تقسیم بندی عجیب در سوره واقعه
استادپناهیان:
یکدفعه هم اعمالت برای اینکه مقامت بالابره انجام بده. چرا فقط از ترس جهنمی شدن عمل انجام میدیم؟
کسیُ خجالت زده نکن...
کسیُ خجالت زده نکن تاخدادرقیامت خجالت زَدَت نکنه
هر وقت از کسی به تو بدی رسید، سعی کن به رویش نیاوری.
خجالت زده کردن اشخاص صفت خوبی نیست و گفت: حضرت یوسف پس از اینکه از چاه نجات یافت و عزیز مصر شد، برادرانش به او رسیدند؛ تا آخر عمر جلوی برادرانش جمله ای که «چاه» در آن باشد، بر زبان نیاورد.
حق زبان
رساله حقوق امام سجاد(علیه السلام)
حضرت پنج حق رابراي زبان ذكر ميفرمايند:
۱-«إكرامه عن الخناء » : زبان را بواسطه حفظ از دشنام، احترام كنيد يعني اگر بر زبان به راحتي دشنام و كلمات نامناسب جاري است، خوار و ذليل است.
۲- « تَعْوِيدُهُ عَلَى الْخَيْرِ » : تعويد به معناي عادت دادن تدريجي است.
بايد زبان را به تدريج بر نيكيها و بهترينها عادت داد، كيفيت و كميت آن را افزايش داده و از عادت دروغ و شكايت و … برحذر داشت. بلكه آن را عادت داد كه زبان به ذكر الطاف الهي و حمد و ثناي اطرافيانش داشته باشد، با اولياي الهي ارتباط داشته باشد. سعي كند.
۳- « وَ حَمْلُهُ عَلَى الْأَدَبِ » : زبان را به تدريج وادار بر مودب شدن بكند.
ادب نقش مهمي در عزت دارد. ادب يعني ظرافت در كلام و زيركي و حسن بنابراين كلام كامل كلامي است كه هر سه وجه ادب در ان رعايت شود.
۴- « وَ إِجْمَامُهُ إِلَّا لِمَوْضِعِ الْحَاجَةِ وَ الْمَنْفَعَةِ لِلدِّينِ وَ الدُّنْيَا » جم به معناي نگاه داشتن است .
زبان را مهار كنيد مگر در جايي كه نياز به حرف زدن است و فايدهآي بر آن مترتب ميباشد.
گاه فرد با زبان امر به معروف و نهي از منكر و ارشاد گمراهي و مشورت درستي را انجام ميدهد كه اين منفعت دنيوي و اخروي براي زبان است ولي در جايي كه هيچ منفعتي مشاهده نميشود، زبان در قيامت عليه صاحبش شهادت خواهد داد.
۵- « إِعْفَاؤُهُ عَنِ الْفُضُولِ الشَّنِعَةِ الْقَلِيلَةِ الْفَائِدَةِ الَّتِي لَا يُؤْمَنُ ضَرَرُهَا مَعَ قِلَّةِ عَائِدَتِهَا » َ زبان را معاف كنيد از حرفهاي زيادي كه شنيع است و فايده اندكي دارد حرفهايي كه كسي از ضرر آن در امان نيست و عقل توصيه به دفع ضرر يقيني دارد.
حضرت در ادامه ميفرمايند: زبان دليل بر عقل افراد است.
زبان شاهد نيز ميباشد و در زمان مقرر بر عقل يا جهل صاحبش شهادت ميدهد.
« وَ تَزَيُّنُ الْعَاقِلِ بِعَقْلِهِ حُسْنُ سِيرَتِهِ فِي لِسَانِهِ » ِ
مزين شدن عاقل به قوه ادراكش است يعني عقل، انسان را آراسته ميكند . خوش رفتاري فرد از طريق زبانش معلوم میشود. زبان مانيتوري است كه خوش رفتاري يا بدرفتاري افراد از طريق آن ديده ميشود.
امام سجاد در بسياري مواقع به هنگام بحث زبان، از جمله ولا قوة الا بالله العلي العظيم استفاده ميكنند يعني فقط بايد حول و قوه الهي همراه شودتا انسان بتواند از زبان استفاده درستي داشته باشد.
برگرفته از كلام استاد بروجردی
حضرت زهرا سلام الله علیها با وصیت خود،در تاریخ پیروز شد...
آیت الله بهجت ره:
حضرت زهرا سلام الله علیها با وصیت عجیب خود،در تاریخ پیروز شد…
راه حل مشکلات
علامه نوری در کتاب (دارالسلام)می نویسد امام رضا علیه السلام از پدران بزرگوار خود نقل میکنند که امام حسین علیه السلام فرمودند :
روزی نزد امیرمومنان(علیه السلام) نشسته بودم که عربی وارد شد وعرض کرد یا امیرالمومنین !من مرد عیالمند و فقیر هستم ومالی که زندگی مرا کفایت کند ندارم
حضرت فرمودند:ای مرد عرب چرا استغفار نمیکنی تا حالت نیکو شود؟
عرض کرد:زیاد استغفار میکنم ،اما تغییری در زندگی ام پیدا نشده است.
حضرت فرمودند:ای برادرعرب خدای متعال میفرماید:
فقلت استغفروا ربکم انه کان غفارا
به آنها گفتم: «از پروردگار خویش آمرزش بطلبید که او بسیار آمرزنده است..(نوح،10)
بعد فرمودند:چون به گناه بودن بعضی از اعمالت آگاه نیستی استغفار تو تاقص است ،زیرا آنها استغفار نمیکنی ونتیجه نمیگیری
سپس فرمود:اینک به تو استغفاری می آموزم که اگر آن را هنگام خواب بخوانی خدا به تو وسعت رزق عطا فرماید.
دعا را نوشته به اعرابی داده شد و فرمودند:قبل از خوابیدن ،این استغفار را بخوان و گریه کن و اگر اشکت جاری نشد تباکی کن.
امام حسین فرمودند:
سال بعد اعرابی به خدمت حضرت آمد وعرض کرد یا امیرمومنان !خداوند به من نعمتهای زیادی عطا فرمود شتران و.گوسفندانم آن قدر زیاد شده اند که محلی برای نگه داری آنها ندارم
أن حضرت فرمود:ای برادر عرب !قسم بخدایی که محمد صلوات الله علیه را به نبوت برگزید ،بنده ای نیست که با این دعا به درگاه خدا استغفار کند مگر این که خدای !متعال به برکت آن ،گناهانش را آمرزیده ، حوائجش را بر آورده و به مال و اولادش فراوانی و برکت عطافرماید.
دارالسلام نوری،133/3
حکم دریافت سودهای بانکی
سوال:
حکم دریافت سودهای بانکی چیست؟
پاسخ:
آیت الله خامنه ای:
عمليات بانكى که بانکها بر اساس قوانين مصوّب مجلس شوراى اسلامى و مورد تأييد شوراى محترم نگهبان، انجام مىدهند، بىاشكال است.
آیت الله شبیری:
اگر بر اساس عقود شرعیه پرداخت شود اشکال ندارد شما می توانید بانک را وکیل در اجرای قرارداد شرعی کنید و اگر احتمال بدهیدبانک طبق آن عمل می کند سود گرفته شده حلال است.
آیت الله وحید خراسانی:
به نظر معظم له چنانچه سپرده گذاری دراین بانک ها به شرط فایده و سود باشد ربا و حرام است و اگر شرط سود نشود و خود را طلب کار سود ندانید - اگرچه بانک به شما سود بدهد - گذاشتن پول نزد بانک جایز است.و اگر به شما سود دادند بنابراحتیاط واجب یک پنجم آن سود را به نیت ما فی الذمه به سادات فقیر بدهید و بقیه سود ازمنافع آن سال است که اگر در مؤونه آن سال صرف نشود باید خمس آن را بپردازید. و اصل پول هم بعد از گذشتن سال متعلق خمس است.
آیت الله مکارم:
با توجه به اين که بانک ها طبق قوانين و مقررات حکومت اسلامي موظف به رعايت قراردادها و عقود شرعيه (از قبيل مضاربه و شرکت و مانند آن) هستند دريافت سود سپرده از آنها مانعي ندارد.
آیت الله سیستانی:
بانک بر دو قسم است سود بانکهای دولتی به شرطی که سپرده گذار شرط سود نکند و نصف آن را به فقیر متدین بدهد صحیح است. در مورد بانکهای خصوصی سود صحیح نیست مگر اینکه معامله شرعى صحيح با رعايت شرايط باشد و احتمال بدهند که بانک طبق قرارداد با مبلغ سپرده معامله شرعى انجام مى دهد در این صورت سود حلال است و نیاز به دادن نصف آن به فقیر نیست.
آیت الله صافی:
اگر پول را بر مبنای یکی از عقود شرعی مثل مضاربه و مشارکت و… در اختیار مؤسسه میگذارند، با رعایت شرایط شرعی معامله، گرفتن سود اشکال ندارد. همچنین است اگر مؤسسه را وکیل کنند که با سپرده ایشان معاملات مشروع انجام دهد و قسمتی از سود را به عنوان حق الوکاله بردارد و بقیه را به سپرده گذار بدهد، امّا اگر به شرط گرفتن سود به مؤسسه، قرض میدهد، ربا و حرام است.
استفتاء از سایت مراجع عظام
نماز نجاتش خواهد داد...
گوهرهای زمینی
ابوسعید ابوالخیر در راه بود.
گفت:"هر جا كه نظر میكنم،بر زمین همه گوهر ریخته و بر در و دیوار همه زر آویخته. كسی نمیبیند و كسی نمیچیند.”
گفتند: “كو؟ كجاست؟”
گفت: “همه جاست. هر جا كه میتوان خدمتی كرد؛ یا هر جا كه میتوان راحتی به دلی آورد. آن جا كه غمگینی هست و آن جا كه مسكینی هست.
آن جا كه یاری طالب محبت است و آن جا كه رفیقی محتاج مروت.”
چرا حضرت فاطمه(س) فاطمه نامیده شدند؟
حضرت رسول (ص) به فاطمه(س) فرمود: «اى فاطمه خداوند براى تو اسمى از اسامى خود را مشتق كرد، و او «فاطر» است و تو «فاطمه» هستى»
همچنین پيامبر بزرگوار اسلام فرمود: «از آن جهت دخترم، «فاطمه» ناميده شد كه خداوند دوستداران او را از آتش به دور نگه داشته است».
امام على(ع) فرمود: «از آن جهت «فاطمه»، «فاطمه» ناميده شد كه خداوند دوستداران او را از آتش جهنم به دور نگه داشته است».
امام علی (ع) فرمود:«میدانی چرا فاطمه، فاطمه ناميده شده است؟»
عرض كردم: «برای اینکه تفاوتى باشد بين نام او و ديگر اسامى».
حضرت فرمود: «از آن جهت به اين اسم ناميده شده، كه خداوند تبارك و تعالى پيش از آفرينش موجودات به آنها علم داشت و مى دانست كه حضرت رسول (ص) در بين قبائل مختلف ازدواج خواهد كرد و آنان در وراثت اين مقام طمع خواهند كرد، لذا بعد از آنكه فاطمه متولد شد او را بخاطر فرزندانى كه از او متولد مى شوند فاطمه ناميد و اين منصب را در بين آنان قرار داد و با اين برنامه آنان را از آن چه كه در آن طمع كرده بودند محروم ساخت و بدين جهت فاطمه را فاطمه ناميد كه طمع آنان را از وراثت در اين امر قطع كند»
بحارالانوار، ج43، ص15.
روحیه زنان را با تبعیض از بین نبرید
زن در میدان کربلا نقش مرد را کامل میکند و جهاد او را به اتمام می رساند. برای آنکه زن بتواند این رسالت را به دوش بگیرد و برای تحمل سنگینی آن آماده شود، باید او را پرورش داد.
ما نمی توانیم با زن آن گونه که برخی از مردم برخورد میکنند، مواجه شویم. فی المثل نباید پس از زایمان، اگر کودک دختر بود، همه خانه را ناراحتی فرابگیرد؛ نباید زن را در خانه خوار و ذلیل کرد؛ نباید برادر را بر خواهران مسلط کرد؛ نباید روحیه زن را تضعیف کرد.
بسیاری اوقات زنان زیر فشار شوهران هستند. در برخی مناطق با زن به مثابه ابزار تولیدمثل برخورد می شود. در مناطق دیگر او را ابزاز لذت جویی یا تابلویی هنری میدانند که مرد میخواهد آنرا همیشه در برابر چشمان خود قراردهد. با این برخوردها روحیه زن را از او میگیریم، گوهر وجودی او را می گیریم و به او ثابت می کنیم که نمیتواند رسالتی را بعهده داشته باشد و هیچ امتیازی جز بهره جنسی و زیبایی و خدمت کردن به مرد ندارد.
بدین ترتیب، ما با این روش روحیه زن را از بین می بریم، در حالیکه رسول خدا’ص’ می فرمود: “بهترین فرزندان شما دختران هستند.” پیامبر(ص) دست فاطمه(س) را می بوسید….
کتاب سفر شهادت امام حسین(ع)پیشرو اصلاحگری، بند ۱۷۴
شرح زیارت آل یاسین(قسمت پنجم)
«اَلسَّلامُ ﻋَﻠَﻴْﻚَ ﻳﺎحُجَّة اﻟﻠّﻪِ وَ دَﻟﻴﻞَ اِرادَﺗِﻪ..» سلام بر تو ای حجت خدا، نشانه ی خدا روی زمین که خدا با تو اتمام حجت بر مردم می کند.
«دَﻟﻴﻞَ اِرادَﺗِﻪ» دلیل یعنی راهنما، یعنی ای امام زمان تو راهنمای اراده ی خدا هستی، این دو تا معنی دارد:
1- به این معنی که خدای متعال وقتی می خواهد یک کاری را انجام دهد در این نظام هستی، به واسطه ی امام زمان (عج) است که انجامش می دهد.
وقتی خدا می خواهد جان یک انسانی را بگیرد، به امام زمان دستور می دهد و امام زمان به عزرائیل دستور می دهد و عزرائیل به فرشته های زیر دست خودش و آنها جان آن فرد را می گیرند.
یا نعمتی را خدا بخواهد به مردم بدهد، به واسطه ی امام زمان (عج) است که می دهد، اینکه خدا با واسطه کار می کند، نه اینکه خدا نعوذبالله مستقیم نتواند! نه، بی عرضگی از ماست ما نمی توانیم آن فیض خدا را مستقیما دریافت بکنیم، به همین خاطر یک واسطه ی این وسط نیاز است.
2- اما معنی دوم «دَﻟﻴﻞَ اِرادَﺗِﻪ» این است که، راهنمای اراده ی خداست یعنی ما از اراده ی امام زمان (عج) می توانیم به اراده ی خدا پی ببریم.
ما اگر می خواهیم، بدانیم اراده ی خدا در این امر چی هست؟ اراده ی خدا در این کار چی هست؟ باید ببینیم اراده ی امام زمان (عج) چی هست!! از اراده ی امام زمان، به اراده ی خدا هم پی می بریم.
ادامه دارد …
برگرفته از فایل سخنرانی
“شرح زیارت آل یاسین″
استاد احسان عبادی
زيارتنامه حضرت فاطمه زهرا سلام الله عليها
يَا مُمْتَحَنَةُ امْتَحَنَكِ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَكِ قَبْلَ أَنْ يَخْلُقَكِ فَوَجَدَكِ لِمَا امْتَحَنَكِ
صَابِرَةً وَ زَعَمْنَا أَنَّا لَكِ أَوْلِيَاءُ وَ مُصَدِّقُونَ وَ صَابِرُونَ لِكُلِّ مَا أَتَانَا بِهِ
أَبُوكِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ أَتَى (أَتَانَا) بِهِ وَصِيُّهُ فَإِنَّا نَسْأَلُكِ إِنْ كُنَّا صَدَّقْنَاكِ
إِلاَّ أَلْحَقْتِنَا بِتَصْدِيقِنَا لَهُمَا لِنُبَشِّرَ أَنْفُسَنَا بِأَنَّا قَدْ طَهُرْنَا بِوِلاَيَتِكِ
اَلسَّلاَمُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ السَّلاَمُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ نَبِيِّ اللَّهِ
السَّلاَمُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ حَبِيبِ اللَّهِ السَّلاَمُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ خَلِيلِ اللَّهِ
السَّلاَمُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ صَفِيِّ اللَّهِ
السَّلاَمُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ أَمِينِ اللَّهِ السَّلاَمُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ خَيْرِ خَلْقِ اللَّهِ
السَّلاَمُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ أَفْضَلِ أَنْبِيَاءِ اللَّهِ وَ رُسُلِهِ وَ مَلاَئِكَتِهِ
السَّلاَمُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ خَيْرِ الْبَرِيَّةِ
السَّلاَمُ عَلَيْكِ يَا سَيِّدَةَ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ مِنَ الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ
السَّلاَمُ عَلَيْكِ يَا زَوْجَةَ وَلِيِّ اللَّهِ وَ خَيْرِ الْخَلْقِ بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ
السَّلاَمُ عَلَيْكِ يَا أُمَّ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ سَيِّدَيْ شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ
السَّلاَمُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الصِّدِّيقَةُ الشَّهِيدَةُ
السَّلاَمُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الرَّضِيَّةُ الْمَرْضِيَّةُ السَّلاَمُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الْفَاضِلَةُ الزَّكِيَّةُ
السَّلاَمُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الْحَوْرَاءُ الْإِنْسِيَّةُ
السَّلاَمُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا التَّقِيَّةُ النَّقِيَّةُ السَّلاَمُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الْمُحَدَّثَةُ الْعَلِيمَةُ
السَّلاَمُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الْمَظْلُومَةُ الْمَغْصُوبَةُ
السَّلاَمُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الْمُضْطَهَدَةُ الْمَقْهُورَةُ
السَّلاَمُ عَلَيْكِ يَا فَاطِمَةُ بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ
صَلَّى اللَّهُ عَلَيْكِ وَ عَلَى رُوحِكِ وَ بَدَنِكِ
أَشْهَدُ أَنَّكِ مَضَيْتِ عَلَى بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّكِ وَأَنَّ مَنْ سَرَّكِ فَقَدْ سَرَّرَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ
وَ مَنْ جَفَاكِ فَقَدْ جَفَا رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ
وَ مَنْ آذَاكِ فَقَدْ آذَى رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ
وَ مَنْ وَصَلَكِ فَقَدْ وَصَلَ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ
وَ مَنْ قَطَعَكِ فَقَدْ قَطَعَ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ
لِأَنَّكِ بَضْعَةٌ مِنْهُ وَ رُوحُهُ الَّذِي بَيْنَ جَنْبَيْهِ كَمَا قَالَ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ
أُشْهِدُ اللَّهَ وَ رُسُلَهُ وَ مَلاَئِكَتَهُ أَنِّي رَاضٍ عَمَّنْ رَضِيتِ عَنْهُ سَاخِطٌ عَلَى مَنْ سَخِطْتِ عَلَيْهِ
مُتَبَرِّئٌ مِمَّنْ تَبَرَّأْتِ مِنْهُ مُوَالٍ لِمَنْ وَالَيْتِ مُعَادٍ لِمَنْ عَادَيْتِ مُبْغِضٌ لِمَنْ
أَبْغَضْتِ مُحِبٌّ لِمَنْ أَحْبَبْتِ وَ كَفَى بِاللَّهِ شَهِيداً وَ حَسِيباً وَ جَازِياً وَ مُثِيباً
مفاتیح الجنان
یک روش برای مثبت نگر شدن در زندگی
علت دفن شبانه حضرت فاطمه(سلام الله علیها)
ضرورت انجام اعمال مستحب
مرحوم دولابی:
بعضی سالها میشد که مزرعهی اصلی ما آفت میخورد و تمام محصولمان از بین میرفت.
اما ما یک قطعه زمین کوچک هم جای دیگری کاشته بودیم، به اصطلاح کنارهکاری، و اصلاًَ آن را به حساب نمیآوردیم…
امّا واقعا همهی خرج سالمان را همان کنارهکاری تأمین میکرد و جبران همهی خسارت مزرعهی اصلی را هم میکرد.
خوب است مؤمن در کنار عبادات و اعمال واجبش یک عمل مستحب، هر چند هم که کوچک باشد، به طور خصوصی برای خودش قرار بگذارد، مثل دستگیری از یک خانوادهی فقیر یا سرپرستی یتیم و چه بسا فردای قیامت همین کنارهکاری باعث نجات انسان شود…
اعمال خوب را به جا آورید، هر چند به نظر کوچک باشند.
در امور اخروی کارهای کوچک را هم کوچک نشمارید و از دست ندهید. امور اخروی اصلاً کوچک و بزرگ ندارد؛ کوچکش هم بزرگ است.
مصباح الهدی،تألیف استاد مهدی طیّب
حکایت مورچه نَربودیاماده
شیخ احمد جامی بر بالای منبر گفت مردم هرچه میخواهید از مـن بپرسید . زنی از میـان جمعیت فریاد زد ای مــرد ادعا ی بیهوده نکن ، خداوند رسوایت خواهد کرد هیچ کس جز امیرالمومنین علــی علیـه السلام نمیتواندبگوید که پاسخ تمام سؤالات را میداند
شیخ گفت اگر سؤالی داری بپـرس . زن پرسید مورچه ای که بر سر راه سلیمان نبی آمد ، نر بود یا ماده ؟ شیخ گفـت سؤال دیگری نداشتی؟ این دیگر چه سؤالی اسـت؟ من که نبوده ام ببینم نر بوده یا ماده.
زن گفــت نیازی نبـود که آنجا باشی ، اگر کمی با قرآن آشنایی داشتی میدانستی. در سوره نمل آمــده که “قالــت نمله” مشخص میشــود مورچه ماده بوده
مردم به جهل شیخ و زیرکی زن خندیدند . شیخ از روی عصـبــانیــت گفــت ای زن آیــا با اجــازه شوهــرت در اینجا هستی یا بدون اجـازه؟ اگر با اجازه آمده ای که خدا شوهرت را لعن کند و اگر بی اجازه آمده ای ، خدا خودت را لعن کند.
زن گفت ای شیــخ بگو بدانیم آیا آن زن با اجازه پیامبر به جنـگ امــام زمــان خــود ، علی علیه السلام رفته بـود و یا بدون اجازه؟ شیخ بیچاره نتوانست جواب گوید.
الغدیر ، علامه امینی
تدبیر شهیدحسین خرازی در برابر دشمن تا دندان مسلح
وقتی لشگر ۱۴ امام حسین(ع) به خاک عراق نفوذ کرد و به منطقه تسلط پیدا کرد، آتش عراق سنگین شد.
شهید خرازی از طریق بیسیم به ژنرال ماهر عبدالرشید (از فرماندهان معروف ارتش عراق) پیام داد: «خط اول تو را گرفتم، خط دوم تو را هم گرفتم. خط سوم تو را هم گرفتم، خط چهارم تو را هم گرفتم، خط پنجم تو را هم گرفتم، سنگرهاي مجهز نونی تو را هم گرفتم. هيچ مانعی جلوی من نيست؛ امشب میخواهم بيايم به شهر بصره و تو را ببينم!»
ماهر عبدالرشيد هول كرد! پرسيد: «میخواهی بيايی چه كار كنی يا چه بگويی؟!»
خرازی جواب داد: «يك پای تو را قطع كردم. میخواهم پای ديگرت را هم قطع كنم!»
ماهر جواب داد: «بيا! من هم يك دست تو را قطع كردم، دومی را هم قطع میكنم!»
خرازی گفت: «باشد! وعده ما امشب در ميدان شهر بصره»
با اين پيغام، اوضاع نيروهای عراقی به هم ريخت. ژنرال ماهر عبدالرشيد كه واقعاً از تصور سقوط شهر بصره ترسيده بود، تمام چينشی را كه قبل از آن برای عقب نشينی انجام داده بود، به هم زد!
حجم آتش عراق دهها برابر شد و آن شب به قدری روی منطقه شلمچه گلوله ريختند كه در طول تاريخ جنگ تا آن زمان و حتی بعد از آن بی سابقه بود!
وقتی حکمت این کار را از خرازی پرسیدند، گفت: «ما در اين منطقه نيرو و امكانات نداشتيم. مهمات هم نداشتيم. اين كار را كردم تا آنها تحريک شوند و منطقه را زير آتش بگيرند و دست كم به اندازه يك هفته عمليات، مهمات خود را هدر بدهند!»
بعدها براساس مطالبی كه از بيسيم شنيده شد، گفتند: «آن شب انبارهای مهمات عراقیها خالی شده بود و به قدری كمبود مهمات داشتند كه تا دميدن صبح، مهمات داخل تريلرها را مستقيم به كنار توپ ها و خمپاره اندازها میردند و مصرف میكردند.»
این تدبیر شهید خرازیرو مقایسه کنید با برخی دولتمردان کنونی که تا حالا چندین بار سر بزنگاه، گرای خالی بودن خزانه و اثر کردن تحریمها رو به دشمن دادن!