فلسفه حج
امام علی علیه السلام:
آيا مشاهده نميكنيد كه همانا خداوند سبحان، انسانهاي پيشين از آدم عليه السّلام تا آيندگان اين جهان را با سنگهايي در مكّه آزمايش كرد كه نه زيان ميرسانند، و نه نفعي دارند، نه ميبينند و نه ميشنوند اين سنگها را خانه محترم خود قرار داده و آن را عامل پايداري مردم گردانيد.
سپس كعبه را در سنگلاخترين مكانها، بي گياه ترين زمينها و كم فاصله ترين درّهها، در ميان كوههاي خشن، سنگريزه هاي فراوان و چشمه هاي كم آب و آباديهاي از هم دور قرار داد، كه نه شتر، نه اسب و گاو و گوسفند، هيچ كدام در آن سرزمين آسايش ندارند.
سپس آدم عليه السلام و فرزندانش را فرمان۹ داد كه به سوي كعبه برگردند و آن را مركز اجتماع و سر منزل مقصود و بار اندازشان گردانند، تا مردم با عشق قلبها، به سرعت از ميان فلات و دشتهاي دور و از درون شهرها، روستاها، درّههاي عميق، و جزاير از هم پراكنده درياها به مكّه روي آورند، شانه هاي خود را بجنبانند و گرداگرد كعبه لا_اله_الا_اللّه بر زبان جاري سازند و در اطراف خانه طواف كنند و با موهاي آشفته و بدنهاي پر گرد و غبار در حركت باشند.
لباسهاي خود را كه نشانه شخصيّت هر فرد است در آورند و با اصلاح نكردن موهاي سر، قيافه خود را تغيير دهند، كه آزموني بزرگ و امتحاني سخت و آزمايشي آشكار است براي پاكسازي و خالص شدن، كه خداوند آن را سبب رحمت و رسيدن به بهشت قرار داد.
اگر خداوند خانه محترمش و مكانهاي انجام مراسم حج را، در ميان باغها و نهرها و سرزمينهاي سبز و هموار و پردرخت و ميوه، مناطقي آباد و داراي خانه ها و كاخهاي بسيار و آباديهاي به هم پيوسته، در ميان گندمزارها و باغات خرّم و پر از گل و گياه، داراي مناظري زيبا و پر آب، در وسط باغستاني شادي آفرين و جادّه هاي آباد قرار ميداد، به همان اندازه كه آزمايش ساده بود، پاداش نيز سبكتر ميشد.
اگر پايه ها و بنيان كعبه و سنگهايي كه در ساختمان آن به كار رفته از زمرّد سبز و ياقوت سرخ و داراي نور و روشنايي بود،
دلها ديرتر به شك و ترديد ميرسيدند، و تلاش شيطان بر قلبها كمتر اثر ميگذاشتو وسوسه هاي پنهاني او در مردم كارگر نبود.
درصورتي كه خداوند، بندگان خود را با انواع سختيها ميآزمايد و با مشكلات زياد به عبادت ميخواند، و به اقسام گرفتاريها مبتلا ميسازد،تا كبر و خودپسندي را از دلهايشان خارج كند و به جاي آن فروتني آورد
و درهاي فضل و رحمتش را به رويشان بگشايد
و وسائل عفو و بخشش را به آساني در اختيارشان گذارد.
نهج البلاغه، خطبه 192
ارزش خون شهید
شهیدمطهری :
آنچه امروز به ما الهام میبخشد ، قلمهای کسانیکه اسلام را روی کاغذها توصیف کردهاند نیست ، بلکه قلمهای کسانی است که با خون خود خطوط برجستهء اسلام را برروی بدنهای خودشان ، بر پیشانیشان ، بر فرق شکافتهشان وَقُتِلَفیمِحرابِهِ لِشِدَّة عَدلِهِ ، برروی دانهدانه موهای مقدس محاسنشان ، برروی سینه و قلبشان ، بر پیشانی شکستهشان ، بر دندان شکستهشان ، بر رگهای گردنشان ، نوشتهاند و چهقدر اشتباه است که ما با جملهء مِدادُ العُلَماءِ اَفضلُ مِن دِماءِ الشُهَداءِ ارزش شهید و شهادت را پائین بیاوریم .
رنگ قرمز ثابتترین و لااقل نمایانترین رنگها است .
حماسه حسینی ج 3
درمحضراستاد
امام خمینی(ره) :
ای عزیز!
امروز روز مهلت و عمل است؛
انبیاء آمدند و کتابها آوردند و دعوتها نمودند با این همه تشریفات و این همه تحمل رنج و تَعِب که:
ما را از خواب غفلت بیدار و از سُکرِ[مستی]طبیعت هشیار کنند.
و ما را به عالم نور و نشئه بهجت و سرور رسانند
و به حیات ابدی و نعمتهای سرمدی و لذتهای جاویدانی رسانند.
و از هلاک و شقاوت و نار و ظلمت و حسرت و ندامت رهایی دهند؛
تمام اینها برای خودما بدون اینکه برای آنها نتیجه ای حاصل شود…..
با این وصف در ما به هیچ وجه اثری نکرد…
آداب الصلوه/صفحه35
پنج كلمه از علم يا پنج هزار دينار !
يك روز رسول خدا صلي الله عليه و آله وسلم به اميرالمومنين عليه السلام فرمودند: يا علي مي خواهي پنج كلمه از علم به تو بگويم يا پنج هزار دينار پول به تو بدهم؟
كداميك را مي خواهي؟ امير المومنين فرمودند: يارسول الله پنج كلمه علمي كه به من ياد بدهيد، بهتر از تمام عالم دنياست.
رسول خدا فرمودند :
1.يا علي شبها تا يك ختم قرآن نكرده اي نخواب؛ اميرمؤمنان پس از شنيدن سخنان پيامبر خدا فرمود: يا رسول الله ، چه كسي مي تواند در يك شب ختم قرآن كند ؟
2. پيامبر خدا در ادامه سخنانش به امير مؤمنان فرمودند: شبها هزار دينار صدقه بده بعد بخواب؛
3.سوم نخواب تا يك بنده را آزاد كني ،
4.چهارم نخواب تا اينكه خود را از آتش آزاد كني،
5.پنجم هزار ركعت نماز بخوان .
اميرمؤمنان فرمودند: مگر مي شود كسي تمام اين اعمال را در يك شب انجام بدهد : ختم قرآن كند ، بنده آزاد كند ، خودش را از آتش آزاد كند هزار دينار صدقه بدهد و هزار ركعت نماز بخواند؟
حضرت فرمودند : « شبها كه ميخواهي بخوابي سوره (قل هو الله احد ) و معوذتين (قل اعوذ برب الفلق ) و ( قل اعوذ برب الناس) و سوره حمد و سوره بقره از آيه اول تا آيه پنجم (و اولئك هم المفلحون ) را بخوان ، كه « فاذا قرات هذه فكانما قرات القرآن كله » ؛ « اگر هر شب اينكار را بكني ، گويي ختم قرآن كرده اي. »
دوم : اگر بر من كه پيغمبرم و بر اهل بيتم ده مرتبه صلوات بفرستي و بگويي «اللهم صل علي محمد و اهل بيته» مثل اين است كه هزار دينار صدقه داده اي .
سوم: اگر هنگام خواب ده مرتبه اين ذكر را بگويي ، مثل اين است كه بنده اي را خريده و آزاد كرده اي . ذكر اين است «لا إلهَ إلّا اللّهُ وَحْدَهُ لا شَريكَ لَهُ، لَهُ الْمُلْكُ وَلَهُ الْحَمْدُ يُحْيي وَيُمِيتُ و َهُوَ حَيّ لا يَمُوتُ »
چهارم: اگر موقع خواب ده مرتبه بگويي : «لا حَوْلَ وَلا قُوَّهَ اِلاّ بِاللهِ الْعَلِىِّ الْعَظيمِ» مثل اينكه خودت را از آتش دوزخ آزاد كـرده اي ».
پنجم : اگر اين ذكر را ده مرتبه بـگويي : « كانما صَلَّیْتُ أَلْفَ رَکْعَهٍ» « مثل اينكه هزار ركعت نماز خوانده اي » و آن ذكر اين است « يفعل الله ما يشاء بقدرته و يحكم ما يريد بعزته» يعني خداوند هر چه بخواهد به قدرت خودش انجام ميدهد ، و به هر چه اراده كند حكم مي كند.
در محضر مجتهدی(ره) ، جلد 1 ، ص42 و 43
وليفقيه در اين عصر، حكم مسلم در زمان سيدالشهدا را دارد
آیت الله مصباح یزدی:
بيعت مردم كوفه با مسلمبنعقيل در واقع بيعت با امام حسين بود، چون حضرت مسلم نماينده امام بود
اگر امام حسين براي ۱۴۰۰ سال بعد نيز نمايندهاي تعيين كند، آيا بيعت با نماينده او، بيعت با امام نخواهد بود؟
ما معتقديم وليفقيه در اين عصر، حكم مسلم در زمان سيدالشهدا را دارد، كه اطاعت از او در واقع اطاعت از امام حسين است و اين معناي «كل يوم عاشورا» است.
ما در شعار دادن به نفع ولايتفقيه آمادهايم، اما گاه در عمل به دستورات ايشان، سست هستيم، اگر واقعا اعتقاد داريم او نائب الامام است و اطاعت از او اطاعت از امام معصوم است، بايد بيشتر در اين مسير ثابت قدم باشيم.
حتي اگر وليفقيه در موردي اشتباه كند - كه البته در طول اين چند ده سال حتي يك نمونه را نميتوان يافت– به ما ضرري نميزند و ما مكلف به اطاعت هستيم، همانگونه كه اگر مرجع تقليدي اشتباه فتوا داده باشد، به مقلد ضرري نميزند و او مكلف به انجام وظيفه خود است.
۹۲/۹/۲۱
نهم ذی الحجه سالروز شهادت حضرت مسلم بن عقیل(ع)
شیخ صدوق روایتی در امالی نقل می کند که روزی امیرالمؤمنین(ع)،به پیامبراکرم(ص) عرضه داشت:
(یا رَسولَ الله! إنَّکَ لَتُحِبُ عَقیلا؟)
آیا شما عقیل را دوست دارید؟
پیغمبر فرمود: (ای وَالله!)
به خدا قسم ،عقیل را دوست دارم.
سپس فرمود:(إنِّی لَاُحِبُّهُ حُبَّین، حُباً لَه و حُباً لِحُبِّ أبی طالِب لَه)
من دو محبت به عقیل دارم.
یکی این که؛ خود عقیل را دوست دارم و یکی این که؛ عقیل محبوب پدرش حضرت ابوطالب(ع) بود!
(وَ إنَّ وَلَدَهُ لَمقتولٌ فی مَحَبَّةِ وَلَدِک) علی جان! فرزند عقیل در راه عشق و محبت فرزند تو حسین، شهید می شود.
(فَتَدمَعُ عَلَیهِ عُیونُ المُؤمنین)
وبر او ،چشم همه ی اهل ایمان اشک می ریزد.
(وَ تُصَلی عَلَیهِ المَلائِکةُ المُقَرَّبون)
و فرشتگان مقرب پروردگار، بر فرزند عقیل، مسلم، صلوات و درود می فرستند.
(ثُمُّ بَکَی النَبی(ص)ُّ حَتّی جَرَت دُموعُهُ عَلی صَدرِهِ)
با نام بردن از حضرت مسلم(ع)، پیغمبر اکرم(ص) گریه کردند تا جایی که اشک های مبارک پیغمبر(ص) برای مصیبت مسلم بر صورتشان جاری شد.
امالی شیخ صدوق،مجلس ۲۷
نهم ذی الحجه سال اول هجری ماجرای سد الابواب
ماجرای “سد ابواب” مسجدالنبی(ص)
بعد از هجرت پیامبر اسلام(ص)، از مکه به مدینه، حضرت(ص) بنای مسجد النبی را آغاز نمود، در این میان هریک از اصحاب ،خانه های خود را در مجاور مسجد ساختند و واز هر خانه ای، دری را به داخل مسجد گشودند، که مطابق برخی از روایات، پیامبر(ص) امر نمود که همه ی دربها، به روی مسجد بسته شود، به جز درب خانه ی علی بن ابیطالب(ع).
ابن عباس نقل میکند:
رسول خدا(ص) خطاب به علی (ع) فرمود: «همانا موسی (ص) از پروردگارش درخواست کرد، تا مسجدش را برای هارون و ذرّیه ی او پاک گرداند. و همانا من از خداوند خواستهام که (مسجدم را) برای تو و ذرّیه ی تو طاهر گرداند.»
آنگاه کسی را سراغ ابوبکر فرستاد و دستور داد تا درب خانهاش را به مسجد ببندد، ابوبکر نیز چنین کرد. سپس کسی را نزد عمر فرستاد، تا او نیز درب خانهاش را به سوی مسجد ببندد، آنگاه بالای منبر رفت و فرمود: «من درهای شما را نبستم و درب علی(ع) را باز نگذاشتم و لیکن خداوند دربهای شما را بست و درب خانه علی (ع)را باز گذارد».(۱)
حقیقت ارزش و فضیلت باز بودن در به سوی مسجد، اشاره به مسأله طهارت معنوی و ظاهری اهل بیت (ع) و شخص رسول خدا (ص) دارد، که در مورد آنها در روایات بیشماری، به آن اشاره شده است؛ لذا ترمذی به سند خود از ابو سعید خدری نقل میکند: پیامبر(ص) خطاب به علی(ع) فرمود:
«لا یحلّ لأحد أن یطرق هذا المسجد جنباً غیری و غیرک»
«برای هیچکس حلال نیست، که در حال جنابت به این مسجد وارد شود، به جز من و تو.»(۲)
منابع:
۱)جامع الأحادیث سیوطی، ج ۱۶، ص۲۷۴
۲)سنن ترمذی، ج ۵، ص ۵۹۷
ارزش بالای دعای فرج
احمدبن اسحاق سعد اشعری میگوید:
محضر امام حسن عسکری سلام الله علیه مشرف شدم و از ایشان پرسیدم امام و خلیفهٔ بعد از شما کیست؟
حضرت برخاست و با عجله به اندرون خانه رفت ،
سپس بیرون آمد در حالی که کودکی سه ساله را بر شانه داشت که صورتش مانند ماه شب چهارده بود.
آنگاه فرمود :
ای احمد بن اسحاق ، اگر پیش خدا و حجت هایش عزیز نبودی ، این فرزند را به تو نشان نمی دادم ، او همنام رسول خدا صلی الله علیه و آله و هم کنیهٔ آن جناب است که زمین را پر از قسط و عدل کند در حالی که از ظلم و جور پر شده باشد.
ای احمدبن اسحاق مَثَل او در این امت ، مَثَل خضر و ذوالقرنین است، به خدا سوگند ، او غیبتی خواهد داشت که در آن از هلاکت نجات نمی یابد مگر آن که خداوند متعال او را به اقرار و اعتقاد به امامتش ثابت بدارد ، و به دعا کردن برای تعجیل فرجش توفیق دهد.
احمدبن اسحاق گوید :به حضرت عرض کردم: آیا نشانه ای هست که قلبم به آن اطمینان و آرامش یابد ؟
پس آن کودک (امام مهدی سلام الله علیه ) با زبان عربی فصیح سخن گفت و فرمود:
من بقیة الله در زمین او و انتقام گیرنده از دشمنان او هستم ، پس از دیدن با چشم ، دنبال اثر و نشانه نگرد ، ای احمد بن اسحاق .
پس خوشحال و مسرور از خانهٔ حضرت بیرون آمدم.
چند روز بعد محضر امام حسن عسکری سلام الله علیه مشرف شدم و از روشی که از خضر و ذوالقرنین درباره امام مهدی جاری است سؤال کردم
حضرت فرمود : طول غیبت …..
مکیال المکارم:ج۱،ص۱۶۸-۱۶۹
اعجاز بسم اللّه
پيامبر اکرم صلّي الله عليه و آله فرمودند:
هر كس مى خواهد خداوند او را از زبانيه (فرشتگان عذاب) نوزده گانه برهاند،
بسم اللّه الرحمن الرحيم را قرائت كند زيرا آن نوزده حرف است.
تا خداوند هر حرف آن را سپرى در مقابل يكى از آن فرشتگان قرار دهد.
بحارالأنوار، ج 89 ، ص 258 .
۸Yas110: رهبرانقلاب: #ازدواج اگر چنانچه با محبت بود،بیمهریه هم متزلزل نمیشود.ولی اگر چنانچه بر مبنای زرنگی و فریب بود،مرد بدجنس زورگو،کاری خواهدکرد که بتواند از زیربار #مهریه هم فرار کن ذی الحجه سال ۶۰ هجری حرکت امام حسین(ع) از شهر مکه معظمه به شهر کوفه
چرا امام حسین(ع) قیام خود را در حالی که سیل جمعیت در مکه درحال انجام مناسک حج بودند شروع و حج خود را رها کرده و روانه کوفه شدند؟
این سخن که امام حسین(ع) حجّ خود را نیمه تمام گذاشت، سخن نادرستى است؛ زیرا امام(ع) طبق آنچه گفته شد،در روز هشتم ذى حجه «یوم الترویه» از مکّه خارج شد.در حالىکه اعمال حجّ - که با احرام در مکّه و وقوف در عرفات شروع مى شود - از شب نهم ذى حجه آغاز مى شود. بنابراین، امام(ع) اصولاً وارد اعمال حج نشده بود، تا آن را نیمه تمام گذارد.
بله، مسلماً حضرت(ع) در هنگام ورود به مکّه، عمره مفرده انجام داد. چه بسا در طول اقامت چند ماهه ی خود در مکّه و احتمالاً در فاصله هاى مختلف، اقدام به انجام اعمال عمره کرده بود. اما انجام اعمال عمره مفرده، به معناى ورود در اعمال حجّ نمى شود. در برخى از روایات تنها از انجام عمره مفرده از سوى امام(ع) سخن به میان آمده است.(۱)
گرچه معروف و مشهور است و در برخی کتاب ها مانند الارشاد شیخ مفید آمده که حضرت(ع) حج خود را تبدیل به عمره کرد . طواف و سعی انجام داد و از احرام بیرون آمد چون نمی توانست حج خود را تکمیل کند. (۲)
ولی به نظر بعید می آید که حضرت(ع) به احرام حج محرم شده باشد، چون کسی که می خواهد اعمال حج را انجام دهد ، روز هشتم یا روز نهم ذی الحجه محرم می شود . جهتی برای محرم شدن زودتر از موعد مقرر نیست.
برای تایید این مطلب روایاتی درکافی نقل شده که به برخی اشاره می کنیم:
“عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ(ع):
أَنَّهُ سُئِلَ عَنْ رَجُلٍ خَرَجَ فِی أَشْهُرِ الْحَجِّ مُعْتَمِراً ثُمَّ رَجَعَ إِلَى بِلَادِهِ قَالَ لَا بَأْسَ وَ إِنْ حَجَّ فِی عَامِهِ ذَلِکَ وَ أَفْرَدَ الْحَجَّ فَلَیْسَ عَلَیْهِ دَمٌ فَإِنَّ الْحُسَیْنَ بْنَ عَلِیٍّ ع خَرَجَ قَبْلَ التَّرْوِیَةِ بِیَوْمٍ إِلَى الْعِرَاقِ وَ قَدْ کَانَ دَخَلَ مُعْتَمِراً(۳)
از امام صادق(ع)نقل شده :
امام حسین(ع) قبل از روز هشتم ذی الحجه از مکه خارج شد، در حالی که قبلا در ماه حج با احرام عمره ، به قصد انجام عمره وارد مکه شده بود و عمره انجام داده بود.
از این روایت بر نمی آید که حضرت(ع) حج خود را تبدیل به عمره کرده باشد.
در روایت دیگر امام صادق(ع) فرمود :
“قَدِ اعْتَمَرَ الْحُسَیْنُ بْنُ عَلِیٍّ(ع) فِی ذِی الْحِجَّةِ ثُمَّ رَاحَ یَوْمَ التَّرْوِیَةِ إِلَى الْعِرَاقِ وَ النَّاسُ یَرُوحُونَ إِلَى مِنًى وَ لَا بَأْسَ بِالْعُمْرَةِ فِی ذِی الْحِجَّةِ لِمَنْ لَا یُرِیدُ الْحَجَّ"(۴)
امام حسین(ع) در ماه ذی الحجه عمره انجام داد . سپس در روز ترویه (هشتم) به سوی عراق حرکت کرد . کسی که نمی خواهد حج انجام دهد ،می تواند عمره انجام دهد.
پس مسلماً حضرت(ع)در هنگام ورود به مکّه، عمره مفرده انجام داده است ؛ چه بسا در طول اقامت چند ماهه خود در مکّه و احتمالاً در فاصله هاى مختلف، اقدام به انجام اعمال عمره کرده بود. اما انجام اعمال عمره مفرده، به معناى شروع اعمال حجّ نیست.
وادامه مطلب اینکه با وجود آن که یکى از علل انتخاب مکّه، داشتن فرصت مناسب براى تبلیغ دیدگاه و دعوت به جهاد با یزید بود؛ چرا در این شرایط زمانى ویژه - که اوج حضور حاجیان از سرتاسر نقاط مختلف در مکّه، عرفات و منا است و بهترین فرصت تبلیغى براى آن حضرت فراهم آمده است - ناگهان مکّه را ترک کرد؟
تأملی در تاریخ اسلام:
مى توان علل این تصمیم ناگهانى را چنین ذکر کنیم :
احتمال خطر جانى:
از برخى عبارات امام(ع) - که در مقابل دیدگاه شخصیتهاى مختلفى که با بیرون رفتن حضرت از مکّه و حرکت به سوى کوفه مخالف بودند، ابراز شده - بر مى آید که امام(ع) ماندن بیش تر در مکّه را مساوى با بروز خطر جانى براى خود مى دانست؛ چنان که در جواب ابن عباس مى فرماید:
«کشته شدن در مکانى دیگر براى من دوست داشتنى تر از کشته شدن در مکّه است»(۵)
ونیز به عبداللَّه بن زبیر فرمود:
«به خداوند سوگند! اگر یک وجب خارج از مکّه کشته شوم، براى من دوست داشتنى تر است، تا آن که به اندازه ی یک وجب در داخل مکّه کشته شوم. به خداوند سوگند! اگر به لانه اى از لانه جانوران پناه برم، مرا از آن بیرون خواهند کشید تا آن چه را از من مى خواهند، به دست آورند»(۶)
نیز به برادرش محمد حنفیه، به صراحت از قصد ترور یزید در محدوده حرم امن الهى نسبت به جان خود سخن به میان آورد. بالاخره در بعضى از متون به صراحت سخن از این مطلب به میان آمده که یزید، عده اى را همراه با سلاحهاى فراوان براى ترور امام در مکّه فرستاد.(۷)
شکسته نشدن حرمت حَرَم :
در ادامه برخى از عبارات پیش گفته، تذکّر این نکته از سوى امام حسین علیه السلام وجود داشت که نمىخواهد حرمت حرم امن الهى، با ریخته شدن خون او در آن شکسته شود؛ گرچه در این میان گناه بزرگ از آن قاتلان و جنایتکاران اموى باشد.
آن حضرت این مطلب را در برخورد با عبداللَّه بن زبیر و به گونه تعریضآمیز نسبت به او - که بعدها در مکّه موضع گرفته و لشکریان یزید حرمت حرم را خواهند شکست - به صراحت بیان مىدارد. ایشان در جواب ابن زبیر مىفرماید:.«پدرم (على علیه السلام ) براى من نقل کرد که در مکّه قوچى است که به وسیله آن حرمت شهر شکسته مىشود و من دوست ندارم که مصداق آن قوچ باشم.(۸)
منابع :
۱)وسائل الشیعه، ج۱، ص۲۴۶ کتاب حج،باب ۷
۲)الارشاد مفید، ج۲، ص۶۸
۳-۴)الکافی،ج۴،ص۵۳۶
۵)البدایه و النهایه،ج۸ ،۱۵۹
۶)وقعه الطف،ص۱۵۲
۷)لهوف،ص۸۲
۸)الکامل فى التاریخ،ج۲،ص۵۴۶
اولین جملات امام خمینی (ره)بعدشهادت رجایی و باهنر
هشتم شهريورماه سالروز شهادت شهیدان رجایی و باهنر از برجستهترين چهرههاي تربيتيافته در مکتب انقلاب اسلامي است که نامشان براي هميشه در تاريخ اين سرزمين خواهد درخشيد.
تفاوت نظر ولی فقیه با نظر مرجع تقلید
سوال: در مواردی که نظر ولی فقیه و مرجع تقلید تفاوت دارند، تکلیف چیست؟
پاسخ:
در مواردی که نظر ولی فقیه با نظر مرجع تقلید متفاوت است، اگر اختلاف در مسائل مربوط به اداره کشور و اموری که به عموم مسلمانان ارتباط دارد باشد، مثل دفاع از اسلام و مسلمین بر ضد کفار و مستکبران متجاوز، باید نظر ولی امر مسلمین اطاعت شود و اگر در مسائل فردی محض باشد، هر مکلفی باید از فتوای مرجع تقلیدش پیروی نماید. [1]
نکته :
شیخ محمد حسن نجفی – صاحب کتاب جواهر الکلام – می نویسد: «ولایت فقیه از امور مسلم، قطعی، ضروری و روشنی است که نیاز به دلیل ندارد. استوانه های مذهب به ولایت فقیه حکم کرده اند و فقیهان در موارد متعددی آن را ذکر کرده اند … منکر ولایت فقیه، طعم شیرین فقه را نچشیده و رمز سخنان امامان معصوم علیهم السلام را نفهمیده است. منصب فقیه، منصب امامان علیهم السلام است… فقیه، مصداق اولی الامر است و اطاعت از وی واجب می باشد.» [2]
————–
پی نوشت:
[1]. خامنه ای، اجوبه الاستفتائات، س 52.
[2]. جواهر الکلام، ج15، ص 421 و 422؛ ج16، ص 178؛
برگرفته از کتاب «رساله مصور»، ج 1، ص 67 و 68.
صراطي در دنيا و صراطي در آخرت
از مفضل بن عمر روايت شده است كه او گفت: از حضرت امام جعفر صادق عليه السلام در باره صراط پرسيدم.
ايشان فرمود: صراط، راهي است به سوي شناخت خداوند عز و جل و دو صراط وجود دارد:
صراطي در دنيا و صراطي در آخرت
صراط دنيا، امامي است كه پيروي از او واجب است. هر كس در دنيا او را بشناسد و به هدايت او اقتدا كند، از صراط آخرت كه پل جهنم است عبور مي كند و هر كس در دنيا او را نشناسد، در آخرت قدمش بر صراط بلغزد و در آتش جهنم افتاده و هلاك شود.
معاني الاخبار، ص 32، ح 1
امام زمان (ع) چه کسی را در قنوت نمازشان لعنت کردند؟
مرحوم آیت الله سید نصرالله مستنبط، در حرم حضرت امیرالمؤمنین -علیه السلام- به دیدار امام زمان -عجل الله فرجه- شرفیاب شد در حالی که آن حضرت نماز می خواندند.
به آنچه آن حضرت می خواندند گوش فرا داد و شنید که آن حضرت در قنوتش این گونه دعا می کرد :
اَللّهُمَّ إنَّ مُعاوِيَةَ بْنَ أبي سُفْيانَ قَد عادا عَلِىَّ بْنَ أبي طالِبٍ فَالْعَنْهُ لَعناً وَبيلاً.
بار الها به راستی که معاویه پسر ابوسفیان با علی بن ابی طالب دشمنی سرسختانه ای کرد؛ پس او را به شدت لعنت کن .
صحیفه مهدیه بخش۲ دعای ۱۱؛ سید مرتضی مجتهدی سیستانی
نماز شب موجب عزّت و ابهّت نمازگزار میشود...
آیت الله مظاهری :
نماز شب، نعمتی است از جانب خدای سبحان که عزّت و ابهّت نمازگزار را نزد مردم افزایش میدهد. برخی تصوّر میکنند نعم الهی منحصر در مادّیات است، در صورتی که از نعمتهای اصلی و مهمِّ خداوند که محبوب اولیای الهی است، میتوان به کسب توفیق نماز شب اشاره کرد.
همچنین از وصاياي پيامبر اكرم به حضرت علي (سلام الله علیه) است كه ميفرمايند:
«يَا عَلِيُّ! ثَلاثٌ فَرَحَاتٌ لِلمُؤمِنِ: لِقاءُ الاِخوَانِ وَ تَفطيِرُ الصّائِمِ وَ التّهَجُّدُ مِن آخِرِ اللَّيل»
اي علي! براي مؤمن سه #شادي است: ديدار برادران، گشودن روزه هنگام افطار و شبزندهداري و نماز در آخر شب.
نافلۀ شب در سیر و #سلوک جایگاه برجستهای دارد و عنایاتی از جانب حق تعالی برای سالک رقم خواهد زد.
وقتي مؤمن در نيمههاي شب، با صرف نظر كردن از لذّت و شيريني خواب، از جاي خود برميخيزد و نماز شب ميخواند، عنايت_خاصي از سوي پروردگار عالم شامل حال او میشود.
نماز شب، برکت دنیا و نورانیت آخرت را برای اهل معرفت به ارمغان می آورد و ترک آن، حتّي برای یک مرتبه نیز نزد پویندگان راه حقیقت، خسارت جبران ناپذیری به شمار میآید و از آن برآشفته میشوند؛ بهگونهای که اگر فرزند خود را از دست بدهند، اینچنین ناراحت و پریشان نخواهند شد.
سیر و سلوک، به قلم حضرت آیت الله مظاهری، فصل سوم.
اندرزهای بهلول
میگوید ؛ روزی به گورستان رفتم و بهلول را در آنجا دیدم.
پرسیدمش اینجا چه می کنی؟
گفت: با مردمانی همنشینی همی کنم که:
آزارم نمی دهند،
اگر از عقبی غافل شوم یادآوریم می کنند
و اگر غایب شوم غیبتم نمی کنند.
نامه حکومتی حضرت امیر(ع) به مالک
امام علی (علیه السلام) :
برای محرومان و مستضعفان که خدا ترس و
فروتنند ومورد اطمینان تو هستند، فردی راانتخاب کن، تا پیرامونشان تحقیق و مسایل آنان را به گزارش کنند.
سپس در رفع مشکلاتشان به گونه ای عمل کن که در پیشگاه خدا عذری داشته باشی زیرا محرومان در میان مردم بیشتر از دیگران به عدالت نیازمندند، حق آنان را به گونه ای بپرداز که در نزد خدا معذور باشی.
از یتیمان-خردسالان-پیران سالخورده که راه چاره ای ندارند. و دست نیاز برنمی دارند. پیوسته دلجویی کن که مسوُولیتی سنگین بردوش حاکمان است.
نامه 54نهج البلاغه
درمحضراستاد
شهید مصطفی چمران :
در دنیا آدم هایی هستند که به ظاهر زندهاند، نفس میکشند، زندگی میکنند اما در حقیقت اسیر دنیا، بردهی زندگی و ذلیل حوادث هستند.