بدترین همراه
امام علی علیه السلام:
ابِئسَ القَرینُ الغَضَبُ: یبدِى المَعائِبَ وَ یدنِى الشَّرَّ وَ یباعِدُ الخَیرَ ؛
خشم، بدترین همراه است:
عیب ها را آشکار
بدی ها را نزدیک
و خوبی ها را دور می کند.
غررالحکم، ح ۴۴۱۷
تقسیم فرصتها...
امام سجّاد عليه السلام :
پيامبر وقتى به خانه خويش مى رفت ، اوقاتش را سه قسمت مى كرد :
بخشى براى خدا ،
بخشى براى خانواده
و بخشى براى خود .
مكارم الأخلاق ، ج 1 ، ص 44 .
شهادت حضرت سیدالساجدین امام سجاد(علیه السلام)برهمگان تسلیت باد.
ترس از گناه...
حضرت علی عليه السلام مردی را ديد كه آثار ترس و خوف در سيمايش آشكار است. از او پرسيد: چرا چنين حالی به تو دست داده است؟
مرد جواب داد: من از خدا می ترسم.
امامعليه السلام فرمود: بنده خدا! نمی خواهد از خدا بترسی، از گناهانت بترس و نيز به خاطر ظلم هايی كه درباره بندگان خدا انجام داده ای. از عدالت خدا بترس و آنچه را كه به صلاح تو نهی كرده است در آن نافرمانی نكن، آن گاه از خدا نترس؛ زيرا او به كسی ظلم نمی كند و هيچ گاه بدون گناه كسی را كيفر نمی دهد.
بحارالانوار، ج 70، ص 392، مرحوم علامه محمد باقر مجلسى
مسأله گریه نیست... مسأله سیاسی است...
امام حسين(علیه السلام) با عده كم همه چيزش را فداى اسلام كرد؛ مقابل يك امپراتورى بزرگ ايستاد و «نه» گفت؛ هر روز بايد در هر جا اين «نه» محفوظ بماند. و اين مجالسى كه هست مجالسى است كه دنبال همين است كه اين «نه» را محفوظ بدارد.
بچه ها و جوان هاى ما خيال نكنند كه مسأله، مسأله «ملتِ گريه» است! اين را ديگران القا كردند به شماها كه بگوييد «ملتِ گريه»! آنها از همين گريه ها مى ترسند، براى اينكه گريه اى است كه گريه بر مظلوم است؛ فريادمقابل ظالم است.
دسته هايى كه بيرون مى آيند، مقابل ظالم قيام كرده اند. اين ها را بايد حفظ كنيد. اين ها شعائر مذهبى ماست كه بايد حفظ بشود. اينها يك شعائر سياسى است كه بايد حفظ بشود. بازيتان ندهند اين قلم فرساها!
( صحيفه امام، ج۱۰، ص۳۱۶)
مسأله، مسأله گريه نيست. مسأله، مسأله تباكى نيست. مسأله، مسئله سياسى است كه ائمه ما با همان ديد الهى كه داشتند، مى خواستند كه اين ملتها را با هم بسيج كنند، اينها را يكپارچه كنند تا آسيب پذير نباشند.
صحیفه امام، ج۱۳، ص ۳۲۳
صدقه در حال ناداری
علی بن سوید : به امام کاظم علیه السلام گفتم: به من سفارشی كن.
فرمود:
«تو را به پروامندی از خدا سفارش می كنم». آن گاه سكوت كرد.
من از تنگ دستی خود، نزد او شِكوه كردم و گفتم: به خدا سوگند، برهنه ام و برهنگی ام به جایی رسیده كه فلانی، دو جامه خویش را از تَنَش در آورْد و به من پوشاند!
فرمود: «روزه بگیر و صدقه بده».
گفتم: از آنچه برادرانم به من عطا می كنند، هرچند اندك، صدقه بدهم؟
فرمود: «آنچه را كه خداوند، روزی تو می كند، صدقه بده، هرچند ایثار كنی [و خودت به آن، محتاج باشی]».
الكافی، ج 4 ص 18 ح 2
نابود شدن حسنات
پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) فرمود:
روز قيامت فردى را مى آورند و او را در پيشگاه خدا نگه مى دارند و كارنامه اعمالش را به او مى دهند، اماحسنات خودرا در آن نمى بيند.
عرض مى كند: الهى!
اين كارنامه من نيست! زيرا من در آن طاعات خود را نمى بينم!
به او گفته مى شود: پروردگار تو نه خطا مى كند و نه فراموش. عمل تو به سبب غيبت كردن از مردم بر باد رفت.
سپس مرد ديگرى را مى آورند و كارنامه اش را به او مى دهند. در آن طاعت بسيارى را مشاهده مى كند.
عرض مى كند: الهى!
اين كارنامه من نيست! زيرا من اين طاعات را بجا نياورده ام!
گفته مى شود: فلانى از تو غيبت كرد و من حسنات او را به تو دادم.
جامع الأخبار، ص 412
نزدیکترین زمان بنده به خدا
از امام صادق علیه السلام سوال شد: یابن رسول الله! بنده در چه ساعتی از شبانه روز به خدا نزدیک است؟ و خداوند در چه موقعی به بنده اش نزدیک است؟
امام فرمود: هنگامی که بنده ای در دل شب از خواب بر می خیزد و وضو می سازد و به نماز و دعا می ایستد و با خالق خویش به راز و نیاز می پردازد، در آن حال است که از عرش خداوند ندا می رسد که ای بنده من! تو پروردگار خود را می خوانی، همانا احسان و هدیه و عنایت الهی از آسمان بر تو می بارد، در حالی که فرشتگان خدا گرداگرد تو را فرا گرفته اند. اگر می دانستی که با چه کسی به راز و نیاز مشغول هستی، از نماز دست نمی کشیدی و از نماز سیر نمی شدی.
حکایات وداستانهای نماز،رحیم کارگر محمدیاری
پیام امام محمدباقر(علیه السلام)به شیعیان
امام باقر عليه السلام خطاب به خیثمه فرمود:
اَبلِغْ شيعَتَنا إنَّهُ لَنْ يُنالَ ما عِندَ اللّه ِ إلاّ بِعَمَلٍ وَ اَبْلِغْ شيعَتَنا إنَّ اَعْظَمَ النّاسِ حَسرَةً يَوْمَ القِيامَةِ مَنْ وَصَفَ عَدْلاً ثُمَّ يُخالِفُهُ إلى غَيرِهِ.
به شيعيان ما ابلاغ كن به آنچه نزد خداست، جز با عمل «صالح» نمى توان رسيد.
به شيعيان ما بگو: در روز قيامت حسرت كسى بزرگتر و بيشتر است كه رفتار عادلانه اى راستايش كند و بر خلاف آن سمت و سوى ديگر حركت كند.
اصول كافى، ج 3، ص 409
درمحضراستاد
حضرت على عليهالسلام:
مردى نزد پيامبر صلی الله عليه آمد و گفت:
به من كارى بياموز كه خداوند به سبب آن، مرا دوست بدارد و مردم نيز دوستم بدارند،و خدا دارايى ام را فزون گرداند و تندرستم بدارد و عمرم را طولانى گرداند و مرا با تو محشور كند.
حضرت فرمود:
«اينهايى كه گفتى شش چيز است كه به شش چيز نياز دارد:
اگر میخواهی خدا تو را دوست بدارد، از او بترس و تقوا داشته باش.
اگر میخواهی مردم دوستت بدارند، به آنان نيكى كن و به آنچه دارند چشم مدوز
اگر میخواهی خدا دارايى ات را فزونى بخشد، زكات آن را بپرداز
اگر میخواهی خدا بدنت را سالم بدارد، صدقه بسيار بده
اگر میخواهی خداوند عمرت را طولانى گرداند، به خويشاوندانت رسيدگى كن.
و اگر میخواهی خداوند تو را با من محشور كند، در پيشگاه خداى يگانه قهّار، سجده طولانى كن.
بحارالأنوار، جلد۸۵ صفحه۱۶۴، حدیث۱۲
طلب روزی
شخصی با هیجان و اضطراب به حضور امام صادق علیه السلام آمد و گفت:
درباره ی من دعایی بفرمایید تا خداوند به من وسعت رزقی بدهد، كه خیلی فقیر و تنگدستم.
امام: هرگز دعا نمی كنم.
چرا دعا نمی كنید؟
برای اینكه خداوند راهی برای این كار معین كرده است. خداوند امر كرده كه روزی را پی جویی كنید و طلب نمایید. اما تو می خواهی در خانه ی خود بنشینی و با دعا روزی را به خانه ی خود بكشانی! »
داستان راستان شهید مطهری
آبروی مؤمن
عَنْ مُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ قَالَ قَالَ لِى أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع مَنْ رَوَى عَلَى مُؤْمِنٍ رِوَايَةً يُرِیدُ بِهَا شَيْنَهُ وَ هَدْمَ مُرُوءَتِهِ لِيَسْقُطَ مِنْ أَعْيُنِ النَّاسِ أَخْرَجَهُ اللَّهُ مِنْ وَلَايَتِهِ إِلَى وَلَايَةِ الشَّيْطَانِ فَلَا يَقْبَلُهُ الشَّيْطَانُ.
امام صادق علیه السلام :
هر که بر ضرر مؤمن داستانى بگوید و قصدش عیب او و ریختن آبرویش باشد که از چشم مردم بیفتد خداوند او را از دوستى خود بدوستى شیطان براند و شیطان هم او را نپذیرد.
اصول کافى جلد 4 ،صفحه62 ،روایت یک
اثر حرف نادرست..
امام محمد باقر علیه السلام:
روز قیامت، آدمی را حاضر میکنند که در دنیا هیچ خونی نریخته است، اما به اندازه ظرف حجامت، یا بیشتر، به دست او خون میدهند و به او میگویند:
این سهم تو از خون به ناحق ریخته شدهی فلان شخص است.
آن شخص عرض میکند:
پروردگارا! تو خود میدانی تا زمانی که زنده بودم، خونی نریختم!
به او گفته میشود:
بله، اما تو از فلان کس، فلان سخن را شنیدی و به زیان او بازگو کردی و همان سخن، زبان به زبان گشت تا به گوش فلان ستمگر رسید و به سبب همان حرفی که تو زده بوی، او را کُشت. حال این بهرهی تو از خون اوست.
الکافی، ج ۲، ص ۳۷۰
عواقب طمع
امام موسی کاظم علیه السلام فرمود :
إیّاکَ والطَّمَعَ ، وعلَیکَ بالیَأسِ مِمّا فی أیدِی الناسِ ، وأمِتِ الطَّمَعَ مِن الَمخلوقِینَ ؛ فإنَّ الطَّمَعَ مِفتاحٌ لِلذُّلِّ ، واختِلاسُ العَقلِ ، واختِلاقُ المُرُوّاتِ ، وتَدنِیسُ العِرضِ ، والذَّهابُ بِالعِلم .
ازطمع بپرهیز و به آنچه مردم دارند ، چشمداشتى نداشته باش ، چشمداشت به مخلوق را در خود بمیران ؛ زیرا طمع کلید هر خوارى است و عقل را مى دزدد و انسانیّتها را مى دَرَد و آبرو را مى آلاید و دانش را از بین مى برد .
بحار الانوار ج ۷۸ص۳۱۵
عظمت شب جمعه
فرصتی ناب برای توبه کردن در شب جمعه شبی بسیار پر فضیلت و پر برکت !
امام صادق(علیه السلام ) فرمودند:
به راستی خدای بلندمرتبه، هر شب جمعه از بالای عرش تا صبح ندا میدهد:آیا بنده مؤمنی نیست که مرا برای دنیا و آخرتش قبل از طلوع فجر بخواند، پس من جوابش دهم؟
آیا بنده مؤمنی نیست که از گناهانش قبل از طلوع فجر توبه کند من توبه او را بپذیرم؟ آیا بنده مؤمنی نیست که از نظر روزی در تنگنا باشد و از من درخواست زیادت کند پیش از طلوع فجر، من نیز [بر رزق او] بیفزایم و بر او توسعه دهم؟
آیا عبد مؤمن بیماری که شفای خود را قبل از طلوع فجر بخواهد، نیست تا شفایش دهم؟
آیا بنده مؤمن زندانی غمناکی نیست که درخواست آزادی از حبس کند قبل از طلوع فجر، سپس من آزاد و رهایش بنمایم؟آیا بنده مؤمنی که مظلوم واقع شده نیست که از من درخواست کند تقاص ظلم او را بگیرم، و من یاریاش کنم و مظلمههای او را پس بگیرم؟
وسائل الشیعه، ج 5، ص 73 و 74.
راه بستن نفوذشیطان
عَن أَبِی عَبْدِاللهِ(ع): «قَالَ إِبْلِیسُ خَمْسَةُ أَشْیَاءَ لَیْسَ لِی فِیهِنَّ حِیلَةٌ وَ سَائِرُ النَّاسِ فِی قَبْضَتِی مَنِ اعْتَصَمَ بِاللهِ عَنْ نِیَّةٍ صَادِقَةٍ وَ اتَّکَلَ عَلَیْهِ فِی جَمِیعِ أُمُورِهِ وَ مَنْ کَثُرَ تَسْبِیحُهُ فِی لَیْلِهِ وَ نَهَارِهِ وَ مَنْ رَضِیَ لِأَخِیهِ الْمُؤْمِنِ بِمَا یَرْضَاهُ لِنَفْسِهِ وَ مَنْ لَمْ یَجْزَعْ عَلَى الْمُصِیبَةِ حِینَ تُصِیبُهُ وَ مَنْ رَضِیَ بِمَا قَسَمَ اللهُ لَهُ وَ لَمْ یَهْتَمَّ لِرِزْقِهِ»؛
امام صادق(ع) فرمود: شیطان میگوید نسبت به پنج نفر هیچ راه نفوذی ندارم ولى دیگران در چنگ من هستند:
1.کسى که با صدق نیت به خدا پناه ببرد و در همه کارهایش به خدا توکل کند،
2.و کسى که در شبانه روز به صورت فراوان تسبیح خدا را بگوید،
3.و کسى که براى برادر مؤمنش آنچه را بپسندد که براى خود مىپسندد،
4.و کسى که هنگام مصیبت بى تابى نکند
5.و کسى که خشنود باشد به آنچه خداوند براى او قسمت فرموده و دیگر غم روزى خویش نخورد.
الخصال، ج ۱، ص ۲۸۵
مکروهاتی که روزی را از انسان دور میکنند
امام سجادعلیه السلام:
1. اظهار فقر و نداری کردن در حضور مردم
2. خواب دیر هنگام شب و بعد از نماز صبح
3. تحقیر و کم ارزش شمردن نعمت های خدا
40 شکوِه و گلایه داشتن از خداوند متعال
معانی الاخبار، ص ۲۷۱
نقش مهم صبر درکارها!
نعمتی که خیلی ها در مشکلات و کارها از آن محروم هستند!
مولا امیر المومنین على علیه السلام:
الصَّبْرُ فِي الْأُمُورِ بِمَنْزِلَةِ الرَّأْسِ مِنَ الْجَسَدِ فَإِذَا فَارَقَ الرَّأْسُ الْجَسَدَ فَسَدَ الْجَسَدُ وَ إِذَا فَارَقَ الصَّبْرُ الْأُمُورَ فَسَدَتِ الْأُمُورُ.
نقش صبر در كارها همانند نقش سر در بدن است؛ همچنان كه اگر سر از بدن جدا شود، بدن از بين مى رود، صبر نيز هرگاه همراه كارها نباشد، كارها تباه مى گردند.
كافى(ط-الاسلامیه) ج2، ص90، ح9
ترس از دارو و مرگ
مرحوم شیخ مفید رضوان اللّه تعالی علیه حکایت نموده است :
روزی شخصی از حضرت جوادالا ئمّه ، امام محمّد تقی علیه السلام سؤ ال شد : چرا اکثر مردم از مرگ می ترسند و و از آن هراسناک می باشند ؟
امام جواد علیه السلام در پاسخ اظهار داشت : چون مردم نسبت به مرگ نادان هستند و از آن اطّلاعی ندارند ، وحشت می کنند .
و چنانچه انسان ها مرگ را می شناختند و خود را از بنده خداوند متعال و نیز از دوستان و پیروان و اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام قرار می دادند ، نسبت به آن خوش بین و شادمان می گشتند و می فهمیدند که سرای آخرت برای آنان از دنیا و سرای فانی ، به مراتب بهتر است .
پس از آن فرمود : آیا می دانید که چرا کودکان و دیوانگان نسبت به بعضی از داروها و درمان ها بدبین هستند و خوششان نمی آید ، با این که برای سلامتی آن ها مفید و سودمند می باشد؛ و درد و ناراحتی آن ها را برطرف می کند ؟
چون آنان جاهل و نادان هستند و نمی دانند که دارو نجات بخش خواهد بود .
سپس افزود : سوگند به آن خدائی ، که محمّد مصطفی صلی الله علیه و آله را به حقّانیّت مبعوث نمود ، کسی که هر لحظه خود را آماده مرگ بداند و نسبت به اعمال و رفتار خود بی تفاوت و بی توجّه نباشد ، مرگ برایش بهترین درمان و نجات خواهد بود .
و نیز مرگ تاءمین کننده سعادت و خوش بختی او در جهان جاوید می باشد؛ و او در آن سرای جاوید از انواع نعمت های وافر الهی ، بهره مند و برخوردار خواهد بود.
اصول کافی،ج1،ص548،ح27