شعری از امام خامنه ای در وصف حضرت مهدی موعود عجل االه تعالی فرجه الشریف
دل را ز بی خودی سر از خود رمیدن است
جان را هوای از قفس تن پریدن است
از بیم مرگ نیست که سرداده ام فغان
بانگ جرس زشوق به منزل رسیدن است
دستم نمی رسد که دل از سینه برکنم
باری علاج شکر گریبان دریدن است
شامم سیه تر است ز گیسوی سرکشت
خورشید من برآی که وقت دمیدن است
سوی تو ای خلاصه گلزار زندگی
مرغ نگه در آرزوی پرکشیدن است
بگرفته آب و رنگ زفیض حضور تو
هرگل دراین چمن که سزاوار دیدن است
با اهل درد شرح غم خود نمی کنم
تقدیر قصه دل من ناشنیدن است
آن را که لب به جام هوس گشت آشنا
روزی (امین) سزا لب حسرت گزیدن است.
حکایت شاه اسماعیل و حرّ ریاحی
علّامه آیت الله حسینی طهرانی رضوان الله علیه
در كتاب «تنقيح المَقال» مامَقانى نقل ميكند … كه چون شاه إسمعيل بغداد را به تصرّف خود درآورد، براى زيارت قبر حضرت سيّد الشهداء عليه السّلام به كربلا آمد.
و چون از بعضى از مردم شنيده بود كه به حرّ بن يزيد رياحى طعن ميزنند، به سمت قبر حرّ آمد و دستور داد قبر حرّ را نبش كنند.
چون قبر حرّ را نبش كردند، ديدند كه به همان هيئت و كيفيّتى كه كشته شده است خوابيده است، و بر سر او دستمالى ديدند كه با آن سر حرّ بسته شده بود.
شاه إسمعيل چون در كتب سِيَر و تواريخ خوانده بود كه در واقعۀ كربلا كه سر حرّ مورد اصابت قرار گرفت، حضرت سيّد الشّهداء عليه السّلام دستمال خود را بر سر حرّ بستند و حرّ با همان دستمال دفن شده است، براى باز كردن و برداشتن دستمال تصميم گرفت.
چون آن دستمال را باز كردند خون از سر حرّ جارى شد بطورى كه از آن خون قبر پُر شد. و چون دستمال را بستند خون باز ايستاد و چون دوباره باز كردند خون جارى شد.
و هر چه كردند كه بتوانند آن خون را به غير از همان دستمال بند بياورند و از جريانش جلوگيرى كنند ميسّر نشد.
و از اينجا دانستند كه اين قضيّه موهبت الهى است كه نصيب حرّ شده است و به سبب حسن حال حرّ و سعادتمندى اوست كه چنين كرامتى براى او مانده است.
شاه إسمعيل دستور داد قبّه اى بر مزار او بنا كردند و خادمى را بر آن گماشت تا آن بقعه را خدمت كند.
معادشناسی ج 3 ص 197
عنایت خاص حضرت بقیه الله (عج) به ایران
در جنگ جهانی اول که مشکلات مسلمانها بخصوص کشور ایران زیاد شده بود.
مرحوم آیة اللّه میرزا حسین نائینی استاد بسیاری از مراجع تقلید گذشته فرمودند: من خیلی نالیدم و متوسل به امام زمان علیهالسلام شدم و شکایت کردم.
یک روز همینطور که متوسل بودم، بر من مکاشفهای شد و حضرت بقیةالله را زیارت کردم. دیدم حضرت ایستادهاند و دیواری مرتفع در حدود ده بیستمتری و سر به فلک کشیده در آنجا بود.
حضرت با انگشت به من اشاره کردند که نگاه کنم. دیوار به طرز وحشتناکی کج شد، و نیم مورّب شده بود، اما بالای آن حدود پنج شش متری از جای اصلیاش حرکت کرده است. بعد دیدم انگشت امام زمان علیهالسلام بهطرف دیوار است؛ و به من اشاره کردند که نگاه کن!
بعد فرمودند: این دیوار ایران است، کج میشود اما با انگشتمان نگهش داشتهایم، نمیگذاریم خراب شود. اینجا شیعه هستند، خانه ماست، کج میشود اما نمیگذاریم خراب شود.
فتوحات ؛ استاد سید علی اکبر صداقت
راهی برای زیاد شدن روزی...
شخصی از آیت الله بهجت پرسید:
دست به هر شغلی می زنم ناکام می شوم برای بهبودی درآمد و زیاد شدن روزی چه کنم؟ فرمودند:
«زیاد استغفار کنید و اگر نتیجه نداد بدانید یا کم استغفار کرده اید یا با اعتقاد کامل نگفته اید.»
در روایت با هر سه لفظ آمده است که اگر کسی ” ملازم ” استغفار باشد، یا ” پیوسته ” استغفار کرد، خداوند او را از هر همّ و غمی رها می کند و از هر تنگنایی راه برون رفت برای وی قرار می دهد و از جایی که گمان نمی کرد روزی اش می دهد.
خنـده ملائـک
آیتالله مجتهدی تهرانی فرمودند:
در روایت است وقتی تلقین به بعضی مردگان خوانده می شود و او را تکان می دهند و می گویند: “اِسمَع!اِفهَم!” ملایکه میخندند که این زنده بود نفهمید الان چگونه بفهمد؟!!
خدا کند ما از این دسته نباشیم که ملائکه به ما بخندند. إن شاءالله تا زنده هستیم، بشنویم و بفهمیم.
یک جای دیگر که ملائکه می خندند، زن بی حجابی است که رویش را از نامحرم نمی گرفته و حالا مرده است. وقتی او را دفن می کنند، باید روی او ر ا باز کنند و عقب بزنند، قبر کن می گوید: “یک محرم بیاید”
اینجاست که ملائکه می خندند و می گویند: “این وقتی زنده بود، همه سر و صورت او را می دیدند و محرم و نامحرم نداشت، حالا می گویید محرم بیاید، رویش را عقب بزند؟!
هدایت فرزند نا اهل
از آیت الله بهجت پرسیدند:اگر فرزند بسیار نااهلی کند و پدرو مادر را اذیت نمایدباید چه کار کند؟
پدر برا اهلیت فرزند خود چهار رکعت نماز بخواند ۲ تا دو رکعت
به این صورت که در رکعت اول بعد از حمد ده مرتبه این آیه را بخواند:(ربَّنا واجعَلنا مُسلِمینَ لَکَ وَ مِن ذُریَتِنا اُمَتً مُسلِمَتً لَکَ و اُرِنا مَناسَکَنَا و تُب عَلَینآ اِنَّکَ اَنتَ التَوّابُ الرَّحیمَ)
و در رکعت دوم بعد از حمد ده مرتبه این آیه را بخواند:(رَبِّ اجعَلنی مُقیمَ الصَلاتِ َِوَ مِن ذُرّیَّتی رَبَّنا وَ تَقَبَّل دُعاء ربَّنا اغفِر لِی و لوالدَیَّ و لِلمُؤمِنینَ یَومَ یَقومَ الحِسابُ)
و در رکعت سوم بعد از حمد ده مرتبه این آیه را بخواند:(رَبَّنا هَب لَنا مِن اَزواجِنا و ذُرِّیاتِنا قُرَتَ اُعیُنٍ واجعَلنَا لِلمُتَّقینَ اِمَامًا)
ودر رکعت چهارم بعد از حمد ده مرتبه این آیه را بخواند:(رَبِّ اوزِعنی أن أشکُرَ نِعمَتِکَ الّتِی انعَمتَ عَلَیَّ وعَلَی والِدَیَّ وَأن أعمَلَ صالِحًا تَرضاهُ وَاَصلِح لِی فِی ذُرّیَتی اِنی تُبتَ اِلَیکَ و اِنِّی مِنَ المُسلِمینَ)
و بعد از نماز ده مرتبه این آیه را بخواند :(رَبَّنا هَب لَنا مِن اَزواجِناوَ ذُرّیاتِنا قُرَّتَ اَعیُنِ واجعَلنَا لِلمُتَّقین اِمَامًا).
بقره/128
ابراهیم /40 و41
فرقان/ 74
احقاف/ 15
فرقان /74-(پرسشهای شما پاسخ های ایت اللّه بهجت ص95
شهیده حجاب مروه شربینی
امام خامنه ای: در کشوری اروپایی، زنی را به جرم با حجاب بودن، جرأت میکنند چاقو میزنند و او را میکشند؛ آن هم در دادگاه و جلوی چشم قاضی
شهیده حجاب مروه_شربینی
نشانه ی مخلص بودن
امام خمینی (ره):
اى عزيز،در كارهاى خود دقيق شو و از نفس خود در هر عملى حساب بكش،و او را در برابر هر پيش آمدى استنطاق [پُرسِش]كن كه آيا اقدامش در خيرات و در امور شريفه براى چيست ؟….
اگر ديدى شيطان با تو سر و كار دارد، بدان كارهايت از روى اخلاص نيست و براى حق تعالى نيست.
اگر شما مخلصيد،چرا چشمه هاى حكمت از قلب شما به زبان جارى نشده،با اينكه چهل سال است به خيال خود قُربَهً الى الله عمل مى كنيد،با اينكه در حديث وارد است كه كسى كه اخلاص ورزد از براى خدا چهل صباح[روز]،جارى گردد چشمه هاى حكمت از قلبش به زبانش.
چهل حدیث/ص51
تطهیرظاهر و باطن چیزهایی که نجس شده اند، چگونه ممکن است؟
آنکه می تواند، انجام می دهد وآنکه نمی تواند، انتقاد می کند
روزی مردی داخل چاله ای افتادو بسیار دردش آمد …
یک کشیش او را دید و گفت :حتما گناهی انجام داده ای!
یک دانشمند عمق چاله و رطوبتخاک آن را اندازه گرفت!
یک روزنامه نگار در مورد دردهایشبا او مصاحبه کرد!
یک یوگیست به او گفت : این چاله و همچنین دردت فقط در ذهن تو هستند در واقعیت وجود ندارند!!!
یک پزشک برای او دو قرصآسپرین پایین انداخت!
یک پرستار کنار چاله ایستاد و با او گریه کرد!
یک روانشناس او را تحریک کرد تا دلایلی را که پدر و مادرش او را آماده افتادن به داخل چاله کرده بودند پیدا کند!
یک تقویت کننده فکر او را نصیحت کرد که : خواستن توانستن است!
یک فرد خوشبین به او گفت :ممکن بود یکی از پاهات رو بشکنی!!!
سپس فرد بیسوادی گذشت و دستاو را گرفت و او را از چاله بیرون آورد…!
آنکه می تواند، انجام می دهد وآنکه نمی تواند، انتقاد می کند.
جرج برناردشاو
نبرد امام مهدی سلام الله علیه با سفیانی
حضرت مهدی عجّل الله تعالی فرجه الشریف در آغاز نبرد درنگ میکند و مدتی در حومه دمشق میماند تا بزرگان و مؤمنان اهل شام؛ آنهایی که هنوز به آن حضرت نپیوستهاند، به او ملحق شوند.
سپس حضرت از سفیانی میخواهد که جهت گفت وگو شخصاً با آن بزرگوار ملاقات کند. آنگاه یکدیگر را ملاقات می کنند. وی تحت تأثیر شخصیت حضرت مهدی عجّل الله تعالی فرجه الشریف قرار می گیرد و با آن حضرت بیعت می کند و تصمیم می گیرد دست از جنگ بردارد و منطقه را تسلیم امام عجّل الله تعالی فرجه الشریف نماید.
امّا نزدیکان و پشتیبانان سفیانی وی را پس از آن سرزنش و نکوهش می کنند و او را از تصمیمش منصرف میسازند!
حضرت علی علیه السّلام در روایتی دراین باره فرمود:
«وقتی سفیانی لشکری به سوی مهدی عجّل الله تعالی فرجه الشریف می فرستد در بیابان بیداء به هلاکت میرسند و این خبر به اهل شام میرسد. آنها به خلیفة خود میگویند، مهدی عجّل الله تعالی فرجه الشریف ظهور نموده است با او بیعت کن و به اطاعت وی در آی و گرنه تو را میکشیم. او عده ای را جهت بیعت نزد آن حضرت میفرستد و مهدی عجّل الله تعالی فرجه الشریف از سوی دیگر حرکت میکند تا در بیت المقدس فرود آید».
این روایتی است که اوج حرکت مردمی دوستداران حضرت مهدی عجّل الله تعالی فرجه الشریف و مخالفان سفیانی را نشان میدهد در همین نسخه آمده است:
«حضرت مهدی میگوید پسر عموی مرا نزد من آورید تا با وی سخن گویم پس او نزد حضرت عجّل الله تعالی فرجه الشریف آمده و با او گفت وگو میکند. پس از این گفت وگو، وی زمام امر را به امام علیه السّلام تسلیم و با او بیعت میکند! امّا چون نزد یاران خود باز میگردد قبیله کلب ـ خاندان وی ـ او را نادم و پشیمان میکنند به همین جهت او برمیگردد و تقاضای فسخ پیمان میکند ،امام عجّل الله تعالی فرجه الشریف نیز بیعت وی را فسخ میکند. آنگاه سفیانی لشکریان خود را برای جنگ با امام عجّل الله تعالی فرجه الشریف بسیج میکند ولی امام عجّل الله تعالی فرجه الشریف او را شکست میدهد و خداوند رومیان را نیز به دست آن حضرت عجّل الله تعالی فرجه الشریف منهدم می سازد».
نسخه خطی ابن حماد، ص۹۶
خانم! تو حراج نیستی!
حجت الاسلام والمسلمین قرائتی:
گاهي وقتها بعضي افراد مثلاً بد حجابي و بيحجابي را تمدن ميدانند و پوشش را اُملي.
قرآن ميفرمايد كه:
«وَ لا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجاهِلِيَّةِ الْأُولى» (احزاب/33)
«تَبَرُّج» از برج است.
ما به چه برج ميگوييم؟ ساختمانهايي كه خودش را نشان ميدهد.
“تَبَرُّج ” يعني خانم از خانه بيرون ميآيي خودت را برج نكن. اين كرامت انسان است.
من بارها گفتم. كسي كه خودش را آرايش ميكند در خيابان ميآورد، يعني مردم حراج شدم. اسلام ميگويد: خانم تو حراج نيستي.
هركس ميخواهد به تو نگاه كند، بايد خرج تو را بدهد. يك ميليون، ده ميليون. بايد ميليونها تومان صرف كند، خانه تهيه كند. آبش، گازش، برقش، تلفنش، زندگي تو را بايد كامل تأمين كند، اگر نوكر تو شد، حق دارد به تو يك نگاهي بكند. وگرنه به هر جوان هرزهاي خودت را عرضه كني، اين حراج كردن است.
خدا به زنهاي پيغمبر ميگويد: «وَ قَرْنَ في بُيُوتِكُن» (احزاب/33) از خانه بيرون نياييد، بعد ميگويد: اگر ميخواهيد بياييد، بيرون بياييد، چون زن گاهي لازم است از خانه بيرون بيايد. مشكلي نيست. حضرت زهرا، زنان پيغمبر تا درون جبههها هم با پيغمبر ميرفتند. بيرون بروند مشكل ندارد. نماز جماعت، حج، زيارت، تحصيل، مداوا، خدمت به جامعه…
نوشیدنی های شبانه برای داشتن خوابی راحت
نوشیدنی های شبانه برای داشتن خوابی راحت
_ دمنوش نعنا فلفلی
_ چای بابونه
_ شیر وانیلی
_ اسموتی گیلاس(برای تهیه حدود 20 عدد گیلاس بدون هسته و 2 قاشق ماست را در مخلوط کن بریزید)
عاقبت صبر و تحمل در برابر بداخلاقی والدی
علامه طهراني در كتاب نورملكوت قرآن مي فرمايد:
يكروز در طهران، براى خريد كتاب به كتاب فروشى رفتم، مردى در آن أنبار براى خريد كتاب آمده، آماده براى خروج شد كه ناگهان در جا ایستاد و گفت: حبيبم الله. طبيبم الله،یارم….
فهميدم از صاحب دلان است که مورد عنایت خاص خداوند قرار گرفته،گفتم: آقاجان! درويش جان!
انتظار دعاى شما را دارم.چه جوری به این مقام رسیدی؟
ناگهان ساکت شد،گریه بسیاری کرد،سپس شاد و شاداب شد و خندید.
گفت: سید! شرح مفصلی دارد.
من مادر پيرى داشتم، مريض و ناتوان، و چندين سال زمين گير بود.
خودم خدمتش را مینمودم؛ و حوائج او را برميآوردم؛غذا برايش ميپختم؛ و آب وضو برايش حاضر ميكردم؛ و خلاصه بهر گونه در تحمّل خواسته هاى او در حضورش بودم.
او بسيار تند و بداخلاق بود. ناسزا و فحش ميداد؛ و من تحمّل ميكردم، و بر روى او تبسّم ميكردم.
بهمين جهت عيال اختيار نكردم، با آنكه از سنّ من چهل سال ميگذشت. زيرا نگهدارى عيال با اين اخلاقِ مادر مقدور نبود …
بهمین خاطر به نداشتن زوجه تحمّل كرده، و با آن خود را ساخته و وفق داده بودم.
گهگاهى در أثر تحمّل ناگواريهائى كه از مادرم به من میرسيد؛ ناگهان گوئى برقى بر دلم ميزد، و جرقّه اى روشن میشد؛ و حال بسیارخوشی دست ميداد، ولى البته دوام نداشت و زود گذر بود.
تا يك شب كه زمستان و هوا سرد بود و من رختخواب خود را پهلوى او و در اطاق او پهن میکردم تا تنها نباشد، و براى حوائج، نياز به صدا زدن نداشته باشد.
در آن شب كه من كوزه را آب كرده و هميشه در اطاق پهلوى خودم ميگذاشتم كه اگر آب بخواهد، فوراً به او بدهم،
ناگهان او در ميان شب تاريك آب خواست.
فوراً برخاستم و آب كوزه را در ظرف ريخته، و به او دادم و گفتم: بگير، مادر جان!
او كه خواب آلود بود؛ و از فوريّت عمل من خبر نداشت؛ چنين تصوّر كرد كه: من آب را دير داده ام؛ فحش غريبى به من داد، و كاسه آب را بر سرم زد.
فوراً كاسه را دوباره آب نموده و گفتم: بگير مادر جان، مرا ببخش، معذرت ميخواهم!
كه ناگهان نفهميدم چه شد…
إجمالًا آنكه به آرزوى خود رسيدم؛ و آن برق ها و جرقه ها تبديل به يك عالمى نورانى همچون خورشيد درخشان شد؛ و حبيب من، يار من، خداى من، بانظر لطف و عنایت خاصش به من نگاه کرد و چیزهایی از عالم غیب شنیدم و اين حال ديگر قطع نشد؛ و چند سال است كه ادامه دارد…
نور ملكوت قرآن(ج1) ، ص: 141 با اندكي تلخيص
استفاده از وقت
آیت الله العظمی بشیری زنجانی میگوید :
مرحوم پدرم ، از اوقات خود خیلی استفاده میکرد و در دقایقی که معمول افراد هدر میدهند، کارهای فراوانی انجام میداد.
ایشان از اوقات اصلی برای کارهای فرعی استفاده نمیکرد و از وقت درس، تألیف، پاسخ استفتاء، ملاقات، مطالعه و… کم نمیکرد، بلکه برای وقتهای غیر قابل استفاده برنامه داشت.
مرحوم حاج آقا رضا صدر میگفت: یک وقت من با ایشان همراه شدم. ایشان فرمود: وقتی مادرم از دنیا رفت، تصمیم گرفتم هر روز یک جزء قرآن برای او بخوانم.
بعد از مدّتی با خود گفتم: پدرم چه گناهی کرده است که برای او قرآن نمیخوانم؟ لذا تصمیم گرفتم هر روز دو جزء قرآن بخوانم. یک جزء برای پدرم و یک جزء برای مادرم. منتهی ایشان این دو جزء را در وقتهایی که هدر میرفت، تلاوت میکرد.
جرعه ای از دریا/ ج 3 /ص 545
حکم فراموشی آیه توسط امام جماعت
سوال: اگر امام جماعت آیه ای از «حمد و سوره» را نخواند و مأموم در حین قرائت متوجه اشتباه امام شود، وظیفه مأموم و حکم نماز او چیست؟
پاسخ:
آیات عظام: امام و خامنه ای: مأموم به شکلی امام جماعت را متوجه نماید، هر چند با گفتن ذکر یا خواندن آیه باشد و در غیر این صورت، مأموم نیت فرادا کند و سوره را بخواند. [1]
آیت الله سیستانی: مأموم می تواند امام را متوجه کند و اگر امام متوجه نشد یا مأموم این کار را نکرد، بنابر احتیاط واجب مأموم باید نیت فرادا کند. [2]
آیت الله مکارم: باید امام را متوجه نماید و در غیر این صورت، مأموم نیت فرادا نماید و سوره را بخواند و بنابر احتیاط واجب نماز را تمام کند و دوباره اعاده نماید. [3]
توجه:
اگر امام جماعت به اشتباه آیه ای از سوره را نخواند و مأمومین نتوانند او را متوجه سازند، باید همان را خودشان بخوانند و نماز را به صورت فرادا ادامه دهند و اگر نه نماز مأمومین باطل است. [4]
——————
پی نوشت:
[1]. امام، العروه الوثقی مع تعلیقات، ج1، احکام الجماعه، م 35؛ خامنه ای، سایت، اسفتائات جدید،.
[2]. سیستانی، العروه الوثقی مع تعلیقه، ج2، احکام الجماعه، م 35.
[3]. مکارم، العروه الوثقی مع تعلیقات، ج1، احکام الجماعه، م 35.
برگرفته از کتاب «رساله مصور»، ج1.
امام خامنهای حقوقشان از کجاست؟!
در قوانین کشور، موضوع حقوق ماهیانه برای رهبری مطرح نشده است هر چند مقام معظم رهبری بر اساس وظیفه و مسئولیتی که بر عهده دارند، میتوانند از حقوق دولتی استفاده نمایند.
ولی ایشان تلاش دارند تا حد امکان از حقوق دولتی که مربوط به بیت المال است استفاده نکنند و این در راستای سیره امامان معصوم علیهم السلام است که از بیت المال استفاده نمیکردند.
از این رو ایشان تمایلی به استفاده از حقوق دولتی و بیت المال ندارند و زندگی ایشان از راه نذوراتی که برای ایشان میشود اداره میشود.
حجت الاسلام و المسلمین احمد مروی، معاون ارتباطات حوزهای دفتر مقام معظم رهبری به عنوان یکی از افرادی که مستقیما با شخص مقام معظم رهبری در ارتباط میباشد و از نزدیک با جزئیات زندگی معظم له آشنا میباشد در مصاحبهای که با ویژه نامه روزنامه جام جم با عنوان تداوم آفتاب داشتند در زمینه نحوه امرار معاش رهبر معظم انقلاب اظهار داشتند:
«اداره زندگی ایشان عمدتاً یعنی آن قدر که من اطلاع دارم که تا حدی دقیق است بیشتر از نذوراتی است که مردم در مورد حضرت آقا انجام میدهند. نذورات میآید. برای امام هم (رضوان الله تعالی علیه) خیلی نذورات میرفت.
برای حضرت آقا هم نذورات زیاد میآید که نذر شخصی آقا میکنند که آقا، زندگی شان عمدتاً از همین نذورات اداره میشود و از بیت المال و از دفتر استفاده نمیکنند.
از وجوهات که اصلاً هیچ استفاده نمیکنند. عمدتاً همین نذورات است.»
ویژه نامه تداوم آفتاب روزنامه جام جم شنبه 17 اسفند 1387به نقل از سایت اطلاع رسانی جام جم آنلاین
علل تفاوتها میان انسانها
امام علی علیهالسلام :
علت تفاوتهای ميان مردم، گوناگونی سرشت
آنان است ..
زيرا آدميان در آغاز، ترکيبی از ؛
خاک شور و شيرين، سخت و نرم، ميباشند،پس آنان به ميزان نزديک بودن خاکشان با هم نزديک، و به اندازه دوری آن از هم،دور و متفاوتند ..
يکی زيبا روی و کم خرد ..
ديگری بلند قامت و کم همت ..
يکی زشت روی و نيکوکار ..
ديگری کوتاه قامت و خوش فکر ..
يکی پاک سرشت و بد اخلاق ..
ديگری خوش قلب و آشفته عقل ..
و آن ديگر سخنوری دل آگاه است ..
خطبه ۲۲۵ نهج البلاغه