موعظه امام حسین علیه السلام
مردى آمد خدمت امام حسين عليه السلام و گفت مردى گناهكارم و نمى توانم از گناه خودارى كنم مرا موعظه كن.
امام عليه السلام در پاسخ فرمود:
پنج كار انجام بده بعد هر چه خواستى گناه كن:
۱ ـ روزى خدا را نخور هر چه مى خواهى گناه كن؛
۲ ـ از حكومت و سرپرستى خدا خارج شو، هر چه دلت مى خواهد انجام ده؛
۳ ـ جايى را انتخـاب كن كه خـدا تـو را نبيند بعـد هر چه مى خواهى گناه مرتكب شو؛
۴ ـ زمانى كه عزرائيل آمد روح ترا از بدنت بگيرد او را از خودت دور كن هر چه خواستى انجام بده؛
۵ ـ وقتى كه مالك جهنم خواست تو را وارد آتش كند وارد نشو بعد هرگناهى كه مى خواهى انجام ده .
موسوعة كلمات الامام الحسين عليه السلام ، ح 559
میلاد امام حسین علیه السلام مبارک
امام حسین (علیه السلام) فرمودند:
به یقین، شیعیان ما آنانند که دلهایشان از هر نوع فریبکاری، کینه و دشمنی پاک و سالم باشد.
بحارالانوار، ج 68، ص 156
قسمتی از اعمال ماه شعبان
اوّل: هر روز ۷۰ مرتبه بگويد: « اَسْتَغْفِرُاللَّهَ وَ اَسْئَلُهُ التَّوْبَةَ »
دوم: هر روز ۷۰ مرتبه بگويد :
«اَسْتَغْفِرُاللَّهَ الَّذى لا اِلهَ اِلاَّ هُوَ الرَّحْمنُ الرَّحيمُ الْحَىُّ الْقَيّوُمُ وَ اَتُوبُ اِلَيْهِ»
سوم: تصدّق كند در اين ماه اگرچه به نصف دانه خرمايى باشد تا حق تعالى بدن او را برآتش جهنّم حرام گرداند.
چهارم: روزه در این ماه هر مقدار که در توان شخص بود. در روایت است که پیامبر صلیاللهعلیهوآله [جز رمضان] هیچ ماهی را کامل روزه نمیگرفت، مگر ماه شعبان را. روايت شده كه در هر روز پنجشنبه ماه شعبان زينت مى كنند آسمانها را. پس ملائكه عرض مى كنند خداوندا بيامرز روزه داران اين روز را و دعاى ايشان را مستجاب گردان.
پنجم: در تمام اين ماه هزار بار بگويد: « لا اِلهَ اِلَّا اللَّهُ وَلانَعْبُدُ اِلاَّ اِيَّاهُ مُخْلِصينَ لَهُ الدّينَ وَ لَوُ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ»
كه ثواب بسيار دارد از جمله آنكه عبادت هزار ساله در نامه عملش بنويسند
کمک به پیامبر(ص)درماه شعبان
روی عن رسول الله (صلّی الله علیه و آله و سلّم) قال:
شَعبَانُ شَهري رَحِمَ الله مَن اَعَانَنِي عَلَى شَهرِی
روایتی از پیغمبر اکرم (صلّی الله علیه و آله وسلّم) منقول است که حضرت فرمودند: شعبان ماه من است، رحمت خدا بر کسی که من را بر این ماه کمک کند.
کمک کردن به پیغمبر در این ماه یعنی چه؟در بین ماههای سال، سه ماه رمضان، شعبان و رجب، که پشت سرهم قرار گرفتهاند، از نظر فضیلتها خصوصیّت دارند و هر کدام از اینها از نظر اهل معرفت منازلی از منزلهای سلوک إلیالله است.
شاید مثل چنین روزی بود، در اوّل ماه رجب روایتی را عرض کردم که آن روایت هر سه ماه را از نظر انتساب بررسی فرموده بود. تعبیر این بود: ماه رجب ماه خداست، ماه شعبان ماه پیغمبر اکرم(صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم) است و ماه رمضان ماه امّت است و بندگان خدا نسبت به ماه شعبان و رجب از یک جهت با هم مشترک هستند.
اکرم(صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم) بود که ماه رجب، ماه استغفار است، حتّی در روایتی حضرت فرمودند: این جمله را بسیار بگوئید: أستغفرالله و أسئله التوبۀ.
در ماه شعبان هم باز میبینیم استغفار از اعمال است. البتّه سقف هم گذاشتهاند و فرمودهاند: در روز هفتاد بار استغفرالله و أسئله التوبۀ بگویید. که همین جمله هم در ماه رجب وارد شده است و هم در ماه شعبان. البتّه آنوقت این اضافه هم دارد. استغفار دیگری هم هست، استغفرالله الذی لا اله الا هو الحی القیوم الرحمن الرحیم و اتوب الیه، آنجا هم دارد .
البتّه در همین روایتی که استغفار را توصیه میفرمایند، این نکته را اضافه میکنند که ضریب استغفار در ماه شعبان، هزار است. یعنی چه؟ یعنی هر یک استغفار در ماه شعبان برابر هزار تا است؛ یعنی اگر یک بار بگویی استغفرالله و اسئله التوبۀ، برایت هزار مرتبه نوشته میشود.
در روایت دارد روزی هفتاد بار بگویید، لذا هفتاد هزار مرتبه در روز نوشته میشود. یعنی اگر کسی در هر روز از ماه شعبان هفتاد مرتبه بگوید: استغفرالله و اسئله التوبۀ مثل این است که در ماههای دیگر هفتاد هزار بار این استغفار را گفته باشد. به رقم و ضریب دقّت کنید! اینها همه گویای این مسأله است که شخص باید قابلیّت مهمانیای که خدا برای امّت در ماه رمضان گرفته است را پیدا کند.
این جمله حضرت که ماه رمضان ماه امّت است یعنی چه؟ یعنی در آن ماه، خدا مهمانی کرده. «دعیتم الی ضیافۀ الله»، لذا دو ماه فرصت دارید که خودتان را برای این ماه تطهیر کنید.
حمّامهایی که ما میرویم مدّتش مختصر است، امّا مدّت این حمّام معنوی دو ماه است. دو ماه خودت را شستشو کن تا قابلیّت پیدا کنی و سر سفره ضیافت الهی بنشینی.
علّت اینکه استغفار در این دو ماه تاکید شده و در روایات ماه رجب و این ماه تأکید بر آن شده است و میگوید هفتاد مرتبه استغفار کن و خدا فرموده هر یک عدد را هزار تا استغفار محسوب میکنم، همین است.
در این روایت پیغمبراکرم فرمود(صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم): «شَعبَانُ شَهري رَحِمَ الله مَن اَعَانَنِي عَلَى شَهرِی». ماه شعبان ماه من است، رحمت خدا بر آن کسی باد که من را در این شهر کمک کند. چگونه کمک کنیم؟ معلوم می شود به تعبیر ساده پیغمبراکرم(صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم)، در این ماه برای تطهیر و شستشوی من و تو آستین بالا میزنند.
اینجا میخواهم تعبیری کنم که ممکن است خیلی حزازت داشته باشد. پیغمبراکرم(صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم) در این ماه برای اینکه آلودگی من و تو را پاک کنند مثل دلّاک میمانند. خدا رحمت کند کسی را که در این شستشویی که شما را میخواهم دهم کمک کند؛ یعنی استغفار و توبه کند. کمک کردن به من برای آنکه تمیز و پاکتان کنم که قابل شوید سر سفره میهمانی خدا در ماه رمضان بنشینید با توبه و استغفار است. «رَحِمَ الله مَن اَعَانَنِي عَلَى شَهرِی».
اینجا باید به دوستان دو تذکر بدهم.
اوّل چند ساعت بیشتر از ماه رجب باقی نمانده؛ خوشا به حال کسانیکه از رجبیّون بودند و از این ماه بهرهها بردند. از این چند ساعت ماه رجب استفاده کنید.
دوم از همین فرصت باقی مانده در این ماه استفاده کنید. همین چند ساعت هم برای بهرهگیری از این ماه رجب و برکاتش برای ما فرصت است. امشب هم به حسب ظاهر شب اول ماه شعبان است، لذا مراقبتهایی که در ماه شعبان وارد شده است را انجام دهید
المراقبات السنه الاقبال ص ۶۸۳
خروج حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام از مدینه به سوى مکه
در روز 28 رجب در سال ۶۰ ه ق امام حسین (ع) از مدینه منوره متوجه مکه شدند.
1. بنابر قولى شب ۲۹ رجب آن حضرت از مدینه خارج شدند.
2.در این سفر همراه ایشان عقیله بنیهاشم زینب کبرى، برادرشان حضرت ابوالفضل العباس (ع)، ام کلثوم (س)، على اکبر (ع) و دیگر اهل بیت (ع) بودند. خواهران حضرت سید الشهدا (س)، با عقیله بنیهاشم و ام کلثوم (ع) ۱۳ نفر بودند.
بانوان دیگر از منسوبین حضرت، علیا مخدره ام کلثوم صغرى دختر زینب کبرى (س) که با شوهرش به کربلا آمد و دیگرى خواهر امیرالمؤمنین (ع) جمانه دختر ابوطالب (ع). همچنین ۹ کنیز با حضرت از مدینه خارج شدند و ۱۰ نفر غلام با حضرت بودند.
چند نفر از همسران امام مجتبى (ع) و ۱۶ نفر از اولاد دختر و پسر امام مجتبى (ع) و خانواده مسلم بن عقیل (ع) و دیگر اصحاب و بستگان حضرت نیز همراه بودند.
لوازم و سوارى هایى که همراه داشتند عبارت بود از ۲۵۰ اسب، ۲۵۰ ناقه. از این تعداد، ۷۰ ناقه براى حمله خیمهها، ۴۰ ناقه براى حمل دیگ و ظروف و ادوات ارزاق، ۳۰ ناقه براى حمل مشکهای آب، ۱۲ ناقه براى جامهها و دراهم و دنانیر، ۵۰ ناقه براى حمل ۵۰ هودج تعبیه شده براى حمل مخدرات و علویات و اطفال و ذرارى و خدمتگزاران و کنیزان و بقیه شتران براى حمل وسایل مختلف که مورد لزوم بود.[۳]
پی نوشت:
1.ارشاد: ج 2 ص 34. اعلام الورى: ج 1 ص 435. بحارالانوار: ج 44 ص 329.
2.فیض العلام: ص 329.
2. از کتاب مدینه تا مدینه: ص 77 تا 90. براى اطلاع بیشتر به کتابهاى «بیت الاحزان» عبدالخالق بن عبدالرحیم یزدى، قمقام زخار، معالى السبطین، ابومخنف، ریاض القدس، بحار الانوار، تاریخ اصم کوفى مراجعه شود.
نبوت انبیای الهی، شعبهای از نبوت کلیهٔ نبی اکرم(ص) است;
«آن نبوتی که به نبی اکرم(ص) داده شد، آن درهایی که از غیب الهی به روی آن حضرت باز شد و آن مقامات توحیدی که به حضرت داده شده است، با مابقی انبیاء قابلمقایسه نیست.
در روایات آمده که پیغمبر ما آنچنان از غیب الهی باخبر است که در عالم ارواح و قبل از آمدن به این عالم، مبعوث به انبیاء و پیغمبر انبیاء بودند. انبیاء چراغ امت خودشان هستند و انوار و پرتو نور الهی را در امت خودشان می تابانند ولی نبی اکرم(ص) مبعوث به انبیاء بوده و توحید را به انبیاء تعلیم میکرد.
بنابراین آن خبری که به وجود مقدس نبی اکرم(ص) از عالم غیب داده شده، با بقیه انبیاء متفاوت است. لذا بعضی بزرگان فرمودند که نبوت همه انبیاء نبوت جزئی و یك بخشی از نبوت است و نبوت حضرت رسول اکرم اسلام(ص) نبوت کلی و تمام نبوت است و همه نبوت انبیاء یك شعبهای از نبوت نبی اکرم(ص) است، همه اخباری که به انبیاء رسیده یك شعبه از اخباری است که به نبی اکرم(ص) رسیده است…
ایشان صاحب [اخبار مهم] از عالم غیب است و حقایق غیب که بر ما پوشیده است در اختیار ایشان قرار گرفته است».
استاد سیدمحمّدمهدی میرباقری، ۹۳/۳/۶
ماجرای درختی که به امر پیامبر (ص) جابجا شد!
امیرالمومنین علی (ع) فرموده اند: من با رسول خدا (ص) بودم هنگامی که گروهی از سران قریش نزد ایشان آمدند و گفتند: محمد! تو ادعای بزرگی کرده ای که نه پدرانت چنان ادعایی داشته اند و نه کسی از خاندانت (اینک) ما پیشنهادی داریم اگر آن را پذیرفتی میدانیم که تو پیامبر و فرستاده خدایی و اگر از انجام دادن آن درماندی می فهمیم که تو جادوگر و دروغگویی.
حضرت در پاسخ فرمودند: چه میخواهید؟
گفتند: از این درخت بخواه که با ریشه های خود از جا کنده شود و در مقابل تو بایستد.
حضرت فرمودند: همانا خدا بر هر کاری تواناست پس اگر خدا برای شما چنین کرد آیا حاضرید ایمان بیاورید و بر وحدانیت حق شهادت دهید؟
گفتند: آری.
پیامبر فرمودند: من آنچه را می خواهید به شما نشان خواهم داد، هر چند بخوبی میدانم که شما به خیر و صلاح باز نمیگردید و بلکه در میان شما کسانی را میبینم که در چاه افکنده شوند (اشاره به کسانی است که در جنگ بدر شرکت کردند و بر روی پیامبر خدا (ص) شمشیر کشیدند و سپس به دستور حضرت اجساد آنان در چاههای بدر افکنده شد) و کسانی که گروه ها را به هم پیوندند و سپاه بر ضدّ من بسیج نمایند.
آنگاه فرمودند: ای درخت، اگر تو به خداوند و روز جزا ایمان داری و می دانی که من فرستاده خدایم پس (هم اینک) به فرمان خدا از جا درآی و با ریشه های خود، در برابر من بایست.
حضرت علی (ع) فرموده اند: سوگند به خدایی که پیامبرش را به حق مبعوث فرمود دیدم که درخت با ریشه هایش از جا کنده شد و همچون پرنده ای بال و پر زنان در حالی که صدای سختی از آن شنیده میشد آمد تا مقابل رسول خدا (ص) ایستاد. شاخه بلندش را (همچون چتری) بر رسول خدا (ص) گسترد و پاره ای از شاخه هایش را هم بر دوش من نهاد و من در سمت راست آن حضرت ایستاده بودم.
مشرکان پس از دیدن (این معجزه ها) از روی برتری جویی و گردنکشی گفتند: بگو که نیمی از آن به سمت تو آید و نیمی بر جای خود بماند.
حضرت به درخت چنین فرمان داد و نیمه درخت رو به سوی او نهاد با پیش آمدنی شگفت تر و بانگی سهمگین تر چنانکه گویی میخواست خود را به رسول خدا (ص) بپیچد، نزد رسول خدا آمد.
سپس باز آنان از روی سرکشی و ناسپاسی گفتند: این نیمه را بگو که به سمت نیمه خود رود چنانکه پیشتر بود.
حضرت همان فرمود که قوم خواستند. سپس درخت باز گردید.
امیرالمومنین علی (ع) فرموده اند: پس مشرکان قریش با کمال بی شرمی گفتند: نه بلکه او ساحری است دروغگو و تردستی است چابک. آنگاه در حالی که به من اشاره میکردند گفتند: کسی جز این، تو را تصدیق نخواهد کرد.
۱. طبرسی، اعلام الوری: ۲۲.
۲. علامه مجلسی، بحار الانوار، ج ۱۴: ۴۶۷؛ ج ۱۷: ۳۸۹.
۳. شعبان صبوری، خاطرات امیر مؤمنان (ع): ۲۳-۲۴.
پاک زیستن درجوانی ؛حکمت پیری
عَن رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله و سلم):
مَنْ اَحْسَنَ عِبادَةَ اللّهِ فى شَبيبَتِهِ ، لَقّاهُ اللّهُ الْحِكمَةَ عِنْدَ شَيْبَتِهِ ، قالَ اللّهُ تَعالى :
«وَ لَمَّا بَلَغَ اَشُدَّهُ وَاسْتَوى ءَآتَيْناهُ حُكْما وَ عِلْما» ثُمَّ قالَ تَعالى :
«وَ كَذالِكَ نَجْزِى الْمُحْسِنينَ» ؛
هر كس كه در جوانى خوب بندگى خدا كند ، خداوند در پيرى به او حكمت مى آموزد .
خداى متعال مى فرمايد : «و چون به رشد و كمال خويش رسيد ، به او حكمت و دانش عطا كرديم» و در ادامه آيه مى فرمايد :
«و نيكوكاران را چنين پاداش مى دهيم».
قصص، آيه 14؛ أعلام الدين ، ص 296
عید نجـاٺ عـالم خلقـٺ مبارڪ اسٺ
آواے وحـی و لیلـۀ بعثـت مبارڪ اسٺ
عیـد نـزول سـورۀ اقـرأ بـه عقـل ڪل
جشن ڪمال و علم و فضلیت مبارڪ است
عید مبعث مبارڪ باد
گلچین شهید مطهری از سخنان پیامبر اسلام(ص)
دو گروه از امت من هستند که اگر صلاح یابند، امت من صلاح مییابد و اگر فاسد شوند، امت من فاسد میشود: علما و حکام.
هر دل سوختهای را عاقبت، پاداشی است.
با خانواده خود به سر بردن، از گوشه مسجد گرفتن، نزد خداوند پسندیدهتر است.
زیان نادانان بیش از ضرری است که تبهکاران به دین میرسانند.
دوستی خود را به دوست ظاهر کن تا رشته محبت محکمتر شود.
صاحب قدرت، آن را به نفع خود به کار میبرد.
سنگینترین چیزی که در ترازوی اعمال گذارده میشود، خوشخویی است.
پس از بت پرستیدن، آنچه به من نهی کردهاند در افتادن با مردم است.
تا دل درست نشود، ایمان درست نخواهد شد و تا زبان درست نشود، دل درست نخواهد بود.
خوشا کسی که زیادی مال را به دیگران ببخشد و زیادی سخن را برای خود نگاه دارد.
مبادا که ترس از مردم، شما را از گفتن حقیقت باز دارد!
تمام صد جمله منتخب استاد مطهری از سخنان پیامبر اکرم(ص)، در انتهای کتاب سیری در سیره نبوی آمده است.
نمازهای مخصوص شب عید مبعث
1-«شیخ طوسى» در «مصباح المتهجّد» روایتى را از امام جواد (علیه السلام) نقل کرده است که آن حضرت فرمود: «در ماه رجب، شبى است که از تمام آنچه که خورشید بر آن مى تابد بهتر است و آن شب، شب «بیست و هفتم» ماه رجب است; که در صبح این شب، رسول خدا (ص)به رسالت مبعوث گردید، و از شیعیان ما هر کس در آن شب عملى را انجام دهد، پاداش آن به اندازه عمل شصت سال خواهد بود.
از آن حضرت سؤال شد: چه عملى در آن شب بهتر است؟
فرمود: پس از نماز «عشا» وقتى که خوابیدى، پیش از نیمه شب، یا پس از نیمه آن از خواب برمى خیزى و دوازده رکعت نماز مى خوانى، در هر رکعتى، سوره «حمد» و یک سوره از سوره هاى کوچک مفصّل(1) را مى خوانى; آنگاه در هر دو رکعتى که سلام نماز را دادى، مى نشینى و هفت مرتبه سوره «حمد» و هفت مرتبه «معوّذتین» (سوره فلق و ناس) و سوره هاى «توحید» و «کافرون» و سوره «قدر» و «آیة الکرسى» را هر کدام هفت مرتبه مى خوانى; پس از آن این دعا را مى خوانى:
پدر از زبان پسر
امیرالمومنین درمسجد نشسته بود و مردم گرد ایشان ، جمع بودند ، مردى برخاسته و گفت :
اى أمير المؤمنين ، چطور مى شود كه مقام شما اینقدر بالا باشد ، اما پدر شما به آتش در عذاب است؟
حضرت فرمود : خدا دهانت را بشکند ، قسم به خدايى كه محمّد را به پيامبرى مبعوث فرمود ، اگر پدرم تمام گناهكاران زمين را شفاعت كند ، خداوند آن را مى پذيرد ؛ مگر مى شود كه پدرم به آتش در عذاب باشد و فرزند او قسيم بهشت و جهنّم باشد ؟
قسم به آنكه محمّد را به پيامبرى مبعوث فرمود ، بىشكّ نور پدرم در روز قيامت همه انوار خلايق ؛ جز پنج نور : نور محمّد ، نور من ، نور حسن و نور حسين و نور نه فرزند از اولاد حسين را خاموش و بى اثر مى سازد ؛ زيرا نور او از نور ما است ، خداوند آن را دو هزار سال پيش از خلق آدم آفريده است .
- الاحتجاج ، ج1، ص230
- كنز الفوائد ، ص 80
- بحار الأنوار ، ج 35 ص 69
26 رجب سالروز وفات بزرگ مدافع اسلام و پیامبر ، مومن قریش ، پدر بزرگوار امیرالمومنین ، حضرت ابوطالب علیه السلام تسلیت باد
یاری نكردن ظالمان و دشمنان
یاری نكردن ظالمان و دشمنان [جریان شتران صفوان]
در روایتی از صفوان جمال كه از یاران امام_كاظم_علیه_السلام بود، نقل شده كه میگوید: خدمت امام رسیدم.
فرمود: ای صفوان! همه كارهای تو خوب است، جز یك كار.
عرض كردم: فدایت شوم، چه كار؟ امام فرمود: این كه شتران خود را به این مرد یعنی «هارون» كرایه میدهی!
گفتم: به خدا سوگند! در مسیرهای عیاشی و هوسبازی و صید حرام به او كرایه نمیدهم؛ تنها در راه مكه در اختیار او میگذارم. تازه خودم همراه شتران نمیروم؛ و بعضی از فرزندان و كسانم را با آنان میفرستم.
امام كاظم علیه السلام فرمود: ای صفوان! آیا از آنها كرایه میگیری؟ عرض كردم: بله.
امام فرمود: آیا دوست داری كه زنده بمانند و بر سر كار باشند تا كرایه تو را بپردازند.
گفتم: بلی.
امام فرمود: كسی كه بقای آنها را دوست بدارد، از آنهاست و هر كسی كه از آنها باشد، در آتش دوزخ خواهد بود.
صفوان میگوید: من بلافاصله رفتم و تمام شترانم را فروختم. این موضوع به گوش هارون رسید. به دنبال من فرستاد و گفت: صفوان! شنیدهام شترانت را فروختهای. گفتم: آری. گفت: چرا؟ گفتم: پیر شدهام و فرزندان و كسانم نمیتوانند از عهده اداره آنها برآیند.
هارون گفت: چنین نیست، چنین نیست! من میدانم چه كسی این دستور را به تو داده است. آری موسی بن جعفر(علیهماالسلام) به تو چنین دستور داده است. گفتم: مرا با موسی بن جعفر چه كار؟ هارون گفت: این سخن بگذار. به خدا سوگند اگر سوابق نیك تو نبود! دستور میدادم گردنت را بزنند.
وسایل الشیعه، ج12، ص131ـ 132.
معجزه امامت امام کاظم (علیه السلام)
مفضل بن عمر می گوید:
امام جعفر صادق علیه السلام امام پس از خود را موسی بن جعفر علیه السلام معرفی کرده بود ولی پس از شهادتش، پسر او بهنام عبدالله افطح که پس از اسماعیل - که در زمان خود امام صادق از دنیا رفت ــ بزرگترین پسر امام بود، ادعای امامت نمود و گروهی را به دور خود جمع کرد.
موسی بن جعفر علیه السلام دستور داد هیزم فراوانی در میان خانه جمع کردند، سپس اصحاب بزرگ و برادرش عبدالله را احضار فرمود. پس از آنکه همه حاضر شدند به دستور امام، هیزمها را به آتش کشیدند؛ و هیچکس نمیدانست نقشه حضرت چیست.
وقتی شعلههای آتش گسترده شد، امام علیه السلام از جا برخاست، داخل آتش شد و میان شعلههای آتش نشست و شروع کرد به صحبت کردن. یک ساعت به همین منوال گذشت. آنگاه از جا برخاست و از میان شعلههای آتش بیرون آمد و در میان اصحاب نشست. سپس رو به برادرش عبدالله کرد و فرمود:« اگر چنین گمان میکنی که تو امام بعد از پدر هستی، در میان آتش بنشین و با مردم سخن بگو.» عبدالله از زور خجالت و غضب، رنگبهرنگ شد و از منزل امام بیرون رفت.
بحار الانوار، ج ۴۸ ،ص ۶۷.
شهادت امام موسی کاظم (علیه السلا) تسلیت باد
شبهه تعدادامازادگان منتسب به امام موسی کاظم (ع)
سوال:
با توجه به دوران حبس طولانی امام کاظم (ع) چگونه امامزادگان بسیاری منتسب به ایشان هستند؟
پاسخ:
امام کاظم(ع) چند سالی از عمر مبارکشان را در زندان بسر بردند که در مدت آن اختلاف است، برخی این مدت را چهار سال ذکر کرده اند.
بعنوان مثال به مطلبی از کتاب تاریخ قم در این رابطه اشاره می کنیم: هارون الرشید او را از مدینه ببرد و با او بود تا بكعبه و چون براه بصره باز گردید او را بنزدیك عیسى بن جعفر بن منصور باز داشت و پس از آن او را در روز بیستم شوال سنه تسع و سبعین و مائه ببغداد فرستاد و بنزدیك سندى بن شاهك محبوس كرد و روز جمعه پنج روز از ماه رجب گذشته سنه ثلث و ثمانین و مائه ببغداد وفات یافت.
پس از آنك چهار سال و چند ماه محبوس بود و عمر او پنجاه و چهار سال بوده است و بروایتى پنجاه و پنج سال و مدّت امامت او سى و پنج سال و چند ماه و قبر و تربت او بمقابر قریش است در جانب غربى بغداد.
لا إله إلّا اللّه یعنی....
«لا إله إلّا اللّه» یعنی پایان دادن حکومت هوای نفس در وجود؛ یعنی پاک کردن تمام رذایل اخلاقی از صفحه نفس؛ یعنی آراسته شدن به حسنات اخلاقی، یعنی خلوص و پاکی؛ یعنی بصیرت و بینایی؛ یعنی هم چون انبیا با تمام طاغوتها تا ریشه کن کردن آنان مبارزه کردن؛ یعنی ریشه تمام گناهان را از سرزمین وجود خویش درآوردن و به جای آن نهال عمل صالح کاشتن.
«لا إله إلّا اللّه» یعنی از تمام مکتبها بریدن و به مکتب انبیا و امامان علیهم السلام پیوستن؛ یعنی فهم قرآن و عمل به تمام دستورها و قوانین الهی؛ یعنی آراسته شدن به صلاح و سداد و عفّت و تقوا.
«لا إله إلّا اللّه» یعنی همه روز خود را به پاکی سر بردن و شب خود را به پاکی و طهارت و عبادت به روز آوردن؛ یعنی در مقابل حوادثی که بر مسلمانان میرود بیتفاوت نماند، یعنی حلّ مشکلات عباد خدا برای رضای خدا.
این همه ثواب، فقط به گفتار تنهای زبان نیست و ارجحیّت آن بر آسمانهای هفتگانه و زمین در گفتن تنهای آن خلاصه نمیشود، بلکه این ارجحیّت در تجلّی حقیقت «لا إله إلّا اللّه» در هستی و عمل و اخلاق انسان است.
پیامبر اکرم (ص) فرمودند :
هر کس در ماه رجب، هزار مرتبه «لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ» بگوید، خداوند برای وی هزار حسنه نوشته، و هزار شهر در بهشت بنا می کند.
وسائل الشیعه، ج۱۰ ص۴۸۴
داستان دعای «ام داوود»
داستان دعای «ام داوود» در استجابت دعا به دوران امام صادق(ع) بازمیگردد.
فاطمه، مادر داوود و مادر هم شیر و رضایی امام صادق (ع) است. او وقتی فرزندش اسیر میشود، برای آزادیش بسیار دعا میکند و از اشخاص صالح هم میخواهد برای آزادی فرزندش دعا کنند ولی هیچ نتیجهای نمیگیرد.
ام داوود یک روز به دیدار امام صادق (ع) که بیمار شده بود میرود. حضرت میفرماید: از داوود خبر تازهای نداری؟ مادر هم میگوید نه مولای من! از شما برادر هم شیر او تقاضا دارم برای آزادی فرزندم دعا کنید. امام میفرماید: چرا تاکنون از دعای «استفتاح» غفلت کردهای؟! مگر نمیدانی به وسیله این دعا درهای آسمان گشوده میشود و فرشتگان دعا کننده را مژده استجابت میدهند.
امداوود میپرسد آن دعا چیست؟ امام(ع) میفرماید: ای مادر داوود ماه رجب نزدیک است؛ روزهای سیزده، چهارده و پانزده آن را که ایام البیض نام دارد روزه بگیر و نزدیک ظهر پانزدهم غسل کن و هشت رکعت نماز با خلوص نیت بخوان. آنگاه حضرت دستور کامل اعمال را به او تعلیم داد.
ام داوود دستور امام را اجرا کرد. شب شانزدهم رجب، از نیمه گذشته بود که مادر پیغمبر و جمعی از فرشتگان و پیامبران را در خواب می بییند. پیامبر(ص) به او می فرماید: ای ام داوود این جماعتی که مشاهده میکنی شفیعان تو هستند که برای تو دعا کردهاند و مژده میدهند که حاجت تو برآورده میشود و فرزندت سالم به آغوش تو باز میگردد.
مادر از خواب برمی خیزد. ام داوود روایت می کند:« به اندازهای که یک سوار تیزرو بتواند از عراق به مدینه آید گذشته بود که ناگهان در خانه باز شد و فرزندم به من وارد گردید».
ام داوود برای عرض ادب و سپاس نزد امام صادق (ع) رفت و سوال کرد، ای مولای من این دعا را در غیر ماه رجب هم میتوان خواند؟ و حضرت فرموند: اگر روز عرفه با جمعه هماهنگ شود این دعا را میتوان خواند.
نماز شب شانزدهم ماہ رجب
هر ڪس در این شب شانزدہ رڪعت نماز بجا بیاورد(۸تا دو رڪعتی)
در هر رڪعت بعد از حمد دہ بار توحید را بخواند.
از نماز ڪہ فارغ شد خداوند ثواب هفتاد شهید بہ او عطا ڪند و حقتعالے برائت از نفاق بر وے عطا ڪند و عذاب قبر نبیند….
در شب هفدهم نیز همین نماز وارد است.
اقبال الاعمال
گریه جبرائیل بر مصائب حضرت زینب(س)
روایت شده است که پس از ولادت حضرت زینب(س) ، امام حسین(ع) که در آن هنگام کودک سه چهار ساله بود، به محضر رسول خدا(ص) آمد و عرض کرد: خداوند به من خواهرى عطا کرده است .
پیامبر(ص) با شنیدن این سخن ، منقلب و اندوهگین شد و اشک از دیده فرو ریخت . حسین(ع) پرسید: براى چه اندوهگین و گریان شدى ؟
پیامبر(ص) فرمود: اى نور چشمم ، راز آن به زودى برایت آشکار شود.
تا اینکه روزى جبرائیل نزد رسول خدا(ص) آمد، در حالى که گریه مى کرد، رسول خدا(ص) از علت گریه او پرسید، جبرائیل عرض کرد: این دختر (زینب) از آغاز زندگى تا پایان عمر همواره با بلا و رنج و اندوه دست به گریبان خواهد بود؛ گاهى به درد مصیبت فراق تو مبتلا شود، زمانى دستخوش ماتم مادرش (و سپس پدرش امیر مومنان) و سپس ماتم مصیبت جانسوز برادرش امام حسن(ع) گردد و از این مصایب دردناک تر و افزون تر اینکه به مصایب جانسوز کربلا گرفتار شود، به طورى که قامتش خمیده شود و موى سرش سفید گردد.
پیامبر (ص) گریان شد و صورت پر اشکش را بر صورت زینب(س) نهاد و گریه سختى کرد، زهرا(س) از علت آن پرسید. پیامبر(ص) بخشى از بلاها و مصایبى را که بر زینب(س) وارد مى شود، براى زهرا(س) بیان کرد.
حضرت زهرا(س) پرسید: اى پدر! پاداش کسى که بر مصایب دخترم زینب(س) گریه کند چیست؟ پیامبر اکرم(ص) فرمود: پاداش او همچون پاداش کسى است که براى مصایب حسن و حسین (ع) گریه مى کند.
کتاب ۲۰۰ داستان از فضایل ، مصائب و کرامات حضرت زینب(ع