حکم هدایای کودکان
سوال:
1- تصرف پدر در هدایایی که به مناسبت اعیاد و تولد برای کودک آورده میشود چه حکمی دارد؟
2- آیا عرفا این هدایا متعلق به فرزند است یا اینکه چون اقوام به جهت کمک به هزینه های جاری زندگی معمولا بصورت نقد، هدیه می آورند متعلق به پدر است؟
3- آیا می توان برای مصارف مهمی مانند خرید مسکن یا هزینه تحصیل اولاد از آن استفاده کرد؟
پاسخ:
آیت الله خامنه ای: در صورتی که برای فرزند آورده باشند، متعلق به فرزند است. و ولى مى تواند صرف فرزند نمايد. و اگر براى کمک به والدين باشد، تصرف در آن براى آنان مشکلى ندارد.
آیت الله مکارم شیرازی: اگر تصريح خاصي از طرف اهدا کنندگان نسبت به نوع مصرف آن هدایا نشده باشد ظاهر اين است که وجه نقد و امثال آن در واقع کمک هزينه هايي است که پدر براي بچه انجام داده است و به او مي رسد ولي اجناس غير نقدي و کادوهاي متناسب با فرزند، متعلق به فرزند است و بايد در مصلحت فرزند استفاده و در آن تصرف شود.
آیت الله شبیری:
1. تصرف ولی (پدر و جد پدری) در مال فرزند نابالغ در صورتی که برای فرزند مفسده نداشته باشد، اشکال ندارد..
2. تابع نظر عرف است ظاهرا متعلق به پدر است.
3. مانعی ندارد.
استفتاءاز سایت مراجع عظام
خورشید دو چهره دارد
از عبدالله بن مسعود روایت شده است که می گوید:
از رسول خدا صل الله علیه و آله شنیدم، فرمودند:
خورشید دو چهره دارد:
یک طرف آن برای اهل آسمان نور میدهد و طرف دیگر آن برای اهل زمین نور افشانی میکند، و بر هر طرف آن نوشته ای است .
سپس فرمودند: آیا میدانید آن نوشته ها چیست؟
عرض کردند: خدا و رسول او داناترند،
حضرت فرمودند:
بر آن جهتی که به سوی اهل آسمان است نوشته شده:
الله نور السماوات و الارض
سوره مبارکه نور: آیه ٣۵
[خداوند نور آسمان ها و زمین است]
و بر آن جهت دیگر که اهل زمین آن را مشاهده میکنند نوشته شده:
“علی نور الارضین”
“علی روشنایی زمینیان است”
منابع :
بحارالانوار , ج ٢٧, ص ٩
ارشاد القلوب , ج ٢, ص ٢٩٣
مدینه المعاجز , ج ٢, ص ۴٠۶
مراقب باشیم در تنبلی غرق نشویم
امام خامنه ای (حفظه الله):
در کار اداری، «حمل بر صحت» وجود ندارد؛ مثلاً بگویید لابد بیچارهها دارند کارشان را میکنند؛ نخیر.
البته همهی برادران خوبند؛ اما خوب، معنایش معصوم که نیست. خوبند، یعنی خیانت نمیکنند؛ اما اشتباه هم نمیکنند؟ تنبلی هم نمیکنند؟ گاهی سستی هم گریبانشان را نمیگیرد؟
بنده به خودم که نگاه میکنم، میبینم آدم ضعیف و سستی هستم و در جاهایی همین احساسات بشری گریبان بنده را میگیرد. اگر نهیب نزنم، اگر حواسم جمع نباشد، اگر به خودم نرسم، در تنبلی غرق میشوم.
بنده اینطورم، شما هم همینطورید؛ ما بالاخره مثل هم هستیم.
٧٠/١٠/١٢
توبه مالک دینار
عتبه، معروف به مالک دینار،همواره با گناه، انحراف و جنایتسر و کار داشت.
این شخص مجرم و گنهکار، روزیچشمش به سر گوسفندی افتاد،که آن را بریان کرده بودند.
وی دید لب های آن گوسفند، بر اثرحرارت آتش از هم جدا شده و برگشتهو دندان هایش آشکار گردیده است.
این منظره، او را به یاد دوزخیان انداختکه آنها در میان آتش جهنم، این گونه، بلکه بدتر می شوند است؛
آتش چهره هایشان را می سوزاند و لبانشان آماس کرده و برگشته است.
سوره مبارکه مومنون آیه104
عتبه از خوف خدا نعره جان سوزی کشیدو بی هوش شد و بر زمین افتاد.وی وقتی به هوش آمد، توبه حقیقی نمود و دیگر گناه نکرد و از صالحان و عابدان بزرگ زمانش شد.
داستان ها و پندها، ج 8، ص 104
درمحضراستاد
آیت الله مجتهدی (ره) :
هیچوقت کسی را شماتت نکنید!
هرکس گرفتاری پیدا کرد حق ندارید قضاوت کنیـد!
نگویید که:
“فلانی این پیشامد برایش اتفاق افتاد به خاطر این است که فلان کار را کرده است”
ما چه می دانیم؟!ما حق نداریم چیزی بگوییـمدر قیامت از ما سوال می پرسند و می گویند:
چنین چیزی نبوده و شما اشتباه کردی،
ما او را به خاطر این که بنده ی خوبی بود گرفتار کردیم
شما چه حقی داشتی چنین حرفی زدی!
برای خوشحالی خودببخشید...
استادی با شاگردش از باغى ميگذشت ..
چشمشان به يک کفش کهنه افتاد.
شاگرد گفت گمان ميکنم اين کفشهاي کارگرى است که در اين باغ کار ميکند . بيا با پنهان کردن کفشها عکس العمل کارگر را ببينيم و بعد کفشها را پس بدهيم و کمى شاد شويم ..!
استاد گفت چرا براى خنده خود او را ناراحت کنيم؛ بيا کارى که ميگويم انجام بده و عکس العملش را ببين!
مقدارى پول درون آن قرار بده ..
شاگرد هم پذيرفت و بعد از قرار دادن پول ، مخفى شدند.
کارگر براى تعويض لباس به وسائل خود مراجعه کرد و همينکه پا درون کفش گذاشت متوجه شيئى درون کفش شد و بعد از وارسى ، پول ها را ديد.
با گريه فرياد زد : خدايا شکرت !
خدايی که هيچ وقت بندگانت را فراموش نميکنى ..
ميدانى که همسر مريض و فرزندان گرسنه دارم و در این فکر بودم که امروز با دست خالى و با چه رويی به نزد آنها باز گردم و همينطور اشک ميريخت ..
استاد به شاگردش گفت: هميشه سعى کن براى خوشحاليت ببخشى نه بستانی ..
چرا علما و طلاب مباحثه می کنند؟!
(قال علی علیه السلام): مَنْ أَكْثَرَ مُدَارَسَةَ الْعِلْمِ لَمْ يَنْسَ مَا عَلِمَ وَ اسْتَفَادَ مَا لَمْ يَعْلَمْ.
امام على ( عليه السلام) فرمود:
هر كس بحث علمىِ بسيار كند، آموخته هايش را از ياد نمى برد و آنچه را كه نمى داند، فرا مى گيرد.
عيون الحكم و المواعظ (لليثي)، ص: 434
تا فرصت است کاری باید کرد...
حضرت امام خمینی سلام الله علیه:
ای عزیز!
مطالعه کننده این اوراق!عبرت کن از حال نویسنده که اکنون در زیر خاک و در عالم دیگر گرفتار اعمال زشت و اخلاق ناهنجار خویش است و تا فرصت داشت به بطالت و هوی و هوس،عمر عزیز را گذراند،و آن سرمایه ی الهی را ضایع و باطل کرد.
تو ملتفت خود باش که نیز روزی مثل مایی و خودت نمی دانی آن چه روز است؛شاید الان که مشغول قرائتی باشد.
اگر تَعَلُّل کنی فرصت از دست می رود. …
روح عرفانی ، صفحه 35
قصور زبان از بیان مقام با عظمت حضرت صدیقه کبری (سلاماللهعلیها)
مقام معظم رهبری(حفظه الله) :
این را نه بهعنوان اینکه آدم بخواهد جزو حرفهای متعارف و معمول که میزنند، بر زبان جاری کند- حقّاً و انصافاً ماها قاصریم، حقیرتر از آن هستیم که بخواهیم از آن مقام باعظمت سخن بگوییم؛ از حقیقت نوریِ آن بزرگوار و امثال ایشان از ائمّهی معصومین، زبان ماها، بیان ماها، فهم ماها کوتاهتر از این است که بتوانیم در این زمینهها صحبت کنیم. خَلَقَکُمُ اللهُ اَنواراً فَجَعَلَکُم بِعَرشِهِ مُحدِقین؛ دیگر حالا ما چه میخواهیم بگوییم؟
واقعاً قاصرم؛ زبان قاصر است، دل قاصر است، ذهن قاصر است که بخواهد از این مقام بلند تعریف و تجلیل کند؛ این موجود انسانی، این دختر جوان، اینهمه فضیلت، اینهمه درخشندگی، اینهمه کبریا و عظمت؛ که کسی مثل پیغمبر وقتی فاطمهی زهرا بر او وارد میشد، «قام الیها» نه فقط بلند میشد، بلکه بلند میشد و به سمت او میرفت.
یک وقت یکی وارد اتاق میشود، شما به احترامش بلند میشوید؛ یک وقت کسی وارد اتاق میشود، شما با اشتیاق به طرفش میروید. اینها مگر شوخی است؟
این بحثِ پدر - فرزندی نیست. پیغمبر خدا اینجور از فاطمهی زهرا تجلیل میکند؛ رضای او را رضای خود، رضای خود را رضای خدا؛ سخط او را سخط خود، سخط خود را سخط خدا اعلام میکند؛ اینها مقامات فاطمهی زهرا است. آن زندگی با امیرالمؤمنین، آن تربیت آن فرزندان.
خب، مگر میشود دربارهی این بزرگوار، امثال ما حرف بزنیم
بیانات در دیدار جمعى از مداحان اهلبیت علیهمالسلام۱۳۹۵/۰۱/۱۱
____________
@basirat133
پند لقمان حکیم به فرزند
ای جان فرزند؛
هزار حکمت آموختم که از آن،
چهارصد حکمت انتخاب کردم و از آن چهارصد،
هشت کلمه برگزیدم که جامع کلمات است؛
دو چیز را هرگز فراموش مکن؛
“خدا” و “مرگ” را.
دو چیز را همیشه فراموش کن؛
“هنگامی که به کسی خوبی کردی”
“زمانی که از کسی بدی دیدی”
و هر گاه به مجلسی وارد شدی “زبان نگه دار”
اگر به سفره ای وارد شدی “شکم نگه دار”
وقتی وارد خانه ایی شدی “چشم نگه دار”
و زمانی که برای نماز ایستادی “دل نگه دار”
ایرانیان ترویج کنندگان تمدن
دانشمند فرانسوى گوستاولوبون نیز در كتاب «تمدنهاى قديمى» دربارهی ايرانيان چنين آورده است:
«اهميت ايرانيان در تاريخ سياست دنيا خيلى بزرگ بوده است، ولى برعكس، در تاريخ تمدن خيلى ناچيز. در مدت دو قرن، كه ايرانيان قديم بر قسمت مهمى از دنيا سلطنت داشتند… در علوم و فنون و صنايع و ادبيات ابداً چيزى ايجاد نكردند و به گنجينهی علوم و معرفت، چيزى نيفزودند… ايرانيان خالق نبودند بلكه تنها رواج دهنده تمدن بودند و از لحاظ ايجاد تمدن، اهميت آنها بسيار كم بوده است و سهم آنها در آنچه سرمايهی ترقيات بشر را تشكيل مىدهد خيلى ناقابل بوده است.»
مرتضى راوندى، تاريخ اجتماعى ايران، ج 1 ، ص 721
اگر میخواهی تو هم با خدا رفیق شوی..
آیت الله مجتهدی تهرانی(ره):
اگر میخواهی تو هم با خدا رفیق شوی، نماز شب بخوان
رسول اکر م"صلی الله علیه وآله وسلم” می فرمایند: خداوند حضرت ابراهیم را به دوستی نگرفت مگر به خاطر
_اطعام دادن
_و نماز خواندن او در شب در حالی که _مردم در خواب بودند
اگر در خواب بودی و خروسی صدا کرد و بیدار شدی، به خروس فحش نده، می دانی چه می گوید: ای غافلان بلند شوید و به یاد خدا باشید.
دانی که چه گویدت خروس سحری
یعنی که شبی گذشت و تو بی خبری
معرفت سیاسی
حجتالاسلام والمسلمین پناهیان:
حق به مرور روشن و آشکار میشود، این خاصّیت حق است. غالبا زمان میبرد تا حق آشکار شود. هر جا دیدید حق و باطلی به همدیگر آمیخته شد، ساعتتان را کنار بگذارید و تقویم دستتان بگیرید سپس انتظار بکشید تا حقیقت خود را آشکار کند. شاید به همین باشد که خداوند متعال بلافاصله بعد از حق، از صبر سخن گفت: «و تَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ».(والعصر/4) خاصیت حق این است که به مرور آشکار میشود. لذا صبر و ثبات اجتماعی زمان میدهد تا حق روشن بشود.
بیثباتی اکثرا به نفع باطل است، اگرچه ممکن است گاهی بهظاهر بهنفع حق تمام شود. ولی در چنین حالتی پیروزی حق موقتی است. مثل شرایطی که طی آن مردم برای خلافت به در خانۀ امیرالمؤمنین(ع) هجوم آوردند. حضرت هم قبول نمیکردند، چون میدانستند این مراجعه، جدی و باثبات نیست، بلکه در یک شرایط بیثبات صورت گرفته است و چون عمیق و اصیل نیست، پایدار و مستمر نخواهد بود، و همینطور هم شد.
استقبال ازسرمای آخرسال
امام علی(علیه السلام) :
در آغاز سردی هوا خود را از سرما حفظ کنید و در پایان آن از آن استقبال کنید، زیرا سرما با بدنها همان میکند که با درختان میکند، در آغاز می سوزاند و در پایان می رویاند.
نهج البلاغه،ح۱۲۸
معانــــــــی الله...
نام مبارک “الله” چهار حرف است هرگاه همزه را انداختي مي ماند “لِله” که اشاره است به “ولله کل شـــي” يعني همـــــه چيز از اوست .
و اگر لام را انداختــي و الف را گذاردي “الـه” مي شود که اشاره دارد به “و هو اله کل شي” هر چيـــزي به او موجود است.
و اگر لام و الف را انداختي “لهُ” مي شود، “و له کل شي” بازگشت هر چيزي به سوي اوست.
و اگر لام از کلمه “لهُ” انداخته شود، “هُ” باقي مي ماند “هو” لفظي است که دلالت دارد بر سرچشمه عزت حضرت احديت
و لفظ “هو” مرکب است از دو حرف “هاء” و “واو". لفظ هاء، اصل است نسبت به واو، چون واو از اشباع ضمه هاء پيدا شده،
پس در واقع “هو” يک حرف است و دلالت دارد بر وحــــدت حضرت احــــديت.
فلسفه نماز در نظر دانشمندان غربی
دکتر الکسیس کارل برنده جایزه نوبل می گوید :
دعا و نماز قوی ترین نیرویی است که چون قوه جاذبه زمین ، وجود حقیقی و خارجی دارد . درحرفه پزشکی ،خود من مردانی را دیده ام که پس از آن که تمام معالجات ، دیگر در حال آنان موثر واقع نشده بود به نیروی دعا و عبادت از بیماری مالیخولیا رهایی یافتند .
دعا و نماز چون رادیوم ، یک منبع نیروی مشعشعی است که خود به خود تولید می شود .
ویلیام جمیز استاد دانشگاه هاروارد می گوید :
امواج خروشان سطح اقیانوس هرگز آرامش اعماق آن را بر هم نمی زند ، و در نظر کسی که به حقایق بزرگتر وبا ثبات تر دستاویز دارد . فراز و نشیب های هر ساعت زندگی ، چیز هایی نسبتابی اهمیت جلوه می کند .
ما همان اقیانوسیم و خدا با ثبات ترین و با اهمیت ترین حقیقت در زندگی یک مسلمان است . پس سختی های روزمره ی زنگی اگر قلبا با خدا باشیم هیچ اثری بر آرامش درونی و واقعی ما نخواهد داشت ،
بهتر ین و پایدار ترین راه برای رسین به آرامش درونی و خدا ، نماز ، است .
“الا بذکرالله تطمئن القلوب”
همانا به یاد خداوند قلب ها آرامش می گیرد .
تاثیرهیاجانات برانسان
ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ: ﮐﺒﺪ ﺭﺍ ﺿﻌﯿﻒ ﻣﯿﮑﻨﺪ
ﻏﻢ ﻭ ﻏﺼﻪ: ﺷﺸﻬﺎ ﺭﺍ ﺿﻌﯿﻒ ﻣﯿﮑﻨﺪ
ﻧﮕﺮﺍﻧﯽ: ﻣﻌﺪﻩ ﺭﺍ ﺿﻌﯿﻒ ﻣﯿﮑﻨﺪ
ﺍﺳﺘﺮﺱ: ﻗﻠﺐ ﻭﻣﻐﺰ ﺭﺍ ﺿﻌﯿﻒ ﻣﯿﮑﻨﺪ
ﺗﺮﺱ: ﺑﺎﻋﺚ ﺍﺯ ﮐﺎﺭ ﺍﻓﺘﺎﺩﻥ ﮐﻠﯿﻪ ﻫﺎ ﻣﯿﺸﻮﺩ.
دست حاجت چو برى....
دست حاجت چو برى، نزد خداوندى بر
كه كریم است و رحیم است و غفور است و ودود
قنوت، دست نیاز بر آستان الهى بلند كردن است و خواسته ها را بر شمردن، و این از مستحبات اكید در نماز است.
معناى قنوت، اطاعت و دعا و توجّه و خشوع در نماز است. در قنوت مى توان هر دعایى را خواند. قنوت طولانى، نزد خداوند مطلوب است.
از رسول خدا صلى الله علیه و آله روایت شده كه: هر كه در دنیا، صاحب قنوت هاى طولانى باشد، در روز دشوار قیامت و در پیشگاه عدل الهى، آسوده تر خواهد بود. (بحارالانوار، ج82، ص199)
بهترین نماز آنست كه قنوت طولانى داشته باشد. آنان كه به مقام خدا عارف ترند و در نمازشان، گفت و گویى عاشقانه با پروردگار دارند، دعاهاى طولانى در قنوت نمازشان مى خوانند، آن گونه اند كه درباره برخى علما نقل شده است.
کتاب راز نماز، محسن قرائتی