امام رضا علیه السلام و حجاب
مامون يكى از كنيزان خود را براى کار به خانه حضرت فرستاد ولى چند روزی بیشتر طول نكشيد که كنيز برگشت .
مامون از او پرسيد که چرا برگشتی؟
كنيز گفت : اى مامون ، روزى كه در خانه تو بودم گويا در بهشت بودم از جهت خوراك و خواب و بى حجابى ولى در خانه آن حضرت ، تحت نظارت زندگى مى كردم زيرا روش حضرت چنين بود كه ما را براى نماز شب و سپس براى نماز صبح بيدار مى نمود و ما را به حجاب و دستورات دينى مكلف مى كرد .
خود حضرت پس از خواندن نماز صبح تا اول آفتاب سر به سجده مى گذاشت و مشغول خواندن دعا مى شد . امام به فقرا و ضعفا ، عنايت خاصى داشت .
روزى وزير شما بر آن حضرت وارد شد ، شاهد بودم كه آن چنان هيبت آن سرور در او اثر كرده بود كه مدت طولانی روى پا ايستاد ولى حضرت به او اعتنا نكرد اما هر گاه فقير و بيچاره اى بر حضرت وارد مى شد ، حضرت بسيار خوشحال مى شد كه سبب تعجب همه ما مى گرديد .
منتهى الامال : ج 2 ، ص 293
دسته بندی مردم نسبت به معاد
1.گروهى منكر قیامت هستند:
«و كنا نكذب بیوم الدّین» (مدّثر،46)
2.گروهى به قیامت شك دارند:
«انكنتم فىریب من البعث» (حج،5)
3.گروهى به قیامت گمان دارند:
«یظنّون انّهم ملاقوا اللَّه» (بقره،46)
4.گروهى ایمان دارند ولى فراموش مى كنند:
«نسوا یومالحساب» (ص،26)
5.گروهى به قیامت یقین دارند:
«و بالاخرة هم یوقنون» (نمل،31)
قرآن از منكران، برهان خواسته كه دلیل انكار شما چیست؟
و براى کسانی که به قیامت شک دارند استدلال كرده
و براى آن دسته که ایمان دارند ولی فراموش میکنند دائماً تذكّراتى داده كه به یاد قیامت باشند.
و از کسانی که به قیامت یقین دارند نیز ستایش كرده است.
نماز، هم شكزدایى میكند و هم غفلتها را به «یاد» تبدیل مى سازد.
در نماز با گفتن «مالك یوم الدّین» در هر شبانه روز، انسان حداقل ده بار مسئله قیامت را یادآوری میکند و به خود تذكّر مى دهد.
خساست
بزرگی كه در ثروت، قارون زمان خود بود، اجل فرا رسيد و اميد زندگانی قطع كرد. جگرگوشگان خود را حاضر كرد. گفت:
ای فرزندان، روزگاری دراز در كسب مال، زحمتهای سفر و حضر كشيدهام و حلق خود را به سرپنجه گرسنگی فشردهام ، هرگز از محافظت اموال غافل مباشيد و به هيچ وجه دست به خرج آن نزنيد.
اگر كسی با شما سخن گويد كه پدر شما را در خواب ديدم حلوا میخواهد، هرگز به مكر آن فريب نخوريد كه آن من نگفته باشم و مرده چيزی نخورد.
اگر من خود نيز به خواب شما بيايم و همين التماس كنم، بدان توجه نبايد كرد كه آن را خواب و خيال و رويا خوانند. چه بسا كه آن را شيطان به شما نشان داده باشد، من آنچه در زندگي نخورده باشم در مُردگی تمنا نكنم. اين بگفت و جان به خزانه مالك دوزخ سپرد.
عبید زاکانی
حضور قلب در نماز
از آیت الله بهجت(ره) پرسیدم : راه رسیدن به حضور قلب در نماز چیست؟
ایشان پاسخ دادند: دو کار در کنار هم :
1. نمازگزار به وسوسه های شیطانی که غیر اختیاری پیش می آید، کاری نداشته باشد.
2.هروقت در نمازش توجه پیدا کرد، اختیاراً به غیر خدا توجه نکند.
سپس در توضیح این مطلب فرمودند: شیطان می خواهد اختیاراً انسان را متوجه غیر خدا کند. وقتی دید که در حال اختیار، به غیر خدا توجه نمی کند، او را رها می کند.
محمدی ری شهری ، زمزم عرفان ، ص 86
پنج چیز به درد اموات میخورد...
حجت الاسلام عالی:
اینکه بعد از دفن میت تلقین بعد از دفن را بگویند و مدتی سر قبر بنشینند. البته تلقین قبل از دفن هم داریم که میخوانند.
دومین کاری که باید انجام بدهند این است که بدهیهای میت را بپردازند چه بدهیهای مالی و غیر مالی. حج هم بدهی مالی و هم غیر مالی است. پس بدهیهای میت را شروع به انجام دادن بکنند و پرداخت کنند یا خودشان این کار را بکنند یا اجیر بگیرند. برای میت ثانیهها خیلی سخت میگذرد.
سومین هدیه مستحبات است
چهارمین هدیه این است که انسان طوری رفتار کند که برای پدر و مادر خدا بیامرزی بخرد. روایت داریم که از گناهان کبیره است که بچهها کاری بکنند که برای پدر و مادر نفرین بخرند
پنجمین هدیه سر زدن به قبور آنها است. وقتی اموات تازه فوت کردهاند بیشتر به هدیهها نیاز دارند مثل شب اول قبر که بیشتر به هدیه نیاز دارند
بیانات حجت الاسلام عالی ،برنامه سمت خدا
پنج چیز به درد اموات میخورد...
حجت الاسلام عالی:
اینکه بعد از دفن میت تلقین بعد از دفن را بگویند و مدتی سر قبر بنشینند. البته تلقین قبل از دفن هم داریم که میخوانند.
دومین کاری که باید انجام بدهند این است که بدهیهای میت را بپردازند چه بدهیهای مالی و غیر مالی. حج هم بدهی مالی و هم غیر مالی است. پس بدهیهای میت را شروع به انجام دادن بکنند و پرداخت کنند یا خودشان این کار را بکنند یا اجیر بگیرند. برای میت ثانیهها خیلی سخت میگذرد.
سومین هدیه مستحبات است
چهارمین هدیه این است که انسان طوری رفتار کند که برای پدر و مادر خدا بیامرزی بخرد. روایت داریم که از گناهان کبیره است که بچهها کاری بکنند که برای پدر و مادر نفرین بخرند
پنجمین هدیه سر زدن به قبور آنها است. وقتی اموات تازه فوت کردهاند بیشتر به هدیهها نیاز دارند مثل شب اول قبر که بیشتر به هدیه نیاز دارند
بیانات حجت الاسلام عالی ،برنامه سمت خدا
باطل همیشه سوار بر حق میشود و با نیروی حق حرکت میکند
استادمطهری:
باطل به طفيل حق پيدا مىشود و با نيروى حق حركت مىكند؛ يعنى نيرو مال خودش نيست، نيرو اصالتاً مال حقّ است و باطل با نيروى حق حركت مىكند.
كفى كه روى آب هست، نيروى كف نيست كه او را حركت مىدهد، اين نيروى آب است كه او را حركت مىدهد. معاويه اگر پيدا مىشود و آنهمه كارهاى باطل مىكند، آن نيروى اجتماعى را معاويه به وجود نياورده و ماهيّت واقعى آن نيرو «معاويهاى» نيست و جامعه در بطن خودش ماهيّت «معاويهاى» ندارد! باز هم پيغمبر(ص) است، باز هم ايمان است، باز هم معنويّت است، ولى معاويه بر روى اين نيرو سوار شده است.
يزيد هم كه امام حسين(ع) را كشت گفت: «قتل الحسين بسيف جدّه» يعنى حسين با شمشير جدّش پيامبر كشته شد! اين يک معناى درستى دارد، يعنى از نيروى پيامبر(ص) استفاده كردند و او را كشتند، چون براى تحريک مردم مىگفتند: «يا خيل الله ارْكبى و بالجنّة أبشرى» اى سواران الهى! سوار شويد و بهشت بر شما بشارت باد!
استاد مطهری، نبرد حق و باطل، ص47
درمحضراستاد
آیت الله مجتهدی تهرانے (ره):
بنشین و فڪر ڪن خداوند متعال چقدر به ما نعمت داده است خودش می فرماید: نمی توانید نعمت های من را بشمارید
یڪی از بزرگترین نعمـت خـداوند این است که ما هـر چه گناه مۍڪنیم او مۍپوشاند، اگـر مثلاً در پیشـانی مـا یڪ ڪنتور بود و هر یک گناه یک شماره می انداخت دیگر مـا آبـرو نداشتیم من نمۍتوانستیم زندگـے بڪنیم.
یا اگـر به جـاے شماره انداختن بوے ظاهـری قرار داده بود دیگر ڪسی طرف دیگری نمی رفت؛ «لَوْ تَکاشَفْتُم مٰا تَدافـَنْتُم» اگر از گناهان یکدیگر باخبـر مےشُدید، یڪدیگـر را دفـن نمۍڪردید.
مفهوم برکت
آیت الله مجتهدی(ره) :
از پیامبر(صلی الله علیه وآله) پرسیدند: برکت در مال یعنی چه؟
درپاسخ، پیامبر مثالی زد و فرمود:
گوسفند در سال یکبار زایمان می کند وهر بار هم یک بره به دنیا می آورد.
سگ در سال دو بار زایمان میکند و هربار هم حداقل ۷-۶ بچه.به طور طبیعی شما باید گله های سگ را ببینید که یک یا دو گوسفند در کنار آن است.
ولی در واقع برعکس است. گله های گوسفند را می بینید و یک یا دو سگ درکنار آنهاچون خداوند برکت را در ذات گوسفند قرار داد و از ذات سگ برکت را گرفت.
در تمام عمر حتی یک گله سگ را ندیده ایم.اما گله های گوسفند فراوانی را دیده ایم!
و این در حالی است که در هر ثانیه میلیونها گوسفند ذبح می شوند!
مال حرام اینگونه است:«فزونی دارد ولی برکت ندارد»
تدابیر مختلف خداوند برای بندگان
نبیّ اکرم صلّی الله علیه و آله به نقل از جَبْرَئِيلَ (علیه السلام) فرمودند که خدای تبارك و تعالى می فرماید:
برخى از بندگان مؤمن من هستند كه مى خواهند عبادتى را انجام دهند ولى منصرفشان مى كنم، تا عجب و خود بينى به ايشان راه نيابد و فاسدشان نکند،و عدّه ای از بندگان مؤمن من، سلامتى ايمان شان صرفاً با فقر است، به طورى كه اگر غنى(و دارا) شوند ايمانشان فاسد مى شوديا بعضى ديگر هستند كه سلامتى ايمان آنها فقط با ابتلاء به بيمارى تأمين می گردد، لذا اگر جسمشان سالم شود، فاسد الايمان مى شوندو به عكس جمعى از اهل ايمان مى باشند كه تنها در صورت سالم بودن (مریض نبودن) ايمانشان سالم مى ماند، از اين رو اگر آنها را مبتلا به بيمارى كنم ايمانشان فاسد مى گردد،بنا بر اين با علم به قلوب و دلهاى بندگان، بين ايشان تدبير مى كنم، چون من عالم و *خبير* هستم.
(خبیر یعنی کسی که اسرار و باطن افراد را با جزئیات کامل و بدون کاستی میداند.)
علل الشرائع ج ۱ ص ۱۲
علی(ع) از زبان علی(ع)
همانا من شما را به طاعتی وانمی دارم، مگر آنکه خود، جلوتر از شما آن را انجام می دهم و از گناهی بازنمی دارم، جز آنکه خودم پیش از شما از آن بازمی ایستم.[1]
همانا من روزی خود را به تمامی می ستانم و با نفس خود می جنگم و به قسمت و بهره خود می رسم.[2]
من یار و برادر مهربان پیامبر خدایم و پیشگام در اسلام و شکننده بت ها و ستیزنده با کافران و براندازنده دشمنان دین.[3]
من رهنمایم، رهیافته ام، پدر یتیمان و مستمندانم، سرپرست بیوه زنانم، پشت و پناه هر ناتوانی هستم و مأمن هر وحشت زده ای. من ره نمای مؤمنان به سوی بهشتم، ریسمان استوار خدایم، حلقه و دستاویز محکم خدایم و کلمه تقوا. من چشم خدایم و زبان راستگوی او و دست او.[4]
من نخستین کسی هستم که با پیامبر نماز گزارد.[5]
دانشی در سینه پنهان دارم که اگر آن را آشکار سازم، همچون ریسمان های دلو آویخته در چاهی عمیق، به لرزه درآیید.[6]
منابع:
1. حریری، محمد یوسف، علی(ع) مرد حماسه ها، تهران، بعثت، 1351، 196 صفحه.
2. حکیمی، محمود، داستان هایی از زندگی امام علی بن ابی طالب(ع)، تهران، نامک، 1376، 191 صفحه.
3. خلیلی، محمدعلی، زندگانی حضرت علی(ع)، امیرالمؤمنین، تهران، اقبال، 1374، 504 صفحه.
4. دستباز، هادی، حماسه خورشید: 23 فصل از زندگی علی(ع)، قم، دارالفکر، 1343، 233 صفحه.
5. دفتر مشاور رئیس سازمان صداوسیما در امور جوانان، 110 داستان دوران جوانی امیرالمؤمنین، امام علی(ع)، تهران، سروش، 1380، 136 صفحه.
6. دوانی، علی، امیرالمؤمنین خلیفه الله، صدیق اکبر و فاروق اعظم، تهران، مطهر، 1382، 207 صفحه.
خداوند سریع الحساب است
از رسول خدا (ص) درباره طولانی بودن روز قیامت پرسیده شد، فرمود:
«والذی نفس محمد بیده انه لیخف علی المومن حتی یکون اخف علیه من صلاه مکتوبه یصلیها فی الدنیا ؛1
قسم به کسی که جان محمد به دست اوست، آن روز برای مومن سبک و آسانتر میشود از یک نماز واجب که در دنیا میخواند» .
با توجه به این بیان معلوم میشود که سریع الحساب بودن خداوند جای تردید نیست .
در یک آن و کمتر از لحظهای میتواند به حساب همگانی رسیدگی نماید، ولی آنچه درباره مواقف طولانی قیامت مطرح است ، مربوط به حال گناهکار است که باید در مدت طولانی آن مسیر و منازل و مواقف را طی نماید تا هم کیفر خود را بچشد و هم تا که به پای حساب میرسد. بسیاری از بار گناهان آنان کاسته شود
از این رو آن مواقف طولانی برای مومن کمتر از مدت زمان نماز واجب که در دنیا خوانده طول میکشد.
بنابراین خداوند سریع الحساب است ، ولی روندگان گناهکار باید مسیر منازل قیامت را به مدت پنجاه هزار سال طی کنند تا کیفر شوند.
بحار الانوار، ج 7، ص 123.
توصیه های اخلاقی حضرت جواد الائمه (علیه السلام)
حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی (دامت برکاته):
كسي از وجود مبارك امام جواد (سلام الله عليه) توصيه اخلاقي خواست عرض كرد كه ما را سفارش كنيد. حضرت فرمود: قبول ميكنيد يا فقط ميخواهيد گوش بدهيد؟
عرض كرد نه قبول ميكنم.
فرمود: اگر قبول ميكنيد اين مسائل را بدان، اينجا جاي امتحان و جاي بردباري است اصلاً كسي خيال بكند كه اينجا بخواهد راحتي و راحت به سر ببرد راحتي نصيبش بشود اشتباه است.
آنكه اين نظام را ساخت اين جهان را ساخت فرمود: اينجا جاي آسايش نيست خودش هم كه ﴿وَ مَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللّهِ قيلاً﴾ ديگر از خدا راستگوتر كيست ؟ ولي خدا قسم ياد كرد فرمود: ﴿لَقَدْ خَلَقْنَا اْلإِنْسانَ في كَبَدٍ﴾ انسان در فشار و رنج و درد و زحمت و سختي قرار داده شد، اصلاً ساختار اينجا اين است. اين لام ، لام قسم است، كبَد يعني درد و رنج و فشار و مشكلات
حالا يكی فشار مالي دارد دیگری فشار خانوادگي دارد يكی فشار سياسي دارد و يكی فشار اجتماعي دارد هيچ كس بي درد و رنج نيست؛ مستحضريد آنها كه وضع ماليشان خوب است با قرص خواب ميخوابند اين طور نيست كه مثلاً راحت باشند حالا كسي خيال بكند اين هفتاد هشتاد سال آسوده باشد نه آسايش جاي ديگر است آنجا كه
﴿يَتَنازَعُونَ فيها کَأْساً لا لَغْوٌ فيها وَ لا تَأْثيمٌ﴾
آنها در بهشت جامهای پر از شراب طهور را که نه بیهوده گویی در آن است و نه گناه ، از یکدیگر می گیرند(آیه 22 سوره طور)
﴿وَ قالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذي أَذْهَبَ عَنَّا الْحَزَنَ إِنَّ رَبَّنا لَغَفُورٌ شَکُورٌ﴾
آنها می گویند: «حمد ( و ستایش ) برای خداوندی است که [در بهشت] اندوه را از ما برطرف ساخت پروردگار ما آمرزنده و سپاسگزار است! (آیه 34 سوره فاطر)
وجود مبارك امام جواد (سلام الله عليه) فرمود: «الثِّقَةُ بِاللّهِ ثَمَنٌ لِكُلِّ غالٍ و سُلَّمٌ إلى كُلِّ عالٍ» رسيدن به درجات عالي, درجات بهشت, درجات علمي و عملي و تقوا در دنيا و درجات بهشت در آخرت البته سخت است; ولي اعتماد و اطمینان به لطف خدا, بهاي هر كالاي گراني است.
امام جواد (علیه السلام) می فرماید: نِيل به درجات عالي و رسیدن به مقاماتی مانند مقام سلمان, مقام اباذر, مقام مقداد در دسترس است، شما نردبان رسیدن به این مقامات را داريد، نگوييد سلمان و مقداد به آن مقامات رسيده اند ما نميتوانيم, اگر بگوييد يك مقامی خيلي بالاست، نردبانش را داريد و آن اطمينان به خداست.
سخنرانی آیت الله جوادی آملی در سالروز شهادت حضرت جواد الائمه (ع)(بنیاد اسراء)
روش گرفتن تست بندگی!
از مرحوم ميرزا جواد ملكى تبريزى نقل شده كه فرمود:
آيا هيچ شده است كه خود را در صدق بندگى امتحان كنيد تا بدانيد آيا بنده ى خداييد يا نه؟
تصور كنيد با زن و فرزند خود به قصد زيارت كربلا مهيّاى حركت سفر نموده و با زحمت فراوان و هزينه ى زياد تا لب مرز برسيد.
ولى در آن جا مى بايست یک عمل حرامى (مانند كشف حجاب يا نظر اجنبى به همسر و دختران همراه) را مرتكب شويد تا مقدّمه ى خروج از گمرك و گرفتن گذرنامه و مجوّز عبور از مرز باشد؛
در اين صورت خود را چگونه مى يافتيد؟
آيا با خود مى گفتيد: اين يك حرام عيب ندارد، ما كه اين همه زحمت كشيده و هزينه نموده ايم تا به اين جا رسيده ايم، بگذار عبور كنيم؛
و يا با كمال شجاعت و مردانگى وبا آن همه رنج و دورىِ راه و تحمّل مخارج،با عائله ى خود برمى گشتيد؟
زيرا كسى كه فرموده: زيارت مستحبّ است و همان كسى كه من به قصد زیارت او آمده ام، ارتكاب حرام را جايز نمى داند .
هيچ گونه نگرانى و ناراحتى نباید باشد،چرا كه من بنده ام، من مى خواستم زيارت حضرت سيّد الشّهدا (عليه السّلام ) را براى رضاى خدا انجام دهم، نه براى خواهش دل خود.
اگر براى خداست که خدا مى فرمايد: كار حرام را انجام نده و با انجام گناه به زيارت نرو، اگر اين طور نكرد و برنگشت، يقينا ناقِصُ الإيمان است…
بنده ى با ايمان بايد تسليم فرمان و حكم الهى باشد، نه تابع خواسته هاى خود و مطيع نفس و شيطان…
مرکز تنظیم و نشر آثار آیت الله العظمی بهجت(قدس سره)
بارتان را سبك كنيد !
آيت الله مرعشي نجفي - رحمه الله عليه ميفرمودند: «من خيلي بارم سبك است و هيچ نگراني ندارم،
تنها يك چيز مرا زجر ميدهد و آن اين است كه ميترسم در ايام زندگيم نوشته من يا صحبتهاي من در هر موردي باعث شده باشد كه حقي ناحق شود،
يا در همسايگي ما گرسنهاي بوده باشد و ما غذاي سير خورده باشيم كه و الله و بالله و تالله اگر چنين چيزي بوده من آگاهي نداشتهام و نصيحت ميفرمودند كه شما هم بارتان را سبك كنيد و از تجمل پرستي و (داشتن) خانه (های) بزرگ و… بپرهيزيد، كه همه چيز ظرف چند دقيقه نابود ميشود.»
عقيقي بخشايشي - فقهاي نامدار شيعه، ص 566
انسان چقدر می ارزد ؟!
علامه محمد تقي جعفري ـ رحمت الله عليه ـ مي گفتند:
برخي از جامعه شناسان برتر دنيا در دانمارك جمع شده بودند تا پيرامون موضوع مهمي به بحث و تبادل نظر بپردازند. موضوع اين بود:
« ارزش واقعي انسان به چيست»؟
هر كدام از جامعه شناسان، سخناني گفته و معيارهاي خاصي ارايه دادند. هنگامي كه نوبت به بنده رسيد، گفتم:
اگر مي خواهيد بدانيد يك انسان چقدر ارزش دارد، ببينيد به چه چيزي علاقه دارد و به چه چيزي عشق مي ورزد. كسي كه عشقش يك آپارتمان دو طبقه است، در واقع ارزشش به مقدار همان آپارتمان است.
كسي كه عشقش ماشينش است، ارزشش به همان ميزان است. اما كسي كه عشقش خداي متعال است، ارزشش به اندازه خداست…
من اين مطلب را گفتم و پايين آمدم. وقتي جامعه شناسان سخنان من را شنيدند، براي چند دقيقه روي پاي خود ايستادند و كف زدند.
هنگامي كه تشويق آن ها تمام شد، من دوباره بلند شدم و گفتم: عزيزان، اين كلام از من نبود، بلكه از شخصي به نام علي ـ عليه السلام ـ است. آن حضرت در نهج البلاغه مي فرمايند:
« قِيمَةُ كُلِّ امْرِئٍ مَا يُحْسِنُه »؛
«ارزش هر انساني به اندازه چيزي است كه دوست مي دارد».
وقتي اين كلام را گفتم، دوباره به نشانه احترام به وجود مقدس اميرالمؤمنين علي ـ عليه السلام ـ از جا بلند شدند و چند بار نام آن حضرت را بر زبان جاري كردند.
باطن بی عفتی و بی حجابی
یکی از شاگردان پیر روشن باطن، رجبعلی خیاط(قدس سره) نقل می کند:
روزی با جناب شیخ رجبعلی از درب منزلشان خارج شدیم و من متوجه شدم که یک زن بی حجاب و بد لباس در مقابلمان است.
سرم را پایین انداختم .شیخ فرمودند:«نگاهش کن!»
من گفتم :
آقاجان، او بی حجاب است.فرمودند:«گفتم نگاهش کن!»
سرم را بالا آوردم و دیدم که آن زن در جریانی از مواد مذاب گرفتار است و بدنش پر از چرک و خون است و از موهای او چرک ، قطره قطره به آن مواد مذاب می ریخت.
هر قطره که می افتاد انگار بنزین آتش می گیرد و منفجر می شود و او سوخت.
همین طور که می دیدم شیخ فرمودند:«بس است، سرت را پایین بینداز.
متوجه شدم که شیخ با تصرف در چشمانم، دیده های برزخی من را گشوده بودند تا باطن عمل آن زن را به من بفهماند.
کیمیای محبت ،ص133
تلنگر....
بهلول هارون را در حمام دید و گفت: به من یک دینار بدهکاری، طلب خود را می خواهم.
هارون گفت: اجازه بده از حمام خارج شوممن که این جا عریانم و چیزی ندارم بدهم.
بهلول گفت: در روز قیامت هم این چنین عریان و بی چیز خواهی بودپس طلب دنیا را تا زنده ای بده. که حمام آخرت گرم است و دستت خالی‼️