مدخل هاي شيطان را بشناسيم
هواپرستی:
یکی دیگر از مۆثرترین راه های نفوذ شیطان بر آدمی «هواپرستی» است، شاید بتوان گفت از جمله مهم ترین ابزار کار اوست. زیرا هواپرستی از درون انسان سرچشمه می گیرد.
آدمی با پیروی از هواهای نفسانی، عقل را که حاکم عادل و بزرگ ترین نعمت الهی است، خفه می کند و ظلمت نفس را بر نورانیت عقل غلبه می دهد و او را به اسارت فرمانده ی پایگاه هوی و هوس که شیطان است در می آورد.
آن گونه که حضرت علی(علیه السلام) می فرماید: «کم من عقل أسیر تحت هوی أمیر» (نهج البلاغه، حکمت 506/211)، «چه بسا عقل که در چنگ هوای نفس اسیر شده، هوا، امیر اوست».
در حقیقت انسان از طریق هواهای نفسانی به مرحله پست حیوانیت سوق داده می شود و در آن لحظه است که شیطان از راه شهوات نفسانی و صفات خبیثه و با نیروی جاذبه ای که دارد، خاطرات و اندیشه های او را به سوی خود جلب می کند و به هر کجا که بخواهد می برد و خود را قرین و هم نشین دائمی او می گرداند.
شناخت دشمنان خارجی و ویژ گی های آنان
يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا بِطانَةً مِنْ دُونِكُمْ لا يَأْلُونَكُمْ خَبالاً وَدُّوا ما عَنِتُّمْ قَدْ بَدَتِ الْبَغْضاءُ مِنْ أَفْواهِهِمْ وَ ما تُخْفي صُدُورُهُمْ أَكْبَرُ قَدْ بَيَّنَّا لَكُمُ الْآياتِ إِنْ كُنْتُمْ تَعْقِلُونَ
اى اهل ايمان ! از غير خودتان براى خود محرم راز نگيريد ؛ آنان از هيچ توطئه و فسادى درباره شما كوتاهى نمىكنند ؛ شدت گرفتارى و رنج و زيان شما را دوست دارند ؛ تحقيقاً دشمنى [ با اسلام و مسلمانان ] از لابلاى سخنانشان پديدار است و آنچه سينههايشان [ از كينه و نفرت ] پنهان مىدارد بزرگتر است . ما نشانهها [ ىِ دشمنى و كينه آنان ] را اگر می انديشيد براى شما روشن ساختيم
توضیح و پیام ها
شیطان را نباید تنها موجودی از طایفه ی جن دانست که دیده نمی شود؛ بلکه شیطان در اصطاح قرآن به هر فردی گفته می شود که دیگران را از راه حق و جاده ی مستقیم بندگی باز بدارد. بر این اساس، بسیاری از متکبران و زورگویان عالم، ذاتی شیطانی و پلید دارند.
حق حضرت نوح (ع) بر گردن شیطان!!
هنگامی که نوح قوم خود را نفرین کرد و هلاکت آنها را از خدا خواست(وطوفان همه را در هم کوبید)ابلیس نزد او آمد و گفت:توحقی بر گردن من داری که من میخواهم آن را تلافی کنم!!!
نوح (در تعجب فرو رفت) گفت: بسیار بر من گران است که حقی بر تو داشته باشم، چه حقی؟!!
گفت همان نفرینی که درباره قومت کردی و آنها را غرق نمودی، و احدی باقی نماند که من او را گمراه یازم، من تا مدتی راحتم، تا زمانی که نسل دیگری بپاخیزند و من به گمراه ساختن آنها مشغول شوم.
نوح (با اینکه حداکثر کوشش را برای هدایت قوم خود کرده بود، در عین حال ناراحت شد و)به ابلیس گفت: حالا چه جبرانی می خواهی بکنی؟
گفت: در سه موقع به یاد من باش!که من نزدیکترین فاصله را به بندگان در این سه موقع دارم:
هنگامی که خشم تو را فرا میگیرد به یاد من باش!
هنگامیکه میان دو نفر قضاوت میکنی به یاد من باش!
و هنگامی که با زن بیگانه ای تنها هستی و هیچکس در آنجا نیست باز به یاد من باش
تفسیر نمونه جلد ۶، ص۱۴۲
2شرط مهم برای نزول برکات در زندگی
رحمت حق تعالی همچون بارانی است که دائماً بر عالم هستی می بارد و زمین تشنه ی موجودات را سیراب می سازد.
خداوند متعال در قرآن کریم بارها و بارها خودش را برای بندگانش ، ارحم الراحمین معرفی کرده است. رحمتی که تمام عالم وجود را دربر گرفته است: (وَ رَحْمَتِی وَسِعَتْ كُلَّ شَیْ ءٍ)(1) «اما رحمت من همه چیز را در برگرفته است»
رحمت حق تعالی همچون بارانی است که دائما بر عالم هستی می بارد و زمین تشنه ی موجودات را سیراب می سازد.
باران در باریدن فرقی میان زمین سخت و سنگلاخی و زمینی که به راحتی آب راجذب می کند نمی گذارد ولی تاثیر بارش باران در هرکدام متفاوت است. زمین سفت و سخت به علت نفوذ ناپذیری، باران را در درون خود جای نمی دهد و تشنه خواهد ماند ولی زمین نرم ، حاصلخیز و سرسبز می شود.
چرا سوره توبه بسم الله ندارد؟
پاسخ این سوال را چگونگی شروع این سوره به ما میدهد، زیرا این سوره در واقع با اعلان جنگ با دشمنان پیمان شکن، و اظهار برائت و بیزاری و پیش گرفتن یک روش محکم و سخت در مقابل آنان آغاز شده است، و روشنگر خشم خداوند نسبت به این گروه است و با بسم الله الرحمن الرحیم که نشانه صلح و دوستی و محبت و بیان کننده صفت رحمانیت و رحیمیت خداست، تناسب ندارد.
مرحوم طبرسی از امام علی (ع) چنین نقل میکند:” لم تنزل بسم الله الرحمن الرحیم علی راس سوره برائه، لان بسم الله للامان و الرحمه و نزلت برائه لرفع الامان والسیف فیه!”
گروهی نیز معتقدند چون این سوره در حقیقت دنباله سوره انفال است، زیرا در سوره انفال پیرامون پیمانها سخن گفته شده، لذابسم الله در میان این دو ذکر نشده است.
مرحوم طبرسی از امام صادق(ع) چنین نقل میکند که فرمود: “النفال و برائه واحده.”
و هیچ مانعی ندارد که علت ترک بسم الله هردو موضوع باشد، که به یکی در روایات نخست و به دیگری در روایات دوم اشاره شده است.
تفسیرنمونه، جلد هفتم،ص۲۷۳
شرق و غرب در قرآن به چه معناست؟
شرق و غرب در قرآن به چه معناست؟ آيا در قرآن از جهات چهارگانه نامبرده شده؟
در قرآن كريم، در مناسبتهاي مختلف به واژه «مشرق» و «مغرب» به صورت مفرد، تثنيه و جمع اشاره شده است كه به معناي جهت جغرافيايي آمده است از جمله:
1. مشرق و مغرب به معناي جهت جغرافيايي (شرق و غرب)، چنانكه قرآن كريم ميفرمايد: [1]«ولله المشرق و المغرب فاينما تولوا فثم وجه الله ان الله واسع عليم» «مشرق و مغرب از آن خداست و به هر طرف رو كنيد، خدا آنجاست، خداوند بينياز و داناست» از آيه مذكور برميآيد كه خداوند در همه جهات حاضر و ناظر است و موجودي مادي نيست كه متعلق به يك جهت ويژه، باشد بلكه او درتمام جهات وجود دارد.[2] و منظور از «مشرق» و «مغرب» جهات ششگانه است و خداوند متعال در همهجا و در تمام جهات وجود دارد و تمام جهات هستي در تسلط قدرت اوست.
کتابی که هردعایی که بخواهیددرآن است...
یکی از شاگردان آقای بهجت می گوید:
در مشهد خدمت آقا بودیم که از حیاط حرم امام رضا(ع) خارج شدیم، آقا فرمودند:
یک کتاب است که هر نوع دعایی که شما بخواهید در آن وجود دارد و برای هر کاری، دعای مخصوص به خودش را بیان کرده است.
من هم کنجکاو شدم و خیلی سریع قلم و کاغذ را آماده کردم و خواستم نام کتاب را یادداشت کنم تا یادم نرود.
از ایشان پرسیدم:آقا! اسم آن کتاب چیست؟
فرمودند:"قرآن”
پرده نشین ص58
سنگهایی که ازآنها برای ساختن اهرام درمصراستفاده می شده
برای دانشمندان غربی روشن گردیده سنگهایی
که ازآنها برای ساختن اهرام درمصراستفاده می
شده فقط ازجنس گل بوده است واین
دانشمندان تصورمی کنند که این کشف علمی
اختصاص به آنان دارد ، درحالیکه قرآن کریم در14
قرن پیش دراین کشف ازآنان سبقت گرفته
است …!
پژوهشگران فرانسوی وآمریکایی تاکید دارند که
سنگهای غول پیکری که فراعنه برای ساخت
اهرام استفاده می کردند فقط از گل ساخته
شده اند که تحت حرارت بالا قرارمی گرفتند ؛
قرآن و بهداشت روان انسان
برخى از آيات قرآن حاوى دستورات و سفارش هايى در زمينه عقايد، اخلاق، عبادات و … است كه در آرامش روانى و تعادل روحى انسان تأثير مثبت دارد و نتيجه آنها سلامت روانى انسان است. چرا كه موجب رفع اضطرابها و نگرانی هاى بشر می شود. و به اصطلاح او را شفاء می دهد. «1»
اين مطلب از سه جهت قابل بحث و بررسى و اثبات است. نخست از جهت آياتى كه در خود قرآن وجود دارد و آن را «شفاء» می خواند و دوم از جهت تاريخى و تأثير شفابخشى قرآن در جامعه بشرى و سوم از جهت علوم پزشكى كه اين تأثيرات را تأييد می كند. ما اين مطلب را به صورت مختصر بيان می كنيم و مورد بررسى قرار می دهيم:
آيات قرآن در مورد شفابخشى آن:
در اين مورد به چند آيه استدلال شده است:
«وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ وَ لا يَزِيدُ الظَّالِمِينَ إِلَّا خَساراً «2» «قرآن را نازل می كنيم كه شفاء و رحمت براى مؤمنان است و ستمگران را جز خسران (و زيان) نمی افزايد.»
«قَدْ جاءَتْكُمْ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَ شِفاءٌ لِما فِي الصُّدُورِ «3» «بتحقيق از سوى پروردگارتان اندرز و شفا دهنده دلها نازل شد.»
«قُلْ هُوَ لِلَّذِينَ آمَنُوا هُدىً وَ شِفاءٌ «4» «بگو اين قرآن براى مؤمنان مايه هدايت و شفاء است.»
نكات تفسيرى:
1. واژه «من» در «من القرآن» ممكن است بيانيه باشد چرا كه همه آيات قرآن شفا است ولى برخى احتمال داده اند براى تبعيض باشد و اشاره به نزول تدريجى قرآن باشد يعنى: ما قرآن را نازل می كنيم و هر بخشى از آن كه نازل می شود به تنهائى مايه شفا و رحمت است. «5»
سدرة المنتهی چیست؟
سدرة المنتهی چیست؟ آیا بالای آسمان و زمین هفتم قرار دارد؟
کلمه سدر به معنای جنس درخت سدر و کلمه سدرة به معنای یک درخت سدر است و کلمه منتهی –گویا- نام مکانی است و شاید مراد از آن منتهای آسمانها باشد به دلیل اینکه می فرماید:
جنة المأوی پهلوی آن است و ما می دانیم که جنت مأوی در آسمانها است چون در آیه ای فرموده است: “و فی السماء رزقکم و ما توعدون(1)” هم رزق شما در آسمان است و هم آن بهشتی که وعده داده شده اید.
گوشه ای از فضیلت و خواص سوره یس
از رسول گرامی اسلام روایت شده قرائت کننده
این سوره نزد خداوند شریف خوانده می شود و
این سوره برای قاری خود شفاعت می کند.
در روایتی دیگر از ایشان آمده: سوره «یس» در
تورات «معمّه: شامل شونده» نام دارد چون خیر
دنیا و آخرت را شامل حال قرائت کننده خود می
کند و بلاهای دنیا و سختی های آخرت را از او
دور می کند.
آیا اسم اعظم درسوره فاتحه قراردارد؟
آیت الله بهجت رضوان الله علیه:
روایت دارد که اسم اعظم در سوره ی فاتحه متفرق می باشد. اگر کسی فاتحه را به این نیت بخواند مثل این است که اسم اعظم را هم می داند .
کسی که حاجتی داشته باشد و اسم اعظم را قصد بکند ، می تواند همین فاتحه که این همه آثار دارد بخواند.
این بخاطر جمعیت (جامع بودن) آن است که تلخص تمام قرآن است . در روایت آمده : « کُلُّ ما فِی القرآنِ فِی الفاتِحةِ»
صدای سخن عشق؛ حکمت ها و حکایت های نماز از زبان آیت الله بهجت؛ ص 35
ماده موجودات از چیست؟
امام صادق"ع” به جابر بن حیان علم ماده را آموزش داد. آنگاه به او فرمود:
ای جابر! اگر من تو را لایق و سزاوار نمی دانستم این علم رابه تونمی آموختم.
منظور از کرسی در آیه آیت الکرسی چیست؟
به مناسبت وجود کلمه (کرسی)در آیه ، رسول اکرم(ص) این آیه را (آیه الکرسی) نامید.در روایات شیعه وسنی آمده است که این آیه به منزله قله قرآن است و بزرگترین مقام را در میان آیات دارد.
منظور از کرسی چیست؟
(کرسی) از نظر ریشه لغوی از “کرس “گرفته شده که به معنی اصل و اساس میباشد و گاهی نیز به هرچیزی که به هم پیوسته و ترکیب شده است گفته میشود، به همین جهت به تخت های کوتاه “کرسی” می گویند.
از آنجا که استاد و معلم بر کرسی مینشیند گاهی کلمه کرسی کنایه از علم میباشد و نظر به اینکه کرسی تحت اختیار و زیر سیطره انسان است گاهی کنایه ازحکومت و قدرت وفرمانروایی بر منطقه ای به کار میرود.
کلمه کرسی در این آیه میتواند به چند معنی باشد:
الف:منطقه قلمرو و حکومت
ب:منطقه نفوذ علم
ج:موجودی وسیع تر از آسمان ها و زمین
البته ناگفته نماند تفسیرهای بالا از کلمه کرسی منافاتی با هم ندارد…
در این آیه، شانزده مرتبه نام خداوند و صفات او مطرح شده است. به همین سبب آیه الکرسی را شعار و پیام توحید دانسته اند. هرچند در قرآن بارها شعار توحید با بیانات گوناگون مطرح شده است، ولی در هیچکدام آنها مثل آیه الکرسی در کنار شعار توحید، صفات خداوند مطرح نشده است.
برای توضیحات کامل صفات رجوع شود به تفسیر نمونه،ج2 صفحات ۲۶۰-۲۷۵
حق حضرت نوح (ع) بر گردن شیطان!!
هنگامی که نوح قوم خود را نفرین کرد و هلاکت آنها را از خدا خواست(وطوفان همه را در هم کوبید)ابلیس نزد او آمد و گفت:توحقی بر گردن من داری که من میخواهم آن را تلافی کنم!!!
نوح (در تعجب فرو رفت) گفت: بسیار بر من گران است که حقی بر تو داشته باشم، چه حقی؟!!
گفت همان نفرینی که درباره قومت کردی و آنها را غرق نمودی، و احدی باقی نماند که من او را گمراه یازم، من تا مدتی راحتم، تا زمانی که نسل دیگری بپاخیزند و من به گمراه ساختن آنها مشغول شوم.
نوح (با اینکه حداکثر کوشش را برای هدایت قوم خود کرده بود، در عین حال ناراحت شد و)به ابلیس گفت: حالا چه جبرانی می خواهی بکنی؟
گفت: در سه موقع به یاد من باش!که من نزدیکترین فاصله را به بندگان در این سه موقع دارم:
هنگامی که خشم تو را فرا میگیرد به یاد من باش!
هنگامیکه میان دو نفر قضاوت میکنی به یاد من باش!
و هنگامی که با زن بیگانه ای تنها هستی و هیچکس در آنجا نیست باز به یاد من باش!
منبع:
تفسیر نمونه جلد ۶، ص۱۴۲
آيا طوفان نوح همه عالم را فراگرفت؟
پيش از ورود به جواب سؤال لازم به ذكر است همچنان كه از آيات قرآن فهميده ميشود و نيز از كلمه قوم نوح مردمي كه حضرت نوح به سوي آنها مبعوث شد مردمي محدود بودند و در منطقه محدودي كه به احتمال قوي در محدوده عراق فعلي بوده، زندگي ميكردند و با توجه به ظاهر آيات قرآن و روايات اين مردم تنها مردم روي زمين در آن روز بودند، يعني مردم روي زمين فقط در اين نقطه سكونت داشتند.
چنان كه در رواياتي آمده كه بعد از فروكش كردن طوفان، فرزندان حضرت نوح به سرزمينهاي مختلف پراكنده شدند و اقوام روي زمين از آنها پديد آمدند.[1]
تابوت عهد چیست؟
صندوق حضرت موسي ـ عليه السّلام ـ و يا تابوت و يا به عبارتي ديگر صندوق عهد، صندوقي بوده است كه در نزد قوم يهود بسيار محترم بوده است. در روايات آمده است كه اين صندوق، همان جعبهاي است كه مادر حضرت موسي ـ عليه السّلام ـ او را در آن گذاشت، كه به آن اشاره خواهد شد. علاوه بر اينكه طبق آيه 248 سورة بقره يادگارهاي خاندان موسي و هارون در اين صندوق بوده است.
خداوند متعال ميفرمايد: «و پيامبر آنها به آنها گفت كه نشانه حكومت او اين است كه صندوق عهد به سوي شما خواهد آمد، همان صندوقي كه يادگارهاي خاندان موسي و هارون در آن است. در حالي كه فرشتگان آن را حمل ميكنند. در اين موضوع نشانه روشني براي شما است اگر ايمان داشته باشيد.»[1]
در رابطه با اين صندوق در تفاسير مختلف مطالب گوناگوني ذكر شده است.
دو حجاب بزرگ غفلت از نعمتهای خداوند:
دو حجاب بزرگ: کثرت نعمت و عادت به آن
علّت این که ما انسانها از این نعمت هاى بزرگ
خداوند غافلیم و بر این ظرافتهاى خلقت اندیشه
و تفکّر نمى کنیم دو چیز است: اوّل، حجاب
کثرت نعمت. فراوانى نعمتها باعث مى شود که
هیچ نعمتى به چشم انسان نیاید و به آن
نیندیشد. امّا اگر به عنوان مثال همین پشه ـ که
همگان آن را موجود بى ارزش و مزاحمى
مىدانند ـ به تعدادى کم و اندک وجود مى
داشت و به دست دانشمندان مى افتاد، آن
وقت آن را موجودى ارزشمند و شایسته
مطالعات علمى مى شناختند. دوّم، حجاب
عادت. مثلا چشم یکى از نشانه هاى بزرگ
خلقت و آفرینش است; امّا هرگز به آن نمى
اندیشیم! یا گوش انسان گیرنده قوى و ظریف و
عجیبى است; ولى چون به وجود آنها و استفاده
از آن عادت کرده ایم قدر و ارزش آنها را
نمىدانیم. در حالى که اگر دقّت کنیم نه تنها
این اعضا، بلکه همه چیز این عالم عجیب است
و همه، اسرار توحید و دلایل عظمت خدا را بیان
مى کنند.
آیة اللّه العظمى مکارم شیرازى(مدّظلّه)؛ امثال القرآن؛ص25