هشدار از غرور زدگيها...
امام علی علیه السلام:
برهان گناهكار، نادرست ترين برهان ها است و عذرش از توجيه هر فريب خورده اي بي اساس تر، و خوشحالي او از عدم آگاهي است.
اي انسان! چه چيز تو را بر گناه جرات داده؟ و در برابر پروردگار مغرور ساخته؟ و بر نابودي خود علاقمند كرده است؟
آيا بيماري تو را درمان نيست؟ و خوابزدگي تو بيداري ندارد؟
چرا آنگونه كه به ديگران رحم مي كني، به خود رحم نمي كني؟
چه بسا كسي را در آفتاب سوزان مي بيني بر او سايه مي افكني يا بيماري را بنگري كه سخت ناتوان است از روي دلسوزي بر او اشك مي ريزي، چه چيز تو را بر بيماري خود بي تفاوت كرده؟ و بر مصيبتهاي خود شكيبا و از گريه بر حال خويشتن باز داشته است؟ در حالي كه هيچ چيز براي تو عزيزتر از جانت نيست!
چگونه ترس از فرود آمدن بلا، شب هنگام تو را بيدار نكرده است؟ كه در گناه غوطه ور و در پنجه قهر الهي مبتلا شده اي؟
دوستان خدا آنانند كه...
امام علی علیه السلام:
دوستان خدا آنانند كه..
_ به درون دنيا نگريستند آنگاه كه مردم به ظاهر آن چشم دوختند
_ و سرگرم آينده دنيا شدند آنگاه كه مردم به امور زودگذر دنيا پرداختند
_ پس هواهاي نفساني كه آنان را از پاي درمي آورد، كشتند
_و آنچه كه آنان را به زودي ترك مي كرد، ترك گفتند
_و بهره مندي دنياپرستان را از دنيا، خوار شمردند
_ و دست يابي آنان را به دنيا زودگذر دانستند
_ با آنچه مردم آشتي كردند، دشمني ورزيدند و با آنچه دنياپرستان دشمن شدند آشتي كردند
_ قرآن به وسيله آنان شناخته مي شود و آنان به كتاب خدا آگاهند، قرآن به وسيله آنان پا برجاست و آنان به كتاب خدا استوارند
به بالاتر از آنچه اميدوارند چشم نمي دوزند و بيش از آنچه را كه مي ترسند هراس ندارند.
نهج البلاغه؛ حکمت 432
نشانه های ایمان
وَ قَالَ علی"ع":
الْإِيمَانُ أَنْ تُؤْثِرَ الصِّدْقَ حَيْثُ يَضُرُّكَ عَلَي الْكَذِبِ حَيْثُ يَنْفَعُكَ وَ أَلَّا يَكُونَ فِي حَدِيثِكَ فَضْلٌ عَنْ عَمَلِكَ وَ أَنْ تَتَّقِيَ اللَّهَ فِي حَدِيثِ غَيْرِكَ
درود خدا بر او فرمود:
نشانه ايمان آن است كه:
راست بگويی آنگاه كه تو را زيان رساند، و دروغ نگويی آنگاه كه تو را سود دهد،
و آنكه بيش از مقدار عملت سخن نگويی، و چون از ديگران سخن گويی از خدا بترسی.
حکمت458نهج البلاغه
یاری رهبر...
امام علی(علیه السلام):
مَنْ نَامَ عَنْ نُصْرَةِ وَلِيِّهِ انْتَبَهَ بِوَطْأَةِ عَدُوِّهِ.
هر کس به وقت یاری رهبرش در خواب باشد؛زیر لگد دشمن بیدار می شود.
غررالحکم،ص۴۲۲
حق دوستی
حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام فرمودند:
«لا یکونُ الصَّدیقُ صَدیقاً حَتى یَحفَظُ اَخاهُ فى ثَلاثٍ:فى نکبَتِه وَ غَیبَتِه وَ وَفاتِه»
دوست، حق رفاقت را بجا نمی آورد مگر آن که در سه مورد دوستش را حمایت کند:
1.در رنج و گرفتارى او (به جان و مال همراهى كند)
2.در نبودن او (از گفتن و شنيدن سخنان ناروا حفظش نمايد)
3.در وفات او (به دعا و استغفار يادش كند)
نهج البلاغه، حکمت 129
نهجالبلاغه ازنگاه رهبری
باید پرتویی بر نهج البلاغه بیفتد که شما شیعیان و پیروان و طرفداران علی علیهالسلام بدانید که نهج البلاغه چیست؟
و دل خود را فقط به نام قرآن و نهج البلاغه خوش نکنید .
چنین نباشد که بعضی از غفلت و جهالت ما استفاده کنند و به نام قرآن و نهج البلاغه ، بافتهها و اندوختههای ذهنی خود را در مغز ما بریزند.
گفتاری درباره حکومت علوی ، ص 4 ، (بیانات مقام معظم رهبری در مسجد دارالسلام تهران )
تیره روز کیست
همانا تیره روز کسی است که از عقل وتجربه ای که نصیب او شده محروم ماند.
من از آن کسی که به باطل سخن گوید،یا کاری را که خدا اصلاح کرده برهم زند،بیزارم.
آنچه رانمی دانی واگذارزیرامردان بدکردار،باسخنانی نادرست به سوی تو خواهند شتافت.
نامه78نهج البلاغه
روزگاری که درآن چیزی پوشیده تر از حق نیست
حضرت اميرالمؤمنين"ع” فرمودند:
إنّه سَيَأتِي علَيكُم مِن بَعدِيزَمانٌ ليسَ فيهِ شيءٌ أخفى مِن الحَقِّ ولا أظهَرَ مِن الباطِلِ ، ولا أكثَرَ مِن الكذبِ على اللّه ِ ورسولِهِ.
به زودى پس از من روزگارى بر شما آيد كه در آن زمان، چيزى پوشيده تر از حق و آشكارتر از باطل و رايج تر از دروغ بستن به خدا و رسول او نيست..
خطبه147نهج البلاغه
فتنه شناسی از دیدگاه نهج البلاغه
فتنه به معنای آشوب گری وبه هم ریختن نظم و آرامش در جامعه است.
درقرآن کریم آمده و ازآن به عنوان چیزی که بدتر و شدیدتراز آدم کشی است یاد شده و جامعه اسلامی به جنگ با عاملان فتنه فراخوانده شده است.
الفتنه اشد من القتل(سوره بقره-191)
فتنه سخت تر از کشتار است.
و قاتلوهم حتی لاتکون فتنه.(سوره بقره-193)
با آنان به جنگید تا فتنه ای باقی نماند.
امیرالمومنین (ع) در اشاره به این دو نوع فتنه که
یکی کار خداو دیگری کار آشوبگران است می فرماید:
هیچ یک از شما نگوید خداوندا به تو پناه
می برم از فتنه زیرا هیچ کس نیست که درفتنه ای نباشد.
آنکه می خواهد به خداپناه برد،از آزمایش های گمراه کننده پناه برد.
خدای سبحان می فرماید:
بدانیدکه اموال وفرزندان شمافتنه شمایند،تاآن
کس که ازروزی خود ناخشنودوآن که خرسند است،شناخته شود.گرچه خداونداز احوال شان
به خودشان آگاه تراست.
حکمت93نهج البلاغه
بهترین موعظه کننده
امیرالمؤمنین “علیه السلام” فرمودند:
« اُوصيكُم بذِكرِ المَوتِ و إقلالِ الغَفلَةِ عنهُ، و كيفَ غَفلَتُكُم عمّا لَيس يُغفِلُكُم، و طَمَعُكُم فيمَن لَيس يُمهِلُكُم؟! فكفَى واعِظا بمَوتى عايَنتُموهُم»
شما را سفارش مى كنم كه به ياد مرگ باشيد و از آن كمتر غفلت ورزيد.
چگونه از چيزى غافليد كه او از شما غافل نيست و چگونه به كسى چشم طمع دوخته ايد كه به شما مهلت نمى دهد؟!
مردگانى كه مشاهده كرده ايد خود واعظانى هستند كه شما را از هر واعظى بى نياز مى كنند.
نهج البلاغه، خطبه 188
نقش خواب دیدن درزندگی
قَالَ علی (عليه السلام ) :
مَا أَنْقَضَ النَّوْمَ لِعَزَائِمِ الْيَوْمِ .
خواب ديدنها چه بسا تصميم هاي روز را نقش بر آب كرده است.
حکمت440نهج البلاغه
در برگرداندن بيت المال
سياست اقتصادی امام (ع)
به خدا سوگند!
بيت المال تاراج شده را هر كجا كه بيابم به صاحبان اصلی آن باز می گردانم.
گر چه با آن ازدواج كرده، يا كنيزانی خريده باشند.
زيرا در عدالت گشايش برای عموم است، و آن كس كه عدالت بر او گران آيد، تحمل ستم برای او سخت تر است.
خطبه15نهج البلاغه
فرمان امام علی(ع) به کارگزاران اقتصادی
سفارش می کنم شمارابه
ترس ازخدا
مبادادرظاهرخدا راعبادت ودرخلوت نافرمانی کنید.
بامردم تندخونباشید،و به آنهادروغ نگویید.
به مردم بی اعتنایی نکنید.
همانگونه که ماحق شمارامی دهیم
شماهم نسبت به حقوق مردم وفادار
باشید.
نهج البلاغه؛ نامه26
تفاوت مومنان با دیگران در کلام امام علی(ع)
امیرالمومنین علیه السلام:
إِنَّ الْبَهَائِمَ هَمُّهَا بُطُونُهَا وَ إِنَّ السِّبَاعَ هَمُّهَا الْعُدْوَانُ عَلَى غَيْرِهَا وَ إِنَّ النِّسَاءَ هَمُّهُنَّ زِينَةُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَ الْفَسَادُ فِيهَا إِنَّ الْمُؤْمِنِينَ مُسْتَكِينُونَ إِنَّ الْمُؤْمِنِينَ مُشْفِقُونَ إِنَّ الْمُؤْمِنِينَ خَائِفُونَ.
همانا تمام حیوانات در تلاش برای پر کردن شکمند، و درندگان درپی تجاوز کردن به دیگران، و زنان بی ایمان تمام همتشان آرایش زندگی و فساد انگیزی در آن است. اما مومنان فروتنند، همانا مومنان مهربانند، همانا مومنان از آینده ترسانند.
«نهج البلاغه، خطبه 153»
پرهيز از هوسراني
اي مردم! همانا بر شما از دو چيز مي ترسم، هواپرستي و آرزوهاي طولاني.
اما پيروي از خواهش نفس، انسان را از حق باز مي دارد و آرزوهاي طولاني، آخرت را از ياد مي برد. آگاه باشيد! دنيا به سرعت پشت كرده و از آن جز باقيمانده اندكي از ظرف آبي كه آن را خالي كرده باشند، نمانده است.
به هوش باشيد كه آخرت به سوي ما مي آيد، دنيا و آخرت، هر يك فرزنداني دارند. بكوشيد از فرزندان آخرت باشيد، نه دنيا، زيرا در روز قيامت، هر فرزندي به پدر و مادر خويش باز مي گردد. امروز هنگام عمل است نه حساب رسي و فردا روز حساب رسي است، نه عمل.
خطبه 42 نهج البلاغه
شناخت اقسام كفر و ترديد
كفر بر چهار ستون پايدار است:
1. كنجكاوي دروغين
2. ستيزه جويي و جدل
3. انحراف از حق
4. و دشمني كردن
پس آن كس كه دنبال وهم و كنجكاوي دروغين رفت به حق نرسيد.
و آن كس كه به ستيزه جويي و نزاع پرداخت از ديدن حق نابيناست
و آن كس كه از راه حق منحرف گرديد، نيكويي را زشت و زشتي را نيكويي پندارد و سرمست گمراهي هاست
و آن كس كه دشمني ورزيد پيمودن راه حق بر او دشوار و كارش سخت و نجات از مشكلات دشوار است
و شك چهار بخش دارد:
1. جدال در گفتار
2.ترسيدن
3. دودل بودن
4. و تسليم حوادث روزگار شدن.
پس آن كس كه جدال و نزاع را عادت خود قرار داد از تاريكي شبهات بيرون نخواهد آمد
و آن كس كه از هر چيزي ترسيد همواره در حال عقب گرد است
و آن كس كه در ترديد و دودلي باشد زير پاي شيطان كوبيده خواهد شد
و آن كس كه تسليم حوادث شد و به تباهي دنيا و آخرت گردن نهاد هر دو جهان را از كف داد.
حکمت 31 نهج البلاغه
قناعتورزى در مدرسهٔ حضرت امیر(ع)
قناعت در مدرسهٔ حضرت امير(ع)، به معناى سستىورزيدن و تلاشنكردن نيست، بلكه قناعتپيشه كسى است كه به آن حضرت تأسّى نمايد و پركار و تلاشگر و مولّد باشد و در عين حال، پارسا و كمهزينه و متعادل.
در منظر حضرت امیر(ع) كار و تلاش، و كسب و درآمد به دور از نزاهت، خلاف كمالجويى و كماليابى آدمى است. آن حضرت فرموده است:
«الْحِرْفَةُ مَعَ الْعِفَّةِ خَيْرٌ مِنَ الْغِنَى مَعَ الْفُجُورِ.» نهجالبلاغه، نامه ۳۱
سختیکشیدن و تلاشکردن با پارسايى و عفّت، بهتر است از بىنيازى و ثروت با دست آلوده به گناه و خيانت.
در منظر اميرمؤمنان على(ع) در بهرهمندى از نعمات نيز ملاك، نزاهت است و آن پارسايى كه حضرت امیر(ع) سفارش مىنمايد، پارسايى منفى و گوشهنشينى و كمكارى و سستى نيست، چنانكه وقتى آن حضرت شنيد كه عاصمبن زياد جامهاى پشمين به تن كرده و از زندگى روى برگردانده است، او را خواست و وى را سخت نكوهش كرد و فرمود:
«يَا عُدَيَّ نَفْسِهِ! لَقَدِ اسْتَهَامَ بِکَ الْخَبِيثُ! أَمَا رَحِمْتَ أَهْلَکَ وَ وَلَدَکَ! أَتَرَىاللهَ أَحَلَّ لَکَ الطَّيِّبَاتِ، وَ هُوَ يَكْرَهُ أَنْ تَأْخُذَهَا!»
همان، كلام ۲۰۹
اى دشمنك خويش! شيطان سرگشتهات كرده و از راهت به در برده! بر زن و فرزندانت رحمت نمىآرى، و چنين مىپندارى كه خدا آنچه را پاكيزه است، بر تو روا فرموده، اما ناخشنود است كه از آن بردارى؟
نهجالبلاغه، يك "معلم"، يك مدرسه و يك "مكتب".
به"مالك اشتر” آيينزمامداری میآموزد.
نامه53
به “عثمان بن حنيف” شيوه حكومت مردمی ياد میدهد.
نامه45
به “محمد حنفيه” از فنون رزم و پيكار می گويد .
خطبه11
به “كميل بن زياد” از مردمشناسی می گويد.
حكمت 147
به “حارث همدانی” درس اخلاق میدهد
نامه69
به “ابوذر غفاری” استقامت در راه هدف را توصيه میكند.
خطبه 130
“عقيل” را در آستان عدالت، بر سر “عقل” میآورد.
خطبه 224
“ابوموسی اشعری” را در پيشگاه شعور و وجدان و منطق، به محاكمه میكشد.
نامه نامه63_78
شيطنت “معاويه” و رياستطلبی طلحه و زبير را برملا می كند.
نامه54_55