ده درس زیبا از امام سجاد علیه السلام
1.امام سجاد عليه السلام در دعاى مكارم الاخلاق از خداوند میخواهد كه او را در انفاق كردن هدايت كند. «و أصب بى سبيل الهداية للبر فيما انفق منه»
هر چیزی را و به هر میزان، نمیتوان انفاق و بخشش کرد. مثلا طرفداری کردن از شخصی که نوعی انفاق محبت است، باید هوشمندانه و با دلیل موجه عقلی و عرفی باشد. نه از روی تعصب و لج و لجبازی و…
2. در تفسير برهان آمده است كه امام سجّاد عليه السلام در هر جمعه در مسجد النبى هنگام موعظه، اين آيه را براى مردم تلاوت مىفرمود: « يَوْمَ تَجِدُ كُلُّ نَفْسٍ ما عَمِلَتْ مِنْ خَيْرٍ مُحْضَراً وَ ما عَمِلَتْ مِنْ سُوءٍ تَوَدُّ لَوْ أَنَّ بَيْنَها وَ بَيْنَهُ أَمَداً بَعِيداً وَ يُحَذِّرُكُمُ اللَّهُ نَفْسَهُ وَ اللَّهُ رَؤُفٌ بِالْعِبادِ»
روزى كه هر كس، هر كار نيكى انجام داده حاضر بيابد و هرچه بدى كرده، آرزو مىكند، اى كاش! بين آن عمل و او فاصلهاى دور مىبود. وخداوند شما را از (مخالفت امرش) بر حذر مى دارد و (در عين حال) خداوند به بندگان مهربان است.
3. در جبهه، بايد ياد خدا، جايگزين ياد زن، فرزند، مال و … شود. چنانچه در قرآن در این زمینه آمده که: «وَ اذْكُرُوا اللَّهَ» چنانكه امام سجاد عليه السلام در دعاى مرزداران مىفرمايد: خدايا! ياد مال و فرزندان و … را از دل رزمندگان ببر و بهشت را جلوى چشمشان جلوه بده. (دعای 27 صحیفه سجادیه)
از لحظات آخر مرگ جدا بترسیم
هنگام احتضار و جان کندن عالمی، برایش دعاى عديله مىخواندند و او تکرار میکرد؛
وقتی رسيدند به جمله “واشهدان الائمة الابرار” محتضر گفت: اين اول حرف است
يعنى قبول ندارم!!
تا سه مرتبه او را تلقين مىكردند و او مىگفت اين اول حرف است.
پس از لحظهاى عرق تمام بدنش را گرفت و چشمهايش را باز كرد و با دست اشاره به صندوقى كه درگوشه حجره نمود و امر كرد سر آنرا باز كردند.
و از ميان آن يك ورقه بيرون آوردند پس به او دادند و آنرا پارهاش كرد.
چون سبب آن را از او پرسيدند
گفت:
من به كسى پنج تومان قرض داده بودم و از او سند گرفته بودم،هروقت به من مىگفتيد بگو: واشهدان الائمة الابرار… مىديدم فردی با ريش سفيدى سر صندوق ايستاده و این سند را به دست گرفته و مىگويد اگر اين كلمه شهادت را گفتى اين سند را پاره مىكنم،
من برای گرفتن طلبم به آن سند نیاز داشتم و در آن لحظه راضى نمىشدم كه اين شهادت را بگويمو چون خدا به لطف خودش مرا شفا داد و از حالت احتضار خارج شدم، آن سند را خودم پاره كردم که ديگر مانعى از گفتن كلمه شهادت نداشته باشم.
داستانهای شگفت شهید دستغیب به نقل از منتخب التواريخ ، باب 14
درمحضراستاد
حاج محمد اسماعیل دولابی:
اگر ائمه(ع) فرمودهاند در زندگی دنیا صابر باشید برای این است که به مقام رضا برسید.
چون بعد از مقام صبر مقام رضاست. باید صبر کرد. زندگی دنیا همیشه همین طور بوده است.
اگر هزار سال هم در این دنیا باشید همین طور است. یک شب سرد است یک شب گرم، گاهی باران هست گاهی نیست، یک شب رزق انسان زیاد است و یک شب کم است، یک شب مریض است و یک شب سالم، خاصیت عالم طبیعت این است.
اگر از گذشتهها هم خبر بگیرید همین طور بوده است. اگر انسان چند سال از عمر خویش را در این باره تجربه داشته باشد برای همه عمرش بس است.
طوبی محبت – ص 187
سعی در ساکت کردن گریه کودکان نداشته باشید
سلامتی چشم کودک
حضرت امام صادق علیه السلامخطاب به مفضّل بن عمر:
ای مفضل! از سودی که در گریه برای کودکان هست، آگاه شو و بدانکه در مغز کودکان، رطوبتی است که اگر بماند، برای آنان، رخدادهایی سخت و بیماری هایی گران (اعم از نابینایی و جز آن) پدید می آورد.
از این رو، گریه، آن رطوبت را از سرِ آنان روان می سازد و این خود، تندرستی و سلامتِ چشم را برایشان در پی می آورد.
اکنون، آیا این احتمال وجود ندارد که کودک، از گریه سود ببرد و پدر و مادرش، این را ندانند و در تلاش پیگیر باشند که او را ساکت کنند و خواسته های وی را برآورند تا گریه نکند، در حالی که نمی دانند گریه،برایش کارآمدتر و خوشْ فرجام تر است؟
بحار الأنوار، ج 3، ص 65 نقلًا عن الخبر المشتهر بتوحید المفضّل
علامه امینی و زیارت عاشورا
دکتر محمد هادی امینی - فرزند علامه - می نویسد:
پس از گذشت چهار سال از فوت پدرم، در شب جمعه ای قبل از اذان صبح، پدرم را در خواب دیدمو او را بسیار شاداب و خرسند یافتم. جلو رفته و پس از سلام و دست بوسی گفتم: پدر جان در آن جا چه عملی باعث سعادت و نجات شما گردید؟
فرمود: فقط زیارت ابا عبدالله الحسین علیه السلام.️سپس فرمود:
پسر جان! در گذشته بارها تو را یادآور شدم
و اکنون نیز توصیه می کنم که «زیارت عاشورا» را به هیچ عنوان ترک مکن.
درمحضراستاد
استادمرتضی مطهری (ره) :
خدمت به خلقمقدمه و زمینه برایایمان است.
توکل، تضمین الهی استبرای کسی که همیشه حامی و پشتیبان حق است.
زهد ورزیدن، نوعیبی نیازی برایانسان ایجاد می کند.
کدام قسمت نماز را بیشتردوست دارید؟
ازمالک دینار که عارف بزرگی در بصره بود پرسیدند :کدام قسمت نماز را بیشتر دوست داری؟ گفت: بپرسید کدام قسمت را دوست ندارم؟
گفت: اگر ایاک نعبد و ایاک نستعین آیه قرآن نبود، هرگز نمی خواندم. چون وقتی می گویم خدایا من تو را می پرستم در حالی که خود را می پرستم و می گویم از تو کمک می خواهم در حالی که ، صورتم و نیتم سمت همه کس می چرخد مگر خدا، از خود ننگ وشرمم می آید. می خواهم از نفاقی که در دل دارم بمیرم ولی این آیه را نخوانم.
مالک، چهل شب نخوابید و همیشه در عبادت بود و روز در کار و قبل از ظهر اندکی خواب چشمانش می گرفت. شب بیدار بود و مشغول راز و نیاز. شبی خسته بود و خواب عجیبی دست داد به دخترش گفت: بیدار شو مگذار من بخوابم. پرسید پدر چرا؟ گفت: میدانم اگر بخوابم او به قدری مهربان هست که دلش نمی آید برای نماز شب بیدارم کند و می خواهد یک شب در عمرم بخوابم. ولی من اگر بخوابم و سحرگاهان رخسارش نبینم یقین دارم با طلوع آفتاب ، آفتاب عمر من غروب می کند و می میرم.
40 سال گوشت بر لب نزد ، مجبور شد قدری گوشت گوسفند بخرد ، در بین راه آن را بوکشید و با خود گفت: ای نفس من همین اندازه تو را کفایت کند، گوشت به درویشی داد و دوباره با خود گفت: ای نفس اندکی بیشتر صبر کن به زودی نعمت های زیادی به تو خواهد رسید. و صبح از دنیا رفت.
برگرفته از کتاب تذکره الاولیا عطار نیشابوری
حکمت حلال شدن حلالها و حرام شدن حرام ها
مفضّل بن عمرو: به امام صادق (علیه السلام) گفتم: فدایت شوم! مرا آگاه ساز که چرا خداوند، شراب، مردار، خون و گوشت خوک را حرام ساخته است؟
فرمود: خداوند - سبحانه و تعالی - نه از سرِ علاقه اش به آنچه بر مردم حرام کرده، و نه از سرِ بی رغبتی به آنچه بر آنان حلال ساخته، این چیزها را بر بندگان خویش حرام گردانده و جز آنها را حلال دانسته است؛
بلکه او آفریدگان را آفرید و به آنچه تن آنان، بدان برپاست و به کارشان می آید، آگاهی داشت و همین چیزها را از سرِ لطف و برای مصلحت بندگان خویش، بر آنان حلال و مباح کرد و (از سویی ) از آنچه هم به ایشان زیان می رساند، آگاه بوده و آنان را از آن کار نهی فرمود و آنها را بر ایشان حرام گرداند. سپس همین محرمات را برای هر فرد، ناچار و به هنگامی که تن وی جز به آنها برپا نمی شود، مباح و حلال قرار داد و البته او را بدین نیز امر فرمود که از آن، به قدر نیاز بردارد، نه بیش از آن.
طب الصادق به نقل از کافی
برائت ازآتش جهنم
پيامبر اکرم صلى الله عليه وآله :
أنَّهُ إذا قالَ الْمُعَلِّمُ لِلصَّبىِّ قُل بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ فَقالَ الصَّبىُّ بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ كَـتَبَ اللّهُ بَراءَةً لِلصَّبِىِّ و بَراءَةً لأِبـَوَيهِ و بَراءَةً لِلمُعَلِّمِ؛
وقتى معلم به كودك بگويد: بگو بسم اللّه الرحمن الرحيم و كودك آن را تكرار كند خداوند براى كودك و پدر و مادرش و معلم، برائت از آتش در نظر خواهد گرفت.
بحارالانوار،ج۸۹،ص257
حق بزرگتردر نگاه امام سجاد(علیه السلام):
اما حق بزرگتر بر تو آنست که او را؛
به خاطر سنش احترام نمائی و چنانچـه فضل و سابقه در اسلام دارد مورد تکریم و تجلیلش قرار دهی و بر خود مقـدم داری.!
و اگر با تو به منازعه پرداخت با او مقابله نکنی.!
و اگر در راهی همراه بودید؛ از او سبقت نگیری و پیش روی او حرکت نکنی.!
و چنانچه به مطلبی جاهل بود ؛ جهلش را به رخش نکشی.!
و اگر او تورا جاهل خواند، تحمل نموده به خاطر اسلام و سنش گذشت کنی؛ زیرا حق سن باندازهء حق سابقه دراسلام است.
و لاقوة الا بالله.
رساله حقوق امام سجاد(ع)،ش۴۳
نماز از پس كسی كه روزی دهنده را نداند و نشناسد روا نبود .
بایزید بسطامی در پس امام جماعتی نماز خواند …
پس از نماز امام جماعت پرسيد : ياشيخ تو که كسبی نمی كنی و چيزی هم از كسی نمی خواهی از كجا می خوری !؟
بايزيد گفت: صبر كن تا اين نماز را دوباره به قضا بخوانم.
گفت : چرا ؟
بایزید گفت : نماز از پس كسی كه روزی دهنده را نداند و نشناسد روا نبود .
باید مغالطههای سیاسی را شناخت !
امام خامنه ای:
در این مقطع تاریخی نیز که حجم دشمنیها علیه نظام اسلامی بیشتر و پیچیدهتر شده است، کسب تحلیل و قدرت سیاسی اهمیت ویژهای پیدا کرده است.
قدرت تحلیل که نبود، انسان فریب تحلیلِ فریبگرِ بیگانه را میخورد.
در دنیای سیاست هیچکسی صریحاً نمیآید بگوید که من میخواهم به تو ظلم کنم؛ نه به یک ملت، نه به یک شخص؛ اینطور که نمیگویند. میآیند با مغالطههای سیاسی کاری میکنند که بتوانند بر او تسلط پیدا کنند.
درست مثل مغالطههای فلسفی، ذهن طرف را با یک چشمبندی علمی -در واقع یک تردستی منحرف میکنند. یک مغالطهی سیاسی درست میکنند، میخ خودشان را میکوبند.
ما باید کاری کنیم که این جوان ما بتواند مغالطه را بشناسد؛ کما اینکه در فلسفه و منطق، شناخت مغالطه یکی از هنرهاست.
ما بتوانیم جوان خودمان را آشنا کنیم به اینکه مغالطه چیست، تا بتواند مچ مغالطهکننده را بگیرد. بگوید این قضیهای که درست کردی، اینجایش اختلال و اشکال دارد.
قدرت تحلیل سیاسی این است؛ بایستی این را در جوان به وجود آورد.
۱۳۸۵/۵/۲۳
حکمت!!
مناجات آقا امام سجاد علیه السلام:
اى خداى من،اگر در پيشگاه تو بگريم تا پلكهاى چشمانم بيافتد،
و به آواز بلند بنالم تا صدايم قطع گردد،
و در برابر تو بايستم تا پاهايم ورم كند،
و براى تو ركوع كنم، تا استخوان پشتم از جا كنده شود،
و برای تو سجده نمايم (پيشانى بخاك نهم) تا اينكه سياهى (يا كاسه) چشمهايم پنهان شود (بگودى رود)
و همه عمر خاك زمين بخورم و تا پايان زندگى آب خاكسترآلود بياشامم،و در بين اينها بذكر تو گويا باشم تا زبانم كند شود،سپس از روی شرمندگى از تو چشم به آفاق آسمان نياندازم،با اين رفتارها سزاوار محو شدن یک گناه از گناهانم نمیگردم…
دعای 16 صحیفه سجادیه
میلادباسعادت سیدالساجدین امام سجاد(علیه السلام)مبارک
آرام ایستادن پس از رکوع
سوال: آیا آرام ایستادن پس از رکوع واجب است؟
پاسخ:
بعد از تمام شدن ذکر رکوع نمازگزار باید راست بایستد و بعد از آرام گرفتن بدن، به سجده برود و اگر به عمد، این کار را ترک کند(پیش از ایستادن یا قبل از آرام گرفتن بدن به سجده برود) نمازش باطل است. [1]
آیت الله سیستانی: بعد از تمام شدن ذکر رکوع باید راست بایستد و بنابر احتیاط واجب پس از آرام گرفتن بدن به سجده رود و اگر به عمد پیش از ایستادن به سجده رود، نمازش باطل است. همچنین بنابر احتیاط واجب اگر به عمد پیش از آرام گرفتن بدن به سجده رود، نمازش باطل است. [2]
پی نوشت:
[1]. توضیح المسائل ده مرجع، م 1040؛ امام، تحریرالوسیله، ج1، القول فی الرکوع، م 8، ص 310؛ امام و مکارم، العروه الوثقی مع تعلیقات، ج1، الرکوع، قبل از م 1، الرابع؛ خامنه ای: استفتا؛ سبحانی، توضیح المسائل، م 1005؛ سیستانی، منهاج الصالحین، ج1، قبل از م 638 و المسائل المنتخبه، بعد از م 297؛ صافی، جامع الاحکام، ج1، س 248 و هدایه العباد، ج1، م 792.
[2]. سیستانی، توضیح المسائل، م 1027.
برگرفته از کتاب «رساله مصور»، ج1، ص 101.
پندهایی از نهج البلاغه
امام على علیه السلام:
آن كس كه در عيب خود بنگرد از عيب جويي ديگران باز ماند و كسي كه به روزي خدا خشنود باشد بر آنچه از دست رود، اندوهگين نباشد.
و كسي كه شمشير ستم بركشد با آن كشته خواهد شد و آن كس كه در كارها خود را به رنج انداخت خود را هلاك ساخت و هركس خود را در گردابهاي بلا افكند غرق خواهد شد.
و هر كس كه به جاهاي بدنام قدم گذاشت متهم گرديد.
كسي كه سخن زياد مي گويد زياد هم اشتباه دارد و هر كس كه بسيار اشتباه كرد، شرم و حياء او اندك است.
و آنكه شرم او اندك، پرهيزكاري او نيز اندك خواهد بود
و كسي كه پرهيزكاري او اندك است دلش مرده
و آنكه دلش مرده باشد در آتش جهنم سقوط خواهد كرد.
آن كس كه زشتيهاي مردم را بنگرد و آن را زشت بشمارد سپس همان زشتيها را مرتكب شود، پس او احمق واقعي است.
قناعت مالي است كه پايان نيابد و آن كس كه فراوان به ياد مرگ باشد در دنيا به اندك چيزي خشنود است
و هركس بداند كه گفتار او نيز از اعمال او به حساب آيد جز به ضرورت سخن نگويد.
نهج البلاغه، حکمت 349
امام سجاد علیه السلام شفاعت دوستدار خود
ابن شهاب زُهرى حكايت نمايددر جنگ بين مسلمانان و روميان ، يكى از برادران ايمانى من - كه به او علاقه بسيارى داشتم - كشته شد و شهيد گشت ؛ و من همواره افسوس مى خوردم كه چرا همراه او نبودم تا من هم با فداكارى ، به فيض رفيع شهادت نائل آيم .
شبى در عالم خواب او را ديدم ، به او گفتم : پروردگارت را چگونه يافتى ؟ و با تو چه برخوردى داشته است ؟
پاسخ داد: خداوند متعال ، به جهت شركت من در جنگ و جهاد با دشمنان اسلام ، گناهان مرا مورد عفو و بخشش خويش قرار داد.
همچنين به جهت محبّت و علاقه اى كه به حضرت رسول و اهل بيتش صلوات اللّه عليهم داشتم ، مورد شفاعت امام زمانم ، حضرت علىّ بن الحسين ، زين العابدين عليه السّلام قرار گرفتم ؛ و در بهشت درجات عاليه اى ، عطايم گرديد.
زُهرى گويد: در همان خواب به او گفتم : من بيش از حدّ، افسوس مى خورم كه چرا همراه تو نبودم و شهادت شامل من نشده است ؟
در پاسخ اظهار داشت : تو در پيشگاه خداوند متعال ، مقامى عالى و والاترى خواهى داشت .
سؤ ال كردم : چگونه و به چه سببى ؟ من كه كار شايسته اى انجام نداده ام !
در جواب گفت : تو در هر جمعه - حدّ اقلّ - يك بار مولاى خود حضرت سجّاد، امام زين العابدين عليه السّلام را ملاقات و زيارت مى نمائى ؛ همچنين جمال نورانيش را نگاه مى كنى و بر محمّد و آل او صلوات مى فرستى ، نيز احاديث و سخنان آن بزرگوار را براى ديگران نقل مى كنى ، و امر به معروف و نهى از منكر انجام مى دهى ؛
خداوند متعال تو را از شرّ مخالفين و كينه توزان در پناه خود حفظ مى نمايد.
در همين حال از خواب بيدار شدم ، و با خود گفتم : اين ها همه خواب است و اعتبارى ندارد و دو مرتبه خوابيدم و همان دوست و برادرم بخوابم آمد و از من پرسيد: آيا درباره آنچه با تو گفتم و تو را از آن آگاه ساختم ، شكّ دارى ؟
و سپس افزود: مواظب باش كه به خود هيچ شكّ و شبهه اى راه ندهى و آنچه را كه شنيدى يقين و اطمينان داشته باش و اين راز را براى كسى بازگو و مطرح نكن ؛ و براى يقين و اطمينان بيشتر، حضرت سجّاد عليه السّلام نيز به آنچه با تو گفته ام خبر مى دهد و تو را از آن آگاه مى سازد.
پس چون از خواب بيدار شدم و نماز صبح را به جا آوردم ، شخصى نزد من آمد و گفت : من از طرف امام علىّ بن الحسين آمده ام ، آن حضرت با تو كار دارد، زودتر نزد حضرت بيا.
به همين جهت ، سريع بلند شدم و به سوى منزل سرور و مولايم رهسپار گشتم ، همين كه در محضر مبارك آن امام همام عليه السّلام شرفياب شدم ، فرمود: اى زُهرى ! ديشب در عالم خواب برادر ايمانى تو به خوابت آمد و با تو چنين و چنان گفت - و تمام صحبت هاى آن دوست شهيد را برايم بازگو نمود - و سپس افزود: بدان آنچه را كه او به تو خبر داده است ، صحّت دارد و بر آن گفته ها ايمان و اعتقاد كامل داشته باش
منبع
الثّاقب فى المناقب ص ۳۶۲ ح ۳۰۱
چهل داستان وچهل حدیث از امام سجاد علیه السلام حجت الاسلام والمسلمین عبدالله صالحی
زیارت حضرت عباس علیه السلام
سَلامُ اللّهِ وَسَلامُ مَلائِکَتِهِ الْمُقَرَّبینَ وَاَنْبِیائِهِ الْمُرْسَلینَ وَعِبادِهِ الصّالِحینَ وَجَمیعِ الشُّهَداءِ وَالصِّدّیقینَ وَالزّاکِیاتِ الطَّیِّباتِ فیما تَغْتَدی وَتَرُوحُ عَلَیْکَ یَابْنَ اَمیرِالْمُؤْمِنینَ * اَشْهَدُ لَکَ بِالتَّسْلیمِ وَالتَّصْدیقِ وَالْوَفاءِ وَالنَّصیحَهِ لِخَلَفِ النَّبِیِّ الْمُرْسَلِ وَالسِّبْطِ الْمُنْتَجَبِ وَالدَّلیلِ الْعالِمِ وَالْوَصِیِّ الْمُبَلِّغِ وَالْمَظْلُومِ الْمُهْتَضَمِ * فَجَزاکَ اللّهُ عَنْ رَسُولِهِ وَعَنْ اَمیرِالْمُؤْمِنینَ وَعَنْ فاطِمَهَ وَالْحَسَنِ وَالْحُسَینِ صَلَواتُ اللّهِ عَلَیْهِمْ اَفْضَلَ الْجَزاءِ بِما صَبَرْتَ وَاحْتَسَبْتَ واَعَنْتَ * فَنِعْمَ عُقْبَى الدّار * لَعَنَ اللّهُ مَنْ قَتَلَکَ * وَلَعَنَ اللّهُ مَنْ جَهِلَ حَقَّکَ وَاسْتَخَفَّ بِحُرْمَتِکَ * وَلَعَنَ اللّهُ مَنْ حالَ بَیْنَکَ وَبَیْنَ ماءِ الْفُراتِ * اَشْهَدُ اَنَّکَ قُتِلْتَ مَظْلُوماً وَاَنَّ اللّهَ مُنْجِزٌ لَکُمْ ما وَعَدَکُمْ * جِئْتُکَ یَابْنَ اَمیرِالْمُؤْمِنینَ وافِداً اِلَیْکُمْ وَقَلْبی مُسَلِّمٌ لَکُمْ وَاَنَا لَکُمْ تابِـعٌ وَنُصْرَتی لَکُمْ مُعَدَّهٌ حَتى یَحْکُمَ اللّهُ وَهُوَ خَیْرُ الْحاکِمینَ * فَمَعَکُمْ مَعَکُمْ *لا مَعَ عَدُوِّکُمْ * اِنّی بِکُمْ وَبِاِیابِکُمْ مِنَ الْمُؤمِنینَ * وَبِمَنْ خالَفَکُمْ وَقَتَلَکُمْ مِنَ الْکافِرینَ * قَتَل اللّهُ اُمَّهً قَتَلَتْکُم بِالاَْیْدی وَالاَْلْسُنِ.
پــــــــروردگـــــارا . . .
پــــــــروردگـــــارا . . .
كمک كن درمسیری باشیم که
سرانجامش به تو ختم شود..
پــــــــروردگـــــــارا . . .
آزاد،رها،خود،زندگی و تمام
لحظه هایمان را به تو می سپاریم..
پــــــــروردگــــــارا . . .
چشمانمان مي بينند بزرگيت را . . .
گوشهايمان مي شنوند صداى عظمتت را.
پــــــــروردگـــــــارا
دستانمان لمس مي كنند زيبايی هاي
خلقتت را . .خـــــدایـــــا به خاطر خـــــداييت تو را شكر . .!
ما را،هر چند آلوده،بنده خود بدان . . .
پـــــــــــروردگـــــــارا. . .
تـو خیلی بزرگی و ما خیلی کوچک . . .
تو را به بزرگیت،فراموشمان نکن
پـــــــــروردگــــــارا…
آه ای خــــــدای بی همتا..
نه آن قدر پاکیم که کمکمان کنی و
نه آن قدر بدیم که رهایمان کنی . . .
میــان این دو گمیم . . .!
پـــــــــروردگــــــارا..
هر چه قدر تلاش کردیم نتوانستیم
آنــی باشیم که تو خواستی . . .
هـرگز دوست نداریم آنی باشیم که
تو رهـایمان کنی . . .
پس مهربان خـــــدای ما. . .
هیــــــــچگاه رهایمان نکن!
الــــهــــــی آمیــــــــــن