اعمالی که قدرتی بالاتراز کیمیادارند...
حاج آقای نخودکی گفت میخواین یه چیزی بهتون یاد بدم که قدرتش از علم کیمیا هم بالا تر باشه.
به مافرمودند:
بعد هرنماز اینها را بخونید:
اول_تسبیحات حضرت زهرا
دوم_ آیت الکرسی تاوهوالعلی العظیم
سوم _3 تا قل هو الله
چهارم _3 تا صلوات
پنجم _آخر آیه 2 سوره طلاق از من یتق الله و آیه 3
وَ مَنْ یَتَّقِ اللهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لا یَحْتَسِبُ وَ مَنْ یَتَوَکِّلْ عَلَی الله فَهُوَ حَسْبُهُ اِنَّ اللهَ بالغُ اَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللهُ لِکُلِّ شَیْءٍ قَدْرا.۳ مرتبه
فرمود: هرچه من دارم از عمل کردن به این 5 مورد بعد از هر نماز دارم.
یافتن چشمه آب توسط حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام
عقيص روايت ميكند كه :
ما با علی عليه السلام در حركت به سوي شام بوديم تا وقتي از نخلستانها به پشت كوفه رسيديم.
مردم تشنه و محتاج آب شدند. علی عليه السلام ما را آورد تا به سنگي كه از زمين دندانه زده بود ، رسيديم .
امام دستور داد آن را از بن كنديم.
آنگاه آبی از آن بيرون زد كه همه از آن نوشيده ، سيراب شدند.
سپس حركت كرديم و از محل دور شديم .
پس از مدت حضرت فرمود : آيا بين شما كسی_هست كه محل آن چشمه آب را كه از آن نوشيديد ، بداند؟
گروهي گفتند : ما ميدانيم و آنها عازم آن محل شدند.
اما هر چه جستجو كردند، چشمه آبي را نيافتند . آنها به ديري كه در آن نزديكي بود رفتند و پرسيدند كه آبي كه در نزد شماست كجاست؟
آن راهبان گفتند :
در اين نزديكي آبی وجود ندارد . بلكه اين دير را بر اين اميد در اين مكان ساخته ايم كه شنيده ايم كه از اين نزديكي چشمه اي وجود دارد ولي كسي جز پيامبر يا وصی آن را استخراج نمي كنند و ما منتظر آن هستيم .
الغدير علامه امینی ره ، ج ۶ ، ص ۲۸۱.
اللهم صل علی امیرالمؤمنین علی ابن ابی طالب علیه السلام
علت عدم تاثیرموعظه درمردم
آیتــ الله مجتهدے تهرانے(ره):
به دو علت موعظه و پند و اندرز در مردم تاثیر نمیکند:
یڪی اینکه طرف مقابل زمینه پذیرش سخنـان خوب ندارد مثال یزیدها و معاویه ها، اگر چہ بزرگوارانی مثـل امـام حسیـن و یا امیر مومنان (ع) موعظه ڪنند اثر نمےکند.
دوم اینڪه گوینده واعظ خود اهل عمـل نیست. هنوز نتوانستہ است خـود را بسـازد و گناهـان را تـرک ڪند و تقوای الهے را رعایت نمایـد.
برزخ
مرحوم محمد شوشترى، در عالم خواب به دوست عالم خود مى گوید: وقتى من از دنیا رفتم، ملك الموت روح مرا با كمال مهربانى به سوى خاندان عصمت و طهارت برد.
در همان لحظات اول متوجه شدم كه در روحم از نظر كمالات ناقص است و هنوز بعضى از صفات رذیله و پست در من وجود دارد و نباید به خود اجازه دهم با داشتن آن صفات در میان نیكان باشم.
مى گوید: حال من مانند كسى بود كه با لباس چركین و دست و صورت كثیف و آلوده به مجلس بزرگان وارد شود و بخواهم با آن ها مجالست كند.
به مجرد آن كه در خود احساس شرمندگى كردم، یكى از اولیاء خدا، نظافت و تزكیه روح مرا به عهده گرفت و از آن روز، مانند یك شاگردى كه به مدرسه مى رود، پیش او مشغول تحصیل كمالات روحى شدم.
بنا شد اول خودم را از بعضى صفات رذیله با راهنمایى آن ولى خدا پاك كنم و سپس اعتقاداتم را تكمیل نمایم و خود را به كمالات روحى برسانم تا لیاقت معاشرت با ائمه اطهار را پیدا كنم.
در این بین گفت: اى كاش! این كارها را در دنیا انجام داده بودم كه دیگر این جا معطل نمى شدم؛ زیرا انسان تا لذت مجالست با خاندان عصمت را نچشد. نمى تواند بفهمد كه چقدر معاشرت با آن ها ارزش دارد.وقتى لذت معاشرت با ایشان را احساس كرد،
به او مى گویند: باید مدت ها از ما، دور باشى تا خودت را تمیز و اصلاح نمایى، آن وقت ناراحتى فراق از آنان عذابى بس دردناك است…
آن دوست مى گوید: این جا آقاى محمد شوشترى شروع به گریه كرد و گفت: بنابر این به شما توصیه مى كنم هر چه زودتر نفس خود را تزكیه كنید و خود را به كمالات روحى برسانید تا این جا راحت باشید…
انسان از مرگ تا برزخ ،نعمت اله صالحى حاجى آبادى
کسانی که پل_صراط و جهنم را نمیبینند
پيامبر خدا (ص) فرمودند:
وقتى روز قيامت فرا رسد، خداوند به گروهى از امتم بال میدهد تا با آنها از آرامگاهشان به سمت بهشت پرواز كنند، در آنجا خوش و مرفّه و هر طورى كه بخواهند به سر مى برند، فرشتگان به آنها میگويند:
آيا شما حساب را دیدید؟
جواب مى دهند؛ ما حسابى نديديم.
آيا در پل صراط مجازات شديد؟
جواب مى دهند: ما پل صراطى نديديم.
سپس مى گويند: آيا جهنّم را ديديد؟
مى گويند: ما چيزى نديديم.
آنگاه فرشتگان مى گويند: شما از امّت كدام پيامبريد؟
جواب مى دهند: از امّت حضرت محمّد(ص).
فرشتگان مى گويند شما را به خدا سوگند، بگوييد؛ كار شما در دنيا چه بود؟
مى گويند: ما دو خصلت داشتيم كه خداوند به خاطر آن اين مقام را با لطف و رحمت خود مرحمت كرد.
مىپرسند: آن دو خصلت چه بودند؟
1. در خلوت از خدا شرم مى كرديم مرتكب گناه شويم
2. ديگر آن كه هر چه خداوند روزى ما كرده بود راضى بوديم.
فرشتگان میگويند، اين مقام زيبنده شماست.
مجموعه ورام، آداب و اخلاق در اسلام، ص،423
دیوانه و سلطان محمود
روزي سلطان محمود به ديوانه خانه رفت، ديوانه اي زنجيري را ديد که بسيار مي خنديد.
گفت: اي ديوانه! براي چه مي خندي؟
ديوانه گفت: به تو مي خندم که به پادشاهيت مغروري و از راه راست و ادب دور هستي! محمود گفت: هيچ آرزويي داري؟
گفت: مقداري دنبه خام مي خواهم که بخورم. محمود دستور داد تا پاره اي تُرُب آوردند و به او دادند.
ديوانه تُرُب را مي خورد و سرش را تکان مي داد.
محمود با تعجب پرسيد: براي چه سرت را تکان مي دهي؟
گفت: از زماني که پادشاه شده اي، از دنبه ها چربي رفته است!
گنجينه لطايف (بازنويسي لطايف الطوايف)
تسلیت
جان باختن تعدادی از معدنچیان هموطنمان در حادثه انفجارمعدن در استان گلستان را تسلیت عرض نموده و برای سلامتےونجات محبوسین این حادثه دست به دعامی بریم .
سفارش به قرائت سوره توحید
آیت الله کشمیرۍ(ره) :
قرائت آیت الکرسی و سوره های فلق و ناس برای دفع وسوسه های نفسانی موثر است.
هنگام ورود به خانه سوره توحید را قرائت کنید که فقر را از خانه بیرون می برد.
تلنگر....
معلم در امتحان شفاهی
یکی را از اول کتاب، امتحان میکند
یکی را از وسط کتاب و یکی را از آخر….
اگر معلم بداند که شاگرد
کجای کتاب را خوانده و کجا را نخوانده
از آنجایی سؤال میکند که
شاگرد نخوانده است.
خداوند هم در امتحانش از بندگان
چنین میکند.
حضرت علی(ع) در نهجالبلاغه میفرماید:
«وَ لَكِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ يَبْتَلِي خَلْقَهُ
بِبَعْضِ مَا يَجْهَلُونَ أَصْلَهُ»
خداوند بندگان خود را امتحان میکند
به چیزی که نسبت به اصل آن جاهلاند.
خداوند ملائکه را امر فرمود
که بر آدم سجده کنند در حالی که آنان را
تعلیم نداده بود
و آنها نسبت به اصل و حقیقت آدم
جاهل بودند و هنوز آدم را نشناخته بودند…
بعضی میگویند
باید بدانیم چرا وضو میگیریم.
یا چرا اینگونه باید وضو بگیریم.
باید گفت که اگر بدانند و بگیرند
دیگر از علم خود اطاعت کردهاند نه از خدا!
مطیع معلومات خود شدهاند
نه مطیع فرمان خدا!
آیت الله حائری شیرازی
تلنگر....
وقتیچشمامیدتان بهخداباشد
هیچچیزآنقدرعجیبنیستکه راستنباشد
هیچچیزآنقدرعجیبنیستکه پیشنیاید
هیچچیزآنقدرعجیبنیستکه دیرنپاید
جزتوکل برخداسرمایهای درکارنیست
هرکه راباشدتوکل کاراودشوارنیست
سه گروه زیرسایه عرش الهی
امام کاظم علیه السّلام فرمودند:
سه کس اند که در روز قیامت، که هیچ سایه ای جز سایه عرش الهی نیست، در پناه سایه سار عرش خداوندند.
1.مردی که برای برادر دینی اش زن بگیرد.
2.یا برای او خدمتکار بگیرد.
3. یا راز او را حفظ کند. (1)
شرح حدیث:
روز قیامت، روزی گرم و طاقت سوز است.
کسانی در آن روز به خاطر بعضی کارهای نیک از آسایش خاصّی برخوردارند و لطفی ویژه ازانی شان می شود. در این حدیث، سه عمل مطرح شده است که انسان را در قیامت، سایه نشین عرش الهی می سازد:
یکی فراهم کردن شرایط ازدواج برای یک مسلمان، چه به صورت این که دختر خود را به همسری جوانی مسلمان درآورد، یا مورد مناسبی را پیشنهاد دهد، یا وساطت کند، یا هزینه ازدواج کسی را برعهده بگیرد.
دیگری آن که اگر می تواند، خدمتکاری برای برادر دینی خود بگیرد و اجرت او را بپردازد، تا کمک کار او در زندگی باشد. روشن است که این در موردی است که برادر دینی مان دچار مشکلاتی باشد و به خدمتکار نیاز داشته باشد.
سومین کار، رازداری است.
اگر رازی یا عیبی یا خطایی از کسی می دانیم، باید با حفظ اسرار دیگران آبروداری کنیم.
حضرت امیر(ع) فرموده است:
«تا می توانی عیوب پنهان دیگران را بپوشان، تا خداوند هم عیبهای تو را بپوشاندچون دوست داریم خداوند اسرار ما را فاش نسازد، ما هم راز دیگران را کتمان کنیم.
پی نوشت:
1.بحارالأنوار، ج ۷۲ ص۷۰
2.عبدالواحد آمدی، غررالحکم، حدیث3354.
منبع
حکمت های کاظمی (ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام کاظم علیه السلام)، جواد محدثی، انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ اول
امیدبه رحمت خدا
بايزيد_بسطامي را گفتند :
اگر در روز رستاخيز خداوند بگويد چه آورده ای چه خواهی گفت ؟
بايزيد گفت :
وقتي فقيری بر كريمی وارد ميشود
به او نميگويند چه آورده ای بلكه ميگويند چه ميخواهی.
شکسته شدن شاه کلید عرفان حلقه
یکی از مهمترین موضوعاتی که در فرقه حلقه مطرح میشود شبکه شعور کیهانی است. اهمیت این موضوع در سلوک پوشالی حلقه به حدی است که میتوان از شبکه شعور کیهانی، به عنوان شاه کلید این فرقه نام برد. شبکه شعور کیهانی در فرقه حلقه به «مجموع هوش، خرد و شعور حاکم بر جهان هستی است که به آن آگاهی نیز گفته میشود.»
داشتن خرد و آگاهی، یکی از امتیازات منحصر به فرد انسان نسبت به دیگر جانداران است تا بتوان از او به عنوان اشرف مخلوقات نام برد.
با این که فرقه حلقه، طبق ادعای شعور کیهانی طرفدارن خود را پرچم دار خرد و آگاهی میداند اما عملکرد اخیر آنها باعث پوچی این ادعا شده است.
شکسته شدن شاه کلید عرفان حلقه با استفاده ابزاری گروههای معاند از اندک طرفدارن باقیمانده فرقه حلقه و اقدام نابهنجار هواداران محمد علی طاهری در آسیب رساندن به فضای شهری از طریق شعارنویسی روی دیوارها و نقاشی چهره سرکرده در نقاط مختلف و نمایش تصاویر مربوط به این هنجارشکنیها، نشان از بین رفتن خرد و آگاهی در این فرقه دارد.
خبری که در سایت وابسته به این فرقه درج شد و ثابت کرد با شکسته شدن شاه کلید این فرقه و از بین رفتن خرد و آگاهی، تخریب اموال عمومی، عملی روشنگرانه خوانده میشود تا شاهد تسلط گروههای معاند و قدرتهای استکباری بر اعضای این فرقه باشیم.
یک لقمه نان
در بنى اسرائيل قحطى شديدى پيش آمد…, آذوقه ناياب شد. زنى لقمه نانى داشت آن را به دهان گذاشت كه ميل كند، ناگاه گدايى فرياد زد، اى بنده خدا گرسنه ام!
زن با خود گفت: در چنين موقعيت سزاوار است اين لقمه نان را صدقه بدهم و به دنبال آن، لقمه را از دهانش بيرون آورد و آن را به گدا داد.
زن طفل كوچكى داشت، همراه خود به صحرا برد و در محلى گذاشت تا هيزم جمع كند، ناگهان گرگى جهيد و كودك را به دهان گرفت و پا به فرار گذاشت.
فرياد مردم بلند شد، مادر طفل سراسيمه به دنبال گرگ دويد ولى هيچ كدام اثر نبخشيد. همچنان گرگ طفل را در دهان گرفته، به سرعت مى دويد.
خداوند ملكى را فرستاد كودك را از دهان گرگ گرفت و به مادرش تحويل داد.
سپس به زن گفت: آيا راضى شدى لقمه اى به لقمه اى؟
يكى لقمه (نان) دادى، يك لقمه (كودك) گرفتى!
غض و غمض بصر
استاد شهید مطهری :
کلمه ی دیگری که در این آیه به کار رفته است ، کلمه ی ” یغضوا ” است که از ماده ی ” غض ” است.
غض و غمض دو لغت است که هردو در مورد چشم به کارمی رود و برخی آن دو را باهم اشتباه می کنند.
باید معنای این دو کلمه را نیز مشخص کنیم: غمض به معنای برهم گذاردن پلکها است.
می گویند غمض عین کن ، کنایه از اینکه صرف نظر کن.
چنانکه ملاحظه می کنید این لغت با کلمه ی عین همراه می شود نه با کلمه بصر.
ولی درنورد کلمه ی غض می گویند غض بصر و یا غض نظر و یا غض طرف.
غض به معنای کاهش دادن است و غض بصر یعنی کاهش دادن نگاه.
…در قرآن کریم سوره ی لقمان آیه 19ازبصر…
مسئله حجاب،ص،137 _138
ده درس زیبا از امام سجاد علیه السلام
1.امام سجاد عليه السلام در دعاى مكارم الاخلاق از خداوند میخواهد كه او را در انفاق كردن هدايت كند. «و أصب بى سبيل الهداية للبر فيما انفق منه»
هر چیزی را و به هر میزان، نمیتوان انفاق و بخشش کرد. مثلا طرفداری کردن از شخصی که نوعی انفاق محبت است، باید هوشمندانه و با دلیل موجه عقلی و عرفی باشد. نه از روی تعصب و لج و لجبازی و…
2. در تفسير برهان آمده است كه امام سجّاد عليه السلام در هر جمعه در مسجد النبى هنگام موعظه، اين آيه را براى مردم تلاوت مىفرمود: « يَوْمَ تَجِدُ كُلُّ نَفْسٍ ما عَمِلَتْ مِنْ خَيْرٍ مُحْضَراً وَ ما عَمِلَتْ مِنْ سُوءٍ تَوَدُّ لَوْ أَنَّ بَيْنَها وَ بَيْنَهُ أَمَداً بَعِيداً وَ يُحَذِّرُكُمُ اللَّهُ نَفْسَهُ وَ اللَّهُ رَؤُفٌ بِالْعِبادِ»
روزى كه هر كس، هر كار نيكى انجام داده حاضر بيابد و هرچه بدى كرده، آرزو مىكند، اى كاش! بين آن عمل و او فاصلهاى دور مىبود. وخداوند شما را از (مخالفت امرش) بر حذر مى دارد و (در عين حال) خداوند به بندگان مهربان است.
3. در جبهه، بايد ياد خدا، جايگزين ياد زن، فرزند، مال و … شود. چنانچه در قرآن در این زمینه آمده که: «وَ اذْكُرُوا اللَّهَ» چنانكه امام سجاد عليه السلام در دعاى مرزداران مىفرمايد: خدايا! ياد مال و فرزندان و … را از دل رزمندگان ببر و بهشت را جلوى چشمشان جلوه بده. (دعای 27 صحیفه سجادیه)
از لحظات آخر مرگ جدا بترسیم
هنگام احتضار و جان کندن عالمی، برایش دعاى عديله مىخواندند و او تکرار میکرد؛
وقتی رسيدند به جمله “واشهدان الائمة الابرار” محتضر گفت: اين اول حرف است
يعنى قبول ندارم!!
تا سه مرتبه او را تلقين مىكردند و او مىگفت اين اول حرف است.
پس از لحظهاى عرق تمام بدنش را گرفت و چشمهايش را باز كرد و با دست اشاره به صندوقى كه درگوشه حجره نمود و امر كرد سر آنرا باز كردند.
و از ميان آن يك ورقه بيرون آوردند پس به او دادند و آنرا پارهاش كرد.
چون سبب آن را از او پرسيدند
گفت:
من به كسى پنج تومان قرض داده بودم و از او سند گرفته بودم،هروقت به من مىگفتيد بگو: واشهدان الائمة الابرار… مىديدم فردی با ريش سفيدى سر صندوق ايستاده و این سند را به دست گرفته و مىگويد اگر اين كلمه شهادت را گفتى اين سند را پاره مىكنم،
من برای گرفتن طلبم به آن سند نیاز داشتم و در آن لحظه راضى نمىشدم كه اين شهادت را بگويمو چون خدا به لطف خودش مرا شفا داد و از حالت احتضار خارج شدم، آن سند را خودم پاره كردم که ديگر مانعى از گفتن كلمه شهادت نداشته باشم.
داستانهای شگفت شهید دستغیب به نقل از منتخب التواريخ ، باب 14
درمحضراستاد
حاج محمد اسماعیل دولابی:
اگر ائمه(ع) فرمودهاند در زندگی دنیا صابر باشید برای این است که به مقام رضا برسید.
چون بعد از مقام صبر مقام رضاست. باید صبر کرد. زندگی دنیا همیشه همین طور بوده است.
اگر هزار سال هم در این دنیا باشید همین طور است. یک شب سرد است یک شب گرم، گاهی باران هست گاهی نیست، یک شب رزق انسان زیاد است و یک شب کم است، یک شب مریض است و یک شب سالم، خاصیت عالم طبیعت این است.
اگر از گذشتهها هم خبر بگیرید همین طور بوده است. اگر انسان چند سال از عمر خویش را در این باره تجربه داشته باشد برای همه عمرش بس است.
طوبی محبت – ص 187