علت نامگذاری 16آذربه روزدانشجو
رژیم پهلوی پس از کودتای 28 مرداد 1332، خود را بیش از پیش نیازمند آغوش گرم امریکا می دید. در ادامه این روند، سفر نیکسون، معاون رئیس جمهور وقت امریکا به ایران در هفده آذر 1332 برنامه ریزی شد. تظاهرات دانشجویان دانشگاه تهران، به عنوان اعتراض به این سفر، از روز چهاردهم آذر آغاز گردید. در گرماگرم غارت سرمایه های ملی، فرهنگی، مادی و مذهبی از سوی امریکاییان، چه کسانی جز فرزندان فرهیخته ایران می توانستند این آگاهی را به ملت خود اعلام دارند؟
در روز هفده آذر هم زمان با ورود نیکسون به تهران، تمام دانشگاه های پایتخت در اعتصاب کامل به سر می بردند. وقتی نیکسون برای دریافت دکترای افتخاری حقوق در دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران حاضر شد، یکی از مطبوعات در سرمقاله خود با عنوان «سه قطره خون» این گونه نوشت: «آقای نیکسون! وجود شما آن قدر گرامی و عزیز بود که در قدوم شما، سه نفر از بهترین جوانان این کشور، یعنی دانشجویان دانشگاه را قربانی کردند».
خون سه جوان آزادی خواه ایرانی است که نام دانشجو را در شانزدهم آذرماه هر سال بر خاطرها تلنگر می زند.
دکتر علی شریعتی، در توصیف سه شهید دانشجوی رویداد 16 آذر 1332 می نویسد: «اگر اجباری که به زنده ماندن دارم،نبود، خود را در برابر دانشگاه آتش می زدم؛ همان جایی که 22 سال پیش، «آذر»مان در آتش بیداد سوخت. او را در پیش پای «نیکسون» قربانی کردند. این سه یار دبستانی که هنوز مدرسه را ترک نگفته اند، هنوز از تحصیلشان فراغت نیافته اند، نخواستند ـ همچون دیگران ـ کوپن نانی بگیرند و از پشت میز دانشگاه، به پشت پاچال بازار بروند و سر در آخور خویش فرو برند. از آن سال، چندین دوره آمدند و کارشان را تمام کردند و رفتند، اما این سه تن ماندند تا هر که را می آید، بیاموزند، هر که را می رود، سفارش کنند. آنها هرگز نمی روند، همیشه خواهند ماند، آنها «شهید»ند. این «سه قطره خون» که بر چهره دانشگاه ما، همچنان تازه و گرم است. کاشکی می توانستم این سه آذر اهورایی را با تن خاکستر شده ام بپوشانم، اما نه، باید زنده بمانم و این سه آتش را در سینه نگاه دارم».
خبرگزاری حوزه
چرا صهیونیست ها به دنبال تخریب مسجدالاقصی هستند؟!
اهمیت نماز
حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله):
«لَوکَانَ عَلی بَابِ دارِ أحَدُکُم نَهرُ و اغتَسَلَ فِی کُلِّ یَومٍ مِنهُ خَمسَ مَرّات أکَانَ یَبقی فِی جَسَدهِ مِن الدّرنِ شَیءٌ؟ قُلتُ: لا. قَالَ: فَإنَّ مِثلَ الصَّلاةِ کَمِثلِ النَّهر الجَارِی کُلَّما صَلّی صَلاة کَفَرَت مَا بَینَهُما مِنَ الذُّنُوبِ»
اگر در کنار خانه شما نهری باشد و در روز پنج نوبت خود را در آن شست و شو دهید، آیا در بدن شما چیزی از آلودگیها میماند؟ هرگز!
نماز نیز مثل نهر جاری و روانی است که هرگاه بر پا میشود گناهان را میشوید و از بین میبرد.
وسائل الشیعه، ج ۲، ص ۷
چهره عزرائیل برای مومن و غیر مومن، هنگام مرگ
حضرت ابراهیم (علیه السلام) روزی شخصی را دید از او پرسید تو کیستی؟
او گفت: عزرائیل هستم.
ابراهیم گفت: از تو می خواهم خودت را به آن صورتی که مومنین را قبض روح می کنی، به من بنمایانی.
ابراهیم به دستور او، روی خود را برگردانید، و سپس به آن نگاه کرد، جوانی بسیار زیبا و خوشرو و شاد دید، گفت: اگر مومن پس از مرگ، چیزی (پاداشی) غیر از این چهره زیبا را نبیند، همین دیدار برای او کافی است، و پاداش خوبی برای کارهای نیکش خواهد بود.
سپس ابراهیم، به عزرائیل گفت: اگر می توانی، خودت را در آن چهره ای که گمراهان را با آن، قبض روح می کنی، به من بنمان.
عزرائیل: ای ابراهیم تو طاقت دیدن آن چهره را نداری.
ابراهیم (علیه السلام) خواسته اش را تکرار کرد.
عزرائیل گفت: روی خود را برگردان، ابراهیم (علیه السلام) روی خود را گردانید و سپس به او نگاه کرد، مردی سیاه که موهای بدنش راست شده بود و بسیار بوی بد دارد و از سوراخهای بینی او دود و آتش بیرون می آید، حضرت ابراهیم نتوانست آن چهره را مشاهده کند، بر اثر شدت ناراحتی بی هوش شد، وقتی به هوش آمد عزرائیل، را به صورت اول دید، به او فرمود: ای فرشته مرگ انسان گنهکار جز دیدن همین چهره، کیفر دیگری نبیند، همین نگاه برای عذاب و کیفر او کفایت می کند «لو لم یلق الفاجر عند موته الا صوره و جهک لکان حسبه».
ریاض الاحزان عالم قزوینی، ص 31
بحار الانوار، ج، 6، ص 143.
15آذر شهادت سرتیپ خلبان "احمد کشوری"
شهيد احمد كشوري در تيرماه 1332ش در شمال به دنيا آمد.
وي در سال 1351 وارد هوانيروز شد و دورههاي آموزش خلباني با هليكوپتر را با موفقيت به پايان رساند.
او از سالهاي قبل از انقلاب فعاليتهاي ضدرژيم خود را آغاز كرده بود و در دوران نخستوزيري بختيار با همراهي دوستان خود، قصد انجام كودتا و ساقط كردن حكومت پهلوي را داشت كه با پيروزي انقلاب اسلامي، اين نقشه عملي نشد. شهيد كشوري پس از پيروزي انقلاب فعاليتهاي مختلفي در پاكسازي كردستان از لوث عناصر ضدانقلاب انجام داد.
وي پس از آغاز جنگ، فرماندهي هوانيروز منطقه ايلام را به عهده گرفت و با دل و جان به انجام وظيفه پرداخت. اين شهيد بزرگوار سرانجام در 15 آذر سال 1359 در حالي كه از يك مأموريت بسيار مشكل، اما پيروز بازميگشت، در منطقه ميمك در ايلام، مورد حمله مزدوران بعثي قرار گرفت. در اين ميان، در حالي كه هليكوپترش در اثر اصابت راكت هواپيما، به شدت ميسوخت، آن را تا موضع خودي هدايت كرد و آنگاه در خاك وطن سقوط كرد و به آرزوي ديرينهاش دست يافت و شربت شهادت را مردانه سركشيد. پيكر پاك او را به تهران انتقال داده و در بهشت زهرا به خاك سپردند.
پیام تشکر رهبر انقلاب از تیم ملی
به مناسبت قهرمانی تیم ملی وزنهبرداری جمهوری اسلامی ایران در مسابقات جهانی در آمریکا و همچنین تقدیر از پهلوان جوان تیم ملی کشتی امید ایران، رهبر انقلاب پیامی صادر کردند. متن پیام به شرح زیر است.
بسمهتعالی
از تیم قهرمان در مسابقات جهانی وزنهبرداری که موجب خرسندی ملت ایران شدند تشکر میکنم و از آقای علیرضا کریمی، پهلوان سرافراز کشورمان که نماد عزت ایرانیان شد از صمیم دل قدردانی مینمایم.
سید علی خامنهای
۹۶/۹/۱۵
بُعدی که اصلاً درباره امام صادق(ع) نشنیدهاید
آن بُعدی را که اصلاً درباره امام صادق(ع) نشنیدهاید، مرد تشکیلات بودنِ امام صادق(ع) است که یک تشکیلات عظیمی از مؤمنان خود از طرفداران جریان حکومت علوی در سراسر عالم اسلام از اقصای خراسان و ماوراءالنهر تا شمال آفریقا به وجود آورده بود.
تشکیلات یعنی چه؟ یعنی این که وقتی امام صادق(ع) اراده میکند آن چه را که او میخواهد بدانند، نمایندگان او در سراسر آفاق عالم اسلام به مردم میگویند تا بدانند. یعنی از همه جا وجوهات و بودجه برای ادارهی مبارزهی سیاسی عظیم آل علی جمع کنند. یعنی وکلا و نمایندگان او در همهی شهرها باشند که پیروان امام صادق (ع) به آنها مراجعه کنند و تکلیف دینی و همچنین تکلیف سیاسی خود را از آن حضرت بپرسند.
تکلیف سیاسی هم مثل تکلیف دینی واجبالاجرا است. امام صادق(ع) یک چنین تشکیلات عظیمی را به وجود آورده بود و با این تشکیلات و به کمک مردمی که در این تشکیلات بودند با دستگاه بنی امیه مبارزه میکرد.
امام خامنهای؛ کتاب انسان ۲۵۰ ساله
صدقه و وسوسه شیطان
امام علی (علبه السلام) فرمودند:
یک روز دیناری صدقه دادم رسول خدا فرمودند: یا علی آیا میدانی که صدقه از دست مومن خارج نشود مگراینکه از دهان هفتاد شیطان بیرون آید که هر یک او را با وسوسه خود از دادن منع می کنند (یکی گوید نده که ریا می شود ودیگری میگوید نده که او مستحق نیست و آن دیگر گوید نده که خود بدان محتاج خواهی شد و …) وقبل از آنکه به دست سائل برسد بدست خدا خواهد رسید.
ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ترجمه غفاری، ص۳۱۴
اظهار عجز و تعظیم نام آوران جهان از توصیف پبامبراسلام(ص)
صفات منافق درقرآن
1- ﻣﻨﺎﻓﻘﺎﻥ ﻓﺮﺻﺖﻃﻠﺒﻨﺪ ﻭﺍﺯ ﻫﺮ ﭘﯿﺸﺎﻣﺪﻯ ﺑﻪ ﺳﻮﺩ ﺧﻮﺩ ﺑﻬﺮﻩ ﻣﻰﮔﯿﺮﻧﺪ. «ﯾﺘﺮﺑّﺼﻮﻥ ﺑﻜﻢ…»
2- ﻣﻨﺎﻓﻘﺎﻥ ﺟﺎﺳﻮﺳﺎﻥ ﻛﻔّﺎﺭ، ﻭ ﻣﺸﻮّﻕ ﺁﻧﺎﻥ ﺑﺮﺍﻯ ﺟﻨﮓ ﺑﺎ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎﻧﻨﺪ. «ﻧﺴﺘﺤﻮﺫ»
3- ﺭﻭﺯ ﻗﯿﺎﻣﺖ، ﺑﺎ ﺩﺍﻭﺭﻯ ﺑﻪ ﺣﻖّ ﺧﺪﺍ، ﻫﻤﻪﻯ ﻧﯿﺮﻧﮓﻫﺎ ﻭ ﻧﻔﺎﻕﻫﺎ ﺁﺷﻜﺎﺭ ﻣﻰﺷﻮﺩ. «ﻓﺎﻟﻠﻪ ﯾﺤﻜﻢ ﺑﯿﻨﻜﻢ ﯾﻮﻡﺍﻟﻘﯿﺎﻣﺔ»
4- ﻣﺆﻣﻨﺎﻥ، ﺣﻖِ ﭘﺬﯾﺮﻓﺘﻦ ﺳﻠﻄﻪﻯ ﻛﺎﻓﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ، ﻭ ﺳﻠﻄﻪﭘﺬﯾﺮﻯ ﻧﺸﺎﻧﻪ ﻧﺪﺍﺷﺘﻦ ﺍﯾﻤﺎﻥ ﻭﺍﻗﻌﻰ ﺍﺳﺖ. «ﻟﻦ ﯾﺠﻌﻞﺍﻟﻠﻪ ﻟﻠﻜﺎﻓﺮﯾﻦ ﻋﻠﻰ ﺍﻟﻤﺆﻣﻨﯿﻦ ﺳﺒﯿﻼ»
5 - ﺑﺎﯾﺪ ﻛﺎﺭﻯ ﻛﺮﺩ ﻛﻪ ﻛﻔّﺎﺭ ﺍﺯ ﺳﻠﻄﻪ ﺑﺮ ﻣﺆﻣﻨﺎﻥ ﺑﺮﺍﻯ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻣﺄﯾﻮﺱ ﺑﺎﺷﻨﺪ. «ﻟﻦ ﯾﺠﻌﻞ ﺍﻟﻠﻪ…»
6- ﻫﺮ ﻃﺮﺡ، ﻋﻬﺪ ﻧﺎﻣﻪ، ﺭﻓﺖ ﻭ ﺁﻣﺪ ﻭ ﻗﺮﺍﺭﺩﺍﺩﻯ ﻛﻪ ﺭﺍﻩ ﻧﻔﻮﺫ ﻛﻔّﺎﺭ ﺑﺮ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﻛﻨﺪ ﺣﺮﺍﻡ ﺍﺳﺖ. ﭘﺲ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎﻥ ﺑﺎﯾﺪ ﺩﺭ ﺗﻤﺎﻡ ﺟﻬﺎﺕ ﺳﯿﺎﺳﻰ، ﻧﻈﺎﻣﻰ، ﺍﻗﺘﺼﺎﺩﻯ ﻭ ﻓﺮﻫﻨﮕﻰ ﺍﺯ ﺍﺳﺘﻘﻼﻝ ﻛﺎﻣﻞ ﺑﺮﺧﻮﺭﺩﺍﺭ ﺑﺎﺷﻨﺪ. «ﻟﻦ ﯾﺠﻌﻞﺍﻟﻠﻪ ﻟﻠﻜﺎﻓﺮﯾﻦ…»
جرعه ای از کلام شهید
شهید آوینی:
ماهنوز شھادت بی دردمیطلبیم
غافل از آنکه شھادت راجز به اهل دردنمیدهند
درمحضراستاد
آیت الله مجتهدی (ره):
دیده اید بچه ها با گریه کردن کار خود را پیش می برند.
تا گریه می کنند، پدرشان راضی می شود. با گریه کردن از بابا پول می گیرند.
در خانه خدا هم باید گریه کنید. تا گریه نکنید، کار پیش نمی رود. همین که میل پیدا کردی که گریه کنی و اشکی بریزی، معلوم می شود که خدا میخواهد تو را بیامرزد.
یکی از کارهای ما باید گریه باشد. شب ها طولانی است. از رختخوابتان بلند شوید. در گوشه اتاق بنشینید. کمی به حال خودتان گریه کنید.
شب ها به این فکر کنید که اگر در این حال بمیرم، دست خالی، چه خاکی بر سرمان بریزیم.
اگر وارد محشر شویم و به ما بگویند: هیچ عمل خوبی نداری، چه کنیم.
در روایت آمده است که عده ای در روز قیامت در صحرای محشر پانصد سال گریه می کنند…
هق و هق می گریند که چرا پرونده شان درست نیست و اعمالشان خوب نمی باشد.
در این حال ملکی نزد آنها می آید و می گوید: «اگر یک ساعت در دنیا اینگونه گریه کرده بودی، گرفتار این پانصد سال گریه نمی گشتی! می خواستی در دنیا این گریه ها را بکنی.»
خدایا، ما را گرفتار آن گریه ها نکن…
خدمت به پدر مادر
جوانی به محضر رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) رسید و عرض کرد: ای رسول خدا! خیلی مایلم در راه خدا بجنگم.
حضرت فرمود: در راه خدا جهاد کن؛ اگر کشته شوی زنده و جاوید خواهی بود و از نعمت های بهشتی بهره مند می شوی و اگر بمیری، اجر تو با خداست.
چنانچه زنده برگردی، گناهانت بخشیده شده و مانند روزی که از مادر متولد شدی، از گناه پاک می گردی.
جوان عرض کرد: ای رسول خدا! پدر و مادرم پیر شده اند و می گویند: ما به تو انس گرفته ایم و راضی نیستند من به جبهه بروم.
پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: در محضر پدر و مادرت باش. سوگند به آفریدگارم! یک شبانه روز در خدمت پدر و مادر بودن، بهتر از یک سال جهاد در جبهه جنگ است.
( البته در صورتي كه جهاد واجب عيني نباشد بلكه واجب كفائي باشد )
« بحارالأنوار ، جلد 52/74 »
درمحضرصحیفه
دعای چهلم - فراز اول
حَتَّى لا نُؤَمِّلَ اسْتِتْمَامَ سَاعَةٍ بَعْدَ سَاعَةٍ، وَ لا اسْتِيفَاءَ يَوْمٍ بَعْدَ يَوْمٍ، وَ لا اتِّصَالَ نَفَسٍ بِنَفَسٍ، وَ لا لُحُوقَ قَدَمٍ بِقَدَمٍ
چنان كه آرزو نكنيم ساعتى را به ساعت ديگر رسانيم و روزى را به روز ديگر بريم، يا دمى را به دمى ديگر پيونديم و گامى پس از گامى برداريم.
خدایا کمک کن در موقعیتی قرار بگیرم که:
توقع ساعتی بعد از این ساعت
و روزی بعد از امروز را نداشته باشم
آرزوی دراز یعنی توقع نَفَس بعدی
یعنی توقع روزِ بعد از امروز
و ماه بعد از این ماه
و همه اینها یعنی از دست دادن فرصت
و عمل امروز را به فردا سپردن
فرصتها، گاهی فقط یک لحظه هستند
و مانند صید باید شکارشان کرد
گاهی به قدر یک نَفَس هم زمان نیست
و فرصت عمل از دست میرود
و امید و آرزوی زندگی روز بعد و ساعت بعد و ماه بعد،
خسران بزرگی را به بار میآورد
خدایا یاریم کن تا یاد مرگ
مرا در استفاده از فرصتها به پیش براند
اینجا زمان عمل است
و فردا که حساب آغاز شد
فرصت عمل قطع میشود
پس لحظه لحظهٔ حضور در این دنیا
برایمان سرنوشتساز است
در این دنیا قیمت لحظهها آن است
که به عمل تبدیل شوند
و مؤمن حتی یک لحظه را هم
از دست نمیدهد
حَتَّى لا نُؤَمِّلَ اسْتِتْمَامَ سَاعَةٍ بَعْدَ سَاعَةٍ، وَ لا اسْتِيفَاءَ يَوْمٍ بَعْدَ يَوْمٍ، وَ لا اتِّصَالَ نَفَسٍ بِنَفَسٍ، وَ لا لُحُوقَ قَدَمٍ بِقَدَمٍ
و آرزوی نَفَسی و ساعتی و قدمی دیگر
او را از فرصت امروز دور نمیکند
لزوم وجودرشته مدیریت فرهنگی برای طلاب
استاد علیرضا پناهیان:
رشته ای به نام مدیریت فرهنگی برای طلابی که می خواهند کار فرهنگی انجام دهند در حوزه های علمیه وجود ندارد. البته چندی پیش ما تلاشی برای تأسیس چنین رشته ای کردیم که با موانع تأسف آوری مواجه شدیم.
در حوزه های علمیه حرکت هایی صورت گرفته اما هنوز حوزه ها در پاسخگویی به نیازهای روز بسیار عقب هستند و تأسف بار است که این عقب ماندگی به صورت سازمانی دیده می شود، اگر طلبه ای حرکتی انجام می دهد حرکت خود جوش خودش است.
ما زمانی دنبال یک ساعت از رادیو بودیم تا جهان را متحول کنیم حال کل شبکه های صداوسیما 24 ساعته در اختیار ما قرار گرفته و دسترسی بین المللی وجود دارد!
ما مدبّران و مدیرانی که در این شرایط فرهنگی برنامه ریزی و اقدام کنند واقعا نداریم و باید بپذیریم!
اگر فرهنگ خود را درست کنیم تا حد زیادی اقتصاد حل می شود.
در زمینه بی حجابی من نشنیدم تا کنون حوزه های علمیه همایش های عمیق و سنگین علمی برگزار کنند و ریشه های معضل بی حجابی را مورد بررسی قرار دهند!
بنده باورم نمی شود که طلبه ای راحت طلب باشد و بتواند بالای منبر برای مردم از دین سخن بگوید. طلبه باید شخصیتی سخت کوش باشد.
این که مقام معظم رهبری چند سالی است که بر کار فرهنگی خود جوش جوانان تأکید دارند ناشی از ناامیدی ایشان از دستگاه های فرهنگی است، تشویق رهبر انقلاب از حرکت های خود جوش فرهنگی همانند حضرت امام است که جوانانی را که اول انقلاب در به صورت خودجوش در جبهه و جنگ حضور داشتند را تشویق می کردند.
استاد علیرضا پناهیان
به نقل از خبرگزاری رسا
۱۳۹۵/۶/۱۸
خصلتهایی که خداوندبه پیامبر(ص)امرفرمود
پيامبراكرم (صلى الله عليه و آله وسلم) فرمودند:
اَمَرَنى رَبّى بِسَبْعِ خِصالٍ: حُبِّ المَساكينِ وَ الدُّنُوِّ مِنْهُم و اَنْ أكثِرَ مِن «لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ اِلاّ بِاللّه » وَ اَنْ اَصِلَ بِرَحِمى و اِن قَطَعَنى و اَن اَنظُرَ الى مَن هُوَ اَسفَلُ مِنّى و لا اَنْظُرَ اِلى مَنْ هُوَ فَوقى و اَن لا يَأخُذَنى فِى اللّه ِ لَومَةُ لائِمٍ و اَنْ اَقولَ الحَقَّ وَ اِنْ كانَ مُرّا و اَن لا اَسْاَلَ اَحَدا شَيئا؛
پروردگارم مرا به هفت خصلت امر نموده است:
_ دوست داشتن بينوايان و نزديك شدن به آنها
_ ذكر لا حول و لا قوة الا باللّه را بسيار گفتن
_ با خويشاوندان رابطه برقرار كردنهر چند آنان قطع رابطه كنند.
_ به پايين تر از خود نگاه كنم نه به بالاتر
_ در راه خدا سرزنش ملامتگران را به خود نگيرم.
_ حق را بگويم اگر چه تلخ باشد
_ از كسى چيزى نخواهم.
الاصول الستة عشر، ص ۷۵
قصه گویی، هنری مادرانه
رهبرانقلاب : قصّهگویی، هنر بسیار خوبی است.
قصّههای خوب، سازندهی شخصیت کودک است.
همان قصّههای قدیمی را که ما از مادر خودمان، از مادربزرگ و یا از پیرزن دیگری در کودکی شنیدهایم، امروز که مرور میکنیم، میبینیم در آنها چقدر حکمت وجود دارد !
انسان، بعضی از خصال و تفکّرات خودش را که ریشهیابی میکند، به این قصّهها میرسد .
قصّه مقولهی خیلی مهمّی است؛ منتها قصّههای خوب .
۱۳۷۷/۲/۲۳
آیه امر به صلوات
خداوند تبارک و تعالی:
إِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ، يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْلِيماً
بدرستى كه خداوند و فرشتگان او بر پيامبر درود مىفرستند، اى كسانيكه ايمان آوردهايد بر او صلوات فرستيد و آنگونه كه شايسته است تسليم شويد.(سوره احزاب، آیه 56)
علامه طباطبایی(قدس سره):
صلوة يعنى انعطاف و صلات خداوند بر پيامبر به معناى متوجّه شدن خداوند به جانب او بوسيله رحمت است، آنهم رحمت مطلق، چون خداوند در آیه شریفه، صلات را مقید به قیدی نکرده است.
و صلات ملائكه بر آنجناب توجّه ايشان بر او، بوسيله تزكيّه نمودن و استغفار براى اوست
و صلاة مؤمنان دعاء و درخواست رحمت براى آنحضرت و خاندان اوست.
و در اينكه خداوند متعال قبل از امر به مؤمنين كه بر پیامبر صلوات بفرستيد، نخست صلات خود و ملائكه خود را ذكر كرده، دلالتى هست بر اينكه صلوات مؤمنين بر آن جناب به پيروى خداى سبحان، و متابعت ملائكه اوست،
پس مؤمنان بايد در امر صلوات بر پيامبر، به خدا و فرشتگان اقتداء كنند.
احمد و ترمذى از طريق حسن بن على عليه السّلام از رسولخدا صلّى اللّه عليه و اله و سلم نقل كردهاند كه: بخيل كَسى است كه نام من در نزد او برده شود و بر من صلوات نفرستد.
در روايات از طريق شيعه و سنّى روايت شده كه طريقه صلوات فرستادن مؤمنين بر آنجناب اين است كه از خدا بخواهند بر پيامبر و آل او درود بفرستد و آل را هم باید به آخر صلوات اضافه کنند به این صورت:اللهم صل علی محمد و آل محمد.
ترجمه تفسیر المیزان، جلد16