تا خود را به کلّی در نبازی نمازت کی شود هرگز نمازی ؟!
علامه طباطبایی ره :
نمازی که در آن غیر خدا ملحوظ باشد و با این حال گفته شود « ایّاک نعبد » ( تنها تو را می پرستم )،نماز نیست ،نماز آن است که غیر از حضرت دوست نبینی ،و خود را هم فراموش کنی تا « ایّاک نعبد » تو صحیح واقع شود و نمازت نماز به شمار آید. لذا در بیت بعد می گوید:
چو ذاتت پاک گردد از همه شَین
نمازت گردد آن گه قُرةُ العَین
راز دل (شرح گلشن راز )
حفظ نورانیت ماه رمضان
یک چیزی به شما عرض میکنم دلم میسوزد، دلم میخواهد در این مورد در حق خودتان و بنده دعا کنید،
آن این است که، ان شاء الله این جمله را دست کم نگیرید این اسراری دارد، اگر کسی بتواند نورانیت یک ماه رمضانش را به آن یکی ماه رمضان وصل کند، اگر همه را وصل کرد فبها، اگر نکرد لااقل بعضی ولو جزئی از آن نورانیت را وصل کند، این آدم عاقبت به خیر میشود، یقین بدانید.
این حرفی است که بخواهیم شرحش کنیم دو سه ساعت شرح دارد، اما ان شاء الله دعا کنید که خدایا به حق امام زمان علیه السلام نورانیت هایی که ما در این ماه کسب میکنیم توأم با عافیت اینها را برای ما نگه بدارد.
و الا آدم بیاید تو ماه رمضان بعد ماه رمضان تمام شود همان آش و همان کاسه، این دیگر “لعلکم تتقون” نمیشود.
مولوی میگوید که یک نفری دید که شتر دارد می آید تو کوچه، گفت از کجا می آیی؟ آن یکی پرسید از اشتر که هی، از کجا می آیی ای اقبال پی، آقای شتر از کجا می آی؟ گفت از حمام گرم کوی تو، گفت خود پیداست از زانوی تو ، گفت رفته بودم در همان حمام محله شما، گفت معلومه خوب کیسه کشیدی، از زانوهات پیداست، بله بزرگان این مثل را زده اند، که آقا، مردم که عملکرد من را بعد از ماه رمضان میبینند، ببینند عین آن شتری که از حمام آمده.
روزی قلب
اگر دل که عرش رحمن است بسوى آسمان حقیقت دهن باز کند و خواهان شروق نور حق شود البته خداوند فیاض دهن باز را بى روزى نمى گذارد.
بلکه روزى قلب که آب حیات علم است همواره از آسمان حقیقت فرو مى ریزد و حقیقة الحقائق فیاض على الاطلاق است.
کوتاهى و قصور از این سو است نه از آن سو.
غرض اینکه ما نمى گیریم نه اینکه او نمى دهد.
نامه ها و برنامه ها ، علامه حسنزاده
براے درمان فراموشے
ڪسے ڪـہ زیاد اهل فراموشے است اگر در هنگام نافلـہ صبح بر خواندن این آیـہ مواظب ڪند فراموشے او برطرف خواهد گردید :
ربَّنا لا تُؤاخِذْنا إِنْ نَسِينا أَوْ أَخْطَأْنا رَبَّنا وَ لا تَحْمِلْ عَلَيْنا إِصْراً كَما حَمَلْتَهُ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِنا رَبَّنا وَ لا تُحَمِّلْنا ما لا طاقَةَ لَنا بِهِ وَ اعْفُ عَنَّا وَ اغْفِرْ لَنا وَ ارْحَمْنا أَنْتَ مَوْلانا فَانْصُرْنا عَلَى الْقَوْمِ الْكافِرِينَ .
سپس این دعا را بخواند :
اللَّهُمَّ لَا تُنْسِنِي مَا أَقْرَأُ فِي هَذَا الْيَوْمِ فَإِنَّكَ قُلْتَ ( سَنُقْرِئُكَ فَلا تَنْسى )
مصباح ڪفعمے ص 199
محیط خانواده برای زن باید محیط امن باشد...
رهبرانقلاب (حفظه الله) :
محیط خانواده برای زن باید محیط امن،
محیط عزت و محیط آرامشخاطر باشد تا زن بتواند آن وظیفهی اساسی خودش را - که همین حفظ خانواده است - به بهترین وجهی انجام دهد.
سقط جنين به علت نارضايتى زوجه
سوال: زنى که از ابتدا نمىخواسته آبستن شود ولى بر اثر اصرار شوهر آبستن شده، اگر در غياب شوهر کارى کند که موجب سقط جنين شود، آيا ضامن خونبهاى اوست؟
جواب :
در فرض مرقوم گناهکاراست و علاوه بر آن ضامن ديه نيز مىباشد.
استفتائات مقام معظم رهبری
پانزده خصلت نماز
پیامبر_اکرم “ص” فرمود:
كسى كه نمازهاى پنجگانه را در موقع خود اقامه كند و ركوع و سجود نماز را كامل بجا آورد خداى عزّ و جلّ ۱۵ خصلت به او عطا فرمايد:
1. سه خصلت در دنيا:
عمر او را زياد كند،
مال و اموال او را زياد كند،
اولاد صالح او را زياد كند.
2.سه خصلت در موقع مرگ:
از ترس او را ايمن دارد،
از هول مرگ ايمن دارد،
او را داخل بهشت گرداند.
3. سه خصلت در قبر:
سؤ ال نكير و منكر را بر او آسان كند،
قبر او را وسيع گرداند،
درى از درهاى بهشت به روى او گشوده شود.
4. سه خصلت در محشر:
صورت او مثل ماه ، نور مى دهد،
نامه عملش را به دست راستش دهند،
حساب را بر او آسان مى گرداند.
5. سه خصلت در موقع عبور از صراط:
خداوند از او راضى مى شود،
به او سلام مى دهد،
نظر رحمت به او مى فرمايد.
كنز العمّال، ج 7، حديث 19036
تاثیر ذکر صلوات بر خودسازی
صلوات بر محمد وآل محمد كاري از كارهاي ما به شمار مي رود و علم و عمل انسان سازند و عين حقيقت انسان ميشوند.
بنابراين همانگونه كه ساير اعمال در ساختن ما نقش دارند، صلوات نيز چنين است. در حالي كه انسان كامل، در كمال به فعليت رسيده است و مبراي از امكان استعدادي است.
پس صلوات نصيب كسي ميشود كه از نقص به كمال و از “قوه ” به “فعليت ” مي رود نه عائد كسي كه عاري از “قوه ” است و به فعليت تمام رسيده است.
هزار و يك نكته ،علامه حسنزاده
مناظره امام كاظم عليه السلام با هارون
روزي هارون الرشيد (خليفه مقتدر عباسي)
به امام كاظم عليه السلام گفت:
- چرا اجازه مي دهيد مردم شما را به پيغمبر صلي الله عليه و آله نسبت بدهند؟
به شما بگويند فرزندان پيغمبر، با اينكه فرزندان علي عليه السلام هستيد، نه فرزندان پيغمبر؟
البته مسلم است شخص را به پدرش نسبت مي دهند و مادر به منزله ظرف است و نسل را پدر توليد مي كند نه مادر.
امام كاظم عليه السلام در پاسخ فرمود:
اگر پيامبر صلي الله عليه و آله زنده شود و دختر تو را خواستگاري كند، به او مي دهي؟
گفت: سبحان الله! چرا ندهم؟
البته كه مي دهم و بدينوسيله بر عرب و عجم افتخار مي كنم.
امام عليه السلام فرمود: پيغمبر هرگز از من خواستگاري نمي كند و من نيز دخترم را به او تجويز نمي كنم.
هارون گفت?: چرا؟
امام عليه السلام فرمود: چون پيامبر صلي الله عليه و آله پدر بزرگ من است.
هارون گفت:
- احسنت! آفرين! پس چگونه خود را فرزند پيغمبر صلي الله عليه و آله مي دانيد با اينكه پيغمبر صلي الله عليه و آله فرزند پسري نداشت؟
و نسل از پسر است نه از دختر.
شما فرزند دختر هستيد كه فرزند دختر نسل به شمار نمي رود.
امام عليه السلام فرمود:
تو را به حق قبر پيامبر صلي الله عليه و آله و كسي كه در آن مدفون است سوگند، مرا از پاسخ اين سؤال معذور بدار.هارون گفت:
- غير ممكن است. بايد بر گفتار خود دليل بياوري و اثبات كني كه شما فرزندان رسول خدا صلي الله عليه و آله هستيد.
تا از قرآن دليل بيان نكنيد، عذرتان پذيرفته نيست و شما به همه علوم قرآن آشناييد.
امام عليه السلام فرمود: حاضري پاسخ اين پرسش تو را بدهم؟
هارون گفت: بفرمایید
امام عليه السلام فرمود:
(بسم الله الرحمن الرحيم؛ و من ذريته داود و سليمان و ايوب و يوسف و موسي و هارون و كذلك نجزي المحسنين و زكريا و يحيي و عيسي)
آن گاه امام عليه السلام پرسيد: پدر عيسي كيست؟
هارون گفت: عيسي پدر نداشت.
امام عليه السلام فرمود: در اين آيه خداوند از طرف مادر عيسي، مريم، که از ذریه حضرت ابراهيم است، در عين حال عيسي را از فرزندان ابراهيم شمرده است.
همچنين ما نيز از طرف مادرمان، فاطمه، فرزند پيغمبر اكرم صلي الله عليه و آله هستيم.
بحار الانوار،ج۴۸،ص۱۲۷
ج۹۶،ص۲۴۰
✅اللهم صل علی محمد و ال محمد✅
اللهم عجل لولیک الفرج
داستان پادشاهی با یک چشم و یک پا
پادشاهی بود که فقط یک چشم و یک پا داشت.
پادشاه به تمام نقاشان قلمرو خود دستور داد تا یک پرتره زیبا از او نقاشی کنند.
اما هیچکدام نتوانستند؛ آنان چگونه میتوانستند با وجود نقص در یک چشم و یک پای پادشاه، نقاشی زیبایی از او بکشند.
سرانجام یکی از نقاشان گفت که میتواند این کار را انجام دهد و یک تصویر کلاسیک از پادشاه نقاشی کرد.
نقاشی او فوقالعاده بود و همه را غافلگیر کرد.
او شاه را در حالتی نقاشی کرد که یک شکار را مورد هدف قرار داده بود؛
نشانهگیری با یک چشم بسته و یک پای خم شده.
چرا ما نتوانیم از دیگران چنین تصاویری نقاشی کنیم؟
پنهان کردن نقاط ضعف و برجسته ساختن نقاط قوت آنان.
شهیدثالث
فرقه گمراه باب، از دشمنان خونین شیعیان آل محمد علیهم السلام…
در رابطه با کیفیت شهادت ملّا محمد تقی برغانی قزوينى، صاحب قصص العلماء نوشته است:
میرزا جواد نامی که اصل او از عرب و مسکنش در قزوین بود، گوید که:
چند روز پیش از شهادتش، به خدمت آن بزرگوار (شهید ثالث) رسیدم.
آن جناب فرمودند: التماس دعا دارم. من عرض کردم که: خداوند عالم، نعمتهای دنیا و آخرت را به شما کرامت فرمود؛ از عزّت و ثروت و اولاد و علم و نشر شريعت و تأليف در علوم…
اکنون برای شما چه آرزو مانده؟! فرمود که: آرزوی من، شهادت است.
عرض کردم که: شما همیشه در شهادت، بلکه بالاتر از آن مایه دارید؛ زیرا که نظر به نصّ خبر، مداد علما بهتر از دماء شهداست. آن جناب فرمود: بلی، چنین است، ولکن من شهادت را، به معنی در خون آغشته شدن را میخواهم.
در نيمه شب از خانه بیرون آمد و در مسجد خود رفت، در محراب عبادت ایستاد…
سر به سجده گذاشته و مناجات خمسه عشره را با نهایت خضوع و تضرّع می خواند و می گریست که به ناگاه، چند نفر از فرقه ضالّه مضلّه بابیّه داخل مسجد شدند…
در اول، نیزه بر گردن مبارک زدند، آن جناب هیچ متعرّض نشد، زخم دوم را زدند که آن جناب سر از سجده برداشته و فرمود: چرا مرا می کشید؟!
پس نیزه به دهان مبارکش زدند که دهان آن جناب شکافته شد…
از شدت زخمها و پیری و عبادت در شب، در همان نزدیک درب افتاد و غش کرد و در خون غوطه می زد.
قصص العلماء ص ۶۶
انسان، مربی خود
انسان يك فلز يا يك سنگ گران قيمت نيست كه او را به دست يك صنعتگر ماهر بدهيم و همه آرايش و پيرايش او را از آن صنعتگر بخواهيم، انسان يك گياه نيست كه او را بدست باغبان بسپاريم و فقط باغبان را مسئول همه چيز او بدانيم،
انسان از آن جهت كه انسان است علاوه بر قواي نباتي و احساساتي حيواني، داراي قوه عقل و اراده است، عقل و اراده نميگذارد كه صد در صد تابع عوامل خارجي باشد،
مانند يك فلز و يك سنگ تابع حركات دست يك صنعتگر باشد، مانند يك گياه به هر دست كه او را بپرورند برويد و مانند يك طوطي در پس آيينه او را نگه دارند و هر چه به او تلقين شود تكرار كند،
بلكه يك نوع استقلال و حريت اراده اي دارد كه ممكن است با وجود همه عوامل خارجي كاملا تحت تأثير قرار نگيرد، يعني صد در صد مجبور و تحت تأثير عوامل بيرون از وجود خود نيست، در نهايتِ كار،
خودش بايد درباره خودش بينديشد و خودش درباره خودش تصميم بگيرد، و مادامي كه خودش درباره خودش نينديشد انديشه ديگران درباره او كافي نيست، مادامي كه خودش درباره خودش تصميم نگيرد اراده و تصميم ديگران درباره او كافي نيست.
اين است كه بزرگان دين گفته اند: “آن كس كه در قلب خود واعظي براي خود ندارد موعظه موعظه كنندگان فايده اي به حالش نميبخشد".
حکمتهاواندرزها شهید مطهری (ره)
حضرت میکائیل مسئول رزق و روزی موجودات است
حضرت میکائیل علیه السلام یکی از فرشتگان مقرب درگاه الهی است. هریک از فرشتگان مأموریت خاصی دارند.
با توجه به روایات مشخص میشود که حضرت میکائیل علیه السلام یک وظیفه خاص دارد که عبارت است از ریاست ملائکهای که مسئول رساندن رزق_و_روزی به مخلوقات هستند.
در مورد مأموریت حضرت میکائیل علیه السلام در روایات آمده است:
پیامبر خدا(ص) میفرمایند:
أَمَّا مِیكَائِیلُ فَصَاحِبُ كُلِّ قَطْرَةٍ تَسْقُطُ وَ كُلِّ وَرَقَةٍ تَنْبُتُ وَ كُلِّ وَرَقَةٍ تَسْقُط…
صاحب هر قطره بارانی که میبارد، هر برگ درختی که رشد میکند و هر برگی که فرو میافتد، میکائیل است.
لذا میتوان گفت که وظیفه اصلی حضرت میکائیل علیه السلام نظارت بر باران و گیاهان و در واقع مسئول رزق و روزی موجودات است.
اما گاهی حضرت میکائیل علیه السلام با دیگر فرشتگان نیز همکاری دارد،به عنوان نمونه امام صادق علیه السلام فرمودند:
إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى بَعَثَ أَرْبَعَةَ أَمْلَاكٍ فِی إِهْلَاكِ قَوْمِ لُوطٍ جَبْرَئِیلَ وَ مِیكَائِیلَ وَ إِسْرَافِیلَ وَ كَرُوبِیل.
خداوند تبارک و تعالی، به چهار فرشته (جبرئیل، میکائیل، اسرافیل، کروبیل) مأموریت داد که قوم لوط را هلاک کنند.
بحار الانوار، علامه مجلسی ، ج56، ص260
حکمت عبادت
روزی جوانی نزد حضرت موسی (ع) آمد و گفت: ای موسی (ع) خدا را از عبادت من چه سودی می رسد؟ که چنین امر و اصرار بر عبادت اش دارد؟
حضرت موسی (ع) گفت: یاد دارم در نوجوانی از گوسفندان شعیب نبی چوپانی می کردم. روزی بز ضعیفی بالای صخره ای رفت که خطرناک بود و ممکن بود در پایین آمدن از آن صخره اتفاقی بر او بیفتد.
با هزار مصیبت و سختی به صخره خود را رساندم و بز را در آغوش گرفتم و در گوشش گفتم: ای بز، خدا داند این همه دویدن من دنبال تو و صدا کردنت برای برگشتن به سوی من، به خاطر سکه ای نقره نیست که از فروش تو در جیب من می رود.
می دانی موسی (ع) از سکه ای نقره که بهای نگهداری و فروش تو است، بی نیاز است. دویدن من به دنبال تو و صدا کردنت به خاطر، خطر گرگی است که تو نمی بینی و نمی شناسی و او هر لحظه اگر دور از من باشی به دنبال شکار توست.
مسیـح ڪردستـان
شهید محمد بروجردی
در یڪے از روزهای سال ۱۳۳۳ در روستای دره گرگ از توابع شهرستان بروجرد به عرصه هستی پا نهاد. محبت پدر را بیش از پنج سال درڪ نڪرد و درد یتیمے بر قلبش نشست.
در۱۷ سالگی با بانویے مومنه ازدواج ڪرد کہ ثمره این ازدواج دو فرزند به نامهاے حسین و سمیه می باشند.
درسال ۱۳۵۰ در مدرسه ی مجتهدی در تهران شروع به تحصیل ڪرده و یک سال بعد به خدمت سربازی رفت. پس از گذراندن دوران سربازی درسال ۱۳۵۴ با حجت الاسلام شاه آبادی ارتباط نزدیڪے برقرار نمود و پس از همکاریهای فرهنگے تبلیغی در سازمان فجراسلام آنان بہ این نتیجه رسیدند ڪہ به مبارزات مسلحانه بپردازند و سپس راهے سوریه شدند. در سال ۱۳۵۵ محمد در سوریه با آیت الله صدر و دڪتر چمران ملاقات ڪرده و دوره های آموزش نظامی راگذراند.
آیادانشمندان غیرمسلمان به بهشت می روند؟
افرادی مثل ادیسون که مسلمان نیستند و اختراعات فراوانی انجام میدهند و به بشریت خدمت میکنند در آخرت چه حکمی دارند؟
آیا به خاطر مسلمان نبودن جهنم میروند یا به خاطر خدمتی که بشریت کردند بهشتی هستند؟
آیت الله العظمی مکارم شیرازی چنین پاسخ میدهند:
مخترعین سه دسته هستند:
1. گاهی هدف اصلی از اختراع یک عمل تخریبی است مانند شناخت انرژی هستهای برای ساخت بمب اتم که در کنار آن منافعی به انسان میرسد که هدف مخترع یا مکتشف نبوده و یا در درجه دوم قرار داشته که تکلیف این دسته از مخترعان روشن است که برای اینکارشان به بهشت نمیروند
2. گاهی مخترع هدفش بهره مالی و یا شهرت است که تکلیف این گروه هم روشن است. آنها هیچ طلبی از خدا ندارند و پاداش آنها همان پول و شهرتی بوده که به آن رسیدند
3. گروه سوم کسانی هستند که واقعا انگیزهای انسانی داشتند. اینگونه افراد اگر ایمان به خدا نداشته باشند اما به خاطر خدمت به بشریت اختراع کردند، قطعا پاداش مناسبی درحد زحمت خود از خداوند دریافت خواهند کرد.
دلیل این مساله هم حکم میباشد و هم آیات و روایات دینی
مانند:
خداوند اجر محسنین راضایع نمیکند(یوسف 90)
هرکس به اندازه سنگینی ذرهای کار نیک کند، پاداش آن را می بیند( زلزال 7)
و در حدیثی امام کاظم فرمود:
در بنی اسرائیل مرد با ایمانی بود که همسایه کافری داشت مرد بی ایمان نسبت به همسایگان با ایمان خود خوشرفتاری میکرد وقتی از دنیا رفت خداوند برای او خانه ای بنا کرد که مانع از گرمای آتش شود و به او گفته شد این به سبب رفتارنیک تو به همسایه مومنت میباشد(بحار الانوار،ج3 ص377)
تفسیر نمونه،ج10 ص313 به بعد
مهمترین علت پریشانی و ناآرامی انسان
استادپـنـاهـیـان:
ما به خوبیها محبت داریم، اما دردمان این است که محبت به خوبیهایمان قوی نیست و قویترین محبتمان هم نیست.
اگر قلب شما که دارای محبتهای مختلف است، یک محبت مرکزی قوی نداشته باشد، هرکدام از این محبتها به گونهای به شما صدمه میزنند.
کسانی که چند تا محبت دارند اما محبتهایشان یک قبله و امام پیدا نکرده، بیچارهاند! دلشان پراکنده است، قدرت و قوت قلب ندارند.
من خوابیدن را با یک قسمت از دلم دوست دارم، غذا خوردن را با یک قسمت دیگر دوست دارم، خانوادهام را با یک قسمت دیگر دلم دوست دارم، هر کدام را جدا جدا دوست دارم…، خب این دل تکهپاره شده دیگر! صد دلِ شد، باید دل را یکدله بکنیم! تنها راهش این است که یک محبت مرکزی قوی داشته باشیم که همۀ محبتهای دیگر تحت الشعاع آن باشند و توسط آن سامان پیدا کنند.
وقتیکه تمام محبتها به خاطر آن محبت مرکزی سامان یافت، آنوقت دیگر واقعاً هیچ تلخی و حسرتی در زندگی آدم نخواهد بود، و هیچ شیرینیای هم غایب نیست.
محبت راز معنویت ج12
ملاك اعتبارِ منع پزشك از روزه
سوال :
اگر پزشک، شخصى را از روزه گرفتن منع کند آیا با توجه به اینکه بعضى از پزشکان اطلاعى از مسائل شرعى ندارند، عمل به گفته او واجب است؟
پاسخ :
اگر مکلّف از گفته پزشک یقین پیدا کند که روزه براى او ضرر دارد و یا از گفته وى یا منشأ عقلایى دیگرى براى او خوف از ضرر حاصل شود، روزه گرفتن براى او واجب نیست، بلکه جایز هم نیست.
استفتائات مقام معظم رهبری