قیام بعد از رکوع
سوال :
قیام بعد از رکوع چیست؟
پاسخ:
همه مراجع: بعد از تمام شدن ذکر رکوع، نمازگزار باید راست بایستد و [1] وقتی بدن آرام گرفت، به سجده رود و اگر به عمد، پیش از ایستادن یا [2] پیش از آرام گرفتن بدن، به سجده برود، نمازش باطل است. [3]
پی نوشت:
[1] و [2]. سیستانی: بنابر احتیاط واجب.
[3]. توضیح المسائل ده مرجع، م 1040؛ امام، تحریرالوسیله، ج 1، القول فی الرکوع، ص 311، م 8؛ امام و مکارم، العروه الوثقی مع تعلیقات، ج 1، الرکوع، قبل از م 1، الرابع؛ بهجت، توضیح المسائل، م 850 و وسیله النجاه، م 731 و استفتائات، ج 2، س 1878؛ خامنه ای: استفتا؛ سبحانی، توضیح المسائل، م 1005.
اهمیت حرکت دل
آن چیزی که از نظر سیر معنوی بر انسان اثر میگذارد، همان حرکت دل است. دل باید متّصل شود. این کارها در اعمال ظاهری واجب است. انسان باید واجباتش را انجام دهد. مستحبّات هم که جای خود را دارند.
امّا باید روی «دل» کار کرد. آنچه انسان را به هدف میرساند و نقطه اتّصال عبد با مولا است، قلب و دل انسان است.
امامصادق علیه السلام فرمودند: «أَلقَصدُ إِلَی الله تعالی بِالقُلوب أَبلَغ مِنَ القَصدِ إِلَیهِ بِالبَدَن»؛
آهنگِ خدا کردن با دل، رساتر از آهنگ خدا کردن با بدن است.«وَ حَرَکاتُ القُلوب أَبلَغ مِن حَرَکاتِ الأَعمال»؛ یعنی اعمال قلب رساتر است و انسان را سریعتر از کارهای جسمانی به مقصد میرساند.
مشکاةالأنوار، ص 257
معنای روایت این نیست که اعمال ظاهری تأثیر ندارد؛ بلکه مقیّد باش هنگامی که این اعمال ظاهری را انجام میدهی، دلت نیز همراه آنها تکان بخورد و کاری کند!
همانطور که بدن تکان میخورد و مثلاً رکوع میروی، دلت هم رکوع کند؛ هنگامی که به سجده میافتی، دلت نیز سجده کند. دلت هم در این خضوع بدنی، باید برای خدا خاضع گردد.
در باب روزه هم قضیّه از همین قرار است؛ یعنی آنگاه که امساک میکنی و در ظاهر چیزی نمیخوری، نمیآشامی و… از آن طرف دلت هم امساک کند.
کتاب دفتر دل
هشت نفرند كه نمازشان پذيرفته نمى شود
رسولُ اللّه صلى الله عليه و آله :
هشت نفرند كه نمازشان پذيرفته نمى شود:
۱- بنده فرارى، تا زمانى كه به سوى مولايش برگردد.
۲- زن نافرمان، كه شوهرش از او ناراضى است.
۳- كسى كه زكات نمى دهد.
۴- كسى كه وضو نمى گيرد.
۵- دختر بالغى كه بدون روسرى نماز بخواند.
۶- پيشواى قومى كه با آنان نماز بخواند در حالى كه از او ناراضى هستند.
۷- آدم مست
۸- زَبين، يعنى كسى كه رفع حاجت خود را به زور نگه داشته است.
مكارم الأخلاق: ۲ / ۳۲۴ / ۲۶۵۶،
منتخب ميزان الحكمه: ۳۲۶
جرعہ اے از ڪلام شہید
اگر ذرهاے از تفڪر رهبرے خارج شوید در تفڪرتان شڪڪنید؛
مسئولید بہ اینڪہ رهبر را همچون
امام علے(؏)مظلوم ڪنید،
و از خط ولایت فقیہ ملت را خارج سازید.
طلبہ شهیداحمدرضا رجائی
خروج حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام از مدینه به سوى مکه
در روز 28 رجب در سال ۶۰ ه ق امام حسین (ع) از مدینه منوره متوجه مکه شدند.
1. بنابر قولى شب ۲۹ رجب آن حضرت از مدینه خارج شدند.
2.در این سفر همراه ایشان عقیله بنیهاشم زینب کبرى، برادرشان حضرت ابوالفضل العباس (ع)، ام کلثوم (س)، على اکبر (ع) و دیگر اهل بیت (ع) بودند. خواهران حضرت سید الشهدا (س)، با عقیله بنیهاشم و ام کلثوم (ع) ۱۳ نفر بودند.
بانوان دیگر از منسوبین حضرت، علیا مخدره ام کلثوم صغرى دختر زینب کبرى (س) که با شوهرش به کربلا آمد و دیگرى خواهر امیرالمؤمنین (ع) جمانه دختر ابوطالب (ع). همچنین ۹ کنیز با حضرت از مدینه خارج شدند و ۱۰ نفر غلام با حضرت بودند.
چند نفر از همسران امام مجتبى (ع) و ۱۶ نفر از اولاد دختر و پسر امام مجتبى (ع) و خانواده مسلم بن عقیل (ع) و دیگر اصحاب و بستگان حضرت نیز همراه بودند.
لوازم و سوارى هایى که همراه داشتند عبارت بود از ۲۵۰ اسب، ۲۵۰ ناقه. از این تعداد، ۷۰ ناقه براى حمله خیمهها، ۴۰ ناقه براى حمل دیگ و ظروف و ادوات ارزاق، ۳۰ ناقه براى حمل مشکهای آب، ۱۲ ناقه براى جامهها و دراهم و دنانیر، ۵۰ ناقه براى حمل ۵۰ هودج تعبیه شده براى حمل مخدرات و علویات و اطفال و ذرارى و خدمتگزاران و کنیزان و بقیه شتران براى حمل وسایل مختلف که مورد لزوم بود.[۳]
پی نوشت:
1.ارشاد: ج 2 ص 34. اعلام الورى: ج 1 ص 435. بحارالانوار: ج 44 ص 329.
2.فیض العلام: ص 329.
2. از کتاب مدینه تا مدینه: ص 77 تا 90. براى اطلاع بیشتر به کتابهاى «بیت الاحزان» عبدالخالق بن عبدالرحیم یزدى، قمقام زخار، معالى السبطین، ابومخنف، ریاض القدس، بحار الانوار، تاریخ اصم کوفى مراجعه شود.
عظمت و اهمیت ولایت امام مهدی عجل الله تعالی فرجه شریف در قرآن
و لَقَد عَهِدنا إلي آدَمَ مِن قَبلُ فَنَسِيَ وَ لَم نَجِد لَهُ عَزماً.
سوره طه ،آیه۱۱۵
و به راستی که ما از پیش به آدم سفارشی کردیم پس او فراموش کرد و برایش عزم و تصمیم پایداری نیافتیم.
راوی می گوید : امام باقرالعلوم علیه السلام فرمودند:
أخَذَ اللّهُ الميثاقَ عَلَي النَّبيِّينَ وَ قالَ : ألَستُ بِرَبِّكم؟ قالوا بَلي وَ إنَّ هذا مُحَمَّداً رَسولي و إنَّ عَلِيّاً وَ الأوصياءَ مِن بَعدِهِ وُلاةُ أمري و خُزّانُ عِلمي وَ إنَّ المَهديَّ أنتَصِرُ بِهِ لِديني وَ اُظهِرُ بِهِ دَولَتي وَ انتَقِم بِهِ مِن أعدائي وَ اُعبَدُ بِهِ طَوعاً وَ كَرهاً قالوا أقرَرنا رَبَّنا وَ شَهِدنا وَ لَم يَجحَد آدَمُ وَ لَم يُقِرّ ، فَثَبَتَتِ العَزيمَةُ لِهؤلاءِ الخَمسَةِ فِي المَهديِّ و لَم يَكُن لِآدَمَ عَزيمَةٌ عَلَي الإقرارِ وَ هُوَ قَولُ اللّهِ تَبارَكَ وَ تَعالي : ” وَ لَقد عَهِدنا إلي آدَمَ مِن قَبلُ فَنَسِيَ وَ لَم نَجِد لَهُ عَزماً “
خداوند از پیغمبران پیمان گرفت و فرمود :
آیا من پروردگارتان نیستم ؟ گفتند : بلی !
و اینکه این محمد رسول من است و اینکه علی ، امیرالمؤمنین است و جانشینان پس از او ، والیان امر من و گنجوران علم منند ،
و اینکه مهدی کسی است که به وسیله او برای دینم یاری گیرم و دولتم را بوسیله او آشکار سازم و با او از دشمنانم انتقام گیرم و بوسیله او - به طوع یا کراهت - عبادت شوم ؛
گفتند:
پروردگارا اقرار کردیم و شهادت دادیم ؛ ولی آدم نه انکار کرد و نه اقرار نمود ، پس منصب اولوالعزمی برای آن پنج تن - از جهت (اقرار به) مهدی - ثابت شد در حالیکه برای آدم عزمی بر اقرار بر آن نبود ؛
و این است معنی قول خدای تبارک و تعالی : ” و به راستی که ما از پیش به آدم سفارشی کردیم پس او فراموش کرد و برایش عزم و تصمیم پایداری نیافتیم .”
بصائر الدرجات ص٧٠
ابلیس در چهار موقعیت مهم ناله و فریاد کرد
ابلیس لعین در چهار موقعیت مهم ناله و فریاد کرد :
جعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍعلیهما السلام ، عَنْ أَبِيه ِ:
«إِنَّ إِبْلِيسَ عَدُوُّ اللَّهِ رَنَّ أَرْبَعَ رَنَّاتٍ: يَوْمَ لُعِنَ، وَ يَوْمَ أُهْبِطَ إِلَى الْأَرْضِ، وَ يَوْمَ بُعِثَ النَّبِيُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ، وَ يَوْمَ الْغَدِيرِ»
امام صادق از امام باقر علیهما السلام نقل می کند که حضرت فرمودند :
«شیطان دشمن خدا،چهار بار ناله کرد با صدای بلند
1. «روزى که مورد لعن خدا واقع شد (به دلیل سجده نکردن بر حضرت آدم)
2. و روزى که به زمین هبوط کرد
3. و روزى که پیامبراکرم صلی الله علیه و آله و سلم مبعوث به رسالت شد
4.و روز عید غدیر»
قربُ الإسناد، ص ۱۰، عبد الله بن جعفر حِمیَری
ویروسهای مخرب رابطه
10 ویروس کلامی که موجب تخریب ارتباط می شود:
نصیحت تکراری
تذکر مداوم
سرزنش
منت گذاشتن
مقایسه کردن
جرو بحث کردن زیاد
برچسب منفی زدن
پیش بینی منفی(نفوس بد)
گله و شکایت مداوم
متهم کردن
عقوبت ترجیح مال دنیا بر نماز!
قحطی و کمبود غذا همه جا را فرا گرفته بود، فشار شدید گرسنگی و سختی بر مردم مدینه وارد شده بود.
در این صورت اگر کاروانی آذوقه و غذا به مدینه می آوردند، روشن بود که مردم از هر سو هجوم می آوردند تا برای خود غذا تهیه کنند، و معمول بود وقتی کاروان تجارتی می آمد مردم مشتاق ، طبل کوبان به استقبال آن می رفتند.
روز جمعه بود، مسلمانان برای نماز جمعه پشت سر پیامبر صلی الله علیه وآله جمع شدند و پیامبر صلی الله علیه وآله مشغول ایراد خطبه های نماز جمعه شد.
خبر آمد که یک قافله تجارتی به مدینه آمده است.
مسلمانان باعجله از ترس بی غذا ماندن، برای تهیه طعام از مسجد بیرون آمدند و تنها چند نفر با (8یا 11یا 12یا 40نفر) پیامبر صلی الله علیه و آله ماندند…
در این هنگام پیامبر صلی الله علیه وآله فرمود:
سوگند به خدایی که جانم در اختیار او است اگر شما چند نفر هم از مسجد می رفتید، و کسی در مسجد نمی ماند آتش (قهر الهی ) سراسر بیابان را فرا می گرفت و شما را به کام خود فرو می کشید و به نقل دیگر فرمود: اگر اینها نمی ماندند، از آسمان سنگ بر سر آنها می بارید.
در این وقت بود که آیه 11 سوره جمعه نازل گردید:
و چون تجارتی ببینند یا آهنگ (طبلی بشنوند) به سوی آن بشتابند و تو را (ای پیامبر) تنها ایستاده بگذارند، بگو آنچه نزد خداست از آن آهنگ و از آن تجارت بهتر است و خداوند بهترین روزی دهندگان می باشد…
1.نورالثقلین ج 5ص 329
2- اقتباس از تفسیر کشاف جلد 4 ص 329
نبوت انبیای الهی، شعبهای از نبوت کلیهٔ نبی اکرم(ص) است;
«آن نبوتی که به نبی اکرم(ص) داده شد، آن درهایی که از غیب الهی به روی آن حضرت باز شد و آن مقامات توحیدی که به حضرت داده شده است، با مابقی انبیاء قابلمقایسه نیست.
در روایات آمده که پیغمبر ما آنچنان از غیب الهی باخبر است که در عالم ارواح و قبل از آمدن به این عالم، مبعوث به انبیاء و پیغمبر انبیاء بودند. انبیاء چراغ امت خودشان هستند و انوار و پرتو نور الهی را در امت خودشان می تابانند ولی نبی اکرم(ص) مبعوث به انبیاء بوده و توحید را به انبیاء تعلیم میکرد.
بنابراین آن خبری که به وجود مقدس نبی اکرم(ص) از عالم غیب داده شده، با بقیه انبیاء متفاوت است. لذا بعضی بزرگان فرمودند که نبوت همه انبیاء نبوت جزئی و یك بخشی از نبوت است و نبوت حضرت رسول اکرم اسلام(ص) نبوت کلی و تمام نبوت است و همه نبوت انبیاء یك شعبهای از نبوت نبی اکرم(ص) است، همه اخباری که به انبیاء رسیده یك شعبه از اخباری است که به نبی اکرم(ص) رسیده است…
ایشان صاحب [اخبار مهم] از عالم غیب است و حقایق غیب که بر ما پوشیده است در اختیار ایشان قرار گرفته است».
استاد سیدمحمّدمهدی میرباقری، ۹۳/۳/۶
در چه مواقعی زن باید متکبر و بخیل باشد؟
در چه مواقعی زن باید متکبر و بخیل باشد؟ معنای ترسو بودن زن چیست؟
امام علي(ع):
برخي از نيكوترين خُلق و خوي زنان، زشت ترين اخلاق مردان است، مانند ترس، تكبر و بخل".
اما بلافاصله حضرت دليل را مشخص كرده و از آن بر مي آيد كه اين سه خصلت (كه براي زنان پسنديده و براي مردان ناپسند است) به صورت خُلق و خوي اخلاقي نيست، يعني ترس يا بخل يا تكبر به عنوان صفت منفي، براي همه مردم اعم از زن و مرد ناپسند و مذموم است، ولي اين سه خصلت براي زنان به عنوان يك رفتار اخلاقي در اوضاع ويژه پسنديده است،
از اين رو حضرت مي فرمايد: “هرگاه زني متكبر باشد، بيگانه را به حريم خود راه نمي دهد و اگر بخيل باشد، اموال خود و شوهرش را حفظ مي كند
و چون ترسان باشد، از هر چيزي كه به آبروي او زيان برساند، فاصله مي گيرد
در اين جا نمي گويد زن خوب است متكبر باشد، مطلقاً حتي با زنان ديگر يا با پدر يا برادر يا عمو و دايي و محارم خودش، بلكه مي گويد زن در مقابل نامحرم رفتارش متكبرانه باشد.
ترس به عنوان يك صفت منفي براي زن و مرد ناپسند است اما اين حديث مي گويد: زن در مقابل نامحرم محتاط باشد، آن هم در موردي كه عفت در معرض خطر قرار مي گيرد.
مقصود از بخل نيز همان طوري كه در ادامه حديث آمده، بخل در مال فردي و شخصي نيست. زن امانتدار مال شوهر است، پس بايد آن را حفظ كند و اين امر اختصاص به زن ندارد. امانتدار هر كه باشد، وظيفه دارد از مال امانت محافظت كند.
نهج البلاغه، قصار 226، فيض الاسلام
استاد مطهري، تعليم و تربيت در اسلام، ص 180 ـ 160
اصرار بر گناهان کبیره
شهید مطهری (ره):
اگر انسان دائماً دروغ بگويد و اصرار بر دروغگويي داشته باشد؛ غيبت گناه کبيره است، اصرار بر غيبت کردن داشته باشد؛ زنا، شراب [خوردن]، قمار، تکبر ورزيدن، حسد ورزيدن و اظهار حسد کردن با ديگران، همه اينها گناه کبيره است؛
حال اگر انسان بر گناه کبيره اصرار بورزد، اين اصرار بر گناه کبيره تدريجاً انسان را به حالت مسخشده درميآورد؛ و مکرر عرض کردهايم که انسان روحش بر روي عملش اثر ميگذارد و عملش بر روي روحش؛
يعني همين طور که اگر روح انسان خوب باشد عمل خوب انجام ميدهد، (همچنين) عمل اگر خوب شد روح را خوبتر ميکند، و همين طور اگر روح انسان فاسد بود منشأ عمل بد ميشود، عمل بد هم به نوبه خودش باز روح انسان را فاسدتر ميکند.
آشنایی با قرآن/ اصرار بر گناه صغیره، صفحه181.
عذاب قبر فرد سخن چین
شیخ صدوق در حدیث طولانی از حضرت رسول(ص) روایت کرده که هر کس نمّامی و سخن چینی کند ما بین دو نفر حق تعالی مسلّط کند در قبر بر او آتشی را که او را تا روز قیامت بسوزاند و چون از قبر بیرون آید بر او چهار مار سیاه بزرگ که گوشت او را به دندان بکند مسلّط فرماید تا داخل جهنّم شود.
ثواب الاعمال شیخ صدوق ص609
ماجرای درختی که به امر پیامبر (ص) جابجا شد!
امیرالمومنین علی (ع) فرموده اند: من با رسول خدا (ص) بودم هنگامی که گروهی از سران قریش نزد ایشان آمدند و گفتند: محمد! تو ادعای بزرگی کرده ای که نه پدرانت چنان ادعایی داشته اند و نه کسی از خاندانت (اینک) ما پیشنهادی داریم اگر آن را پذیرفتی میدانیم که تو پیامبر و فرستاده خدایی و اگر از انجام دادن آن درماندی می فهمیم که تو جادوگر و دروغگویی.
حضرت در پاسخ فرمودند: چه میخواهید؟
گفتند: از این درخت بخواه که با ریشه های خود از جا کنده شود و در مقابل تو بایستد.
حضرت فرمودند: همانا خدا بر هر کاری تواناست پس اگر خدا برای شما چنین کرد آیا حاضرید ایمان بیاورید و بر وحدانیت حق شهادت دهید؟
گفتند: آری.
پیامبر فرمودند: من آنچه را می خواهید به شما نشان خواهم داد، هر چند بخوبی میدانم که شما به خیر و صلاح باز نمیگردید و بلکه در میان شما کسانی را میبینم که در چاه افکنده شوند (اشاره به کسانی است که در جنگ بدر شرکت کردند و بر روی پیامبر خدا (ص) شمشیر کشیدند و سپس به دستور حضرت اجساد آنان در چاههای بدر افکنده شد) و کسانی که گروه ها را به هم پیوندند و سپاه بر ضدّ من بسیج نمایند.
آنگاه فرمودند: ای درخت، اگر تو به خداوند و روز جزا ایمان داری و می دانی که من فرستاده خدایم پس (هم اینک) به فرمان خدا از جا درآی و با ریشه های خود، در برابر من بایست.
حضرت علی (ع) فرموده اند: سوگند به خدایی که پیامبرش را به حق مبعوث فرمود دیدم که درخت با ریشه هایش از جا کنده شد و همچون پرنده ای بال و پر زنان در حالی که صدای سختی از آن شنیده میشد آمد تا مقابل رسول خدا (ص) ایستاد. شاخه بلندش را (همچون چتری) بر رسول خدا (ص) گسترد و پاره ای از شاخه هایش را هم بر دوش من نهاد و من در سمت راست آن حضرت ایستاده بودم.
مشرکان پس از دیدن (این معجزه ها) از روی برتری جویی و گردنکشی گفتند: بگو که نیمی از آن به سمت تو آید و نیمی بر جای خود بماند.
حضرت به درخت چنین فرمان داد و نیمه درخت رو به سوی او نهاد با پیش آمدنی شگفت تر و بانگی سهمگین تر چنانکه گویی میخواست خود را به رسول خدا (ص) بپیچد، نزد رسول خدا آمد.
سپس باز آنان از روی سرکشی و ناسپاسی گفتند: این نیمه را بگو که به سمت نیمه خود رود چنانکه پیشتر بود.
حضرت همان فرمود که قوم خواستند. سپس درخت باز گردید.
امیرالمومنین علی (ع) فرموده اند: پس مشرکان قریش با کمال بی شرمی گفتند: نه بلکه او ساحری است دروغگو و تردستی است چابک. آنگاه در حالی که به من اشاره میکردند گفتند: کسی جز این، تو را تصدیق نخواهد کرد.
۱. طبرسی، اعلام الوری: ۲۲.
۲. علامه مجلسی، بحار الانوار، ج ۱۴: ۴۶۷؛ ج ۱۷: ۳۸۹.
۳. شعبان صبوری، خاطرات امیر مؤمنان (ع): ۲۳-۲۴.
محبوبیت بنده نزد خداوند
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
خداوند فرمود: بنده ام با هيچ كارى دوست داشتنى تر از انجام واجبات، محبوب من نمى شود و با انجام مستحبات وسيله جلب محبت مرا فراهم مى آورد چندان كه محبوب من مى شود و چون دوستش بدارم گوش شنواى او مى شوم و چشم بيناى او و زبان گوياى او و دست نيرومند او و پاى رهپوى او. هرگاه مرا بخواند پاسخش دهم و هرگاه از من چيزى بخواهد عطايش كنم.
المحاسن ، 1/454/1047
انتخابات محکی بدای ملت
امام خمینی(ره):
انتخابات یک محکی هم برای خودتان است که ببینید آیا میخواهید انتخاب اصلح بکنید برای خودتان یا برای اسلام؟ اگربرای خودتان باشد شیطانی است.
صحیفه نور، ج18،ص152
بخشى از وصيت نامه شهيد حاج محمد ابراهيم همت
ملت ما ملت معجزه گر قرن است و من سفارشم به ملت تداوم بخشيدن به راه شهيدان و استعانت به درگاه خداوند است تا اين انقلاب را به انقلاب حضرت مهدى [عجل الله تعالى فرجه الشريف] وصل نمايد و در اين تلاش پيگير مسلماً نصر خدا شامل حال مؤمنين است.
احکام خریدوفروش کالای قاچاق
سوال:
خریدن اجناسی که بصورت قاچاق وارد کشور شده است چه حکمی دارد؟
پاسخ:
آیت الله خامنه ای: خرید و فروش اجناس قاچاق باید با مقررات دولت اسلامی باشد و چنانچه دولت مزاحمتی ندارد و در بازار فروخته می شود مانع ندارد.
آیت الله مکارم شیرازی: در صورتي که دولت از خريد و فروش اين اجناس در بازار داخلي ممانعتي به عمل نمي آورد، مانعي ندارد.
استفتا از سایت مراجع عظام