تطهیر دهان از نجاست
سوال: آیا پس از خوردن یا آشامیدن چیزی که نجس است، آب کشیدن دهان واجب است؟
پاسخ:
آب کشیدن داخل دهان لازم نیست.
آیت الله مکارم: به مجرد بلعیدن غذای نجس، دهان پاک می شود.
برگرفته از کتاب «رساله مصور»، ج1، ص 86.
از اعتراف به گناهان،نزد دیگران بپرهیزید!
فردی نزد امام علی علیه السلام آمد وچندین بار گفت:
یا امیرالمؤمنین، من عمل خلافی مرتکب شده ام، حد الهی را بر من جاری کن.
امام چهار بار روی از او برگرداند ودر آخر خشمگین شدند و فرمودند: چقدر زشت است که انسان گناهش را نزد دیگران بگوید!
چرا گناهت را به من می گویی؟ مگر بین خود و خدایت توبه نکرده ای؟
سپس حضرت فرمود:
به خدا قسم اگر او بین خود و خدا توبه می کرد بالاتر از این بود که پیش من اعتراف کند و من حّد را بر او جاری کنم.
این فکر اشتباه است که با اعتراف به گناهان سبک می شویم.
بلکه دستور بر این است که ما باید با توبه کردن نزد خدا سبک بشویم…
فردی که مرتکب گناه می شود حتی حق این را ندارد که آنرا برای امام زمانش بازگو کند.
حتی گناه دیگران را نباید پخش و در عذاب آن شریک شد!ممکن است که فردی خطا کند آیا باید آن را همه جا پخش کرد؟ مثلا پیامک یا بولوتوثی به شما می رسد که فلانی کار خطایی انجام داده است،آیا شما باید آنرا برای همه بفرستید؟
اصول کافی ،شیخ کُلینی
قرآن و راز هویت در اثر انگشت
همه انسانها، حتی دوقلوهای همسان دارای اثر انگشت منحصر به فرد میباشند، به عبارت دیگر، هویتهای افراد در سر انگشتان آنان رمزگذاری میشود.
این سیستم رمزگذاری ممکن است به سیستم بارکد که امروزه مورد استفاده قرار میگیرد، نیز شبیه باشد.
به همین علت است که آثار انگشت به عنوان مدرک بسیار مهم تشخیص هویت و ویژهی صاحبان آنها، پذیرفته میشود و برای همین هدف، در سراسر جهان مورد استفاده قرار میگیرد.
هنگامی که در قرآن عنوان میشود که بازگرداندن انسان به زندگی پس از مرگ آسان است، آثار انگشت انسانها بهطور خاص مورد تأکید قرار میگیرد.
أ یَحْسَبُ الْإِنْسانُ أَلَّنْ نَجْمَعَ عِظامَهُ بَلى قادِرِینَ عَلى أَنْ نُسَوِّیَ بَنانَهُ (قیامت/ 3 -4)
«آیا آدمی پندارد که استخوانهای (پوسیده) او را جمع نمیکنیم؟! بلی، ما قادریم که سر انگشتان او را هم درست گردانیم.»
اما آنچه مهم است، آن است که این خصوصیت آثار انگشت به تازگی در اواخر قرن نوزدهم کشف شد. پیش از این زمان، افراد آثار انگشت را به صورت منحنیهایی بدون اهمیت یا مفهوم ویژهای در نظر میگرفتند.
با این وجود در قرآن، خداوند به اثر انگشت اشاره میکند که در آن زمان توجه مردم را جلب نکرده و امروزه توجه ما به اهمیت آنها معطوف میشود. اهمیتی که سرانجام در این روزگار درک شد.
قرآن، علم، اعجاز صفحه 108
علت بکار بردن لفظ یاعلی هنگام خداحافظی
از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) سؤال شد: یارسول الله، ما وقتی صحبتمون، حرفمون با یکی تموم میشه، پایان کلاممون، او را به خدا می سپاریم، به بیان پارسی می گوییم خداحافظ و به زبان عربی می گوییم فی امان الله.
اگر بدون خداحافظی کردن، در وسط سخن گفتن از او جدا بشیم، نوعی بی ادبی می پنداریم.
شما وقتی در معراج با خدا هم صحبت شدید ، پایان جمله که نمی توانستید به ذات خدا عرضه بدارید ، تو را به خدا می سپارم! آخرین جمله ی رد و بدل شده ، بین شما و خدا چه بود؟
حضرت فرمودند: پایان صحبت، خداوند سبحان به من گفت: “یاعلی” من نیز به خدای خود ” یا علی” گفتم.
این آخرین جمله بین من و ذات مقدس خدا بود.
کتاب سخن خدا ص٧١ - زندگانی چهارده معصوم ص ۴٩ - معراج ص١٣
همه ی جهان حجاب دارد...
کره زمین دارای پوشش است…
میوه های تر وتازه دارای پوشش اند…
شمشیر نیز داخل غلافش حفظ میشود…
قلم بدون پوشش جوهرش خشک میشود و فایده اش از بین میرود.
سیب هم اگر پوسته اش گرفته شود و رها شود فاسد میشود…
و……
در تعجبم از مردی که ماشینش را از ترس خط و خش افتادن چادر می پوشاند؛ اما دختر یا همسر و یا خواهر خود را بدون پوشش رها میکند!!
بانو!
این چادر تا برسد بدست تو
هم از کوچه های مدینه گذشته
هم از کربلا
هم از بازار شام…!
چادرت را در آغوش بگیر ،
و بگو برایت روضه بخواند…
همه را از نزدیک دیده است..
درسی که باید از حادثه ۲۸ مرداد گرفت
رهبر انقلاب: دکتر مصدق به آمریکاییها اعتماد کرد.
از این خوشبینی، آمریکاییها سوء استفاده کردند، 28 مرداد را به راه انداختند.
تلنگر....
آهنگری با وجود رنج های متعدد ، عمیقاً به خدا عشق می ورزید….
روزی کسی از او پرسید:
چگونه میتوانی خدایی را که اینهمه رنج نصیبت کرده دوست داشته باشی؟
آهنگر گفت:
وقتی تکه آهنی را در کوره قرار میدهم و آن را روی سندان می گذارم و می کوبم تا وسیله ای بسازم؛
اگر به صورت دلخواهم درآمد میدانم که مفید خواهد بود, اگرنه آن را کنار میگذارم.
همین باعث شده که همیشه به درگاه خداوند دعا کنم که پروردگارا, مرا در کوره های رنج قرار بده، اما کنار نگذار…
ارث وسائل منزل
سوال:
آیا بعد از فوت پدر خانواده ،وسایل منزل متعلق به وراث است یا متعلق به مادر(همسر محروم)می باشد؟چه مقدار متعلق خانم است؟
پاسخ:
آیت الله خامنه ای :
اگر از اموال پدر بوده طبق قانون ارث تقسیم می شود و چنانچه قانون و مقررات خاصی که به تصویب مجلس و تأیید شورای نگهبان رسیده است، در میان باشد معتبر است.
آیت الله مکارم :
تنها اموالی که متعلق به مادر است، به عنوان ارث بین وارثین تقسیم نمی شود. هرگاه مردی از دنیا برود و فرزند نداشته باشد، یک چهارم مال او را همسر دائمی او می برد و بقیه را ورثه دیگر و هرگاه از آن زن یا از زن دیگر فرزند داشته باشد، یک هشتم مال به زن او می رسد و بقیه به وارثان دیگر. همچنین توجه داشته باشید که هرگاه مردی از دنیا برود، قرآن، انگشتر و شمشیر و لباسی را که می پوشیده، یا برای پوشیدن آماده کرده، مال پسر بزرگتر اوست و اگر میت از این چهار چیز بیش از یکی دارد، مثلًا دو قرآن یا دو انگشتر دارد چنانچه از همه آنها استفاده می کرده همه به پسر بزرگترش می رسد. در مورد عقد نامه هرگاه قبلا توافق بر شروطى شده و طرفین آن را امضا کرده اند، سپس عقد خوانده شده، این شروط لازم الاجرا است.
آیت الله فاضل :
بعد از فوت پدر خانواده اموال و وسایل منزلش به ورثه او می رسد و همسر دائم اش به مقدار سهم خود از اموال شوهرش ارث می برد. غیر از زمین از سایر اموال شوهر متوفی که فرزند دارد، یک هشتم به زن می رسد، بقیه آن به فرزندان میت و پدر و مادر میت اگر زنده باشند تعلق می گیرد.
آیت الله شبیری:
اگر متوفی نسبت به آن، وصیتی نداشته اموال مذکور هم به مانند سایر ترکه میان وراث تقسیم می شود.
استفتاء از سایت مراجع عظام
چرا گاهی نوزاد بی دلیل میخندد یا بدون درد میگرید؟
مفضل بن عمر می گوید:
از امام صادق علیه السلام پرسیدم:
چرا گاهی نوزاد بیدلیل میخندد یا بدون درد میگرید؟
فرمودند:
ای مفضل! هیچ طفلی نیست مگر اینکه امام را میبیند و با او نجوا میکند، پس گریهاش بخاطر رفتن امام از پیش اوست و خندهاش بخاطر آمدن امام نزد او،اما وقتی زبانِ طفل، به سخن باز شد ، این باب بر او بسته میشود و بر قلبش مهر فراموشی زده میشود..
علل الشرایع؛شیخ صدوق(ره)
چهارکلمه آموزنده
جناب لقمان(رحمت الله علیه) به پسرش چنین فرمودند پسرم ! من ۴۰۰ پیغمبر را خدمت نمودم و از سخنان آنان ۴ کلمه آموختم :
وقتی در نماز هستی ؛ قلبت را نگهدار و متوجه خداوند متعال باش .
وقتی بر سر سفره قرار گرفتی ؛ گلویت را حفظ کن و مواظب حلال و حرام و دیگران باش .
اگر در خانه کسی بودی ؛ مواظب چشمانت باش و به چیزی که بر تو روا نیست چشم مدوز .
وقتی در میان مردم بودی ؛ زبانت را نگهدار . مبادا غیبت و سخنانی که بر تو روا نیست بازگو نمایی .
مواعظ العددیّه ،ص۲۳۸
شهادت رود فرات بروصایت حضرت امیرالمومنین (ع)
امام صادق علیه السلام فرمودند:هنگامیكه امیرالمومنین على بن ابیطالب علیه السلام از جنگ صفين برمى گشت، در ساحل فرات ايستاد و فرمودند:
اى وادى! من كيستم؟
رود مضطرب شد امواج به هم خوردند و مردم نگاه مى كردند.صدايى از فرات شنيدند كه گفت:اشهد ان لااله الاالله ان محمداً رسول الله و ان علياً اميرالمؤمنين حجة الله على خلقه.
امام صادق علیه السلام فرمودند:وقتى كه امیرالمومنین على بن ابیطالب علیه السلام از صفين برمى گشت بر ساحل فرات ايستاد و با چوب دستى خود برآب زد و فرمود: جارى شو، پس دوازده چشمه جارى شد مردم نگاه میكردند.
سپس با زبانى سخن گفت كه مردم نفهميدند. آنگاه مارها سرشان را از رود خانه بيرون آوردند ، و لا اله الا الله و تكبير گفتند و بعد از آن گفتند: السلام عليك يا حجة الله فى ارضه و يا عين الله فى عباده ، قوم تو در صفين تو را خوار كردند چنانچه قوم هارون بن عمران را.
امیرالمومنین علی بن ابیطالب علیه افضل صلاة والسلام به مردم فرمودند: آيا شنيديد؟ گفتند: بلى، حضرت فرمودند: اين معجزه من براى شماست و شما را بر آن شاهد مى گيرم.
منابع:
بحار الانوار صفحه ۲۵۱ جلد ۴۱ حديث ۷و۸
ترجمه خرائج و الجرائح صفحه ۱۸۴_۱۸۵ ح۵۳و ۵۴
مشارق أنوار اليقين صفحه ۷۸
مدينة المعاجز، البحراني جلد ۲ صفحه ۴۴ ح ۳۸۸
داستان از معجزات و کرامات امام علی علیه السلام
خرائج و الجرائح
سردارِ اُحُد !
مرتضی جاویدی درعملیاتی سخت و طاقت فرسا به نام والفجر دو، در منطقه عملیاتی حاج عمران، به همراه نیروهایش درتنگه برده زرد که راه عبور و مرور دشمن بعثی به پادگان عظیم حاج عمران بود ، از سه طرف در محاصره شدید نیرو های بعثی قرار می گیردو تنها یک راه عقب نشینی برایش باقی می ماند اما او به همراه نیرو هایش چهار شب و سه روز مقاومت می کنند(و با رشادت های جانانه خود و هم رزمانش به پیروزی نائل می گردند)
وقتی فرمانده وقت سپاه به او اجازه عقب نشینی میدهد، او پشت بیسیم میگوید که قصه احد در تاریخ برای بار دیگر تکرار نخواهد شد و ما تنگه را ترک نمیکنیم، به همین علت او را به عنوان سردار احد هم میشناسند .
بعد از عملیات والفجر دو فرماندهان جنگ به محضر امام میروند. محسن رضایی و صیادشیرازی گزارشی از عملیات میدهند و به رشادت و قابلیت مرتضی جاویدی و نیروهایش اشاره میکنند.
امام با شنیدن سخنان صیاد از جا برمیخیزد و تمام قد میایستد و شهید جاویدی را در بغل میگیرد. همهی نگاهها به امام بود و لبهای مبارکشان که بر پیشانی مرتضی مینشیند و مرتضی در حالی که اشک میریخته است، شروع به بوسیدن دست و بازو و صورت امام میکند.
مشرق نیوز ،20 مرداد 1393 ، کتاب «تپه جاویدی و راز اشلو» به قلم «اکبر صحرایی
ترس رسول خدا صلى الله عليه و آله از منافق
امیرالمومنین علیه السلام:
ولَقد قالَ لي رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله : إنّيلا أخافُ على اُمَّتي مُؤمِنا ولا مُشرِكا ، أمّا المُؤمنُ فيَمنَعُهُ اللّه ُ بإيمانِهِ ، وأمّا المُشرِكُ فيَقمَعُهُ اللّه ُ بشِركِهِ، ولكنّي أخافُ علَيكُم كُلَّ مُنافِقِ الجَنانِ ، عالِمِ اللِّسانِ ، يقولُ ما تَعرِفونَ ، ويَفعَلُ ما تُنكِرونَ .
امیرالمومنین عليه السلام :
رسول خدا صلى الله عليه و آله به من فرمود :
من براى امّتم نه از مؤمن مى ترسم و نه از مشرك؛ زيرا مؤمن را خداوند به واسطه ايمانش جلوگيرى مى كند و مشرك را خداوند به سبب شركش از پاى در مى آورد.
امّا ترس من براى شما از منافق زبان بازى است كه مطابق اعتقادات شما سخن مى گويد و برخلاف آنچه معتقديد عمل مى كند.
نهج البلاغة ،نامه 27
اعجاز در کلام امیر(علیه السلام)
علی بن ابیطالب بعد از رسول الله از فصیح ترین وبلیغ ترین مردم بود. این مطلب را در سخنان آن حضرت می توان یافت. سخنان آن حضرت دارای جذبه منحصر به فرد و شیرینی خاصی است. اجزای سخنان او متناسب و به هم پیوسته و در جمال صورت و کمال معنا به هم مرتبط و پیوند خورده است. بلاغت و فصاحت کلام او نشان در قوت فکر و توانایی ذهنی و کثرت علمی و فوق العاده آن حضرت می باشد. زیرا با داشتن آن ها می توان دقایق معانی را در حافظه خود حاضر کرد و آن را به طور روان در قالب الفاظ مانوس و جذاب بیان نمود.
آن حضرت در سخنوری، کار را به اعجاز رساند، به طوری که گاه خطبه هایی را ایراد می نمود که در آن ها حرف «الف » و یا علامت «نقطه » نبود، از باب نمونه از خطبه ذیل که در آن هیچ نقطه به کار برده نشده است، چند سطری بیان می شود: «الحمدلله الملک المحمود المالک الودود و مصور کل مولود و مآل کل مطرود و ساطح المهار و مؤطل الاطواد و مرسل الامطار و مسهل الاوطار عالم الاسرار و مدرکها مدمرالاملاک و مهلکها و مکور الدهور و مکررها و مورد الامور و مصدرها عم سماحه و کمل رکابه و همل وطاع السؤال و الامل واوسع الرمل…»
منبع:
علی کیست ،ص ۲۰۴
برگشت به احتیاط واجب مرجع
سوال : اگر در مسئله ای که احتیاط واجب است به مرجع بعدی رجوع کنیم آیا می شود دوباره به همان احتیاط واجب برگردیم ؟
پاسخ :
آیات عظام خامنه ای، مکارم شیرازی، وحید و سیستانی: اگر به ان احتیاط عمل کنید مانعی ندارد.
آیت الله شبیری زنجانی: مانعی ندارد. البته احتیاط واجب در رساله معظم له مانند فتواست و باید به آن عمل شود و در مواردی که احتیاط مطلق(بدون قید استحباب یا وجوب) آمده می توان به مجتهد دیگر رجوع کرد.
استفتاءاز سایت مراجع عظام
دیدار مردگان با خانواده در دنیا
عبد الرحیم قصیر می گوید: « از امام سوال کردم: آیا روح مومن به دیدار خانواده اش می آید ؟
فرمود: بله از خداوند اجازه می گیرد ٬ خداوند نیز به او اجازه می دهد و دو تا فرشته به همراه او می فرستد به صورت بعضی از پرندگانی که روی دیوار می نشینند به دیار آنان می آید و به ایشان نگاه می کنند و کلامشان را می شنوند.
اسحاق بن عمار می گوید : « به امام موسی کاظم (ع) عرض کردم : آیا روح مومن به دیدار خانواده اش می آید فرمودند : بله. عرض کردم : هر چند وقت یک بار به ملاقات ایشان می آید ؟
فرمودند : به اندازه فضیلت و قدر و منزلتی که هر کدام دارند . بعضی هر روز ٬ بعضی هر دو روز یک بار و بعضی هر سه روز یک بار و هرکدام که منزلتشان کم است هر جمعه.
عرض کردم : در چه ساعتی می آیند ؟
فرمودند : هنگام ظهر و مانند آن.
عرض کردم : در چه صورت و قیافه ای می آیند ؟
فرمودند : در شکل گنجشک یا کوچکتر از آن . خداوند فرشته ای را هم با او می فرستد تا آنچه مایه خوشحالی اوست به او نشان می دهد و آنچه مایه ناراحتی اوست از او می پوشاند . »
بـحــار ج۶۰ ص۲۵۷
از کجا بفهمیم که عبادت ما، «عبادت» است نه «عادت»؟
اخلاق معنایش این است که انسان اراده خودش را بر عادات و بر طبایع خود غلبه بدهد؛ یعنی اراده را تقویت کند به طوری که اراده بر آنها حاکم باشد.
حتی اراده باید بر عادات خوب هم غالب باشد، چون کار خوب اگر کسی به آن عادت پیدا کرد خوب نیست.
مثلا ما باید نماز بخوانیم اما نباید نماز خواندن ما شکل عادت داشته باشد. از کجا بفهمیم که نماز خواندن ما عادت است یا نه؟ باید ببینیم آیا همه دستورات خدا را مثل نماز خواندن انجام میدهیم؟ اگر اینطور است، معلوم میشود که کار ما به خاطر امر خداست.
اما اگر ربا را میخوریم و در عین حال، نماز را هم با نافلههایش میخوانیم، یا اگر خیانت به امانت مردم میکنیم ولی زیارت عاشورایمان هم ترک نمیشود، میفهمیم که اینها عبادت نیست، عادت است.
استاد مطهری، اسلام و نیازهای زمان، ج۱ ص۲۱۱
سفارشات امام کاظم (ع)به هشام
ای هشام؛ به احمقان حکمت نیاموزید که بدان ستم نمودهاید، و آن را از اهلش باز ندارید که در حق ایشان ظلم کردهاید.
ای هشام؛ آن کس که زبانش راستگوست عملش پاک و نیکوست و آن کس که نیّتش پاک باشد روزیش افزون شود و آن کس که با برادران و خانوادهاش بخوبی برخورد کند عمرش طولانی گردد.
ای هشام؛ همان طور که [دنیاپرستان] حکمت را برای شما واگذاشتند، شما نیز دنیا را برای آنان واگذارید.
ای هشام؛ آن کس که مردانگی ندارد دین ندارد و آن کس که عاری از مردانگی است عقل ندارد و با ارزشترین مردم کسی است که دنیا را برای خود هیچ مقام و منزلتی نداند، هان! بتحقیق برای بدنهای شما بها و قیمتی جز بهشت نیست، پس آن را جز به بهشت مفروشید.
ای هشام؛ براستی امیر المؤمنین علیه السّلام مکرّر میفرمود:
«نشستن در صدر مجلس تنها سزاوار مردی است که دارای سه خصلت باشد:
چون سؤال شود پاسخ گوید
و چون همگان از کلام عاجز شدند او سخن گوید
و رأی و نظری ارائه کند که به مصلحت همگان باشد
بنا بر این شخصی که این صفات را ندارد و در صدر مجلس نشیند احمق است»
و حسن بن علیّ علیهالسّلام فرموده:
«نیازهای خود را از اهل آن بخواهید، پرسیده شد: ای زاده پیامبر، اهل آن کیانند؟
فرمود: کسانی که خداوند در کتابش وصف کرده و یادشان نموده، آنجا که فرموده:
إِنَّما یَتَذَکَّرُ أُولُوا الْأَلْبابِ: «تنها صاحبدلان پند میپذیرند- زمر: 9»،
و ایشان خردمندانند».
و علی بن الحسین علیه السّلام فرموده:
«همنشینی با خوبان صلاح انگیز است، و همنشینی با دانشمندان موجب زیاد شدن عقل و خرد. و فرمانبردن از حاکمان دادگر کمال عزّت است، و بسیار نمودن مال از راه کسب و کار نشانه کمال مردانگی و راهنمائی مشورتکننده ادای حقّ نعمت است و خودداری از آزار نشانه کمال عقل بوده و موجب آسایش تن در دنیا و آخرت است.
ای هشام؛ فرد خردمند با کسی که میترسد او را تکذیب کند سخن نگوید، و نه به کسی که از دریغش نگران است تقاضا کند و نه آنچه را نتواند بجا آورد وعده دهد، و نه بدان چه در امیدواریش سرزنش شود دل بندد و نه بکاری که بترسد در آن درمانده و عاجز شود اقدام کند.
و امیر المؤمنین علیه السّلام مکرّر به یاران خود سفارش میکرد و میفرمود
«شما را به ترس از خدا در نهان و آشکار سفارش میکنم و نیز به رعایت انصاف در خشنودی و غضب و به کسب [دنیا و آخرت] در فقر و توانگری و به پیوند با کسی که از شما بریده و به گذشت از آن کس که به شما ستم کرده و به بخشش به آنکه از شما دریغ داشته و باید دیده شما عبرت انگیز باشد و سکوتتان اندیشه و گفتارتان ذکر و طبع و سرشتتان سخاوت، زیرا هیچ فرد بخیلی به بهشت نرود، همچنان که هیچ فرد با سخاوتی به دوزخ در نیاید.
تحف العقول/ترجمه جعفری، ص: 368-369