پرچم و نشانه خداو خلق خدا...
حضرت امیرالمومنین"ع"پرچم و نشانه میان خدا و خلق خدا…
امام محمد بن علی باقرالعلوم (ع):
خدای عزوجل علی(ع) را پرچم ونشانه میان خود و آفریدگانش قرار داده است.
بطوری که هر کس معرفت او را داشته باشد مؤمن و هر کس او را انکار نماید،کافر است.
هر کس نسبت به او نادان باشد گمراه ,
و هر کس برای دیگری در کنار او مقامی قائل شود.مشرک است.
و هر کس ولایت او را بیاورد وارد بهشت،
هر کس دشمن او باشد، وارد جهنم میگردد.
اصول کافی , کتاب الایمان و الکفر , باب الکفر , ح ۲۰
خداوند خطاب به مومنین
و در راه خدا چنانکه حق,جهاد
اوست جهاد کنید ،
اوست که شما را برگزیده و در دین
بر شما سختی قرار نداده ،
مثل آیین پدرتان ابراهیم ؛
او بود که قبلا شما را مسلمان نامید و
در این قرآن نیز همین مطلب آمده است ،
تا این پیامبر بر شما گواه باشد ؛
و شما بر مردم گواه باشید .
پس نماز را برپا دارید و زکات
بدهید و به پناه خدا روید ،
او مولای شماست ؛
چه نیکو مولایی و چه
نیکو یاوری .
ترجمه آخرین آیه سوره حج
مراحل تزكيه نفس
سوال : نخستين مراحل تهذيب و تزكيه نفس چيست ؟
براى طهارت باطن ، نخست بايد دوام طهارت ظاهرى را حفظ كرد و طهارت بدن را مراعات نمود، اعضاء و جوارح ظاهرى بايد كنترل شود. زبان آفت بدى است ، انسان بايد سعى كند چانه اش را با عقل بگرداند! همانطور كه دهان گاه مجراى غذاى آلوده به معده است همين دهان و زبان ، مجراى غذاى آلوده به جان نيز هست .
بايد اين نهال وجود را كه رو به رشد و كمال است ، مواظبت كرد، از همنشين بد پرهيز نمود. اين دقت هاى ظاهرى كم كم باطن را هم طاهر مى كند.
انسان اگر كمى در اين نظام دقت كند، مى بيند كه در اين دار هستى ، هيچ چيز غلط نمى كند.
حتى حيوانات هم در كار و وظيفه خود خيانت نمى كنند.
اينها درس است براى ما! از آن طرف هم داريم كه
(من جاهد فينا لنهدينهم سبلنا ) بايد در اين امور دقت كرد تا كم كم طهارت باطن هم پيدا شود…
منبع:در محضر استاد حسن زاده آملی؛ ص 34
حق مسلمان بر مسلمان
معلی بن خنیس، گوید: به حضرت امام صادق (علیه السّلام) گفتم: حق مسلمان بر مسلمان چیست؟ فرمود: برای او هفت حق واجب است که هر کدام در مقام خود واجب است بر او، اگر یکی از آنها را ضایع و بی اجرا گذارد از ولایت و اطاعت خدا بیرون است و برای خداوند هیچ بهره ای از بندگی در او نیست، به او گفتم: قربانت، آنها چیستند؟ فرمودند: ای معلی، به راستی که من بر تو مهربانم، و می ترسم که آنها را ضایع کنی و نگهداری نکنی و بدانی و بکار نبندی، گوید: به او گفتم: لاحول ولا قوة الا بالله، فرمودند: آسان تر آنها این حق است که :
1- دوست داری برای او آنچه را برای خود دوست داری و بد داری برای او آنچه را برای خود بد داری.
2- از خشم او کناره کنی و خشنودی او را پیروی کنی و فرمان او را ببری.
3- او را کمک کنی با خودت و داراییت و زبانت و دست و پایت.
4- چشم او و رهنمای او و آینه ی او باشی.
5- سیر نباشی و او گرسنه باشد، سیراب نباشی و او تشنه بماند، نپوشی و او لخت بگردد.
6- اگر تو را خدمتکاری است و برادرت را خدمتکاری نیست، خدمتکار خود را بفرستی تا جامه ی او را بشوید و خوراک او را بسازد و بستر او را پهن کند.
7- به سوگند او وفاداری کنی، دعوت او را بپذیری، بیمار شد به دیدارش روی و در جنازه ی او حاضر شوی و هرگاه بدانی او را حاجتی است به انجام آن برایش پیش دستی کنی و او را نداری تا از تو خواهش آن کند ولی بشتاب و در انجام آن بکوش و هرگاه چنین کردی دوستی خود را به دوستی او پیوستی و دوستی او را به دوستی خداوند پیوستی( این است معنی روابط دوستانه ی متبادله)
منبع : اصول کافی جلد 4، ص 501
تدبیر استثنایی اسلام برای مبارزه با ظالم
ظلمهایش را فریاد کن!
آیا اسلام فقط به ظالم گفته: ای ظالم! ظلم نکن؟ مگر همه ظالمها میشنوند؟ خیلی از ظالمها هستند که نمیشنوند.
پس اسلام، دیگر چه میکند؟ زمینه پذیرش ظلم را هم از میان میبرد. به مظلوم میگوید: ای مظلوم! تن به ظلم دادن نوعی ظلم کردن است، در مقابل ظالم پرخاشگر باش. لایحِبُّ اللهُ الْجَهْرَ بِالسّوءِ مِنَ الْقَوْلِ الّا مَنْ ظُلِمَ [خداوند، فریاد کردن به زشت کاریهای کسی را دوست ندارد، مگر كسى كه بر او ستم رفته باشد].
قرآن میگوید بدگویی پشت سر یک مسلمان [یعنی گفتن زشتکاریهای او] بد است، و از آن بدتر این است که انسان وقتی بدگویی میکند فریاد بکشد. ولی همین بد در یک مورد جایز میشود؛ یعنی بدگویی کن! فریاد بکش! تظلّم کن آنجا که مظلوم واقع شدهای.
استاد مطهری، پانزده گفتار، ص263 (با تلخیص)
خداراکجادیدی؟
از شيخ حسن خرقاني پرسيدند کجا خدارا
دیدی؟
گفت
آنجا که خود را نديدم….
مهمترین فایدۀ زیارت امام حسین(ع)
حجت الاسلام پناهیان:
مهمترین فایدۀ زیارت امام حسین(ع) که اینهمه اجر و پاداش برای آن ذکر شده، چیست؟ چرا اهلبیت(ع) اینقدر بر زیارت حسین(ع) تأکید کردهاند؟ به حدّی که برای هیچ عملی اینقدر ثواب ذکر نشده که برای زیارت و پیاده رفتن به حرم امام حسین(ع) ثواب ذکر شده. نمیشود اینقدر ثواب برای یک موضوعی بگذارند ولی این موضوع فایدۀ چندانی در زندگی ما نداشته باشد!
_ ظلمستیزی و دفاع_از_مظلوم، دو تا از فوائد مهم عزاداری و زیارت حسین(ع) است، اما اینها نسبت به آن فایدۀ اصلی، فرعِ ماجرا هستند.
_ یکی دیگر از فوائد مهم عزاداری و زیارت حسین(ع) و بهویژه زیارت اربعین، اتحاد و مودّتی است که بین مؤمنین ایجاد میشود. حضرت امام(ره) میفرمود: چه عاملی در جهان میتواند اینقدر همدلی و هماهنگی بین انسانها ایجاد کند؟(صحيفه امام/11 /98)
خاص ترین عبادت کدام است؟
امام صادق(ع) فرمودند:
اگر نزد خداوند عبادتى بهتر از شکرگزارى در همه حال بود
که بندگان مخلصش با آن عبادتش کنند،
هر آینه آن کلمه را درباره همه خلقش به کار مى برد،
اما چون عبادتى بهتر از آن نبود
از میان عبادات آن را خاص قرار داد
و صاحبان آن را ویژه گردانید
و فرمود:
"و اندکى از بندگان من سپاسگزارند.”
مصباح_الشریعه ص ۲۴ و ۲۵
الفبـــــای کــــــربلا
خال لب تو نقطه ی آغاز درسمان
اول “الف” مثال “ابالفضل “، ” آسمان “
“با” مثل بانوان حرم مثل بی کفن
“تا” مثل تاولی که زده پای کودکان
“ث ” ثار الله است و ثریای عاشقی
“جیم ” جای پای اسب عدو ،جسم نیمه جان
“ح” مثل حجمه ،حمله و حیرانی و حسین
“خ” مثل خون و خستگی و خصم و خیزران
“د” مثل درد و داغ و دل و دست بی علم
“ذ” مثل ذوالجناح که شد ذوب از فغان
“ر” مثل راه شام ،رقیه که آب شد
“ز” مثل زردی رخ گل های بوستان
“س” مثل سایه ی سر و سر نیزه و سنین
“ش” مثل شاخه ای که شده خشک از خزان
“ص” مثل صبر و صدمه و صهبا و صاعقه
“ض” مثل ضجه ناله و فریاد عرشیان
“طا” مثل طوف دونر سر و طیف نور سرخ
“ظا” مثل ظالمی که زده سر روی سنان
“ع” عشق، عاطفه، علم و علم و عالمه
“غ” غارت و غم و غضب و سنگ کوفیان
“ف” فاطمه، فدایی و فریاد و فاجعه
“قاف” مثل قصه قافله ققنوس کاروان
“کاف ” کربلا، کبودی، یا کاشف الکروب
“لام” لاله ای که له شده زیر مهاجمان
“میم ” مثل مشک، موی سفید و منای عشق
“ن” ناله ندبه نعره و نامردی ددان
” و ” مثل وای از دل زینب ، ولای دوست
” ه ” مثل هروله پی سرهای بر سنان
” ی ” مثل یاس ، یاور ، یاران کربلا
این بود درس ما ز الفبای نینوا
دلیل ممنوعیت اسفاده از طلا برای مردان
استفاده از طلا براي مردان در نماز و غير نماز حرام است و نماز با آن باطل است كه حکمت آن ممکن است چنین باشد :
1.ويژگي هاي جسمي و رواني مردان :
ويژگي هاي جسمي و رواني مرد با زن تفاوت دارد. اسلام با توجه به این تفاوت ها، از مرد انتظار دارد كه متفكر و فعال باشد و از تجملات زياد مانند طلا پرهيز نمايد. در مقابل براي زن كه طبيعتي احساسي و عاطفي تر دارد برخي از زينت ها را كه هم با روحيه او سازگارتر است و هم به زندگي با مرد شيريني بيشتري مي بخشد اجازه داده است.
لذا امام صادق(ع) فرمودند: «خداوند چون طلا را در دنيا زينت زنان قرار داده است، پوشيدن آن براي مردان و نماز خواندن با آن حرام شده است»
2.منافات آن با فلسفه نماز :
يكي از فلسفه هاي نماز از بين بردن روحیه تكبر مي باشد اما يكي از آثار استفاده از طلا براي مردان، پرورش روحيه تکبر و غرور مي باشد و این با فلسفه نماز منافات دارد.
3.بروز مشكلات خوني :
تحقيقات نشان ميدهد گلبولهاي سفيد در خون مرد بيش از زن است و طلا در افزايش اين گلبولها مؤثر است. وجود این گلبول ها براي زن مفيد است (مخصوصا اينكه زنان در ايام خاصي مقداري خون بدن خود را از دست مي دهند) ولي براي مردان چندان مناسب نيست و ممکن است موجب برهم زدن تعادل گلبولهاي سرخ و سفيد گردد.
???? 4.بروز مشکلات ناباروري :
تحقيقات انجام شده در سال 1970 در خصوص اندازه گيري طلا در سرمِ خون، مايع مني و شير انسان و همچنين تراکم طلا در بافت هاي مختلف نشان مي دهد که بيشترين مقدار آن در دستگاه تناسلي از جمله تخمدان ها و رحم زن و بيضه ها و اپيديديم مرد تجمع مي يابد و در مردان جوان از طريق مني و در افراد مسن از طريق ادرار دفع مي گردد.
محدووده ي 75-105 نانو گرم طلا در يک ميلي ليتر «مني»، مانعي براي تحرک اسپرم ها ايجاد نمي کند ولي با بيشتر از اين حد ميزان تحرک اسپرم به طور محسوسي کاهش مي يابد.
تحقیقات آندرو (Andrew) و همکارانش در سال 1990 نشان دادند که بالا بودن طلاي موجود در بدن افراد زرگر باعث ايجاد اختلالات هورموني مي شود و هورمون هاي پرولاکتين و F.S.H بيش از همه تحت تاثير قرار مي گيرند.
درنتيجه ممکن است يکي از علل تحريم طلا براي مرد را کاهش تحرّک سلول هاي جنسي نر (اسپرم) دانست.
پاسخ شبهه حضور امام علي(ع) و فرزندانش در قادسيه
نقش امام علي(ع) و فرزندانش در قادسيه چيست؟
در هيچ يك از منابعِ كهن و معتبر تاريخي حضور اميرمؤمنان حتي در يكي از جنگهاي زمان خلفا ثبت نشده است نه در جنگ قادسيه و نه در هيچ جنگ ديگري(تنها نبردي كه حضرت سلاح بدست گرفت زماني بود كه بعد از وفات پيامبر اكرم لشكر مرتدين به دروازههاي مدينه نزديك ميشد. بسياري از مسلمانان بدليل عدم بيعت امام با ابوبكر و همچنين عدم حضور حضرت در اين جنگ حاضر به همكاري و حضور در ميان مدافعان شهر مدينه نبودند. امام بنا به مصلحت و براي حفظ اسلام تنها شمشير به دست گرفته و در ميان مدافعان حضور يافت و در همان حال نيز هرگز با شمشير نجنگيد.) در نتيجه ميتوان گفت كه در زمان خلفا، حضرت هرگز با هيچ گروهي نجنگيد.
عدم شركت حضرت در فتوحات و انزواي ايشان اين سوال را در اذهان مسلمانان بر انگيخت كه چرا عليبنابيطالب با آن همه سابقه درخشان در نبردهاي گذشته، اكنون كه زمان انتشار اسلام در سرزمينهاي كفر و شرك رسيده است در جنگها شركت نمي كند؟ به طور قطع بسياري – اگر نگوييم همه – ميدانستند كه او به خاطر ترس از مرگ يا سستي از جهاد نبوده كه در جنگها شركت نمي كردند همانطور كه خود حضرت نيز در اين زمينه ميفرمايند: «والله لو تظاهرت العرب علي قتالي لما وليت عنها؛ به خدا سوگند اگر تمام عرب در كارزار با من روبرو شوند به آنان پشت نميكنم». (نهج البلاغه، نامه 25). از اين رو خليفه و يارانش ميكوشيدند با شركت دادن علي (ع) در فتوحات:
- از يك طرف زمينه طرح چنين پرسش و ابهامي را از بين ببرند و با ورود او به عرصه فتوحات، اعتبار و مشروعيت چنين اقدامي را در اذهان بسياري از هواخوان ايشان به ويژه بني هاشم مستحكم سازند.
دانلود جزوه نقدعرفان های کاذب
دعاکردن هنگام سحرتاطلوع آفتاب
علت کراهت از مرگ
شخصى به امام حسن (ع)
عرض كرد ؛
” اى پسر پيامبر خدا “
چرا ما از مرگ اكراه داريم
و آنرا دوست نداريم❗️
حضرت فرمود:
چون شما آخرت خود را خراب
و دنيايتان را آباد كردهايد
بنابراين انتقال از
” عمران و آبادانى “
به
” خرابى و ويرانى “
را دوست نداريد
بحار الانوار ، ج 44 ، ص 110
خداوندمتکبران رادوست ندارد...
فروتنى شگفت انگیز امام حسن(ع)
فروتنى حضرت امام حسن (عليه السلام) و تواضع آن انسان الهى چنان بود كه : روزى بر گروهى تهيدست مى گذشت و آنان پاره هاى نان را بر زمين نهاده ، روى زمين نشسته بودند و مى خوردند ، چون حضرت امام حسن (عليه السلام) را ديدند گفتند : اى پسر رسول خدا ! بيا و با ما هم غذا شو ! به شتاب از مركب به زير آمد و گفت : خدا متكبران را دوست ندارد و با آنان به خوردن غذا مشغول شد .سپس همه آنان را به ميهمانى خود دعوت فرمود ، هم به آنان غذا داد و هم لباس.
منبع:
اهل بیت عرشیان فرش نشین ; حسین انصاریان
رازآرامش..
بنده خدا…
راز آرامش…
رها کردن ذهن از نگرانیهاست
توکل
بزرگترین راه آرامش یافتن است
یادت باشد…
قدرتی بالاتر از تو هست
که حواسش به همه چیز هست
علت فروش حضرت یوسف (علیه السلام)به بهایی ناچیز
چرا بايد يوسف صدّيق - عليه السلام - که از خالصان درگاه خدا بود اين گونه سرخورده گردد با اینکه در عبادت و زیبایی نظیر نداشت؟
جواب اين سؤالها را پيامبر اسلام - صلّي الله عليه و آله - داده است كه حكايت از دقّت دستگاه پر حكمت خلقت ميكند و آن عبارت از مكافات عمل (ترك اولي) است.
پيامبر اكرم - صلّي الله عليه و آله - چنين فرمود:
«روزي يوسف جمال خود را در آئينه مشاهده كرد، از زيبائي خويش تعجب نمود، مختصر غروري در او به وجود آمد و گفت: «اگر من غلامي بودم قيمت مرا كسي نميدانست كه چقدر است؟!»
خداوند خواست او را به اين قيمت كم ارزش و بی اهمیت با بيميلي بفروشند تا اين تصوّرات را نكند، بلكه به خداي خالق بنازد، توجهش به او باشد، و خود را در برابر خدا نبيند».
اقتباس از تفسير جامع، ج 3، ص 326.
پیشنهاد ويژه استادپناهیان برای كاروانها و گروههاى پياده روى اربعين
استادپناهیان: خواهش میکنم این سنّت قدیمی را احیا کنیم!
پیشنهاد بنده این است که در این سفر اربعین، یکی از سنتهای قدیم را احیا کنیم. قدیمها وقتی دستۀ عزاداری وارد یک هیئت میزبان میشد، موقع رفتن میآمدند دمِ در و با نوحههایی این دسته را بدرقه میکردند. مثلاً میگفتند: «سینهزنان شاه دین؛ خوشآمدید، خوشآمدید…» همین رفتار، یک محبت زیبایی ایجاد میکرد.
من خواهش میکنم: یک نوحهای به زبان عربی درست کنید که وقتی جمع شما حرکت میکند و به یک موکبی میرسد و غذا تناول میکند، موقع بیرون رفتن، این نوحۀ عربی رابرای خداحافظی با صاحبان موکب و تشکرخیلی کوتاه(در حدّ دو بیت) بخوانید و به سینه بزنید.
تصور کنید که چه صحنۀ قشنگی خواهد شد! اشکشان جاری میشود. این برخورد با محبت و باادب واقعاً زیباست.