زیارت اهل قبور و رفتن به قبرستان چه فایده ای دارد؟
قبل از هر چیز باید مشخص شود که فایده را چه می دانیم و با چه نوع نگاهی به هستی می نگریم. اگر با نگاه ایمانی به هستی می نگریم، یکی از اصول مهم در اندیشه مان، ایمان به عالم غیب است:
الَّذينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ (۳ بقره)
(پرهيزكاران) كسانى هستند كه به غيب [آنچه از حس پوشيده و پنهان است] ايمان مى آورند.
با این نوع نگاه، نباید همه چیز را در مادیات منحصر کنیم. و تصور کنیم چون چیزی با چشمانمان نمی بینیم، پس وجود ندارد. و البته با توجه به این نکته، این مطلب نیز روشن می شود که برای آگاهی از عالم غیب و نوع اتفاقاتی که در آن می افتد، باید به ابزار مناسب با آن متوسل شویم که چیزی جز خبرهای غیبی از طریق انبیاء و اولیای الهی نیست.
که اگر از این طریق پی جویی کنیم، انواع مختلفی از فایده های رفتن به زیارت قبور را خواهیم دید:
۱- فایده به حال شخصی که در قبر خوابیده:
در نگاه ایمانی و توجه به عالم غیب، مردن را پایان کار نمی بینیم، بلکه مرگ یک نوع انتقال از عالمی به عالم دیگر است. بنابراین احوال آن کس که از دنیا رفته، می تواند با زیارت ما متحول شود.
دالایی لاما و استکبار
آموزههای دالای لاما جزو شاخهای از عرفانهای کاذب به شمار میآید که امروزه با توجه به رویکرد سیاسی سرکرده این فرقه، باید آن را جزو یکی از فرقههای سیاسی نام برد. دلایل آن را میتوان چنین برشمرد:
- سفر متعدد به اسرائیل
- همکاری با سازمانهای جاسوسی آمریکا
- حمایت تمام قد از صدام
- حمایت از دیوار حائل بین یهودیان و مسلمانان فلسطین
- دریافت جایزه صلح نوبل با حمایت آمریکا و صهیونیست
- جلسات متعدد با سران آمریکا و صهیونیست.
عملکرد و همکاری آیین انحرافی دالایی لاما به گونهای است که وقتی نام عرفان دالاییلاما شنیده میشود ناخودآگاه ذهن انسان به ارتباط تنگاتنگ این فرقه سیاسی با استکبار جهانی کشیده میشود. بدون شک یکی از عوامل گسترش و معروفیت این فرقه به ظاهر عرفانی در عصر حاضر پشتیبانی آمریکا و رژیم کودککش اسرائیل از تفکرات انحرافی دالایی لاما بوده است. در آخر به یکی از تفکرات انحرافی آموزههای دالایی لاما خواهیم پرداخت تا چهره حقیقی این فرقه سیاسی به وضوح مشاهده شود.
شیعیان مولا علی (ع)چگونه می میرند ؟
امیرالمؤمنین(ع)فرمودند:
شیعهی ما اگـر مرتکب معصیتی شـود،
نمیمیرد مگر اینکه به بلایی چه در مال و چه در فرزند و چه در خودش مبتلا گردد و این ابتلا موجب از بین رفتن گناهانش گردد
و خدا را به گونهای ملاقات نماید که هیچ اثری از گناه در او باقی نمانده باشد و اگرچیزی از گناه در او باقی مانده بود،
به هنگام مرگ دچار سختی و شدّت میگردد. (سپس پاک میشود)
بحارالانوار، ج6، ص 157
اللهم صل علی امیرالمؤمنین علی ابن ابی طالب علیه السلام
سیزده شاخصه فرقه انحرافی TSM
1- تناسخ روح در کالبد دیگر
2- عبادت تونلی که مدیتیشن عمق این تونل است
3- اعتقاد به پیوند معنوی
4- ازدواج افراد را تنها در قالب اعضا Tsm قبول داشته و برای کسانی که قبلاً ازدواج کردهاند، مراسم پیوند معنوی برگزار مینمایند
5- غسل تعمید در این فرقه رواج دارد مخصوصا فرزندانی که تازه به دنیا میآیند
6- اعتقاد به چاکراهای هفتگانه و بازشدن چاکراها و رسیدن افراد به رتبههای بالاتر
7- استفاده از سمبل بودیسم، سایبابا و معبد بهائیان در هند
8- تک شمع در مکتب سایبابا تبدیل به دو شمع در مکتب TSM شده
9- لباس سفید، لفظ سفید و لفظ سفیدپوشان برای رهروان
10- استفاده از شمعدان مسیحیان و نیز یهودیان
11- استفاده از علائم صلیب مسیحیت و ستاره داود یهودیت
12- تکرار ادعای دین کل بهائیت
13- استفاده از آرم درخت Tsm بر روی لباسها.
تناسخ و قانون کرمه مهر بطلان سایبابا
التقاطی بودن تفکرات و اعتقادات سایبابا به عنوان یکی از فرقههای التقاطی نوظهور بر هیچکس پوشیده نیست. «تناسخ و قانون کرمه» [1]
در آموزههای سایبابا یکی از ارکان آن به حساب میآمد. یکی از انحرافات آموزههای خودساخته سایبابا، اعتقاد به تناسخ است. طبق این آموزه انسان بعد از مرگ به بدن دیگری بازمیگردد و همان مراحل را از نو شروع میکند.
بزرگان دین در رد این اعتقاد انحرافی دلایل مختلفی بیان کردهاند و «حق این است که روح پس از جدایی از بدن، دیگر به این جهان و به درون رحم باز نخواهد گشت، و بازگشت به زندگی رستاخیز، نیز در یک مرحله عالیتر و در یک جهان دیگر و برتر صورت میگیرد و در حقیقت همانطور که این جهان نسبت به جهان کوچک رحم یک مرحله عالی تکاملی محسوب میشود، جهان دیگر نیز به همین نسبت، مرحله تکاملی این جهان خواهد بود و این جهان در برابر آن، در حکم فضای کوچک رحم میباشد. به هر حال، اعتقاد بازگشت روح به زندگی جدید در این جهان یک عقیده به تمام معنی ارتجاعی است.» [2]
منبع:
[1]. برگرفته از بانک جامع دوازده جنبش نوظهور معنویت نما، مرکز تحقیقات رایانهای قائمیه اصفهان 1391، شماره دیجیتالی 4135، ص 617.
[2]. برگرفته از کتاب ارتباط با ارواح، آیت الله العظمی ناصر مکارم شیرازی، نسل جوان، قم، 1386 ه ش، ص 29.
علل و راههای نجات از فشار قبر
1ـ بداخلاقی.
2ـ سخنچینی.
3- مراعات نکردن طهارت و نجاست و پرهیز نکردن از بول.
4- یاری نکردن مظلوم:
در کتاب ثواب الاعمال آمده است که یکی از علمای بنیاسرائیل از دنیا رفت و فشار قبر بر او وارد شد چرا که او یک بار نماز را (عمداً) بیوضو خوانده بود و از کنار مظلومی گذشته بود و او را یاری نکرده بود.
5- تباه کردن نعمتهای الهی،پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: «فشار قبر برای مؤمن کفاره تباه کردن نعمتها از ناحیه اوست.»
عواملی که باعث کاهش یا رفع فشار قبر می شود
1ـ نماز شب وکامل کردن رکوع،امام رضا علیه السلام فرمود:
کسی که نماز شب بخواند و درقنوت نماز«وتر» هفتاد بار استغفار کند از عذاب قبر پناه داده می شود و امام باقر علیهالسلام نیز فرمود: هر کس رکوع نمازش را کامل انجام دهد وحشت قبر به او نمیرسد.
2ـ صدقه و نماز مخصوص.
3ـ نماز وحشت، این نماز بسیاری از مردگان را از عذاب قبر و فشار قبر نجات داده است که حکایات عجیبی در داستان های شگفت شهید دستغیب در این باره موجود است که می توان به آن مراجعه کرد.
استدعا میکنم به نیت همه ی اموات هرشب این نماز بخونید خیلی نیاز دارن این نماز دو رکعت، درركعت اول سوره ی حمد و آیه الكرسی، و ركعت دوم بعد از حمد ده مرتبه سوره ی قدر بخواند،
4ـ حج کردن، دو روایت است که هر کس چهار مرتبه حج به جا آورد عذاب قبر از او برداشته میشود.
5ـ خواندن بعضی از سورههای قرآن، امام علی علیهالسلام میفرماید: «هر کس در هر جمعه سوره نساء را تلاوت کند از فشار قبر امان مییابد» سورههای زخرف، یاسین، تکاثر و تبارک، نیز در این مورد سفارش شدهاند.
6- این که مرگ انسان در روز جمعه باشد.
7- ریختن آب روی قبر.
منابع:
1.میزان الحکمه 10 جلدی، ج 3، ص 178.
2.بحارالانوار، ج 78، ص 259.
3.همان، ج 75، ص 265.
4.ثواب الاعمال، ص 111.
5.بحارالانوار، ج 6، ص 221.
6. کتاب «عالم برزخ در چند قدمی ما» محمد محمدی اشتهاردی، انتشارات نبوی.
ملائكههاي الهي براي محبين اميرالمومنین (ع)استغفار ميكنند
قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم:
خلق الله من نور وجه علی بن ابیطالب (علیه السلام) سبعین الف ملک ، یستغفرون له و لمحبیه الی یوم القیامه.
رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم فرمودند:
خداوند از نور چهرهي علي بن ابيطالب عليه السلام هفتاد هزار ملك بيافريده كه تا روز قيامت براي او و محبين او استغفار كنند.
بحارالانوار ج 68 ص 142
مرداب شهوت در سلوک انحرافی اشو
در معنويتى كه اشو مطرح مىكند، دو ركن وجود دارد: مراقبه و مسائل جنسی.
اشو بر اين عقيده است كه افرادى كه آزادانه به ارضاى تمايلات جنسى اقدام كنند، بعد از گذشت مدتى، اين مسئله را رها كرده، وا مىگذارند چون برايشان مسئله اى عادى و پيش پا افتاده خواهد شد.
اینها از دستورهاى مذهب تانتراست كه اشو با تمام وجود، به ترويج آن پرداخت.
با توجه به این تفکر اُشو، فردی که در این دو رکن وارد شود، مطمئنا دیگر راهی برای رهایی نمیابد و در مرداب آن غرق می شود.
عرفان یهود» در زبان فارسی
«عرفان یهود» در زبان فارسی «آیین قباله»، «آیین قبالا» و «آیین کابالا» هم گفته میشود. این آیین دارای مضمون شناسی در دو باب یزدانشناسی و آفرینش شناسی است. کابالا پس از پدید آمدن عقیده به معانی مستور عهد عتیق به شکل نوعی افکار عجیب و خیالات غریب در فلسفه و کلام یهود پدید آمد. جماعتی پیدا شدند و گفتند که اعداد و حروف، معانی عرفانی مخفی دارند و کتابهایی به نام «قباله» در پی کشف حکمت مرموز در پردهی اعداد و حروف کتب مقدس برآمدند و اسراری را بهزعم خود کشف و بر اساس بازی با کلمات و اعداد، سلسلهای از مطالب و معانی را بیان کردند. مسائل غامض مافوق طبیعی را با این روش تحلیل کردند و بر اساس آن وجود خدا را ناشی از نوری دانستند که از مرکز الهی «مشیت» منبعث میشود.
انسان در این تحلیل، عالم صغیری است که تمام کمالات عالم کبیر را به صورت خرد دارد و برای رسیدن قوای عظیم و شناخت مسیحا باید از کلمات، حروف و اعداد استفاده کند. این نگرش باعث به وجود آمدن خرافات و اسباب زحمت اهل ایمان شد.
نگرشهاى کابالایى، مسائل خود را تنها محدود به اقدامات عملى نکرده است. این اندیشه با تولید و تکثیر رمانها، فیلمها و مسائلى از این دست سعى دارد اقدامات فکرى و فرهنگى را در راستاى اهداف خود و سلطه بر اندیشههاى دیگران انجام دهد. چنانکه مشهور است داستانهایى همچون هرىپاتر نیز تحت نفوذ تشکیلات جهانى فراماسونى انجام شده است و هدف از آن، تهاجم به ذهن پاک کودکان و جذب کردن آنان به سمت تعالیم الحادى، شیطانى و ماسونى در آینده است چرا که اگر غیر از این بود، یک نویسنده آماتور و یک داستان بىمحتوا و ضعیف، به هیچ عنوان نمىتوانست به چنین شهرت جهانى دست یابد.
آیا برزخیان آشنایان خود را ملاقات می کنند؟
شاید ابتدا به ذهن افراد نا آشنای به روایات، خطور کند که هر کس پس از مرگ، در عالمی به نام برزخ به سر می برد و در آن جا هیچ گونه اطلاعی از سایر برزخیان (دوستان و غیر دوستان) ندارد؛
بلکه در عالم بی خبری نگاهداری می شود تا قیامت برپا شود؛
ولی برخلاف چنین ادعایی از روایات معصومین علیهم السلام استفاده می شود که آنان در عالم برزخ یکدیگر را می شناسند و به دیدار یکدیگر نیز می روند.
در روایتی که حماد بن عثمان از امام صادق (علیه السلام) نقل می کند، حضرت در جواب این سوال که آیا ارواح مومنان با یکدیگر ملاقات می کنند؟
فرمودند: بله، و از یکدیگر سوال می کنند و یکدیگر را می شناسند و هنگامی که او (یکی از آن ها) را دیدی، می گویی فلانی است.
سید هاشم حسینی بحرانی، تفسیر برهان، ج 6، ص 234.
رابطه تشیع انگلیسی با عرفانهای نوظهور
آنچه که استعمار دنبال میکند ضربه زدن به جایگاه اسلام است. بعد از انقلاب اسلامی رسما یک حکومت ادعا میکند که دین میتواند سیاست هم داشته باشد و چنین دیدگاهی برای دنیای سکولاریسم و اومانیسم گران تمام شد. آنها دنبال مدلهای دیگر حکومتداری بودند. مدلهای غیر آزادی به معنای رفتار و کرداری که در غرب وجود دارد.
ضربهای که دنیای استعمار و نظام سلطه خورد از همین جا یعنی تعامل دین و سیاست در انقلاب اسلامی ایران بود وگرنه این کشور (ایران) سالهای سال دین داشت و مذهب رسمیاش تشیع بود ولی حرفی از این دست اقدامات نسبت به ما وجود نداشت. بحث را فراتر میبرم. برای مثال در شهر کابل که جمعیت فارسی زبان فراوانی در آنجا ساکناند و نیمی شیعی و نیمی اهل سنت هستند، مجالسی به اسم اهل بیت (علیهم السلام) و حضرت زهرا (سلام الله علیها) برگزار میشود. هر مجلس بهاندازه چندین مجلس هزینه دارد. این مجالس دقیقا رو به روی مساجد اهل سنت برگزار میشود.
اشو و نفی نظام خانواده
اشو به خاطر دلائلی نظام خانواده را رد کرده و نظرات دور از عقلی دارد. وی در کودکی از تربیت پدر و مادر محروم بوده و توسط پدربزرگ و مادربزرگ مادریاش بزرگ شده است. این دور بودن از فضای خانواده و مهر و محبت والدین عاملی اساسی در نحوی نگاه او به خانواده است.
اشو به طور علنی و آشکار نظام خانواده را نفی میکند و می گوید که خانواده پدیدهای تاریخ گذشته است. به نظر او هیچ ارتباطی در جوامع وجود ندارد با آنکه هزاران نفر در یک مجتمع زندگی میکنند ولی هیچ یک از آنها از حال همسایگان خود خبر ندارند. او به جای جامعه از لفظ کمون «گله» استفاده میکند.
برگرفته از کتاب نقد و بررسی اندیشه های اشو، محمد تقی فعالی
آیا ما به مرگ طبیعی میمیریم؟!
مرگ طبیعی بر خلاف نامش مرگی است که تنها در زندگی برخی از افراد اتفاق می افتد! و اکثر مردم به” مرگ اخترامی” می میرند!
مرگ اخترامی: در این حالت بدن بر اساس اختلالاتی نظیر مرض و یا تصادف و مانند آن شایستگی خود را برای همراهی با روح از دست می دهد، در این حالت، روح دیگر نمی تواند بدن را به کار گیرد.
بدن معیوب می شود و نفس نمی تواند در آن بماند به همین دلیل روح از آن خارج می شود.
مرگ طبیعی: اما در مرگ طبیعی روح به تکامل خود می رسد و کمالاتش به نهایت می رسد از این رو بدن دیگر نمی تواند روح را همراهی کند پس میان روح و جسم جدایی می افتد و مرگ تحقق می یابد، مثل یک میوه رسیده که با یک دست زدن از شاخه جدا می شود.
در واقع بایستی مرگ به صورت طبیعی برای همگان رخ دهد امّا در اکثر موارد پیش از آنکه روح به تکامل نهایی برسد این جسم است که دیگر نمی تواند او را همراهی کند و به علت ضعف و عیب، روح و جسم از هم جدا شده و مرگ تحقق می یابد که دیگر مرگ طبیعی نیست.
اجل های معلّق!
در لوح محفوظ الهی میزان عمر و زمان مرگ دقیقاً مشخص شده است ولی قبل از فرا رسیدن آن اجل حتمی ،اکثر مردم در اثر اجل های معلّق می میرند!
اجل معلّق : اجلی است که زمان مرگ را به تأخیر می اندازد و یا آن را جلو می اندازد.
براساس روایات معصومین (علیهم السلام) اکثر مردم در اثر گناهان و نیز ترک صله ی رحم اجل های معلّق را برای خودشان می آورند و به مرگ های زودتری از اجل حتمی خویش می میرند.
مراقب اعمالمان باشیم تا اجل های معلّق به سراغ ما نیایند!
منابع و مآخذ:
پانزده گفتار- شهید مطهری،فلسفه ی ما- شهید صدر،تاریخ فلسفه- دکتر نصر
عدل الهی- شهید مطهری
معرفی عرفان اشو
_ یک از عرفانهای نوظهور هندی، عرفان «اوشو» میباشد. اشو (1931-1990) شخصی است که در سال 1957 فوق لیسانس فلسفه دریافت کرده و در دانشگاه سانسکریت راجپور تدریس میکرد و در سال 1966 به رتبهی پروفسوری فلسفه در دانشگاه جبلپور دست یافت. وی در سال 1980 با دعوت مریدانش به نام سانیاسین (به معنای دوستداران عشق) وارد آمریکا شد و سال 1985 از آنجا اخراج شد. علت اخراج اوشو (از آمریکا)، فساد جنسی و اخلاقی بوده است. وی بت معنوی برخی از مردم میباشد.
یک محقق فرهنگی در کتاب خود اسم عرفان اوشو را «عرفان sex» گذاشته یعنی هیچ چیز دیگری نیست و احساس میشود این همه اقبالی که در خارج به خصوص در آمریکا و نیز بعضاً در ایران وجود دارد یکی از علل آن همین میباشد. عرفان اوشو عرفان بدون شریعت است، عرفان بدون آسمان و خدا هست. عرفان زمینی و دنیوی است. اوشو بر این اساس ضدفلسفه است. در تعبیری میگوید: فیلسوفان سگان تاریخاند و مفصل در اینباره بحث میکند. ضدتکنولوژی و ضد تمدن بشریت معاصر است. ضد استدلال برای همه چیز حتی برای خداست.[1]
تناسخ و قانون کرمه مهر بطلان سایبابا
التقاطی بودن تفکرات و اعتقادات سایبابا به عنوان یکی از فرقههای التقاطی نوظهور بر هیچکس پوشیده نیست. «تناسخ و قانون کرمه» [1] در آموزههای سایبابا یکی از ارکان آن به حساب میآمد. یکی از انحرافات آموزههای خودساخته سایبابا، اعتقاد به تناسخ است. طبق این آموزه انسان بعد از مرگ به بدن دیگری بازمیگردد و همان مراحل را از نو شروع میکند.
بزرگان دین در رد این اعتقاد انحرافی دلایل مختلفی بیان کردهاند و «حق این است که روح پس از جدایی از بدن، دیگر به این جهان و به درون رحم باز نخواهد گشت، و بازگشت به زندگی رستاخیز، نیز در یک مرحله عالیتر و در یک جهان دیگر و برتر صورت میگیرد و در حقیقت همانطور که این جهان نسبت به جهان کوچک رحم یک مرحله عالی تکاملی محسوب میشود، جهان دیگر نیز به همین نسبت، مرحله تکاملی این جهان خواهد بود و این جهان در برابر آن، در حکم فضای کوچک رحم میباشد. به هر حال، اعتقاد بازگشت روح به زندگی جدید در این جهان یک عقیده به تمام معنی ارتجاعی است.» [2]
منبع:
[1]. برگرفته از بانک جامع دوازده جنبش نوظهور معنویت نما، مرکز تحقیقات رایانهای قائمیه اصفهان 1391، شماره دیجیتالی 4135، ص 617.
[2]. برگرفته از کتاب ارتباط با ارواح، آیت الله العظمی ناصر مکارم شیرازی، نسل جوان، قم، 1386 ه ش، ص 29.
ترس از خدا چیست؟
اگر خدا مهربان است، پس چرا باید از او بترسیم؟
منظور از این ترس که در روایات آمده چیست؟
یکی از معانی خوف و ترس از خدا در این روایت آمده و بیان کرده که این ترس از چه چیزی باید باشد:
امام صادق (ع) فرمود:
مؤمن در میان دو ترس و نگرانی است:
گناهى که گذشته است، نمى داند که خدا در مورد آن چه کرده است؟ که آن را بخشیده یا عقوبتش خواهد کرد؛
و عمرى که باقى مانده است، نمى داند که چه گناهانى که مایه هلاک او است، مرتکب مى شود؛ (آیا عاقبت بخیر میشود یا خیر)
پس او شب را نمیگذراند مگر اینکه در حالت ترس و نگرانی باشد، و اصلاحش نکند جز ترس از خدا
اصول کافی، ج2، ص71
پشت پرده یوگا، ورزش انحرافی
یوگا به عنوان ورزش در کشورهای اسلامی نفوذ کرده تا به مرور زمان شاهد ترویج آموزههای بودا در این کشورها باشیم. نسل جوان با فراگیری آموزههای بودا در قالب عرفان بیشک در خطر تفکرات پوچ گرایی و التقاطی قرار میگیرند و نمیتوان از این موضوع به سادگی عبور کرد.
عرفانهای کاذب با توجه به پتانسیل انحرافی که دارند فقط پاسخگوی بعضی از ابعاد وجودی انسان هستند و ساحت گسترده روح انسان را در یک عرصه خاص به اسم دین و عرفان محدود میکنند و از پاسخ به ساحتهای دیگر روحی وا ماندهاند و هیچ برنامهای برای پرورش ابعاد مختلف روحی و روانی مریدان خود ندارند. به خاطر همین موضوع با گذشت زمان آموزههای خودساخته آنها به مشکل برمیخورد و پیروان آنها بعد از مدتی به پوچگرایی روی میآورند.
«بودا میگوید: نیازی به خدا نیست، زیرا خدا یک حمایت است. و بودا میگوید: خالقی نیست، زیرا نیازی برای خلق هیچ بودن نیست. این یکیاز مشکلترین مفاهیم است تا زمانی که آن را درک کنید.»
برای رمزگشایی از نفوذ آموزههای هند در ایران اسلامی در قالب ورزش، نظریات مختلفی بیان شده اما با توجه به کنار گذاشتن تعالیم دینی توسط انسان و محرومیت از آرامش الهی در عصر صنعت و ماشین، این فرضیه به اثبات میرسد که در چنین فضایی مرامی چون یوگا با اقبال این افراد روبرو میشود و تعالیم یوگیها به سهولت جا باز میکند، در محیطی که پراکندگی ذهن و مشغولیتهای فکری از طریق عرفان راستین و معنویت فطری درمان نشود، آتش تقاضای فنونی تسکینآور و راهکارهایی آرامش بخش شعله میکشد و بشر دلزده ماشینی، به نام عرفان در دامان یوگا میافتد تا شاهد هدایت انسانهای خودباخته به پرتگاه انحراف باشیم.
بتول اصلی، در خیال آرامش، نقدی بر عرفانهای نوظهور و شناخت عرفان حقیقی، ناشر نسیم رضوان، سال نشر 1395، ص134.
امتحان الهی، سنّتی همگانی
از آنجا که نظام جهان هستى، نظام تکامل و پرورش است و تمامى موجودات زنده مسیر تکامل را مى پیمایند
همه مردم از انبیاء گرفته تا دیگران، بر طبق این قانون عمومى آزمایش می شوند، و استعدادهای خود را شکوفا می سازند. گر چه امتحانات الهى متفاوت است
، قرآن مجید به امتحان عمومى انسان ها اشاره کرده مى فرماید: «اَ حَسِبَ النّاسُ اَنْ یُتْرَکُوا اَنْ یَقُولُوا آمَنّا وَ هُمْ لایُفْتَنُون»سوره عنکبوت آیه1
(آیا مردم گمان مى کنند بدون امتحان رها مى شوند، نه، هرگز بلکه همگى باید امتحان دهند)
قرآن نمونه هائى از امتحانات پیامبران را نیز بازگو کرده است آنجا که مى فرماید: «وَ اِذِ ابْتَلى اِبْراهیمَ رَبُّه»؛سوره بقره آیه124
(خداوند ابراهیم را امتحان کرد)
در جاى دیگر آمده است: «فَلَمّا رَآهُ مُسْتَقِرّاً عِنْدَهُ قالَ هذا مِنْ فَضْلِ رَبِّی لِیَبْلُوَنی اَ اَشْکُرُ اَمْ اَکْفُر»؛سوره نمل آیه 40
(هنگامى که یکى از پیروان سلیمان تخت بلقیس را در کمتر از یک چشم به هم زدن از راه دور براى او حاضر کرد، سلیمان گفت این از فضل و لطف خدا است براى این که مرا امتحان کند آیا شکرگزارى مى کنم یا کفران)
سایت اطلاع رسانی آیت الله مکارم شیرازی