مرد دهاتی در مسجد!
نقل شده روزی سید هاشم امام جماعت مسجد فرمودند:
روزی پدرم می خواست نماز جماعت بخواند، من هم جزء جماعت بودم.
ناگاه مردی دهاتی وارد شد. از صفوف عبور کرد.
تا صف اول و پشت سر پدرم قرار گرفت.
مؤمنین از این که یک نفر دهاتی در صف اول ایستاده ، ناراحت شدند.
او اعتنائی نکرد، سپس در رکعت دوم نماز در حالت قنوت قصد فرادی کرد و نمازش را به تنهائی به اتمام رساند، همان جا نشست و مشغول نان خوردن شد.
چون نماز تمام شد، مردم از هر طرف به او حمله و اعتراض می کردند. او جواب نمی داد.
پدرم فرمود: چه خبر است ؟
گفتند: مردی دهاتی و جاهل به مسأله آمد صف اول ، و پشت سر شما اقتدا کرد.
آن گاه وسط نماز، قصد فرادی کرده و نشسته ناگه غذا خورد!!
پدرم گفت:چرا چنین کردی؟
در جواب گفت : سبب آن را آهسته به خودت بگویم ، یا در این جمع بگویم؟
پدرم گفت :در حضور جمع بگو!
گفت : من وارد مسجد شدم به امید اینکه از فیض نماز جماعت با شما بهره مند شوم.
چون اقتداء کردم ، دیدم شما در وسط حمد از نماز بیرون رفتید،و در این حال واقع شدید که من پیر شده ام و از آمدن به مسجد عاجز شده ام.
الاغی لازم دارم، پس به میدان الاغ فروشان رفتید، و خری را انتخاب کردید.
دو رکعت دوم در خیال تدارک خوراک و تعیین جای او بودید!!من عاجز شدم و دیدم بیش از این سزاوار نیست با شما باشم ، لذا نماز خود را به تنهایی تمام کردم. این را بگفت و رفت ..
پدرم بر سر خود زد و ناله کرد و گفت:
این مرد بزرگی است او را بیاورید!
من با او کار دارم .
مردم رفتند که او را بیاورند، ناپدید شده بود و دیگر دیده نشد..
حکایتها و پندهای عارفانه
گمراهان قبل از وصول به عالم انوار گم می شوند
چون در قیامت ارزش اعمال بر میزان قرب به حق تعالی است ؛ و هر عملی که مقرب تر باشد وزین تر ، و هر عملی که در بعد باشد سبک تر است ؛
و اصولا حسنات و سیئات بر این اساس و معیار حسنه و سیئه به خود میگیرد ، بنابر این مناط ثقل و وزن در آنجا تحقق به حق و واقعیت است ؛
و هر عملی که در آن ، این چاشنی زیاده باشد پسندیده تر و اصیل تر ؛ و هر عملی که در آن کم باشد بی بهاتر و فاقد ارزش تر است.
آن عالم عالم حیات و قدرت و علم است و عالم نور است و عالم تجرد ؛
ظلمت در آنجا راه ندارد ؛ افرادی که به اعمال سیئه مبتلا هستند و نفوسشان نفوس شیطانی شده است به آن عالم راه ندارند آنها در همان مراکز بعد و مظاهر جهل و شقاوت که جهنم است گم می شوند و از بین می روند و میزانشان سبک است یا میزانی ندارند، عملی ندارند که آنها را بالا ببرد.
محمد حسین حسینی طهرانی ,معادشناسی، ج۸، ص۱۶۰
درمحضراستاد
آیت الله مجتهدی تهرانی (ره):
فکر و ذکرتان شکم نباشد.
حدیث داریم که در دوره آخرالزمان، «بطونُهُم آلِهَتُم»: شکم مردم، خدایشان می شود.
فقط فکر و ذکرش این است که ناهار چه بخوریم؟ شام چه بخوریم؟ مگر ما می دانیم که تا شب زنده ایم که بگوییم چه بخوریم؟
حضرت لقمان(ع) به پسر خود فرمود:
“پسر من! درصبح، حدیث شب مکن، نگو امشب… چه می دانی که تا شب زنده ای یا نه؟”
تو چه می دانی فردا اسمت در کدام دفتر است؟ شاید فردا اسمت در دفتر بهشت زهرا(س) ثبت شود.
خیلی ها الان سالم و زنده هستند، اما فردا اسمشان در دفتر بهشت زهرا(س) است.
باید زنان مسلمان را فریب داد و از زیر چادر بیرون کشید...
مستر همفر جاسوس انگلیسی:
زنان آنان دارای حجاب محکم هستند که نفوذ فساد درمیانشان ممکن نیست، به هر وسیله ای که شده باید زن مسلمان را از حجاب اسلام خارج کرد و بی حجابی در بین مسلمانان رایج شود و ابتدا برای گول زدن آنها که حجاب را کنار بگذارند باید به آنها تفهیم کرد که حجاب به صورت چادر و یا عبا مربوط به اسلام نيست [۱].
باید زنان مسلمان را فریب داد و از زیر چادر بیرون کشید با این بیان که ؛ حجاب یک عادت است از خلفای بنی عباس و یک برنامه اسلامی نیست .
پس از آنکه زنان را از چادر و عبا بیرون آوردیم ، باید جوانان را تحریک کنیم که دنبال آنان بیفتند تا در میان مسلمانان فساد رواج یابد و برای پیشبرد این نقشه لازم است اول زنان غیر مسلمان را از حجاب بیرون آوریم ، تا زنان مسلمان از آنان یاد بگیرند [۲].
منابع:
1. حکایت کشف حجاب
2. آنچه باید یک زن بداند
تفاوت لذت حرام و لذت حلال
حجت الاسلام والمسلمین قرائتی :
حدیث داریم همهی افراد رزقشان از حلال اندازهگیری شده است. اگر کسی به حرام بپردازد خدا از حلال کمش میگذارد.
یک جوان پیداست چقدر باید با یک دختری با حلال زندگی کند. این پسری که مقدر شده که چند ساعت، چند ماه، چند سال با یک دختری زندگی شیرین داشته باشد این ولخرجی میکند،نامحرم است ولی خوب دل نمیکند.
بعد هم ممکن است اسام اس بزند، تلفن کند، نامه، پیام، و…
بعد دو سال ازدواجش عقب میافتد.
تا میروند عقد کنند میگویند:عمه عروس مرد!
چهل روز عقب بیفتد. تا میروند میگویند: آقا فلانی از دیوار افتاد فلان، فلانی مریض شد، فلانی تصادف کرد، یک وقت میبینی دو سه سال عقد این آقا پسر عقب میافتد به خاطر اینکه فقط دو ساعت رفت…
حُر دو ساعت دیر آمد، دو فرسخ قبرش از امام حسین علیه السلام عقب افتاد.
حرصبح زود باید بیاید، چاشت آمد به امام حسین ملحق شد، همین دو ساعت که دیر آمد دو فرسخ قبر حر از امام حسین فاصله گرفت.
یک نگاه حرام میکنی دو سال ازدواج عقب میافتد. این ازدواجها تاب خورده به خاطر اینکه ما حرامخوری میکنیم، حرامخوری که کردیم خدا ازدواج را هی تاب میدهد،مخصوصا برای بنده های خوبش…
اشتباه میکنند آنهایی که میگویند: آزادی زن، آزادی زن! اینها سرشان کلاه رفته حالیشان نیست.
چطور؟افطار خوشمزهتر است یا ناهار؟ افطار خوشمزهتر است، چون آدم چند ساعت خودش را نگه داشته است، افطار خوشمزهتر است.
اگر آدم به حرام رسید خودش را نگه دارد، خانم خودش برایش خوشمزه است.
اما اگر به هرکس رسید با او دست داد، او را بوسید، با او بستنی خوردو..
این مثل این است که راه میرود و مغز گردو و مغز بادام میخورد. این دیگر سفره پهن میشود اشتهای لازم را ندارد…
گلچین سخنرانیهای حجت الاسلام قرائتی
استخاره بد آمد...
مردی تصمیم داشت به سفر تجارت برود خدمت امام صادق(ع) كه رسید درخواست استخاره ای كرد، استخاره بد آمد، آن مرد نادیده گرفت و به سفر رفت اتفاقاً به او خوش گذشت و سود فراوانی هم برد امام از آن استخاره در تعجب بود پس از مسافرت خدمت امام رسید و عرض كرد:
یابن رسول الله ! یادتان هست چندی قبل از خدمت شمارسیدم برایم استخاره كردید و بد آمد، استخاره ام برای سفر تجارت بود به سفر رفتم و سود فراوانی كردم به من خوش گذشت.امام صادق(ع) تبسمی كرد و به او فرمود: ( در سفری كه رفتی یادت هست در فلان منزل خسته بودی نماز مغرب و عشایت را خواندی شام خوردی و خوابیدی و زمانی بیدارشدی كه آفتاب طلوع كرد و نماز صبح تو قضا شده بود؟
عرض كرد آری .حضرت فرمود: اگر خداوند دنیا و آنچه را كه در دنیاست به تو داده بود جبران آن خسارت (قضا شدن نماز صبح) نمی شد.
جهاد با نفس/ج۱/ص۶۶
حياء علوم الدين
قالَ ابنُ لُقمانَ الحَكيمِ لِأَبيهِ : يا أبَتِ أيُّ الخِصالِ مِنَ الإِنسانِ خَيرٌ ؟
قالَ : الدّينُ . قالَ : إذا كانَتِ اثنَتَينِ ؟
قالَ : الدّينُ وَالمالُ . قالَ : فَإِذا كانَت ثَلاثا ؟
قالَ : الدّينُ وَالمالُ وَالحَياءُ . قالَ : فَإِذا كانَت أربَعا ؟
قالَ : الدّينُ وَالمالُ وَالحَياءُ وحُسنُ الخُلُقِ . قالَ : فَإِذا كانَت خَمسا ؟
قالَ : الدّينُ وَالمالُ وَالحَياءُ وحُسنُ الخُلُقِ وَالسَّخاءُ . قالَ : فَإِذا كانَت سِتّا ؟
قالَ : يا بُنَيَّ ، إذَا اجتَمَعَت فيهِ الخَمسُ خِصالٍ فَهُوَ نَقِيٌّ تَقِيٌّ ، وللّهِِ وَلِيٌّ ، ومِنَ الشَّيطانِ بَريءٌ .
إحياء علوم الدين:
پسر لقمان حكيم از پدرش پرسيد: اى پدرم! كدام ويژگى در انسان ، بهتر است؟ لقمان گفت: «دين» .
پرسيد: اگر دو تا باشد ، چه طور؟
گفت: «دين و مال» .
پرسيد: اگر سه تا باشد ، چه طور؟
گفت: «دين و مال و حيا» .
پرسيد: اگر چهار تا باشد ، چه طور ؟
گفت : «دين و مال و حيا و خلقِ نيكو» .
پرسيد : اگر پنج تا باشد ، چه طور؟
گفت: «دين و مال و حيا و خلقِ نيكو و سخاوتمندى» .
پرسيد: اگر شش تا باشد ، چه طور؟
گفت: «اى پسرم! هر گاه در انسان ، اين پنج ويژگى جمع شود، او پاكيزه، پرهيزگار، دوست خدا و برى از شيطان خواهد بود» .
احياء علوم الدين ؛ ج 3 ص 82 ، نزهة المجالس : ج 1 ص 82 .
دقت به قران از ديدگاه امام معصوم(ع)
قالَ الاْمامُ عَلىّ بنُ الْحسَين، زَيْنُ الْعابدين (عَلَيْهِ السَّلام) :
آياتُ الْقُرْآنِ خَزائِنُ الْعِلْمِ، كُلَّما فُتِحَتْ خَزانَةٌ، فَيَنْبَغى لَكَ أنْ تَنْظُرَ ما فيها.
هر آيه اى از قرآن، خزينه اى از علوم خداوند متعال است، پس هر آيه را كه مشغول خواندن
مى شوى، در آن دقّت كن كه چه مى يابى.
مستدرك الوسائل: ج 4، ص 238، ح 3.
اصرار در آستان خداوند
خدایا از تو درخواست می کنم به احترام حقّی که بر همه مخلوقاتت داری و به اسم اعظمت که پیامبرت را فرمان دادی تا به آن اسم تو را تسبیح گوید و به عظمت ذات بزرگت که هرگز فرسوده و متغیر نمی گردد و دگرگونی و نیستی نمی پذیرد، که بر محمّد و آل محمّد صلّی اللَّه علیه و آله درود فرستی و در پرتو بندگی خودت مرا از هر چیزی بی نیاز گردانی و با ترس از خودت علاقه به دنیا را از دل من بکنی و با رحمت خود مرا با انبوه کرامتهایت جفت و همراه گردانی.
صحیفه سجادیه ؛ ششمین فراز از دعای پنجاه و دو (اصرار در آستان خداوند)
راهی برای گناه نڪردن
امیرالمـومـنین علی (علیه السلام)فرمـودند:
هر ڪس نماز صبــح را بر پا دارد و پس از نماز در جایش بنشیند و سوره توحیـد را “11″ مرتبه قبل از طلوع خورشیـد قرائت ڪند آن روز مرتڪب گنـاه نمیشود، هر چند شیطان به سوی او طمع ڪند.
«ثواب الاعمال، صفحه 341»
درمحضراستاد
آیت ﺍﻟﻠﻪ بهجت(ره) :
ﺩﺭ ﺭﻭﺯ ﻗﻴﺎﻣﺖ ﻣﺎ ﺳﻨﮓ ﻗﺒﺮ ﻧﺪﺍﺭﻳﻢ،
ﺷﻨﺎﺳﻨﺎﻣﻪ ﻧﺪﺍﺭﻳﻢ،ﺍﺳﻢ ﻧﺪﺍﺭﻳﻢ.ﻋﻨﺎﻭﻳﻦ ﻣﺮﺩﻡ،ﭘﺴﺖ ﻭ ﻣﻘﺎﻡ ﻣﺮﺩﻡو ﺍﻳﻨﮑﻪ ﺁﻳﺖ ﺍﻟﻠﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﻳﺎ ﻧﺒﺎﺷﺪ،ﻭﺯﻳﺮ ﺑﺎﺷﺪ ﻳﺎ ﻧﺒﺎﺷﺪ،
ﺛﺮﻭﺗﻤﻨﺪ ﺑﺎﺷﺪ ﻳﺎ ﻧﺒﺎﺷﺪ.ﺍﻳﻨﻬﺎ ﺍﺻﻼ ﻣﻼﮎ ﻧﻴﺴﺖ،
ﺑﻠﮑﻪ ﻣﻮﺍﺭﺩ ﺯﻳﺮ ﺍﺳﺖ :
ﺍﻭﻝ ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﻣﻴﮕﻮﻳﻨﺪ ﺁﻧﻬﺎﻳﻲ ﮐﻪ ﭘﺪﺭ ﻭ ﻣﺎﺩﺭﺷﺎﻥ ﺍﺯ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍﺿﻲ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﺮﻭﻧﺪ ﺑﻬﺸﺖ.
دوم ﺁﻧﻬﺎﻳﻲ ﮐﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﺍﺯ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍﺿﻲ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻭ ﺑﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﻣﻨﻔﻌﺖ ﺭﺳﺎﻧﺪﻩ ﺍﻧﺪ ﺁﻧﻬﺎ ﻧﻴﺰ ﺑﺮﻭﻧﺪ ﺑﻬﺸﺖ.
سوم ﺁﻧﻬﺎﻳﻲ ﻫﻢ ﮐﻪ ﺍﺷﮏ ﺑﺮﺍﻱ امام حسین و ﻓﺎﻃﻤﻪ ﺍﻟﺰﻫﺮﺍ ﺭﻳﺨﺘﻪ ﺍﻧﺪ و عمل صالح انجام دادند ﺁﻧﻬﺎ ﻫﻢ ﺑﺮﻭﻧﺪ ﺑﻬﺸﺖ.
ﺳﭙﺲ ﻣﻼﺋﮑﻪ ﻣﻴﮕﻮﻳﻨﺪ :
ﺍﻱ ﺧﺪﺍﻱ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﭘﺲ ﺷﻬﺪﺍ ﻭ ﺭﺯﻣﻨﺪﮔﺎﻥ وایثارگران ﭼﻪ؟
ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻣﻴﻔﺮﻣﺎﻳﻨﺪ :
ﻣﻘﺎﻡ ﻭ ﻣﻨﺰﻟﺖ ﺍﻳﻨﻬﺎ ﻗﺎﺑﻞ ﻣﻘﺎﻳﺴﻪ ﻧﻴﺴﺖ.
ﻣﺎ ﺑﺎ ﺍﻳﻨﻬﺎ ﺑﺎﻳﺴﺘﻲ ﻣﻌﺎﻣﻠﻪ ﮐﻨﻴﻢ،
ﺑﺎ ﺍﻳﻨﻬﺎ ﺑﺎﻳﺴﺘﻲ ﺻﺤﺒﺖ ﮐﻨﻴﻢ ﻭ ﺑﺒﻴﻨﻴﻢ ﮐﺠﺎ ﺧﻮﺷﺸﺎﻥ ﻣﻲ ﺁﻳﺪ ﻭ ﮐﺠﺎﻱ ﺑﻬﺸﺖ ﻣﻴﺨﻮﺍﻫﻨﺪ ﺑﺮﻭﻧﺪ؟
ﺑﺎﻳﺪ ﺑﺎ ﺍﻳﻨﻬﺎ ﻣﻌﺎﻣﻠﻪ ﮐﻨﻴﻢ ﻭ ﺭﺿﺎﻳﺘﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﺟﻠﺐ ﮐﻨﻴﻢ.
خواب و سلامتي...
_زمان هایی که خوابیدن کراهت و ضرر دارد:
1.ما بین الطلوعین (بین اذان صبح و طلوع آفتاب)
2.خوابیدن بین نماز مغرب و عشاء
3.خوابیدن بعد از نماز عصر
4.خوابیدن بین نماز شب و نماز صبح
_محل خواب
1.تنها خوابیدن به شدت نهی شده است.تا حدی که پیامبر می فرمایند کسی که تنها بخوابد ملعون است.
2.خوابیدن روی بامی که دیوار نداشته باشد نهی شده است.
3.خوابیدن با دست و دهان کثیف و نشسته نهی شده است.
_انواع خوابیدن:
*بهترین نوع خوابیدن:
آن است که در رساله ی ذهبیه آمده به این صورت
که انسان ابتدا کمی روی شانه ی راست دراز بکشد و بعد روی شانه ی چپ بخوابد و زمانی هم که قصد بیدار شدن دارد مدت روی شانه ی راست دراز بکشد.یعنی ابتدا و انتهایش باید سمت راست باشد.
*بدترین نوع خواب:
خواب روی شکم. این خواب شومی است و بسیار مذمت شده است.روایت داریم که اگر دیدید کسی روی شکم خوابیده او را بیدار کنید چون این خواب ابلیس است.
توصیه هایی در روایات در مورد خواب:
1. زمان خواب پاها به سمت قبله باشد.
2.دست را زیر گونه بگذارید
3.خود را عادت دهید که هنگام خواب لب ها را باز کنید تا بخارات از دهان خارج شود.
4.پنبه گذاشتن در گوش
5.رفتن به دستشویی قبل از خواب
6.وضو گرفتن قبل از خواب
7.مسواک زدن قبل از خواب
هرگز سختیهای زندگی خود را برای دیگران تشریح نکنیم.
مفضّل با فشار سخت زندگی روبرو شده بود ،فقر وتنگ دستی، داشتن قرض و مخارج سنگین زندگی او را آزار میداد، درمحضر امام صادق علیه السلام لب به شکایت گشود و بیچارگیهای خود را مو به موتشریح کرد :« فلان مبلغ قرض دارم ،فلان مشکلرا دارم، متحیّرم چه کنم ؟ و….!»خلاصه در آخر کلامش از امام صادق علیه السلام درخواست دعا کرد.
امام علیه السلام به کنیزش دستور داد یک کیسه اشرفی که منصور برای وی فرستاده بود بیاورند ،بعد این کیسه را در اختیار مفضّل قرار داد.
مفضّل به امام علیه السلام عرض کرد: «آقا!… مقصودماز آنچه در حضور شما گفتم دعا بود.»
حضرت امام علیه السلام فرمودند: « بسیار خوب! … دعا هم میکنم؛،امّا این را بدان؛ هرگز سختیهای خود را برای مردم تشریح نکن. اولین اثرش این است که وانمود میشود تو در میدان زندگی زمین خوردهای واز روزگار شکست یافتهای، در نظرها کوچک میشوی وشخصیّت واحترامت از میان میرود».
منابع:
شهید مطهری،داستان راستان ص۱۷ .
رحمتی ،محمد،گنجینه معارف ج۱ص۱۱۲
قصه های باطل، ذهن را کج و منحرف می کند
یکی از عهدهای شیخ الرئیس در رساله ی عهد اش این است که رمان و قصه های باطل نخواند،
حرف ها و افسانه های باطل ذهن را کج و معوج می کند و نفس را از درست اندیشی و درست یابی عدول می دهد و منحرف می گرداند.
افسانه و قصه های هرزه، اندیشه های ناپاک و پلید و حرف های کج و معوج، فکر را از استقامت باز می دارند و انسان را از استنتاج و تحصیل معارف حقه، درست اندیشی و درست بینی دور می گردانند.
ولایت تکوینی/فصل_اول، ص۱۳
حضرت علامه حسن زاده آملي
دعاى پُر پاداش
روزى حضرت امیرالمومنین"ع” مشغول طواف كعبه بود، ناگاه ديد مردى پرده كعبه را به دست گرفته و چنين دعا می كند:
«يا مَنْ لا يشْغُلُهُ سَمْعٌ عَنْ سَمْعٍ، يا مَنْ لا يغَلِّطُهُ السّائِلُونَ، يا مَنْ لا يتَبَرَّمُ اِلْحاحُ الْمُلِحِّينَ اَذِقْنِى بَرْدَ عَفْوِكَ وَ حَلاوَة مَغْفِرَتِكَ؛
اى خدايى كه شنيدنت تو را از شنيدنى هاى ديگر غافل نكند.
اى خدايى كه در دريافت سؤال تقاضا كنندگان اشتباه نمى كنى،
اى خدايى كه اصرار اصرار كنندگان تو را آزرده نمى كند،
خنكى عفوت، و شيرينى آمرزشت را به من بچشان.»
حضرت امیرالمومنین"ع"به او فرمود:
دعايت را شنيدم.
او كه خضرعليه السلام بود گفت:
«اين دعا را بعد از هر نمازى بخوان، سوگند به خدايى كه جان خضر در دست اوست، اگر گناهت به اندازه تعداد ستارگان، و ريگها و خاكهاى زمين باشد، خداوند سريعتر از يك چشم به هم زدن، آنها را مى بخشد.»
بحار، ج 39، ص 132، و نظير آن در ص 133
آیا ذوالقرنین پیامبر بود ؟
از امام علي علیه سلام سؤال شد آيا ذوالقرنين پيامبر بوده است؟ حضرت فرمود: او نه پيامبر بود و نه ملك بلكه بنده اي بود كه خدا را دوست داشت و خدا هم او را دوست داشت و براي خدا خير خواهي مي كرد و خدا هم براي او خير خواست.(1)
از امام باقر و صادق هم نقل شده كه ما همچون صحابي موسي(يوشع بن نون) و ذوالقرنين هستيم كه عالم بودند و پيامبر نبودند.(2)
پيامبر (ص) و ائمه اطهار (ع) در مورد ذوالقرنین نقل کرده اند: «او پيامبر نبود بلكه بنده صالحى بود»، (3)
منابع:
1. فيض كاشاني، الاصفي، قم، دفتر تبليغات اسلامي، ج2، ص726؛ بحراني، البرهان، تهران، بنياد بعثت، 1416ق، ج3، ص659.
2. بحراني، همان، ص664.
3- (الحويزى، على بن جمعه العروسى نورالثقلين، قم: مطبعه الحكمه، الجزء الثالث، بىجا، بىتا، ص 294 و 295).
رویای اکنکار
یکی از گرایشهای فطری ارتقا و تعالی است؛ زیرا روح انسان با تجربهی محضر خداوند متعال، تعالی را تجربه کرده است و اکنون در این دنیای فرودست، محدود و مادی اشتیاق و شور آن تجربه، قرارش را ربوده است. مکتب اکنکار به معنای سفر روح، میکوشد تا پاسخی به این گرایش و نیاز بنیادین ارائه دهد.
بنابر تعالیم اک -که ماهیت و سرشت روح بیان میکند- انسان روح است؛ ذرهای از خداوند که برای تحصیل تجربههای معنوی به جهان فرستاده شده است.
برنامه و روش گروه «اك» يا «اكنكار» در واقع ريشه در نوعى نگاه بوديستى به حقيقت انسان و هدف او دارد. راه و روش «اكنكار» به انسان نشان مىدهد كه چگونه با رهاكردن و آزاد ساختن قابليتهاى درونى خود و شناخت تندرستى به موفقيت نايل شده و سفر روحى را آغاز كرده با تعالى روح به سوى درك خداوند رهنمون گرديد.
کلمپ، هارولد، استاد رویا، ترجمه شهرام شاهمحمدپور، نشر ایساتیس، ۱۳۸۰، ص ۹
حق زبان
امام سجاد عليه السلام :
حَقُّ اللِّسَانِ إِكْرَامُهُ عَنِ الْخَنَى وَ تَعْوِيدُهُ الْخَيْرَ وَ تَرْكُ الْفُضُولِ الَّتِي لَا فَائِدَةَ لَهَا وَ الْبِرُّ بِالنَّاسِ وَ حُسْنُ الْقَوْلِ فِيهِم
حق زبان، دور داشتن آن از زشت گويى، عادت دادنش به خير و خوبى، ترك گفتار بى فايده و نيكى به مردم و خوشگويى درباره آنان است.
امالی(صدوق) ص 368 - خصال ص 566 - مکارم الاخلاق ص 419