تفکر الحادی در آئین کابالا
عرفان یهود در زبان فارسی «آیین قباله»، «آیین قبالا» و «آیین کابالا» هم گفته میشود. این آیین دارای مضمون شناسی در دو باب یزدانشناسی و آفرینش شناسی است.
کابالا پس از پدید آمدن عقیده به معانی مستور عهد عتیق به شکل نوعی افکار عجیب و خیالات غریب در فلسفه و کلام یهود پدید آمد. جماعتی پیدا شدند و گفتند که اعداد و حروف، معانی عرفانی مخفی دارند و کتابهایی به نام «قباله» در پی کشف حکمت مرموز در پردهی اعداد و حروف کتب مقدس برآمدند و اسراری را بهزعم خود کشف و بر اساس بازی با کلمات و اعداد، سلسلهای از مطالب و معانی را بیان کردند.
مسائل غامض مافوق طبیعی را با این روش تحلیل کردند و بر اساس آن وجود خدا را ناشی از نوری دانستند که از مرکز الهی «مشیت» منبعث میشود. انسان در این تحلیل، عالم صغیری است که تمام کمالات عالم کبیر را به صورت خرد دارد و برای رسیدن قوای عظیم و شناخت مسیحا باید از کلمات، حروف و اعداد استفاده کند. این نگرش باعث به وجود آمدن خرافات و اسباب زحمت اهل ایمان شد.
نگرشهاى کابالایى، مسائل خود را تنها محدود به اقدامات عملى نکرده است. این اندیشه با تولید و تکثیر رمانها، فیلمها و مسائلى از این دست سعى دارد اقدامات فکرى و فرهنگى را در راستاى اهداف خود و سلطه بر اندیشههاى دیگران انجام دهد.
چنانکه مشهور است داستانهایى همچون هرىپاتر نیز تحت نفوذ تشکیلات جهانى فراماسونى انجام شده است و هدف از آن، تهاجم به ذهن پاک کودکان و جذب کردن آنان به سمت تعالیم الحادى، شیطانى و ماسونى در آینده است چرا که اگر غیر از این بود، یک نویسنده آماتور و یک داستان بىمحتوا و ضعیف، به هیچ عنوان نمىتوانست به چنین شهرت جهانى دست یابد.
خواب نه رختخواب
روزی خواجهای در میان گروهی از عوام، اندر فواید سحرخیزی سخن میراند
ڪه ای مردم همانند من ڪه همواره صبح زود از خواب برمیخیزم عمل ڪنید ڪه فواید بسیاری بر آن است.
بهلول ڪه در آن جمع بود گفت؛
ای خواجه ، تو از خواب بر نمیخیزی، از رختخواب بر میخیزی!
و میان این دو، تفاوت از زمین است تا آسمان…
سعی ڪنیم از خواب برخیزیم،
نه از رختخواب…
اَللّٰهُ يَتَوَفَّى اَلْأَنْفُسَ حِينَ مَوْتِهٰا وَ اَلَّتِي لَمْ تَمُتْ فِي مَنٰامِهٰا
سه نقش مهم مردم در حکومت
با استفاده از آموزههای امیرمؤمنان(ع) مردم سه نقش ایجادی، اصلاحی و ابقایی در حکومت دارند.
نقش ایجادی یعنی مردم، محققکننده و به وجود آورنده و برپا کنندهی حکومت هستند( همان حق حاکمیت مردم ).
نقش اصلاحی یعنی مردم باید در همه ی عرصهها در حکومت مشارکت داشته و حضور و نظارت داشته باشند.
نقش ابقایی یعنی حکومت سالم و موفق با مردم و خواست آزاد آنها میماند و با حمایت واقعی مردم به کار خویش ادامه میدهد.
فرمایش امام علی ع درباره نقش اصلاح و ابقایی، در خطبهی ۲۱۶ نهجالبلاغه خطاب به مردم : «از نظر دادن، نظارت کردن، انتقاد کردن و گفتن سخن حق و نظر عدالتخواهانه دست برندارید»
حضرت این چنین به مردم میدان میدهد.
حتی حضرت میگوید هیچکس ولو بالاترین انسان، بینیاز نیست از همه، ولو پایینترین اشخاص و همچنین پایینترین فرد نباید نادیده گرفته شود، کوچک دیده شود یا به او میدان ندهند.
دربارهی نقش ابقایی مردم در حکومت باید توجه داشت که اگر قویترین زمامداران بر سر کار باشند و مردم حمایت و همراهی نکنند، آن زمامداران نمیتوانند برنامههای خود را به درستی پیش برند. حضرت در خطبهی ۲۷ بیانی دارند که «لا رأی لمن لا یطاع؛ اگر به حرف کسی گوش ندهند و او را همراهی و حمایت نکنند، نظری ندارد» یعنی کاری نمیتواند انجام دهد. این سه نقش مردم باید آموزش داده شود و برای آنها زمینه فراهم شود.
حکومت امام علی ع ، حکومت موفق تاریخ
تلنگر....
نگاهش به سبزه عید که افتاد رفت توی فکر…
لحظاتی گذشت، وقتی سرشو بالا آورد و فهمید که دارم با تعجب نگاه میکنم، لبخند تلخی زد.
گفتم: گیله مرد! توی سبزهها چی دیدی که رفتی تو فکر؟!
کمی سکوت کرد و گفت: به این دونههای سبز شده نگاه کن. چند روز آب و غذا و نور خورشید خوردند و رشد کردند…
گفتم: خب!
گفت: سیصد و شصت و پنج روز از خدا عمر گرفتیم و آب و غذا و فلک در اختیارمون بود؛ میترسم رشد که نکرده باشم هیچ؛ افت هم کرده باشم!
دونهای که نخواد رشد کنه؛ هر چقدر آب و آفتاب بهش بدی فقط بیشتر میگنده…!
بزرگ علوی
احکام روزه مسافر
سوال : کسی که به مسافرت رفته و قصد دارد ده روز بماند و روزه هم میگیرد ولی قبل از خواندن یک نماز 4 رکعتی از قصد ده روز ماندن در مسافرت پشیمان شود؛تکلیف نمازها و روزه او چیست؟
پاسخ:
امام(ره) و رهبرانقلاب : نماز در این صورت شکسته است ولی روزه آن روزش صحیح است. و بقیه روزها روزه صحیح نیست.
آیت اله مكارم:روزه اش در آن روز و روزهای بعد صحيح نيست و نمازها را نيز بايد شكسته بخواند.
آیت الله سيستاني، صافی ،وحید خراسانی :بايد احتياطاً روزه آن روزش را تمام و آن را نيز قضا نمايد و بايد نمازهاي خود را شكسته بخواند و روزهاي بعد هم نمي تواند روزه بگيرد.
نکته :
به نظر همه مراجع بعد از خواندن یک نماز 4 رکعتی ادایی اگر انسان از قصد ده روز ماندن پشیمان شود نمازها تا هر وقت آنجا باشد و روزه ها تا هر وقت باشد صحیح است.
مسأله 1343 رساله 12 مرجع
چهار درس بزرگ از صبر
پیامبر ص فرمودند: صبر چهار شاخه دارد:
1. شوق 2. ترس 3. زهد 4. انتظار
شوق: هر كس شوق بهشت داشته باشد، از هوا و هوس دست میكشد؛
پس کسی که به دنبال هوا و هوس است، شوقی به بهشت ندارد.
ترس: هر كس از آتش بترس ترسد، از حرامها خود را نگه می دارد؛
پس کسی که از حرام خود را نگه نمیدارد، او از آتش خدا نمیترسد.
زهد: هر كس به دنيا بی اعتنا باشد، گرفتاریها را به چيزی نگيرد؛
بنابراین کسی که به دنیا بیاعتنا باشد، آرامترین انسان زمین است.
انتظار: هر كس منتظر مرگ باشد، در كارهای خير بكوشد؛
بنابراین برای آمادگی برای مرگ، باید تا میتوان کار خیر کرد.
كنزالعمال، ج1، ص285، ح1388
به عمل کار بر آید ، به سخندانی نیست
روزی دوست قدیمی بایزید بسطامی عارف بزرگ را در نماز عید فطر دید …
پس از احوالپرسی و خوش و بش از بایزید پرسید :
شیخ ؟! ما همکلاس و هم مکتب بودیم ؛ هر آنچه تو خواندی من هم خواندم …
استادمان نیز یکی بود ، حال تو چگونه به این مقام رسیدی ؟
و من چرا مثل تو نشدم ؟؟ …
بایزید گفت : تو هر چه شنیدی ؛ اندوختی و من هر چه خواندم ؛ عمل کردم …
” به عمل کار بر آید ، به سخندانی نیست “
"سیزده بدر" روز جشن یهود به مناسبت کشتار 500 هزار ایرانی
جشن «پوریم» یکی از سنتهای قدیمی قوم یهود است که در دهههای اخیر و پس از تشکیل رژیم جعلی اسرائیل در سرزمینهای اشغالی، رنگ و بوی متفاوتی به خود گرفته است. این به اصطلاح جشن که همزمان با سیزدهمین روز از سال جدید خورشیدی برگزار میشود، در حقیقت جشن و پایکوبی بر خون دهها هزار نفر از مردم ایران است که با توطئه و دسیسه دو یهودی نفوذی در دربار خشایارشاه کشته شدند.
در کتاب عهد عتیق درباره این داستان آمده است: «شاه ایران زمین که در پایان جشن ۱۸۰ روزه از باده نوشی بدمست شده بود، در هنگام بدمستی، شهبانو “وشتی” را میطلبد تا او را به اغیار بنمایاند. ملکه از این دستور گستاخانه شاه سر باز میزند و شاه خشمگین، او را از شهبانویی ساقط میكند و او را به دست جلاد می سپارد.
یهودیان که در سراسر ایران، نفوذ فراوان داشتند، جسارتشان به جایی رسیده بود که از دادن مالیات و خراج استنکاف میكردند و این استنکاف موجب شده بود که «هامان» صدراعظم خشایارشاه علیه آنان بشورد و آنان را در تنگنا قرار دهد و یا حتی دستور قتل برخی از آنان را صادر كند، البته یهودیان در برخی کتابهای خود میگویند: “مردخای” که پیشوای دینی یهودیان در عصر خشایارشاه بوده، وقتی حاضر به تعظیم در مقابل هامان نمیشود، او و اتباعش مورد غضبهامان قرار گرفته و تهدید به مرگ میشوند.
یهودیان که به صورت غیررسمی در دربار شاه نفوذ داشتند، چاره میاندیشند و از این فرصت استفاده کرده و دخترکی یهودی به نام «اِستِر» را به عنوان ملکه و شهبانوی کشور به پادشاه معرفی میکنند و به او نیز توصیه می کنند که یهودی بودن خود را پنهان کند.
شاه سست عنصر نیز وقتی زیبایی او را میبیند، شیفته او شده و او را به عنوان ملکه تمام ایرانیان برمی گزیند، بدون آنکه بداند او یهودی است و یا برادرزاده «مردخای» رهبر مذهبی یهودیان ایران است. اِستِر ملکه ایران میشود و با نقشههای «مردخای» عموی خود، صدراعظم خشایارشاه یعنی هامان را از تخت صدر اعظمی به زیر کشیده و بر دار میكند و به همراه ۱۰ پسرش به مرگ محکوم میکند.
یهودیان حاکم بلامنازع دربار هخامنشی میشوند و البته آنان در برخی کتب خود آوردهاند که هامان در نزد مردخای توبه كرده است که تواریخ دیگر گواهی قتل وی توسط یهودیان را میدهند. یهودیان چون بر بلاد ایران حاکم شدند، از پادشاه، سه روز مهلت خواستند تا مخالفان پارسی و ایرانی یهودیان را بکشند و در این سه روز، بیش از 77 هزار ایرانی توسط یهودیان قتل عام شدند و در برخی نقلها، این تعداد تا 500 هزار نفر نیز عنوان شده است.
از آن زمان تا کنون، این روز به عنوان “عید یهودیان” زنده نگاه داشته شده و هر سال یهودیان سراسر جهان در این روز مراسم مختلفی از قبیل روزه گرفتن، برپایی جشن و پایکوبی، نوشیدن شراب و افراط در مستی، دادن هدیه به یکدیگر و … گرامی می دارند.
نظراسلام درمورد سیزده به در
نظر اسلام در مورد سیزده بدر چیست آیا آیین سیزده بدر مورد تایید اسلام است یا خیر ؟
پاسخ :
از دو نظر می توان به مراسم سیزده بدر نگاه کرد؛
1_اگر مراسم سیزده بدر به عنوان یک رسم بت پرستی و اعتقاد به نحسی سیزده که در اسلام مردود است انجام شود شکی در غلط و ناروا بودن آن نمی باشد .
آیت الله مکارم شیرازی چنین عرضه می دارد؛
«سرچشمه مراسم خرافى سیزده بدر از نظر تاریخى به اصحاب الرس که در قرآن به آن اشاره شده بر مى گردد. به حالات اصحاب الرس در تفاسیر اشاره شده، و در یکى از شرح هاى نهج البلاغه نیز داستان مفصل آن را چنین یافتم؛
دوازده شهر یا آبادى بود که هر شهر و آبادى به یکى از ماه هاى سال خورشیدى نامیده شده بود . آیین مردم آن شهرها بت پرستى بود. درختان صنوبر را پرستش مى کردند. زیرا صنوبر منبع درآمد خوبى براى آنها بود. روز اول سال، همه مردم از تمام دوازده شهر یا روستا در شهر فروردین جمع مى شدند، و مراسم جشنى داشتند. فردا به شهر اردیبهشت مى رفتند، و در آنجا مراسمى داشتند. روز سوم به آبادى خرداد مى رفتند…، تا به آبادى اسفند که مى رسید، دوازده شهر تمام مى شد؛ روز سیزدهم دسته جمعى از آبادى ها خارج شده، به بیابان ها مى رفتند، و مراسم سیزده و جشن و پایکوبى و آلودگى به انواع مفاسد را در آنجا برگزار مى کردند. بنابراین سیزده بدر سنتى بوده که از بت پرستان باقى مانده است، همانطور که مراسم شب چهارشنبه سورى، که احترامى براى آتش قائل مى شوند، سنّتى از آتش پرستان است.
پاورقی قهرمان توحید ، ص84
مسائل جدید از دیدگاه مراجع ج1 ص155
2_ اما اگر مراسم سیزده بدر به عنوان خارج شدن از شهر و فضای آلوده آن و پناه بردن به دل طبیعت و استفاده از هوای پاکیزه آن و تفریح و استراحت سالم برای شروع مجدد به کار با انرژی و توان کافی باشد بدون آنکه اعتقاد به نحسی سیزده و رسم بت پرستی محرک این تفریح باشد امری ناشایست نخواهد بود .
به خصوص اگر این کار همراه با تفکر و اندیشه در حیات مجدد درختان و گیاهان باشد و در نتیجه انسان از حیات آنها درس زندگی بگیرد و به یاد عظمت و قدرت و علم نامحدود خالق آن بیفتد.
قهرمان توحید ، ص84
خداوند می فرماید:
« بگو در زمین سیر کنید و بنگرید خداوند چگونه آفرینش را به وجود آورده است»(عنکبوت20)
پیامبر گرامی فرمود:
«عاقل ساعات خود را به چهار بخش تقسیم می کند؛ساعتی برای عبادت خداوند و ساعتی برای محاسبه نفس و ساعتی برای تفکر در مخلوقات خداوند و ساعتی برای تفریح و بهره مندی از حلال های خداوند»(وسایل الشیعه ج16 ص97)
این مضمون از حضرت علی نیز نقل شده است.(نهج البلاغه حکمت 390)
وباز پیامبر گرامی فرمود:
« تفریح داشته باشید همانا من ناراحتم که در دین شما خستگی و بی نشاطی باشد»
نهج الفصاحه ص259
منتظران ظهور
آیا فقط انسانها منتظر ظهور_امام_زمان (عج) هستند؟
توجه به این نكته لازم است كه تنها انسان ها نیستند كه منتظر ظهور و قیام حضرت مهدی(ع) هستند؛ بلكه تمامی موجودات و نظام هستی در انتظار برپایی حاكمیت عدل و قسط به سر می برند؛ زیرا تنها در آن جامعه نظام آفرینش دقیقاً طبق خواست الهی و به دور از هر گونه ظلم و تعدی، اداره خواهد شد.
گروهی از این منتظران فرشتگانی اند كه برای یاری امام حسین(ع) در روز عاشورا به زمین آمدند و خداوند به آنان امر فرمود تا هنگام قیام حضرت مهدی(ع) بمانند و آن حضرت را یاری كنند.
امام صادق(ع) فرمودهاند:
«و آنان نزد قبر او پریشان و گردآلود تا روز رستاخیز گریانند و ایشان در انتظار خروج قائم به سر می برند».
در برخی روایات نیز گفته شده است: ساكنان زمین و آسمان از قیام و حكومت آن حضرت راضی می شوند و این رضایت بیانگر انتظار ایشان از برپایی آن حكومت است.
الغیبة، ص309
پیامدنافرمانی ازپدرومادر
امام هادی عليه السلام فرمود:
نافرمانى پدر و مادر كمبود را به دنبال دارد وانسان را به خـوارى مى كشـد.
بحار، ج 74 ، ص 84
شهادت امام علی نقی (علیه السلام) برهمگان تسلیت باد
عوارض مصرف بی اندازه ایبوبروفن
آنهایی که با کوچکترین درد “ایبوبروفن” میخورند حتما بخوانند..
مصرف بیرویه داروها همیشه باعث بروز عوارضی در بدن میشود
“ایبوپروفن"دارویی است که برای تسکین علایم رماتیسمی، قاعدگیهای دردناک، تببر و ضددرد به کار برده میشود.
این دارو در دسته داروهای ضدالتهاب و غیراستروئیدی قرار دارد، عوارضی که برای این دارو در مصرف درازمدت آن گفته میشود عبارتند از، ایجاد خطر فشار خون و سکته مغزی است که فشار خون را بالا برده و سکته قلبی را افزایش میدهد.
به طور کلی این نوع داروها که ایبوپروفن نیز در دسته آن قرار دارد، همگی باعث ایجاد فشار خون مقاوم در افراد میشود.
همچنین از دیگر عوارض این دارو، ایجاد مشکلات گوارشی است که اگر با غذا مصرف شود عوارض را تا میزان زیادی کاهش میدهد.
از دیگر عوارضی که این دارو دارد، افزایش خطر بروز بیماریهای قلبی و اثر محدود کردن محافظتکنندگی قلبی داروی آسپرین است. کسی که بیماری قلبی دارد نباید این دو دارو را همزمان استفاده کند و اگر مجبور به مصرف همزمان شد، آسپرین باید چهار ساعت بعد از مصرف ایبوپروفین استفاده شود.
توصیه استادمطهری درباره شیوه صحیح کتابخوانی
انسان کتاب را بار اول به قصد لذّت میخواند. در این صورت نمیتواند در مورد مطالب کتاب قضاوت کند؛
دور دوم میخواند (حتّی قویترین حافظهها نیازمند است که یک کتاب مفید را لااقل دو بار پشت سر هم بخواند)؛
پس از آن، مطالب را تجزیه و تحلیل و دستهبندی میکند و هر مطلبی را با توجّه به اینکه از چه دسته مطالب است به حافظه میسپارد.
اشتباه است اگر انسان یک کتاب را مانند یک سرگرمی مطالعه کند و قبل از آنکه مطالب کتاب، درست جذب ذهن شده باشد و ذهن فرصت تجزیه و تحلیل پیدا کرده باشد به کتاب دیگر و موضوع دیگر بپردازد؛ امروز کتب تاریخی، فردا روانشناسی و پس فردا مثلا کتب مذهبی مطالعه کند، همه مخلوط میشوند و حکم انباری بینظم را پیدا میکند.
انسان رشید کتابها و مطالبی را که برای خود لازم میداند، جمع میکند، آنها را مکرراً مطالعه و دستهبندی و سپس خلاصه میکند. خلاصه را یادداشت و به حافظه خود میسپارد؛ بعد به موضوع دیگر میپردازد.
امدادهای غیبی در زندگی بشر، ص۱۰۶ (با تلخیص)
حکمت مشکلات وسختیهای دنیا
حجت الاسلام والمسلمین قرائتی:
چرا در دنیا همواره با مشکلات و سختیها مواجه هستیم؟
شخصی از کنار مغازه بلور فروشی میگذشت، چشمش به لیوانهایی افتاد که روی میز به طور وارونه چیده شده بود. همانجا ایستاد، کمی نگاه کرد و یکی از آنها را به همان حالتی که بود برداشت و شروع به اعتراض به فروشنده کرد که آقا! چرا در این لیوان بسته است و ته آن باز است؟! فروشنده خندید و گفت: اگر شما درست بنگرید و لیوان را به حالت درست بگیرید، هر دو اشکال بر طرف خواهد شد.
آری، بسیاری از اشکالات، بر اساس باورها و تصورات غلط ما میباشد. ما خیال میکنیم که دنیا برای رفاه است، لذا میگوییم: چرا رفاه نیست؟ مثل کسی که در چلوکبابی نشسته و اعتراض میکند چرا اینجا دوش ندارد؟! او باید باور کند که انجام حمام نیست. ما باید باور کنیم که دنیا خوابگاه، عشر تکده و آخور نیست، دنیا میدان رشد است و انسان باید در این میدان با سختی مبارزه کند تا خود به رشد کمال برسد.
قرآن میفرماید: اخذناهم بالباساء و الضراء لعلهم یضرعون ( سوره انعام، آیه 48.) سختی و فشارها برای توجه دادن به انسان است.
آری، تا چوب عود را نسوزانید، بوی عطرش بلند نمیشود.
سختیها وسیله غرور زدایی است.
همان گونه که لاستیکهای ماشین را باید تنظیم باد کرد، حوادث تلخ نیز انسان را متعادل و تنظیم میکند، غفلت و غرور و تکبر را از بین میبرد، به علاوه تلخیها انسان را به فکر و تلاش واداشته و سر چشمه انواع ابتکارت و اختراعات میشود.
گفتگوی استادوشاگرد
در روزگاري نه چندان دور شبی از شبها، شاگردی در حال عبادت و گریه و زاری بود. مدتي در اين حال بود كه استاد خود را، بالای سرش دید، استاد با تعجب و حیرت؛ او را، نظاره می کرد!
بعد از اندكي مكث استاد پرسید: برای چه این همه ابراز ناراحتی و گریه و زاری می کنی؟
شاگرد گفت: برای طلب بخشش و گذشت خداوند از گناهانم، و برخورداری از لطف خداوند!
استاد گفت: سوالی می پرسم ، پاسخ ده.
شاگرد گفت: با کمال میل؛ استاد.
استاد گفت: اگر مرغی را، پروش دهی، هدف تو از پرورشِ آن چیست؟
شاگرد گفت: خوب معلوم است استاد؛ برای آنکه از گوشت و تخم مرغ آن بهره مند شوم .
استاد گفت: اگر آن مرغ، برایت گریه و زاری کند، آیا از تصمیم خود، منصرف خواهی شد؟
شاگردگفت: خوب راستش نه…! نمیتوانم هدف دیگری از پرورش آن مرغ، برای خود، تصور کنم!
استاد گفت: حال اگر این مرغ، برایت تخم طلا كند چه؟ آیا باز هم او را، خواهی کشت، تا از آن بهره مند گردی؟!
شاگرد كمي فكر كرد و گفت: نه هرگز استاد، مطمئنا آن تخمها، برایم مهمتر و با ارزش تر، خواهند بود!
استاد گفت: پس تو نیز؛ برای خداوند، چنین باش! همیشه تلاش کن، تا با ارزش تر از جسم، گوشت، پوست و استخوانت؛ گردی.
تلاش کن تا آنقدر برای انسانها، هستی و کائنات خداوند، مفید و با ارزش شوی تا مقام و لیاقتت توجه، لطف و رحمتِ او را، بدست آورد.
خداوند از تو گریه و زاری نمیخواهد! او، از تو حرکت، رشد، تعالی، و با ارزش شدن را می خواهد ومی پذیرد، نه ابرازِ ناراحتی و گریه و زاری را…..!!!
دنیا همان علف هرز است
تأثیر دنیا یکمرتبهای نیست که محسوس باشه، بلکه اثرش رو آرام آرام میگذاره تا جایی که سراسر وجود انسان رو فرا میگیره و انسان اگر بخواد هم، توان جدایی از اون رو نداره.
حضرت عيسی (ع) در اندرزهای خود به حواریون این مطلب را در قالب مثالی به خوبی روشن کردهاند:
به حق به شما میگويم:
هر كه زراعتش را از علفهای هرز پاك نكند، علفهايش بسيار میگردد، چندان كه همه زراعت را فرا میگيرد و تباهش میكند.
همچنين كسی كه دنيادوستی را از دلش بيرون نكند، همه دلش را فرا میگيرد تا جايی كه ديگر طعم آخرتدوستی را نچشد.
تحف العقول ،ص 509،
بحار الأنوار، ج 14 ص 312 ح 17.
ماجرای ﺧﺎﮐﺴﭙﺎﺭﯼ حافظ
ﺭﻭﺯﯼ ﮐﻪ ﺣﺎﻓﻆ از دنیا میرود ﺑﺮﺧﯽ ﻣﺮﺩﻡ ﮐﻮﭼﻪ ﻭ ﺑﺎﺯار ﺑﻪ ﻓﺘﻮﺍﯼ ﻣﻔﺘﯽ ﺷﻬﺮ ﺷﯿﺮﺍﺯ ﺑﻪ ﺧﯿﺎﺑﺎﻥ میریزند ﻭ ﻣﺎﻧﻊ ﺩﻓﻦ ﺟﺴﺪ ﺷﺎﻋﺮ ﺩﺭ ﻣﺼﻼﯼ ﺷﻬﺮ ﻣﯽﺷﻮﻧﺪ، به این ﺩﻟﯿﻞ ﮐﻪ ﺍﻭ ﺷﺮﺍﺏﺧﻮﺍﺭ ﻭ ﺑﯽﺩﯾﻦ ﺑﻮﺩﻩ ﻭ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻣﺤﻞ ﺩﻓﻦ ﺷﻮﺩ.
ﻓﺮﻫﯿﺨﺘﮕﺎﻥ ﻭ ﺍﻧﺪﯾﺸﻤﻨﺪﺍﻥ ﺷﻬﺮ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭ ﺑﻪ ﻣﺨﺎﻟﻔﺖ برمیخیزند. ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺑﮕﻮ ﻣﮕﻮ ﻭ ﺟﺮ ﻭ ﺑﺤﺚ ﺯﯾﺎﺩ، ﯾﮏ ﻧﻔﺮ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻣﯿﺎﻥ ﭘﯿﺸﻨﻬﺎﺩ میدهد ﮐﻪ ﮐﺘﺎﺏ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﯿﺎﻭﺭﻧﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻓﺎﻝ ﺑﮕﯿﺮﻧﺪ ﻫﺮ ﭼﻪ ﺁﻣﺪ ﺑﺪﺍﻥ ﻋﻤﻞ ﻧﻤﺎﯾﻨﺪ.
ﮐﺘﺎﺏ ﺷﻌﺮ ﺭﺍ ﺩﺳﺖ ﮐﻮﺩﮐﯽ میدهند ﻭ ﺍﻭ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ میکند ﻭ ﺍﯾﻦ ﻏﺰﻝ ﻧﻤﺎﯾﺎﻥ میشود:
«ﻋﯿﺐ ﺭﻧﺪﺍﻥ ﻣﮑﻦ ﺍﯼ ﺯﺍﻫﺪ ﭘﺎﮐﯿﺰﻩ ﺳﺮﺷﺖ
ﮐﻪ ﮔﻨﺎﻩ ﺩﮔﺮﺍﻥ ﺑﺮ ﺗﻮ ﻧﺨﻮﺍﻫﻨﺪ ﻧﻮﺷﺖ
ﻣﻦ ﺍﮔﺮ ﻧﯿﮑﻢ ﻭ ﮔﺮ ﺑﺪ ﺗﻮ ﺑﺮﻭ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺎﺵ
ﻫﺮ ﮐﺴﯽ ﺁﻥ ﺩِﺭﻭَﺩ ﻋﺎﻗﺒﺖ ﮐﺎﺭ ﮐﻪ ﮐﺸﺖ
ﻫﻤﻪ ﮐﺲ ﻃﺎﻟﺐ ﯾﺎﺭﻧﺪ ﭼﻪ ﻫﺸﯿﺎﺭ ﻭ ﭼﻪ ﻣﺴﺖ
ﻫﻤﻪ ﺟﺎ ﺧﺎﻧﻪ ﻋﺸﻖ ﺍﺳﺖ ﭼﻪ ﻣﺴﺠﺪ ﭼﻪ ﮐﻨﺸﺖ»
ﻫﻤﻪ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺷﻌﺮ ﺣﯿﺮﺕ ﺯﺩﻩ میشوند ﻭ ﺳﺮﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﺰﯾﺮ میافکنند. ﺑﺎﻻﺧﺮﻩ ﺩﻓﻦ پیکر حافظ انجام میشود ﻭ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺯﻣﺎﻥ ﺣﺎﻓﻆ «ﻟﺴﺎﻥ ﺍﻟﻐﯿﺐ» ﻧﺎﻣﯿﺪﻩ ﺷﺪ.
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَ عَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْن
و َعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ و َعَلى اَصْحاب
همنشینی با خوبان
از پیامبر اسلام پرسیدند:
کدامین همنشین خوب هستند؟
حضرت در پاسخ فرمود:
1.من ذکرکم الله رویته؛
کسی که دیدن او شما را به یاد خدا اندازد (نه آنکه دیدار او آدمی را از خدا غافل کند).
2.و زادکم علمکم منطقه؛
گفتارش علم و دانش شما را زیاد کند و شخصیت آدمی را بالا برد، (نه آنکه گفتار و صحبتش شما را از لحاظ دانش و بینش به سقوط و ابتذال بکشاند).
3. و ذکرکم فی الاخرة عمله؛
عمل او شما را مشتاق آخرت نماید (نه آنکه سبب شود آدمی آخرتش را فراموش کرده و همه چیز را فقط در لذایذ دنیا خلاصه کند.
بحارالانوار: ج 2، ص 205 و 221