مانده بود،
به هنگام مرگ دچار سختی و شدّت میگردد. (سپس پاک میشود)
بحارالانوار، ج6، ص 157
اللهم صل علی امیرالمؤمنین علی ابن ابی طالب علیه السلام
اسلام آمریکایی؛ تشیع انگلیسی
نکته ای باریکتر ازمو :
یه وقتی حضرت امام می فرمود: مراقب این اسلام آمریکایی باشید.
الان مدتیست که حضرت آقا می فرمایند: حواستان به تشیع انگلیسی باشد .
میبینیدهرچه زمان میگذرد خط انحراف ظریفتر میشود!
…باریکتر از مو!
تلنگر....
از شیطان پرسیدند:
گمراه کردن شیعیان چه سودی دارد؟!
گفت:
امام اینها که بیاید،
روزگار ما سیاه خواهد شد…
اینها که گناه میکنند امامشان دیرتر می آید…
“اللهم عجل لولیک الفرج”
علت فروش حضرت یوسف (ع)به بهایی ناچیز
چرا بايد يوسف صدّيق (علیه السلام) :
که از خالصان درگاه خدا بود اين گونه سرخورده گردد با اینکه در عبادت و زیبایی نظیر نداشت؟
جواب اين سؤالها را پيامبر اسلام - صلّي الله عليه و آله - داده است كه حكايت از دقّت دستگاه پر حكمت خلقت ميكند و آن عبارت از مكافات عمل (ترك اولي) است.
پيامبر اكرم - صلّي الله عليه و آله - چنين فرمود:
«روزي يوسف جمال خود را در آئينه مشاهده كرد، از زيبائي خويش تعجب نمود، مختصر غروري در او به وجود آمد و گفت: «اگر من غلامي بودم قيمت مرا كسي نميدانست كه چقدر است؟!»
خداوند خواست او را به اين قيمت كم ارزش و بی اهمیت با بيميلي بفروشند تا اين تصوّرات را نكند، بلكه به خداي خالق بنازد، توجهش به او باشد، و خود را در برابر خدا نبيند».
اقتباس از تفسير جامع، ج 3، ص 326
یگانه مذهب زنده جهان
علاّمه سیّد محمّد حسین طباطبائی(ره) فرمود:
کربن معتقد بود که در دنیا یگانه مذهب زنده و اصیل که نمرده است مذهب شیعه است.
روزی به هانری کربن گفتم: در دین مقدّس اسلام تمام زمینها و مکانها بدون استثناء محل عبادت است،
اگر فردی بخواهد نماز یا قرآن بخواند یا سجده کند یا دعا کند در هر جا می تواند، بنابراین اگر فردی از مسیحیان در وقتی از اوقات حالی پیدا کرد مثلاً در نیمه شب در خوابگاه منزل خود است و خواست خدا را بخواند چه می کند؟
او باید صبر کند تا روز یکشنبه، کلیسا را باز کنند، این معنی قطع رابطه بنده است با خدا.
در پاسخ گفت: بلی این اشکال در مذهب مسیحیت هست.
همچنین روزی به کربن گفتم: اگر در دین مقدس اسلام، انسان حاجتمند حالی پیدا کند، طبق همان حال و حاجت خدا را می خواند امّا در دین مسیح، خدا اسماء حسنی ندارد اگر شما مثلاً حالی پیدا کردید چه خواهید کرد؟!
در پاسخ گفت: من در مناجاتهای خود صحیفه مهدّویه علیه السلام را می خوانم. کربن کراراً صحیفه سجّادیه را می خواند و گریه می کرد.
مهر تابان، ص 48
اگر بیداری دل و قوت ایمان میخواهی؛ آن را مستقیما از پروردگار عالم درخواست کن؛
جوانی از حضرت موسی (علیه السلام) درخواست کرد تا زبان حیوانات را بیاموزد. او گفت میخواهد با این کار قوتی در ایمان و دینداری اش به دست آورد.
حضرت موسی (علیه السلام) به او فرمود از این درخواست خطرناک صرف نظر کن! شاید گاهی اوقات اگر ظرفیت دانستن چیزی را نداشته باشیم جهالتمان سودمندتر است.
حضرت موسی علیه السلام به جوان تذکر داد: اگر بیداری دل و قوت ایمان میخواهی؛ آن را مستقیما از پروردگار عالم درخواست کن؛ نه از قیل و قال انسانها و حیوانها.
با این منع کردن حضرت موسی (علیه السلام)، جوان حریص تر شد. چرا که انسان بر آن چه برآن چه منع شود حریص میگردد.
حضرت موسی علیه السلام دست به آسمان بلند کرد و عرض کرد؛ پروردگارا! این جوان اسیر وسوسه شیطان شده است.