چرا امام حسن (ع) صلح کرد اما امام حسین(ع)صلح کرد؟
در زمان امام حسن (ع) در اثر جریان های زیادی که در زمان امیرالمؤمنین پیش آمد و از همه بالاتر آن حالت سست عنصری که اصحاب امام حسن به خرج دادند، اگر امام حسن مقاومت می کرد کشته می شد ولی نه کشته شدن شرافتمندانه و افتخارآمیز، آن گونه که حسین بن علی کشته شد.
حسین بن علی با هفتاد و دو نفر کشته شد، یک شهادت آبرومندانه و در یک وضع و شرایط خاص که هزار و سیصد سال دارد اسلام را آبیاری می کند. در زمان امام حسن یک حالت رخوت و سستی و خستگی در شیعیان پیدا شده بود که اگر این کار (مقاومت در مقابل معاویه) ادامه پیدا می کرد، یک وقت خبردار می شدند که حضرت را دست بسته تحویل معاویه داده اند. هنوز صابون معاویه و بنی امیه درست به جامه مردم نخورده بود.
بیست سال معاویه حکومت کرد. مغیرة بن شعبه و زیاد بن ابیه که به جان مردم افتادند آن وقت مردم فهمیدند که اشتباه کردند که در زمان حضرت علی دعوت او را لبیک نگفتند، اشتباه کردند که امام حسن را تحویل معاویه دادند. لهذا بعدها (بعد از حادثه کربلا) عده ای پیدا شدند و توّابین را به وجود آوردند، همان ها که دور مختار را گرفتند.
چگونگی عذاب شمر
علامه امینی :
مدتها بود فکر میکردم خدا چگونه شمر ملعون را عذاب میدهد و جزای آن تشنه لبی و جگر سوختگی امام حسین (ع) را چگونه به او میدهد تا اینکه شبی در عالم رویا دیدم که حضرت علی (ع) در مکانی خوش آب و هوا روی صندلی نشسته و من هم خدمت ایشان ایستاده ام
در کنارشان دو کوزه بود.
حضرت فرمودند : این کوزه ها را بردار و از آنجا آب بیاور و اشاره به محلی کردند که بسیار با صفا و با طراوت بود
استخری پر از آب و درختانی بسیار شاداب در اطراف آن که صفا و شادابی محیط و گیاهانش قابل بیان و وصف نیست.
آيا شمر دايي حضرت ابوالفضل العباس است؟
شمر بن ذی الجوشن و مادر حضرت عباس، هر دو از نسل «کلاب» میباشند. هر کدام با چند واسطه به «کلاب» میرسند. «کلاب» یازده پسر دارد. نام یکی از آنان «کعب» و نام دیگری «ضباب» است . حضرت ام البنین (ع) از نسل «کعب» و شمر، از نسل «ضِباب» است.
نسب «ام البنین» ام البنین بنت حزام بن خالد بن ربیعه بن وحید بن کعب بن کلاب.
نسب شمر: شمر بن ذیالجوشن (جمیل) بن اعور (عمرو) بن ضِباب (معاویه) بن کلاب. حضرت عباس نوة دختری کلاب و شمر نوه پسری کلاب است.(1)
درباره نسبت حضرت عباس با شمر تاریخ میگوید؛ از آن جهت که مادر حضرت عباس(ع) با شمر بن ذی الجوشن هر دو از یک قبیله بودند و رسم عرب این است که به افرادی که از یک قبیله هستند و به نوعی وابستگی با هم دارند به فرزندان آنان با نگاه فامیلی نظر میکنند، به فرزندان ام البنین خطاب به خواهر زادگان نمود که جریان را برخی چنین نقل کردهاند:
راوى میگوید: شمر روز عاشورا در برابر سپاه ایستاد و صدا زد: خواهرزادگانم کجایند؟ عباس و برادرانش کجا هستند؟ کسى بدو پاسخ نداد. امام حسین(ع) بدانها فرمود: «هر چند وى فردى فاسق است ولى به او پاسخ دهید». از اینرو، عباس به سمت او رفت و فرمود: چه میخواهى؟ شمر گفت: خواهرزادگان! شما در امان هستید. عباس(ع) به او فرمود: لعنت خدا بر تو و امان تو! اگر تو دایى ما هستى، پس چرا به ما امان میدهى؟ ولى فرزند رسول خدا را امان نمیدهى؟ برادران عباس نیز نظیر سخنان آنحضرت را تکرار کردند و بازگشتند.
پینوشتها:
1. مقتل الحسین ، ص 209 ،سید عبد الرزق موسوی مقرم ، قم ،منشورات دار الثقافه والنشر ، نقل از جمهره انساب العرب، 270، 265 ـ 261.
2. عمدة الطالب فی أنساب آل أبى طالب، ص 327
ثواب گریه بر امام حسین علیه السلام
امام باقر علیه السلام نقل نمودند که حضرت علی بن الحسین علیه السلام فرمودند:
هر مؤمنی بخاطر شها ت امام حسین علیه السلام گریه کند تا اشکش بر
گونه هایش جاری گردد،خداوند،
غرفه ای در بهشت به او دهد که مدتها در آن ساکن گردد و هر مؤمنی بخاطر آزاری که از دشمنان ما در دنیا، به ما رسیده گریه کند تا اشکش بر گونه هایش جاری شود، خداوند در بهشت به او جایگاه شایسته ای دهد و هر مؤمنی در راه ما،آزاری به او رسد، پس آنگاه بگرید تا اشکش بر گونه هایش جاری گردد،خداوند،آزار از او بگرداند و در روز قیامت از خشم و آتش دوزخ در امانش قرار دهد.
کامل الزیارات;باب32 روایت1
ساربان، انگشت و انگشتری..
روزى در مراسم حجّ زنى چون دیگر مسلمانها مشغول طواف کردن بود،
در حالتى که دستش از آستین لباسش بیرون و نمایان بود، که ناگاه مرد بوالهوسى که او نیز مشغول طواف بود چشمش به آن زن افتاد و دید که دستش نمایان است، نزدیک او آمد و دست خود را بر روى مُچ دست زن کشید.
در این لحظه به قدرت خداوند متعال دست مرد هوسباز به دست آن زن بى مبالات چسبیده شد؛ و هر چه تلاش کردند نتوانستند دست خود را از یکدیگر جدا سازند.
افرادى که در حال طواف بودند،
اطراف این زن و مرد جمع شدند و هرکس به نوعى فعالیّت کرد تا شاید دست هاى این دو نفر را از یکدیگر جدا کنند، ولى سودى نبخشید؛ و در اثر ازدحام جمعیت، طواف قطع گردید.
یک عده روشنفکر عزاداریها را نفی نکنند
این عزاداریهای مردمی تا آخر لازم است.
یک عده روشنفکر عزاداریها را نفی نکنند.
رهبر انقلاب: این عزاداریهائی که انجام میگیرد، این گریه و زاریای که میشود، این تشریح حوادث عاشورا که میشود، اینها چیزهای لازمی است.
یک عده از موضع روشنفکری نیایند بگویند آقا، اینها دیگر لازم نیست. نه، اینها لازم است؛ اینها تا آخر لازم است؛ همین کارهائی که مردم میکنند.
البته یک شکلهای بدی وجود دارد که گفتهایم؛ مثل قمه زدن که گفتیم این ممنوع است، نباید این کار انجام بگیرد؛ این، مایهی دراز شدن زبان دشمنان علیه دوستان اهلبیت است.
اما همین عزاداری متعارفی که مردم میکنند؛ دستهجات سینهزنی راه میاندازند، عَلَم بلند میکنند، اظهار محبت میکنند، شعار مینویسند، میخوانند، گریه میکنند؛ اینها ارتباط عاطفی را روزبهروز بیشتر میکند؛ اینها خیلی چیزهای خوبی است.
۱۳۸۸/۰۹/۲۲
اولین کسی که شهیدراه امام حسین (ع) شد
گویند “حر بن يزيد رياحي” اولين کسي بود که آب را به روي امام بست و اولين کسي شد که خونش را براي او داد.
“عمر سعد” هم اولين کسي بود که به امام نامه نوشت و دعوتش کرد براي آنکه رهبرشان شود و اولين کسي شد که تير را به سمت او پرتاب کرد!
کي ميداند آخر کارش به کجا ميرسد؟
دنيا دار ابتلاست…
با هر امتحاني چهرهاي از ما آشکار ميشود، چهرهاي که گاهي خودمان را شگفتزده ميکند.
چطور ميشود در اين دنيا بر کسي خرده گرفت و خود را نديد؟
ميگويند خداوند داستان ابليس را تعريف کرد تا بداني که نميشود به عبادتت، به تقربت، به جايگاهت اطمينان کني.
خدا هيچ تعهدي براي آنکه تو همان که هستي بماني، نداده است.
شايد به همين دليل است که سفارش شده، وقتي حال خوبي داري و ميخواهي دعا کني، يادت نرود “عافيت” و “عاقبت به خيريات” را بطلبي.
مرحوم حاج محمد اسماعیل دولابی
بخشی از زيباييهاي وقايع کربلا
_ زيباترين خواهش يک زن : همراه کردن زهير با امام حسين (عليه السلام) توسط همسرش
_ زيبا ترين بازگشت :توبه حر و الحاق به سپاه امام حسين (عليه السلام)
_ زيباترين وفا داري :نخوردن آب در شط فرات ابالفضل (عليه السلام)
_ زيبا ترين جنگ :نبرد حضرت علي اکبر (عليه السلام) با دشمن
_ زيبا ترين واکنش :پرتاب کردن سر و هب توسط مادرش به طرف دشمن
ختــم سوره واقعه در دوشنبه اول ماه قمری
امروز دوشنبه 12 مهر، اول ماه محرم است.
علامه مجلسي در “زاد المعاد” از حضرت امام زين العابدين عليه السلام نقل مي كنند كه حضرت فرمودند
زمانيکه اول ماه قمري روز دوشنبه بود آغاز کن به قرائت سوره واقعه.
به این صورت که در روز دوشنبه يک بار و در روز بعد دو بار به همين نحو تا روز چهاردهم که چهارده بار خوانده شود.
حکایتی از یک شیعه انگلیسی
دوقطبی سازی
در زمان قاجاریه ، در کنار سفارت حکومت عثمانی در تهران ، مسجد کوچکی وجود داشت. امام جماعت آن مسجد می گوید: شخص روضه خوانی را دیدم که هر روز صبح به مسجد می آمد و روضه حضرت زهرا (س) را میخواند و به خلیفه دوم و اهل سنت ناسزا میگفت… و این درحالی بود که افراد سفارت و تبعه آن که سنّی بودند و برای نماز به آن مسجد می آمدند.
روزی به او گفتم: تو به چه دلیل هر روز همین روضه را می خوانی و همان ناسزا را تکرار میکنی؟ مگر روضه دیگری بلد نیستی؟! او در پاسخ گفت:
گذر حضرت ابراهیم خلیل الله به سرزمین کربلا
حضرت ابراهيم علیه السلام سوار براسب بود كه گذرش به سرزمين كربلا افتاد تا به محل شهادت حضرت ابى عبدالله علیه السلام رسيد ، اسب حضرت بزمين خورد و حضرت ابراهيم علیه السلام از اسب بزمين افتاد و سرش شكست و خونش جارى گشت و اشكش آمد و مخزون گرديد . در آن حال شروع باستغفار كرد و فرمود : خدايا مگر چيزى از من سرزده كه دچار اين بلا شدم ؟
صفحات: 1· 2
خلاصه داستان مباهله
اِنَّ مَثَلَ عیسی عِنْدَ اللّهِ کَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ قالَ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ* الْحَقُّ مِنْ رَبِّکَ فَلا تَکُنْ مِنَ الْمُمْتَرینَ* فَمَنْ حآجَّکَ فیهِ مِنْ بَعْدِ ما جآءَکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْنآءَنا وَ أَبْنآءَکُمْ وَ نِسآءَنا وَ نِسآءَکُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَةَ اللّهِ عَلَی الْکاذِبین) سوره آل عمران آیات 59 - 61
بیشک داستان عیسی نزد خدا مانند داستان آدم است که او را از خاک آفرید سپس به او گفت: باش پس موجود شد. حق از سوی پروردگار توست پس، از شک کنندگان نباش. پس هر کس با تو درباره او (عیسی) پس از دانشی که بر تو آمده ستیز کند، پس بگو: بیایید فرزندان ما و فرزندان شما و زنان ما و زنان شما و جانهای ما و جانهای شما را بخوانیم سپس مباهله (دعا و زاری) کنیم و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار بدهیم.
امام کاظم علیه السلام و سخن گفتن به زبان فارسی
ابوبصیر از امام موسی بن جعفر علیه السلام پرسید:"امام با چه نشانههایی شناخته میشود؟”
فرمود:"امام راستین صفاتی دارد که اولین و مهمترین آن این است که امام قبلی معرفیاش کرده باشد. همان گونه که رسول خدا علی بن ابیطالب علیه السلام را معرفی کرد، هر امامی نیز باید امام پس از خود را معرفی نماید. نشانهی دیگر آن است که هر چه از او میپرسند، جواب بدهد و از هیچ چیز بیخبر نباشد. نشانهی دیگر اینکه هرگز در دفاع از حق سکوت نکند، از حوادث آینده خبر بدهد و به همهی زبانها سخن بگوید.”
سپس فرمود:"هم اکنون نشانهای به تو مینمایم که قلبت مطمئن شود."
دفاع مقدس در کلام امام خامنه ای
ما مدت هشت سال از حيثيت، ناموس، دين، تماميت ارضى، مردم، انقلاب، حكومت، نظام اسلامى و قرآن دفاع كرديم و چنين دفاعى، مقدس است.
در دوران دفاع مقدس، آنچه كه اين ملت را نجات داد، اسلام بود.
هفته ى دفاع مقدس، يادآور حادثه ای عظيم و به بار نشستن نتايجى عظيم تر در سير انقلاب ماست و هيچگاه از ذهن ملت محو نخواهد شد.
اهم سخنان رهبر انقلاب در دیدار عیدانه غدیربا اقشار مختلف
عید غدیر، قضیه رهبری جامعه اسلامی است، ماجرای تعیین ضابطه و قاعده برای حکومت و جامعه اسلامی است؛ این قاعده، قاعده امامت و ولایت است.
وقتی این قاعده وضع شد، آنوقت دشمنان از تغییر مسیر دین مأیوس شدند.
اسلام نوع حکومت امامت را قبول دارد. غدیر این را اعلام کرد. تا آخر دنیا هرجا هرمسلمانی که بخواهد اسلام را تحقق ببخشد باید امامت را احیا کند.
هر متفکر و هر صاحب عقیدهای در دنیای اسلام، اگر قرآن و ارزشها را ملاک قرار دهد، به هیچ نتیجهای جز اینکه مثل علی بن ابیطالب در جامعه حکومت کند، نمیرسد.
همه ارزشها در علی (ع) جمع است. چه شیعه باشید، چه سنی، به او احترام میگذارید؛ حتی اگر مسلمان نباشید و او را بشناسید، در برابرش خضوع میکنید.
هرگونه ناسزاگویی به بزرگان اهل سنت، در واقع مانع از شنیده شدن مبانی منطقی و مستدلِ اعتقاد به امامت می شود.
تحریک احساسات دیگر فرق اسلامی به اسم شیعه، در واقع «شیعه انگلیسی» است و نتیجه آن، ظهور گروههای خبیث و مزدور وابسته به امریکا و سرویس جاسوسی انگلیس همچون داعش و النصره است.
کسی که رشوه میگیرد یا از بیت المال زیادهخواهی میکند، یا بر بدیها چشم میبندد و هیچ احساس مسئولیتی در قبال هدایت جامعه نمیکند، برای نظام و جامعه اسلامی، زینت نیست و در واقع مایه عیب برای شیعه است.
متأسفانه جامعه ما گرفتار پدیده زشت اسراف شده است و این اسراف در ابعاد مختلف از جمله در زندگی های شخصی خود را نشان می دهد.
حال حرکت عمومی کشور به برکت جوان های بیشماری که برای احیای اسلام و اقامه دین تلاش بیوقفه می کنند، خوب است.
این جوانها به فضل الهی هر دشمنی از جمله امریکا و رژیم صهیونیستی را به زانو در خواهند آورد.
به آینده خوشبینم؛ جوانان مؤمن و آماده مجاهدت فراوانند.
علی علیه السلام معلّم جبرئیل امین
روزی جبرئیل در خدمت پیامبر صلی الله علیه و آله مشغول صحبت بود که حضرت علی علیه السلام وارد شد. جبرئیل چون آن حضرت را دید برخاست و شرائط تعظیم به جای آورد .
پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود :
یا جبرئیل ! از چه جهت به این جوان تعظیم میکنی ؟
عرض کرد : چگونه تعظیم نکنم که او را بر من ،حق تعلیم است !!
فرمود : چه تعلیمی ؟؟
عرض کرد : در وقتی که حق تعالی مرا خلق کرد از من پرسید : تو کیستی و من کیستم ؟ من در جواب متحیٓر ماندم ، و مدتی در مقام جواب ساکت بودم که این جوان در عالم نور به من ظاهر گردید ، و اینطور به من تعلیم داد که بگو :
قسمتی از خطبه غدیر
با اين حال خداوند از من خشنود نخواهد شد ؛ مگر فرمان او را در حقّ على به شما ابلاغ كنم . آنگاه پيامبر صلى الله عليه وآله وسلم چنين خواند: « اى پيامبر! آنچه از سوى پروردگارت بر تو فرود آمده » (مائده / ۶۷) در حقّ على، « ابلاغ كن وگرنه رسالت او را انجام ندادهاي و البتّه خداوند تو را از آسيب مردمان ، نگاه مي دارد» . (مائده / ۶۷) هان مردمان! بدانيد اين آيه دربارهي اوست . ژرفاى آن را بفهميد و بدانيد كه خداوند او را سرپرست و امام شما قرار داده و پيروىاش را بر مهاجران و انصار واجب كرده و بر پيروان آنان در نيكى، و بر صحرانشينان و شهروندان، و بر عجم و عرب و آزاده و برده و كوچك و بزرگ و سفيد و سياه و هر يكتاپرست ؛ اجراى گفتار و فرمانش لازم، امرش نافذ، ناسازگارش رانده، پيرو و باوركنندهاش در مهر است . البتّه كه خداوند، او و شنوايان سخنش و پيروان راهش را آمرزيده است.
همتای قرآن
رسول خدا (صلی اللّه علیه و آله) به امام علي(علیه السلام) فرمود:
یا علی، مثَل تو، مثَل سوره “قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَد” است.
_ هر کس اين سوره را يك بار بخواند، گويا ثلث قرآن را خوانده
_ و هر كس دو بار بخواند گويا دو ثلث قرآن را خوانده.
_ و هر كس سه بار بخواند، گويا همه قرآن را ختم كرده است.
_هر كس تو را به قلبش دوست داشته باشد، ثلث ثواب بندگي را به دست آورده
_ و هر كس علاوه بر دوست داشتن قلبي، به زبان هم اين دوست داشتن را اعلام كند، دو سوم ثواب بندگي را به دست آورده
_ و هر كس به قلب و زبان و عمل(با عمل اعضا و جوارح) اين دوست داشتن را اعلام كند و نشان دهد، همه ثواب بندگي را به دست آورده است.
البرهان، ج5، ص797