تبریک میلاد حضرت فاطمه(س)
البشارت که عیان مهر فروزان آمد ظاهر از پرده عصمت رخ جانان آمد
دختر رسل هادی گل شاه رسل از پس پرده عیان چون مه کنعان آمد
شب مولود مهین دخت محمد باشد عرش پر نور شد فرش چراغان آمد
به همین ام ابیها نبیش خواند زحق ام فضل ام کتاب ام امامان آمد
میلاد نگین انگشتر خلقت ،ام ابیها ،فاطمه حورا ء مبارک باد.
میلاد کوثر
طرح گل فاطمه را ریخته کوثر و یاسین به هم آمیخته
غنچه طاها که ز یاسین زده شعله به جان گل و نسرین زده
ختم حدیث شریف کساء
من مرغ عشق حیدرم افتاده ام کنج قفس خونین شده بال وپرم بالا نمی آید نفس
در خون نشسته ،پهلو شکسته یا فاطمه یا فاطمه
ختم حدیث شریف کساء به مناسبت شهادت دردانه رسول خدا فاطمه زهرا (س) از 92/1/5لغایت 92/1/25 روزی یک عدد
شما دوست عزیز هم می توانید در این ختم شرکت کرده واز ثواب آن بهره مند گردید.
پیام تسلیت به امام زمان (عج)
ای یازدهم امام شیعه ای مفتخر از تو نام شیعه
برسامره وحریم پاکت بر مهدی تو سلام شیعه
ای پدر عدالت گستر جهان به بی عدالتی بر تو واسا رت و تبعیدت می گرییم تا آن هنگا م که فرزندت به پا می خیزید،چشما ن سا مرا از بغض های جاری تما م شدنی نیست
التها ب وداغدیدگی ،به فراخور این غم در کوچه های شهر بیدا دمی کند .دجله در غروب فرو رفته است و خورشید ،گسترده تر از همیشه شعله هایش را می پراکند.
آقای ما وسید وسالار ما ،ما نیز در غم جا نسوز پدر گرامیتا ن داغداریم وسالهاست دعا می کنیم که از پشت ابر غیبت بیرون بیا یید وپرچم عدالت را در سرتاسر این کره خاکی
بگسترانید وانتقام خون پدران خویش را از حاکمان ظلم وجور وفساد برگیرید.
آقا جا ن خاک قدمها یتا ن را توتیای چشما ن منتظرما ن می کنیم وتا قیا م قیا مت منتظر ظهور تا ن خواهیم بود.
بیانیه تسلیت
انا الله و انا الیه راجعون
روح ملکوتی حضرت آیت الله حاج آقا مجتبی تهرانیفقیه عارف وعالم ومجاهد سالک به ملکوت اعلی پیوست .مردم ایران در اربعین سید وسالار شهیدانبا دلی سوخته وباران اشک بزرگ مردی از تبار عرفان و اخلاق را به سوی ملکوت بدرقه نمودند.بی شک فقدان این عالم نسوه خللی است که جای آن پر نخواهد شد.
حضرت آیت الله مجتبی تهرانی عمر پربرکت خویش را به تدریس وتربیت وتهذیب نفوس گذراندند و شاگردان بسیاری را در این عرصه تربیت نمودند.
این مصیبت بزرگ را به محضر مقدس حضرت بقیه الله ارواحنا فداه،مقام معظم رهبری و همه شاگردان و ارادتمندان ایشان وهمه امت مسلمان تسلیت عرض
کرده وعلو درجات را مسئلت می نماییم.
مدرسه علمیه حضرت فاطمه (س)شهرستان سقز
مصباح هدی
امشب شب اربعین مصباح هداست دل یاد حسین بن علی شیر خداست
پروانه به گرد شمع حق پر زد و سوخت امشب شب یاد عشقیاء وشهداست
اربعین حسینی
«السلام علی ولی الله و حبیبه السلام علی خلیل الله و نجیبه السلام علی صفی الله وابن صفیه السلام علی الحسین المظلوم الشهید السلام علی اسیر الکربات و قتیل العبرات اللهم انی اشهد انه ولیک وابن ولیک وصفیک وابن صفیک الفائز بکرامتک اکرمته بالشهاده و حبوته بالسعاده » «اربعین حسینی برعزاداران حضرتش تسلیت باد»
دردانه خورشید
تو، ای نیلوفر کبودم! تو که باید در آن ریگهای گداخته با زنجیرهای آهنین به هر سو کشیده می شدی .
با من سخن بگو، ای ناز دردانه ی خورشید . ای گل سرسبد گلستان عشق . . . بگو که برگهایت را جدا کردند و نقشی کبود بر گلبرگهایت به یادگار گذاشتند
دنیا بدون روضه ی رقیه جهنم است یعنی بهار نوکری ما محرم است
شکر خدا که خرج عزای او می شویم رقیه به کار و زندگی ما مقدم است
متاب ای ماه، متاب!
متاب ای ماه، متاب!
امشب، غم گین ترین ماه، آسمان دنیا را تماشا می کند. آسمان! چه دل گیری امشب، گویی غم مصیبتی به گستردگی زمین، قلبت را می فشرد. امشب فرشته های سیاه پوش، بال در بال هم، فوج فوج به زمین می آیند و ترانه غم می سرایند. در و دیوار خرابه، از اندوه زینب علیهاالسلام ، بر سر و سفیر می کوبند. امشب چشمه های آسمان، از گریه خونین زینب علیهاالسلام ، خون می بارد و چهره زمین از وسعت اندوه، تاریک است. متاب امشب ای ماه، متاب! هیچ می دانی، امشب گیسوان پریشانِ رقیه، به خواب کدامین نوازش رفته است؟ متاب که دردهای آشکار بسیار است. متاب که زخم های بی شمار بسیار است. متاب که دل پر شرار زینب علیهاالسلام به شراره جدایی نازنینی دیگر، در سوز و گداز است. متاب که امشب خرابه شام، از داغ سه ساله گل حسین، تیره ترین خرابه دنیاست. متاب ای ماه، متاب!
آرام نازنین عمه
آرام نازنین عمه! آرام، مبادا شامیان صدای گریه و بی تابی دختر حسین را بشنوند. این خرابه کجا و آغوش گرم و نوازش های مهربان بابا کجا؟ این سر بریده بابا و این دختر کوچک حسین. هر چه می خواهد دل تنگت، بگو. بابا، امشب به مهمانی دلِ بی قرارت آمده، بگو از سیلی خوردن ها و تازیانه ها و آتش خیمه های عصر عاشورا. بگو از درد غربت و محنت غریبی، بگو از صورت های نیلی و اسیری و بیابان های بی رحمی. بگو از بی شرمی یزیدیان و کوفیان سست پیمان و استقبال شامیان، آرام، نازنین عمه! آرام. اکنون تو، به مهمانی بابا می روی. سفر به سلامت!
اندوه هجرت
امشب به وعده گاه نخستین باز می گردی. آن جا پدر و ملائک، به اشتیاق، در انتظار تو هستند. امشب آسمان گرفته و تاریک است و باد خزان غبار مرگ می پاشد. گریه امان اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم را بریده است و عشق از غم این هجران، و اندوه هجرت تو گل تازه شکفته و معطری که در قلب بهار می پژمرد، زار می نالد، آرام و قرار زینب علیهاالسلام ، رفته است. سرانجام آن لحظه فرا رسید و رقیه علیهاالسلام کوچک زینب، از خاک تا افلاک پر کشید.
چكيده فضيلت
اي زينب؛اي چكيده فضيلت! اي عصاره علي (ع)!
اي زينب،اي آينه علي نما،اي جلوه دوباره زهرا(س)!
اين دل، حرارت مودت تو را چنان در خود احساس مي كند،كه شيريني عسل را در ذائقه و دلنشيني اذان رادر گوش،و جان بخشي عطر ياس را در مشام !
تو را نه تنها از روز عاشورا و لحظه وداع آخرين و در سفر شام و قافله سالاري اسيران مي شناسيم ،بلكه از آن روز كه خانه علي (ع) و دامن فاطمه (س) را با آمدنت روشن و گرم ساختي.
از آن روز كه كودكي كه كودكي خردسال بودي و داغ رحلت جدت پيامبر (ص) و خاك سپاري او را ديدي و خود را به آغوش مادرت فاطمه افكندي و داغ شهادت جانسوز مادرت زهرا (س) را چشيدي و پس از شركت در مراسم غسل و دفن مخفيانه و شبانه مادر به دامان عطوفت علي (ع) پناه بردي .
از روزي كه به عنوان آموزگار جهاد و صبر، از درياي خون گذشتي و شهادت هفتاد و دو ستاره را با چشم ديدي و بر پيكر خورشيد و حنجر خونين بوسه زدي .
امروز تا هميشه تاريخ ، شرف و شهامت مديون توست و انسانيت ، شاگرد مكتب عفاف و آزادگي تو.
اي دختر زهرا و يادگار علي !
پيروان و شيفتگان با افتخار ، نام تو را به عنوان يك الگو مي برند و سطر سطر زندگانيت را به عنوان درس ،مرور مي كنند .
دلهای پراز حرف
امام سجاد ( علیه السلام) به تنهایی گام بر میداشت . آدمهای زیادی، در رفت و آمد بودند . در راه امام، جمعی از فقیران جذامی نشسته بودند . هرکس که آنها را میدید، زود راهش را کج میکرد، تا با آنها برخورد نکند .
جذامیها، گرفته و غمگین دورتا دور هم جمع شده بودند . آنها خاموش بودند و آنقدر فقیر، که نان خالی هم گیرشان نیامده بود .
مردم میگفتند: «با آنها نباید معامله کرد . به آنها نباید چیزی داد . بیماری آنها خطرناک است . آنها باید زودتر بمیرند تا مرضشان ریشه کن شود!»
امام سجاد ( علیه السلام) تا جزامیها را دید، فکر فرورفت . آنها با چشمهانی غم آلود نگاهش کردند . امام کمی که رد شد، ایستاد و با خودش گفت: «خداوند متکبران را دوست ندارد!»
دیگر حرکت نکرد . احساس میکرد اگر به آنها محل نگذارد و پای درد دلشان ننشیند، تکبر کرده است . زود برگشت و به آنها سلام کرد . بعد با خوشرویی کنارشان نشست . آنها با خوشحالی زیاد دور امام نشستند و با نگاهی پر از شوق به او نگریستند .
برای آنها باورش سخت بود که مردی کنارشان بنشیند و با آنها حرف بزند . حضرت بعد از کمی صحبت، به آنها گفت: من اکنون روزه هستم!
اما آنها گرسنه بودند و وقت خوردن غذا بود . امام روزه مستحبی داشت و نمیتوانست در آنجا برایشان غذایی فراهم کند .
او فوری برخاست و همگی آنها را به خانه ی خود دعوت کرد . آنها با شوق زیاد همراهش راه افتادند و به خانه اش رفتند . مردم سر راه از کار امام و دیدن آنها تعجب کرده بودند .
امام به خدمتکار خود دستور داد غذای لذیذ و زیادی برای آنها آماده کند . غذا که آماده شد، امام ظرفهای پر را یکی یکی جلوی مردان جذامی گذاشت . آنها با لذت و اشتها همه غذاها را خوردند . دقایقی بعد امام یک کیسه کوچک پر از پول آورد . در میان آنها نشست و در مقابل هرکدام مقداری پول گذاشت .
آنها هیجان زده شدند . امام سجاد ( علیه السلام) با مهربانی از آنها دلجویی کرد . بعد از آنها خواستباز هم به خانه اش بروند .
چندنفر از همسایه ها که با تعجب پشت در خانهی امام ایستاده بودند، مشغول حرف زدن شدند .
یکیشان گفت: «راستی که» علی بن حسین «چه جرئتی دارد؟»
آن دیگری گفت: «آیا نمیداند که آنها بیماران مردنی هستند و هیچ فایدهای ندارند .»
سومی هم گفت: «خدا به خیر بگذراند . من که از دیدن آنها وحشت میکنم!»
اما امام سجاد ( علیه السلام) به چیزی دیگری میاندیشید . به دل پاک مردهای جذامی که پر از حرف بود، پر از غصه و پر از مهربانی …
بسیج در امتداد حرکت عاشوراویادواره شهیده ناهید فاتحی کرجو
السلام علیک یا ابا عبدالله
مراسم هفته بسیج همزمان بامراسم سوگواری امام حسین (ع) وشهادت امام سجاد (ع) باعنوان <بسیج در امتداد حرکت عاشورا> وهمچنین یادواره شهیده بزرگوار شهیده ناهید فاتحی کرجووپخش بروشور زندگینامه شهیده بزرگوار
با حضور حجه الاسلام والمسلمین حاج آقا خاکسار
ومداح اهل بیت (ع) جناب آقای محرمی وبادعوت از عموم روز سه شنبه مورخ 7/9/91در مدرسه علمیه حضرت فاطمه (س) شهرستان سقزبرگزار گردید.
این برنامه با تلاوت چند آیه از کلام الله مجید ، ارائه شعر ومقاله آغازشد ودر ادامه حاج آقا خاکسار به ایراد سخنرانی در مورد هجرت وقیام امام حسین (ع) ورشادتهای بسیجیان دلباخته امام حسین (ع) و مسولیت خطیر طلاب بسیجی پرداخته وفرمودند:(عاشورا،نه یک شب برای کاروان حسین (ع)که آخرین درجات قرب رحمانی ،آخرین مرحله کمالات انسانی،نه یک قیام که قیام جنود رحمانی در مقابل جنود شیطانی ،نه یک شب که یک فرهنگ ومکتب حسینی (ع)است.امام قیام کرد جهت احیای اقامه نماز وامر به معروف ونهی از منکر ،امام حسین (ع)تمام فرزندان،یاران واهل بیت خویش را در مسلخ عشق به قربانگاه برد تا صفحه تاریخ را از وجود یزیدیان محو کند.)
وهمچنین مختصری به زندگی شهیده ناهید فاتحی کرجو معروف به سمیه کردستان اشاره کرده وبه طلاب بسیجی گفتند وظیفه خطیر شما امروز در سنگر علم ودانش کردستان همچون شهید ه فاتحی می باشد که دیروز با مبارزات سیاسی خویش از سنگر اسلام دفاع کردوبه درجه والای شهادت نائل گردید پس شما نیز با کسب علوم اسلامی از میهن اسلامی دفاع کنید وبا به روز کردن وبومی کردن علوم اسلامی دست بیگانگان را از کشور مان ،ایران اسلامی دور کنید.
سخن بزرگان
امام خمینی(ره)
«محرم، ماه نهضت بزرگ سید شهیدان و سرور اولیای خداست که با قیام خود در مقابل طاغوت، تعلیم سازندگی و کوبندگی به بشر داد و راه فنای ظالم و شکستن ستم کار را در فدایی دادن و فدایی شدن دانست».
«محرم است. این محرم را زنده نگه دارید! ما هر چه داریم، از این محرم است و از این مجالس. مجالس تبلیغ ما هم از محرم است؛ این قتل سیدالشهداء و شهادت اوست. اگر این مجالس وعظ و خطابه و عزاداری و اجتماعات سوگواری نبود، کشور ما پیروز نمی شد».
«هزار و چهارصد سال است که با این منبرها، با این روضه ها و با این مصیبت ها و با این سینه زنی ها اسلام را حفظ کرده اند».
مقام معظم رهبری
«امام حسین(ع)، از لحاظ عملی درس بزرگی به همه تاریخ اسلام داد و در حقیقت، اسلام را، هم در زمان خودش و هم در هر زمان دیگری بیمه کرد. هر جا فسادی از آن قبیل باشد، امام حسین(ع) در آنجا زنده است، با شیوه و عمل خود دارد می گوید که شما باید چکار کنید. تکلیف این است. لذا باید یاد امام حسین(ع) و یاد کربلا زنده باشد؛ چون یاد کربلا، این درس عملی را جلوی چشم می گذارد».
محرم
باز هم هر روز عاشورا و هر جا کربلا
ای حسین فاطمه این کینه هامان را ببین
قلب مجروح درون سینه هامان را ببین
یازده خورشید را کشتند و داغ تو فزون
تکه تکه زین ستم آیینه هامان را ببین
گرچه شد خورشید ما در پرده ی غیبت ولی
می رسد نورش ز ماه حضرت سید علی
باز هم هر روز عاشورا و هر جا کربلا
باز هم فتنه، اگرچه هست حجت ها جلی
ازجنس الماس
الماس اگر چه از همه جوهرها شفافتر است ،سخت تر نیز هست. ماندن در صف اصحاب عاشورایی امام عشق تنها با یقین مطلق ممکن است …
وای دل! تو را نیز از این سنت لا یتغیر خلقت گریزی نیست. نپندار که تنها عاشوراییان را بدان بلا آزموده اند و لا غیر…
صحرای بلا به وسعت همه تاریخ است و کار به یک «یا لیتنی کنت معکم» ختم نمی شود. اگر مرد میدان صداقتی ،نیک در خویش بنگر که تو را نیز با مرگ انسی این گونه هست یا خیر! اگر هست که هیچ ،تو نیز از قبله داران دایره طوافی ،واگر نه… دیگر به جای آنکه با زبان «زیارت عاشورا» بخوانی،در خیل اصحاب آخر الزمانی حسین (ع) با دل به زیارت عاشورا برو.
ختم صلوات
ختم شش میلیون صلوات تقدیم به شیر خوار امام حسین(ع)
سهم هریک از ما شش صلوات می باشدشما عاشقان حسینی نیزمی توانیدهمراه با ما ،دراین ختم صلوات شرکت نمایید.
انشاءالله حضرت علی اصغر (ع) شفیع روز قیامتمان باشند.
مناظره عقل وعشق
عقل می گوید بمان عشق می گوید برو …واین هردو ،عقل وعشق را ،خداوند آفریده است تا وجود انسان در حیرت میان عقل وعشق معنا شود .آنان که رو به سوی قبله خویش نماز می گذارند معنای حرمت حرم امن را چه می دانند؟
کعبه قبله احرار است ،امام برای اعمال حج احرام بسته اند ولکن اینان احرام بسته اند تا شمشیرهای آخته خویش را از چشم ها پنهان دارند….شکستن حرمت حرم خدا برای آنان که کعبه را نمی شناسند چندان عظیم نمی نماید و اگر با آنان بگویی که امام حسین (ع)برای پرهیز از این فاجعه مکه را ترک گفته است در شگفت خواهند آمد…اما آن که می داند حرم خدا نقطه پیوند زمین و آسمان است در می یابد که شکستن حرمت حرم آن همه عظیم است که چیزی را با آن قیاس نمی توان کرد.
صبح شد بانگ الرحیل بر خاست و قافله عشق عازم سفر تاریخ شد…
خدایا ،چگونه ممکن است که تو این باب رحمت خاص را تنها گشوده باشی که در شب هشتم ذی الحجه سال شصتم هجری مخاطب امام بوده اند ،و دیگران را از این دعوت محروم خواسته باشی ؟
پس چه جای تردید ؟
راهی که آن قافله عشق پای در آن نهاد راه تاریخ است و آن بانگ الرحیل هر صبح در همه جا بر می خیزد واگر نه این راحلان قافله عشق ،بعد از هزار وسیصد و چهل و چند سال به کدام دعوت است که لبیک گفته اند.
الرحیل ! الرحیل !
اکنون بنگر حیرت میان عقل وعشق را !
اکنون بنگر حیرت عقل را وجرأت عشق را!بگذار عاقلان ما را به ماندن بخوانند … راحلان طریق عشق می دانند که ماندن نیز در رفتن است .جاودانه ماندن در جوار رفیق اعلی واین اوست که ما را کشکشانه به خویش می خواند.
اعلان عزا
روز چهارشنبه مورخ 91/08/24 طلاب مدرسه حضرت فاطمه (س) در فضایی معنوی با نصب کتیبه و پرچمهای عزاداری به استقبال ایام سوگواری ابا عبدالله الحسین (ع) رفته و حوزه علمیه را سیاه پوش کردند.