توصیه آیت الله بهجت (ره) برای شفای بیماری
توصیه آیت الله بهجت (ره) برای شفای بیماری
آیت الله بهجت می فرمودند:
این کارها را به این نیّت که اگر مردن بیمار، حتمی نیست، به وسیله این ها شفا یابد، انجام دهید:
1. مقدار کمی از خاک پاک مدفن سیّدالشهدا علیه السّلام را در آب زمزم مخلوط کرده و هفتاد مرتبه سوره «حمد» بر آن بخوانید و در نوبت های متعدد، هر روز به بیمار بخورانید، تا زمانی که شفا یابد.
2. به فقیران «متعدد» صدقه بدهید، گرچه صدقه ای که به هر کدام میدهید، کم باشد.
3. روزی هفت بار سوره «حمد» را به نیّت شفای او بخوانید.
4. هر کس نزد بیمار میرود، برای شفایش سوره «حمد» بخواند.
5.بیمار را به مشاهد مشرَّف (مزار معصومان علیه السّلام و …) ببرید و اگر نمی تواند، همین طور نیّت و توجّه کند که به آن مشاهد رفته و زیارت کند، و همین که نیّت شفا یافتن به آن زیارتگاه برود، کافی است.
6. در حضور بیمار، مرثیه بخوانید به طوری که او منقلب و متأثر شود.
7. حدیث کساء را (مکرَّراً) برای شفای او بخوانید. (و هنگام خواندن در مجلسی که این حدیث را میخوانید، عود روشن کنید.)
عرفان و عبادت، ص ۳۹۲
خواص گل سرشوی
خواص گل سرشوی
خضاب ، به موادی گفته میشود که بصورت خمیر درست شده و روی قسمت های مختلف بدن گذاشته میشود مانند حنا که اصلی ترین خضاب است و خضاب گیاهی است.
گل سرشوی یک نوع خضاب معدنی است .طبیعت سرد و خشک دارد و درمجاورت اب تبدیل به خمیر میشود.
در کنترل و کاهش سردردهای صفراوی و کسانیکه احساس میکنند کف سرشان داغ و احساس سوزش کف سر میکنند میتوانند از خضاب گل سرشوی استفاده کنند.
افرادی که سرشان شوره میزند و پوست پوست میشود که این ناشی از حرارت درون است استفاده از خضاب گل سرشوی کمک کننده است.
من یک دختر مسلمانم
گوش کن خواهر!
قرار نیست
چون من و تو چادر به سر داریم
نگاهمان به هم جنس هایمان رنگ غرور داشته باشد
جنس برتری و خود بینی بگیرد
قرار نیست
چون من و تو حجابمان (فقط حجابمان) برتر است
تماما و از همه نظر برتر باشیم
قرار نیست
دید خودمان به وضعیتمان را بالا و بالا تر ببریم
مامور شده ایم که با خلق و خوی خوبمان خواهرهایمان را هم تشویق کنیم
قرار نیست
چون خودمان روی یک تار مو حساسیم
با آنهایی که هنوز(درک نکرده اند فلسفه ی حجاب را) قطع رابطه کنیم
قرار نیست دوستمان را رها کنیم
مامور نشدیم که
مغرور شویم
مامور شدیم که
اگر لایق بودیم پند دهیم.
مامور نشدیم.
که قاضی شویم و حکم صادر کنیم
مامور شدیم
که از عواقب بد بگوییم
نکند میان پند و اندرزهایی که به خواهرت میکنی
اخم بر چهره بیندازی و صدایت را کلفت کنی و دم بزنی
این جور اگر عمل کنی خدا لیاقتِ هدایتِ دیگران را به ما نمیدهد
یادت نرود خودت هم از همان اول چادر به سر نداشتی
واقعه ای رخ داد و درونت انقلاب کرد
چه قدر زیبا میشود اگر
زمینه ای فراهم کنی برای یک انقلاب جدید
انقلابی از جنسِ اسلامی با رنگ و بو و منشِ یک بانوی ایرانی
چرایی و فلسفه زخم چشم طبق آیات الهی
چرایی و فلسفه زخم چشم طبق آیات الهی
زخم چشم واقعیتی انکار ناپذیر طبق آیه قرآن و آیه معروف ان یکاد است. که می گوید پیامبر، نزدیک بود تو را به چشم هایشان بزنند.(بلا رسانند)
رسول اکرم صلی الله علیه وآله فرمود: «چشم زخم، واقعیت دارد و مرد را در قبر و شتر را در دیگ قرار میدهد».
در قرآن، در سوره یوسف، یعقوب به پسران خود امر می کند از دروازه های متعدد ،وارد شهر شوند. (تا چشم زخم نخورند)
در جنگ صفین، حضرت علی ع بر صورت حضرت عباس نقاب می زنند تا چشم زخم نخورند.
در نبرد کربلا،شهدای کربلا، تعویذ (بازوبند دعای زخم چشم) بر بازو داشتند.
اما ریشه و علت زخم چشم طبق آیات قرآن می تواند یکی از دو علت زیر باشد.
1-از بین این همه انسان ظالم، و دزد و قاتل و… حضرت حق در قرآن در سوره فلق فقط از شر انسان حسود ، می فرماید به من پناه بیاور ای انسان . وَمِنْ شَرِّ حَاسِدٍ إِذَا حَسَدَ . پس چشم انسان حسود بسیار خطر ناک است . و یکی از علل چشم زخم، قرار گرفتن در معرض چشم های حسود است . که انسان حسود شفا یافتنش به مراتب سخت است. و انسان از نادانی در معرض این چشم های حسود قرار می گیرد.
2-استناد دیگر به منطق چشم زخم، آیه 23 سوره الحدید است:
لِكَيْلَا تَأْسَوْا عَلَى مَا فَاتَكُمْ وَلَا تَفْرَحُوا بِمَا آتَاكُمْ وَاللَّهُ لَا يُحِبُّ كُلَّ مُخْتَالٍ فَخُورٍ . براي آنچه از شما فوت شده تاسف نخوريد، و به آنچه به شما داده است دلبسته و شادمان نباشيد، و خداوند هيچ متكبر فخرفروشي را دوست ندارد.
پس خداوند امر می کند به نعمت هایش فخر نکنید. که او انسان فخر فروش را دوست ندارد.
برای این امر نمونه هایی می آورم:
مثال کسی ، دختر 4 ساله خود را مانند عروسک کرده و در خیابان کنار خود می برد، و فخر می فروشد که فرزند زیبایی دارد. از کنار آنها در خیابان ،زن و شوهری که فرزند ندارند می گذرند و این دختر را می بینند.چه حالتی به آنها دست می دهد؟؟؟ آیا غیر از این است که از خدای خود گله می کنند و ناراحت می شوند؟؟ و ممکن است در انجام فرایض خود سستی کنند؟
پس این والدین حق تفاخر به نعمت خدا را نداشتند و با این کار خود ناخواسته دل یک انسان را شکسته و مخلوقی را به خالق ممکن است شاکی و بدبین کنند.
یا اکثر بانوان محترم، حسب عادت بد ، در مجالس عروسی با طلا و جواهرات خود به هم تفاخر و تبختر کرده و جلوه نمایی می کنند. در آن مجلس ممکن است بانوی جوان مومنه ای باشد که شوهرش وسع مالی برای خرید طلا برای او را شاید ندارد. تصور کنید با دیدن بانویی که خود را با طلا پوشانده ، چه حالتی به او دست می دهد؟ و ممکن است ذره ای دلش از خالق بشکند و آه سردی بکشد.
آری در این موارد هست که انسان به علت نادانی دچار فخر می شود و با نشان دادن ثروتی که خدا به او بخشیده است، (به دیگران)خود را در معرض چشم زخم دیگران قرار می دهد.
چشم زخم در حقیقت، از عوامل و نیروهای باز دارنده ای هستند که حضرت حق در طبیعت برای کنترل برخی از انسان ها برای پیش گیری از تفاخر آن ها به هم قرار داده است.
خاطره ای از شهید مهدی باکری
خاطره ای از شهید مهدی باکری
یکیشان با آفتابه آب می ریخت، آن یکی سرش را می شست.
بهت می گم کم کم بریز.
خیله خب حالا چرا این قدر می گی؟می ترسم آب آفتابه تموم بشه.
خب بشه میرم یه آفتابه دیگه آب میارم.
رفته بود برایش آب بیاورد که بهش گفتم
« خوبه دیگه ! حالا فرمانده لشکر باید بیان سر آقا رو بشورن! » گفت « چی می گی؟ حالت خوبه ؟» گفتم « مگه نشناختیش؟»گفت نه…
او مهدی باکری فرمانده متواضع و مقتدر بود.
منبع:کتاب یادگاران، جلد سه، کتاب شهید مهدی باکری، ص 75
راه ورود از درهاى بهشت
راه ورود از درهاى بهشت
مرد مؤمنى خدمت رسول خدا صلى الله عليه و آله رسيد و عرض كرد: يا رسول الله ! من پير مرد سالخورده ام ، از انجام نماز، روزه ، حج و جهاد ناتوانم ، ديگر نمى توانم از عهده عبادتهايم برآيم ، به من كلام سودمندى بياموز و وظيفه ام را سبك نما!
حضرت فرمود:
دوباره مطلبت را بگو!
مرد سه بار تقاضاى خود را تكرار نمود.
رسول خدا فرمود:
آنچه در اطراف تو از درخت و كلوخ بود بر ضعف و ناتوانى تو گريست .
اينك براى جبران ناتوانيت بعد از نماز صبح ، ده بار بگو: (سبحان الله العظيم و بحمده و لاحول و لا قوه الا بالله العلى العظيم ) براستى خداوند بوسيله آن تو را از كورى ، ديوانگى ، خوره ، فقر و ورشكستگى نجات مى بخشد.
پيرمرد عرض كرد:
يا رسول الله ! اين براى دنيا است ، براى آخرت چه ؟
فرمود: مدام بگو؛ (اللهم اهدنى من عندك وافض على من فضلك و انشر على من رحمتك و انزل على من بركاتك ) : خدايا! مرا از جانب خود هدايت نما! و از فضل و احسانت بر من بيفشان ! و از رحمت و بركاتت بر من به پراكن !
سپس پيامبر فرمود: اگر اين پيرمرد - كه سالها عبادت كرده و اكنون ناتوان است - اين ذكر را ادامه دهد و عمدا ترك نكند در هشت بهشت به روى وى باز مى شود و از هر كدام خواست وارد بهشت مى گردد.
داستانهاى بحارالانوار جلد 5 ، محمود ناصرى
آداب تبليغ
آداب تبليغ
آداب قلم و سخن
1. شروع با نام خدا
از آنجا كه مؤ ثر واقعى در هر كارى خداست و توفيق در هر عملى بستگى تمام به خواست او دارد، پس بايد سخن با نام او آغاز شود، كه بدين ترتيب كلام پشتوانه الهى يافته و تاءثير مثبتى بر مردم خواهد داشت .
اولين دستورى كه پيامبر عليهم السلام از جانب خداوند دريافت كرد اين بود كه پيام و سخنش را با نام خدا شروع كند؛
(اقراء باسم ربّك الّذى خلق )(1) بخوان به نام پروردگارت كه آفريد.
امام صادق عليه السلام مى فرمايد:
كان رسول اللّه يجهر ببسم اللّه الرّحمن الرّحيم و يرفع صوته بها.(2)
تفاوتهای تناسخ با رجعت !
تفاوتهای تناسخ با رجعت !
نظريه «تناسخ» براساس انكار قيامت و زندگی پس از مرگ پىريزى شده است و پيروان اين مكتب، پاداش و كيفر اعمال و رفتار را منوط به حضور در جسم دیگر میدانند. آنها رفتار و کردار انسان را کارما مینامند و بر این باورند که قانون کارما تخلّفناپذیر است و هر عملی که انسان در جسم دنیایی انجام دهد، باید سزای آنرا ببیند؛ از همین روی باید انسان آنقدر در جسمهای متوالی حاضر شود تا دیگر کارمایی برای آن باقی نماند. بیشینه قائلین به تناسخ بر این باورند که جهان آفرينش پيوسته در گردش است و هر دورهاى تكرار دوره پيشين بوده و اين گردش و تكرار پايان ندارد. روح هر انسانى پس از مرگ بار ديگر به دنيا بازمىگردد، و اين بازگشت مبتنى بر كردار و رفتار پيشين اوست؛ اگر در روزگار گذشته به كارهاى نيك و شايسته دست زده، دوران بعد را با شادى و خوشى سپرى مىكند، و اگر مرتكب اعمال ناروا و زشت شده، گرفتار حزن و اندوه مىشود.
دانلود استفتائات مقام معظم رهبری (pdf)
عيدي امام رضا عليه السلام...
عيدي امام رضا عليه السلام…
از صبح تا ظهر هفت شهید پیدا کردیم
رمز حرکت تفحص شهدای آن روز ، بنام امام رضا علیهالسلام بود
گفتم: یا امام هشتم، حتما شهیدی دیگر هم کشف میشود…
اما خبری نشد…
تا اینکه خبر رسید امام جماعت مسجد امام الصادق علیهالسلام در شهر العماره عراق، نزدیک به 150 پیکر آورده تا به ما تحویل بدهد.
موجی از شادی بین بچههای گروه تفحص حاکم شد.
رفتیم سر قرار ، دیدیم اجساد داخل یک کانتینر قرار داره.
یکی یکی آنها را از ماشین پیاده کرديم، اما همه شون اجساد عراقی هایی بود که خودمان کشف کرده و تحویلشون داده بودیم
ظاهرا بعضی مسیولین عراقی اجساد را مخفی کرده و به خانوادههایشان تحویل نداده بودند.
اما یه اتفاق جالب افتاد
از بین آن همه جسد عراقی، پیکر یک شهید پیدا شد که با هفت تا پیکر کشف شده ی صبح شدند هشت شهید…
آقا امام رضا علیهالسلام که رمز عملیات تفحص اون روز به نام مبارکشون بود، عیدی مون رو دادند.
هشت شهید در عملیات تفحص امام هشتم…
جالبتر اینکه پشت لباس شهید تازه کشف شده، نوشته بود: یا معین الضعفا…
آسمان مال آنهاست ( کتاب تفحص) صفحه 34
نشرحدیث
نشر حدیث
از امام صادق عليه السّلام سوال شد:
شخصی که سخنان شما را نشر مي دهد و آن را در دل شيعيان استوار مي کند، افضل است يا شخصی که فقط عبادت را پیشه کرده است؟
حضرت فرمودند:
آن که سخنان ما را نشر دهد و آن را در دل شیعیان استوار سازد از هزار عابد برتر است.
اصول کافي ج 1 ص33 ح 9
حسد بانوان
حسد بانوان
اﺑﻦ ﺍﺑﻰ ﻟﻴﻠﻰ ﻗﺎﺿﻰ ﺯﻣﺎﻥ ﻣﻨﺼﻮﺭ ﺩﻭﺍﻧﻴﻘﻰ ﺑﻮﺩ. ﻣﻨﺼﻮﺭ ﮔﻔﺖ: ﺑﺴﻴﺎﺭ ﻗﻀﺎﻳﺎﻯ ﺷﻨﻴﺪﻧﻰ ﻭ ﻋﺠﻴﺐ ﻧﺰﺩ ﻗﻀﺎﺕ ﻣﻰ ﺁﻭﺭﻧﺪ، ﻣﺎﻳﻠﻢ ﻳﻜﻰ ﺍﺯ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﻳﻢ ﻧﻘﻞ ﻛﻨﻰ.
ﺍﺑﻦ ﺍﺑﻰ ﻟﻴﻠﻰ ﮔﻔﺖ: ﺭﻭﺯﻯ ﭘﻴﺮﺯﻧﻰ ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ ﻧﺰﺩﻡ ﺁﻣﺪ ﻭ ﺑﺎ ﺗﻀﺮﻉ ﺗﻘﺎﺿﺎ ﻣﻰ ﻛﺮﺩ ﺍﺯ ﺣﻘﺶ ﺩﻓﺎﻉ ﻛﻨﻢ ﻭ ﺳﺘﻤﻜﺎﺭ ﺭﺍ ﻛﻴﻔﺮ ﻧﻤﺎﻳﻢ. ﭘﺮﺳﻴﺪﻡ ﺍﺯ ﭼﻪ ﻛﺴﻰ ﺷﻜﺎﻳﺖ ﺩﺍﺭﻯ؟ ﮔﻔﺖ: ﺩﺧﺘﺮ ﺑﺮﺍﺩﺭﻡ، ﺩﺳﺘﻮﺭ ﺩﺍﺩﻡ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺍﺣﻀﺎﺭ ﻛﺮﺩﻧﺪ؛ ﻭﻗﺘﻰ ﺁﻣﺪ، ﺯﻧﻰ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﺯﻳﺒﺎ ﻭ ﺧﻮﺵ ﺍﻧﺪﺍﻡ ﺑﻮﺩ، ﻋﻠﺖ ﺷﻜﺎﻳﺖ ﺭﺍ ﭘﺮﺳﻴﺪﻡ ﻭ ﺍﻭ ﺍﺻﻞ ﻗﻀﻴﻪ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﺗﺮﺗﻴﺐ ﺗﻌﺮﻳﻒ ﻛﺮﺩ:
ﻣﻦ ﺩﺧﺘﺮ ﺑﺮﺍﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﭘﻴﺮﺯﻥ ﻭ ﺍﻭ ﻋﻤﻪ ﻣﻦ ﺍﺳﺖ. ﭘﺪﺭﻡ ﺩﺭ ﻛﻮﺩﻛﻰ ﻣﺮﺩ،ﻭ ﻫﻤﻴﻦ ﻋﻤﻪ ﻣﺮﺍ ﺑﺰﺭﮒ ﻛﺮﺩ ﻭ ﺩﺭ ﺗﺮﺑﻴﺖ ﻣﻦ ﻛﻮﺗﺎﻫﻰ ﻧﻜﺮﺩ ﺗﺎ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺑﺰﺭﮒ ﺷﺪﻡ. ﺑﺎ ﺭﺿﺎﻳﺖ ﺧﻮﺩﻡ ﻣﺮﺍ ﺑﻪ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﻣﺮﺩ ﺯﺭﮔﺮﻯ ﺩﺭ ﺁﻭﺭﺩ. ﺯﻧﺪﮔﻰ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﺭﺍﺣﺖ ﻭ ﻋﺎﻟﻰ ﺩﺍﺷﺘﻢ، ﺗﺎ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﻋﻤﻪﺍﻡ ﺑﺮ ﺯﻧﺪﮔﻰ ﻣﻦ ﺣﺴﺪ ﻭﺭﺯﻳﺪ.
ﺩﺧﺘﺮ ﺧﻮﺩ ﻣﻰ ﺁﺭﺍﺳﺖ ﻭ ﺟﻠﻮﻯ ﭼﺸﻢ ﺷﻮﻫﺮﻡ ﺟﻠﻮﻩ ﻣﻰ ﺩﺍﺩ ﺗﺎ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻓﺮﻳﻔﺖ ﻭ ﺩﺧﺘﺮ ﺭﺍ ﺧﻮﺍﺳﺘﮕﺎﺭﻯ ﻛﺮﺩ. ﻫﻤﻴﻦ ﻋﻤﻪﺍﻡ ﺷﺮﻁ ﻛﺮﺩ ﺩﺭ ﺻﻮﺭﺗﻰ ﺩﺧﺘﺮﺵ ﺭﺍ ﻣﻰ ﺩﻫﺪ ﻛﻪ ﺍﺧﺘﻴﺎﺭ ﻣﻦ ﺍﺯ ﻧﻈﺮ ﻧﮕﻬﺪﺍﺭﻯ ﻭ ﻃﻠﺎﻕ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺍﻭ ﺑﺎﺷﺪ، ﺷﻮﻫﺮﻡ ﻫﻢ ﻗﺒﻮﻝ ﻛﺮﺩ. ﻣﺪﺗﻰ ﮔﺬﺷﺖ ﻋﻤﻪﺍﻡ ﻣﺮﺍ ﻃﻠﺎﻕ ﺩﺍﺩ ﻭ ﺍﺯ ﺷﻮﻫﺮﻡ ﺟﺪﺍ ﺷﺪﻡ.
ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺍﻳﺎﻡ ﺷﻮﻫﺮ ﻋﻤﻪﺍﻡ ﺩﺭ ﻣﺴﺎﻓﺮﺕ ﺑﻮﺩ، ﺍﺯ ﻣﺴﺎﻓﺮﺕ ﺑﺎﺯﮔﺸﺖ ﻭ ﻧﺰﺩ ﻣﻦ ﺁﻣﺪ ﻭ ﻣﺮﺍ ﺩﻟﺪﺍﺭﻯ ﻣﻰ ﺩﺍﺩ. ﻣﻦ ﻫﻢ ﺁﻧﻘﺪﺭ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺁﺭﺍﺳﺘﻢ ﻭ ﻧﺎﺯ ﻭ ﻛﺮﺷﻤﻪ ﻛﺮﺩﻡ ﺗﺎ ﺩﻟﺶ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺍﺧﺘﻴﺎﺭ ﮔﺮﻓﺘﻢ، ﺗﻘﺎﺿﺎﻯ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﺑﺎ ﻣﻦ ﺭﺍ ﻛﺮﺩ. ﮔﻔﺘﻢ: ﺭﺍﺿﻴﻢ ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﺷﺮﻁ ﻛﻪ ﺍﺧﺘﻴﺎﺭ ﻃﻠﺎﻕ ﻋﻤﻪﺍﻡ ﺩﺭ ﺩﺳﺖ ﻣﻦ ﺑﺎﺷﺪ، ﻗﺒﻮﻝ ﻛﺮﺩ.
ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﻋﻘﺪ، ﻋﻤﻪﺍﻡ ﺭﺍ ﻃﻠﺎﻕ ﺩﺍﺩﻡ ﻭ ﺑﻪ ﺗﻨﻬﺎﺋﻰ ﺑﺮ ﺯﻧﺪﮔﻰ ﺍﻭ ﻣﺴﻠﻂ ﺷﺪﻡ ﻣﺪﺗﻰ ﺑﺎ ﺍﻳﻦ ﺷﻮﻫﺮ (ﻋﻤﻪﺍﻡ ) ﺑﺴﺮ ﺑﺮﺩﻡ ﺗﺎ ﺍﺯ ﺩﻧﻴﺎ ﺭﺣﻠﺖ ﻛﺮﺩ. ﺭﻭﺯﻯ ﺷﻮﻫﺮ ﺍﻭﻟﻢ ﭘﻴﺶ ﻣﻦ ﺁﻣﺪ ﻭ ﺍﻇﻬﺎﺭ ﺗﺠﺪﻳﺪ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﺭﺍ ﻛﺮﺩ. ﮔﻔﺘﻢ: ﻣﻦ ﻫﻢ ﺭﺍﺿﻴﻢ ﺍﮔﺮ ﺍﺧﺘﻴﺎﺭ ﻃﻠﺎﻕ ﺩﺧﺘﺮ ﻋﻤﻪﺍﻡ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﻦ ﻭﺍﮔﺬﺍﺭﻯ، ﺍﻭ ﻗﺒﻮﻝ ﻛﺮﺩ. ﺩﻭ ﻣﺮﺗﺒﻪ ﺑﺎ ﺷﻮﻫﺮ ﺍﻭﻟﻢ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﻛﺮﺩﻡ ﻭ ﭼﻮﻥ ﺍﺧﺘﻴﺎﺭ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﺩﺧﺘﺮ ﻋﻤﻪﺍﻡ ﺭﺍ ﻃﻠﺎﻕ ﺩﺍﺩﻡ ﺍﻛﻨﻮﻥ ﺷﻤﺎ ﻗﻀﺎﻭﺕ ﻛﻨﻴﺪ ﻛﻪ ﻣﻦ ﻫﻴﭻ ﮔﻨﺎﻫﻰ ﻧﺪﺍﺭﻡ ﻏﻴﺮ ﺍﺯ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺣﺴﺎﺩﺕ ﺑﻰ ﺟﺎﻯ ﻫﻤﻴﻦ ﻋﻤﻪ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺗﻠﺎﻓﻰ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﻡ.
یکصد موضوع پانصد داستان
من یک دخترمسلمانم
فضیلت قم
امام صادق عليه السلام :
بدان مكه حرم خدا، و مدينه حرم رسول خدا محمد مصطفى صلى الله عليه و آله ، و كوفه حرم اميرالمؤ منين على مرتضى عليه السلام است .
بدان كه حرم من و حرم امام زمان قم است .
آگاه باش كه بهشت هشت در دارد كه سه در آن به قم باز مى شود.
درآنجا زنى ازفرزندان من مدفون خواهد شد.نام اوفاطمه معصومه دختر موسى بن جعفراست وشيعيان من بواسطه شفاعت او داخل بهشت مى شوند.
قم همواره دارالمؤ منين ، و جايگاه بسيارى از اعلام و اكابر محدثين و علماء نامدار شيعه بوده است . اهل قم از دير باز از شيعيان واقعى اهل بيت عصمت و طهارت بشمار مى آمده اند.
گويند: زمانى حاكمى سنى مذهب به ولايت قم منصوب شد. روزى بزرگان شهر را احضار كرد و خطاب به آنان گفت : شنيده ام شما خلفاء ثلاثه را دشمن مى داريد، و نام ايشان را بر اولاد خود نمى گذاريد. بخدا سوگند، اگر كسى را نزد من نياوريد كه نامش يكى از آنان باشد شما را عقوبت مى كنم .
مردم قم سه روز مهلت خواستند، وسعى وافر بريافتن چنين شخصى نمودند. لكن كسى را نيافتند. ناچار مردى غريب و قبيح و مبتلا به همه امراض را نزد حاكم آوردند. حاكم چون او را بديد، دشنام داد، و با ناراحتى گفت : پس از چند روز چنين شخص زشت و بيمار و معيوبى را آورده ايد !؟
زيركى گفت : اى امير، هر چه مى خواهى بكن . ولى بدان كه در آب و هواى قم ، ابوبكر نامى بهتر از اين پرورش نمى يابد.
اين حكايت در باره شيعيان سبزوار نيز مشهور است .
كشكول جبهه ، مؤ سسه فرهنگى نور
دانلود کتاب جاذبه و دافعه علی (ع) - pdf
دانلود کتاب جاذبه و دافعه علی (ع) pdf
کتاب جاذبه و دافعه علی(ع) یکی از آثار ارزشمند استاد بزرگوار شهید مرتضی مطهری است. این کتاب مذهبی یکی از کتاب هایی است که می تواند برای تبلیغ مذهب شیعه و بیان فضایل امام علی(ع) مورد استفاده قرار گیرد.
این اثر برجسته استاد مطهری مانند تمامی آثار این استاد بزرگ خواندنی و زیباست.
استاد مطهری در این کتاب در پی اثبات این نکته است که علی(علیه السلام) شخصیتی دو نیرویی بوده است و هر کس که بخواهد در مکتب او پرورش یابد، باید همچون علی بن ابیطالب (علیه السلام) از جاذبه و دافعه برخوردار باشد. استاد البته به بیان ضرورتِ جاذبه و دافعه بسنده نمی کند؛ بلکه علاوه بر این، تلاش می کند کیفیت جاذبه و دافعه را نیز روشن نماید.
در «جاذبه و دافعه علی علیه السلام» می توان به خوبی حساسیت ها و نگرانی های استاد را به تماشا نشست. استاد در این اثر به ویژه، از تفکیک تعقل و تدین به عنوان خطری بزرگ در جامعه اسلامی یاد می کند. حاصل شوم این تفکیک نامبارک را می توان در خصوصیات جریان خوارج مورد ارزیابی قرار داد. و البته باید توجه داشت خوارج یکی از مصادیق جدایی تعقل از تدین است. بر این اساس، کتاب «جاذبه و دافعه علی علیه السلام» جزء منابعی محسوب می گردد که می توان در آن برخی از دیدگاه های استاد در زمینه آسیب-شناسی دینداری انعکاس یافته است.
برگزاری جشن میلاد حضرت معصومه (س)
مدرسه علمیه حضرت فاطمه(س) سقز به مناسبت میلاد بابرکت کریمه اهل بیت عصمت و طهارت حضرت فاطمه معصومه(س)، روز پنجشنبه مورخ 14/5/95 جشنی با حضور اساتید، کادر و جمعی از طلاب و عموم برگزار نمود. در این مراسم خانم رستمی از طلاب این مدرسه مبارکه ضمن بیان فضائل و کرامات این بانوی بزرگوار گفتند: جای بسی افتخار است که کشور ایران اسلامی میزبان معصومین و امام زادگان زیادی از خاندان پیامبر اکرم(ص) هستند و این نعمت ها را قدر بنهیم چرا که خداوند این عزیزان را برای ما قرار داده تا به وسیله ایشان به عالم بالا و ملکوت وصل شویم و آنها را در طلب حوائج خود به درگاه احدیت با توسل واسطه قرار دهیم. در ادامه نیز به مداحی در مدح اهل بیت(علیهم السلام)پرداختند و در خاتمه با قرائت دعای فرج و زیارت امام حسین(ع) پیروزی سربازان اسلام در بلاد اسلامی و ظهور امام زمان(عج) را از خداوند متعال خواستارشدند.
من یک دخترمسلمانم
مکاشفه بزرگ صدر المتالهین در حرم فاطمه معصومه (س)
استاد جوادی آملی: اگر انسان کتابی و یا مطلب علمی را در شهری که از نظرآب و هوا و موقعیت اقلیمی از قم بهتر است، مطالعه کند؛ بعدعین همان کتاب و یا مطلب را در جوار رحمت بارگاه حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها در قم مطالعه کند، می بیند که برکات دیگری نصیب انسان می شود، و حقایق بالاتری برای انسان کشف می گردد.
این حقیقت برای جناب صدر المتالهین نیز پیش آمده است. زیرا ایشان، هنگامی که در کهک زندگی می کرد، برای عرض ادب و توسل به بارگاه کریمه اهل بیت فاطمه معصومه سلام الله علیها مشرف می شد. در یکی از این سفرها در جوار قبر فاطمه معصومه یک مساله مهم و پیچیده فلسفی یعنی اتحاد عاقل و معقول در یک مکاشفه عرفانی، برایش حل شد. او خود در این زمینه می گوید: مسأله اتحاد عاقل و معقول از مشکلترین مسایل فلسفی است ک تا کنون هیچ فیلسوف مسلمانی توفیق حل آن را پیدا نکرده است. من با توجه کامل به سوی خدای سبحان از او خواستم که مشکل برایم حل شود. دری از رحمت حق بر من گشوده شد و در این مورد معرفت جدیدی برایم حاصل شد. «کنت حین تسوید هذا المقام به کهک من قری قم، فجئت الی قم زائرا لبنت موسی ابن جعفر مستمدا منها و کان یوم الجمعه فانکشف لی هذا الامر؛» هنگام نوشتن این بحث من درقریه کهک قم بودم. از آنجا رهسپار قم شدم، به زیارت دختر موسی بن جعفر علیهما السلام مشرف گردیدم و از آن حضرت در حل این مسأله یاری جستم. به برکت او در روز جمعه این مطلب بر من کشف گردید.
من یک دختر مسلمانم
بانوی سرزمین من …
تـــصویرت در شبڪـــه هاے اجتمـــاعے با چـــادر و روســـرے
با لبخنـــدی ملیح و نگـــاهے ڪہ سراسر ناز است
پیش چشمــان هزاراטּ نـــامحرم لایـــڪ میخورد
و تو نوشته ایے :
«افتخــار میکنم ڪہ محجبہ ام»
اگر اینگونه میخواهے مبلغ حجـــاب در فضـاے مجـازے باشے
بداטּ ڪہ دلبرے کردنِ ” تـــو ” یِ چادرے
دل میزند از چـــادر…
رضایت دل مهدی فاطمه, حجاب توست
چرا امام زمان «عج» را نمے بینیم ؟
چرا امام زمان «عج» را نمے بینیم ؟
روزے از عارفے سؤال شد:
چرا ما امام زمان را نمے بینیم ؟
عارف گفت:
لطفا برگردید و پشت به من بنشینید …
شاگرد این کار را انجام داد
آیا الان مے توانید مرا ببینید؟
شاگرد عرض کرد خیر، نمےتوانم ببینم …
عارف فرمود: چرا نمے توانے من را ببینے؟
شاگرد گفت: چون پشت من به شماست!
عارف فرمود:
حالا متوجه شدید چرا نمےتوانید امام زمان را بینید؟
چون شما پشتتان به امام زمان است …
با گناهان و نافرمانےها به امام زمان پشت کردهایم
و در عین حال تقاضای دیدار امام زمان را داریم .