شباهت نفس با حضرت یونس علیه السلام
تفسیرانفسی آیات کریمه ی قرآن حکیم، معروف به ذکر یونسیه، در بیانات حضرت علامه نجم الدین حسن زاده آملی :
نفس را با يونس عليه السلام شباهتهاست.
چنانكه خداوند يونس را در دريا به حوت مبتلا كرد، نفس را نيز به تعلق در جسم مبتلا نمود
و چنانكه يونس در ظلمات ندا كرد كه:
لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ (انبيا: 87)
و خداوند در حق او فرمود: وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ (انبيا: 89).
همچنين نفس در عين ظلمات طبيعت و بحر هيولانى و جسم ظلمانى، به رب خود توجه نمود، پس وحدانيت حق و فردانيتش براى او منكشف شد و به آن اقرار و به عجز و قصور خود اعتراف كرد.
چرا از مـــرگ میترسیم؟
راننده زمانی در جاده میترسد ڪه…
یا بنزین ندارد یا قاچاق حمل کرده یا اضافه سوار کرده یا با سرعت غیر مجاز رفته
یا جاده را گم کرده یا در مقصد جایی را آماده نکرده و یا همراهش نا اهل باشند!
اگر انسان برای بعد از مرگ خود، زاد و توشه لازم را برداشته باشد، کار خلاف نکرده باشد، راه را بداند، در مقصد جایی را در نظر گرفته باشد و دوستانش افراد صالح باشند و حرکتش طبق مقررات و مجاز باشد،
نگرانی نخواهد داشت…..
حجت الاسلام والمسلمین قرائتی
پاداش صبر کنندگان در قرآن
1.خداوند متعال صابران را دوست دارد، و چه چیزی بهتر از آنکه خدا بندهاش را دوست داشته باشد.
«وَاللَّهُ يُحِبُّ الصَّابِرِينَ» (آل عمران/146)
” و خداوند صابران را دوست میدارد. “
2. خداوند متعال یار و یاور صابران است.
«إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ» (بقرة/153)
” خداوند با صابران است. “
3. خداوند متعال به صابران پاداش بدون حساب و نامحدود میدهد.
«إِنَّمَا يُوَفَّى الصَّابِرُونَ أَجْرَهُمْ بِغَيْرِ حِسَابٍ» (زمر/10)
” به حقیقت پاداش صابران تمام و کمال و بدون حساب داده میشود. “
4. خداوند متعال لطف و رحمت خود را شامل حال صابران میگرداند.
«أُولَٰئِكَ عَلَيْهِمْ صَلَوَاتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَرَحْمَةٌ وَ أُولَٰئِكَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ» (بقرة/157)
” آنان (صابران) همانها هستند که الطاف و رحمت خدا شامل حالشان میگردد، و آنها هدایت یافتگان هستند. “
مولا و آقاي ما اميرالمومنين (عليه السلام) ميفرمايد:
” صبر آن است كه انسان گرفتارى و مصيبتى را كه به او مىرسد تحمل كند و خشم خود را فرو خورد. “
عیون الحکم و المواعظ، ص56، ح 1439
هفت نكته درباره گفتگو با نامحرم
۱. صحبت كردن با نامحرم به غير ضرورت مكروه است، خصوصاً اگر مخاطب جوان باشد.
۲. صحبت كردن با هر كسى درباره هر چيزى از روى شهوت و لذت جايز نيست (مگر با همسر).
۳. گفتگو با نامحرم با شرايط ذيل جايز است:
الف) به قصد لذت و ريبه نباشد.
ب) با صحبت كردن به گناه آلوده نشوند.
ج) خوف افتنان (به فساد افتادن) نباشد.
د) خانم ها هنگام صحب كردن صداى خود را نازك و لطيف نكنند.
قرآن مى فرمايد:
«فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَيطْمَعَ الَّذى فى قَلْبِهِ مَرَضٌ وَ قُلْنَ قَوْلاً مَعْرُوفا»
پس به گونه اى هوس انگيز سخن نگوييد كه بيماردلان در شما طمع كنند، و سخن شايسته بگوييد.
۴. اگر مردى بداند چنانچه با نامحرمى صحبت كند به گناه خواهد افتاد نبايد با او صحبت كند خواه زن به گونه اى صحبت كند كه مرد را به گناه بيندازد يا درباره مطلبى صحبت كند كه مرد به گناه بيفتد.
۵. اگر مردى به قصد به حرام انداختن نامحرمى، با او صحبت كند حرام است.
۶. رد و بدل كردن سخنان محرّك از طريق تلفن، موبايل، بلوتوث، اينترنت و … به هر انگيزه اى حرام است.
7. سلام كردن مرد و زن نامحرم به يكديگر اگر به قصد لذت نباشد و ترس افتادن به گناه وجود نداشته باشد، اشكال ندارد.
…………………………………
تحريرالوسيله، ج ۲، نكاح، ص ۲۴۵، م؛ عروة الوثقى، نكاح، م ۳۹.تحريرالوسيله، نكاح، م ۲۹.عروة الوثقى، ج ۲، نكاح، م ۳.
، م ۳۹ و ۴۱
چرا از مـــرگ میترسیم؟
پاسخ : راننده زمانی در جاده میترسد ڪه…
یا بنزین ندارد یا قاچاق حمل کرده یا اضافه سوار کرده یا با سرعت غیر مجاز رفته
یا جاده را گم کرده یا در مقصد جایی را آماده نکرده و یا همراهش نا اهل باشند!
اگر انسان برای بعد از مرگ خود، زاد و توشه لازم را برداشته باشد، کار خلاف نکرده باشد، راه را بداند، در مقصد جایی را در نظر گرفته باشد و دوستانش افراد صالح باشند و حرکتش طبق مقررات و مجاز باشد،
نگرانی نخواهد داشت…..
حجت الاسلام والمسلمین قرائتی
حکم غسل ارتماسی در استخر شنا
آیا غسل ارتماسی در استخر شنا (در حالی که شخص مایو به تن دارد) صحیح است؟
پاسخ :
آیت الله خامنه ای:
1-در غسل ارتماسی باید تمام بدن را یک باره در آب فرو برد به طوری که آب به همه جای بدن برسد.
2. در غسل ارتماسى اگر همه بدن زیر آب باشد و بعد از نیّت غسل، بدن را حرکت دهد غسل صحیح است.
بنابر این اگر مایو مانع رسیدن آب به بدن نباشد، غسل صحیح است، اما اگر مانع باشد باطل است.
اجوبة الاستفتاءات، س 191 و 192 و استفتا از دفتر معظم له، باب طهارت، م 84
ایت الله سیستانی : غسل ارتماسى به دو نحو انجام مى گیرد:
دفعى و تدریجى.
1. در غسل ارتماسى دفعى، باید در یک آن، آب تمام بدن را فرا بگیرد، ولى معتبر نیست که قبل از شروع در غسل تمام بدن بیرون آب باشد بلکه اگر مقدارى از آن بیرون باشد و به نیّت غسل در آب فرو رود کفایت مىکند.
2. در غسل ارتماسى تدریجى باید بدن را به نیّت غسل تدریجاً با حفظ وحدت عرفى در آب فرو بَرَد و در این قسم لازم است که هر عضو قبل از غسل دادن آن بیرون آب باشد.
خدایا تو رهایم نکن !
خدایا تو رهایم نکن ! تو را غریب دیدم و غریبانه غریبت شدم ! تو را بخشنده پنداشتم و گناهکار شدم !
تو را وفادار دیدم و هر جا که رفتم بازگشتم ! تو را گرم دیدم و سردترین لحظه ها به سراغت آمدم ! تو مرا چه دیدی که وفادار ماندی ؟؟! نه آن قدر پاکم که کمکم کنی و نه آن قدر بدم که رهایم کنی میان این دو گم شدم و هم خود را و هم تو را آزار میدهم شاید نتوانستم آنی باشم که تو خواستی اما هرگز دوست ندارم آنی باشم که تو رهایم کنی
گاهی حجم دنیای درونم از وجودت تهی میشود،آنوقت من می مانم و تنهایی و ترسهایم ، دردها , امیدهایم یک آرزوی دور از دسترس ، تنها نور وجود توست که دلم را آرام نگاه میدارد ، آنقدر بی تو تنها هستم که بی تو یعنی “هیچ” یعنی “پوچ” ! پس نورت را هرروز به دلم بتابان و دستم را رها نکن.
مردگان روز قیامت چگونه از قبرها مبعوث میشوند؟
از حضرت صادق علیه السلام روایت است که چون پروردگار اراده کند که عالم آفرینش را مبعوث فرماید، بر زمین چهل روز باران می بارد قطعات بدن بهم می پیوندند و روی آنها گوشت روئیده میشود.
سپس آن حضرت فرمود: جبرائیل نزد پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم آمد و دست او را گرفت و به بقیع آورد؛ تا اینکه کنار قبری رسیدند و جبرائیل صاحب آن قبر را صدا زد و گفت: به اذن خدا برخیز!
ردی که موهای سر و صورتش سفید بود از میان قبر برخاست و خاک را با دست خود از چهره خود پاک میکرد، و می گفت: الْحَمْدُ لِلهِ وَ اللَهُ أَکْبَرُ. جبرائیل به او گفت: به اذن خدا دو مرتبه در قبر باز گرد!
سپس به کنار قبری دیگر آمدند و جبرائیل صاحبش را ندا درداد: به اذن خدا برخیز! از میان قبر مردی با چهره و سیمای سیاه برخاست و می گفت: یَا حَسْرَتَاهُ! یَا ثُبُورَاهُ! و سپس جبرائیل به او گفت: باز گرد به مکانی که بودی به اذن خدا.
و پس از آن گفت: ای محمد! این قِسم مردگان در روز قیامت محشور میشوند. مؤمنان میگویند: الْحَمْدُ لِلهِ وَ اللَهُ أَکْبَرُ. و دسته دیگر میگویند: یَا حَسْرَتَاهُ، یَا ثُبُورَاهُ…
تفسیر قمی طبع سنگی ص581 و از طبع حروفی نجف ج2
این قدرت تو نیست، این " انسانیت " است!
استادی با شاگردش از باغى ميگذشت …
چشمشان به يک کفش کهنه افتاد.
شاگرد گفت گمان ميکنم اين کفشهاي کارگرى است که در اين باغ کار ميکند . بيا با پنهان کردن کفشها عکس العمل کارگر را ببينيم و بعد کفشها را پس بدهيم و کمى شاد شويم …!
استاد گفت چرا براى خنده خود او را ناراحت کنيم؛ بيا کارى که ميگويم انجام بده و عکس العملش را ببين!
مقدارى پول درون آن قرار بده …
دوستان خدا آنانند كه...
امام علی علیه السلام:
دوستان خدا آنانند كه..
_ به درون دنيا نگريستند آنگاه كه مردم به ظاهر آن چشم دوختند
_ و سرگرم آينده دنيا شدند آنگاه كه مردم به امور زودگذر دنيا پرداختند
_ پس هواهاي نفساني كه آنان را از پاي درمي آورد، كشتند
_و آنچه كه آنان را به زودي ترك مي كرد، ترك گفتند
_و بهره مندي دنياپرستان را از دنيا، خوار شمردند
_ و دست يابي آنان را به دنيا زودگذر دانستند
_ با آنچه مردم آشتي كردند، دشمني ورزيدند و با آنچه دنياپرستان دشمن شدند آشتي كردند
_ قرآن به وسيله آنان شناخته مي شود و آنان به كتاب خدا آگاهند، قرآن به وسيله آنان پا برجاست و آنان به كتاب خدا استوارند
به بالاتر از آنچه اميدوارند چشم نمي دوزند و بيش از آنچه را كه مي ترسند هراس ندارند.
نهج البلاغه؛ حکمت 432
لغزشهای اندیشه از نظر قرآن
قرآن مجید که دعوت به تفکر و نتیجه گیری فکری می کند و تفکر را عبادت می شمارد و اصول عقاید را جز با تفکر منطقی،
صحیح نمی داند، به یک مطلب اساسی توجه کرده است و آن اینکه لغزشهای فکری بشر از کجا سرچشمه می گیرد و ریشه اصلی خطاها و گمراهیها در کجاست؟
اگر انسان بخواهد درست بیندیشد که دچار خطا و انحراف نگردد چه باید بکند؟ در قرآن مجید یک سلسله امور به عنوان موجبات و علل خطاها و گمراهیها یاد شده است که ذیلا ذکر می کنیم.
تکیه بر ظن و گمان بجای علم و یقین
قرآن می گوید: «اکثر مردم چنین اند که اگر بخواهی پیرو آنها باشی تو را از راه حق گمراه می کنند، برای اینکه تکیه شان بر ظن و گمان است(نه بر یقین)و تنها با حدس و تخمین کار می کنند.»
(و ان تطع اکثر من فی الارض یضلوک عن سبیل الله ان یتبعون
الا الظن.(انعام/116))
مجموعه آثار جلد دوم،استاد مرتضی مطهری
تنوردنیا...
نانوا خمیر را درون تنور پهن می کند.
چه اتفاقی می افتد؟!
خمیر به خاطر خامی ابتداء به همه سنگ ها ریز و درشت می چسبد!
اما همینکه پخته و پخته تر می شود ، از سنگ ها یکی پس از دیگری جدا می شود.
و این قصه ما آدم هاست.
سختی های این دنیا، حرارت تنور را می ماند.
و این سختی هاست که انسان را پخته و پخته تر می کنند ؛
و هر چه انسان پخته تر می شود سنگ کمتری به خود میگیرد…
و سنگها همان تعلقات هستند…
ماشین من، خانه من، کارخانه من و…
آنوقت که قرار است نان را از تنور خارج کنند سنگها را از آن میگیرند!
خوشا به حال آنکه در تنور دنیا آنقدر پخته می شود که به هیچ سنگی نمی چسبد.
ضرر های موسیقی در روایات
1. مرگ ناگهانی و قبول نشدن دعا
امام صادق (ع) می فرمایند:
خانه ای که در آن غنا و موسیقی باشد از مرگ و مصیبت دردناک در امان نیست ودعا در آن به اجابت نمی رسد و فرشتگان وارد آن نمی شوند.(1)
2. سبب نفاق
امام صادق (ع) می فرمایند: نواختن موسیقی نفاق را در دل می رویاند همانطور که آب سبزه را می رویاند.(2)
3.موسیقی سبب رفتن برکت از زندگی
پیامبر می فرمایند: فرشتگان به خانه ای که قمار، شراب و وسایل موسیقی در آن باشد وارد نمی شود دعای اهل خانه مستجاب نمی گردد. خیر و برکت هم از آنجا می رود.(3)
4. عامل زنا
رسول خدا (ص) می فرمایند: غنا و موسیقی کاری است که انسان را به زنا می کشاند.(4)
سرباز امام زمان اهل ولايت و اطاعت است
شهیدآوینی:
سرباز امام زمان اهل ولايت و
اطاعت است و سربه فرمان
دارد و ميداند كه اگر از مرگ
نترسد، ديگر شيطان و جنود
او را تسلطي نيست،
و هيچ قدرتي نميتواند اورا
ازصراط حق بازدارد.
بدترین نوع معصیت در نظر آیت الله بهجت
حضرت آیت الله بهجت رحمه الله علیه میفرمایند: “خدا نکند انسان معصیت کند و اگر کرد، خدا نکند معصیت اجتماعی بکند و اگر کرد خدا رحم بکند که اضلال مردم در آن باشد.” .
و نیز فرمودند:
در قیامت که نامه عمل را به دست انسان میدهند، در نامه بعضیها نوشته شده که فلان فرد را تو کشتهای.
میگوید: خدایا، من کی او را کشتم؟ من کجا قاتل بودم؟ من اصلا خبر ندارم که قاتلش چه کسی است.
در جواب میگویند: در فلان مجلس فلان کلمه را گفتی، این کلمه نقل شد به مجلس دیگری و از آنجا دوباره به مجلس دیگر که قاتل در آن مجلس بود، رسید و او این را شنید و رفت او را کشت و تو سبب این قتل شدی.
این جور سببیت است که انسان باید احتیاط کند و حواسش را جمع کند. آیا کسی میتواند متوجه باشد که این کلمهاش به ده واسطه خرابکاری نکند؟
قهرا باید هر کاری که بالفعل برای خودش جایز میداند با طلب توفیق از خدا و طلب نجات از خدا آن را انجام دهد تا عواقبش چیزی نشود که برایش مسئولیت بیاورد.”
باری تقوای در رفتار و گفتار، تقوای در خانواده و جامعه، تقوای علمی و عملی، اخلاقی و معنوی حد و مرز ندارد و رعایت تقوا و ترک گناه در هیچ مرحلهای از انسان ساقط نیست بلکه برای هر کسی در شان و مرتبه خودش لازم است و چنین است که آیت الله بهجت میفرمایند:
“ترک معصیت در اعتقادات و اعمال و نماز اول وقت کافی و وافی است برای وصول به مقامات عالیه اگر چه هزار سال باشد.”
رد مظالم چیست و چگونه محاسبه میشود؟!
ردمظالم
واژه مظالم جمع مظلمه عبارت است از چیزى که به ستم از کسى گرفته شده است و در اصطلاح اموال حرامى است در دست انسان و صاحبان آن را نمىشناسد. در این صورت باید با اجازه مجتهد جامع شرایط به فقیر بدهد . (لسان العرب و دهخدا، ماده «ظلم»)
عدم رعایت حقوق دیگران دوقسم دارد: یک قسم امور مالی و قسم دیگر امور غیر مالی. همه ما میدانیم که اگر کسی مالی پیش ما داشته باشد حال پول باشد یا جنس فرقی نمی کند باید به آن شخص برگردانیم و توبه ما قبول نمی شود تا این کار را بکنیم،اما سوال اینجاست گاهی ما به خاطر علل مختلفی(کمی سن و…) دیگر به خاطر نداریم که از چه کسی پول قرض گرفته یا خدای ناکرده بدون اجازه برداشته ایم و بعدا هم پرداخت نکرده ایم یا به اموال کسی ضربه ای زده ایم و جبران نکرده ایم، و حالا هم دیگر آن اشخاص را نمی شناسیم چکار باید کنیم؟
جواب
اگر صاحبش را می شناسد باید به او برگرداند یا حلالیت بطلبد. و اگر به هیچ وجه انسان صاحبان آن ها را نمیشناسد، یا میشناسد ولی پیدا کردن صاحبان آن ها ممکن نیست، در این صورت با اجازه مرجع تقلید اموال و یا قیمت آن ها را (در صورتی که اموال از بین رفته باشد) به فقرا صدقه بدهد.
كشف و پيبردن به اسرار مردم
راه كشف و شهود را قرآن كريم اينگونه مشخص كرد:
شما اگر معارف دين را با برهان و يقين بدانيد و به آن عمل كنيد، هم اكنون كه در دنيا هستيد جهنم را ميبينيد؛ بعد از مرگ كافران هم جهنم را ميبينند و ميگويند: “ربّنا اَبْصَرْنا وَسَمِعْنا”
افرادي مثل حارثة بن مالک در محضر رسول اكرم(صلي الله عليه و آله و سلم) ميگفتند:
گويا ما عرش و بهشت و دوزخ و اهلشان را ميبينيم.
اگر ما واقعاً به آنچه كه از حلال و حرام ميدانيم عمل كنيم و چشم و گوش و دست و پا و غيره را تطهير كنيم و علم همراه با عمل صالح داشته باشيم به اينجا ميرسيم که در دنیا همه اینها را مشاهده کنیم.
خلاصه راه كشف و شهود، بندگي خداست.
پيبردن به اسرار مردم كار خوبي نيست،و آنهايي هم كه به اين مرحله رسيدهاند ،مرتب از ذات اقدس الله مسئلت دارند كه اسرار مردم را بر آنها بپوشاند.
(١) سوره تكاثر، آيات ٥ ـ ٦.
(٢) سوره سجده، آيه12 .
حضرت آیت الله جوادی آملی حفظه الله
تفکر در اینکه با عمر خود چه کردیم؟
حجت الاسلام و المسلمین قرائتی:
خداوند در قرآن، در سوره قیامت لحظه جان دادن انسان را چنین به تصویر می کشد:
چنين نيست (كه انسان مى پندارد) آنگاه كه (در آستانه مرگ) جان به گلوگاه رسد. و گفته شود: چه كسى شفادهنده است؟ و (محتضر) بداند كه هنگام جدايى است. و ساق پا به ساق ديگر بچسبد (و ديگر حركتى نكند) در آن روز به سوى پروردگارت سوق داده شود.
او كه نه حق را تصديق كرد و نه نماز گزارد. بلكه تكذيب كرد و روى گردانيد. و سپس با كبر و غرور به سوى اهلش رفت. (عذاب الهى) براى تو شايسته تر است، شايسته تر. باز هم شايسته تر است، شايسته تر.
امام على(ع) مى فرمايد: «يَنْظُرُ بِبَصَرِهِ وَ يَسْمَعُ بِأُذُنِهِ»(بحارلانوار،ج6،ص164)
انسان در لحظه آخر، کسانی كه بالاى سر او هستند را مى بيند و حرف هايشان را مى شنود، اما ديگر توان اينكه جواب بدهد را ندارد. كم كم زبان بسته مى شود و در چنین لحظه ای «وَ يُفَكِّرُ فِيمَ أَفْنَى عُمُرَهُ»
(بحارلانوار، ج 6، ص 164) فكر مى كند كه عمرش را چه كرد؟ تا جوان هستيم فكر كنيم.
براى چه درس مى خوانی؟
مدرك بگيرم بعد استخدام بشوم زندگى كنم و…
اگر فكر مادى باشد، اينجا بن بست است. کسانی كه ايمان ندارند، در يك دايره در حال چرخش هستند. كار مى كنند كه بخورند و می خورند تا جان داشته باشند که كار کنند. و هفتاد سال را به همین ترتیب سپری میکنند