"امام زمان علیه السلام،شریک اعمال خوب"
“حاج اسماعیل دولابی”
آیا نمیدانی که امام زمان علیه السلام در همه اعمال خیر،باما شریک است؟!
زیرا این اعمال نیت های اوست،باهمه شریک است.هرکس دورکعت نماز میخواند او در آن شریک است،اوشریک القرآن است و شریک الاعمال است.اگر حضرت باما در اعمال خیر شریک نباشد چیزی از شما پذیرفته نمی شود،قبولی کار شما بخاطر اوست.
روح عالم است،شما تصور می کنید که زیبایی و شادابی روح شما مال خودتان است؟!مال اوست!السلام علیک یا روح العالم.امام زمان علیه السلام شریک الانبیاست.
طوبی محبت،ج3،ص48
سزای آزار همسر...
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله :
هر کس زنی داشته باشد که وی را بیازارد، خداوند نه نماز آن زن را قبول کند و نه کار نیکش را، هر چند همه عمر روزه بگیرد تا زمانی که به شوهرش کمک کند و او را خشنود سازد.
مرد نیز اگر زن خود را بیازارد و به او ستم کند، همین گناه و عذاب را دارد.
میزان الحکمه، ج۵ ح۸۰۸۴
امام صادق علیه السلام فرمودند :
ملعون است، ملعون است آن زنی که شوهر خود را بیازارد و غمگینش کند.
و خوشبخت است، خوشبخت آن زنی که شوهر خود را احترام نهد و آزارش ندهد و در همه حال از وی فرمان برد.
میزان الحکمه، ج۵، ح۸۰۸۵
مواظب زبان خود باشیم
گاهي اوقات حرفي مي زنيم و بعد مي گوييم که شوخي بود.
بدانيد که اين حرف اثر خودش را گذاشته است.
اگر ميخ طلايي را به چشم شما بزنند و شما کور بشويد ،بعد بگويند:
اين ميخ طلايي بود، شما مي گوييد :بالاخره من کور شدم.گاهي اوقات آبروي کسي را مي بريم و بعد مي گوييم که شوخي کردم.
چه شما شوخي کرديد و چه شوخي نکرديد، آبروي فرد ریخته شده است.
قرآن مي فرمايد: وقتي او بد گفت شما بهتر از او بگوييد. اگر شما بيمار شديد و او به عيادت شما نيامد، شما به ديدن او برويد.
پس خدا مي فرمايد که مقابله به مثل نکن.
مثلا خانم عصباني است و حرفي به شوهرش مي زند، بايد مرد کوتاه بيايد.
بعضي خانم ها با تلفن به همه مي گويند که فلاني حرف زشت زد. اين کار سخن چيني و اشتباه است.
حجت الاسلام والمسلمين قرائتي
92/7/2
تاثیرنیات دراعمال انسان
یکی از اموری که میگویند از مظاهر سبقت رحمت الهی بر غضب الهی است یعنی نشانه این است که همیشه لطف و رحمت بر غضب و قهر پیشی دارد این است که اگر انسان جداً در مرحله نیت، طالب خیر و حقیقت باشد یعنی قصد جدی داشته باشد که کار خیری را انجام بدهد ولی بعد در عمل موفق نشود، خداوند به چنین کسی با اینکه توفیق این عمل را پیدا نکرده است به موجب همین قصد و نیت اجر و پاداش میدهد.
ولی اگر کسی قصد معصیتی را بکند، نیت یک شری را در دل داشته باشد و بعد مانعی پیدا بشود که آن کار صورت نگیرد، مثلا قصد داشت که برود شهادت دروغ بدهد ولی رفت و احتیاجی به او پیدا نشد و بالاخره در عمل، او شهادت دروغ نداد، آیا برای او گناه یک شهادت دروغ نوشته میشود؟ نه، چون نیت به مرحله عمل نیامده است. این، تفضّل الهی است.
استاد مطهری، آشنایی با قرآن، ج5، ص 63-62 (با تلخیص)
هفت سین قرآنی
خدمت حضرت علی علیه السلام عرض کردند،آقاجان ایرانیان عیدی دارند بنام نوروز و در آن لحظه برج حمل (تحویل سال) هفت سینی دارند که از چند چیز تشکیل شده است. نظرتان چیست؟
حضرت علی علیه السلام فرمود:
من به شما هفت سینی یاد می دهم که هرکس در آغاز برج حمل آنها را با گلاب و زعفران بنویسد و خود و خانواده اش از آن بخورد، من ضامنم تا آخر سال با سلامت و تندرستی زندگی کنند:
1.سلامُ علی آلِ یاسین
۲ .سلامٌ علی اِبراهیم
۳ .سلامُ عـَلی موُسی و هارون
٤ .سلامُ هیَ حتّی مَطلَعِ الفـَجر
۵ .سلامٌ علی نوح ٍ فی العالمین
٦ .سلامٌ عـَلیکُم طِبتُم فادخـُلوُها خالدین
۷ .سلامٌ قولاً مِن رَب الِّرحیم
همان هفت آیه قرانی است که با سین شروع
می شود.
مرحوم حضرت آیت الله سید عباس کاشانی ره میفرمودند:
هرکس نتواند بنویسد بخواند که همان اثر را دارد.
امید است سال جدید و هرلحظه ما مزین ومنور با آیات قرانی باشد.
آگاهی از دل ها
محمد بن علي هاشمي، يكي از مخالفان ولايت گويد:
بامداد روزي كه امام جواد عليه السلام با دختر مأمون عروسي كرده بود خدمتش رسيدم و در آن شب دارويي خورده بودم كه تشنگي به من دست داده بود و من نخستين كسي بودم كه در آن صبح خدمتش رسيدم و نمي خواستم آب طلب كنم.
امام عليه السلام به چهره ي من نگاه كرد و فرمود: «به گمانم تشنه اي! »
جواب دادم: «آري. »
فرمود: «اي غلام براي ما آب آشاميدني بياور. »
من با خودم گفتم: «اكنون آب مسموم ميآورند. » از اين جهت اندوهگين و پريشان شدم.
غلام آمد و آب آورد. حضرت به چهره ي من تبسمي نمود و فرمود: «اي غلام آب را به من بده. »
آن را گرفت و آشاميد (تا من يقين كنم كه مسموم نيست. ) سپس به من داد، و من آن را آشاميدم.
بار ديگر تشنه شدم و باز كراهت داشتم كه آب بخواهم آن حضرت فرمود: «باز هم تشنه شدي؟ »
جواب دادم: «بلي. » و غلام بار ديگر آب آورد.
به خيالم افتاد كه قطعا اين بار آب مسموم آورده اند، لذا از نوشيدن آب وحشت كردم.
در آن حال امام عليه السلام جام را گرفت و قدري آشاميد و سپس باقيمانده را به من داد در حالي كه تبسم ميفرمود.
محمد ميگويد:
با ديدن اين قضيه باور كردم كه عقيده ي شيعيان درباره ي وي صحيح است كه او از دلهاي مردم و اسرار نهاني آگاهي دارد.
منبع:
اصول كافى جلد ۲ صفحه ۴۱۹ روايت ۶، كشف الغمة، ج ۲، ص ۳۶۰
محجة البيضاء، فيض كاشاني، ج ۴، ص ۳۰۳
راز رسیدن به مقام بالای معنوی
حاج صفر علی نیک زاد، یکی از تجار متدین میگفت : یک روز من از آیت الله کوهستانی پرسیدم:
شما چگونه به این مقام رسیدید؟
فرمود:بوسیله جهاد با نفس:
من در نجف در صحن حضرت امیر علیه السلام حجره ای داشتم و مشغول تحصیل علم بودم و با کمال قناعت وسادگی زندگی می کردم.
یک روز از جانب مادرم یک طاقه پارچه قبایی از جنس خیلی خوب به دست من رسید، من از دیدن آن پارچه خوب و عالی احساس خوشحالی کردم.
ولی ناگهان به فکرم رسید که این قبای نو و قیمتی فردا از من عبای نو و قیمتی می خواهد
روز دیگر باید نعلین مناسب آنها تهیه واین لباسهای نو خانه نو سپس اثاثیه نو می خواهند…
بالاخره فکرم به اینجا رسید که هرچه زودتر این طاقه عالی،تا مرا گرفتار هوا ونفس نکرده او را از خود دور کنم!
صبح زود بردم به یک طلبه مستحقی دادم تا این که خیالم راحت شد.
کرامات مردان خدا ،ص322
به نام عشق به کام شیطان
هر اصطلاح و واژهای که تاثیر مثبت در روح و روان جوانان داشته باشد مورد توجه و سوءاستفاده مدعیان دروغین قرار میگیرد. این شیادان برای رسیدن به منافع نفسانی و دنیوی خویش از هر وسیلهای برای جذب افراد ساده لوح استفاده میکنند تا مریدان خود را با اهداف و گرایشهای انحرافی، به سوی پرتگاه ضلالت سوق دهند.
اشو یکی از مدعیان دروغین، با هدف ترویج تفکرات انحرافی و نفوذ در قشر جوان، با سوء استفاده از واژه عشق به تضعیف ادیان الهی میپردازد.
وی با رد خدای ادیان الهی بیان میکند: «عشق خدای واقعی است نه خدای فلاسفه… بودا، مسیح، محمد… .»
واژه عشق از جذابترین و پرطرفدارترین و درعینحال از آسیبپذیرترین، روش جذب مدعیان دروغین است. این واژه جذاب، از سویی باعث افزایش اقبال جوانان به عرفانهای کاذب و از سوی دیگر، زمینه را برای سوءاستفاده مدعیان دروغین دو چندان میکند.
اشو در این سخن با زیرکی کامل خدای ادیان و مذاهب دیگر را نفی میکند و به صورت غیرمستقیم، خود را به عنوان خدای مجسم به مریدان معرفی میکند تا آنها با عشق به اشو به سمت کمال پوشالی حرکت کنند.
منبع:
تفسیری از اشو بر داستانهای صوفیان، باگوان اشو راجنیش، تهران، ص 49.
حکم توقف جُنُب و حایض در حرم امامان و امامزادگان
سوال: آیا توقف شخص جُنُب و حایض در حرم امامان و امامزادگان جایز است؟
پاسخ:
همه مراجع: ایستادن و توقف و مکث کردن فرد جنب، حایض و نفسا در حرم امامان معصوم علیهم السلام جایز نیست. [1]
توجه :
ورود فرد جنب به داخل حرم امامزادگان اشکالی ندارد. [2]
پی نوشت:
[1]. توضیح المسائل ده مرجع، م 355؛ خامنه ای: استفتا؛ سبحانی، احکام بانوان، م 45.
[2]. بهجت، استفتائات، ج1، س 785.
برگرفته از کتاب «رساله مصور»، ج1.
اگر به قرآن عمل میشد...
آیَتـــُ اللّہ بَهجَـت(ره) :
* اگر هركس به آیه (كلو و اشربوو لا تسرفوا) توجه می كرد دیگر كسی به اندازه نیازش غذا می خورد و پرخوری نمی كرد.
*اگر هركس به آیه (و امشوا فی مناكبها و كلو من رزقه) توجه می كرد راه رفتن را در برنامه روزانه خود پیش می گرفت.
*اگر هركسی به آیه (وقولوا لناس حسنا) توجه می كرد: دیگر عصبانی نمی شد و دیگر دعوا و بدگویی در جامعه می میرد.
* اگر هركس به آیه( و لاتمش فی الارض مرحا) توجه می كرد دیگر كسی برای جلب توجه بر زمین راه نمی رفت.
* اگر هركسی به آیه ( و لاتومنوا الا لمن تبع دینكم) توجه می كرد دیگر در مقابل اروپا و آمریكا و كافران احساس ضعف نمیكردیم و تقلید كوركورانه از لباس و فرهنگشان نمیكردیم.
ﻋﻠﻢ ﺍﻭّﻟﻴﻦ ﻭ ﺁﺧﺮﻳﻦ
(ﺣﻀﺮﺕ ﻋﻴﺴﻰ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ) ﺑﻪ ﺷﺒﺎﻧﻰ ﺭﺳﻴﺪﻩ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺍﻯ ﻣﺮﺩ ﺗﻮ ﻋﻤﺮ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﭼﻮﭘﺎﻧﻰ ﺻﺮﻑ ﻛﺮﺩﻯ ﺍﮔﺮ ﺩﺭ ﺗﺤﺼﻴﻞ ﻋﻠﻢ ﻣﻰ ﻛﻮﺷﻴﺪﻯ ﺑﻬﺘﺮ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺑﻮﺩﻯ؟
ﻋﺮﺽ ﻛﺮﺩ: ﻳﺎﻧﺒﻰ ﺍﻟﻠّﻪ ﻣﻦ ﺷﺶ ﻣﺴﺌﻠﻪ ﺍﺯ ﻋﻠﻢ ﻳﺎﺩ ﮔﺮﻓﺘﻪﺍﻡ ﻭ ﺑﺪﺁﻧﻬﺎ ﻋﻤﻞ ﻣﻰ ﻛﻨﻢ.
ﺍﻭﻝ: ﺁﻧﻜﻪ ﺗﺎ ﺣﻠﺎﻝ ﻫﺴﺖ ﺣﺮﺍﻡ ﻧﻤﻰ ﺧﻮﺭﻡ ﻭ ﻫﺮﮔﺰ ﺣﻠﺎﻝ ﻛﻢ ﻧﺸﻮﺩ ﻛﻪ ﺍﺣﺘﻴﺎﺝ ﺑﻪ ﺣﺮﺍﻡ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺑﺎﺷﺪ.
ﺩﻭﻡ: ﺁﻧﻜﻪ ﺗﺎ ﺭﺍﺳﺖ ﻫﺴﺖ ﺩﺭﻭﻍ ﻧﻤﻰ ﮔﻮﻳﻢ ﻭ ﻫﺮﮔﺰ ﺭﺍﺳﺖ ﻛﻢ ﻧﺸﻮﺩ ﻛﻪ ﺍﺣﺘﻴﺎﺝ ﺑﻪ ﺩﺭﻭﻍ ﺑﺎﺷﺪ.
ﺳﻮّﻡ: ﺁﻧﻜﻪ ﺗﺎ ﻋﻴﺐ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻣﻰ ﺑﻴﻨﻢ ﺑﻪ ﻋﻴﺐ ﺩﻳﮕﺮﺍﻥ ﻣﺸﻐﻮﻝ ﻧﻤﻰ ﺷﻮﻡ ﻭ ﻫﻨﻮﺯ ﺍﺯ ﺍﺻﻠﺎﺡ ﻋﻴﻮﺏ ﺧﻮﺩ ﻓﺎﺭﻍ ﻧﺸﺪﻩﺍﻡ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻋﻴﺐ ﺩﻳﮕﺮﺍﻥ ﺑﭙﺮﺩﺍﺯﻡ.
ﭼﻬﺎﺭﻡ: ﺁﻧﻜﻪ ﺗﺎ ﺍﺑﻠﻴﺲ ﺭﺍ ﻣﺮﺩﻩ ﻧﺒﻴﻨﻢ ﺑﻪ ﮔﻨﺞ ﻭ ﺧﺰﺍﻧﻪ ﻣﺨﻠﻮﻕ ﻃﻤﻊ ﻧﺪﺍﺭﻡ ﻭ ﻫﻨﻮﺯ ﮔﻨﺞ ﻭ ﺧﺰﺍﻧﻪ ﺧﺪﺍ ﻛﻢ ﻧﺸﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﺗﺎ ﻣﺤﺘﺎﺝ ﻣﺨﻠﻮﻕ ﺑﺎﺷﻢ.
ﺷﺸﻢ ﺁﻧﻜﻪ: ﺗﺎ ﻫﺮ ﺩﻭ ﭘﺎﻯ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺑﻬﺸﺖ ﻧﺒﻴﻨﻢ ﺍﺯ ﻋﺬﺍﺏ ﺧﺪﺍﻯ ﺗﻌﺎﻟﻰ ﺍﻳﻤﻦ ﻧﻴﺴﺘﻢ ﻭ ﻫﻨﻮﺯ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺑﻬﺸﺖ ﻧﺪﻳﺪﻩﺍﻡ ﺗﺎ ﺍﺯ ﻋﺬﺍﺏ ﻭﻯ ﺁﺳﻮﺩﻩ ﺑﺎﺷﻢ.
ﺣﻀﺮﺕ ﻋﻴﺴﻰ ﻓﺮﻣﻮﺩ: (ﻋﻠﻢ ﺍﻭﻟﻴﻦ ﻭ ﺁﺧﺮﻳﻦ ﺍﻳﻦ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺗﻮ ﺧﻮﺍﻧﺪﻩ ﻭ ﻳﺎﺩ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﻯ).
داستان هایی از فضیلت علم
روش تربيت كودك
1.تربيت كودك، يعنى شكوفا كردن استعدادها و برآوردن نيازهاى او.
2. نيازهاى كودك فقط خوراك و پوشاك و محبت و … نيست و استعدادهاى او خواندن و نوشتن و انباشتن حافظه نيست.
او استعداد نتيجه گيرى- فكر- و اندازهگيرى و سنجش- عقل- و انتخاب و اراده و وجدان هم دارد و لذا نياز به امنيت و يقين و استقلال و اعتراف هم دارد.
كودك هم مغز دارد و هم قلب، از اين رو، هم روشنفكرى مىخواهد و هم روشندلى.
3. مربى بايد تمامى استعدادهاى كودك را شكوفا كند و بارور كند.
استعدادها با دو عاملِ احتياج و هدف بارور مىشوند و شكوفا مىگردند.
كودك وقتى كه احتياج دارد، فرياد مىزند و انسان هنگامى كه نياز دارد، از غار خويش بيرون مىآيد.
كودك براى رسيدن به يك توپ، به يك عروسك، به يك هدف حركت مىكند. بُل مىرود و بر سر پا مىايستد و راه مىافتد و مىكوشد و در اين كوششها از استعدادهاى خود كمك مىگيرد.
احتياجها و سختىها هستند كه انسان را عميق مىكنند و به نبوغ مىرسانند.
هدفها و خواستهها هستند كه انسانها را پيش مىرانند و استعدادهايش را بيرون مىريزند.
مربى بايد كودك را در زمينههايى بگذارد كه احتياجها را حس كند و بارور شود.
و بايد چشم كودك را باز كند و هدفها را نشانش بدهد تا كودك ببيند و راه بيفتد.
تربيت کودك، ص36_37
جبرئیل و نقش انگشتری
زید بن علی از پدرش امام سجاد روایت میکند روزی پیغمبر انگشتر خود را به علے بن ابیطالب داد و فرمود:
این انگشتر را نزد حکّاک بُرده، به او بگو بر نگین آن (محمّد بن عبداللّه) نوشته شود،
امیرالمؤمنین انگشتر را پیش حکّاک بُرد و اظهار داشت
بر نگین آن، نقش کلمه (محمّد بن عبداللّه) حکّاکی نما!
حکّاک آنرا پذیرفت، اما هنگام کار، دست و قلم او خطا رفت و نقش (محمّد رسول اللّه) نوشته شد.
هنگامی که علی (علیه السلام) خواست انگشتر را بگیرد دقت نمود و چون دید غیر از آن چیزی است که گفته بود، به حکّاک فرمود من چنین نقشی را نگفته بودم
حکّاک گفت : صحیح میفرمائید، ولی دستم به اشتباه رفت
حضرت انگشتر را گرفت و نزد پیغمبر آمد و اظهار داشت:
یا رسول اللّه! حکاک آنچه را گفته بودم انجام نداده و مدعی است که دستش خطا رفته است
پیغمبر فرمود : ای علی! من محمّد بن عبداللّه هستم، چرا محمّد رسول اللّه نوشته شده است؟
سپس انگشتر را بدست خود نمود و چون صبح شد و بر انگشترش نگاه کرد،
دید نوشته شده (علے ولیّ اللّه)
در همین بین جبرئیل امین نازل شد و پیغمبر موضوع را برای او بازگو نمود
جبرئیل گفت …
آنچه را تو خواستی نوشته شود، گفتی …
و آنچه را ما خواستیم، نوشتیم!
بحارالانوار. ج۴۰. ص۳۷. حدیث۷۲
مدينة المعاجز. ج۱. ص۴۲۴.ح۲۸۵
امالى شيخ طوسی.ج۲. ص ۳۱۵
بحارالانوار. ج۱۶. ص۹۱. ح۲۶
آیا برزخیان آشنایان خود را ملاقات می کنند؟
شاید ابتدا به ذهن افراد نا آشنای به روایات، خطور کند که هر کس پس از مرگ، در عالمی به نام برزخ به سر می برد و در آن جا هیچ گونه اطلاعی از سایر برزخیان (دوستان و غیر دوستان) ندارد؛
بلکه در عالم بی خبری نگاهداری می شود تا قیامت برپا شود؛
ولی برخلاف چنین ادعایی از روایات معصومین علیهم السلام استفاده می شود که آنان در عالم برزخ یکدیگر را می شناسند و به دیدار یکدیگر نیز می روند.
در روایتی که حماد بن عثمان از امام صادق (علیه السلام) نقل می کند، حضرت در جواب این سوال که آیا ارواح مومنان با یکدیگر ملاقات می کنند؟
فرمودند: بله، و از یکدیگر سوال می کنند و یکدیگر را می شناسند و هنگامی که او (یکی از آن ها) را دیدی، می گویی فلانی است.
سید هاشم حسینی بحرانی، تفسیر برهان، ج 6، ص 234
اگر غير خدا را بخواهے!
شيخ رجبعلی خياط فرموده است :
«اگر انسان ديده باطن داشته باشد، باطن برزخی او به همان صورت درمي آيد؛
[اما] اگر غير خدا را بخواهی، قيمت تو همان است که خواسته ای و اگر خدا خواه شدی قيمت نداری؛
«من کان لله کان ا… له» اگر در تمام لحظات مستغرق در خدا باشی، انوار الهی در تو تابش می کند و آنچه بخواهی به نور الهی می بينی .»
چشمه سار معرفت، ص ۱۰۷
زنان آخر الزمان...
رسول گرامی اسلام(عیه و آله السلام) در وصف برخی از زنان آخرالزمان چنین میفرماید:چگونه میشود حال شما هنگامی که زنان شما فاسد شوند و جوانانتان فاسق و شما نه امر به معروف میکنید و نه نهی از منکر!
به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله گفته شد:آیا این چنین خواهد شد؟!
آن حضرت فرمود:بله و بدتر از آن (نیز خواهد شد) حرانی، تحف العقول، ص 49
امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) نیز میفرماید:
در آخِرُ الزّمان و نزدیک شدن قیامت که بدترین زمانها است، زنانی ظاهر میشوند که برهنه و لخت هستند! زینتهای خود را آشکار میسازند، به فتنهها داخل میشوند و به سوی شهوتها میگرایند! به سوی لذتها میشتابند، حرامهای الهی را حلال میشمارند و در جهنم جاودانه خواهند بود.
من لا یحضره الفقیه، ج 3، ص 390
بسیجی یعنی...
امام خامنه ای (حفظه الله):
«یک عده در میان انقلابیون پیدا می شوند که آمادگی شان، کمربستگی شان، پا به رکاب بودن شان، شجاعت شان، اخلاص شان برای رفتن به سمت هدفهای انقلاب از دیگران بیش تر است. اینها بسیجی هستند… آن وقتی که برای رسیدن به بعضی دستاوردهای مادّی ممکن است بعضی افراد با هم مسابقه بدهند، این بسیجی جلو نمیافتد؛ عقب میماند؛ اصراری ندارد. بسیجی چنین آدمی است.»
6/5/1379
قبولى اعمال به شرط تقوا
مرحوم شيخ رجبعلى خياط شاگردى داشت كه خيلى امام حسينى بود و در بازار تهران تشكيلاتى به هم زده بود و خودش براى امام حسين مجلس مى گرفت.
اين شخص (در باطن) به حرام و حلال اموالش اعتنايى نداشت. حتى پول هم نزول مى داد.
زمانى كه فوت كرد، تشييع جنازه عجيبى براى او برگزار شد، به گونه اى كه بيشتر بازارى ها مغازه ها را به احترام او تعطيل كردند. ما هم در تشييع جنازه او شركت داشتيم.
در ميان راه شيخ به من گفت: ((داش احمد، در اين فكر بودم كه مردى كه اين چنين اهل گريه و روضه است، حتماً بايد مورد توجه امام حسين عليه السلام قرار بگيرد.
به محض آنكه اين فكر از ذهنم گذشت، يك دفعه پرده ها كنار رفت و امام حسين عليه السلام را ديدم (به مكاشفه) فرمود: تو چه خيال مى كنى؟ مگر من رئيس دزدها هستم؟!
سپس فرمود: ما اهلبيت اعمال را تنها از انسانهاى متّقى قبول مى كنيم.
کشکول کشمیری ؛ حضرت استاد سید علی اکبر صداقت حفظه الله