اهمیت ازدواج درسن پایین
رسول الله (صلى الله عليه و آله)
ما مِن شابٍ تَزَوَّجَ فى حَداثَةِ سِنِّهِ اِلاّ عَجَّ شَيطانُهُ يا وَيلَهُ ، يا وَيلَهُ! عَصَمَ مِنّى ثُلُـثَى دينِهِ ، فَليَتَّقِ اللّه العَبدُ فِى الثُّـلُثِ الباقى ؛
هر جوانى كه در سن كم ازدواج كند ، شيطان فرياد بر مى آورد كه
واى برمن ، واى بر من! دو سوم دينش را از دستبرد من ، مصون نگه داشت . پس بنده بايد براى حفظ يك سومِ باقى مانده دينش ، تقواى الهى پيشه سازد .
نوادر راوندى، ص 112
جزء کدام دسته هستیم؟!!
امام علی علیه السلام فرمودند :
در شگفتم از بخيل ؛ به سوی فقری میشتابد ،كه از آن میگريزد !
و سرمايهای را از دست میدهد ،که برای آن تلاش می كند ، در دنيا چون تهيدستان زندگی میکند ،اما در آخرت چونسرمايهداران محاكمه میشود !
در شگفتم از متكبری كه ؛ ديروز نطفهای بی ارزش و فردا مرداری گنديده خواهد بود !
و در شگفتم از آن كس كه ؛ آفرينش پديدهها را می نگرد ،و در وجود خدا ترديد دارد !
در شگفتم از آنكس كه مردگان را می بيند و مرگ را از ياد برده است !
در شگفتم از آن كس كه ؛ پيدايش دوباره را انكار می کند در حالیکه پيدايش آغازين را مینگرد !
و در شگفتم از آن كس كه ؛ خانه نابودشدنی را آباد میكند ،اما جايگاه هميشگی رااز ياد برده است !
نهج البلاغه، حکمت 125
چراحقیقت عریان است ودروغ پوشیده
وقتی دروغ و حقیقت با هم راه می رفتند، به چشمه ای رسیدند .
دروغ به حقیقت گفت: ” لباس خود را در آوریم و در این چشمه آب تنی کنیم .”
حقیقت ساده دل چنین کرد، در آن لحظه که در آب بود، دروغ، لباس حقیقت را از کنار
چشمه برداشت و پوشید و به راه افتاد .
حقیقت، پس از آب تنی ناچار شد برهنه به راه افتد؛
از آن روز ما حقیقت را برهنه می بینیم ، اما بسا اوقات دروغ را هم ملاقات می کنیم که متاسفانه لباس حقیقت پوشیده است؛ و طبعاً حقانیّت خود را در نظر ما به تلبیس ثابت می کند…!
از پاریز تا پاریس ، دکتر محمد ابراهیم باستانی پاریزی
کاه و گندم دنیا
آیت الله حائری شیرازی :
کشاورزان بعد از درو، گندمها را بهصورت خرمن جمع کرده و کاملاً میکوبند. بعد از کوبیدن؛ هنوز گندمها با هم مخلوطند و جدا کردن اینها با دست ناممکن است، لذا منتظر باد میمانند تا هنگام وزیدن باد، آنها را بر باد دهند. گندمها به علت سنگینی سرِجای قبلی خود برمیگردند و کاهها به علت سبکی نصیب باد میشوند.
«انسانها»؛ محصول کشتزار خلقت هستند که درو شدهاند و در خرمن جوامع، جمعآوری گردیدهاند. پس ابتدا باید کوبیده شوند و این کوبیدن توسط مشکلات و مصائب محقق خواهد شد و سپس بر باد داده میشوند تا سنگینها بمانند و سبکها را باد ببرد. سنگینی همان با حق بودن است، «اهل حق» گرچه کوبیده میشوند و در مسیر بادهای شهوات و غضبها قرار میگیرند ولی چون سنگین هستند در موضع خود باقی میمانند. «اهل باطل» که سبک و پوچند؛ باد آنها را میبرد و آنها در دست باد شیطان و شهوات اسیر میگردند.
نماز جمعه از دیدگاه امام خمینی(ره)
امام خمینی(ره):
یکى از مهمترین چیزهایى که در این انقلاب حاصل شد قضیه نماز جمعه است، که در زمان سابق در بین ما متروک، و در بین اهل سنت به طور دلخواه نبود و غالباً تحت نفوذ قدرتها انجام مىگرفت، که بحمد اللَّه در این نهضت نماز جمعه با محتواى حقیقى آن تحقق یافت، و آقایان باید با سفارش به مردم و نسلهاى آینده به این مسأله اهمیت بدهند که نماز جمعه در رأس همه امور است، و مردم را مجتمع کنند که در این امر خللى وارد نشود. منصب امامت جمعه، یعنى منصب تماس روحانیت با ملت، و روحانیت با مجلس و دولت، و این از امورى است که با دست تواناى ائمه جمعه انجام مىگیرد، که امید است هر روز بیشتر و بهتر انجام شود، و جمعیتها بیشتر بیایند، و این سنت حسنهاى باشد که براى مردم و آیندگان محفوظ بماند .
صحیفه امام (ره) ج ۱۸، ص ۱۹۵
آثاررسیدگىبهخویشان
صله رحم آثار و فواید ارزنده اى براى انسان در بر دارد كه در اینجا به برخى از آنها اشاره مىكنیم:
1- طولعمر: یكى از مهمترین آثار صله رحم، طولانىشدن عمر است. امام رضا علیه السلام در این باره فرمود:
یَكُونُ الرَّجُلُ یَصِلُ رَحِمَهُ فَیَكُونُ قَدْ بَقِىَ مِنْ عُمْرِهِ ثَلاثُ سِنینَ فَیُصَیِّرُهَا اللَّهُ ثَلاثینَ سَنَةً وَ یَفْعَلُ اللَّهُ ما یَشاءُ چه بسا مردى كه تنها سه سال از عمرش باقى مانده است، امّا خدا به خاطر صله رحم، باقىمانده عمرش را به سى سال مىرساند و خدا آنچه را مىخواهد، انجام مىدهد. شخصى به نام مَیسِر از امام باقر یا امام صادق علیهم السلام نقل كرده كه آن حضرت فرمود: اى مَیسر! گمان مىكنم به خویشان خود نیكى مىكنى؟ گفتم: آرى فدایت شوم! من در نوجوانى در بازار كار مىكردم و دو درهم مزد مىگرفتم، یك درهم آن را به عمّهام و درهم دیگر را به خالهام مىدادم. آنگاه امام فرمود: به خدا سوگند تا كنون دو بار مرگت فرا رسیده، ولى به خاطر صله رحم به تأخیر افتاده است.
2- فراوانىروزى: حضرت سجّاد علیه السلام فرمود: مَنْ سَرَّهُ أَنْ یَمُدَّ اللَّهُ فى عُمْرِهِ وَ أَنْ یَبْسُطَ لَهُ فى رِزْقِهِ فَلْیَصِلْ رَحِمَهُ … هر كس دوست دارد، خدا عمرش را طولانى و روزىاش را افزایش دهد، باید صله رحم كند.
داستان شیر درنده و حضرت علی علیه السلام
حارث همدان ، كه يكى ازاصحاب باوفاى اميرالمؤ منين علىّ عليه السلام است ، گويد:
روزى به همراه آن حضرت در بيرون يكى از محلّه هاى شهر كوفه قدم مى زديم كه ناگهان شيرى درّنده از دور نمايان شد و جلو آمد، پس ما راه را براى حركت آن شير باز كرديم .
وقتى آن شير نزديك ما رسيد، خود را در مقابل حضرت امير عليه السلام خاضعانه روى زمين انداخت ، در
اين هنگام حضرت علىّ عليه السلام خطاب به شير كرد و فرمود: برگرد، حقّ ورود به شهر كوفه را ندارى ، همچنين پيام مرا به ديگر حيوانات درّنده نيز مى رسانى كه آنان هم حقّ ورود به اين شهر را ندارند؛ و
چنانچه بر خلاف دستور من عمل نمائيد، خودم در بين شما حكم خواهم كرد.
حارث همدانى گويد: تا زمانى كه امام علىّ بن ابى طالب عليه السلام زنده بود، هيچ درّنده اى نزديك شهركوفه نمى آمد.
موقعى كه حضرت به شهادت رسيد، زياد بن اءبيه ، استاندار كوفه شد؛ و در آن موقع درّندگان از هر سو وارد كوفه و باغستان هاى آن شهر مى شدند و ضمن اين كه خسارت وارد مى كردند، به مردم هم ، نيز
حمله مى كردند.
شجره طوبى ، ص 33، مجلس 12،
هداية الكبرى ، ص 152، ص 2
اهمیت مهمانی در اسلام
_ پاداش اکرام کردن مهمان
۱- امام علی علیه السلام: مؤمنی نیست که مهمان را دوست داشته باشد، مگر اینکه در روز قیامت، از قبر خود درحالی خارج شود که صورتش چون ماه شب چهارده، نورانی است؛ جماعت به او نگاه میکنند و میگویند: او کیست؟ آیا پیامبری مرسل است؟ فرشتهای میگوید: او مؤمنی است که مهمان را دوست میداشت و اکرامش میکرد و راه او غیر از بهشت نیست
۲- امام صادق علیه السلام: هرکس مؤمنی را طعام دهد تا سیر شود، هیچکس از مخلوقات خداوند نمیداند چه مقدار پاداش در آخرت دارد، نه مَلَک مقربی و نه نبی مرسلی، بهجز خداوند، پروردگار عالمین»
۳- پیامبر اکرم صلےاللهعلیهوآله: هرکس سه نفر مسلمان را طعام دهد، خداوند او را [از طعامهای] سه بهشت در ملکوت سماوات: جنت فردوس، جنت عدن و جنت طوبی طعام دهد و از [میوه] درختی در بهشت عدن که خداوند خود به دستش آن را کاشته است، به او دهد»
_ ترغیب به مهمانی دادن
۱- امام علی علیه السلام: هرکه خداوند به او ثروتی دهد، باید با آن به خویشانش رسیدگی کند و مهمانداری نماید»
۲- در روایت آمده است که روزی امام علی(ع) را غـمگین یافتند. سبب را جـویا شدند. حضرت فرمود: «هفت روز است که مهمانی بر ما وارد نشده است»
_ تشویق به پذیرفتن دعوت مؤمن
۱- پذیرفتن دعوت دیگران چندان اهمیت دارد که در روایاتی از پیامبر اکرم(ص)، حتی در صورت دور بودن منزل میزبان و با وجود زحمت ایاب و ذهاب برای مهمان، به پذیرش دعوت سفارش شده است: «به حاضران و غایبان امت خود سفارش میکنم که دعوت مسلمان را، حتی اگر از فاصلة پنج میل باشد، بپذیرند؛ زیرا این کار بخشی از دین است»
۲- امام صادق علیه السلام: «هرگاه بـرادرت ناخوانده بر تو وارد شد، همان غذایی که در خانه داری برایش بیاور و هرگاه او را دعوت کردی در پذیرایی از او زحمت بکش»
منابع؛
شعیری،۱۳۶۳، ص ۱۳۶
کلینی، ۱۳۸۸، ج ۲، ص ۲۰۱
نهجالبلاغه، خطبه ۱۴۲
البرقی، ۱۴۱۳ ، ص ۱۷۹، ح ۱۵۰۶
ارزش شادکردن محارم
پیامبر اکرم “صلیالله علیه و آله” فرمودند:
«إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى عَلَى الْإِنَاثِ أَرْأَفُ مِنْهُ عَلَى الذُّكُورِ وَ مَا مِنْ رَجُلٍ يُدْخِلُ فَرْحَةً عَلَى امْرَأَةٍ بَيْنَهُ وَ بَيْنَهَا حُرْمَةٌ إِلَّا فَرَّحَهُ اللَّهُ تَعَالَى يَوْمَ الْقِيَامَةِ»
خداوند تبارک و تعالی، به زنان مهربانتر از مردان است
و هيچ مردى، زنى از محارم خود را خوشحال نمى كند، مگر آن كه خداوند متعال او را در قيامت شاد مى كند.
كافى، ج6، ص6، ح7
خودشناسی در عرفان حلقه
در روش سلوکی که طاهری برای پیروانش طراحی کرده است تلاش، کوشش و خودسازی هیچگونه جایگاهی نداشته و بهجای خودسازی، اتصال به «شبکهی شعور کیهانی» پیشنهاد میشود.
طاهری برای دستیابی به انواع تزکیه تنها برخورداری از رحمت الهی از راه اتصال به شبکهی شعور کیهانی را لازم و ضروری دانسته و بیان می کند؛
«تزکیهی درونی بدون ارتباط با خدا و برخورداری از رحمانیت او امکان ندارد. در صورتی که انسان به تزکیهی درونی برسد، خواه ناخواه رفتار او هم، تحت تأثیر این تزکیه قرار میگیرد و بهطور بنیادی اصلاح میشود. بنابراین، اصلاح زیربنایی، با ورود به مسیر عرفان و تجربهی پلهی عشق به دست میآید. برای این منظور، رحمانیت خداوند در انواعی از ارتباط با او جریان مییابد و تحولاتی از قبیل «تزکیه اخلاقی» و «تزکیه تشعشعاتی» اتفاق میافتد.
محمد علی طاهری، ارمنستان، گریگور تاتواتسی، ص 120
هرڪس ڪہ خواهد خانہ اش بہ نعمت آبادان باشد...
شیخ حسنعلے نخودڪی(ره):
حضرت محمد صلے اللہ علیہ والہ وسلم فرمودند:
هرڪس ڪہ خواهد خانہ اش بہ نعمت آبادان باشد، بہ ذڪر شش گانہ زیر بپردازد:
اول آنڪہ در آغاز هرڪار بگوید: بسم اللہ الرحمن الرحیم.
دوم آنڪہ چون نعمتے از راہ حلال نصیبش شد، بگوید الحمداللہ رب العالمین.
سوم آنڪہ چون خطا و لغزشے ڪند بگوید: استغفراللہ ربے و اتوب الیہ.
چهارم آنڪہ چون غم و اندوہ براو هجوم آورد بگوید: لاحول و لا قوہ الا باللہ العلے العظیم.
پنجم آنڪہ چون تدبیر ڪار ڪند، گوید ماشاءاللہ.
ششم آنڪہ چون از ستمگرے هراسے ڪند بگوید: حسبنااللہ و نعم الوڪیل.
برتری حضرت محمد(ص)برانبیاء
مردی یهودی در احتجاجی از رسول خدا صلی الله علیه و آله پرسیدند: ” آیا تو برتری یا موسی بن عمران! “
پیامبر(ص)فرمود : پسندیده نیست شخصی خویش را به پاکی بستاید، لیک من میگویم آدم علیه السلام هنگامی که به لغزش دچار شد، در توبه ی خویش گفت :
بار خدایا! به حق محمّد و آل محمّد از تو میخواهم که بر من ببخشایی، پس خداوند بر او ببخشود.
و نوح علیه السلام هنگامی که به کشتی سوار شد و از غرق شدن هراسید، گفت : بار خدایا! به حق محمّد و آل محمّد از تو میخواهم که مرا از غرق شدن نجات دهی، پس خداوند او را نجات داد.
ابراهیم علیه السلام نیز هنگامی که در آتش افکنده شد، گفت : بار خدایا! به حق محمّد و آل محمّد از تو میخواهم که مرا از آتش نجات دهی، پس خداوند آتش را برای ابراهیم گلستان کرد.
موسی علیه السلام هنگامی که عصای خویش را افکند و در دل ترسی احساس کرد،گفت : بار خدایا! به حق محمّد و آل محمّد از تو میخواهم که مرا امنیت دهی، و خداوند فرمود: مترس که تو خود برتری.
ای یهودی، اگر موسی علیه السلام به دوره ی من میرسید سپس به من ایمان نمی آورد، ایمان خود و نبوتش به او سودی نمی رساند.
ای یهودی! هنگامی که مهدی فرزند من، ظهور می کند،عیسی بن مریم از آسمان برای یاری او فرود می آید و مهدی را بر خود پیش می دارد و پشت سر او نماز می گزارد.
برترین ذکر صلوات ص۱۳۵-۱۳۶
شهادت ارثی است که از اولیا به ما رسیده
امام خمینی( ره):
بدخواهان ما گمان نکنند که جوان های ما از مردن، از شهادت باکی دارند. شهادت ارثی است که از اولیاء ما به ما می رسد. آنها باید از مردن بترسند که بعد از مرگ، موت را فنا می دانند. ما که بعد از موت را حیات بالاتر از این حیات می دانیم چه باکی داریم.
خائن ها باید بترسند. خادم های به اسلام خوفی ندارند. ارتش ما، ژاندارمری ما، شهربانی ما، پاسداران ما خوفی ندارند. پاسداران ما را که در پاوه و امثال آن سر بریدند به حیات جاودان رسیدند
صحیفه نور ج ۸ ص ۲۶۹
سه چيز مردم را هلاك ميكند...
امام حسن (علیه السلام ) :
هلاك الناس في ثلاث : الكبر والحرص والحسد ، فالكبر هلاك الدين وبه لعن ابليس، والحرص عدو النفس وبه اخرج آدم من الجنة ، والحسد رائد السوء ومنه قتل قابيلهابيل .
سه چيز مردم را هلاك ميكند : تكبر ، حرص و حسد . چون تكبر دين انسان را از بين مي برد و شيطان هم به واسطه تكبر ملعون و منفور شد ، و حرص دشمن نفس انسان است و حضرت آدم به سبب حرص از بهشت رانده شد ، و حسد راهبر بدي و بدبختي است و به سبب حسد قابيل برادرش هابيل را كشت .
بحار الانوار ، ج 78 ، ص 111
قبول مسولیت براساس توانایی...
در دفاع مقدس افراد براساس تلاش و توانایی شان مسئولیت می گرفتند…
امام خامنه ای:
«در دفاع هشت ساله - در مجموعهی داوطلبان و سپاه و اینها - هیچکس بعنوان فرمانده و رئیس وارد میدان نمی شد؛
همه بر اساس تلاش خودشان به مقامات بالا می رسیدند؛ یعنی یک نفری وارد میشد، بسیجی معمولی بود؛ بعد می دیدند آدم قابلی است، می شد فرماندهی دسته یا فرماندهی گروهان، بعد می شد فرماندهی گردان، بعد می شد فرماندهی تیپ، می رفت بالا.
مدیریت جنگِ آن زمان هم فقط مدیریت نظامی نبود؛ من چون اوائل کار، مدت کوتاهی از نزدیک کارها را می دیدم،
بعد هم که از دور؛ تهران بودیم، لاکن جریانها را می فهمیدم و می دانستم. مدیریت، صرفاً مدیریت نظامی نبود؛
مدیریت سیاسی بود، مدیریت فکری بود، مدیریت انسانی و ادبی و اخلاقی بود؛ تا کسی این چیزها را نداشت، نمی توانست مجموعهی زیردست خودش را اداره کند و هدایت بکند.»
1388/12/03
ترس مومنان از وسوسه هاي شيطانی
امام باقر علیه السلام از رسول خدا نقل فرمود:
جمعي از اصحاب رسول خدا به محضر آن حضرت آمده و عرض كردند:
اي رسول خدا! ما در مورد صفت نفاق كه مبادا به سراغمان آيد، ترسان هستيم!
پيامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: چرا ترسان هستيد؟
اصحاب گفتند: هنگامي كه ما در حضور شما هستيم، شما با نصايح خود، به ما تذكر مي دهيد و به آخرت تشويق مي نمائيد، حالت خدا ترسي در ما پديد مي آيد و دنيا را فراموش مي كنيم
ولي وقتي كه از حضور شما مي رويم و به خانه هاي خود باز مي گرديم ّ حالت ما عوض مي گردد، به گونه اي كه گويا هيچ گونه حالت معنوي نداشته ايم…
آيا شما از اينكه اين تغيير حالت ما، نشانه نفاق ما باشد، نگران نيستيد؟
پیامبر صلی الله علیه و آله به آنها فرمود:
نه، هرگز (اينگونه نيست) بلكه وسوسه هاي شيطان است كه شما را به سوي دنيا ترغيب و تشويق مي كند…
به خدا سوگند اگر از شما همان حالت را كه تعريف كرديد كه در نزد من پيدا مي كنيد نگه داريد و ادامه دهيد، به مقامي مي رسيدید كه:
فرشتگان دست در دست شما مي نهادند و بر روي آب (بدون وسيله) راه مي افتاديد…
همانا مؤمن، دستخوش آزمايشات و پرتگاه هاي گناه قرار مي گيرد و بسيار توبه مي كند،
آيا سخن خدا را نشنيده ايد كه مي فرمايد:
خداوند توبه كنندگان را دوست دارد و پاكان را نيز دوست دارد (بقره - 222)
اصول کافی،باب في تنقل اخوال القلب، حديث 1، ص 423 و 424 - ج 2
مقامی که از قبرستان رسید
مردم غالبا از قبرستان فراری هستند و میلی ندارند به آنجا سربزنند، در حالی که در روایات توصیه شده که به قبرستان سربزنید و مرگ و قیامت را در دلهای خود زنده کنید، علمای بزرگ از ارتباط با قبرستان به مقامات بالایی رسیدند که داستان زیر یک نمونه از آن است:
مرحوم آية الله حاج شيخ محمّد تقیّ آملی که از شاگردان سلسلۀ اوّل مرحوم قاضی بودند، نقل کرده:
من مدّتها ميديدم كه مرحوم قاضی طباطبایی دو سه ساعت در وادی السّلام مینشينند.
با خود میگفتم: انسان بايد زيارت كند و برگردد و به قرائت فاتحهای روح مردگان را شاد كند؛ كارهای لازمتر هم هست كه بايد به آنها پرداخت.
اين إشكال در دل من بود امّا به أحدی ابراز نكردم،
تا آنكه از نجف اشرف عازم بر مراجعت به ايران شدم وليكن در مصلحت بودن اين سفر ترديد داشتم و از اين نيّت كسی مطّلع نبود.
همچنین شبی ميخواستم بخوابم؛ در طاقچۀ پائين پای من كتاب بود؛ در وقت خواب طبعاً پای من بسوی كتابها كشيده ميشد.
با خود گفتم برخيزم و جای خواب خود را تغيير دهم، يا نه لازم نيست؛ چون كتابها درست مقابل پای من نيست و بالاتر قرار گرفته، اين هتك احترام به كتاب نيست.
در اين ترديد بنا بر آن گذاشتم كه هتك حرمت نيست و خوابيدم.
صبح كه به محضر مرحوم قاضی رفتم، فرمود:
صلاح نيست شما به ايران برويد، و پا دراز كردن بسوی كتابها هم هتك احترام است.
بیاختيار هول زده گفتم: آقا شما از كجا فهميدهايد؟
فرمود: از وادی السّلام نجف فهميدهام.
معادشناسی ج ۲ ص ۲۶۶
یا مقلّب القلوب و الأبصار
آیت الله جوادی آملی :
جريان « مقلّب القلوب و الأبصار » در قرآن دو جا ذكر شده و هر دو جا مربوط به مسئله معاد و قيامت است.
1.يكی اينكه فرمود افراد كافری كه دلهايشان را تطهير نكردند آلوده هستند و ما در قيامت دلهای اينها را زير و رو میكنيم
وَنُقَلِّبُ أَفْئِدَتَهُمْ وَأَبْصَارَهُمْ كَمَا لَمْ يُؤْمِنُوا بِهِ أَوَّلَ مَرَّةٍ (انعام 110)
2. در آيه نور سوره مباركه نور كه از رجال الهی سخن به ميان میآيد میفرمايد رجال الهي كسانیاند كه
يَخَافُونَ يَوْماً تَتَقَلَّبُ فِيهِ الْقُلُوبُ وَالْأَبْصَارُ(نور 37)
اينها از روزی میترسند كه دلها زير و رو میشود چشمها برگردانده میشود و زير و رو میشود كه اين هم باز مربوط به مسئله قيامت است.
بهار انسان را به ياد قيامت میاندازد و در قيامت خطرناكترين چیزی كه دامنگير تبهكاران ميشود تقليب قلوب و تقليب ابصار است
در تحويل سال كه بهار است به خدا عرض میكنيم:
ای خدايی كه دلها را زير و رو میكنی
ای خدايی كه چشمها را زير و رو می كنی
ای خدايی كه شب و روز را مديريت می كنی
ای خدايی كه سال را به سال ديگر و حال را به حال ديگر تبديل میكنی
حال ما را به بهترين وجه تبديل كن تا ما گرفتار تقليب قلوب نشويم گرفتار تقليب ابصار نشويم بلكه از احسن الأحوال بهره بگيريم.
پس اگر در روايات دارد وقتی بهار آمد به ياد معاد باشيد يكی از راههای تذكره معاد همين است كه ما از تقليب قلوب نجات پيدا كنيم از تقليب ابصار نجات پيدا كنيم.
تقلیب القلوب برگشتن قلبها از جانب خدا به طرف دنیاست.