تلنگر....
13 فروردین 1396
نگاهش به سبزه عید که افتاد رفت توی فکر…
لحظاتی گذشت، وقتی سرشو بالا آورد و فهمید که دارم با تعجب نگاه میکنم، لبخند تلخی زد.
گفتم: گیله مرد! توی سبزهها چی دیدی که رفتی تو فکر؟!
کمی سکوت کرد و گفت: به این دونههای سبز شده نگاه کن. چند روز آب و غذا و نور خورشید خوردند و رشد کردند…
گفتم: خب!
گفت: سیصد و شصت و پنج روز از خدا عمر گرفتیم و آب و غذا و فلک در اختیارمون بود؛ میترسم رشد که نکرده باشم هیچ؛ افت هم کرده باشم!
دونهای که نخواد رشد کنه؛ هر چقدر آب و آفتاب بهش بدی فقط بیشتر میگنده…!
بزرگ علوی