صرفاً جهت تلنگر!!!!
برای بی غیرتی های سرزمینم می نویسم!
دست خانم بزک کرده اش را میگیرد و به کوچه و خیابان می آورد، نمی دانم به نمایش گذاشتن زیبایی های خانمش برای دیگران از خودگذشتگی است یاازخداگذشتگی!
قابل توجه آنهایی که می گویند..!؟
حجاب برای 1400سال پیش است وموجب عقب افتادگی میشود!وامروزه عصر تمدن وترقی است..!؟
این روشنفکران خوب بدانندکه…!!
اگراقتداکردن به حجاب حضرت زهرا عقب افتادگی است!اگراقتداکردن به بچه های فاطمه(س)موجب بی کلاسی میشود!باصدای بلند اعلام میکنیم که..!
افتخار میکنیم که قب افتاده ایم!
افتخار میکنیم که بی کلاسیم!
واگرباکلاسی وتجددبربی بندوباری است..
خداروشکرکه ماباکلاس نیستیم!!!
*اللهم عجل لولیک الفرج*
كلاس اخلاق
بسم الله الرحمان الرحيم
جلسه اخلاق روز پنج شنبه مورخ 18/7/92با حضور استاد وارسته حضرت آیت الله العظمی حاج آقا جابری در جمع طلاب ،اساتید وکادر مدرسه علمیه حضرت فاطمه (س) برگزار گردید.
حضرت استاد ضمن خرسندی از حضوردر خیمه گاه حضرت فاطمه (س) واردوگاه رسمی امام زمان (عج)فرمایشات گرانقدرشان را با قرائت چند بیت شعردر مورد تقوی آغاز کردند:
ای بسا انبوه لشکرها که با ایمان ارزان روز بازی حوادث جرأت میدان ندارند
ای بسا سرباز جان برکف که با نیروی ایمان باک از فرمانده وسرلشکر وفرمان ندارد
بشکند بازوی تقوی مشت فولادین بی دین گر چه مرد متقین سر پنجه طغیان ندارد
ودر ادامه فرمودند: خداوند متعال در قرآن مجید سه گروه را ممتاز قرار داده است :1-مجاهدین فی سبیل الله کسانی که در راه خدا جهاد مکنند بزرگ وکوچک حبیب ابن مظاهر، قاسم 13 ساله، علی اصغر شیرخواره حسین فهمیده ها و… الان ایران حرف اول در دنیا را میزند واین در اثر مجاهدت در راه خداست 2- اهل تقوی ( در سوره حجرات از آنها یاد شده ) طلبه باتقوی ،زن خانه دار باتقوی دانشجوی با تقوی،کاسب باتقوی در همه صنوف آنکه با تقوی تر است برتر است ((ان اکرمکم الله عندالله اتقاکم))
3-دارندگان علم ودانش همراه خودشناسی وخودسازی .علم وتکنولوژی منهای تقوا علم افتضاح ببار می آورد .علوم حوزوی جهت دهنده اند حتی زندگی را جهت می دهند ، افراد بی دین علمشان وعملشان جهت دهنده نیست طلبه ای که خود را بشناسد مي تواند دنیا را تغییر دهد .دکترچمران شاگرد حوزه بود که در قلب کفر غرب گمراه نشد چون توانست باخودشناسی وخودسازی درمحضر اساتید حوزه از جمله شهید مطهری علم وتخصص خود راجهت دهدوخود شاگردان بسیاری را تربیت کردند . طلاب ما باید زحمت بکشند وبا خودسازی، خود را مسلح به سلاح علوم روز نمایند تا با تعهد وتخصص در جهاد فی سبیل الله
شرکت نموده وپیروز وسربلند بیرون بیایند.
با رعایت سه شرط انسان می تواندتا ابدیت پرواز کند : 1-اخلاص در عمل (تعلم للله ،علم للله ، عمل للله ) 2- تلاش 3- خودسازی
ودر پایان با معرفی دو کتاب آنگاه هدایت شدم آقای تیجانی وراهنمای حقیقت آیت الله سبحانی از طلاب خواستند قدر خود وجایگاه خود را بدانند چرا که زیر پرچم امام زمان (عج) سرباز رسمی امام زمان (عج)هستند و با علم اندوزی وتزکیه نفس جهاد میکنند واین توفیق شامل حال هرکسی نمی شود.
خلق زیبا
یکی از دوستان می گفت : یک روز که مقام معظم رهبری به کوه های اطراف تهران رفته بودند
با دختر وپسر دانشجو،برخورد می کنند که به لحا ظ ظاهری وضع مناسبی نداشتند .
آنها تصور می کنند که آقا دستور دستگیر یشان راخواهد داد
ولی بر خلاف تصور آن دو ، مقام معظم رهبری با آن ها احوال پرسی کردند
واز شغل وفامیل بودن آن ها سوال کردند پسر وقتی با خلق زیبای آقا مواجه شد،
واقعیت را گفت که ما دوست هستیم ،آقا ابتدا در باره ورزش ومزایای آن
با آن دو صحبت کردند وبعد هم فرمودند:بد نیست صیغه محرمیتی در میان شما برقرار شود
وشما با هم ازدواج کنید و به آن ها پیشنهاد دادند که اگر مایل بودید
در فلان تاریخ فلان تاریخ بیایید من آمادگی دارم که شخصا عقد شما را بخوانم .
آن دو خداحافظی کردند وطبق قرار همراه خانواده خود ،محضر آقا رسیدند .
آقا عقد آن ها را جاری کردند وبا برخورد کریمانه آقا این دو جوان تغییر مسیر دادند
وآن دختر غیر محجبه به یک دختر محجبه ومعنوی وآن پسر
دانشجو به یک جوان مذهبی مبدل شدند.
پیامبر اکرم (ص): از نظر جایگاه در قیامت نیکو ترینتان از جهت اخلاق
وبهترینتان نسبت به خانواده اش می باشد .
جرعه ای معرفت
اگر درست به قرآن عمل می کردیم ،با عمل خود دیگران را جذب می کردیم ؛
زیرا مردم غالبا خواها ن و طالب نور هستند ،قرآن ، انسان را به غایت کمال انسانی می رساند .
ما قدر دان قرآن وعدیل آن : اهل بیت (ع) نیستیم .
((آیت الله بهجت))
ببخشید آقا!می تونم به خانومتون نگاه کنم؟
جوان خیلی آرام ومتین به مرد نزدیک شد وبا لحنی مؤدبانه گفت:
((ببخشید آقا می تونم به خانومتون نگاه کنم ولذت ببرم ؟))
مرد که اصلا توقع چنین حرفی را نداشت وحسابی جا خورده بود ،
مثل آتشفشان از جا در رفت ومیان بازار وجمعیت ،یقه جوان را گرفت وعصبانی
طوری که رگ گردنش بیرون زده بود ،او را به دیوار کوفت وفریاد زد :
((مرد تیکه عوضی ،مگه خودت ناموس نداری … خجالت نمی کشی ؟))
جوان اما ؛ خیلی آرام ،بدون اینکه از رفتار وفحش های مرد عصبانی شود
و واکنشی نشان دهد ،همان طور مؤدبانه ومتین ادامه داد :
((خیلی عذر می خواهم ،فکر نمی کردم این همه عصبی وغیرتی بشین ،
دیدم به خاطر وضع خانومتون دارن بدون اجازه نگاه می کنن ولذت می برن ،
من گفتم حداقل از شما اجازه بگیرم که نامردی نکرده باشم …
حا لا هم یقمو ول کنین ،از خیرش گذشتم !)) مرد خشکش زد …
همان طور که یقه جوان را گرفته بود ،آب دهانش را قورت داد وزیر چشمی زنش را برانداز کرد.
توصیه هایی در سلوک از امام خمینی (ره)
-اشتغال به عیب خود پیدا کن تا در صلاح به تو باز شود.
-باید دانست که هر کس باید خود معالج قلب و طبیب روح خود باشد .دایه دلسوز تر از مادر نخواهد بود.
- عزم خود را قوی کن واراده خویش را محکم نما که اول شرط سلوک عزم است وبدون آن راهی نتوان پیمود .
- آنچه باعث حضور قلب شود دو امر است:یکی فراغت وقت وقلب ،دیگرفهماندن به قلب اهمیت عبادت را.
- برای زنده نمودن دل ذکر خدا وخصوص اسم مبارک (یاحی یا قیوم) با حضور مناسب است.
- مقصد تو عالم دیگر است وتو را از این عالم خواهی نخواهی می برند ،اگر تهیه سفر وزاد و راحله ی آن را دیدی ،
در این سفر درمانده نشوی والا فقیروبیچاره وبی نوا می گردی.
- آزاد مرد آن است که چون خطای خود را دید از پا فشاری خود داری کند.
- همه بیدار باشید ،همه در محضر خدا هستید !فردا همه باید حساب پس بدهید.
سوره مبارکه (حشر) را مطالعه کنید که گنجینه هایی از معرفت وتربیت در آن است.
- این زندگی زود گذر و به ظاهر شیرین در مقابل عذاب غیر متناهی چه ارزشی دارد،میزان در اول راه قیام لله است ،
هم در کارهای شخصی وانفرادی وهم در فعالیتهای اجتما عی.
سرنوشت...
خدایــــا
سرنوشت مرا خیر بنویس
تقدیــــری مبـــارک
تا هر چه را که تو دیر می خواهی زود نخواهم
و هر چه را که تو زود می خواهی دیر نخواهم
دیده پوشی از حرام ونقش آن در رستگاری
تمامی انحرافاتی که به دلیل کثرت نگاه کردن به اموری که دیدن آنها شخص را به انحراف می کشاند ،پدید می
آید ،می توان با کنترل چشم وجلوگیری از ایجاد زمینه های نگاه فاسد ،بر طرف نموده ودیگر نه تشویش قلبی
وفکری ونه آن تحریک های حیوانی ونه باز ماندن از حرکت تکاملی انسان بوجود می آید .
به روایتی در این زمینه از حضرت علی (ع) توجه فرمایید:(هرکس چشم خود را فرو بندد ،دل خود را راحت کرده
است.)
کسی که کنترلی روی چشم های خود ندارد وچشم او مدام به صحنه های مهیج نگاه می کند ،همیشه دلش
شلوغ وپر آشوب است واز سکون وآرامش دل بی بهره است .
به عبارت دیگر همیشه یک حالت نیاز وتشنگی دائم وتلاش وتکاپو برای برطرف کردن این عطش روحی در او
وجود دارد وچه بسا برای رضای امیال خود به چه ذلت ها وحقارت ها تن می دهد.کسی که چشم وسایر
حواس را تحت تربیت خود قرار نمی دهد وبه اسم آزادی آنها را رها می کند ،همیشه دل وذهنی گرفتار واسیر
دارد وبه عبارت دیگر هر کس چشمش آزاد است فکر ودلش اسیر است .راستی آزادی کدام یک بهتر است؟
لذا وقتی که خود را به گونه ای تربیت نمود ،که به هر چه میل داشت نگاه نکرد ،از این تشویش ها وذلت ها
نیزدر امان است ودر قلبش احساس آرامش وراحتی می نماید.
(هر کس چشم خود را از نگاه به امور محرک شهوت فرو بندد تأسفش کم می شود واز تلف شدن در امان می ماند .
دیدن نقش زیادی در ایجاد هوس وتمایل دارد واز طرفی همیشه ارضا میل وهوس ممکن نیست .
لذا طبیعی است که نتیجه این عدم دسترسی تأسف وناراحتی وحسرت باشد. در این حدیث شریف حضرت این
واقعیت را بسیار شیرین وزیبا بیان می نماید که هرکس نگاهش را کنترل کند تأسفش هم کمتر است.
گزيده مقاله
لقمان کیست؟
و لقد آتينا لقمن الحكمه ان اشكر لله و من يشكر فانما يشكر لنفسه و من كفر فان الله غنى حميد (سوره لقمان/12)
به تحقيق لقمان را حكمت داديم، (و چون لازمه حكمت شكر منعم است، به او گفتيم :) خدا را سپاس بدار، و هر كس سپاس بدارد به نفع خود سپاس مى دارد، و هر كه كفران كند، (چشم خودش مى رود،) چون خدا بى نياز است، (از شكر نكردن خلق متضرر نمى شود)، و نيز ستوده است، (چه شكرش بگزارند و چه كفرانش كنند).
یکی از حکمای راستین و بزرگ تاریخ، حضرت لقمان(ع) است که نامش در قرآن دو بار با عظمت یاد شده و یک سوره قرآن (سی و یکمین سوره) به نام او است. خداوند او را در قرآن براین اساس یاد کرده که فرزندش را به ده اندرز بسیار مهم و سرنوشت ساز نصیحت کرده، و این نصایح در ضمن پنج آیه سوره لقمان ذکر شده است.
لقمان حکیم، غلام سیاهی بود که در سرزمین سودان چشم به جهان گشود. گرچه او چهره ای سیاه و نازیبا داشت،ولی از دلی روشن، فکری باز و ایمانی استوار برخوردار بود.
او که در آغاز جوانی برده ای مملوک بود، به دلیل نبوغ عجیب و حکمت وسیعش آزاد شد و هر روز مقامش اوج گرفت تا شهره ی آفاق شد. او مردی امین بود، چشم از حرام فرو می بست، از ادای حرف ناسزا و بی مورد پرهیز می کرد و هیچگاه دامن خود را به گناه نیالود و همواره در امور زندگی شرط عفت و اخلاص را رعایت می کرد. اوقات فراغت خود را به سکوت و تفکر در امور جهان و معرفت حق تعالی می گذراند و برای گذراندن امور زندگی به حرفه خیاطی و یا درودگری مشغول بود. (بعضی گویند لقمان بنده ای بود حبشی که از راه شبانی معیشت خود را می گذراند.) لقمان از خنده بی مورد و استهزاء دیگران پرهیز می کرد و هیچگاه اراده خود را تسلیم خشم و هوای نفس نمی کرد. از کامیابی در دنیا مغرور و از ناکامی اندوهگین نمی شد و صبر و شکیبایی او به حدی بود که با از دست دادن چند فرزند، از سر زبونی دیدگان خود را به سرشک غم نیالود. در اصلاح امور مردم و حل نزاع و مرافعه آنها سعی وافر داشت و هرگز به دو کس که با یکدیگر مخاصمه و منازعه یا مقاتله داشتند نگذشت، مگر آن که در میان ایشان اصلاح کرد. بیشتر وقت خود را در همنشینی با فقها و دانشمندان و پادشاهان می گذراند و مسئولیت خطیر آنها را گوشزد می کرد و آنها را از کبر و غرور برحذر می داشت و خود نیز از احوال ایشان عبرت می گرفت. در این شرایط بود که لقمان شایسته پوشیدن جامه حکمت شد و سپس در نیمروزی گرم که مردم در خواب قیلوله بودند جمعی از فرشتگان که لقمان قادر به رؤیت آنها نبود، نظر لقمان را در مورد خلافت و پیغمبری خدا جویا شدند. لقمان در پاسخ فرشتگان گفت: اگر خدای متعال مرا به قبول این امر خطیر امر کند، فرمان او را با دیده منت خواهم پذیرفت و امید و یقین دارم که در آن صورت او مرا در این کار یاری خواهد کرد و علم و حکمتی که لازمه این وظیفه باشد به من عطا خواهد کرد و مرا از خطا و اشتباه حفظ می کند، ولی اگر اختیار رد یا قبول این امر با من باشد، از پذیرش این مسئولیت بزرگ عذر خواهم خواست و عافیت را اختیار می کنم. چون فرشتگان علت امتناع لقمان از پذیرش این مسئولیت را جویا شدند، لقمان گفت: حکومت بر مردم اگر چه منزلتی عظیم دارد، ولی کاری بس دشوار است و در جوانب آن فتنه ها و بلاها و لغزشها و تاریکی های بیکرانی وجود دارد که هر کس را خدا به خود واگذارد گرفتار آن شود و از صراط مستقیم و راه رستگاری منحرف گردد و هر کس از آنها برهد به فلاح و رستگاری نائل خواهد شد. خواری و گمنامی دنیا در برابر عزت و بزرگواری آخرت گوارا است ولی اگر هدف کسی جاه و جلال دنیوی باشد، دنیا و آخرت هر دو را از کف خواهد داد، زیرا عزت و نعمت دنیا موقت و عاریه است و چنین کسی به نعمت و عزت جاودان اخروی نیز دست نخواهد یافت. فرشتگان که به عقل سرشار لقمان پی بردند او را تحسین کردند و خدای تعالی او را مورد لطف و عنایت قرار داد و سرچشمه حکمت خود را بر لقمان روان ساخت تا سیل حکمت و نور معرفت بر زبان و بیان لقمان جاری گردد و تشنگان حقیقت را در خور استعدادشان از زلال معرفت و حکمت خود سیراب سازد و در این میان فرزند برومند لقمان که نظر پدر را به خود معطوف داشته بود، بیشتر مورد خطاب او قرار می گرفت گرچه نصایح لقمان بیشتر جنبه عمومی داشت.
گزيده اي از مقاله با عنوان نكته هاي اخلاقي سوره لقمان
محقق : معصومه بابايي و اكرم احمدي ترك
زندگی معنوی
آمده ایم با زندگی کردن قیمت پیدا کنیم نه به هر قیمتی زندگی کنیم:
آیت الله بهجت:
1-همین برای انسان کافیست که خود را در محضر خدا ببیندو خدا را در همه احوال،مطلع از خود و در همه جا حاضر و بر همه کارها واحوال خود ،ناظر بداند.
2-اگر بی تفاوت باشیم و برای رفع گرفتاری ها و بلاها یی که اهل ایمان بدان مبتلا هستند دعا نکنیم، آن بلاها به ما هم نزدیک خواهد شد.
3-ائمه ما (ع)دعاها را در اختیارمان گذاشته اند تا ما را غرق در نور ببینند .
4-ما باید باب توجیه خطا را به روی خود ببندیم و برای هر خطا زبان به استغفار بگشاییم واگر قابل جبران باشد جبران کنیم.
5-اگر میخواهید از ناحیه دعا به جایی برسید زبان حالتان این باشد:تسلیم خدا هستیم،هر چه بخواهد بکند ،بنا داریم عمل به وظیفه بندگی کنیم.
6-خوردن غذای شبهه ناک ونیز غذای کسی که از حرام پرهیز ندارد،هر چند جایز است ولی انسان را مریض و از عبادات محروم می کند ویا سبب سلب توفیق می شود.
7- کسی که از معنویات و معرفت خدا بهره مند است،چه حاجت به کیمیا دارد؟!
8-انسان هر راهی را بدون تقیدو پایبندی به قرآن و سنت برود،روز به روز تنزل می کند.
9-برای اداره تمام جهان کافی است که انسان،عاقل و مؤمن و متدین باشد،دیانت و عقل ،برای اداره کره زمین کفایت می کند.
10-موجبات خواطر و غفلت و نسیان از یاد وذکر حضرت حق را خودما فراهم می کنیم…در اثر محاسبه و مراقبه،عیب کار آشکار می گردد.
هر که نماز وروضه بیاید چیزهایی به دست می آورد.
عارف زاهد وسالک فرزانه آیت الله بهجت (رحمه الله)
به پیروی از سیره وسنت معصومین (ع)واساتید بزرگوار شان روز های جمعه مجلس روضه خوانی برپا می کردند. این مجلس ابتدا در منزل ایشان برگزار می شد وبعد به علت کمبود جا واستقبال زیاد به مسجد فاطمیه منتقل شد. بسیاری از بزرگان وعلما در این مجلس نورانی شرکت می کنند وبه شاگردان خود سفارش می نماید .
یکی از نزدیکان ایشان می گوید :در این مدت طولانی که ایشان را می شناسم چندمین مرتبه خدمت ایشان عرض کرده ام:آقا !می شود مارا به عنوان شاگرد اخلاقی قبول نمایید؟هر بار جوابی دادند که بسیار مفید بود از جمله یکبار فرمودند:
هر که بخواهد وقابل باشد نماز و روضه بیاید چیز هایی به دست می آورد.
چگو نه مردن
( بسم رب الشهدا)
زندگي از شهادت آغاز مي شود
آنانكه يك عمر مرده اند ،يك لحظه هم شهيد نخواهند شد
هر كه شهيد نشود ،لاجرم خواهد مرد
زندگي از شهادت آغاز مي شود
از حضور…
مردن را هراسي نيست!
ترس من چگونه مردن است
آنانكه يك عمر مرده اند يك لحظه هم شهيد نخواهند شد.
ما كه ما نديم ،رفتيم
وآنانكه رفتند،ماندند…
گروهي مرگ را در آغوش گرفتند وشهيد شدند ،
وما را مرگ در بر گرفت ومرديم پس از آنان ،
من نه از رفتن ،كه از ماندن مي تر سم،
مي ترسم كه مرده بمانم،
مرده بميرم…
لطفا بخونش!
نوشته بود:
ما نسل غیرت روی خواهر و روشنفکری روی دختر همسایه ایم
نسل کادو های یواشکی نسل پول ماهانه ی وی پی ان
نسل - شینیون - زیر روسری
نسل خوابیدن با اس ام اس..
نسل درد دل با غریبه های مجازی
نسل جمله های کوروش و دکتر،نسل ترس از رقص نور ماشین پلیس،نسل سوخته،نسل من،نسل تو!
حالا من همین جا برایش می نویسم:
ما نسل غیرتیم! غیرت روی وطن،ناموس،دیــــن
نسل نماز شب های یواشکی، نسل پول ماهانه برای رد مظالم
نسل - چــادر - روی روسری
نسل خوابیدن با نوای شورالحسیـــــن
نسل درد دل با آقای غریبــــــ همیشه ناظـــر
نسل جمله های آقــا و شهـــدا
نسل ترس از شیطان رجیم، نسل جوانه زدن،نسل من،نسل تو!
یــا صاحب الزمــــان!
نمی گذارم اهالی عصری را که تـــو صاحبش هستی..
نسل سوخته بنامند!
رازهاي همسران
زوجهای شاد و رازهای آنها
1- دیدگاهی واقع گرایانه درباره رابطه زناشویی موفق داشته باشید.
توجه کنید که عشق و هیجان شدیدی که در آغاز رابطه عاشقانه با همسرتان دارید دوام نمی آورد. در مقابل رابطه ای عمیق تر و پربار تر که عشق هم در آن است جایگزین آن میگردد. یک رابطه دراز مدت در بر دارنده فراز و نشیب هایی است و انتظار اینکه همیشه اوضاع بی عیب و نقص باشد غیر واقعی می باشد.
2- روی رابطه زناشویی کار کنید.
اگر به یک باغ رسیدگی نشود، علفهای هرزی در آن شکل میگیرد که حتی در نهایت می تواند مقاوم ترین گیاهان را نیز نابود سازد. رابطه زناشویی نیز اینگونه است. پرداختن سریع به مشکلات و سوء تفاهم ها امری مهم می باشد. برخی از افراد بر این باورند که رابطه زناشویی خوب بصورت طبیعی به وجود می آید. اما حقیقت آن است که یک رابطه زناشویی مطلوب، همانند هر چیز دیگری که در زندگی می خواهید در آن موفق باشید، نیازمند توجه و پرداختن مداوم به آن است. اگر به رابطه تان بی توجهی کنید، مسلماً به وضعیتی نامطلوب دچار خواهید شد.
3- اوقاتی را با هم بگذرانید.
هیچ چیزی نمیتواند جایگزین اوقاتی که بصورت مفید با هم می گذرانید شود.آنگاه که وقتی را با هم بدون فرزندان، حیوانات خانگی یا سایر مواردی که در رابطه تان اختلال ایجادمیکند میگذرانید، در واقع پیوندی را شکل می دهید که در سخت ترین اوقات زندگی همراهتان خواهد ماند. بهتر است وقتی که با یکدیگر می گذرانید همراه با فعالیتی مشترک باشد و نه فقط تماشای تلویزیون!
4- بخشی از زندگی را به جدای از هم بودن اختصاص دهید.
بر خلاف باور عموم، گذراندن اوقاتی جدا از همسر امری مهم در یک رابطه زناشویی شاد است. بسیار خوباست که علایق و فعالیتهای انفرادی داشته باشیم و با انرژی مضاعف به رابطه زناشویی بازگردیم و تجاربمان را با همسرمان درمیان نهیم. جدا از همسر بودن به ما اهمیتی که او برایمان دارد را یادآوری می نماید.
5- از تفاوتها حداکثر استفاده را ببرید.
لحظه ای درنگ کنید و از خود بپرسید: چه چیزی در ابتدا باعث شده بود که مجذوب همسرتان شوید. تقریباً مطمئنم که آن ویژگی دقیقاً همان چیزی است که الان شما را بیش از هر چیز دیگری عصبانی میکند! نگاهی دوباره به تفاوتهای میان خود و همسرتان بیاندازید. در واقع تقاوتهای میان ما و همسرتان، میان شما توازن برقرارمیکند و شما را تبدیل به یک تیم با ویزگیهای بهتر و توانایی های بیشتر مینماید.
آسيب هاي رواني اجتماعي روابط دختر و پسر
روابط دختر و پسر دارای آفت آسیب های روانی واجتماعی جبران ناپذیر است که به چند نمونه آن اشاره میکنیم:
1-سر کوب شدن استعداد ها: یکی از مهمترین عواملی که با وجود رشد نیروهای جسمی و فکری و روحی نوجوانی مانع از به جریان افتادن صحیح و اصولی آنها و تأمین سعادت آیندۀ او می شود. تسلط میل جنسی بر وجودش می باشد عدم کنترل این میل سبب می شود که تمام حواس و توجهات انسان و تمام قوای جسمی و مغزی او معطوف هوس بازی ها شود و اگر عملاً هم موفق به هوس بازی نگردد تمام فکر و ذهن او بوسیله این خیالات و افکار اشغال شده و مجالی برای کار دیگری و شکوفایی اندیشه و استعدادش پیدا نمی کند. این شعله ای که در سراسر وجودش زبانه می کشد تمام ترو خشک را با هم می سوزند و شکوفایی تازه در گلزار شخصیت معنوی اش را طعمه آتش سوزان می کند آیت الله سبحانی می گوید: روزی در محضر آیت الله العظمی بروجردی (رحمه الله) نشسته بودم که یکی از پزشکان ترکیه ، به دیدار یشاران آمد سؤال کرد که چرا اسلام ، نوشیدن شراب را خرام کرده است؟ آن مرجع بزرگ فرمود: حقیقت اندیشه انسان را عقل، قدرت اندیشه و تفکر تشکیل می دهد و اگر عقل انسان نبود وی با دیگر موجودات زنده تفاوتی نداشت و یکی از اموری که در تضاد شدید با قوۀ عقل انسان است، نوشیدن شراب می باشد، همانطور که پزشگان این مطلب را تأیید کرده اند بنابراین چون شراب عقل را از بین می برد و حقیقت انسان به عقل اوست، اسلام آن را ممنوع کرده است . آن پزشک به دنبال این پاسخ گفت: درست است که نوشیدن زیاد شراب، باعث از بین رفتن قوۀ تعقل انسان می شود و حقیقت انسان زیر سؤال می رود ولی اگر کسی به مقدار کمی از این نوع مایعات بنوشد نمی توان گفت که چنین تاثیری دارد، پس چرا اسلام آن مقدار اندک را نیز ممنوع کرده و نوشیدن آن را غیر مجاز می داند. آیت الله بروجردی فرمود: چون انسان کمال طلب است و هر گز به مقدار کم قناعت نمی کند و اگر مجاز شمرده شود براساس کمال خواهی اش به تدریج برخواسته خود می افزاید. بهمین جهت است که اسلام از همان ابتدا حتی مقدار اندک آن را ممنوع کرده است و به عنوان یک قانون قطعی و دقیق آنرا برای تمام افراد و چه با اراده و چه کم اراده به اجرا گذاشته است و چون این ویژگی یعنی کمال طلبی، در دیگر ابعاد و زمینه ما جاری است دیگر قوانین و مقررات و دستور العمل های صادر ازطرف قانون گذار هستی براساس همین نکته شکل گرفته و آنجا که ممکن است زیاده طلبی باعث حریم شکنی و به تدریج انسان دروادی هولناک و در معرض خطرات جانی و روحی قرار گیرد. اسلام با جدیت و قاطعیت آن را نهی می کند اظهار محبت به جنس مخالف از جمله همین موارد است که با یک سلام و احوال پرسی ساده آغاز می شود و به انگیزه اهداف آموزشی و غیره شروع می شود ولی بتدریج نوع رابطه و گفت وگو تغييرکرده است و هرگز به همان حداقلی که در روزهای اول داشته اکتفا نمی کند و بر همین اساس که از همان آغاز باید از ایجاد ارتباط عاطفی و مبتنی بر احساسات اجتناب کرد.
2-افت تحصیلی یا رکود عملی: روابط دختر و پسر باعث می شوند که دو طرف تمام فکر و توجه و تمرکز خود را صرف دیدارها و ملاقات های حضوری و تلفنی خود کنند و این بزرگترین مانع برای رشد و ترقی علمی است. زیرا تحصیل دانش نیازمد تمرکز نیروهای فکری و روحی است. دل مشغول و اضطرابی که بر اثر این گونه پیوندها پدید می آید بزرگترین سد راه تعالی علمی و تحصیلی است. مطالعه و درس در زندگی هر انسانی بویژه در دوران دانش آموزی از مهمترین عوامل سازنده شخصیت وی می باشد که فدا کردن آن بخاطر تن دادن به دوستی های احساس و غیر آگاهانه و پاسخ گویی به خواست های تمام نشدنی بزرگ و رسوا کننده است. تجربه نشان داده که این نوجوانان و جوانان به علت پریشانی افکار و هواس پرتی، ذوق درس خواندن و اشتیاق هر گونه مطالعه ای را – اعم از کتابهای درسی و غیر درسی به کلی از دست می دهند. اگر زندگی بزرگان شخصیت های علمی، محققین، نوابغ و دانشمندان و متفکران را مورد مطالعه قرار دهیم، متوجه می خواهیم شد که همه آنان افرادی بوده اند که از خوش گذرانی ها و هوس بازی خود را کنار کشیده اند و احتیاجات جسمی و غریزی خود را از طریق مشروع و معقول و در حد اعتدال بر آورده اند. دروغ بزرگی است اگر کسی بگوید: میل جنسی، سراسروجودش را گرفته و ذهن و زبان او را دوستی های نامطلوب با جنس مخالف پر ساخته، امااز نظر درسی، مطالعه و تحقیقات علمی، لطمۀ اساسی بر او وارد نشده است. و به ویژه در دوران نوجوانی و جوانی، تحقیق چنین امری از محالات است با شکل گیری روابط عاطفی بین دختر و پسر و افزایش تدریجی آن زمینه وابستگی آنها به یکدیگر و تشدید آن فراهم می شود و از آنجایی که نیازی به محبت ورزیدن و مورد محبت واقع شدن در دوران جوانی، به اوج خود می رسد و فضای نسبتاً مناسبی برای ارضای این نیاز(هر چند بطور غیر صحیح آن) در محیط آموزشی و دانشگاهی وجود دارد، به شکل خودکار دختر و پسر در این کانال قرار می گیرند، در اکثر موارد، به طور ناگهانی و بدون توجه به نتیجه کار، گرفتاری چنین گردابی می شوند و آنرا با عنوان عرف مناسب و موجه پوشش می دهند و باطن غیر موجه آن را با ظاهری نیکو و پسندیده جلوه گر می نمایند به این ترتیب علاقه ابتدایی شدت یافته، با وجود تصمیم اولیۀ دو طرف یا یکی از آنها کم کم به وابستگی به یکدیگر تبدیل می شود این وابستگی در بسیاری موارد شاید درتمام موارد- آفت بزرگی برای تمرکز حواس، تحصیل و تفکر عمیق در امور درسی آنها می شود، به گونه ای که گاهی مطالعه و حضور در کلاس درسی را غیر ممکن می سازد و هر کدام از آنها در تمام اوقات شبانه روز و حتی در کلاس درسی، در فکر طرف مقابل است. این چنین اداعای بدون پیشوانه ای نیست و اگر به نوشته های چنین افرادی مراجعه کنیم، مثنوی هفتاد من کاغذ می شود.
3- ایجاد جّو بدبینی: اغلب این گونه دوستی ها و روابط به ازدواج منتهی نمی شود و اگر هم به ازدواج بینجامد. پس از مدتی، جو بد بینی و سوء ظن آن دو نسبت به هم فضای زندگی شان را، جهنمی خواهد ساخت و هر دو در آن خواهند سوخت. پسر با خود میگوید: دختری که به راحتی با من رابطۀ نامطلوب و نامشروع برقرار کرد از اعتقاد و ایمان قوی برخوردار نیست. بنابراین از کجا معلوم که پیش از ارتباط با من، با دیگری ارتباط برقرار نکند؟دختر نیز همین تصور را نسبت به پسر خواهد داشت. بنابراین، این گونه ازدواج ها پایدار نخواهد بود و تجربه نشان داده که منجر به طلاق و جدایی می گردند براساس یک یافتۀ پژوهشی در آمریکا، زوج هایی که پیش از ازدواج با یکدیگر زندگی می کنند، زندگی زناشویی آنها با مشکلات فراوانی رو به رو است و منجر به طلاق می شود. به گزارش ایسنا، دکتر «کارتری کاهارن» استاد دانشگاه ایالت پنسیلوانیا می گویند: طبق آخرین تحقیقات، افرادی که پیش از ازدواج با یکدیگر رابطه داشته اند بعد از ازدواج در حل مشکلات خود عاجزند، زیرا که نسبت به یکدیگر بسيار بدبین هستند.
4-اضطراب تشویق و احساس نگرانی: در دوستی های موجود بین دختران و پسران از آنجا که مقاومتی بسیار قوی از طرف پدر و مادر یا جامعه برای ممانعت از برقراری این دوستی ها وجود دارد، این گونه دوستی ها، با مخاطرات روانی گوناگونی مانند اضطراب و تشویق همراه است وجود افکار دیگری چون احساس گناه، نگرانی از تهدیداتی که توسط پسر، برای فاش کردن روابطش با دختر صورت می گیرد. یک تعارض درونی و اضطراب مستمر را به دنبال دارد. بنابراین وجود چنین دلهره و اضطراب هایی که گاهی لطمه های جبران ناپذیر بر جسم و روان انسان وارد می کند، از آسیب های جدی این گونه روابط است. همچنین هیجانات کاذب، مثل خیال ازدواج خوشبختی و در نتیجه شکست روحی، قربانی شدن دختران بخاطر از بین رفتن آبروی آنها و خانواده شان و حتی اقدام به خودکشی از دیگر آسیب های این نوع ارتباط است.
5-فقدان شناخت درست واقع بینانه: کسانی که مدعی اند که این گونه روابط و دوستی ها با انگیزه ازدواج شکل می گیرد، با اندکی دقت، در خواهند یافت که روح حاکم بر این گونه دوستی ها عاقلانه و از سر اندیشه نیست بلکه در آغاز و یا پس ازمدتی تنها عامل ادامه روابط میل و کشش جنس خواهدبود. امیرالمومنین علی (عليه السلام) می فرماید: «دوست داشتن چیزی (آن هم نا آگاهانه و از سر هیجان و احساسات) انسان را کو روکر می کند»
شيوه هاي جذب جوانان به دين
عنوان:شيوه هاي جذب جوانان به دين
محقق: معصومه برخورداري فرد
در دنياي معاصر ، واقعيت و آرمان زشتي و زيبايي، غفلت و بيداري، فقر و غنا، جهل و معرفتو جور و عدالت ، عرصه فكر و انديشه نسل جوان را دستخوش دوگانگي و آرامش آنان را دچار آشفتگي كرده است. امروز، جوانان بيشتر از گذشته به ايمان و باور مذهبي نيازمندند تا زندگي آنان را در مجموعه هستي ، ممكن و مطبوع سازد . تنها در پرتو جاذبه هاي معنوي دين و اخلاق است كه مي توان به زندگي نسل جوان قداست و اعتبار بخشيد.در سالهاي اخير غرب براي مقابله با تفكر انقلاب اسلامي، استراتژي خود را تغيير داده و رويارويي فرهنگي را جهت مقابله با اسلام برگزيده است و با بهره گيري از ابزارهاي پيچيده تبليغي و ارتباطي به منظور اشاعه فرهنگ رفاه طلبي ، لذت جويي و استغراق در تمتعات نفساني ، در صدد تخفيف فرهنگ اسلامي و تضعيف روحيات ديني مسلمانان خصوصاً بي انگيزه ساختن نسل جوان در امور مذهبي و تلاش هاي انقلابي است.علاوه بر اين عامل مهم بيروني، عوامل دروني بسياري وجود دارد كه مانع فهم ديني جوانان مي شود. عقل، ضعف معرفتي و ناآگاهي خود جوانان ، عملكرد غلط افراد مذهبي ، تربيت غير اصولي و غلط والدين و… كه همه اينها هم بايد مورد توجه قرار گيرند . فراست ديني و هوشياري انقلابي ايجاب مي كند كه با استفاده از فرهنگ غني اسلام و بكارگيري همه امكانات و اغتنام فرصت هاي مناسب، جوانان را در برابر هجوم فرهنگ بيگانه مقاوم و براي نيل به يك زندگي سالم و سعادتمندانه آماده و مهيا سازيم.
بنابراين براي تحقق چنين آرماني ، ضرورت دارد فرهنگيان فرزانه و مسئولان و والدين محترم با همياري جوانان فرهيخته، دست تلاش از آستين اخلاص برآورند و با همه عوامل و انحراف جوانان از دين مبارزه كنند و خانه دلها را به آتش عشق و ايمان و نور دانش منور سازند. هدف اصلي اين تحقيق هم تا حد توان كمك به ميل و گرايش جوانان به دين و مذهب است و از منابع كتابخانه اي و مطالعه اين منابع و جمع آوري اطلاعات براي طي روند اين پژوهش استفاده شده است. اين پژوهش به معرفي جوانان و علل انحراف جوانان از دين و عوامل جذب آنان به سوي دين پرداخته است و اين نتيجه بدست آمد كه در تربيت و دين باوري جوان، همه علماء و نخبگان جامعه و والدين نقش ارزشمندي دارند و بايد به روشهاي نوين امروزي بعلاوه شناخت نيازها و ريشه كن كردن موانع در دين باور كردن جوانان تلاش بكنند.
چكيده تحقيق
بررسي مسائل فقهي - حقوقي سقط جنين
محقق: سميه قديرزاده/طلبه پايه پنجم
چكيده
سقط جنين در لغت به معناي (بچه انداختن يا بچه افكندن پيش از موعود خودش) يا (بچه ناتمام از شكم افتاده) اطلاق ميشود.
بنابراين خروج بچه پيش از موعد مقرر و ناقص و ناتمام بودن آن را، سقط جنين گويند.بيان مسائل فقهي، حقوقي و اخلاقي سقط جنين يكي از نيازهاي مبرم انسانهاست تا بدانند در صورت ابتلا به بعضي مشكلات چگونه بايد عمل كنند.
بيشتر افرادي كه اقدام به سقط جنين ميكنند آشنايي كافي با موضوع نداشته و با جنين ناخواسته روبرو شدهاند در مواردي نيز به جهت جنسيت جنين «دختر بودن» تن به سقط دادهاند. بعضي از ايشان در دوره نامزدي پيش از عقد شرعي بوده و اطلاع نداشتند كه در اين مواقع بهترين راه كدام است و احياناً تن به سقط جنين دادهاند يا به جهت حرمت سقط، جنين ناقص الخلقه را تحمل كرده و به ماه پنجم رساندهاند و در آن مرحله مشكلات فراوان براي مادر پيش آورده و او را به عسر و حرج كشانده است.
در صورتي كه اگر اين شخص مسائل فقهي خود را ميدانست نه شرعاً به گناه دچار ميشد و نه وجدان خود را آزار ميداد. بنابراين، اين موضوع در بيشتر خانوادهها مطرح است و بايد چارهاي انديشيده شود. در منظر دين، بدن انسان به عنوان يك امانت محسوب شده است و انسان بدون دليل محكم، حق ضايع كردن آن را ندارد، براي مثال، نبيد انسان عضوي از بدن را قطع يا ناقص گرداند مگر اينكه ضرورت، از قبيل جلوگيري از مرگ و امراض صعب العلاج و… ايجاب كرده باشد. پس انسان موظف است در حفظ بدن خود و ديگران كوشا بوده و از هر نوع ضرر و آسيب به آن جلوگيري نمايد.
به نظر ميرسد صحيحترين راه پيشگيري از تشكيل جنين نامشروع و سقط آن، راهي است كه دين مبين و مترقي اسلام ارائه كرده و كرامت انسان به آن گرايش كافي دارد،يعني ازدواج. البته آن ازدواجي كه تمام شرايط و مسائل و شئونات رعايت شده باشد، خواه ازدواج دائم باشد يا در صورت لزوم ازدواج موقت.
با توجه به پيشرفتهاي دانش پزشكي و كمال توجه آخرين دين الهي به مسائل الهي ضروري مينمايد كه در زمينهي تعيين ديه و خسارتها در عصر حاضر بحث كافي صورت گيرد تا ديدگاه اسلام را روشن سازد.
در اين مقاله پيشينه تاريخي سقط جنين و همچنين ديدگاه اديان و مكاتب ديگر و حدود و ديات آن از نظر فقه اسلامي و شيعه وسقط جنين در كشورهاي غربي از جمله در آمريكا و نيز به عنوان معضل اساسي در كشور خودمان ايران مورد بررسي قرار گرفته است.