نگاهی به آثار مکتوب مولای متقیان...
امام علی در مدت پر حادثه عمر خویش، آثاری خلق کرد و آن ها را به جامعه اسلامی عرضه داشت که با کاوش منابع گوناگون
می توان این آثار را از آن او دانست:
۱-کتاب جامعه که بنا بر روایت ابوبصیر،امام علی در آن احکام اسلامی را از زبان پیامبر نوشته و حاوی مسائل حلال و حرام در موضوعات گوناگون و چه بسا جزمی بوده است که از این اثر به عنوان کتاب علی نیز یاد شده است.
۲- صحیفه امام علی که در آن احکامی متفاوت و اختصاصی تر از آنچه در جامعه گفته شد،از پیامبر شنیده و نگارش کرده است.
۳-صحیفة الدولة کتاب دیگری است که امام علی از زبان پیامبر و با املای آن حضرت، درباره حوادث پس از رحلت و رویدادهای بعدی نگاشته است.
۴-مصحف امام علی چنان که گذشت امام علی در آن قرآن مجید را بر اساس شأن نزول آیات جمع آوری کرده بود و به اعتراف علمای اهل سنّت،از ارزش فراوانی برخوردار بوده است.
۵-کتاب جفر و دیوان شعر از آثار دیگری است که به مولا منسوب می باشد.
۶-بخش دیگری از آثار امیرالمومنین مربوط به ادعیه است که آن را برای ارتباط با خدا و مناجات با پروردگار نوشته و یا آن ها را عملاً پس از ادای فرایض بر زبان آورده است.
مهم ترین آن ها عبارتند از:
دعای کمیل،دعای توسّل،دعای ابوحمزه ثمالی،صباح،جوشن و …
از میان آثار به جای مانده از امام علی مشهورتر از همه مجموعه ای است که تحت عنوان نهج البلاغه گردآوری شده و در قرن چهارم،توسط یکی از علما به نام سیّد رضی تنظیم گردیده و از آن پس این اثر نفیس و گنجینه بی پایان مورد بهره برداری فراوان علمی ادبی دانشمندان قرار گرفته و تعدادی از عالمان شهیر شیعه و سنّی به تحقیق آن پرداخته و بر آن شرح و تفسیر نوشته اند.
از جمله آن ها می توان به شرح محمّد عبده، ابن ابی حدید،قطب راوندی،
محمدتقی جعفری،محمد دشتی و تحقیق ارزشمند استاد مطهّری اشاره کرد.
احادیث فراوان نبوی از حضرت امیر نقل شده که با توجه به پیوند بسیار نزدیک امام علی با پیامبر،بنا بر اقرار عالمان اهل سنّت،تعداد این احادیث دست کم دوازده هزار حدیث است.
منابع:
مکاتیب الرسول/ج ۲/صفحات ۸۸ و ۷۲
بحارالانوار/ج ۲۸/ص ۷۳
مفاتیح الجنان/عباس قمی
سیری در نهج البلاغه
علی السنة المحمدیه/ص ۲۰۴
چرا تعـداد گناهـان کبیـره مشخص نیست؟
موضوعی که در بعضی از اذهان مےآید این است که چرا قـرآن مجید تعداد گناهان کبیـره را تعیین نفرموده، و دیگر اینکه چرا در اخبـار در این مسئله اختلاف است؟ در بعضی اخبـار ، تعداد گناهان کبیره پَنج، در برخی هَفت و در پاره ای نُه و در بعضی بیست و یک و در پاره ای سی و یک عدد برشمردهاند.
در ابهام گناهـان کبیـره و تعیین نکردن آن در قرآن مجید، حکمتی عظیم و لطفی بزرگ از جانب پروردگار عالم به بندگانش می باشد، زیرا اگر تعیین می گردید مردم سعی می کردند که فقط از آنها اجتناب کنند و از روی جهالت و هوای نفس، بر اقدام به سایر گناهان جرأت مےنمودند، به خیال اینکه سایر گناهان به ایشان صدمهای نمےزند. آنگاه به مفاسد کثیره ای دست مےزدند که از آن جمله جرأت نمودن بر مخالفت نواهی الهی است.
چه بد بنده ای است کسی که بر مولای خود، جَری شود و اُموری را که امر به ترک آن فرموده ، مخالفت کند، بلکه این جرأت و بی حیایی سبب مےشود که جرأت بر کبائر هم بنماید.
زیرا کسی که نسبت به نواهی پروردگارش به صغائر بی پروا باشد، کم کم نسبت به گناهان کبیره هم بی باک میگردد.
بررسی گناهان کبیره در مواعظ و کلام حضرت آیت الله مجتهدی تهرانی (ره) ص ۱۶ و ۱۷
پیازگندیده
روزی حکیمی به شاگردانش گفت: «فردا هر کدام یک کیسه بیاورید و در آن به تعداد آدمهایی که دوستشان ندارید و از آنان بدتان میآید پیاز قرار دهید.»
روز بعد همه همین کار را انجام دادند و حکیم گفت: «هر جا که میروید این کیسه را با خود حمل کنید.»
شاگردان بعد از چند روز خسته شدند و به حکیم شکایت بردند که: «پیازها گندیده و بوی تعفن گرفته است و ما را اذیت میکند.»
حکیم پاسخ زیبایی داد: «این شبیه وضعیتی است که شما کینه دیگران را در دل نگه دارید. این کینه، قلب و دل شما را فاسد میکند و بیشتر از همه خودتان را اذیت خواهد کرد.
حکمت خدا
گنجشک به خدا گفت، لانه ی کوچکی داشتم،
آرامگاه خستگیم، سرپناه بی کسیم،
طوفان تو آن را ازمن گرفت کجای
دنیای تو را گرفته بود؟
خدا گفت: ماری در راه لانه ات بود
تـو خـواب بـودی
باد را گفتم لانه ات را واژگون کند
آنگاه تو از کمین مار پر گشودی!
چه بسیار بلاها که از تو به
واسطه ی حکمتم دور کردم
و تو ندانسته به دشمنیم برخواستی
بشارت رسول خدا به شيعيان امیرمومنان
وَ عَنْهُ عَنْ آبَائِهِ علیهمالسلام عَنْ رَسُولِ اللَّهِ صلى اللَّه عليه و آله أَنَّهُ قَالَ لِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ علیهالسلام بَشِّرْ شِيعَتَكَ وَ مُحِبِّيكَ بِخِصَالٍ عَشْرٍ أَوَّلُهَا طِيبُ مَوْلِدِهِمْ وَ ثَانِيهَا حُسْنُ إِيمَانِهِمْ وَ ثَالِثُهَا حُبُّ اللَّهِ لَهُمْ وَ الرَّابِعَةُ الْفُسْحَةُ فِي قُبُورِهِمْ وَ الْخَامِسَةُ نُورُهُمْ يَسْعَى بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَ السَّادِسَةُ نَزْعُ الْفَقْرِ مِنْ بَيْنِ أَعْيُنِهِمْ وَ غِنَى قُلُوبِهِمْ وَ السَّابِعَةُ الْمَقْتُ مِنَ اللَّهِ لِأَعْدَائِهِمْ وَ الثَّامِنَةُ الْأَمْنُ مِنَ الْبَرَصِ وَ الْجُذَامِ وَ التَّاسِعَةُ انْحِطَاطُ الذُّنُوبِ وَ السَّيِّئَاتِ عَنْهُمْ وَ الْعَاشِرَةُ هُمْ مَعِي فِي الْجَنَّةِ وَ أَنَا مَعَهُمْ فَ طُوبى لَهُمْ وَ حُسْنُ مَآبٍ.
امام صادق عليه السّلام از پیامبر اکرم صلى اللَّه عليه و آله روايت است كه به امیرالمومنین عليه السّلام فرمودند :
يا على شيعيان خود را بشارت به ده امتياز بده :
۱- پاكی_ولادت
۲- حسن ايمان
۳- دوستى خدا با آنها
۴- وسعت قبر
۵- نور آنها روبرويشان مىدرخشد
۶- فقر از ديده آنها برداشته شده و دلهايشان غنى است
۷- خشم خدا با دشمنانشان
۸- ايمن بودن از برص و جذام
۹- ريختن گناه ها و خطاها از ايشان
۱۰- آنها با من هستند در #بهشت و من با آنهايم خوشا بحال آنها چه عاقبت خوبى دارند.
بحار الأنوار (ط - بيروت) ج۲۷ ص۱۶۲
تهمت و سوء ظن ممنوع
و مَنْ یکسِبْ خَطیئَةً أَوْ إِثْماً ثُمَّ یرْمِ بِهِ بَریئاً فَقَدِ احْتَمَلَ بُهْتاناً وَ إِثْماً مُبیناً .
“سوره نساء آیه ۱۱۲”
و هر کس خطا یا گناهی مرتکب شود، سپس آن را به بی گناهی نسبت دهد، قطعا بُهتان و گناه آشکاری را بر دوش کشیده است.
در این آیه گناهانی را که انسان مرتکب می شود و به گردن دیگری می افکند به دو قسم تقسیم شده: خطیئة . إثــم .
«خطا» به معنای لغزش است، عمدی یا غیر عمدی، ولی «اثم» گناه عمدی است. تهمت، از گناهان بسیار بزرگی است که موجب ذوب شدن ایمان و محو عدالت و اعتماد در جامعه و سبب عذاب اخروی است.
امام صادق علیه السلام فرمود: تهمت به بی گناه، از کوه های عظیم سنگین تر است. «بهتان» به دروغی گفته می شود که انسان از شنیدن آن بهت زده می شود.
امام صادق علیه السلام فرمود: غیبت آن است که درباره برادر دینی خود چیزی را که خدا بر او پوشانده ابراز کنی، ولی اگر درباره او چیزی بگویی که در او نیست، بُهتان است.
تهمت، پرتاب تیربه آبروی مردم است. «یرْمِ بِهِ» تهمت به بی گناه از هر نژاد و مکتب و در هر سنّ و شرایطی که باشد، حرام است. «یرْمِ بِهِ بَرِیئاً»
تهمت زننده، بارسنگینی از گناه را به دوش می کشد. «فَقَدِ احْتَمَلَ»(تنوین در دو کلمه «بُهْتاناً» و «إِثْماً» نشانه عظمت گناه است.)
تفسیر نمونه، ج۴، ص ۱۱۹،
تفسیر نور، ج۲، ص۱۵۸
وقتی امام(ره) برای آزادی نواب عمامه اش را زمین می زند..
حاج آقا روح الله خیلی تلاش کرد مانع اعدام نواب صفوی و یارانش شود اما نتوانست آقای بروجردی را قانع کند. شنیده شده در این ماجرا خیلی به آقای بروجردی اصرار کرد و حتی عمامه اش را هم زمین زده بود و گفته بود: «آقا از این سید حمایت کنید میخواهند اعدامش کنند.» شنیده شده که به سه نفر از شخصیت های مشهور هم نامه نوشت، تاثیری نداشت. ناراحت و عصبانی به خانه برگشت عبایش را به گوشه ای پرتاب کرد. همسرش پرسید نتوانستید کاری بکنید. گفت: نخیر! ایشان میگوید من کاری به این کارها ندارم.
نواب صفوی و یارانش را اعدام کردند. تعدادی ایراد میگرفتند که باید حرمت لباس حفظ میشد و با لباس روحانیت اعدام نمیشد. اما حاج آقا میگفت باید روحانی با لباس روحانیت شهید شود تا مردم بفهمند و آگاه شوند که این ها در صحنه هستند. فرزندش آقا مصطفی خمینی در یادداشت هایش نوشته است: «فدائیان اسلام در سکوت مرگبار علما تیرباران شدند.» و فرزند دیگرش احمدآقا خمینی میگوید پدرش از اعدام نواب و یارانش و سکوت علما خیلی ضربه روحی خورد.
دایرهالمعارف مصوّر تاریخ زندگی امام خمینی، جعفر شیرعلینیا، نشر سایان، صفحه ۶۱
راهکارهای مدیریت هیجانات
اگر با راهکارهای چگونگی کنترل هیجانات آگاه نباشیم، قطعا احساسات ناخوشايند بیشتری را تجربه میکنیم و در نتیجه روابط بین فردی، سازگاری اجتماعی و خانوادگی، همدلی و . . . ما تحت تأثیر قرار میگیرد.مديريت هیجانها، تنها شامل هیجانهای منفی مانند خشم، غم و ناامیدی نیست؛ بلکه هیجانهای مثبت از قبیل شادی را نیز دربرمیگیرد.
توصیههایي براي افزایش مدیریت هیجانات (قسمت اول)
1- هیجانها را همانند میهمان خود عزيز بداريم ولي به آنها اجازه ندهیم هر کاري که دوست دارند انجام دهند.
2- سعي کنیم بر هیجانات مثبت و مطلوب خود مانند شادي، عشق، همدلي و … بیفزايیم.
3 - جهت شناخت بهتر، احساسات و هیجانات ديگران را که به آنها برمی خوريم، يا در خیابان و فیلمها و کتابهاي داستان ميخوانیم و يا ميبینیم، نامگذاري کنیم؛ براي مثال: “به نظر ميرسد ناامید شده اي"، “مثل اينکه آن خانم در فیلم احساس حسادت ميکند” و…
4- ضمن به وجود آوردن محیطي امن و آرامش بخش ، درباره ي احساسات به راحتي صحبت کنیم و صداقت هیجاني را از طريق عشق بدون قید و شرط تشويق کنیم.
5- هیجانات منفي ما از جمع شدن نیازهاي هیجاني برآورده نشده ی ما به وجود ميآيد، پس بهتر است دربارهی هیجانات ظاهراًمنفي مثل خشم، گفتوگو کنیم.
6 - به جاي نامگذاري افراد با صفات گوناگون (دستوپا چلفتي، ديوانه، ترسو، و …) احساسات آنان را نامگذاري کنیم؛ مانند: “اکنون احساس خجالت ميکني"، “مثل اينکه خشمگین
هستي"، “به نظر ميرسد که احساس ترس ميکني” و …
آثارصلوات...
کاروانی از فرشتگان
به امر پروردگار در جهان
حرکت می کنند
و هنگامی که به جلسه
ذکر وصلوات می رسند ،
به یکدیگر می گویند: فرود آییم .
زمانی که پیاده می شوند ،
اهل جلسه را هنگام دعا با ذکر آمین ،
یاری کرده و نیز اهل جلسه را
هنگام صلوات کمک و همراهی می کنند
و در پایان به یکدیگر می گویند :
«خوشا به حال افراد این جلسه که خدا آنان را آمرزید.»
«اَللّٰهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّد
وَ عَجِّلْ فَرَجَهُم»
آثار و برکات صلوات ص ۳۷
روش مواجهه با عیوب همسر از نظر رهبر انقلاب
پسران، در ذهنشان دختر ایدهآلشان را نقاشی میکنند و دختران هم پسر ایدهآلشان را نقاشی میکنند؛ اما آن وجود ندارد. نه اینکه در این شهر نیست، در این کشور هم نیست؛ بلکه روی زمین هم نیست!
همه ما نقص داریم. خب؛ حالا تا از هم دوریم، این نقصها را نمیدانیم؛ به مجردی که ازدواج انجام شد و کنار هم قرار گرفتیم، کمکم کمبودها ظاهر میشود. حالا ناراضی باشیم؟ نخیر؛ باید زندگی را آنگونه که هست، پذیرفت و با آن ساخت. ۸۱/۶/۶
اینطور نباشد که اگر بر اثر معاشرت، اشکال و عیب و ایرادی در همسرتان مشاهده کردید، آن را بزرگ بشمارید و برای خودتان عقده و غصه کنید. ۸۲/۲/۲۸
البته یک عیبهایی هست که قابل برطرف شدن است، آنها را برطرف کنید. یک عیبهایی هم هست که قابل برطرف شدن نیست؛ با آنها هم باید بسازید. ۶۳/۱/۲۴
به فرزندانمان ياد دهيم به رفتار ديگران پاسخ دهند، نه واكنش
به فرزندانمان ياد دهيم به رفتار ديگران پاسخ دهند، نه واكنش
واكنش يعني: زد تو هم بزن.
پاسخ يعني: از عقل خود استفاده كن و بهترين روش را انتخاب کن.
اثرات غیبت
پيامبر اکرم صلّي الله عليه و آله:
روز قيامت فردى را مى آورند و او را در پيشگاه خدا نگه مى دارند و كارنامه اش را به او مى دهند اما حسنات خود را در آن نمى بيند.عرض مى كند:
الهى! اين كارنامه من نيست! زيرا من در آن طاعات خود را نمى بينم!
به او گفته مى شود: پروردگار تو نه خطا مى كند و نه فراموش. عمل تو به سبب غيبت كردن از مردم بر باد رفت.
سپس مرد ديگرى را مى آورند و كارنامه اش را به او مى دهند. در آن طاعت بسيارى را مشاهده مى كند. عرض مى كند:
الهى! اين كارنامه من نيست! زيرا من اين طاعات را بجا نياورده ام!
گفته مى شود: فلانى از تو غيبت كرد و من حسنات او را به تو دادم.
جامع الأخبار، ص 412
ذوالنون مصري
ذوالنون مصري که از عرفاي بزرگ است گفت:
روزي به کنار رودي رسيدم، قصري ديدم در نزديکي آب.
از آب طهارتي کردم چون فارغ شدم چشمم بر بام قصر افتاد که دختري بسيار زيبا بر آن ايستاده بود.
خواستم او را بشناسم گفتم اي دختر تو که هستي؟
گفت اي ذوالنون چون از دور تو را ديدم فکر کردم ديوانهاي، چون طهارت کردي و به نزديک آمدي فکر کردم عالمي،و چون نزديکتر آمدي فکر کردم عارفي.
و اکنون به حقيقت نگاه ميکنم ميبينم نه ديوانهاي، نه عالمي و نه عارف.
گفتم چطور؟
گفت اگر ديوانه بودي طهارت نکردي و اگر عالم بودي به زني نگاه نميکردي و اگر عارف بودي دل تو به غير حق به کسي ميل نميکرد و غير از حق را نميديد….
اين را بگفت و ناپديد شد.
فهميدم که او انسان نبود بلکه فرشتهاي بود براي تنبيه من که آتش در جان من اندازد.
یقین فرد وسواسی
سوال: آیا علم و یقین فرد وسواسی، در پاکی و نجاست اعتبار دارد؟ وظیفه او در این زمینه چیست؟
پاسخ:
همه مراجع: خیر، علم و یقین وسواسی در پاکی و نجاست معتبر نیست؛
یعنی در تطهیر اشیاء نجس لازم نیست یقین به طهارت آنها برایش حاصل شود؛ بلکه باید ببیند افراد معمولی در چه مواردی یقین به طهارت پیدا می کنند، همان مقدار برای حکم کردن او به طهارت، کافی است. همچنین به گفتار چنین شخصی درباره نجس شدن چیزی، اثری بار نمی شود.
منبع: امام، سیستانی، نوری، مکارم، فاضل، گلپایگانی: عروه الوثقی، ج 1، فصل فی طریق ثبوت النجاسه، م 1؛ رهبری: اجوبه الاستفتائات، س 312؛ خویی: صراط النجاه، ج 1، ص 73؛ تبریزی: صراط النجاه، ج 5، س 222.
بر گرفته از کتاب «احکام کاربردی؛ نجاسات و مطهرات»، اسماعیل زارعی، ص 32.
شجاع ترین انسانها...
معلم به بچه ها گفت :
” تو یه کاغذ بنویسید به نظرتون شجاع ترین آدما کیان ؟
بهترین متن جایزه داره “
یکی نوشته بود:
غواص که بدون محافظ تواقیانوس با کوسه ها شنامیکننه
یه نفر نوشته بود :
اونا که شب میتونن تو قبرستون بخوابن
یکی دیگه نوشته بود :
اونایی که تنها چادرمیزنن تو جنگل از حیوونا نمیترسن . و…
هر کی یه چیزی نوشته بود اما این نوشته دست و دلشو لرزوند ، تو کاغذ نوشته شده بود :
” شجاع ترین آدما اونان کـه خجالت نمیکشن و دست پدرمادرشونو میبوسن…نه سنگ قبرشونو…!!! “
قطره اشکی بر پهنای صورت معلم دوید.به همراه زمزمه ای … افسوس منهم شجاع نبودم…
اهمیت نمار...
پیامبر اکرم صلےاللهعلیهوآله فرمودند:
۱. هنگامی که انسان برای نماز می ایستد،
اگر همه توجه اش و قلبش به سوی خدا باشد،درحالی نمازش تمام مےشود،
که «مثل روزی است که پاک به دنیا آمده» .
(یعنی تمام گناهان قبلی او آمرزیده می شود).
۲. و کسی که دو رکعت نماز بخواند و درآن دو رکعت ، قلب خود را به چیزی از امور دنیا مشغول نکند، خداوند گناهانش رامی آمرزد.
۳. دو رکعت نماز همراه با تفکر و حضور قلب ارزشمندتر از یک شب زنده داری با دل سرگردان و بدون توجه است .
۴. هر کس غیبت مرد یا زن مسلمانی را کند، تا چهل شبانه روز نماز و روزه اش پذیرفته نیست ، مگر این که غیبت شونده او را ببخشد.
منبع:
محجة البیضاء، ج۱، ص۳۸۲
بحار الانوار، ج ,۸۴ ص۲۴۹
میزان الحکمه ، ج۵، ص۳۹۰
بحار الانوار، ج ۷۵ ص ۲۵۸
چرا پا را قلب دوم مینامند؟
قلب خون را در بدن پمپاژ میکند و به اعضای بدن میرساند.
عضلات سه ساق پا همانند دریچه هایی خون را پمپاژ میکند و از پا خون را بالا میکشد.
تو با خدا باش،خدا و تمام ملائکه اش برای تو خواهند بود...
علامه محمّد تقی مجلسی، در امر به معروف و نهی از منکر مردی دلسوز، دلسوخته و برافروخته بود.
به هرجا قدم می گذاشت، به هرکس که می رسید و هر موضوعی را می دید، از امر به معروف و نهی از منکر دست برنمی داشت و در این زمینه از هیچ کس پروا نداشت و از ملامت ملامت کنندگان ترس و اضطراب و رنجی به خود راه نمی داد.
یکبار اراذل و اوباش که از برخورد مولا محمّد تقی سخت آزرده و آشفته بودند، برای ساکت نمودن وی نقشه ای طرح کردند…
و آن این بود که یکی از مریدان مخلص او را وادار کنند که در شب جمعه او را به مهمانی دعوت کند،
صاحب خانه ترسو برای شب جمعه از آن مرد بزرگ الهی دعوت کرد و خود از خانه رفت.
مجلسی به دعوت آن مرد مؤمن به آن خانه آمد، اما صاحب خانه را ندید،
جلسه از اشرار و سردسته آنان تشکیل شده بود.
مجلسی دانست که نقشه ای جهت او کشیده شده، اما از نقشه خبر نداشت.