عاقبت تحقیر و از خود راندن مردم!
یکی از فرزندان شیخ رجبعلی خیاط میگوید:
روزی مرحوم مرشد چلوییه معروف، خدمت جناب شیخ رسید و از کسادی بازارش گله کرد و گفت: داداش! این چه وضعی است که ما گرفتار آن شدیم؟
دیر زمانی وضع ما خیلی خوب بود، روزی سه چهار دیگ چلو میفروختیم و مشتریها فراوان بودند،
اما یک باره اوضاع زیر و رو شده مشتریها یکی یکی پس رفتند، کارها از سکه افتاده، و اکنون روزی یک دیگ هم مصرف نمیشود …!
شیخ تأملی کرد و فرمود:
« تقصیر خودت است که مشتریها را رد میکنی »!
مرشد گفت: من کسی را رد نکردم، حتی از بچهها هم پذیرایی میکنم و نصف کباب به آنها میدهم.
شیخ فرمود:
« آن سید چه کسی بود که سه روز غذای نسیه خورده بود؛ بار آخر او را هل دادی و از در مغازه بیرون کردی؟!» گرفتار همان کار هستی!
مرشد سراسیمه از نزد شیخ بیرون آمد و شتابان در پی آن سید راه افتاد، او را یافت و از او پوزش خواست، و پس از آن تابلویی بر در مغازهاش نصب کرد و روی آن نوشت:
نسیه داده میشود، حتی به شما، وجه دستی به اندازه وسعمان پرداخت میشود..
کرامات شیخ رجبعلی خیاط ره
پدر از زبان پسر
امیرالمومنین درمسجد نشسته بود و مردم گرد ایشان ، جمع بودند ، مردى برخاسته و گفت :
اى أمير المؤمنين ، چطور مى شود كه مقام شما اینقدر بالا باشد ، اما پدر شما به آتش در عذاب است؟
حضرت فرمود : خدا دهانت را بشکند ، قسم به خدايى كه محمّد را به پيامبرى مبعوث فرمود ، اگر پدرم تمام گناهكاران زمين را شفاعت كند ، خداوند آن را مى پذيرد ؛ مگر مى شود كه پدرم به آتش در عذاب باشد و فرزند او قسيم بهشت و جهنّم باشد ؟
قسم به آنكه محمّد را به پيامبرى مبعوث فرمود ، بىشكّ نور پدرم در روز قيامت همه انوار خلايق ؛ جز پنج نور : نور محمّد ، نور من ، نور حسن و نور حسين و نور نه فرزند از اولاد حسين را خاموش و بى اثر مى سازد ؛ زيرا نور او از نور ما است ، خداوند آن را دو هزار سال پيش از خلق آدم آفريده است .
- الاحتجاج ، ج1، ص230
- كنز الفوائد ، ص 80
- بحار الأنوار ، ج 35 ص 69
26 رجب سالروز وفات بزرگ مدافع اسلام و پیامبر ، مومن قریش ، پدر بزرگوار امیرالمومنین ، حضرت ابوطالب علیه السلام تسلیت باد
هنگام مرگ معلوم ميشود دستشان خالی است
از بیانات آیة الله جوادی آملی:
حضرت علی (ع) فرمود:
النّاسُ نِيامٌ إذا مَاتُوا اِنْتَبَهُوا
مردم خوابند؛ هنگامی که مُردند، بیدار میشوند.
انسانی كه خوابيده است خيلی چيزها را در عالَم خواب میبيند؛
خواب میبيند بوستانی هست، مرغزاری هست، دارايیها و ثروتی هست،
وقتی صبح برای نماز بلند شد میبيند دستش خالی است.
خيلیها همينطور هستند،خيال میكنند دارند، هنگام مرگ معلوم میشود دستشان خالی است،
تا به حال خواب میديدند،اين معنای ظاهری و كفِ اين حديث است.
اما در معنایی بالاتر اكثر مردم آنچه را میبينند مثل شخص خوابيده است كه در رؤيا دارد میبيند،
رویاهایی که تعبير دارد،
يعنی آنچه در دنیا میبينند همه تعبير دارد
و وقتی که مُردند تعبيرشان روشن میشود و باطن و حقیقت اعمالشان مکشوف میگردد.
سایت إسراء، تفسیرسوره یس، جلسه۱۷
ترحّم به سگى قدرت علمی و معنوی آورد...!
مرحوم سيد رشتى (شفتى) در اصفهان يكى از مراجع بزرگ تقليد بود خيلى مقامش بلند بود. از نظر علم و تقوى مرتبه اى بلند داشت حتى مشهور است كه ايشان شبها در مناجات و استغاثه حال خوف و رجائى برايشان پيدا مى شد…
آه و ناله و داد و فرياد سر مى داد، و از نظر قدرت تا بدانجا رسيده بود كه در زمان ظلّ السلطان، پسر ناصرالدين شاه (كه در آنجا همه كاره بود) گدائى پيش سلطان آمده بود…
سلطان گفت: چرا پيش من آمدى؟!
اگر علم مى خواهى برو به مسجد سيد، اگر قدرت و پول مى خواهى برو به مسجد سيد…
به راستى كه چنين بود، ظلّ السطان خوب گفته بود. بالاتر از همه، در اصفهان مسجدى ساخت بود بنام مسجد سيد كه خيلى است و روحانيت عجيبى دارد.
فــــرار از گــنــاه
شَهید ابـراهیـم هـادی
باشگاه کشتی بودیم که یکی از بچهها به ابراهیم گفت:
«ابرام جـون! تیپ و هیکـلت خیلی جالـب شده. توی راه که میاومدی
دو تا دختر پشت سرت بودند و مرتب از تو حرف میزدند». بعد ادامه داد: «شلوار و پیرهن شیک که پوشیدی، ساک ورزشی هم که دست گرفتی، کاملاً معلومه ورزشکاری!» ابراهیم خیلی ناراحت شد. رفت توی فکر. اصلا توقع چنین چیزی را نداشت. جلسه بعد که ابراهیم را دیدم خندهام گرفت؛ پیراهن بلند پوشیده بود و شلوار گشاد! به جای ساک ورزشی هم کیسه پلاستیکی دست گرفته بود. تیپش به هر آدمی میخورد غیر از کشتیگیر. بچهها میگفتند: «تو دیگه چه جور آدمی هستی! ما باشگاه میایم تا هیکل ورزشکاری پیدا کنیم. بعد هم لباس تنگ بپوشیم. اما تو با این هیکل قشنگ و رو فُرم، آخه این چه لباس هائیه که می پوشی؟!» ابراهیم به این حرف ها اهمیت نمی داد و به بچه ها توصیه می کرد: «ورزش اگه برای خدا باشه، عبادته؛ به هر نیت دیگهای باشه، فقط ضرره».
کتاب سلام بر ابراهیم، ص41
دستورالعمل مرحوم قاضی برای رفع مشکلات دنیوی و اخروی
علاّمه انصاری لاهیجی که ازشاگردان مرحوم قاضی هستند ، فرمودند: روزی از ایشان پرسیدم که : در مواقع اضطرار و گرفتاری چه در امور دنیوی و چه در امور اخروی، و در بن بست کارها به چه ذکر مشغول شوم تا گشایش یابم؟
سید علی قاضی در جواب فرمودند:
”پس از پنج مرتبه صلوات و آیة الکرسی ، در دل خود بدون آوردن به زبان بسیار بگو:
«اللّهُم اجعَلنی فی دِرعِکَ الحَصینَةِ الّتی تََجعَلُ فیها مَن تَشاءُ»“. إ ن شاء الله گشایش یابد.
علاّمه انصاری فرمودند:
من در مواقع گرفتاری های صعب و مشکلات لاینحلّ به این دستور عمل کردم و نتیجه های عجیب گرفتم.
ورودیهای میدان سیاست باید کنترل شود
یقیناً ورودیهای میدان سیاست باید کنترل شود. میدانِ ادارهی کشور و مدیریت کشور است؛ مگر شوخی است؟ یک کشور را میخواهند دست یک نفر بسپرند؛ لذا باید ورودیهای این میدان کنترل شود و معلوم گردد کسی که دارد میآید، کیست؛ اصلاً عُرضهی این کار را دارد یا ندارد؛ بعد، اعتقاد به این کار دارد یا ندارد؛ بعد، اصلاً میفهمد در کشور چه کار باید کرد یا نه. ملاکهایی وجود دارد؛ باید کسانی باشند که این ملاکها را ببینند و بسنجند؛ قانون اساسی این را پیشبینی کرده. شما معیارها را میدانید. خوشبختانه کشور ما کشور جوانی است؛ لذا چهرهی جوان کشور اقتضاء میکند که یک نشاط خوب و قوی و جوانانه در کل دستگاه اجرایی وجود داشته باشد. نگاه کنید ببینید واقعاً چه کسی طرفدار انقلاب و طرفدار دین و طرفدار عدالت و طرفدار عدم تبعیض بین فقیر و غنی است؛ چه کسی کفایت و دنبالگیری و نشاط لازم را دارد؛ چنین کسی را پیدا کنید.
بیانات رهبر انقلاب در دیدار دانشجویان بسیجی 5/3/1384
نجس شدن دندان های روکش شده
افرادی که دارای دندان پر شده یا با روکش ثابت هستند، در صورتی که داخل دهانشان با خون نجس
شود آیا با از بین رفتن خون دهانشان پاک می شود یا نیاز به آب کشیدن دارد؟
پاسخ:
آیت الله خامنه ای: اگر بگونه ای باشد که جزو دندان طبیعی محسوب شود، حکم دندان طبیعی را دارد و آب کشیدن داخل
دهان لازم نیست.
آیت الله مکارم شیرازی:باطن بدن انسان (مانند داخل دهان و بینی) اگر نجس شود همین که نجاست از بین برود پاک میشود، مثلًا اگر از لثهها خون بیرون آید و در آب دهان از بین برود یا خون را بیرون بریزد آب کشیدن داخل دهان لازم نیست، و ملاقات در باطن دهان و غیر آن موجب نجاست نمی شود بنابراین اگر دندان مصنوعی در دهان باشد، آب کشیدن آن لازم نیست.
استفتاء از سایت مراجع
یاری نكردن ظالمان و دشمنان
یاری نكردن ظالمان و دشمنان [جریان شتران صفوان]
در روایتی از صفوان جمال كه از یاران امام_كاظم_علیه_السلام بود، نقل شده كه میگوید: خدمت امام رسیدم.
فرمود: ای صفوان! همه كارهای تو خوب است، جز یك كار.
عرض كردم: فدایت شوم، چه كار؟ امام فرمود: این كه شتران خود را به این مرد یعنی «هارون» كرایه میدهی!
گفتم: به خدا سوگند! در مسیرهای عیاشی و هوسبازی و صید حرام به او كرایه نمیدهم؛ تنها در راه مكه در اختیار او میگذارم. تازه خودم همراه شتران نمیروم؛ و بعضی از فرزندان و كسانم را با آنان میفرستم.
امام كاظم علیه السلام فرمود: ای صفوان! آیا از آنها كرایه میگیری؟ عرض كردم: بله.
امام فرمود: آیا دوست داری كه زنده بمانند و بر سر كار باشند تا كرایه تو را بپردازند.
گفتم: بلی.
امام فرمود: كسی كه بقای آنها را دوست بدارد، از آنهاست و هر كسی كه از آنها باشد، در آتش دوزخ خواهد بود.
صفوان میگوید: من بلافاصله رفتم و تمام شترانم را فروختم. این موضوع به گوش هارون رسید. به دنبال من فرستاد و گفت: صفوان! شنیدهام شترانت را فروختهای. گفتم: آری. گفت: چرا؟ گفتم: پیر شدهام و فرزندان و كسانم نمیتوانند از عهده اداره آنها برآیند.
هارون گفت: چنین نیست، چنین نیست! من میدانم چه كسی این دستور را به تو داده است. آری موسی بن جعفر(علیهماالسلام) به تو چنین دستور داده است. گفتم: مرا با موسی بن جعفر چه كار؟ هارون گفت: این سخن بگذار. به خدا سوگند اگر سوابق نیك تو نبود! دستور میدادم گردنت را بزنند.
وسایل الشیعه، ج12، ص131ـ 132.
چیزی بر امام پوشیده نیست
اسحاق بن عمار گوید ؛
محضر با صفای امام کاظم علیه السلام شرفیاب شده و برابر حضرتش نشستم ،ناگاه شخصی خراسانی اجازه ی ورود خواست ، وارد شده و با لهجه ای سخن گفت که من تا به حال نشنیده بودم ، گویا صدایی شبیه ، صدای پرندگان داشت،
حضرت پاسخ او را با همان زبان و لهجه ی خودش داد تا این که صحبت آنها تمام شد و او همه ی مسائلش را پرسید و بیرون رفت،
عرض کردم ؛ من تا کنون چنین زبان و لهجه ای نشنیده بودم ،
حضرت فرمودند :
” این لهجه ی گروهی از اهل چین است ، البته ، زبان و لهجه ی همه مردم چین، چنین نیست، مثل این که از حرف زدن من به لهجه ی آنان در شگفت شدی؟! “
عرض کردم ؛ جای شگفتی بود،
فرمودند :
” اینک از این شگفت تر به تو می گویم، به راستی که امام ، زبان پرندگان و هر صاحب روحی را که خدا آفریده می داند و چیزی بر امام پوشیده نیست “
الثاقب فی المناقب ص 462 ح 9
بحارالانوار ج 48 ص 70 ح 94
معجزه امامت امام کاظم (علیه السلام)
مفضل بن عمر می گوید:
امام جعفر صادق علیه السلام امام پس از خود را موسی بن جعفر علیه السلام معرفی کرده بود ولی پس از شهادتش، پسر او بهنام عبدالله افطح که پس از اسماعیل - که در زمان خود امام صادق از دنیا رفت ــ بزرگترین پسر امام بود، ادعای امامت نمود و گروهی را به دور خود جمع کرد.
موسی بن جعفر علیه السلام دستور داد هیزم فراوانی در میان خانه جمع کردند، سپس اصحاب بزرگ و برادرش عبدالله را احضار فرمود. پس از آنکه همه حاضر شدند به دستور امام، هیزمها را به آتش کشیدند؛ و هیچکس نمیدانست نقشه حضرت چیست.
وقتی شعلههای آتش گسترده شد، امام علیه السلام از جا برخاست، داخل آتش شد و میان شعلههای آتش نشست و شروع کرد به صحبت کردن. یک ساعت به همین منوال گذشت. آنگاه از جا برخاست و از میان شعلههای آتش بیرون آمد و در میان اصحاب نشست. سپس رو به برادرش عبدالله کرد و فرمود:« اگر چنین گمان میکنی که تو امام بعد از پدر هستی، در میان آتش بنشین و با مردم سخن بگو.» عبدالله از زور خجالت و غضب، رنگبهرنگ شد و از منزل امام بیرون رفت.
بحار الانوار، ج ۴۸ ،ص ۶۷.
شهادت امام موسی کاظم (علیه السلا) تسلیت باد
توبه کن و بازگرد
جوانی در بنی اسرائیل زندگی می کرد و به عبادت حق تعالی مشغول بود روزها را به روزه و شبها را به نماز و طاعت، تا بیست سال کارش همین بود تا که یک روز فریب خورده
و کم کم از خدا کناره گرفت و عبادتها را تبدیل به معصیت و گناه کرد و از جمله گنه کاران قرار گرفت و در این کار بیست سال باقی ماند یک روز آمد جلو آئینه خود را ببیند.
نگاه کرد دید موهایش سفید شده از معصیتهای خود بدش آمد واز کرده های خود سخت پشیمان گردید. گفت خدایا بیست سال عبادت و بیست سال معصیت کردم اگر برگردم بسوی تو آیا قبولم می کنی. صدائی شنید که می فرماید: «اجبتنا فاحببناک ترکتنا فترکناک و عصیتنا فامهلناک و ان رجعت الینا قبلنا»
تا آن وقتی که ما را دوست داشتی پس ما هم تو را دوست داشتیم. ترک ما کردی پس ما هم تو را ترک کردیم، معصیت ما را کردی ترا مهلت دادیم .
پس اگر برگردی بجانب ما، تو را قبول می کنیم. پس توبه نمود و یکی از عبّاد قرار گرفت. از این مرحمتها از خدا نسبت به همه گنه کاران بوده و هست. بازآ بازآ هرآنچه هستی بازآی
گر کافر و گبر و بت پرستی بازآی
این درگه ما درگه نامیدی نیست
صدبار اگر توبه شکستی بازآی
کتاب ثمراة الحیوة جلد سوم صفحه ۳۷۷
درمحضراستاد
آیت الله بهجت (ره) :
زیادی وسایل زندگی و اختلاف طبقات در شئون زندگی و معیشت دنیایی همیشه بوده است برای حضرت ابراهیم و حضرت سلیمان هم دنیا فراهم بوده است.
زیادتی و کمی وسایل زندگی و اسباب رفاه و راحتی نه موجب خوبی و بدی اشخاص است و نه داشتن آن موجب راحتی درونی انسان میگردد.
بلکه هنگام قضاوت درباره افراد تقید به عبادت و توجه و یاد خدا را باید لحاظ گردد.
با این که سید مهدی بحرالعلوم (ره) زندگی مرفهی داشت در عین حال صاحب کرامات و مقامات علمی و عملی بود.
درمحضر آیتالله بهجت ص۲۴۰
شبهه تعدادامازادگان منتسب به امام موسی کاظم (ع)
سوال:
با توجه به دوران حبس طولانی امام کاظم (ع) چگونه امامزادگان بسیاری منتسب به ایشان هستند؟
پاسخ:
امام کاظم(ع) چند سالی از عمر مبارکشان را در زندان بسر بردند که در مدت آن اختلاف است، برخی این مدت را چهار سال ذکر کرده اند.
بعنوان مثال به مطلبی از کتاب تاریخ قم در این رابطه اشاره می کنیم: هارون الرشید او را از مدینه ببرد و با او بود تا بكعبه و چون براه بصره باز گردید او را بنزدیك عیسى بن جعفر بن منصور باز داشت و پس از آن او را در روز بیستم شوال سنه تسع و سبعین و مائه ببغداد فرستاد و بنزدیك سندى بن شاهك محبوس كرد و روز جمعه پنج روز از ماه رجب گذشته سنه ثلث و ثمانین و مائه ببغداد وفات یافت.
پس از آنك چهار سال و چند ماه محبوس بود و عمر او پنجاه و چهار سال بوده است و بروایتى پنجاه و پنج سال و مدّت امامت او سى و پنج سال و چند ماه و قبر و تربت او بمقابر قریش است در جانب غربى بغداد.
ربط مجالس اهل بیت علیهم السلام با سیاست چیست ‼️
امام خمینی(ره) :
مفتخریم که ائمه معصومین ما ـ صلوات الله و سلامه علیهم ـ در راه تعالی دین اسلام و در راه پیاده کردن قرآن کریم که تشکیل حکومت عدل یکی از ابعاد آن است، در حبس و تبعید به سر برده و عاقبت در راه براندازی حکومتهای جائرانه و طاغوتیان زمان خود شهید شدند.
وما امروز مفتخریم که میخواهیم مقاصدقرآن وسنت را پیاده کنیم و اقشار مختلفه ملت ما در این راه بزرگِ سرنوشتساز سر از پا نشناخته، جان و مال و عزیزان خود را نثار راه خدا میکنند.
وصیت نامه امام خمینی
احکام پوشش بانوان در نماز
سوال:
اگر خانمی هنگام نماز چادر را روی صورت خود میکشد و پوشش وی کامل میشود، اما هنگام رکوع (چنانچه به فرض شخص دیگری از پایین به او نگاه کند) پوشش وی کامل نیست- مثلاً ساعدش پیداست- نمازش چه حکمی دارد؟
پاسخ:
آیات عظام خامنه ای – مکارم – فاضل:
اگر چادر تمام بدن را در وقت نماز از دید دیگران می پوشاند و دیگران بدن زن را در هنگام نماز نمی بیند، هرچند خود زن از زیر چادر اگر نگاه کند مچ دست به بالا و بازوهای خود را ببیند، نماز صحیح است، لیکن احتیاط مستحب آن است که در هنگام نماز طوری لباس بپوشد که خودش نیز بدن خود را نبیند.
آیت الله سیستانی: باید زیر گلویش بسته باشد به طوری که بدن خود را نبیند.
استفتا از سایت مراجع
قرض الحسنه سبب آمرزش الهی
إِن تُقْرِضُوا اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً یضَاعِفْهُ لَکمْ وَیغْفِرْ لَکمْ وَاللَّهُ شَکورٌ حَلِیمٌ
اگر به خدا «قرض الحسنه ای» وام دهید، آن را برای شما می افزاید و شما را می آمرزد؛ و خدا بسیار سپاس گزار [و] بردبار است.
نکته ها و اشاره ها
1.یکی از الطاف الهی آن است که همه ی نعمت ها و اموال را به ما داده است سپس از ما می خواهد که آنها را به او وام دهیم و به دیگران ببخشیم و در عوض خدا چندین برابر به ما باز می گرداند و ما را می بخشاید!!
آری؛ لطف و محبت از این بالاتر تصور نمی شود.
2.«قرض» در اصل به معنای قطع کردن است و منظور از قرض نیکو همان جدا کردن اموال خویش و بخشش آنها در راه خداست، نه وام دادن اصطلاحی؛ البته وام و قرض الحسنه ی اصطلاحی نیز ثواب زیادی دارد، اما مقصود آیه در این جا انفاق و بخشش در راه خداست.
آموزه ها و پیام ها
1.خشش در راه خدا موجب افزایش اموال و پاداش شماست.
2.اگر به دنبال آمرزش الهی هستید از اموال خود به مردم ببخشید.
تفسیر قرآن مهر جلد بیست و یکم، صفحه ۹۰
خصلتی که از شیطان گرفته ایم!
انسانها ،مغرور شدن به خود را از شیطان به ارث برده اند.
داستان از این جا شروع می شود که خداوند به شیطان فرمود: «در آن هنگام که به تو فرمان دادم چه چیز تو را مانع شد که سجده کنی؟!» گفت: «من از او بهترم! مرا از آتش آفریده ای و او را از گل »! ( سوره ص ، آیات 75-76) و تا به امروز ادامه دارد ….
سر بر خاک می گذاریم و در ظاهر در برابر خالق یکتایمان تواضع داریم اما در عمل دریغ از یک ذره تواضع و فروتنی ….
همه اش به قول معروف در حال بولف زدن هستیم …
در عمل فرعون وار و قارون وار زندگی می کنیم ، فقط ادعا داریم … با متد جدید همان حرف های شیطان را می زنیم و خود را از همه برتر می دانیم …