نهم ذی الحجه سال اول هجری ماجرای سد الابواب
ماجرای “سد ابواب” مسجدالنبی(ص)
بعد از هجرت پیامبر اسلام(ص)، از مکه به مدینه، حضرت(ص) بنای مسجد النبی را آغاز نمود، در این میان هریک از اصحاب ،خانه های خود را در مجاور مسجد ساختند و واز هر خانه ای، دری را به داخل مسجد گشودند، که مطابق برخی از روایات، پیامبر(ص) امر نمود که همه ی دربها، به روی مسجد بسته شود، به جز درب خانه ی علی بن ابیطالب(ع).
ابن عباس نقل میکند:
رسول خدا(ص) خطاب به علی (ع) فرمود: «همانا موسی (ص) از پروردگارش درخواست کرد، تا مسجدش را برای هارون و ذرّیه ی او پاک گرداند. و همانا من از خداوند خواستهام که (مسجدم را) برای تو و ذرّیه ی تو طاهر گرداند.»
آنگاه کسی را سراغ ابوبکر فرستاد و دستور داد تا درب خانهاش را به مسجد ببندد، ابوبکر نیز چنین کرد. سپس کسی را نزد عمر فرستاد، تا او نیز درب خانهاش را به سوی مسجد ببندد، آنگاه بالای منبر رفت و فرمود: «من درهای شما را نبستم و درب علی(ع) را باز نگذاشتم و لیکن خداوند دربهای شما را بست و درب خانه علی (ع)را باز گذارد».(۱)
حقیقت ارزش و فضیلت باز بودن در به سوی مسجد، اشاره به مسأله طهارت معنوی و ظاهری اهل بیت (ع) و شخص رسول خدا (ص) دارد، که در مورد آنها در روایات بیشماری، به آن اشاره شده است؛ لذا ترمذی به سند خود از ابو سعید خدری نقل میکند: پیامبر(ص) خطاب به علی(ع) فرمود:
«لا یحلّ لأحد أن یطرق هذا المسجد جنباً غیری و غیرک»
«برای هیچکس حلال نیست، که در حال جنابت به این مسجد وارد شود، به جز من و تو.»(۲)
منابع:
۱)جامع الأحادیث سیوطی، ج ۱۶، ص۲۷۴
۲)سنن ترمذی، ج ۵، ص ۵۹۷