جوانمردان پیر!
شاگردان و یاران امام صادق علیه سلام الله الخالق گرداگرد ایشان حلقه زده بودند. امام (علیه السلام) از یکی از آنان (سلیمان بن جعفر الهندی) پرسید:
شما به چی کسی فتی ( جوان) می گویید؟
او گفت: به کسی که در سن جوانی است.
امام صادق (علیه السلام) فرمود: (پس چرا) با این که اصحاب کهف در سنین پیری بودند، خداوند آنان را به خاطر ایمانی که داشتند با عنوان جوانی یاد نموده است (آنجا که می فرماید: اذ اوی الفتیه الی الکهف(کهف/ 10)،
زمانی را به خاطر بیاورکه آن جوانان به غار پناه بردند. و یا این که فرموده: انهم فتیه آمنوا بربهم(کهف/ 13)
آنها جوانانی بودند که به پروردگارشان ایمان آوردند.
امام (علیه السلام) آنگاه در پایان فرمود: من آمن بالله و اتقی فهو الفتی هر کس به خدا ایمان داشته باشد و تقوا پیشه کند، جوان و (جوانمرد) است. (بنابراین به آنان که از نظر سن و سال پیرند ولی قلبی پاک و با ایمان دارند، می توان جوان و جوانمرد گفت.
حکایت های شنیدنی 5/ 59 58، به نقل ازتفسیر نور الثقلین 3/ 244.
خداونددعا را در چه مقطعى استجابت مىكند
آیت الله جوادی آملی فرمود:
شما حرفهايتان را به ما برسانيد، ما دعايتان را مستجاب مىكنيم.
ذات اقدس اله در اين حديث قدسى فرمود: من در كنار دل شكستهام؛ دلى كه هيچ چيز در آن نيست،
فقط انكسار و درخواست لطف الهى است، پس اگر كسى دلشكسته بود، خدا آنجا حضور دارد، چون انسان دلشكسته وقتى گفت: «يا اللّه»، درست مىگويد.
ما كه دعا مىكنيم، از يك سمت مقاممان را در نظر مىگيريم، قدرتمان را، مالمان را، فرزندمان را، جاهمان را، حيثيّت اجتماعىمان را، همه اينها را در نظر مىگيريم، و مىگوييم:
خدايا، مشكل ما را حل كن! اين مىشود دهمى يا يازدهمى؛ اما آن كسى كه هيچ پناهگاهى ندارد، وقتى گفت: «خدا»، يعنى خدا فرمود:
انسان يا بايد به آن حد برسد كه باور كند از غير او كارى ساخته نيست، يا بايد بالا بيايد و دنا فتدلّى شود و اين دو، قابل جمع است.
نحوه برخورد با افرادبد حجاب در کلام رهبرفرزانه انقلاب (حفظه الله)
نحوه برخورد با افرادبد حجاب در کلام رهبرفرزانه انقلاب (حفظه الله)
آرام گرفتن زلزله به فرمان امام علی(علیه السلام)
روایتی بسیار خواندنی از زلزله زمان امیرالمؤمنین(علیه السلام) و چگونگی آرام کردن زمین به دست حضرت :
معاویه علیه العنه و العذاب وارد مکه مکرمه شد.به او خبر دادند که ابن عباس کرسی تدریس برپا کرده و تفسیر قرآن را برای مردم می گوید.
معاویه در پاسخ به این خبر گفت که عیبی ندارد،ابن عباس پسر عم پیغمبر اکرم است،از بنی هاشم است و قرآن در میان آنها نازل شده است،اگر این ها تفسیر قرآن نگویند پس چه کسی این کار را انجام بدهد.
شخصی دیگر که حاضر در جلسه بود خبر داد ای معاویه، کرسی تفسیر قرآن ابن عباس بهانه است.
او به این بهانه فضایل علی ابن ابیطالب را برای مردم بازگو می کند!!!
معاویه چنان برافروخت که از جا برخاست و با چهره ای درهم کشیده فریاد زد :خودم امروز بر این مجلس وارد می شوم و بساط این محفل را بهم زده و ریشه اینگونه نشست ها را بر می چینم!!!
معاویه با خشم و غضب وارد مجلس ابن عباس شد؛
جناب ابن عباس فرمود: کجای قرآن را بخوانم که حرفی از علی ابن ابیطالب در آن نباشد؟!!!!
معاویه گفت این آیه را بخوان: إِذَا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ زِلْزَالَهَا (سوره الزلزله ،آیه ۱)
ابن عباس گفت: ای معاویه همین آیه هم در فضل و منقبت علی ابن ابیطالب است!!!
معاویه گفت: علی چه ارتباطی با این آیه دارد؟؟؟
ابن عباس گفت: نشنیدی که یک سال بعد پیغمبر خدا زلزله ای در مدینه حاکم شده و همه مردم از شدت ترس و وحشت از خانه ها در آمدند و دیدند که علی ابن ابیطالب وارد شدو در بین مردم قرار گرفت و پای مبارک را بر زمین کوبید و این آیه را خواند: إِذَا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ زِلْزَالَهَا و فرمود ابوتراب بر تو امر میکند که آرام باش . . .
همه شاهد بودند زمینی که در زیر پای همه مردم می لرزید،به امر عالی علوی در زیر پای مولی الموحدین آرام گرفت.
ندیدم از آن پس کسی این آیه را بخواند و شرح و تفسیرش را علی ابن ابیطالب نداند.
معاویه که از غضب در خود می پیچید رو کرد به ابن عباس و گفت:
پس راحت بگو تا قرآن باشد علی ابن ابیطالب نیز هست!!!.
کتاب منهاج الولایه نوشته آقای قرنی گلپایگانی
بدن انسان و توجه به آن
حضرت امام رضا علیه السلام :
بدن، به سانِ زمین پاک و آماده برای زراعت است
که اگر در آبادانی و آبْدهی بِدان، مراقبت شود، به گونه ای که آب، نه فراوان تر از نیاز بدان برسد تا آن را غرق کند و نه از اندازه کمتر باشد تا آن را به تشنگی گرفتار سازد،آبادانی اش استمرار می یابد و خرّمی اش فزونی می گیرد و کِشتش بالندگی و برکت می یابد؛
امّا اگر از آن غفلت شود، به تباهی می گراید و علف هرز در آن می روید.
بدن، چنین حکایتی دارد و تدبیر آن در خوراک و پوشاک، چنین است.
[پس،] سامان و سلامت می یابد و عافیت در آن، ریشه می گسترد.
بنگر که… چه چیز با تو و با معده ات سازگار است و تنت با چه چیز نیرو می گیرد و بدنت چه خوردنی و نوشیدنی ای را می گوارد.
همان را برای خویش مقرّر بدار و خوراک خود گیر.
طبّ الإمام الرضا صلوات الله علیه ، ص 13،
بحار الأنوار، ج 62، ص 310
سیزده شاخصه فرقه انحرافی TSM
1- تناسخ روح در کالبد دیگر
2- عبادت تونلی که مدیتیشن عمق این تونل است
3- اعتقاد به پیوند معنوی
4- ازدواج افراد را تنها در قالب اعضا Tsm قبول داشته و برای کسانی که قبلاً ازدواج کردهاند، مراسم پیوند معنوی برگزار مینمایند
5- غسل تعمید در این فرقه رواج دارد مخصوصا فرزندانی که تازه به دنیا میآیند
6- اعتقاد به چاکراهای هفتگانه و بازشدن چاکراها و رسیدن افراد به رتبههای بالاتر
7- استفاده از سمبل بودیسم، سایبابا و معبد بهائیان در هند
8- تک شمع در مکتب سایبابا تبدیل به دو شمع در مکتب TSM شده
9- لباس سفید، لفظ سفید و لفظ سفیدپوشان برای رهروان
10- استفاده از شمعدان مسیحیان و نیز یهودیان
11- استفاده از علائم صلیب مسیحیت و ستاره داود یهودیت
12- تکرار ادعای دین کل بهائیت
13- استفاده از آرم درخت Tsm بر روی لباسها.
زندگیٍ مؤمنانه
حاج محمد اسماعیل دولابی :
زبانت را کنترل کن ؛ ولو به تو سخت می گذرد ، گٍلٍه و شٍکوه نکن و از خدا خوبی بگو . این کار را ادامه بده تا کم کم بر تو معلوم شود که به راستی خدا ، خوب خدایی است .
از هر چیز تعریف کردند ، بگو مالٍ خداست و کارٍ خداست . نکند خدا را بپوشانی و آن را به خودت یا به دیگران نسبت بدهی ، که ظلمی بزرگ تر از این نیست .
هر چه غیرٍ خداست را از دل بیرون کن . . . تصمیم بگیر حرفی نزنی مگر از او ؛ هر زیبایی و خوبی که دیدی ، رب و پروردگارت را یاد کن ؛ هر وقت خواستی از کسی یا چیزی تعریف کنی ، از رَبّت تعریف کن ؛
اگر این نکته را رعایت کنی ، از وادیٍ امن سر در می آوری . .
حمام خانه شيطان است.
روى أبو أمامة أنّ رسول اللّه(ص) قال:«إنّ إبليس لمّا انزل إلى الأرض قال: يا ربّ أنزلتني إلى الأرض و جعلتني رجيما فاجعل لي بيتا، قال:الحمّام…»(1)
ابو امامه از رسول خدا (ص) نقل می كند كه آن حضرت فرمود: بعد از آنكه شيطان رانده شد و او را به روی زمين فرستادند عرض كرد:
پروردگارا مرا به سوی زمين فرستادی، از درگاه خود راندی و از نعمت های بهشت محروم نمودی پس برای من خانه ای قرار بده خطاب شد: خانه تو را حمام قرار دادم.
علت آن هم روشن است زيرا در حمام فضا برای وسوسه شيطان بيشتر است و به همين خاطر در روايات معصومين(ع) با لنگ به حمام رفتن از آداب حمام بيان شده و نهی شده از اينكه در حمام كاملا لخت باشيم.
«عَنْ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ (ع) قَالَ إِذَا تَعَرَّى أَحَدُكُمْ نَظَرَ إِلَيْهِ الشَّيْطَانُ فَطَمِعَ فِيهِ فَاتَّزِرُوا»(2)؛
امام علی (ع) فرمودند: هر كس عريان شود شيطان به او بنگرد و طمع نمايد پس لنگ ببنديد.
وَ عَنْهُ (ع) « نَهَى أَنْ يَدْخُلَ الرَّجُلُ الْحَمَّامَ إِلَّا بِمِئْزَر»(3)؛ و نيز آن حضرت نهى فرمودند كه بدون لنگ به حمام روند.
اما شب به حمام رفتن اشكالي ندارد و در اين باره روایتی كه نهی كرده باشد از استحمام در شب، وجود ندارد.
منابع:
1. فيض کاشانی، محسن، المحجةالبيضاء، انتشارات مكتب النشر اسلامی، ج 6، ص 63.
2و3. طبرسی، حسن، مكارم الأخلاق، انتشارات شريف رضی، ص 56.
بگذار خدا برایت خدایی کنـدُ بس !
برای دلهـایی کـه بغض هایشـان سنگین است
میخواهم برای دلت بگویم"الله اکبر”
خدابزرگ تراست ؛
بگذار بزرگترت تصمیم بگیرد
بگذار خدا برایت خدایی کند
گوش بسپار به حرف بزرگترت ..
از ته ته دلت …
برای تمام اتفاقات زندگی صبر کن
بگذار خدا بشود قرار روزهای بیقراریت !
بیا اینبـار خلاف بارهای قبل که تا تقی به توقی میخورد زانوی غم بغل میگرفتیم
اینبار از ته ته دل ، خودمان رو دو دستی بسپاریم به جان جانان
مگـر میشود مایی را کـه اینجور دل به
کرمش بسته ایم دست خالی رد کند ؟
مگر نه اینکه هنر کنیم
در سختی ها هم بگوییم :
معبودجان شکرت
بگذار خدا برایت خدایی کنـدُ بس !
رهبر ۷۸ ساله ایران...
مجله تایمز در سرمقاله خود می نویسد: رهبر ۷۸ساله ایران، ۲۸ سال کشوری را در پر تلاطم ترین طوفان ها جوری رهبری کند که امن ترین کشور خاورمیانه باشد.
رهبر ۷۸ساله ايران، سه ساعت برای مردمانش صحبت میکند بدون ذره ای تکرار، آن هم بدون خوردن قطره ای آب!!(در علم سیاست به آن تَکلُّم سه وجهی گویند)
رهبر ایران با۸۰دقیقه تکلم سه وجهي، رکورد تکلم سه وجهی که مربوط به هیتلر و چرچیل، با ۹دقیقه بود را شکسته است.
رهبرِ۷۸ساله ایران درحالي که دروس تخصصی اقتصاد را نخوانده، طرحی چند صَد صفحه ای از مباحث اقتصادی نوین را برای کشورش می نويسد که مورد تحصین اقتصاد دانان بین المللی قرار میگیرد!!!
رهبر۷۸ساله ايران دریک سخنرانی یک ساعته جامعه خویش را آسیب شناسی کرده و نقاط ضعف و قوت جامعه را با ساده ترین کلمات به مردم ميفهماند.
رهبر ۷۸ ساله ایران به مانند یک عضو کم درآمد جامعه زندگی می کند. و از همه جالب تر اينکه فرزندان خود را از مسئولیت های کشور منع کرده است.
رهبر ۷۸ ساله ايران با یک هشدار واولتيماتومش شاه کشوری دیگر را به شدت مرعوب سازد(حادثه منا) تا جایی که فردای سخنرانی اش، تمام وعده های بر زمین مانده عملی میشود!!
رهبر ایران رکورد بیشترین ساعات حضور در مناطق جنگي(هشت سال جنگ) را دارد.
رهبر ۷۸ ساله ايران مسایل بین المللی و آینده سیاسی جهان را بدرستی محاسبه و پیش بینی میکند!(برجام، جنگ يمن، رئیس جمهوری ترامپ و…)
رهبر ۷۸ ساله ايران چنان سیاست مدار قدرتمندی می باشد که بزرگترین جنگ نرم جهانی که توسط تمامی سازمان های جاسوسی دنیا از سالها قبل طراحی شده بود را تنها با یک سخنرانی چند دقیقه ای خنثی میکند.
کجای دنیا دیده اید رهبری که در سن ۷۸ سالگی به تنهایی کوه پیمایی میکند‼️
مجله تايمز دسامبر 2016
وسعت دنیای هر کسی به اندازه تفکر اوست!
روزی لئو تولستوی در خیابانی راه می رفت که ناآگاهانه به زنی تنه زد!
زن بی وقفه شروع به فحش دادن و بد و بیراه گفتن کرد!
بعد از مدتی که خوب فحش داد،
تولستوی کلاهش را از سر برداشت و محترمانه گفت: من هم لئو تولستوی هستم!
زن که بسیار شرمگین شده بود، عذرخواهی کرد و گفت: چرا خودتان را زودتر معرفی نکردید؟!
تولستوی در جواب گفت: شما داشتید با توهین هایتان خودتان را معرفی میکردید و من هم صبر کردم تا توضیحات شما تمام شود و من هم خودم را معرفی کردم.
وسعت دنیای هر کسی به اندازه تفکر اوست!
موشى در كوزه
در كتاب نزهة المجالس است كه شاگردى گمان قوى داشت كه استادش اسم اعظم دارد و اصرار مى كرد كه استاد او را تعليم دهد.
روزى استاد براى آزمايش، كوزه اى سربسته به او داد تا براى فلان شخص هديه ببرد و او امانت دارى كند.
شاگرد در وسط راه خواست ببيند كه درون كوزه چيست، چون سر كوزه را باز كرد، ديد موشى زنده بيرون پريد. شاگرد با كمال غضب نزد استاد رفت و لب به اعتراض گشود.
استاد تبسّمى نمود و گفت: «مى خواستم با اين آزمون به تو بفهمانم كسى كه اين قدر امانت دار نيست كه موشى را حفظ كند، چطور مى تواند اسم اعظم را حفظ كند؟»
یکصد موضوع پانصد داستان؛ استاد سید علی اکبر صداقت
وقتی که بگویند «أینَ الرَّجَبیون» و ما در پیشگاه پروردگار شرمسار باشیم!
یادم نمیرود که ما در مدرسه نیماورد اصفهان بودیم، بعدازظهر بود، خوابیده بودیم، از خواب که بیدار شدیم یک وقت صدای مرحوم حاج میرزا علیآقا را شنیدم. ما در آن مدرسه غریبه بودیم، به عنوان تابستان رفته بودیم، ولی طلبههای آن مدرسه از ایشان خواهش کرده بودند، آمده بود برای طلبهها موعظه میکرد و بعد هم ذکر مصیبت.
حدیث دارد که در قیامت فریاد میکشند: «أینَ الرَّجَبیون» رجبیون کجا هستند؟ این مرد با همان آهنگی که داشت و با آن حال و روحی که داشت این تعبیر را به کار برد: آن وقتی که بگویند «أینَ الرَّجَبیون» و ما در پیشگاه پروردگار شرمسار باشیم، در ماه رجب هیچ چیزی نداشته باشیم و اصلا جزء رجبیون شمرده نشویم، چه خواهیم کرد؟
این ماه، ماه استغفار و عبادت و روزه است و این سنتها در میان ما بهکلی دارد فراموش میشود. ماه رجب میآید، بزرگهایمان [متوجه نمیشوند] تا چه رسد به بچهها. کمکم اگر به بچهها بگوییم ماههای قمری را از محرم تا ذیالحجه بشمار، نمیتوانند؛ اصلا فراموش میکنند که یک چنین ماههایی هم وجود دارد.
استاد مطهری، آشنایی با قرآن، ج8، ص235-234
خرافه ای به نام سعد و نحس بودن روزها
یکی از یاران امام هادی (ع) در حالی که لباسهای خونین و بدن مجروح داشت خدمت حضرت هادی ع رسید و باناراحتی به حضرت از نحس بودن آن روز گلایه کرد و گفت که عجب روز شومى برایم بود! خدا شرّ این روز را از من باز دارد!
امام هادى علیه السلام در پاسخ به او گفتند: این چه سخنى است كه میگویى! روزها چه گناهى دارند كه شما هر وقت به خاطر خطاها و اعمال نادرست خود مجازات میشوید، به ایام بدبین میشوید و به روزگار بد و بیراه میگویید!
امام در ادامه فرمود:
یَا حَسَن!ُ اِنَّ اللَّهَ هُوَ الْمُثِیبُ وَ الْمُعَاقِبُ وَ الْمُجَازِى بِالاْءَعْمَالِ عَاجِلاً وَ آجِلا
ً اى حسن! به طور یقین خداوند متعال پاداش میدهد و عقاب میكند و در مقابل رفتارها در دنیا و آخرت مجازات میكند.
بحارالانوار،ج2، ص56 ،حدیث 1
ریاکاری و از بین رفتن تمام اعمال!
مرحوم قطب راوندی (رضوان اللّه تعالی ) روایت کرده است که :
در بنی اسرائیل عابدی بود که سالها حق تعالی را عبادت می کرد . روزی دعا کرد که:
خدایا می خواهم حال خودم را نزد تو بدانم ، کدامین عمل هایم را پسندیدی، تا همیشه آن عمل را انجام دهم،واِلاّ پیش از مرگم توبه کنم ؟!
حضرت حق تعالی ، ملکی را نزد آن عابد فرستاد و فرمود:
تو پیش خدا هیچ عمل خیری نداری!
گفت : خدایا، پس عبادتهای من چه شد؟!
ملک فرمود :
هر وقت عمل خیری انجام میدادی به مردم خبر میدادی ، و می خواستی مردم به تو بگویند چه آدم خوبی هستی و به نیکی از تو یاد کنند…
خُب،پاداشت را گرفتی!آیا برای عملت راضی شدی؟
این حرف برای عابد خیلی گران آمد و محزون و ناراحت شد ، و صدایش به ناله بلند گردید .
ملک بار دیگر آمد و فرمود :
حق تعالی می فرماید :
الحال خود را از من بخر ، و هر روز به تعداد رگهای بدنت صدقه بده .
عابد گفت:خدایا چطوری؟!من که چیزی ندارم..
فرمود : هر روز سیصد و شصت مرتبه، به تعداد رگهای بدنت بگو :
سُبْحانَ اللّهِ وَ الْحَمْدُ لِلّهِ وَ لااِلهَ اِلا اللّهُ وَ اللّهُ اَکْبَر وَ لاحَوْلَ وَ لاقُوَهَ اِلاّ بِااللّهِ
عابد گفت : خدایا اگر این طور است ، زیادتر بفرما ؟ !
فرمود :
اگر زیادتر بگویی ثوابت بیشتر است…
اثرات استغفار
پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله :
منْ اكثَرَ الاستغفارُ
جعَل اللهُ لَهُ من كلِّ همٍّ فَرَجاً
و مِنْ كلِّ ضيقٍ مَخرَجاً
و رزقُهُ من حيثُ لا يحتسِبُ؛
هرکس فراوان استغفار نماید.
1.خداوند او را از هر غم وغصه اي رهائي مي بخشد .
2.و در هر تنگنائي راهي را به سويش مي گشايد
3. و به او ازجایی که گمان نمی کند روزی می دهد.
بحارالانوار، ج 93، ص 284
روزی همه باخداست
حضرﺕ ﺳﻠﻴﻤﺎﻥ (ﻋﻠﻴﻪ ﺳﻼﻡ) ﺍﺯ ﻣﻮﺭﭼﻪﺍی ﭘﺮﺳﻴﺪ :
ﺩﺭ ﻣﺪﺕ ﻳﻚ ﺳﺎﻝ ﭼﻘﺪﺭ میخوری؟
ﻣﻮﺭﭼﻪ ﮔﻔﺖ : ﺳﻪ ﺩﺍﻧﻪ
ﭘﺲ ﺍﻭ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﻭ ﺩﺭ ﺟﻌﺒﻪ ﺍی ﻛﺮﺩ
ﻭ ﺳﻪ ﺩﺍﻧﻪ ﺑﻪ ﻫﻤﺮﺍﻫﺶ ﻧﻬﺎﺩ …
ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﮔﺬﺷﺖ ﻳﻚ ﺳﺎﻝ ﺣﻀﺮﺕ ﺳﻠﻴﻤﺎﻥ ﺟﻌﺒﻪ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﻛﺮﺩ ﻭ ﺩﻳﺪ ﻛﻪ ﻓﻘﻂ ﻳﻚ ﻭﻧﻴﻢ ﺩﺍﻧﻪ ﺭﺍ ﺧﻮﺭﺩﻩ !
ﭘﺲ ﺑﺎ ﺗﻌﺠﺐ ﺍﺯ ﻣﻮﺭﭼﻪ ﭘﺮﺳﻴﺪ : ﭼﺮﺍ؟
ﻣﻮﺭﭼﻪ ﮔﻔﺖ :
ﭼﻮﻥ ﻭقتی که ﻣﻦ ﺁﺯﺍﺩ ﺑﻮﺩﻡ ﺍﻃﻤﻴﻨﺎﻥ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺭﻭﺯی ﻣﻦ ﺭﺍ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺩﺍﺩ
ﻭ ﻣﺮﺍ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ نمی کند …
ﻭلی ﻭقتی ﺗﻮ ﻣﺮﺍ ﺩﺭ ﺟﻌﺒﻪ ﻧﻬﺎﺩی
ﺑﻴﻢ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﻛﻪ ﺷﻤﺎ ﻣﺮﺍ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ کنی …
ﭘﺲ ﺩﺭ ﺧﻮﺭﺩﻧﻢ ﺍﺣﺘﻴﺎﻁ ﻛﺮﺩﻡ
ﺗﺎ ﺑﺘﻮﺍﻧﻢ ﻳﻜﺴﺎﻝ ﺩﻳﮕﺮ ﺍﺯ ﺁﻥﺗﻐﺬﻳﻪ ﻛﻨﻢ …
ﺧــــﺪﺍﻭﻧﺪ ﻣﯽ ﻓﺮﻣﺎﯾﺪ :
ﻫﻴﭻ ﻣﻮﺟﻮﺩ ﺯﻧﺪﻩ ﺍی ﺑﺮ ﺭﻭی ﺯﻣﻴﻦ ﻧﻴﺴﺖ
ﻣﮕﺮ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺑﺮﺧﺪﺍﺳﺖ ﺭﻭﺯﯼ ﺁﻥ.
آب قم، آب نجف
فرزند يكى از علماى قم در نجف با استاد رفاقت و دوستى داشت. روزى از استاد پرسيد: «پدر من در علم بالاتر و اعلم است يا فلان عالم بزرگ نجف»؟
ايشان فرمود: «عالم مقيم در نجف از پدرتان در اعلميت، بالاتر است». آن آقازاده قمى زير بار نرفت و قبول نكرد.
استاد فرمود: «به قرآن تفأل مى زنم، هرچه آمد همان مورد قبول است»؟
گفت: «آرى» و استخاره گرفتند و اين آيه آمد: »هو الذى مرج البحرين هذا عَذب فرات و هذا ملح أُجاج«.
يعنى او كسى است كه دو دريا را به هم پيوست، اين يكى شيرين و گوارا و آن يكى شور و تلخ است.
استاد فرمود: «آب قم شور و تلخ است و آب نجف شيرين و گوارا است».
نظر استاد طبق آيه به صواب در آمد.
مژده دلدار،استاد سید علی اکبر صداقت ،ص 49