الفبـــــای کــــــربلا
خال لب تو نقطه ی آغاز درسمان
اول “الف” مثال “ابالفضل “، ” آسمان “
“با” مثل بانوان حرم مثل بی کفن
“تا” مثل تاولی که زده پای کودکان
“ث ” ثار الله است و ثریای عاشقی
“جیم ” جای پای اسب عدو ،جسم نیمه جان
“ح” مثل حجمه ،حمله و حیرانی و حسین
“خ” مثل خون و خستگی و خصم و خیزران
“د” مثل درد و داغ و دل و دست بی علم
“ذ” مثل ذوالجناح که شد ذوب از فغان
“ر” مثل راه شام ،رقیه که آب شد
“ز” مثل زردی رخ گل های بوستان
“س” مثل سایه ی سر و سر نیزه و سنین
“ش” مثل شاخه ای که شده خشک از خزان
“ص” مثل صبر و صدمه و صهبا و صاعقه
“ض” مثل ضجه ناله و فریاد عرشیان
“طا” مثل طوف دونر سر و طیف نور سرخ
“ظا” مثل ظالمی که زده سر روی سنان
“ع” عشق، عاطفه، علم و علم و عالمه
“غ” غارت و غم و غضب و سنگ کوفیان
“ف” فاطمه، فدایی و فریاد و فاجعه
“قاف” مثل قصه قافله ققنوس کاروان
“کاف ” کربلا، کبودی، یا کاشف الکروب
“لام” لاله ای که له شده زیر مهاجمان
“میم ” مثل مشک، موی سفید و منای عشق
“ن” ناله ندبه نعره و نامردی ددان
” و ” مثل وای از دل زینب ، ولای دوست
” ه ” مثل هروله پی سرهای بر سنان
” ی ” مثل یاس ، یاور ، یاران کربلا
این بود درس ما ز الفبای نینوا