درمحضرصحیفه
دعای پانزدهم: دعای آن حضرت هنگام بیماری (1)
فَمَا أَدْرِى، يَا إِلَهِى، أَيُّ الْحَالَيْنِ أَحَقُّ بِالشُّكْرِ لَكَ،
سپاسگزار تو هستم ای معبود «من»،
زیرا که نمیدانم در کدامیک از این دو
حال شکر تو سزاوارتر است.
«من» خبر ندارم
و نمیدانم کدامیک از این دو حالت
به شکر در پیشگاه تو نزدیکتر است
وَ أَيُّ الْوَقْتَيْنِ
در حالت سلامتی
یا در حالت بیماری؟
أَوْلَى بِالْحَمْدِ لَكَ
کدام اولی تر است به سپاس تو
و «من» در کدام حالت شاکر تو هستم.
نکته اصلی همین است
و اصل روی همین جمله است که:
فَمَا أَدْرِى (من نمیدانم)
این نمیدانم به افق بندگی خداوند،
خیلی نزدیک است
بهترین ادب بندگی «اقرار به جهل» است
بدترین وضعیت یک انسان،
در پیشگاه خداوند این است که،
بگوید: («من» میدانم)
این خیلی نادانی است،
که انسان در مقابل خداوند
ادعای ▫دانستن▫ داشته باشد.
پس خداوندا
این بندهات اقرار میکند که،
نمیداند
بیخبر است
همهٔ علم پیش تو است
بندهات چه میداند صلاحش در چیست؟
چه میداند بیمار بودن برایش سودمند است یا سلامتی؟
چه میداند در حال بیماری به یاد تو
و شاکر توست
یا در سلامتی؟
پس در هر دو حال
«بیماری و سلامتی»
لَکَالْحَمد