باطن بی عفتی و بی حجابی
یکی از شاگردان پیر روشن باطن، رجبعلی خیاط(قدس سره) نقل می کند:
روزی با جناب شیخ رجبعلی از درب منزلشان خارج شدیم و من متوجه شدم که یک زن بی حجاب و بد لباس در مقابلمان است.
سرم را پایین انداختم .شیخ فرمودند:«نگاهش کن!»
من گفتم :
آقاجان، او بی حجاب است.
فرمودند:«گفتم نگاهش کن!»
سرم را بالا آوردم و دیدم که آن زن در جریانی از مواد مذاب گرفتار است و بدنش پر از چرک و خون است و از موهای او چرک ، قطره قطره به آن مواد مذاب می ریخت.
هر قطره که می افتاد انگار بنزین آتش می گیرد و منفجر می شود و او سوخت.
همین طور که می دیدم شیخ فرمودند:«بس است، سرت را پایین بینداز.
متوجه شدم که شیخ با تصرف در چشمانم، دیده های برزخی من را گشوده بودند تا باطن عمل آن زن را به من بفهماند.
کیمیای محبت،ص232
درمحضرصحیفه
دعای پانزدهم: دعای آن حضرت هنگام بیماری
الهی…
برای مؤمن،بیماری؛
یک مصیبت و بیچارگی نیست
بیماری جسم،
باعث نمیشود روح و روان او
بیمار شود.
افسردگی، اضطراب، و روانپریشی برایش به دنبال ندارد.
برای مؤمن،
بیماری،
که خواه ناخواه
برای هر کسی پیش میآید؛
فرصتی برای رشد
و مکمل سلامتی است
این یک نگاه جالب و متفاوت به مقولهٔ بیماری است
به همین دلیل امام در این دعا میفرمایند:
آیا برای سلامتیام شکر کنم؟
یا برای بیماریام؟
چرا که در بیماری:
مَحَّصْتَنِى بِهَا
تو مرا پاک میکنی
تمحیص = تطهیر، زلال، پاکیزه کردن
شستشو دادن و خالص کردن است
وَ النِّعَمِ الَّتِى أَتْحَفْتَنِى بِهَا،
و در وقت بیماری به «من»
تحفه میدهی
علت شیوع زلزله
امام صادق عليه السّلام فرموند:
همين كه چهار چيز شايع شد (همراه آنها) چهار چيز ديگر پديدار گردد:
هر گاه زنا شايع شدزلزله پيدا شود،
و هر گاه حكم بناحق شايع شودباران بند آيد،
و هر گاه پيمان با كفارى كه در ذمه اسلامند شكسته شود (و طبق مقررات با آنها رفتار نشود) دولت بدست مشركين افتد و بر مسلمين حكومت كنند،و هر گاه زكات داده نشد فقر و احتياج پديدار گردد.
اصول کافی ترجمه مصطفوی،جلد 4،ص 184
پیام مقام معظم رهبری در خصوص حادثه زلزله غرب کشور
بسم الله الرحمن الرحیم
با تأسف و اندوه فراوان خبر زمین لرزه در غرب کشور را که به جان باختن جمعی از هم میهنان عزیر و زخمی شدن جمعی بیشتر انجامیده و خسارات بسیاری پدید آورده است، دریافت کردم. وظیفه ی مسؤولان آن است که در همین اولین ساعات با همه ی همت و توان به یاری آسیب دیدگان به ویژه در زیر آوار ماندگان بشتابند و با بهره گیری سریع از همه ی امکانات موجود، از افزایش تلفات جلوگیری کنند.
ارتش و سپاه و بسیج، با نظم و سرعت به آوار برداری و انتقال مجروحان کمک کنند و دستگاه های دولتی چه نظامی و چه غیر نظامی همه ی توان خود را برای یاری آسیب دیده ها و خانواده های آنان به صحنه آورند.
اینجانب از اعماق دل، این حادثه تلخ و مصیبت بار را به ملت ایران به خصوص به مردم عزیز استان کرمانشاه و به ویژه به خانواده های مصیبت زده تسلیت عرض می کنم و متضرعانه از خداوند متعال می خواهم که این محنت و رنج را مایه ی جلب رحمت و فضل خود قرار دهد و بر صبر و پایداری و مقاومت ملت عزیزمان بیفزاید.
از همه کسانی که می توانند به نحوی در سبک کردن بار مصیبت و جبران خسارت مؤثر باشند درخواست می کنم که به یاری آسیب دیدگان بشتابند.
خداشناسی درنهج البلاغه
كسى كه كيفيّتى براى خدا قائل شد, يگانگى او را انكار كرده!
و آن كس كه همانندى براى او قرار داد, به حقيقت خدا نرسيده است!
كسى كه خدا را به چيزى تشبيه كرد, به مقصد نرسيد!
آن كس كه به او اشاره كند, يا در وهم آورد، خدا را بى نياز ندانسته است!
هستى او برتر از زمان، و وجود او بر نيستى مقدّم است، و ازليّت او را آغازى نيست.
اينكه مى گوييم: موجودات از فلان زمان پديد آمده اند, پس قديم نمى توانند باشند و حادثند!
و اين كه مى گوييم: حتما پديد آمدند، ازلى بودن آنها رد مى شود!
و اينكه مى گوييم: اگر چنين بودند كامل مى شدند، پس در تمام جهات كامل نيستند!
خدا با خلق پديده ها در برابر عقل ها جلوه كرد، و از مشاهده چشم ها برتر و والاتر است!
و حركت و سكون در او راه ندارد.
ترجمه خطبه 186
عوامل نورانی شدن قلب
آیت الله حق شناس “ره":
روایتی از پیامبر اکرم “ص"برای شما بخوانم: پنج چیز است که قلب و دل را روشن و منور می کند:
قرائت قرآن است که حجاب ها و زنگ ها را از روی قلب بر می دارد؛ خصوصا اگر انسان با تدبر بخواند.
قلت اکل یعنی کم خوردن است؛ مخصوصا در شب که اگر انسان معده اش را مانند مترفین پر کند، خیلی محرومیت می آورد.
وامصيبتا که مردم راه های دنیا را بسیار بهتر از آخرت یاد گرفته اند!
همنشینی با دانشمندان و رهبران دین قلب را نورانی می کند.
با عالم نشست و برخاست کنید که نفس نشست و برخاست با عالم، موثر است!
نماز در شب، قلب را منور می کند.
رفتن به مسجد، وقتی که شما در مساجد پروردگار ایاب و ذهاب کنید، خداوند علی و اعلا از آن علوم حقیقی نصیب شما می کند یعنی ابتدا شما را موفق به مرحله اول یعنی ترک محرمات و فعل واجبات می کند. یعنی شما را موفق می کند که کم کم در معرض رحمت خودش قرار گیرید.
حکمت درد و رنج زندگی
شهيد دکتر مصطفي چمران :
وما انسان را در رنج و سختی آفریدیم.
(سوره بلد آیه ۴)
«انسان گاه گاهي خود را فراموش ميکند.
فراموش ميکند که بدن دارد، بدني ضعيف و ناتوان، که در مقابل عالم و زمان، کوچک و ناچيز و آسيب پذير است.
فراموش ميکند که هميشگي نيست و چند صباحي بيشتر نميپايد.
فراموش ميکند که جسم مادي او نميتواند با روح او هم پرواز شود، لذا اين انسان احساس ابديت و مطلقيت و قدرت ميکند،
سرمست پيروزي و اوج آمال و آرزوهاي دور و دراز خود، بي خبر از حقيقت تلخ و واقعيتهاي عيني وجود، به پيش ميتازد و از هيچ ظلم و ستمي روگردان نميشود .
چه بسا اگر انسان با همین قدرت و جایگاه بعنوان اشرف مخلوقات و جانشین با روح دمیده شده از خدا در وجودش خداوند وارد بهشت میشد چه بسا ادعای خدایی میکرد در بهشت اما..
اما “درد” و ضعف و رنج دنیوی آدمي را به خود ميآورد،حقيقت وجود او را به آدمي مي فهماند، و ضعف و زوال و ذلت خود را درک ميکند،و دست از غرور کبريايي بر مي دارد، و معني خودخواهي و مصلحت طلبي و غرور را ميفهمد و آن را توجيه نميکند. و یادش میاد چی بوده و از کجا آمده و چه جایگاهی داشته است»
فرات و كربلا
قال ابوعبدالله: ان أرض كربلا و ماء الفرات اول ارض و اول ماء قدس الله تبارك و تعالى…
امام صادق عليه السلام فرمود: سرزمين كربلا و آب فرات، اولين زمين و نخستين آبى بودند كه خداوند متعال به آنها قداست و شرافت بخشيد.
قال الامام الصادق عليه السلام: من سره ان يكون على موائد النور يوم القيامة فليكن من زوارالحسين بن على عليهماالسلام.
امام صادق (ع) فرمود: هر كس دوست دارد روز قيامت، بر سر سفرههاى نور بنشيند بايد از زائران امام حسين عليه السلام باشد.
حديث محبت
عن ابى عبدالله قال: من اراد الله به الخير قذف فى قلبه حب الحسين عليه السلام و زيارته و من اراد الله به السوء قذف فى قلبه بغض الحسين عليه السلام و بغض زيارته. امام صادق (ع) فرمود: هر كس كه خدا خير خواه او باشد محبت حسين (ع) و زيارتش را در دل او مىاندازد و هر كس كه خدا بدخواه او باشد كينه و خشم حسين (ع) و خشم زيارتش را در دل او مىاندازد.
منابع:
بحارالانوار ج ۹۸ صفحه ۱۰۹
کامل الزیارات صفحه ۲۶۹
ردپای "هارپ " بر گرد و غبار اربعین
در سال 1993 حاصل پژوهش های دو دانشجوی دکترای ژئوفیزیک نخبه گروه زمین شناسی و فیزیک امواج دانشگاه فیربِنکس آلاسکا، زمینه ساز تحقیقات آکادمیک ارزشمندی گردید که به گواه کارشناسان ژئوفیزیک، گرچه می توانست سرآغاز انقلابی شگرف در علم باروری ابرها و آبادانی مناطق بیابانی کره زمین و خلق راهکارهای ارزشمند پیش بینی زمین لرزه ها و نظایر آن گردد ولی متاسفانه در نطفه مصادره شد و امتیاز انحصاری تحقیق و توسعه آن توسط بیلدربرگ صهیونیستی- شاخه کشتار و تخریب نظام جهانی سلطه- خریداری و منحرف شد. بیلدربرگ در معیت پنتاگون و شرکت صهیونیستی انگلیسی BAE که یکی از بزرگترین کمپانی های تولید کننده سلاح های کشتار جمعی در جهان است با ایجاد انحراف در سیر تکاملی این دانش نوظهور، با تامین سرمایه هنگفت بالغ بر سیصد میلیون دلار و تاسیس مراکز مجهز آزمایشگاهی و نظامی، تمرکز خود را بر روی اختراع سلاح های محیط زیستی کشتار جمعی مبتنی بر این پژوهش ژئوفیزیکی معطوف کرد. رسانه ای شدن اولین سلاح از این نوع در حول و حوش سال های 2003 تا 2004 بیشتر توام با بولوف و پروپاگاندا بود، انتشار عامدانه تصاویر سایت های انتشار دهنده امواج رادیویی سنگین راه دور با استفاده از انعکاس در یونیسفر کره زمین به لایه های سست زمین در یک نقطه خاص از زمین توسط سامانه هایی موسوم به هارپ (HAARP) بالاخص در سایت گاکونا، نخستین قدم جنگ سرد بیلدربرگ و رزمایش زودهنگام و فرمالیته نظام سلطه برای کشورها و حکومت های هدف محسوب می شد.
اگرچه خوشبختانه، آرزوی ایجاد زلزله های ویرانگر توسط سلاح شیطانی هارپ در کشورهای هدف بیلدربرگ لااقل تا امروز ناکام و عقیم مانده است، ( بیلدربرگ بسیار سعی داشت زلزله هائیتی را بدان ربط دهد) و بطور علمی هیچ گزارشی جهانی مبنی بر موفقیت هارپ در به حرکت واداشتن هیچ گسلی از کره زمین تا به امروز منتشر نشده است، با این حال، موفقیت هارپ در ویبراسیون و به لرزش واداشتن ذرات سبک از راه دور، غیر قابل کتمان است. این واقعیتی انکارناپذیر است که هارپ، این سلاح محیط زیستی، دست کم تا به امروز ، با هدف قرار دادن از راه دور بیابان های شنی و کویری، در ویبراسیون و تحریکات محسوس کنترل شونده ذرات سبک سطح فوقانی و تعلیق آنها در فضا موفق عمل کرده است و چنانچه این تحریک ذرات در تقویم هواشناسی مناسب وزش باد نیز صورت گرفته باشد، پدیده ریزگرد نتیجه آن خواهد بود.
امسال، درست از ده روز به اربعین حسینی، به ناگاه گرد و غباری شدید و پدیده ریزگرد در صحراهای عراق را شاهدیم که متاسفانه مشکلات تنفسی و جسمی عدیده ای را برای بسیاری از زوار در پی داشته است. شوربختانه در اغلب تحلیل های کارشناسی منتشره، صرفا به ذکر تالابهای خشکشده بینالنهرین و صحراهای عراق بعنوان کانون ریزگرد، بسنده شده است. تقارن عجیب پدیده ریزگرد با موسم پیاده روی اربعین حسینی در بیابان های عراق، خبر از بهره برداری نظام سلطه از حداکثر ظرفیت های داخلی و خارجی برای توقف این اجتماع معنوی باشکوه و مقتدرانه تشیع و اسلام دارد. متاسفانه، نظام سلطه در انجماد و خلاء پژوهش های بازدارنده دانشگاهی در دانشگاه های کشورهای خاورمیانه، علاوه بر آن که در نیم دهه اخیر بسیاری از بیابان های منطقه غرب آسیا را تبدیل به آزمایشگاه تحقیقات ژئوفیزیک خویش کرده است، در بزنگاه های سیاسی، از ایجاد عامدانه پدیده های ژئوفیزیک، خصوصا ریزگرد در حریم کشورهای منطقه برای پیشبرد اهداف و مقاصد مداخله جویانه و خرابکارانه نهایت بهره برداری را کرده است. پازل نامرئی خرابکاری های ژئوفیزیکی و پدیده ریزگردهای بیابانی در صحراهای عراق را که در کنار سنگ اندازی های دقیق و برنامه ریزی شده داخلی و خارجی بر سر راه پیاده روی اربعین قرار دهیم، به پروتکلی دقیق و حساب شده در پشت پرده نظام سلطه دست خواهیم یافت که معمای مانع تراشی های گسترده اخیر در سر راه اجتماع دشمن شکن اربعین حسینی را به طرفه العینی حل خواهد کرد.
امتحان دوست
آیت الله مجتهدی (ره):
رفقای خود را به دو چیز امتحان کنید ؛ اگر این دو خصلت در آنها هست رفیق باشید ، امام صادق علیه السلام می فرماید اگر نبود از آنها دوری کنید ،دوری کنید، حضرت دو مرتبه میفرماید دوری کنید!
اول :
مُحَافَظَةٍ عَلَی الصَّلَوَاتِ فِی مَوَاقِیتِهَا
ببین این رفیقت اول وقت مقید به نماز هست یا داره کاسبی میکنه؟ یا مباحثه میکند؟
دوم:
وَ الْبِرِّ بِالْإِخْوَانِ فِی الْعُسْرِ وَ الْیُسْر
در موقع داری و نداری خوبی میکنه به دوستان؛ تا میبینه رفیقش میخواد دختر عروس کنه فوری میره یک قالی ماشینی میگیره میاره دم خونش ، یا میبینه چک هاش عقب افتاده میگه غصه نخور من میدم حالا بعدها بهم بده
ولی اونی که همین جور بیر بیر نگاه میکنه؟ میبینه همسایه پول نداره دوسیر گوشت بخره ،با این همه ثروت نمیره یک کیلو گوشت بخره بده
با این همه ثروت نم پس نمیده ، اینا نه بو دارن نه خاصیت ، خوب به چه درد میخورن! نه دنیا دارن نه آخرت، با کسانی که کمک به فقرا نمیکنند رفیق نشید.
تلنگر....
روزی شیخ جعفر شوشتری را دیدند که در کنار جویی نشسته و بلند بلند گریه میکند.
شاگردان شیخ، با دیدن این اوضاع نگران شدند و پرسیدند: «استاد، چه شده كه اینگونه اشك میريزيد؟ آيا کسی به شما چیزی گفته؟»
شیخ جعفر در میان گریهها گفت: «آری، یکی از لاتهای این اطراف حرفی به من زده که پریشانم کرده.» همه با نگرانی پرسیدند: «مگر چه گفته؟»
شیخ در جواب میگويد «او به من گفت شیخ جعفر، من همانی هستم که همه در مورد من میگویند. آیا تو هم همانی هستی که همه میگویند؟! و اين سئوال حالم را عجيب دگرگون كرد.»
درمحضرصحیفه
دعای پانزدهم: دعای آن حضرت هنگام بیماری (1)
فَمَا أَدْرِى، يَا إِلَهِى، أَيُّ الْحَالَيْنِ أَحَقُّ بِالشُّكْرِ لَكَ،
سپاسگزار تو هستم ای معبود «من»،
زیرا که نمیدانم در کدامیک از این دو
حال شکر تو سزاوارتر است.
«من» خبر ندارم
و نمیدانم کدامیک از این دو حالت
به شکر در پیشگاه تو نزدیکتر است
وَ أَيُّ الْوَقْتَيْنِ
در حالت سلامتی
یا در حالت بیماری؟
أَوْلَى بِالْحَمْدِ لَكَ
کدام اولی تر است به سپاس تو
و «من» در کدام حالت شاکر تو هستم.
نکته اصلی همین است
و اصل روی همین جمله است که:
فَمَا أَدْرِى (من نمیدانم)
این نمیدانم به افق بندگی خداوند،
خیلی نزدیک است
بهترین ادب بندگی «اقرار به جهل» است
بدترین وضعیت یک انسان،
در پیشگاه خداوند این است که،
بگوید: («من» میدانم)
این خیلی نادانی است،
که انسان در مقابل خداوند
ادعای ▫دانستن▫ داشته باشد.
پس خداوندا
این بندهات اقرار میکند که،
نمیداند
بیخبر است
همهٔ علم پیش تو است
بندهات چه میداند صلاحش در چیست؟
چه میداند بیمار بودن برایش سودمند است یا سلامتی؟
چه میداند در حال بیماری به یاد تو
و شاکر توست
یا در سلامتی؟
پس در هر دو حال
«بیماری و سلامتی»
لَکَالْحَمد
محدوده واجب پوشش خانمها
سوال: محدوده واجب پوشش بانوان کدام است؟
پاسخ:
تمام بدن زن به استثنای کف و روی دست ها تا مچ و گردی صورت باید از نامحرم پوشانده شود؛ به شرطی که دست و صورت [1] آرایش و زینت نداشته باشد و گرنه باید قسمت آرایش شده یا زینت دار را هم از نامحرم پوشاند. [2]
نکته:
رعایت محدوده واجب پوشش در مقابل نامحرم واجب است؛ چه نامحرم مسلمان باشد یا غیر مسلمان و چه در کشور اسلامی باشد یا کشور غیر اسلامی.
رعایت حجاب، بیش از محدوده واجب آن مستحب است، ولی در صورتی که پوشیده نبودن صورت و کف و روی دست ها موجب مفسده باشد [3] پوشاندن این مواضع نیز واجب است.
—————
پی نوشت:
[1]. آیت الله سیستانی: آرایش و کرم زدن به دست و صورت اگر به مقدار کم بوده و غیر متعارف نباشد، اشکال ندارد. پوشاندن ابروی اصلاح شده، حلقه ازدواج و النگو نیز اگر باعث مفسده و به گناه افتادن نامحرم نباشد، اشکالی ندارد.
ایت الله مکارم: بنابر احتیاط واجب صورتی که آرایش دارد باید از نامحرم پوشانده شود؛ ولی پوشاندن ابروی اصلاح شده، حلقه ازدواج (اگر درخشندگی و جذابیت خاصی نداشته باشد) و زینت های خفیف که توجه کسی را جلب نمی کند، لازم نیست.
[2]. آیات عظام سبحانی: بنابر احتیاط واجب، زن جوان باید صورت و دست های خود را از نامحرم بپوشاند، حتی اگر زینت نداشته باشد.
آیات عظام بهجت و صافی: بنابر احتیاط واجب باید دست و صورت را نیز از نامحرم بپوشاند؛ حتی اگر زینت نداشته باشد.
توضیح المسائل ده مرجع، م 2435؛ امام و مکارم، العروه الوثقی مع تعلیقات، ج 1، (الستر)؛ امام، استفتائات، ج 3، (احکام حجاب)، س 17، 18و 32؛ بهجت، استفتائات، ج 4، س 5199، 5200 و 5201 و استفتا؛ خامنه ای: استفتا؛ سبحانی، توضیح المسائل، م 2354 و احکام جوانان، م 417؛ سیستانی، سایت، (زینت) و استفتا؛ صافی، جامع الاحکام، ج 2، س 1696 و 1711؛ مکارم، استفتائات جدید، ج 2، س 151 و 1034 و استفتا.
[3]. برای مثال: آرایش داشته باشد.
برگرفته از کتاب «احکام مصور پوشش بانوان»، اطلس تاریخانمها ، 1391.
اهمیت علم آموزی درکلام رسول خدا(ص)
پیامبر اکرم صلّی اللَّه علیه و اله:
دانش را بیاموزید که:
یادگیری آن خیر
و گفت و شنودش حمد و ثنای الهی
و تحقیق در آن جهاد است
و آموزش به جاهل صدقه است
و نشرش سبب نزدیکی به خداست
زیرا دانش راهنمای حلال و حرام بوده و طالب خود را به بهشت میبرد
و همچنین همدم تنهائی است
و دوستی است به وقت دوری از خانه و کاشانه
و راهنمائی در خوشبختی
و اسلحهای بر علیه دشمنان
و زیب و زیور دوستان می باشد.
خداوند به جهت دانش مردمی را رفعت بخشیده و در اعمال شایسته الگوئی جهت پیروی قرار داد. کارهاشان مورد توجّه و آثارشان مورد بینش و راهنماست.
فرشتگان خواهان دوستی با صاحبان دانش هستند، زیرا دانش؛
هستی و زندگی بخش دلها و روشنائی دیدگان از نابینائی؛ و نیروی بدنها از سستی است.
اطاعت از خدا و شناخت و اقرار به یکتائی او، صله رحم، شناختن حلال و حرام؛ همه و همه در سایه دانش انجام شود و دانش پیشوای خرد است.
تحف العقول/ترجمه جعفری، ص: 34
خواهش مسيح
عيسي عليه السلام به حواريين گفت: «من خواهش و حاجتي دارم، اگر قول ميدهيد آن را برآوريد بگويم.»
حواريين گفتند: «هرچه امر کني اطاعت ميکنيم.».
عيسي از جا حرکت کرد و پاهاي يکايک آنها را شست.
حواريين در خود احساس ناراحتي ميکردند، ولي چون قول داده بودند خواهش عيسي را بپذيرند تسليم شدند و عيسي پاي همه را شست. همينکه کار به انجام رسيد، حواريين گفتند: «تو معلم ما هستي، شايسته اين بود که ما پاي تو را ميشستيم نه تو پاي ما را . »
عيسي فرمود: «اين کار را کردم براي اينکه به شما بفهمانم که از همه مردم سزاوارتر به اينکه خدمت مردم را به عهده بگيرد «عالم» است.
اين کار را کردم تا تواضع کرده باشم و شما درس تواضع را فرا گيريد و بعد از من که عهدهدار تعليم و ارشاد مردم ميشويد راه و روش خود را تواضع و خدمت خلق قرار دهيد.
اساسا حکمت در زمينه تواضع رشد ميکند نه در زمينه تکبر، همان گونه که گياه در زمين نرم دشت ميرويد نه در زمين سخت کوهستان.»
وسائل، ج ۲/ ص ۴۵۷
انواع روزی
مرحوم آیت الله خوشوقت (ره) :
ما دو جور روزی داریم:
یک، هرکسی باید صبح بلند شود و برود هشت ساعت کار کند؛ نتیجهاش جلب روزی است.
انسان حقوق میگیرد یا هر روز منفعتی به دست میآورد و زندگیاش تأمین میشود.
امّا گاهی روزی را خدا پَر میدهد و میآید دم در خانه شما.
مثلا به در خانه میآیند و میگویند: «شما امسال به حج مشرّف شو یا مثلاً اینقدر بگیر فلان کار را بکن.» این هم یک نوع روزی است که خدا پَر میدهد.
این” روزی غیر و سوای چیزی است که خودتون به دست آوردید.”
از اینها هم هست. خدا به کسانی که به حرف او گوش میدهند و تقوا را مراعات میکنند و گناه نمیکنند وعده داده از این روزیهای غَیر مُکتَسَب برایشان پیش آورد.
مکّه میروند؛ مشهد میروند؛ خیلی از این چیزها زیاد برایشان پیش میآید…
آیات شفاعت
تلنگر....
مردی وارد خانه شد و دید همسرش گریه می کند. از او علت را جویا شد، همسرش گفت گنجشکهایی که بالای درخت هستند وقتی بیحجابم به من نگاه می کنند و شاید این امر معصیت باشد.
مرد بخاطر عفت و خداترسی همسرش پیشانیش را بوسید و تبری آورد و درخت را قطع کرد.
پس از یک هفته روزی زود از کارش برگشت و همسرش را در آغوش فاسقش آرمیده یافت!
شوهر زن فقط وسایل مورد نیازش را برداشت و از آن شهر گریخت…
به شهر دوری رسید که مردم آن شهر در جلوی کاخ پادشاه جمع شده بودند. وقتی از آنها علت را جویا شد، گفتند؛
از گنجینه پادشاه دزدی شده.
در این میان مردی که بر پنجه ی پا راه میرفت از آنجا عبور کرد. مرد پرسید او کیست؟
گفتند: این شیخ شهر است و برای اینکه خدای نکرده مورچهای را زیر پا له نکند، روی پنجه ی پا راه می رود.
آن مرد گفت بخدا دزد را پیدا کردم مرا پیش پادشاه ببرید.
او به پادشاه گفت؛
شیخ همان کسی است که گنجینه تورا دزدیده است.
شیخ پس از بازجویی به دزدی اعتراف کرد
پادشاه از مرد پرسید:
چطور فهمیدی که او دزد است؟
مرد گفت: “تجربه به من آموخت وقتی در احتیاط افراط شود و در بیان فضیلت زیاده روی شود بدان که این سرپوشی است برای یک جرم".
امثال و حکم ؛دهخدا