اثبات صانع
حكيمى را پرسيدند: چه دليلى بر وجود خدا دارى ؟
گفت : دليل هستى خداوند، دليل هستى من است . زيرا اگر هستى من از من باشد، از دو حال بيرون نيست .
يا من خود را ايجاد كرده ام وقتى بوده ام ، كه اين تحصيل حاصل و محال است .
يا من خود را بوجود آورده ام زمانى كه نبوده ام ، اين نيز ممكن نيست ، چون از نيست ، هست كردن ممتنع باشد.
پس بى شك مرا كسى آفريده و هستى بخشيده كه عدم و نيستى بر او محال است .
سه چیزی که بنده را به رضوان خدا می رساند....
حضرت علی (علیه السلام ):
ثَلاثٌ يَبْلُغْنَ بِالْعَبْدِ رِضْوانَ اللهِ: كَثْرَةُ الإِسْتِغْفارِ ، وَ خَفْضُ الجانِبِ ، وَ كَثْرهُ الصَّدَقَةِ .
سه چيز است كه بنده را به رضوان و خشنودى خدا مى رساند :
زياد استغفار كردن .
فروتن و نرم خوى بودن .
زياد صدقه دادن .
مستدرک سفینه البحار ج7ص601
عروس بی حجاب
عروس بی حجاب
یه موتور گازی داشت که هر روز صبح و عصر سوارش می شد و باش میومد مدرسه و برمی گشت . یه روز عصر که پشت همین موتور نشسته بود و میرفت!
رسید به چراغ قرمزترمز زد و ایستاد یه نگاه به دور و برش کرد و موتور رو زد رو جک و رفت بالای موتور و فریاد زد:
الله اکبر و الله اکبر …
نه وقت اذان ظهر بود نه اذان مغرب! اشهد ان لا اله الا الله …!
هر کی آقا مجید و نمیشناخت غش غش میخندید و متلک مینداخت و هرکیم می شناخت مات و مبهوت نگاهش می کرد .
که این مجید چش شده ؟
قاطی کرده چرا؟ خلاصه چراغ شبز شدوماشینا راه افتادن و رفتن .
آشناها اومدن سراغ مجید که آقا مجید؟؟؟
چطو شد یهو حالتون خوب بود که مجید یه نگاهی به رفقاش انداخت وگفت: مگه متوجه ندیدید؟ پشت چراغ قرمز یه ماشین عروسی بود!که عروس توش بی حجاب نشسته بود و آدمای دورش نگاهش می کردن من دیدم تو روز روشن جلو چشم امام زمان داره گناه می شه به خودم گفتم چکار کنم که این حواسشون از اون خانم پرت شه دیدم این بهترین کاره ! همین
شهید مجید زین الدین
درمحضراستاد
درمحضراستاد
جهان منتظر خودِ حضرت نیست، منتظر مدعیان ولایتمداری حضرت است. حضرت در آن توقیع شریفه تصریح فرمودهاند:
«وَ لَوْ أَنَ أَشْیَاعَنَا وَفَّقَهُمْ اللَّهُ لِطَاعَتِهِ عَلَى اجْتِمَاعٍ مِنَ الْقُلُوبِ فِی الْوَفَاءِ بِالْعَهْدِ عَلَیْهِمْ لَمَا تَأَخَّرَ عَنْهُمُ الْیُمْنُ بِلِقَائِنَا وَ لَتَعَجَّلَتْ لَهُمُ السَّعَادَةُ بِمُشَاهَدَتِنَا»
(احتجاج/2/499)
اگر شیعیان ما جمع شوند و به عهدی که ما به گردن آنها داریم وفا کنند، مژدۀ ملاقات ما به تأخیر نخواهد افتاد و به سرعت سعادت مشاهدۀ ما نصیبشان میشود.
بحث «آمادگی عموم مردم» هم نیست که بگوییم: اگر مردم آمادگی داشته باشند، امام زمان(ع) تشریف میآورد! «مؤمنین» به همراه «امام مؤمنین» همه خدمتگزاران مردم هستند؛ چه خدمت مادی و چه خدمت معنوی. مردم اگر معنویتشان ضعیف است چقدر تقصیر دارند؟یا قدرتها و زورگویان نمیگذارند و یا از مؤمنینی که مدعی و پیشتاز این راه هستند، چیزی به مردم نرسیده است.
ابراهیم هادی....
ابراهیم هادی….
در یڪی از دفعاتی ڪه ابراهیم براے مرخصی به تهران میآید، پدر یڪی از دختران محل ڪه آرزو داشت وی را داماد خود ڪند، دست او را میگیرد و بہ زور بہ خانهاش میبرد و از آن طرف عاقد را هم خبر میڪند. خانواده ابراهیم را هم بہ خانه دعوت میڪند.
ابراهیم در اتاق دیگری نشسته بود. وقتی پدر دختر با خانواده شهید صحبت میڪند و بہ سراغ ابراهیم مے روند، میبینند ڪه ابراهیم در اتاق پشتی حضور ندارد.
این در حالی بود ڪه اگر وی میخواست خارج شود، تنها راه خروج از جلوی دیدگان دیگران بود.
خانواده ابراهیم وقتی بہ سمت منزل برمیگردند، میبینند ڪه ابراهیم با لبخند جلوی درب منزل ایستاده است. همگی تعجب میڪنند و میپرسند ڪه چطور از منزل پدر دختر خارج شده ڪه آنها او را ندیدهاند.
میگوید «وَجَعَلْنَا مِن بَیْنِ أَیْدِیهِمْ سَدًّا وَمِنْ خَلْفِهِمْ سَدًّا فَأَغْشَیْنَاهُمْ فَهُمْ لاَ یُبْصِرُونَ» خواندم و خارج شد. نمیخواهم چشمی در گوشه خانہ و در انتظار من گریان باشد.
بوسیدن فرزند
قال الصادق عَلَيْهِ السَّلامُ:اَكثِرُوا مِنْ قُبْلَةِ اَوْلادِكُمْ فَاِنَّ لَكُمْ بِكُلِّ قُبْلَةٍ دَرَجَةً
امام صادق عليه السلام:فرزندان خودرا بسيارببوسيدکه برای شمادرهربوسه درجه ای است .
«بحار الانوار، ج101، ص92»
دعایی مجرب برای محافظت (دعای صبح و شام)
دعایی مجرب برای محافظت (دعای صبح و شام)
رسول گرامی اسلام فرمودند: هرکس این دعا را در هر صبح و شام بخواند موکل فرماید حق تعالی به او چهار فرشته را که او را حفظ کنند از پیش رو و از پشت سر و از طرف راست و از طرفش و در امان خداوند عزوجل است و اگر سعی کنند خلایق از جن و انس که به او ضرر برسانند نتوانند.
بسم الله الرحمن الرحیم؛ بسم اللهِ خَیرِ الاَسماءِ بسم اللهِ رَبِّ الارضِ و السّماءِ بسم الله لا یَضُرُّ مَعَ اسمِهِ سمٌّ وَلا داءٌ بسم اللهِ اَصبَحتُ وَعلی اللهِ تَوَکّلتُ بسم اللهِ عَلی قَلبی وَ نَفسی بسم اللهِ عَلی دینی وَ عَقلی بسم اللهِ عَلی اَهلی و مالی بسم اللهَ عَلی ما اعطانی رَبّی بسم اللهِ الذی لا یَضُرُّ مَعَ اسمِهِ شیءٌ فی الارضِ وَ لا فی السماءِ و هو السمیع العلیم. اللهُ اللهُ رَبّی لا اُشرِکُ بهِ شیئاً اللهُ اکبر وَ اَعَزُّ وَ اَجَلُّ ممّا اخافُ وَ اَحذَرُ عَزَّ جارُکَ وَ جَلَّ ثَناؤکَ وَ لا اِلهَ غَیرُک اللّهمَّ انی اعوذُ بِکَ مِن شَرِّ نفسی وَ مِن شَرِّ کُلِّ سُلطانٍ شدیدٍ وَ مِن شَرِّ کُلِّ شَیطانٍ مَریدٍ وَ مِن شَرِّ کُلِّ جَبّارٍ عنیدٍ وَ مِن شَرِّ کُلّ قضاءِ السّوءِ وَ مِن کُلّ دابَّـةٍ اَنتَ آخِذ ٌبناصِیتها اِنّکَ علی صراطٍ مستقیمٍ وَ انتَ علی کُلِّ شیءٍ حفیظٌ. اِنَّ وَلیّیَ اللهُ الذی نَزّلَ الکتابَ وَ هُوَ یَتولّیَ الصالحینَ فَاِن تَوَلّوا فَقُل حَسبیَ اللهُ لا اله الا هُوَ علیه تَوَکّلتُ وَ هُوَ رَبُّ العرشِ العظیم.
باقیات الصالحات ؛ حاج شیخ عباس قمی
پوشـش مـــادر در مقابـل کودکـــ در منـــزل
پوشـش مـــادر در مقابـل کودکـــ در منـــزل
چشم و گوش کودک، چون دریچهای باز است میبیند ذهن کودک چون دوربین عکاسی است، که هر چه میبیند در آن منعکس شده و ثبت میگردد.[۱]
بنابراین رفتار والدین بخصوص مادر تأثیر فراوانی بر روی کودکان دارد. کودک از مصالح و مفاسد امور اطلاعی ندارد و نمیتواند در کارهایش هدفگیری درستی داشته باشد، لذا تمام توجهاش به پدر و مادر و اطرافیان است، اعمال و حرکات آنها را مشاهده مینماید و از آنان تقلید میکند.[۲]
کودک شکل پوشش مادر را تقلید میکند اگر مادر همیشه با پوشش مناسب در مقابل فرزندان خود ظاهر شده باشد. کودک هم سعی میکند همان پوشش را از مادر تقلید کند. و در دوران نوجوانی که نوبت به انتخاب میرسد سعی میکند با مادر همانندسازی کند و همان شیوه مادر را برای خود انتخاب کند.
امام صادق ـ علیه السّلام ـ میفرماید: در حالی که کودکی در خانه هست نباید مرد با همسرش جمع شود چون دیدن این منظره بوسیله کودک باعث میشود که کودک در بزرگسالی زناکار شود
یکی از اشتباهات بعضی والدین این است که تصور میکنند بچهها چیزی نمیفهمند لذا با پوشش نامناسب در جلو فرزندان خود ظاهر میشوند. غافل از اینکه کودک آنچه را میبیند در حافظه خود ضبط کرده و روزی نمونه آن را از خود بروز خواهد داد.
امام باقر ـ علیه السّلام ـ فرمود: بپرهیزید از اینکه در حالی عمل زناشوئی را انجام دهید که کودکی بتواند شما را ببیند و وضعیت شما را توصیف کند.[۳]
در حدیثی دیگر از امام صادق ـ علیه السّلام ـ میفرماید: در حالی که کودکی در خانه هست نباید مرد با همسرش جمع شود چون دیدن این منظره بوسیله کودک باعث میشود که کودک در بزرگسالی زناکار شود.[۴]
پی نوشت
1.فرهادیان، رضا، آنچه والدین و مربیان باید بدانند، رئوف، قم، 1370، ص 38.
2.همان.
3.حر عاملی، محمدحسن، وسائل الشیعه، ج 14، ص 94.
4_فیض کاشانی، ملا محسن، من لایحضره الفقیه، ج 3، ، ص 275.
در محضراستاد
در محضراستاد
اگر انسان با ملكوت و عالم فرشتگان و عالم اله و با خداي خود همنشين باشد نفس او الهي و فرشته خوي مي گردد و قدسي و ملكوتي ميشود ريشه اين چيست؟
مراقبت است و كارهاي ديگر مثل طهارت ، نماز ، روزه و غيره ، همه اين تخم سعادت را ميپرورانند تا شجره ي طوبي شود .
بايد اين شجره را بپرورانيد و به فعليت برسانيد كه اين شجره ابدي است و از بين رفتني نيست و خشك نمي شود و ضايع نمي گردد، اینجا شيخ ميفرمايد ؛ افرادي در نشئه دنيا در ميان خلق هستند ، كه در عالم جبروت فرو رفته اند . در عين حال كه هستند گويا نيستند !
هرگز ميان حاضر و غايب شنيده اي
من در ميان جمع و دلم جاي ديگر است.
علامه حسن زاده ی آملی حفظه الله
عفّت، فرهنگ خاندان نبوّت
عفّت، فرهنگ خاندان نبوّت
وصلت دو جوان در خانواده شعیب (علیه السلام) به سادگی صورت گرفت و بدون هیچگونه مانعی ـ پس از انقضای تعهد ـ زوج جوان راهی شدند. موسی(علیه السلام) به مشیت خدا در خانه فرعون زیست و به دست همسر مؤمنه او ـ آسیه ـ پرورش یافت و جوانی نیرومند و غیور بار آمد.او به مظلومیت تعدادی انسانهای مستضعف بدست قبطیان میاندیشید و همواره به حمایت و دفاع از ستمدیدگان برخاست تا آنجا که یکی از قبطیان را به هلاکت رساند. مردی از دور رس شهر با سرعت آمد و گفت:«ای موسی مردم نقشه قتل تو را میکشند از شهر بیرون برو که من خیرخواه تو هستم».
موسی(علیه السلام) نگران و با بیم و امید و دعاگویان از شهر خارج شد:«پروردگارا! مرا از چنگ ستمگران رهایی بخش».
موسی (علیه السلام) در حالی که رو به سوی مدین کرده بود، گفت:«خداوندا مرا به راه راست هدایت خواهد فرمود».
او بر سر چاهی رسید و فوجی از مردم را دید که رمهها و گوسفندهایشان را آب میدادند و دو بانویی را دید که کناری ایستادهاند.با همان احساس حمایت از مظلوم، از حال آنان جویا شد.گفتند:«پدر ما سالخورده است و ما میخواهیم روستاییان و مردان ، از کنار چاه دور شوند و آنگاه ما گوسفندانمان را سیراب کنیم».
دانلودرساله ی ذهبیّه (طب) امام رضا (ع)
رساله ی ذهبیّه یا مذهّبه، نوشتاری در دانش پزشكی و منسوب به امام رضا علیه السلام است.
چگونگی نگارش کتاب
آوردهاند كه در نیشابور، در نشستی علمی در حضور مأمون و با شرکت پزشكان و فیلسوفان برجسته و نامور آن روزگار، نظیر یوحنّا بن ماسویه، جبرئیل بن بختیشوع، صالح بن بهلة هندی و تنی چند از دانشمندان و اهل نظر، سخن از طبّ و تندرستی و تدبیر خوردنیها و آشامیدنیها به میان آمد و درباره آن به بحث و نظر نشستند و از چگونگی تكوین و ساختار بدن انسان و طبایع چهارگانه متضاد در آن و سود و زیان غذاها سخن راندند. در این میان، ابوالحسن علی بن موسی الرضا علیه السلام ساكت نشسته بود. مأمون از ایشان خواست كه وارد گفتگو شود و درباره موضوع بحث سخن بگوید.
امام رضا علیه السلام فرمود: من در این باره تجربیاتی دارم كه درستی آن را با آزمایش، گذشت زمان و بهرهمندی از دانش گذشتگان دریافتهام كه عذری برای ندانستن و وانهادن این تجربیات وجود ندارد.
امام رضا علیه السلام در ادامه میافزاید: آن مطالب را همراه برخی دیگر از نكتههای مربوط به آن _ كه آگاهی از آن مورد نیاز است _ مکتوب خواهم كرد.
آوردهاند که مأمون در آن روز عازم بلخ بود و شتابان بدان دیار رفت و امام علیه السلام در نیشابور ماند. آنگاه، مأمون از بلخ نامهای به امام نوشت و از ایشان خواست كه به وعدهاش عمل كند. امام رضا علیه السلام پس از دریافت نامه، رسالهای در این باره نگاشت كه متن كامل آن در جلد ۵۹ بحارالأنوار همراه با شرح و توضیح علامه مجلسی آمده است.
امتحان شفاهی
امتحان شفاهی
روزى امام صادق عليه السلام خطاب به شاگردانش فرمود: تاكنون چه چيزى از من آموخته ايد؟
يكى از شاگردان : هشت مسئله آموخته ام .(1)
امام صادق عليه السلام : آنها را برايم بيان كن تا بدانم . شاگرد گفت :
1 - ديدم هر محبوبى حبيب خود را هنگام مرگ رها مى كند و از او جدا مى شود، پس همت وسعى خود را مصروف داشتم به چيزى كه از من جدا نگردد و مرا تنها نگذارد، بلكه در تنهائى انيس و مونس من باشد.و آن عمل خير است كه پس از مرگ نيز با من است .
خداوند متعال فرمود: مَن يَعمَل خَيراً يُجزَ بِهِ
امام عليه السلام : احسنت ، آفرين .
2 - گروهى را ديدم كه به حسب و نسب خود فخر مى كنند، و گروهى ديگر به مال و فرزند خود، و حال آنكه اينها فخر ندارد. من فخر عظيم را در كلام خدا ديدم كه فرمود: اِنَّ اَكرَمَكُم عِندَاللهِ اَتقيكُم پس تلاش كردم نزد خدا كريم باشم .
امام عليه السلام : احسنت ، آفرين .
3 - ديدم مردم به لهو و لعب ، و طرب و شادى سرگرم هستند و شنيدم كه خداوند فرمود: واَما مَن خافَ مَقامَ رَبِّهِ وَ نَهَى النَّفسَ عَنِ الهَوى فَإِنَّ الجَنَّةَ هِىَ المَاءوى (2)
هر كس از خداى خويش بر انجام گناه بترسد و نفس خويش را از هوى و هوس باز دارد جايگاه او بهشت است .
بنا بر اين سعى كردم هوى و هوس را از خودم دور كنم ، و بر طاعت و عبادت الهى مداومت ورزم .
امام عليه السلام : احسنت ، آفرين .
رابطه ولایت فقیه با امام زمان
رابطه ولایت فقیه با امام زمان
امام راحل(ره) مگر شب ۲۱ بهمن نفرمودند :
مردم به خیابانها بریزند…
به آقا گفتند :
آقا ارتش با توپ و تانک در خیابانهاست…
آقا با عصبانیت فرمودند :
من که نمیگویم، امام زمان(عج) میفرمایند…
جمله زیبای امام خامنه ای(دامة برکاته) هنوز در گوشمان است که در پاسخ خوشحالی صهیونیستها از رکود توان هسته ای ما که گفته بودند :
ایران تا ۲۵ سال دیگر به بمب هسته ای دست نخواهد یافت، فرمودند :
تا ۲۵ سال دیگر اسرائیلی وجود نخواهد داشت…
در فیلم مستند، سردار حیدر تعریف مینمود :
ما در سوریه بودیم، حافظ اسد(پدر بشار اسد) احوالش بد شد و راهی بیمارستانش نمودند،اخبار بدی از احوالات ایشان دریافت مینمودیم…
معجزه امام محمدباقر(علیه السلام ) بینا کردن کور
معجزه امام محمدباقر(علیه السلام ) بینا کردن کور
ابوبصیر که نابینا بود چنین روایت میکند:
خدمت حضرت امام محمد باقر علیه السلام رسیدم و گفتم:«آیا شما وارث رسول خدا هستید؟»
امام باقر علیه السلام فرمود:« بله.»
گفتم:«آیا رسول خدا وارث انبیاء است و از همه آنچه انبیاء می دانستند، آگاه بود؟»
فرمود:«بله.»
گفتم:« آیا شما قدرت بر زنده کردن مردگان و شفای نابینایان را دارید؟»
امام فرمود:« به اذن خدا، بله.» سپس فرمود:« جلو بیا، ابا محمد!»
من جلو رفتم. امام دست مبارکش را بر صورت و چشمان من کشید و من ناگهان خورشید و آسمان و زمین را دیدم و بینا شدم.
آنگاه امام باقر علیه السلام به من فرمود:«آیا دوست داری به همین حال باشی و روز قیامت مانند همه مردم با تو رفتار شود یا به حالت قبلی و نابینایی بازگردی و در قیامت، اهل بهشت باشی؟»
گفتم:«نه، به همان حال قبلی برمی گردم.»
امام دوباره دستی بر چشم های من کشید و من نابینا شدم.
بحارالانوار، ج 46، ص 237، حدیث 13.
حکمت خدا
حکمت خدا
مردی به پیامبر خدا ،حضرت سلیمان مراجعه کرد و گفت: ای پیامبر میخواهم ، به من زبان یکی از حیوانات را یاد دهی .
حضرت سلیمان گفت : توان تحمل آن را نداری .
اما مرد اصرار کرد.
حضرت سلیمان پرسید : کدام زبان؟
جواب داد زبان گربه ها، چرا که در محله ما فراوان یافت می شوند.
حضرت سلیمان در گوش او دمید و عملا زبان گربه ها را آموخت.
روزی دید دو گربه باهم سخن میگفتند. یکی گفت غذایی نداری که دارم از گرسنگی میمیرم .
دومی گفت نه ، اما در این خانه خروسی هست که فردا میمیرد،آنگاه آن را میخوریم.
مرد شنید و گفت ؛ به خدا نمیگذارم خروسم را بخورید،آنرا خواهم فروخت، و فردا صبح زود آنرا فروخت گربه آمد و از دیگری پرسید: آیا خروس مرد؟ گفت نه،صاحبش فروختش، اما،گوسفند نر آنها خواهد مرد و آن را خواهیم خورد.
صاحب منزل باز هم شنید و رفت گوسفند را فروخت.
گربه گرسنه آمد و پرسید:
ایا گوسفند مرد ؟
گفت : نه! صاحبش آن را فروخت.
اما صاحب خانه خواهد مرد، و غذایی برای تسلی دهندگان خواهند گذاشت و ما هم از آن میخوریم!
مرد شنید و به شدت برآشفت نزد پیامبر رفت و گفت گربه ها میگویند امروز خواهم مرد!
خواهش میکنم کاری بکن !
پیامبر پاسخ داد:
خداوند خروس را فدای تو کرد اماآنرا فروختی،پس گوسفند رافدای تو کرد آن را هم فروختی ،پس خود را برای وصیت و کفن و دفن آماده کن!
تاریخچه سقاخانه اسماعیل طلا
تاریخچه سقاخانه اسماعیل طلا
سقاخانه معمولاً ظروف سنگی بزرگی بودکه آب آشامیدنی رادرآنها میریختند و پیالههایی را با زنجیر به آن میبستند.
از میان سقاخانههایی که وجود دارد، سقاخانه «اسماعیل طلا»ی صحن کهنه حرم رضوی یکی از معروفترین و قدیمیترین آنهاست.
سنگ بنای این سقاخانه را نادرشاه افشار گذاشت و یکی از فرماندهان فتحعلیشاه، بهای روکش طلای آن را مهیا کرد.
ماجرای سقاخانه حرم مطهر از آنجا آغاز میشود که بین سالهای ۱۱۴۴ تا ۱۱۴۵ه.ق به دستور نادرشاه افشار، سنگابی یکپارچه از سنگ مرمر در صحن عتیق نصب شد. این سنگاب را که از جنگ هرات به غنیمت گرفته شده بود، در کنار جوی آبی که از چشمه گیلاس (گلسب) تا صحن حرم کشیده شده بود، نصب کردند تا مردم برای رفع تشنگی از آب درون آن که سه کُر گنجایش داشت، استفاده کنند.
اسماعیل طلا کیست؟
من یک دختر مسلمانم
نقش تربیتی خانواده در تحکیم حجاب فرزندان
مادر به عنوان الگوی عملی و تأثیرگذار، روی شخصیت و طرز تفکر فرزندان به ویژه دختران نقش نمادین دارد و رفتار، کردار و پندار او مستقیما در فرایند رشد و تکوین، تعیین کننده است. در جوامع اسلامی که حتی مردان بزرگ از دامن آنان به معراج می روند. زن جایگاه والایی در توسعه و ترویج فرهنگ اسلامی دارد. امام صادق (علیه السلام) مي فرمايند: «خوش بخت كسي است كه مادرش داراي گوهر گران بهاي عفت باشد».(1)
امام خميني (ره)، نيز درخصوص ميزان نفوذ و تأثير تربيتي مادران در شخصيت كودكان ميفرمود: «سعادت بچه ها از دامن مادر شروع مي شود. آن قدري كه اخلاق مادر در بچه و كودك نورس تأثير دارد و به او منتقل مي شود، از ديگران عملي نيست. مادرها مبداء خيرات هستند و اگر خداي نخواسته مادراني باشند كه بچه ها را بد تربيت كنند، مبدأ شرورند. يك مادر ممكن است يك بچه را خوب تربيت كند و آن بچه، يك امّت را نجات بدهد و ممكن است بد تربيت كند و موجب هلاكت امّت بشود».
این مجال به دنبال تبیین نقش تربیتی مادران، در ترویج فرهنگ حجاب و عفاف از طریق تحکیم این ارزش والای اسلامی و ایرانی در بین دختران این- مادران نسلهای آتی - است.(2)
من یک دختر مسلمانم
دختران مومن سه ویژگے دارند :
متـــــکبر ،بـــــخیل و تـــــرسو هستند !
ﺍمیرالمؤمنین ﻋلے (علیه السلام) مے ﻓﺮﻣﺎﯾﻨﺪ :
ﺯﻧﺎﻥ ﻭ ﺩﺧﺘﺮﺍﻥ ﻣﻮﻣﻦ ﺑﺎﯾﺪ ﺍﯾﻦ ﺳﻪ ﺻﻔﺖ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺑﺮﺍے ﻣﺮﺩﺍﻥ ﺑﺪ ﺍﺳﺖ ، ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ …
ﺍﻣﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻣﺘﮑﺒﺮ ﺑﺎﺷﻨﺪ :
ﯾﻌﻨے ﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﻧﺎﻣﺤﺮﻡ ﺑﺎ ﻗﺎﻃﻌﯿﺖ ﻭ ﺗﺮﺷﺮﻭیےﺻﺤﺒﺖ ﮐﻨﻨﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺣﺮﻑ ﺯﺩﻥ ﺑﺎ ﻋﺸﻮﻩ ﻭ ﺗﺒﺴﻢﮐﻪ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﺗﺤﺮﯾﮏ ﻣﯿﮑﻨﺪ ﺑﭙﺮﻫﯿﺰﻧﺪ .
ﻣﻨﻈﻮﺭ ﺍﺯ ﺗﺮﺱ ﻫﻢ ؛
ﺗﺮﺱ ﺍﺯ ﺗﻨﻬﺎ ﺑﻮﺩﻥ ﻭ ﺗﻨﻬﺎ ﻣﺎﻧﺪﻥ ﺑﺎ ﺷﺨصے ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﻧﺎﻣﺤﺮﻡ ﺩﺍﺭﺩ .
ﺍﻣﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺑﺨﯿﻞ ﺑﺎﺷﺪ ؛
ﯾﻌﻨے ﺩﺭ ﺣﻔﻆ ﻣﺎل ﺧﻮﺩ ﻭ ﺷﻮﻫﺮ،ﮐﻤﺎﻝ ﺩﻗﺖ ﻭ ﻭﺳﻮﺍﺱ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﺮﺝ ﺩﻫﺪ ﻭ ﺍﻣﺎﻧﺖ ﺩﺍﺭ ﺍﻣﻮﺍﻝ ﻫﻤﺴﺮ ﺧﻮﺩ ﺑﺎﺷﺪ.
نهجﺍﻟﺒﻼﻏﻪ ﻓﯿﺾ ﺍﻻﺳﻼﻡ-ﺣﮑﻤﺖ266