درمحضراستاد
شیخ رجبعلی خیاط تعریف میکرد :
در نیمه شبی سرد زمستانی
در حالے که برف شدید میبارید و تمام کوچه و خیابان ها را سفید پوش کرده بود ؛
از ابتدای کوچه دیدم که در انتهای کوچه کسیسر به دیوار گذاشته و روے سرش برف نشسته است!
باخود گفتم شاید معتادی دوره گرد است که
سنگ کوب کرده!
جلو رفتم دیدم او یک جوان است!
او را تکانی دادم!
بلافاصله نگاهم کرد و گفت چه میکنی !
گفتم : جوان مثه اینکه متوجه نیستی !
برف، برف ! روی سرت برف نشسته!
ظاهرا مدت هاست که اینجایی
خدای ناکرده می میری!!!
اندیشه موعود در ادیان جهان
اعـتـقـاد به موعود، در همه ادیان مطرح بوده و عقیده مشترک همه آنها به شمار می آید؛ و هر دین و مکتبی به تناسب فرهنگ دینی و ملی خود از موعود آخرین به نامی یاد کرده است.
هـمـه ادیان معتقدند که در پایان هر دوره ای از تاریخ ، بشر از لحاظ معنوی و اخلاقی رو بـه انـحـطـاط مـی رود؛ و چـون طـبـعـا و فـطـرتـا، در حـال هـبـوط و دوری از مبداء است و مانند احجار [سنگها] به سوی پایین حرکت می کند، نمی تـوانـد بـه خـودی خـود بـه ایـن سـیر نزولی و انحطاط معنوی و اخلاقی پایان دهد.
پس نـاچار روزی یک شخصیت معنوی بلند پایه ، که از مبداء وحی و الهام سرچشمه می گیرد، ظـهـور خـواهـد کـرد و جهان را از تاریکی جهل و غفلت و ظلم و ستم نجات خواهد داد.
بر این اساس در آیین هندو(هندوئیسم)، او را (آواتارا دهم یا دهمین آواتار) گویند.
در آیین بودایی(بودیسم) او را (بودای پنجم ) گویند و بوداییان انتظار او را میکشند.
در آیین زرتشت نیز از آمدن منجی و موعود آخرین خبر داده شده و او را (سوشیانت ) یا (سوشیانس ) می نامند.
اندیشه موعود در اسلام و مسیحیت
منجی باوری و انتظار برای ظهور مردی آسمانی که علیه ظلم و بیعدالتی قیام کرده و حکومتی الهی تشکیل میدهد، نهتنها در اسلام بلکه در مسیحیت نیز وجود دارد.
جالب این است که با وجود اختلاف اساسی در مورد شخصیت منجی و نحوهی ظهورش، مشابهتهایی هم در منجی باوری اسلام و مسیحیت قابل مشاهده است؛
یکی از این شباهتها مربوط به زمان ظهور منجی است.
به عنوان مثال در اسلام، پیامبر اسلام و سایر ائمه علیهم السلام فرموده اند: قائم(مهدی) در آخرالزمان ظهور میکند و زمین را پر از عدل و داد مینماید، همانگونه که از ظلم و جور آکنده شده باشد، و از فرزندان حسین (علیهالسلام) است.
طبق این روایت فهمیده میشود که منجی اسلام در آخرالزمان ظهور خواهند فرمود.
عیسی مسیح علیه السلام در اناجیل نیز همانند باورهای اسلامی، زمان ظهور منجی را همزمان با فراوانی جنگ و خونریزیها دانسته و از مردم میخواهد که در این دورهی سخت، مضطرب نشده و همچنان منتظر ظهور موعود باشند.
توصیه ویژه الله بهجت(ره)
تکان میخوری بگو یا صاحب الزمان
می نشینی بگو یا صاحب الزمان
برمیخیزی بگو یا صاحب الزمان
صبح که از خواب بیدار میشوی مؤدب بایست و صبحت را با سلام به امام زمانت شروع کن و بگو آقا جان دستم به دامانت خودت یاری ام کن.
شب که میخواهی بخوابی اول دست به سینه بگذار و بگو"السلام علیک یا صاحب الزمان"بعد بخواب.
شب و روزت را به یاد محبوب سر کن که اگر اینطور شد، شیطان دیگر در زندگی تو جایگاهی ندارد، دیگر نمیتوانی گناه کنی، دیگر تمام وقت بیمه امام زمانی.
امیرالمؤمنین(ع) فرموده است: “که در حیرت دوران غیبت فقط کسانی بر دین خود ثابت قدم می مانند که با روح یقین مباشر و با مولا و صاحب خود مأنوس باشند.
درمحضراستاد
داستانی از شیخ محمد کوفیاز زبان آیةاللّه ناصری:
من قبلا در صحبت هایی که با پدرم می کردند، مکرر شنیده بودم ایشان مکرر خدمت امام زمان (علیه السلام) رسیده است.
خدمت ایشان رفتم و گفتم: «من می خواهم خدمت امام زمان علیه السلام برسم؛ چه کنم؟»
یک فکری کرد و گفت: «واجبات را بیاور، محرمات را هم ترک بکن. مستحبات را بیاور، مکروهات را ترک بکن».
گفتم: «آقا! اینکه کار حضرت فیل است! من که نمی توانم تمام واجبات را بیاورم و محرّمات را هم ترک بکنم و مستحبات را هم به جا بیاورم و مکروهات را هم ترک بکنم».
ایشان تبسمی کرد و بعد فرمود: «ناصری! نماز شب بخوان. وَ مِنَ اللَّيْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نافِلَةً لَكَ عَسى أَنْ يَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقاماً مَحْمُودا »( اسراء، ۷۹) این آیه را آن موقع خواندند. من هنوز در ذهنم هست.
به هر درجه ای می خواهی برسی، شب بلند شو با خدا مناجات بکن. نماز شب خود را بخوان. دنیا می خواهی آنجا هست، آخرت را هم می خواهی، این راه آن است. راه رسیدن به سعادت، راه رسیدن به تکامل، ارتباط با خدا است برادر من! شب و نصف شب، تنهایی بلند شو و راز و نیازت را بکن. درد دلت را با خدا بگو. خدا یقیناً جواب تو را می دهد.
ایشان این حرف را به من زد و حرفی بسیار عالی است.
بدتر از دوران جاهلیت
أخبرنا أبو العباس أحمد بن محمد بن سعيد بن عقدة، قال: حدثنا محمد بن المفضل بن إبراهيم، قال: حدثنا محمد بن عبد الله بن زرارة، عن محمد بن مروان، عن الفضيل بن يسار، قال: سمعت أبا عبد الله (عليه السلام) يقول: إن قائمنا إذا قام استقبل من جهل الناس أشد ممااستقبله رسول الله (صلى الله عليه وآله) من جهال الجاهلية. قلت: وكيف ذاك؟ قال: إن رسول الله (صلى الله عليه وآله) أتى الناس وهم يعبدون الحجارةو الصخور والعيدان والخشب المنحوتة، وإن قائمنا إذا قام أتى الناس وكلهم يتأول عليه كتاب الله يحتج عليه به، ثم قال: أما والله ليدخلن عليهم عدله جوف بیوتهم كما يدخل الحر والقر
امام صادق عليه السّلام فرمودند:
قائم ما كه قيام ميكند از نادانى مردم بيش از آنچه رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله از نادانى جاهليّت برخورد كرد، برخورد ميكند.
گفتم: اين چگونه ممكن است
فرمودند: رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله در حالى بسوى مردم آمد كه آنان سنگ و كلوخها و چوبهاى تراشيده را مى پرستيدند و قائم ما هنگامى كه قيام ميكند بسوى مردم مى آيد در حالى كه همه مردم كتاب خدا را عليه او تأويل ميكنند و با آن بر او احتجاج مينمايند.
سپس فرمودند:
هان كه بخدا قسم دامنه عدالت او به ميان خانه هاى آنان راه مى يابد همان طور كه گرما و سرما نفوذ ميكند.
کتاب غیبت نعمانی، باب ۱۷، حدیث ۱
فهمیدن رضایت یا عدم رضایت حضرت صاحب(عج)
آیتالله بهجت(ره):
اگر به قطعیات و یقینیات دین عمل کنیم، در وقت خواب و به هنگام محاسبه پی میبریم که از کدامیک از کارهایی که کردهایم، قطعاً حضرت امام زمان علیهالسلام از ماراضی است و از چه کارهایمان قطعاً ناراضی است.
در محضر بهجت، ج٢، ص٢۵٠
خسف به بیداء
خسف به بیداءاز نشانه های حتمی قیام حضرت مهدی است.
واژه خَسف به معنای فرو رفتن و پنهان شدن است و “بَیداء” نام سرزمینی بین مکه و مدینه است.
منظور از خَسف به بیداء آنست که سفیانی با لشگری عظیم به قصد جنگ با حضرت مهدی عازم مکه میشود، اما بین مکه و مدینه در محلی که به بیداء معروف است، به طور معجزه آسا به امر خدا در زمین فرو میروند.
در روایات بسیاری از این حادثه بعنوان علائم حتمی ظهور یادآوری شده.
امام باقر علیه السلام میفرمایند:
… سفیانی گروهی را به مدینه روانه کند و مهدی از آنجا به مکه رخت بربندد. خبر به فرمانده سپاه سفیانی رسد که مهدی بسوی مکه بیرون شده. او لشگری در پی حضرت میفرستد، ولی او را نیابد… فرمانده سپاه سفیانی در صحرا فرود می آید. آواز دهنده ای از آسمان ندا میکند: ای دشت، آن قوم را نابود ساز.
پس آن نیز ایشان را به درون خود می برد و هیچ یک از آنان نجات نمی یابد…
الغیبة نعمانی ص۲۷۹ باب۱۴
موعوددرادیان
مهمترین مقدمات فرج
وقتی آمادگی دیدار با امام زمان (عج) را نداری،چرا اصرار میکنی؟!
آقا محمد حسن قاضی از آیت الله محمد تقی آملی نقل فرموده که:
« در دورانی که در نجف اشرف مشغول تحصیل بودم، روزی به حجره مرحوم آیت الله قاضی که در مدرسه هندی بود رفتم.
وقتی آقای قاضی تشریف آوردند عرض کردم:
من خیلی در اینجا انتظار شما را کشیدم، چرا که به استخاره نیاز دارم.
ایشان جواب فرمودند: طلبه علم چندین سال در نجف اشرف باشد ولی نتواند برای خودش یک استخاره نماید؟!
آقای آملی می گفت: خیلی خجالت کشیدم و با حال جدل عرض کردم: من به یک اجازه استخاره از ولیّ اکبر(آقا امام زمان) نیاز دارم.
به هر حال، بعد از اصرار شدید اینجانب، ایشان ورد مخصوص برای تشرف را تعلیم فرمود و خلاصه اینکه قرائت « آیه نور» به عدد اصحاب بدر هر شب قبل از خواب با شرائط خاص، طهارت، دوری از زنان و امور دیگر در شبهای معدود و محدود.
پس من برای اجرای این دستور به مسجد سهله رفتم و ملازم آنجا شدم و شبها برای انجام آن ورد قیام می کردم.
در یکی از این شبها همین که شروع کردم به خواندن ورد، احساس کردم که مثل اینکه کسی دستش را روی دوشم نهاده، من به سوی او متوجه شدم ـ
من در این هنگام در مقام منسوب به امام مهدی علیه السلام بودم ـ پس آن شخص گفت: برای تشرف آماده باش!
آقا شیخ محمد تقی آملی می گفت: همین که این کلمه به گوشم خورد، رعب و ترس تمام وجودم را گرفت و از فرط اضطراب نزدیک بود قلبم از حرکت بایستد…
پس شروع کردم به التماس و توسل از او که مرا عفو فرماید و ایشان نیز قبول فرمود.
بعد از این ماجرا، من فوراً به نجف اشرف رفتم و آقای قاضی را ملاقات نمودم و زمانی که با ایشان مواجه شدم ـ بدون هیچ کلامی اولین فرمایش ایشان این بود که:
اگر آمادگی تشرف را نداری پس چرا این همه الحاح و اصرار می کنی..؟!
داستانهایی از آیت الله علامه قاضی
درمحضراستاد
آیت الله بهجت(ره):
کجارفتند کسانی که با صاحبالزمان (عج) ارتباط داشتند؟
ما خود را بیچاره کردهایم که قطع ارتباط نمودهایم و گویا هیچ چیز نداریم.
آیا آنها از ما فقیرتر بودند؟ اگر بفرمائید به آن حضرت دسترسی نداریم .
جواب شما این است که چرا به انجام واجبات و ترک محرمات ملتزم نیستید و او به همین از ما راضی است.
زیرا (اورع الناس من تورع عن المحرمات) «پرهیزگارترین مردم کسی است که از کارهای حرام بپرهیزد» ترک واجبات و ارتکاب محرمات حجاب و نقاب دیدار ما از آن حضرت است.
در محضر آیت الله بهجت ص۳۶۱
منظور از کشته شدن شیطان به دست امام زمان(ع)
قرآن مجید، نقل می کند که شیطان پس از این که به دلیل سجده نکردن بر انسان و تمرد از دستور الهی، رانده شد، به خداوند گفت:
«قالَ رَبَ فَانظِرنی اِلَی یَومِ یُبعَثُونَ» پروردگارا! مرا تا روزی که بر انگیخته خواهند شد، مهلت بده».(1)
شیطان، در این درخواست، دو مطلب از خداوند متعال خواسته است:
_ به او مهلت داده شود.
_ این مهلت، تا قیامت و روز مبعوث شدن بندگان ادامه داشته باشد.
پاسخ حضرت حق تعالی به درخواست او، چنین است: «قَالَ فَاِنکَ مِنَ المُنظَرینَ اِلَی یَومِ الوَقت المَعلُومِ»؛ تو، از مهلت یافتگانی، تا روز و وقت معلوم».(2)
خداوند متعال، به او مهلت داده است و
درخواست نخست او را اجابت کرده است؛ اما در خواست دوم او که خواسته بود، تا روزقیامت مهلت داشته باشد، اجابت نشده است؛ بلکه تا روز و وقت معلوم به او مهلت داده شده است.
پرسش، این است که « وقت_معلوم » چه زمانی است؟
از امام صادق (علیه السلام) روایتی وارد شده است که ابن وهب از امام، درباره ی سرنوشت ابلیس در آیه پرسش می کند که این روز، چه روزی است؟ امام می فرمایند: «ابن وهب! آیا تصور می کنی آن روز، زمانی است که خدا در آن روز، مردم را مبعوث می کند؟ این چنین نیست؛ بلکه خداوند، ابلیس را تا روز قیام قائم ما مهلت می دهد. آن هنگام، امام زمان (علیه السلام) ابلیس را محکم می گیرد و گردن او را می زند و آن روز، زمان معلوم است.(3)
منابع:
(1) سوره حجر،آیه 36.
(2) سوره حجر، آیات ، 37و38.
(3)بحار الانوار، ج60، ص221،
آدرس امــام زمـان (عج)
از علامه حسن زاده پرسیدند:
آدرس امام زمان (عج) ڪجاست؟ ڪجا می شود حضرت را پیدا ڪرد؟
ایشان فرمودند:
آدرس حضرت در قرآن ڪریم آیه ۵۵ سوره قمر است…
ڪه میفرماید: “فی مقعد صدق عند ملیڪ مقتدر”
هر جا ڪه صدق و درستی باشد،
هر جا ڪه دغل ڪاری و فریب ڪاری نباشد،
هرجا ڪه یاد و ذڪر پروردگار متعال باشد،
حضرت آنجا تشریف دارند…
تشرف مرحوم نائینی به محضرامام زمان(ع)(ایران راچه کسی نگه داشته)
در زمان جنگ جهانی اول، هجوم دولت های روس و انگلیس به کشور اوج گرفته بود و آیت الله نائینی"رحمه الله علیه “بسیار نگران و پریشان که وضع شیعیان به کجا می رسد. در همین موقعیت شبی به امام عصر ارواحنافداه متوسل شده و در حال توسل و گریه و ناراحتی به خواب می روند…
در عالم رویا می بینند: دیواری است به شكل نقشه ایران شكست برداشته و در حال افتادن است در زیر این دیوار یك عده زن و بچه نشسته اند و نزدیك است دیوار بر سر اینها خراب شود.
مرحوم نائینی رحمه الله علیه وقتی این صحنه را می بیند به قدری نگران می شود كه فریاد می زند و می گوید : خدایا این وضع به كجا خواهد انجامید؟
در این حال می بیند كه حضرت ولی عصر(علیهالسلام ) تشریف آوردند و انگشت مباركشان را به طرف دیواری كه خم شده و در حال افتادن بود گرفتند و آن را بلند كردند و دومرتبه سر جایش قرار دادند و بعد فرمودند:
اینجا شیعه خانه ماست می شكند خم می شود خطر هست ولی ما نمی گذاریم سقوط كند ما نگهش می داریم.
ملاقات با امام عصر(عج)؛ص۱۳۷
دینداری در آخر الزمان
پیامبر در اواخر عمر خود اصحاب را جمع کردند و فرمودند:
زمانی بر مردم بیاید که اخلاق انسانی از آنان رخت بربندد چنانکه اگر نام یکی را بشنوی بِه از آن بود که آن را ببینی یا اگر او را ببینی به از آن است که او را بیازمایی. چون او را بیازمایی، حالاتی زشت و ناروا در او مشاهده کنی . دینشان پول و قبله گاهشان زنانشان شود. برای رسیدن به اندک نانی پیش هرکسی کرنش کنند نه خود را در پناه اسلام دانند و نه به کیش نصرانی زندگی کنند . بازرگانان و کاسبان شان رباخوار و فریبکار ، و زنانشان خود را برای نامحرمان بیارایند. در آن هنگام اشرارشان بر آنها چیره گردند و هر چه دعا کنند به اجابت نرسد .
بحارالانوار ج۷۷ ص۳۶۹
انتظار فرج، یعنی...
کلاس شروع شده بود که معلم پرسید: «بچه ها، انتظار فرج یعنی چه؟»
هر کسی چیزی گفت تا نوبت به من رسید. گفتم: «آقا اجازه! یعنی معاد.»
معلم گفت: «معاد؟ توضیح بده ببینیم منظورت چیست؟» رفتم پای تخته و این چنین نوشتم:
«انتظار فرج، یعنی:
معرفت امام معصوم و عادل (م)،
عشق به عدالت و ارزش های انسانی (ع)،
امید به آینده ای روشن و نوید بخش (ا)،
داشتن روحیه تعهد و مسئولیت پذیری (د).
آفتاب مهر، ص 82.
مناجات امام زمان علیه السلام در سرداب
سید بن طاووس(رحمةالله علیه) می فرماید:
سحرگاهی در سرداب مقدس سامراء بودم، ناگاه صدای مولایم امام زمان(روحی فداه) را شنیدم که برای شیعیان خود دعا می کردند و عرضه می داشتند :
« خدایا شیعیان ما را از شعاع نور ما و باقیمانده طینت(گِل) ما خلق کرده ای ، آنها گناهان زیادی با اتکاء بر محبت و ولایت ما انجام داده اند؛
اگر گناهان آنها گناهی است که در ارتباط با توست از آنها بگذر که ما را راضی کرده ای
و آنچه از گناهان آنها در ارتباط با خودشان هست خودت بین آنها را اصلاح کن
و آنها را از آتش جهنم نجات بده و آنها را با دشمنان ما در خشم و غضب خود جمع نفرما.»
برکات حضرت ولی عصر(سلام الله علیه) ، ص۳۹۹