فلسفه حج
امام علی علیه السلام:
آيا مشاهده نمي كنيد كه همانا خداوند سبحان، انسانهاي پيشين از آدم عليه السّلام تا آيندگان اين جهان را با سنگهايي در مكّه آزمايش كرد كه نه زيان مي رسانند، و نه نفعي دارند، نه مي بينند و نه مي شنوند اين سنگها را خانه محترم خود قرار داده و آن را عامل پايداري مردم گردانيد.
سپس كعبه را در سنگلاخترين مكانها، بي گياه ترين زمينها و كم فاصله ترين درّهها، در ميان كوههاي خشن، سنگريزه هاي فراوان و چشمه هاي كم آب و آباديهاي از هم دور قرار داد، كه نه شتر، نه اسب و گاو و گوسفند، هيچ كدام در آن سرزمين آسايش ندارند.
سپس آدم عليه السلام و فرزندانش را فرمان داد كه به سوي كعبه برگردند و آن را مركز اجتماع و سر منزل مقصود و بار اندازشان گردانند، تا مردم با عشق قلبها، به سرعت از ميان فلات و دشتهاي دور و از درون شهرها، روستاها، درّههاي عميق، و جزاير از هم پراكنده درياها به مكّه روي آورند، شانه هاي خود را بجنبانند و گرداگرد كعبه لا اله الا اللّه بر زبان جاري سازند و در اطراف خانه طواف كنند و با موهاي آشفته و بدنهاي پر گرد و غبار در حركت باشند.
نشانه ايمان
امیرالمومنین علی علیه السلام:
الْإِيمَانُ أَنْ تُؤْثِرَ الصِّدْقَ حَيْثُ يَضُرُّكَ عَلَي الْكَذِبِ حَيْثُ يَنْفَعُكَ وَ أَلَّا يَكُونَ فِي حَدِيثِكَ فَضْلٌ عَنْ عَمَلِكَ وَ أَنْ تَتَّقِيَ اللَّهَ فِي حَدِيثِ غَيْرِكَ .
نشانه ايمان آن است كه
_ راست بگويي آنگاه كه تو را زيان رساند
_ و دروغ نگويي آنگاه كه تو را سود دهد
_ و آنكه بيش از مقدار عملت سخن نگويي
_ و چون از ديگران سخن گويي از خدا بترسي.
نهج البلاغه، حکمت ۴۵۸
ضرورت ساده زيستي كارگزاران
امیرالمومنین علی علیه السلام در نامه ای خطاب به عثمان بن حنیف فرمودند:
اي پسر حنيف، به من گزارش دادند كه مردي از سرمايه داران بصره، تو را به مهماني خويش فرا خواند و تو به سرعت به سوي آن شتافتي، خوردنيهاي رنگارنگ براي تو آوردند و كاسه هايي پر از غذا پي در پي جلوي تو مي نهادند،
گمان نمي كردم مهماني مردمي را بپذيري كه نيازمندانشان با ستم محروم شده
و ثروتمندانشان بر سر سفره دعوت شده اند،
انديشه كن در كجايي؟
و بر سر كدام سفره مي خوري؟
پس آن غذايي كه حلال و حرام بودنش را نمي داني دور بيافكن
و آنچه را به پاكيزگي و حلال بودنش يقين داري مصرف كن.
نهج البلاغه، قسمتی از نامه ۴۵
شناخت پيروان شيطان
امام علی علیه السلام:
منحرفان، شيطان را معيار كار خود گرفتند
و شيطان نيز آنها را دام خود قرار داد
و در دلهاي آنان تخم گذارد
و جوجه هاي خود را در دامانشان پرورش داد
پس با چشمهاي آنان مي نگريست
و با زبانهاي آنان، سخن مي گفت
پس با ياري آنها بر مركب گمراهي سوار شد
و كردارهاي زشت را در نظرشان زيبا جلوه داد، مانند رفتار كسي كه نشان مي داد در حكومت شيطان شريك است و با زبان شيطان، باطل مي گويد.
نهج البلاغه، خطبه ۷
خطاب امیرالمومنین(علیه السلام به مسئولان و کارکزاران
امیرالمومنین علی علیه السلام:
من نفس خود را با پرهیزکاری میپرورانم تا درروز قیامت که هراسناک ترین روزهاست در أمان و درلغزش گاههای آن ثابت قدم باشد.
من اگرمیخواستم میتوانستم از عسل پاک و از مغز گندم و بافته های ابریشم برای خود غذا و لباس فراهم آورم.
ولی هیهات که هوای نفس برمن چیره گردد و حرص و طمع مرا وادارد که طعام های لذیذ برگزینم درحالی که در حجاز یا یمامه کسی باشد که به قرص نانی نرسد و یا هرگز شکمی سیر نخورد.
یا سیر بخوابم و پیرامونم شکمهایی که از گرسنگی به پشت چسبیده و جگرهای سوخته وجود داشته باشد یا چنان باشم که شاعر گفت این درد تو را بس که شب را با شکم سیر بخوابی و در اطراف تو شکم هایی گرسنه و به پشت خوابیده باشند.
نهج البلاغه، نامه ۴۵
روش برخورد با اعتراض مردم
امیرالمؤمنین علی علیهالسلام خطاب به مالک اشتر:
وَ إِنْ ظَنَّتِ الرَّعِيَّةُ بِكَ حَيْفاً فَأَصْحِرْ لَهُمْ بِعُذْرِكَ وَ اعْدِلْ عَنْكَ ظُنُونَهُمْ بِإِصْحَارِكَ فَإِنَّ فِي ذَلِكَ رِيَاضَةً مِنْكَ لِنَفْسِكَ وَ رِفْقاً بِرَعِيَّتِكَ وَ إِعْذَاراً تَبْلُغُ بِهِ حَاجَتَكَ مِنْ تَقْوِيمِهِمْ عَلَى الْحَقِّ …
هرگاه مردم (بهدرست یا غلط) بر تو گمان ستمکارى داشتند، آشكارا عذرت را برایشان توضیح بده و با شفافیت و روشنگری ذهنیت آنان را اصلاح کن؛
چراكه این پاسخگو بودن، نفس تو را تربیت و رام میکند و سبب مهربانى و نرمى با مردم میشود و راهی است برای آنکه به هدفت در واداشتن آنها بر حق برسی.
نهجالبلاغه، نامهٔ ۵۳
زیادشدن روزی با...
امیرالمومنین علی علیه السلام:
اسْتَنْزِلُوا الرِّزْقَ بِالصَّدَقَةِ.
Seek livelihood by giving
alms.
روزي را با صدقه دادن فرود آوريد.
نهج البلاغه، حکمت ۱۳۷
علل نابودي ملتها
امیرالمومنین علی علیه السلام در نامه ای خطاب به سرداران سپاه خود فرمودند:
أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّمَا أَهْلَكَ مَنْ كَانَ قَبْلَكُمْ أَنَّهُمْ مَنَعُوا النَّاسَ الْحَقَّ فَاشْتَرَوْهُ وَ أَخَذُوهُمْ بِالْبَاطِلِ فَاقْتَدَوْهُ.
همانا ملتهاي پيش از شما به هلاكت رسيدند، بدان جهت كه حق مردم را نپرداختند، پس دنيا را با رشوه دادن به دست آوردند و به راه باطلشان بردند و آنان اطاعت كردند.
نهج البلاغه، نامه ۷۹
رانت خواری ممنوع
امیرالمومنین علی علیه السلام:
بخدا سوگند، برادرم عقيل را ديدم كه به شدت تهيدست شده و از من درخواست داشت تا يك من از گندمهاي بيت المال را به او به خشم (ببخشم)، كودكانش را ديدم كه از گرسنگي داراي موهاي ژوليده، و رنگشان تيره شده بود گويا با نيل رنگ شده بودند. پي در پي مرا ديدار و درخواست خود را تكرار مي كرد، چون گفته هاي او را گوش فرادادم پنداشت كه دين خود را به او واگذار مي كنم، به دلخواه او رفتار و از راه و رسم عادلانه خود دست برمي دارم، روزي آهني را در آتش گداخته به جسمش نزديك كردم تا او را بيازمايم، پس چونان بيمار از درد فرياد زد ونزديك بود از حرارت آن بسوزد. به او گفتم، اي عقيل: گريه كنندگان بر تو بگريند، از حرارت آهني مي نالي كه انساني به بازيچه آن را گرم ساخته است؟ اما مرا به آتش دوزخي مي خواني كه خداي جبارش با خشم خود آن را گداخته است، تو از حرارت ناچيز مي نالي و من از حرارت آتش الهي ننالم؟
و از اين حادثه شگفت آورتر اينكه شب هنگام كسي به ديدار ما آمد و ظرفي سرپوشيده پر از حلوا داشت، معجوني در آن ظرف بود كه از آن تنفر داشتم، گويا آن را با آب دهان مار سمي، يا قي كرده آن مخلوط كردند، به او گفتم: هديه است؟ يا زكات يا صدقه؟ كه اين دو بر ما اهل بيت پيامبر (ص) حرام است. گفت: نه، زكات است نه صدقه، بلكه هديه است. گفتم: زنان بچه مرده بر تو بگريند، آيا از راه دين وارد شدي كه مرا بفريبي؟ يا عقلت آشفته شده يا جن زده شدي؟ يا هذيان مي گويي؟ بخدا سوگند! اگر هفت اقليم را با آنچه در زير آسمانهاست به من دهند تا خدا را نافرماني كنم كه پوست جواي را از مورچه اي ناروا بگيرم، چنين نخواهم كرد، و همانا اين دنياي آلوده شما نزد من از برگ جويده شده دهان ملخ پست تر است علي را با نعمتهاي فناپذير، و لذتهاي ناپايدار چه كار؟!! بخدا پناه مي بريم از خفتن عقل و زشتي لغزشها و از او ياري مي جوييم.
نهج البلاغه، قسمتی از خطبه ۲۲۴
کلام نور
امیرالمومنین علی عليه السلام:
طُوبَي لِمَنْ ذَكَرَ الْمَعَادَ
وَ عَمِلَ لِلْحِسَابِ
وَ قَنِعَ بِالْكَفَافِ
وَ رَضِيَ عَنِ اللَّهِ.
Blessed is the person who kept in mind the next life,
acted so as to be able to render account,
remained content with what sufficed him
and remained pleased with Allah.
خوشا به حال كسي كه به ياد معاد باشد،
براي حسابرسي قيامت كار كند،
با قناعت زندگي كند
و از خدا راضي باشد.
نهج البلاغه، حکمت ۴۴
درمحضراستاد
امیرالمومنین علی عليه السلام:
طُوبَي لِمَنْ ذَكَرَ الْمَعَادَ
وَ عَمِلَ لِلْحِسَابِ
وَ قَنِعَ بِالْكَفَافِ
وَ رَضِيَ عَنِ اللَّهِ.
Blessed is the person who kept in mind the next life,
acted so as to be able to render account,
remained content with what sufficed him
and remained pleased with Allah.
خوشا به حال كسي كه به ياد معاد باشد،
براي حسابرسي قيامت كار كند،
با قناعت زندگي كند
و از خدا راضي باشد.
نهج البلاغه، حکمت ۴۴
تلنگر...
امیرالمومنین علي عليه السّلام:
وَ مَنِ اسْتَهَانَ بِالْأمَانَةِ، وَ رَتَعَ فِى الْخِيَانَةِ وَ لَمْ يُنَزِّهْ نَفْسَهُ وَ دِينَهُ عَنْهَا، فَقَدْ أَحَلَّ بِنَفْسِهِ الذُلَّ وَ الْخِزْيَ فِي الدُنْيا وَ هُوَ في الاْخِرَةِ أذَلُّ وَ أخْزَى. وَ إنَّ أعْظَمَ الخِيانَةِ، خِيَانَةُ الأُمَّةِ، وَ أفْظَعَ الْغِشِّ غِشُّ الأئِمَّةِ.
آن كس كه امانت دارى را خوار انگارد و در اموال مردم، به خيانت چرا كند و روان و آيين خويش را از خيانت كارى، پاكيزه نگرداند، همانا در اين سرا، خوارى و ذلت بر خود روا داشته است و در آن سرا، خوارتر و ذليل تر از اين سرا باشد.
نهج البلاغه، نامه ى 26
دوازده پیام مدیریتی از امام علی(علیه السلام)
1. به جای ازدیاد کارها به تداوم صحیح آنها بیندیشید.
(نهج البلاغه حکمت ۲۷۰)
2. برای رسیدن به هدف ها و مقام های بلند، همّت بلند داشته باشید.
«نهج البلاغه خطبه ۲۱۱»
3. از تجارب و اندرزها پند بگیرید و از آنها بهره برداری کنید تا دچار نقص نشوید.
«نهج البلاغه نامه ۳۱، خطبه ۱۷۵»
4.از شدت سختی نهراسید، زیرا هراس، شکننده تر از خود کار است و به گشایش امور امیدوار باشید.
«نهج البلاغه حکمت ۱۶۶ و ۲۴۶»
5. اگر به انجام مسئولیتی گردن نهادید، به آن وفا کنید.
«نهج البلاغه حکمت۳۲۷»
6. هیچ وقت کارهای اهم را فدای امور مهم نکنید.
«نهج البلاغه حکمت ۲۷۱»
7. پیش از پذیرش هر کاری، به دانش آن مجهز شوید.
«نهج البلاغه حکمت ۴۳۹»
8. خویشتن را اصلاح کنید تا خداوند کارهای شما را اصلاح کند.
9. پست ها، امانت و وسیله خدمتگذاری اند، نه منبع بهره برداری.
«نهج البلاغه خطبه ۱۳۱»
10.پست ها میزان آزمایش شمایند، بکوشید تا سربلند بیرون آیید.
«نهج البلاغه خطبه ۳۳»
11. مشورت پذیر باشید، اگر مشورت نکنید، تباه می شوید.
«نهج البلاغه نامه ۶۹»
12. با زیردستان خود مانند پدری مهربان رفتار کنید.
«نهج البلاغه نامه ۵۲»
تقسیم بندی خداپرستان
امیرالمومنین علی عليه السلام:
إِنَّ قَوْماً عَبَدُوا اللَّهَ رَغْبَةً فَتِلْكَ عِبَادَةُ التُّجَّارِ
وَ إِنَّ قَوْماً عَبَدُوا اللَّهَ رَهْبَةً فَتِلْكَ عِبَادَةُ الْعَبِيدِ
وَ إِنَّ قَوْماً عَبَدُوا اللَّهَ شُكْراً فَتِلْكَ عِبَادَةُ الْأَحْرَارِ
Agroup of people worshipped Allah out of desire for reward surely, this is the worship of readers.
Another group out of fear, this is the worship of slaves.
Still another group worshipped Allah out of gratefulness, this is the worship of free men.
گروهي خدا را به اميد بخشش پرستش كردند، كه اين پرستش بازرگانان است
و گروهي او را از روي ترس عبادت كردند كه اين عبادت بردگان است.
و گروهي خدا را از روي سپاسگذاري پرستيدند و اين پرستش آزادگان است.
نهج البلاغه، حکمت 237
سرگرداني مردم و ضرورت تقوا
امیرالمومنین علی علیه السلام:
آن كس كه بهشت و دوزخ را پيش روي خود دارد، در تلاش است
برخي از مردم به سرعت به سوي حق پيش مي روند كه اهل نجاتند و بعضي به كندي مي روند و اميدوارند و ديگري كوتاهي مي كند و در آتش جهنم گرفتار است،
چپ وراست گمراهي و راه ميانه، جاده مستقيم الهي است كه قرآن و آثار نبوت، آن را سفارش مي كند و گذرگاه سنت پيامبر (ص) است و سرانجام بازگشت همه بدان سو است.
ادعاكننده باطل نابود شد و دروغگو زيان كرد،
هر كس با حق درافتاد هلاك گرديد،
ناداني انسان همين بس كه قدر خويش نشناسد.
آنچه بر اساس تقوي پايه گذاري شود، نابود نگردد، كشتزاري كه با تقوي آبياري شود، تشنگي ندارد.
مردم! به خانه هاي خود روي آوريد، مسائل ميان خود را اصلاح كنيد،
توبه و بازگشت پس از زشتيها ميسر است،
جز پروردگار خود، ديگري را ستايش نكنيد، و جز خويشتن خويش ديگري را سرزنش ننماييد.
نهج البلاغه، خطبه ۱۶
ارزش مرد...
امیرالمومنین علی علیه السلام:
قَدْرُ الرَّجُلِ عَلَي قَدْرِ هِمَّتِهِ
وَ صِدْقُهُ عَلَي قَدْرِ مُرُوءَتِهِ
وَ شَجَاعَتُهُ عَلَي قَدْرِ أَنَفَتِهِ
وَ عِفَّتُهُ عَلَي قَدْرِ غَيْرَتِهِ.
The worth of a man is
according to his courage,
his truthfulness is according to his balance of temper,
his valour is according to his self-respect
and his chasteness is according to his sense of shame.
ارزش مرد به اندازه همت اوست
و راستگويي او به ميزان جوانمرديش
و شجاعت او به قدر ننگي است كه احساس مي كند
و پاكدامني او به اندازه غيرت اوست.
نهج البلاغه، حکمت ۴۷
پاسخ نهج البلاغه به رژیم صهیونیستی
وقتی خبر تهاجم نیروهای معاویه به شهر انبار رسید، امیر مومنان در خطبه ۲۷ فراز اول فرمودند:
أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّ الْجِهَادَ بَابٌ مِنْ أَبْوَابِ الْجَنَّةِ فَتَحَهُ اللَّهُ لِخَاصَّةِ أَوْلِیَائِهِ وَ هُوَ لِبَاسُ التَّقْوَی وَ دِرْعُ اللَّهِ الْحَصِینَةُ وَ جُنَّتُهُ الْوَثِیقَةُ فَمَنْ تَرَکَهُ رَغْبَةً عَنْهُ أَلْبَسَهُ اللَّهُ ثَوْبَ الذُّلِّ وَ شَمِلَهُ الْبَلَاءُ وَ دُیِّثَ بِالصَّغَارِ وَ الْقَمَاءَةِ وَ ضُرِبَ عَلَی قَلْبِهِ بِالْإِسْهَابِ وَ أُدِیلَ الْحَقُّ مِنْهُ بِتَضْیِیعِ الْجِهَادِ وَ سِیمَ الْخَسْفَ وَ مُنِعَ النَّصَفَ.پس از ستایش پروردگار، جهاد در راه خدا، دری از درهای بهشت است، که خدا آن را به روی دوستان مخصوص خود گشوده است. جهاد، لباس تقوا، و زره محکم، و سپر مطمین خداوند است، کسی که جهاد را ناخوشایند دانسته و ترک کند، خدا لباس ذلت و خواری بر او می پوشاند، و دچار بلا و مصیبت می شود و کوچک و ذلیل می گردد، دل او در پرده گمراهی مانده و حق از او روی می گرداند، به جهت ترک جهاد، به خواری محکوم و از عدالت محروم است.
رهبرفرزانه انقلاب(حفظه الله) در دیدار دبیرکل جهاد اسلامی فلسطینفرمودند:
رژیم صهیونیستی همانطورکه قبلا گفتهایم بشرط مبارزه همگانی و متحد فلسطینیها و مسلمانان در ٢۵سال آینده وجود خارجی نخواهد داشت.
۹۵/۹/۲۴
پاسخ امام علی(ع) به تهديد نظامي معاویه
امیرالمومنین علی علیه السلام:
در نامه ات نوشته اي كه نزد تو براي من و ياران من چيزي جز شمشير نيست!
در اوج گريه انسان را به خنده وامي داري!
فرزندان عبدالمطلب را در كجا ديدي كه پشت به دشمن كنند؟ و از شمشير بهراسند؟
پس (كمي صبر كن كه هماورد تو به ميدان آيد.) آن را كه مي جويي به زودي تو را پيدا خواهد كرد، و آنچه را كه از آن مي گريزي در نزديكي خود خواهي يافت و من در ميان سپاهي بزرگ، از مهاجران و انصار و تابعان، به سرعت به سوي تو خواهم آمد،
لشكرياني كه جمعشان به هم فشرده
و به هنگام حركت، غبار آسمان را تيره و تار مي كنند
كساني كه لباس شهادت بر تن
و ملاقات دوست داشتني آنان ملاقات با پروردگار است، همراه آنان فرزنداني از دلاوران بدر و شمشيرهاي هاشميان كه خوب مي داني لبه تيز آن بر پيكر برادر و دايي و جد و خاندانت چه كرد، مي آيند (و آن عذاب از ستمگران چندان دور نيست.)
نهج البلاغه، نامه ۲۸