مواظب زبان خود باشیم
گاهي اوقات حرفي مي زنيم و بعد مي گوييم که شوخي بود.
بدانيد که اين حرف اثر خودش را گذاشته است.
اگر ميخ طلايي را به چشم شما بزنند و شما کور بشويد ،بعد بگويند:
اين ميخ طلايي بود، شما مي گوييد :بالاخره من کور شدم.گاهي اوقات آبروي کسي را مي بريم و بعد مي گوييم که شوخي کردم.
چه شما شوخي کرديد و چه شوخي نکرديد، آبروي فرد ریخته شده است.
قرآن مي فرمايد: وقتي او بد گفت شما بهتر از او بگوييد. اگر شما بيمار شديد و او به عيادت شما نيامد، شما به ديدن او برويد.
پس خدا مي فرمايد که مقابله به مثل نکن.
مثلا خانم عصباني است و حرفي به شوهرش مي زند، بايد مرد کوتاه بيايد.
بعضي خانم ها با تلفن به همه مي گويند که فلاني حرف زشت زد. اين کار سخن چيني و اشتباه است.
حجت الاسلام والمسلمين قرائتي
92/7/2
تاثیرنیات دراعمال انسان
یکی از اموری که میگویند از مظاهر سبقت رحمت الهی بر غضب الهی است یعنی نشانه این است که همیشه لطف و رحمت بر غضب و قهر پیشی دارد این است که اگر انسان جداً در مرحله نیت، طالب خیر و حقیقت باشد یعنی قصد جدی داشته باشد که کار خیری را انجام بدهد ولی بعد در عمل موفق نشود، خداوند به چنین کسی با اینکه توفیق این عمل را پیدا نکرده است به موجب همین قصد و نیت اجر و پاداش میدهد.
ولی اگر کسی قصد معصیتی را بکند، نیت یک شری را در دل داشته باشد و بعد مانعی پیدا بشود که آن کار صورت نگیرد، مثلا قصد داشت که برود شهادت دروغ بدهد ولی رفت و احتیاجی به او پیدا نشد و بالاخره در عمل، او شهادت دروغ نداد، آیا برای او گناه یک شهادت دروغ نوشته میشود؟ نه، چون نیت به مرحله عمل نیامده است. این، تفضّل الهی است.
استاد مطهری، آشنایی با قرآن، ج5، ص 63-62 (با تلخیص)
هفت سین قرآنی
خدمت حضرت علی علیه السلام عرض کردند،آقاجان ایرانیان عیدی دارند بنام نوروز و در آن لحظه برج حمل (تحویل سال) هفت سینی دارند که از چند چیز تشکیل شده است. نظرتان چیست؟
حضرت علی علیه السلام فرمود:
من به شما هفت سینی یاد می دهم که هرکس در آغاز برج حمل آنها را با گلاب و زعفران بنویسد و خود و خانواده اش از آن بخورد، من ضامنم تا آخر سال با سلامت و تندرستی زندگی کنند:
1.سلامُ علی آلِ یاسین
۲ .سلامٌ علی اِبراهیم
۳ .سلامُ عـَلی موُسی و هارون
٤ .سلامُ هیَ حتّی مَطلَعِ الفـَجر
۵ .سلامٌ علی نوح ٍ فی العالمین
٦ .سلامٌ عـَلیکُم طِبتُم فادخـُلوُها خالدین
۷ .سلامٌ قولاً مِن رَب الِّرحیم
همان هفت آیه قرانی است که با سین شروع
می شود.
مرحوم حضرت آیت الله سید عباس کاشانی ره میفرمودند:
هرکس نتواند بنویسد بخواند که همان اثر را دارد.
امید است سال جدید و هرلحظه ما مزین ومنور با آیات قرانی باشد.
آگاهی از دل ها
محمد بن علي هاشمي، يكي از مخالفان ولايت گويد:
بامداد روزي كه امام جواد عليه السلام با دختر مأمون عروسي كرده بود خدمتش رسيدم و در آن شب دارويي خورده بودم كه تشنگي به من دست داده بود و من نخستين كسي بودم كه در آن صبح خدمتش رسيدم و نمي خواستم آب طلب كنم.
امام عليه السلام به چهره ي من نگاه كرد و فرمود: «به گمانم تشنه اي! »
جواب دادم: «آري. »
فرمود: «اي غلام براي ما آب آشاميدني بياور. »
من با خودم گفتم: «اكنون آب مسموم ميآورند. » از اين جهت اندوهگين و پريشان شدم.
غلام آمد و آب آورد. حضرت به چهره ي من تبسمي نمود و فرمود: «اي غلام آب را به من بده. »
آن را گرفت و آشاميد (تا من يقين كنم كه مسموم نيست. ) سپس به من داد، و من آن را آشاميدم.
بار ديگر تشنه شدم و باز كراهت داشتم كه آب بخواهم آن حضرت فرمود: «باز هم تشنه شدي؟ »
جواب دادم: «بلي. » و غلام بار ديگر آب آورد.
به خيالم افتاد كه قطعا اين بار آب مسموم آورده اند، لذا از نوشيدن آب وحشت كردم.
در آن حال امام عليه السلام جام را گرفت و قدري آشاميد و سپس باقيمانده را به من داد در حالي كه تبسم ميفرمود.
محمد ميگويد:
با ديدن اين قضيه باور كردم كه عقيده ي شيعيان درباره ي وي صحيح است كه او از دلهاي مردم و اسرار نهاني آگاهي دارد.
منبع:
اصول كافى جلد ۲ صفحه ۴۱۹ روايت ۶، كشف الغمة، ج ۲، ص ۳۶۰
محجة البيضاء، فيض كاشاني، ج ۴، ص ۳۰۳
به نام عشق به کام شیطان
هر اصطلاح و واژهای که تاثیر مثبت در روح و روان جوانان داشته باشد مورد توجه و سوءاستفاده مدعیان دروغین قرار میگیرد. این شیادان برای رسیدن به منافع نفسانی و دنیوی خویش از هر وسیلهای برای جذب افراد ساده لوح استفاده میکنند تا مریدان خود را با اهداف و گرایشهای انحرافی، به سوی پرتگاه ضلالت سوق دهند.
اشو یکی از مدعیان دروغین، با هدف ترویج تفکرات انحرافی و نفوذ در قشر جوان، با سوء استفاده از واژه عشق به تضعیف ادیان الهی میپردازد.
وی با رد خدای ادیان الهی بیان میکند: «عشق خدای واقعی است نه خدای فلاسفه… بودا، مسیح، محمد… .»
واژه عشق از جذابترین و پرطرفدارترین و درعینحال از آسیبپذیرترین، روش جذب مدعیان دروغین است. این واژه جذاب، از سویی باعث افزایش اقبال جوانان به عرفانهای کاذب و از سوی دیگر، زمینه را برای سوءاستفاده مدعیان دروغین دو چندان میکند.
اشو در این سخن با زیرکی کامل خدای ادیان و مذاهب دیگر را نفی میکند و به صورت غیرمستقیم، خود را به عنوان خدای مجسم به مریدان معرفی میکند تا آنها با عشق به اشو به سمت کمال پوشالی حرکت کنند.
منبع:
تفسیری از اشو بر داستانهای صوفیان، باگوان اشو راجنیش، تهران، ص 49.
ﻋﻠﻢ ﺍﻭّﻟﻴﻦ ﻭ ﺁﺧﺮﻳﻦ
(ﺣﻀﺮﺕ ﻋﻴﺴﻰ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ) ﺑﻪ ﺷﺒﺎﻧﻰ ﺭﺳﻴﺪﻩ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺍﻯ ﻣﺮﺩ ﺗﻮ ﻋﻤﺮ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﭼﻮﭘﺎﻧﻰ ﺻﺮﻑ ﻛﺮﺩﻯ ﺍﮔﺮ ﺩﺭ ﺗﺤﺼﻴﻞ ﻋﻠﻢ ﻣﻰ ﻛﻮﺷﻴﺪﻯ ﺑﻬﺘﺮ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺑﻮﺩﻯ؟
ﻋﺮﺽ ﻛﺮﺩ: ﻳﺎﻧﺒﻰ ﺍﻟﻠّﻪ ﻣﻦ ﺷﺶ ﻣﺴﺌﻠﻪ ﺍﺯ ﻋﻠﻢ ﻳﺎﺩ ﮔﺮﻓﺘﻪﺍﻡ ﻭ ﺑﺪﺁﻧﻬﺎ ﻋﻤﻞ ﻣﻰ ﻛﻨﻢ.
ﺍﻭﻝ: ﺁﻧﻜﻪ ﺗﺎ ﺣﻠﺎﻝ ﻫﺴﺖ ﺣﺮﺍﻡ ﻧﻤﻰ ﺧﻮﺭﻡ ﻭ ﻫﺮﮔﺰ ﺣﻠﺎﻝ ﻛﻢ ﻧﺸﻮﺩ ﻛﻪ ﺍﺣﺘﻴﺎﺝ ﺑﻪ ﺣﺮﺍﻡ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺑﺎﺷﺪ.
ﺩﻭﻡ: ﺁﻧﻜﻪ ﺗﺎ ﺭﺍﺳﺖ ﻫﺴﺖ ﺩﺭﻭﻍ ﻧﻤﻰ ﮔﻮﻳﻢ ﻭ ﻫﺮﮔﺰ ﺭﺍﺳﺖ ﻛﻢ ﻧﺸﻮﺩ ﻛﻪ ﺍﺣﺘﻴﺎﺝ ﺑﻪ ﺩﺭﻭﻍ ﺑﺎﺷﺪ.
ﺳﻮّﻡ: ﺁﻧﻜﻪ ﺗﺎ ﻋﻴﺐ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻣﻰ ﺑﻴﻨﻢ ﺑﻪ ﻋﻴﺐ ﺩﻳﮕﺮﺍﻥ ﻣﺸﻐﻮﻝ ﻧﻤﻰ ﺷﻮﻡ ﻭ ﻫﻨﻮﺯ ﺍﺯ ﺍﺻﻠﺎﺡ ﻋﻴﻮﺏ ﺧﻮﺩ ﻓﺎﺭﻍ ﻧﺸﺪﻩﺍﻡ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻋﻴﺐ ﺩﻳﮕﺮﺍﻥ ﺑﭙﺮﺩﺍﺯﻡ.
ﭼﻬﺎﺭﻡ: ﺁﻧﻜﻪ ﺗﺎ ﺍﺑﻠﻴﺲ ﺭﺍ ﻣﺮﺩﻩ ﻧﺒﻴﻨﻢ ﺑﻪ ﮔﻨﺞ ﻭ ﺧﺰﺍﻧﻪ ﻣﺨﻠﻮﻕ ﻃﻤﻊ ﻧﺪﺍﺭﻡ ﻭ ﻫﻨﻮﺯ ﮔﻨﺞ ﻭ ﺧﺰﺍﻧﻪ ﺧﺪﺍ ﻛﻢ ﻧﺸﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﺗﺎ ﻣﺤﺘﺎﺝ ﻣﺨﻠﻮﻕ ﺑﺎﺷﻢ.
ﺷﺸﻢ ﺁﻧﻜﻪ: ﺗﺎ ﻫﺮ ﺩﻭ ﭘﺎﻯ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺑﻬﺸﺖ ﻧﺒﻴﻨﻢ ﺍﺯ ﻋﺬﺍﺏ ﺧﺪﺍﻯ ﺗﻌﺎﻟﻰ ﺍﻳﻤﻦ ﻧﻴﺴﺘﻢ ﻭ ﻫﻨﻮﺯ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺑﻬﺸﺖ ﻧﺪﻳﺪﻩﺍﻡ ﺗﺎ ﺍﺯ ﻋﺬﺍﺏ ﻭﻯ ﺁﺳﻮﺩﻩ ﺑﺎﺷﻢ.
ﺣﻀﺮﺕ ﻋﻴﺴﻰ ﻓﺮﻣﻮﺩ: (ﻋﻠﻢ ﺍﻭﻟﻴﻦ ﻭ ﺁﺧﺮﻳﻦ ﺍﻳﻦ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺗﻮ ﺧﻮﺍﻧﺪﻩ ﻭ ﻳﺎﺩ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﻯ).
داستان هایی از فضیلت علم
روش تربيت كودك
1.تربيت كودك، يعنى شكوفا كردن استعدادها و برآوردن نيازهاى او.
2. نيازهاى كودك فقط خوراك و پوشاك و محبت و … نيست و استعدادهاى او خواندن و نوشتن و انباشتن حافظه نيست.
او استعداد نتيجه گيرى- فكر- و اندازهگيرى و سنجش- عقل- و انتخاب و اراده و وجدان هم دارد و لذا نياز به امنيت و يقين و استقلال و اعتراف هم دارد.
كودك هم مغز دارد و هم قلب، از اين رو، هم روشنفكرى مىخواهد و هم روشندلى.
3. مربى بايد تمامى استعدادهاى كودك را شكوفا كند و بارور كند.
استعدادها با دو عاملِ احتياج و هدف بارور مىشوند و شكوفا مىگردند.
كودك وقتى كه احتياج دارد، فرياد مىزند و انسان هنگامى كه نياز دارد، از غار خويش بيرون مىآيد.
كودك براى رسيدن به يك توپ، به يك عروسك، به يك هدف حركت مىكند. بُل مىرود و بر سر پا مىايستد و راه مىافتد و مىكوشد و در اين كوششها از استعدادهاى خود كمك مىگيرد.
احتياجها و سختىها هستند كه انسان را عميق مىكنند و به نبوغ مىرسانند.
هدفها و خواستهها هستند كه انسانها را پيش مىرانند و استعدادهايش را بيرون مىريزند.
مربى بايد كودك را در زمينههايى بگذارد كه احتياجها را حس كند و بارور شود.
و بايد چشم كودك را باز كند و هدفها را نشانش بدهد تا كودك ببيند و راه بيفتد.
تربيت کودك، ص36_37
جبرئیل و نقش انگشتری
زید بن علی از پدرش امام سجاد روایت میکند روزی پیغمبر انگشتر خود را به علے بن ابیطالب داد و فرمود:
این انگشتر را نزد حکّاک بُرده، به او بگو بر نگین آن (محمّد بن عبداللّه) نوشته شود،
امیرالمؤمنین انگشتر را پیش حکّاک بُرد و اظهار داشت
بر نگین آن، نقش کلمه (محمّد بن عبداللّه) حکّاکی نما!
حکّاک آنرا پذیرفت، اما هنگام کار، دست و قلم او خطا رفت و نقش (محمّد رسول اللّه) نوشته شد.
هنگامی که علی (علیه السلام) خواست انگشتر را بگیرد دقت نمود و چون دید غیر از آن چیزی است که گفته بود، به حکّاک فرمود من چنین نقشی را نگفته بودم
حکّاک گفت : صحیح میفرمائید، ولی دستم به اشتباه رفت
حضرت انگشتر را گرفت و نزد پیغمبر آمد و اظهار داشت:
یا رسول اللّه! حکاک آنچه را گفته بودم انجام نداده و مدعی است که دستش خطا رفته است
پیغمبر فرمود : ای علی! من محمّد بن عبداللّه هستم، چرا محمّد رسول اللّه نوشته شده است؟
سپس انگشتر را بدست خود نمود و چون صبح شد و بر انگشترش نگاه کرد،
دید نوشته شده (علے ولیّ اللّه)
در همین بین جبرئیل امین نازل شد و پیغمبر موضوع را برای او بازگو نمود
جبرئیل گفت …
آنچه را تو خواستی نوشته شود، گفتی …
و آنچه را ما خواستیم، نوشتیم!
بحارالانوار. ج۴۰. ص۳۷. حدیث۷۲
مدينة المعاجز. ج۱. ص۴۲۴.ح۲۸۵
امالى شيخ طوسی.ج۲. ص ۳۱۵
بحارالانوار. ج۱۶. ص۹۱. ح۲۶
آیا برزخیان آشنایان خود را ملاقات می کنند؟
شاید ابتدا به ذهن افراد نا آشنای به روایات، خطور کند که هر کس پس از مرگ، در عالمی به نام برزخ به سر می برد و در آن جا هیچ گونه اطلاعی از سایر برزخیان (دوستان و غیر دوستان) ندارد؛
بلکه در عالم بی خبری نگاهداری می شود تا قیامت برپا شود؛
ولی برخلاف چنین ادعایی از روایات معصومین علیهم السلام استفاده می شود که آنان در عالم برزخ یکدیگر را می شناسند و به دیدار یکدیگر نیز می روند.
در روایتی که حماد بن عثمان از امام صادق (علیه السلام) نقل می کند، حضرت در جواب این سوال که آیا ارواح مومنان با یکدیگر ملاقات می کنند؟
فرمودند: بله، و از یکدیگر سوال می کنند و یکدیگر را می شناسند و هنگامی که او (یکی از آن ها) را دیدی، می گویی فلانی است.
سید هاشم حسینی بحرانی، تفسیر برهان، ج 6، ص 234
اگر غير خدا را بخواهے!
شيخ رجبعلی خياط فرموده است :
«اگر انسان ديده باطن داشته باشد، باطن برزخی او به همان صورت درمي آيد؛
[اما] اگر غير خدا را بخواهی، قيمت تو همان است که خواسته ای و اگر خدا خواه شدی قيمت نداری؛
«من کان لله کان ا… له» اگر در تمام لحظات مستغرق در خدا باشی، انوار الهی در تو تابش می کند و آنچه بخواهی به نور الهی می بينی .»
چشمه سار معرفت، ص ۱۰۷
بسیجی یعنی...
امام خامنه ای (حفظه الله):
«یک عده در میان انقلابیون پیدا می شوند که آمادگی شان، کمربستگی شان، پا به رکاب بودن شان، شجاعت شان، اخلاص شان برای رفتن به سمت هدفهای انقلاب از دیگران بیش تر است. اینها بسیجی هستند… آن وقتی که برای رسیدن به بعضی دستاوردهای مادّی ممکن است بعضی افراد با هم مسابقه بدهند، این بسیجی جلو نمیافتد؛ عقب میماند؛ اصراری ندارد. بسیجی چنین آدمی است.»
6/5/1379
قبولى اعمال به شرط تقوا
مرحوم شيخ رجبعلى خياط شاگردى داشت كه خيلى امام حسينى بود و در بازار تهران تشكيلاتى به هم زده بود و خودش براى امام حسين مجلس مى گرفت.
اين شخص (در باطن) به حرام و حلال اموالش اعتنايى نداشت. حتى پول هم نزول مى داد.
زمانى كه فوت كرد، تشييع جنازه عجيبى براى او برگزار شد، به گونه اى كه بيشتر بازارى ها مغازه ها را به احترام او تعطيل كردند. ما هم در تشييع جنازه او شركت داشتيم.
در ميان راه شيخ به من گفت: ((داش احمد، در اين فكر بودم كه مردى كه اين چنين اهل گريه و روضه است، حتماً بايد مورد توجه امام حسين عليه السلام قرار بگيرد.
به محض آنكه اين فكر از ذهنم گذشت، يك دفعه پرده ها كنار رفت و امام حسين عليه السلام را ديدم (به مكاشفه) فرمود: تو چه خيال مى كنى؟ مگر من رئيس دزدها هستم؟!
سپس فرمود: ما اهلبيت اعمال را تنها از انسانهاى متّقى قبول مى كنيم.
کشکول کشمیری ؛ حضرت استاد سید علی اکبر صداقت حفظه الله
حکایتی از پیر پالان دوز
یک روز شیخ بها در بازار قدم میزد و پیر مردی را دید که مشغول دوختن پالان پاره مردم بود و از این راه امرارمعاش میکرد. شیخ دلش به حال پیرمرد سوخت و جلو رفت وگفت : سلام سپس دستش را به پالان پیرمرد زد و بلافاصله از طرف غیب پالان پیرمرد پر شد از سکه های اشرفی. پیرمرد وقتی این حرکت شیخ را دید ناراحت شد و فریاد زد چکار کردی؟ یالا سکه ها را بردار که به درد من نمیخورد. شیخ گفت : من نمی توانم سکه ها را غیب کنم. پیرمرد چوب دستی خود را به پالان زد و سکه ها غیب شدند و رو به شیخ گفت تو که نمی توانی غیب کنی چرا ظاهر میکنی؟ شیخ بها فهمید پیرمرد صاحب علم و کمالات بسیار است. پیرپالان دوز سپس رو به شیخ می کند و می گوید: “دلت را کیمیا کن!” کما اینکه خدای رحمان در حدیث قدسی
می فرماید : ” یا عبدی اطعنی اجعلک مثلی انا اقول کن فیکون انت تقول کن فیکون : بنده
من مرا اطاعت کن تا تو را مانند خود کنم. من می گویم باش پس بوجود می آید تو هم می گویی باش پس می شود.”
سرانجام عالم ربانی، محمد عارف عباسی در سال 985 ه. ق جان به جانان تسلیم نمود. مقبرهی این عارف بزرگ جنب حرم رضوی در مشهد مقدس واقع و در شمال شرقی حرم مطهر، واقع در ابتدای خیابان نواب صفوی (پایین خیابان)، زیارتگاه بسیاری از شیفتگان اهل بیت عصمت و طهارت میباشد.
اقرار به ولایت امیرالمومنین و اهل بیت علیهم السلام در عالم ذر
اقرار به ولایت امیرالمومنین و اهل بیت علیهم السلام در عالم ذر، میثاق یا عالم الست.
رسول خدا صلی الله علیه وآله و سلم فرمودند:
خداوند متعال دوستی علی، فاطمه و فرزندان معصوم آن دو رابر همه انسان ها نباتات،کوهها، آبها، درختان،جمادات، حیوانات و…در عالم ذر عرضه داشت.
پس اولین کسانی که در پذیرش محبت اهل بیت سبقت گرفتند،خداوند آنها را به عنوان:
انبیا و مرسلین در دنیا قرار داد.
سپس بعد از انبیاء،کسانی را که در محبت اهل بیت سبقت گرفتند،به عنوان شیعه انتخاب شدند.و خداوند در بهشت همه آنان را جمع خواهد کرد.
به درستی که خداوند متعال ولایت ما را بر فرشتگان عرضه داشته پس اولین فرشتگانی که در پذیرش ولایتمان سبقت گرفتند خداوند ایشان را به عنوان فرشتگان مقرب انتخاب کرد.
احقاق الحق ۹/۱۹۱
همجنس بازی در نظام فکری اشو
از جمله افرادی که از مسیر فطرت انسانی خارج شده، اشو هست. او که از آموزههای ادیان الهی بدور بوده است، تفکر عجیب و مخالف فطرت و غریزه بین طرفداران خود ترویج می دهد. او نظام خانواده را نفی میکند در عوض همجنسگرایی را تبلیغ میکند.
او ترجیح میدهد انسانها به جای ازدواج مرد با زن به همجنسگرایی روی بیاورند. او در این زمینه میگوید:
«… زن و مرد هرگز دوستان خوبی نیستند و نخواهند بود. عشاق دوستان خوبی نیستند ولی میتوانند دشمن هم باشند. ولی مردان با مردان و زنان با زنان بهتر می توانند دوستی کنند رابطهی مرد با مرد بسیار راحتتر و قابل فهمتر است تا رابطهی زن و مرد. ازدواج دو زن با یکدیگر یا دو مرد با یکدیگر با وجودی که غیر علمی است ولی قابل قبول است و کسی نمیتواند مانع آن شود.»
اشو هیچ درکی از روابط زن و مرد نداشته در حالی که رابطه بین زن و شوهر یک رابطه عمیقی است که خداوند متعال در قرآن کریم میفرماید:خلق لکم من انفسکم ازواجا لتسکنواالیها و جعل بینکم مودة و رحمة.
اشو از تعالیم الهی بهرهای نبرده اما سؤال این است که آیا او خلقت حیوانها را مشاهده نکرده که هریک از آنها به صورت نر و ماده آفریده شدهاند و طبق غریزه جفتگیری آنها همیشه با جنس مخالف است؟
جریان همجنسگرایی را هیچ یک از ادیان الهی تایید نکرده بلکه همهی ادیان این عمل را زشت دانستهاند و دستور به ترک آن دادهاند. از جمله خداوند در قرآن کریم در سوره حجراز این جریان انحرافی و بلایی که بر اثر این عمل زشت نازل شده خبر میدهد.
منبع:
سلسله نشست های آسیب شناسی، جلسه نقد اوشو، حجت الاسلام دکتر محمد تقی فعالی.
هیچ کاری را بر نماز مقدم ندار!
از جمله مواردی که آیت الله حق شناس بسیار سفارش مینمودند،نماز اول وقت بود و چه بسیار این روایت را می خواندند که
«اول الوقت رضوان الله و آخر الوقت غفران الله» به این معنا که مؤمن به محض اعلان اذان به جهت جلب رضایت حضرت دوست بلافاصله خود را مهیای سخن گفتن با پروردگار کند و هیچ کاری را بر نماز مقدم ندارد.
راهنمای سلوک آقای حق شناس صفحه۱۹
جلوگیری از کشیده شدن نفس به گناه
اگر انسان خیال را در اختیار خودش نگیرد یکی از چیزهایی است که انسان را فاسد میکند؛ یعنی انسان نیاز به تمرکز قوّه خیال دارد. اگر قوّه خیال آزاد باشد، منشأ فساد اخلاق انسان میشود.
امیرالمؤمنین علیه السلام می فرمایند: النَّفْسُ انْ لَمْ تَشْغَلْهُ شَغَلَک؛ یعنی اگر تو نفس را به کاری مشغول نکنی، او تو را به خودش مشغول میکند.
یک چیزهایی است که اگر انسان آنها را به کاری نگمارد طوری نمی شود، مثل یک جماد است. این انگشتر را که من به انگشتم می کنم، اگر روی طاقچه ای یا در جعبه ای بگذارم طوری نمی شود.
ولی نفس انسان جور دیگری است، همیشه باید او را مشغول داشت؛ یعنی همیشه باید یک کاری داشته باشد که او را متمرکز کند و وادار به آن کار نماید و الّا اگر شما به او کار نداشته باشید، او شما را به آنچه که دلش می خواهد وادار می کند و آن وقت است که دریچه خیال به روی انسان باز می شود؛ در رختخواب فکر می کند، در بازار فکر می کند، همین طور خیال خیال خیال، و همین خیالات است که انسان را به هزاران نوع گناه می کشاند. اما برعکس، وقتی که انسان یک کار و یک شغل دارد، آن کار و شغل، او را به سوی خود می کشد و جذب می کند.
استاد مطهری، تعلیم و تربیت در اسلام ، ص278
خلاصہ تمام دعاها
روزے شخصے خدمٺ حضرٺ علے(ع) مےرود و مےگوید یا امیر بنده بہ علٺ مشغلہ زیاد نمےتوانم همہ دعاها را بخوانم، چہ ڪنم؟
حضرٺ علے(ع) فرمودند: خلاصہ تمام ادعیہ را بہ تو مےگویم، هر صبح ڪہ بخوانے، گویے تمام دعاها را خواندے.
_ الحمدلله علی کل نعمه
{خدا را سپاس و حمد مےگویم براے هر نعمتے ڪہ بہ من داده اسٺ}
_ و اسئل لله من کل خیر
{و از خداوند درخواسٺ مےڪنم هر خیر و خوبے را}
_و استغفر الله من کل ذنب
{و خدایا مرا ببخش براے تمام گناهانم}
_واعوذ بالله من کل شر
{و خدایا بہ تو پناه مےبرم از همہ بدے ها}
بحارالانوار، جلد۹۱