غدیر از منبع وحی سرچشمه گرفته است
حارث فهري در آخرين ساعات از روز سوم غدیر، با 12 نفر از اصحابش نزد پيامبر (صلياللهعليهو آله وسلم) آمد و گفت:
«اي محمد! سه سؤال از تو دارم: آيا شهادت به يگانگي خداوند و پيامبر خود را از جانب پروردگارت آوردهاي يا از پيش خود گفتي؟
آيا نماز و زكات و حج و جهاد را از جانب پروردگار آوردهاي يا از پيش خود گفتي؟
آيا اينكه درباره عليبنابيطالب گفتي: «من كنت مولاه فعلي مولاه …» از جانب پروردگار بود يا از پيش خود گفتي؟
حضرت در جواب هر سه سؤال فرمودند:«خداوند به من وحي كرده است و واسطه بين من و خدا جبرئيل است و من اعلان كننده پيام خدا هستم و بدون اجازه پروردگارم خبري را اعلان نميكنم».
حارث گفت: خدايا، اگر آنچه محمد ميگويد حق و از جانب توست سنگي از آسمان بر ما ببار يا عذاب دردناكي بر ما بفرست» سخن حارث تمام شد و به راه افتاد.
خداوند سنگي از آسمان بر او فرستاد كه از مغزش وارد شد و از دبرش خارج گرديد و همانجا او را هلاك كرد.
بعد از اين جريان، آيه «سَأَلَ سَائِلٌ بِعَذَابٍ وَاقِعٍ لِّلْكَافِرِينَ لَيْسَ لَهُ دَافِعٌ مِّنَ اللَّهِ ذِي الْمَعَارِجِ …» (سوره معارج، آيه 2،1) نازل شد.
پيامبر (صلياللهعليهو اله وسلم) به اصحابشان فرمودند: آيا ديديد و شنيديد؟
گفتند آري. با اين معجزه، بر همگان مسلم شد كه «غدير» از منبع وحي سرچشمه گرفته و يك فرمان الهي است.
منابع:
نعيمآبادي، غلامعلي، غدير در آينه تاريخ، ص 235/ مؤسسه فرهنگي انتشاراتي توسعه قلم، 1381، ص 235.
در آیات قرآن ولایت علی(ع) اثبات شده، اما چرا آیات با صیغه جمع آمده در حالی که علی(ع) یک نفر است؟
از جمله آیاتی که دلالت بر امامت و خلافت حضرت امام علی(ع) بعد از پیامبر گرامی اسلام(ص) میکند، آیه ولایت است. خداوند در این آیه شریفه میفرماید: «إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذینَ آمَنُوا الَّذینَ یُقیمُونَ الصَّلاةَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ راکِعُون».
یکی از شبهههایی که بر این آیه وارد شده این است که چرا «ألَّذینَ آمَنوا» به صورت جمع آمده در حالیکه حضرت علی(ع) یک نفر بیشتر نیست؟
یکی از پاسخها این است که برخی از قرائن و شواهد نشان میدهد که علت جمع آمدن این عبارت، برای این است که این حکم، شامل دیگر امامان نیز بشود؛ یعنی این حکم به صورت کلی ذکر شده است. دلیل این سخن آن است که در آیه مذکور، به دلیل وجود کلمه «إنّما» در اول آیه، که برای حصر حکم نسبت به موضوع آمده، «ولایت» از آن جهت که ولایت است، منحصر به خدا، پیامبرش و «ألُّذینَ آمَنوا»؛ یعنی همه امامان(ع) شده است. هرچند بخش پایانی آیه به جهت اینکه در رکوع انگشتر به فقیر داد، در شأن امام علی(ع) میباشد.
اما همان ولایتی که برای حضرت علی(ع) وجود دارد، در امامان بعد از او نیز وجود دارد. شاهد قرآنی این مدعا، آیه «اولی الامر» است. خداوند در این آیه میفرماید: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا أَطیعُوا اللَّهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُم»؛
ای کسانی که ایمان آوردهاید، از خدا پیروی کنید. همچنین از پیامبر و صاحبان امر، اطاعت کنید.
این آیه که اطاعت از خدا و پیامبرش را مطرح کرده، در کنار پیامبر افرادی را به عنوان «اولی الأمر» نام برده که همانند پیامبر(ص) باید از آنان اطاعت شود.
ین آیه نشان میدهد کسانی که بعد از پیامبر بر مردم ولایت دارند، بیش از یک نفراند. از اینرو؛ وقتی از امام باقر(ع) پرسیده شد که آیا آیه ولایت درباره حضرت علی(ع) نازل شده، فرمود: «علیٌّ مِنَ المُؤمِنینَ»؛ یعنی حضرت علی(ع) یکی از آن افرادی است که به عنوان «ألَّذینَ آمَنوا» ذکر شدهاند.
الصوارم المهرقة فی نقد الصواعق المحرقة، ص 173
نکات کلیدی استاد پناهیان در آستانه عید غدیر خم...
نهم ذی الحجه سالروز شهادت حضرت مسلم بن عقیل(ع)
شیخ صدوق روایتی در امالی نقل می کند که روزی امیرالمؤمنین(ع)،به پیامبراکرم(ص) عرضه داشت:
(یا رَسولَ الله! إنَّکَ لَتُحِبُ عَقیلا؟)
آیا شما عقیل را دوست دارید؟
پیغمبر فرمود: (ای وَالله!)
به خدا قسم ،عقیل را دوست دارم.
سپس فرمود:(إنِّی لَاُحِبُّهُ حُبَّین، حُباً لَه و حُباً لِحُبِّ أبی طالِب لَه)
من دو محبت به عقیل دارم.
یکی این که؛ خود عقیل را دوست دارم و یکی این که؛ عقیل محبوب پدرش حضرت ابوطالب(ع) بود!
(وَ إنَّ وَلَدَهُ لَمقتولٌ فی مَحَبَّةِ وَلَدِک) علی جان! فرزند عقیل در راه عشق و محبت فرزند تو حسین، شهید می شود.
(فَتَدمَعُ عَلَیهِ عُیونُ المُؤمنین)
وبر او ،چشم همه ی اهل ایمان اشک می ریزد.
(وَ تُصَلی عَلَیهِ المَلائِکةُ المُقَرَّبون)
و فرشتگان مقرب پروردگار، بر فرزند عقیل، مسلم، صلوات و درود می فرستند.
(ثُمُّ بَکَی النَبی(ص)ُّ حَتّی جَرَت دُموعُهُ عَلی صَدرِهِ)
با نام بردن از حضرت مسلم(ع)، پیغمبر اکرم(ص) گریه کردند تا جایی که اشک های مبارک پیغمبر(ص) برای مصیبت مسلم بر صورتشان جاری شد.
امالی شیخ صدوق،مجلس ۲۷
نهم ذی الحجه سال اول هجری ماجرای سد الابواب
ماجرای “سد ابواب” مسجدالنبی(ص)
بعد از هجرت پیامبر اسلام(ص)، از مکه به مدینه، حضرت(ص) بنای مسجد النبی را آغاز نمود، در این میان هریک از اصحاب ،خانه های خود را در مجاور مسجد ساختند و واز هر خانه ای، دری را به داخل مسجد گشودند، که مطابق برخی از روایات، پیامبر(ص) امر نمود که همه ی دربها، به روی مسجد بسته شود، به جز درب خانه ی علی بن ابیطالب(ع).
ابن عباس نقل میکند:
رسول خدا(ص) خطاب به علی (ع) فرمود: «همانا موسی (ص) از پروردگارش درخواست کرد، تا مسجدش را برای هارون و ذرّیه ی او پاک گرداند. و همانا من از خداوند خواستهام که (مسجدم را) برای تو و ذرّیه ی تو طاهر گرداند.»
آنگاه کسی را سراغ ابوبکر فرستاد و دستور داد تا درب خانهاش را به مسجد ببندد، ابوبکر نیز چنین کرد. سپس کسی را نزد عمر فرستاد، تا او نیز درب خانهاش را به سوی مسجد ببندد، آنگاه بالای منبر رفت و فرمود: «من درهای شما را نبستم و درب علی(ع) را باز نگذاشتم و لیکن خداوند دربهای شما را بست و درب خانه علی (ع)را باز گذارد».(۱)
حقیقت ارزش و فضیلت باز بودن در به سوی مسجد، اشاره به مسأله طهارت معنوی و ظاهری اهل بیت (ع) و شخص رسول خدا (ص) دارد، که در مورد آنها در روایات بیشماری، به آن اشاره شده است؛ لذا ترمذی به سند خود از ابو سعید خدری نقل میکند: پیامبر(ص) خطاب به علی(ع) فرمود:
«لا یحلّ لأحد أن یطرق هذا المسجد جنباً غیری و غیرک»
«برای هیچکس حلال نیست، که در حال جنابت به این مسجد وارد شود، به جز من و تو.»(۲)
منابع:
۱)جامع الأحادیث سیوطی، ج ۱۶، ص۲۷۴
۲)سنن ترمذی، ج ۵، ص ۵۹۷
۸Yas110: رهبرانقلاب: #ازدواج اگر چنانچه با محبت بود،بیمهریه هم متزلزل نمیشود.ولی اگر چنانچه بر مبنای زرنگی و فریب بود،مرد بدجنس زورگو،کاری خواهدکرد که بتواند از زیربار #مهریه هم فرار کن ذی الحجه سال ۶۰ هجری حرکت امام حسین(ع) از شهر مکه معظمه به شهر کوفه
چرا امام حسین(ع) قیام خود را در حالی که سیل جمعیت در مکه درحال انجام مناسک حج بودند شروع و حج خود را رها کرده و روانه کوفه شدند؟
این سخن که امام حسین(ع) حجّ خود را نیمه تمام گذاشت، سخن نادرستى است؛ زیرا امام(ع) طبق آنچه گفته شد،در روز هشتم ذى حجه «یوم الترویه» از مکّه خارج شد.در حالىکه اعمال حجّ - که با احرام در مکّه و وقوف در عرفات شروع مى شود - از شب نهم ذى حجه آغاز مى شود. بنابراین، امام(ع) اصولاً وارد اعمال حج نشده بود، تا آن را نیمه تمام گذارد.
بله، مسلماً حضرت(ع) در هنگام ورود به مکّه، عمره مفرده انجام داد. چه بسا در طول اقامت چند ماهه ی خود در مکّه و احتمالاً در فاصله هاى مختلف، اقدام به انجام اعمال عمره کرده بود. اما انجام اعمال عمره مفرده، به معناى ورود در اعمال حجّ نمى شود. در برخى از روایات تنها از انجام عمره مفرده از سوى امام(ع) سخن به میان آمده است.(۱)
گرچه معروف و مشهور است و در برخی کتاب ها مانند الارشاد شیخ مفید آمده که حضرت(ع) حج خود را تبدیل به عمره کرد . طواف و سعی انجام داد و از احرام بیرون آمد چون نمی توانست حج خود را تکمیل کند. (۲)
ولی به نظر بعید می آید که حضرت(ع) به احرام حج محرم شده باشد، چون کسی که می خواهد اعمال حج را انجام دهد ، روز هشتم یا روز نهم ذی الحجه محرم می شود . جهتی برای محرم شدن زودتر از موعد مقرر نیست.
برای تایید این مطلب روایاتی درکافی نقل شده که به برخی اشاره می کنیم:
“عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ(ع):
أَنَّهُ سُئِلَ عَنْ رَجُلٍ خَرَجَ فِی أَشْهُرِ الْحَجِّ مُعْتَمِراً ثُمَّ رَجَعَ إِلَى بِلَادِهِ قَالَ لَا بَأْسَ وَ إِنْ حَجَّ فِی عَامِهِ ذَلِکَ وَ أَفْرَدَ الْحَجَّ فَلَیْسَ عَلَیْهِ دَمٌ فَإِنَّ الْحُسَیْنَ بْنَ عَلِیٍّ ع خَرَجَ قَبْلَ التَّرْوِیَةِ بِیَوْمٍ إِلَى الْعِرَاقِ وَ قَدْ کَانَ دَخَلَ مُعْتَمِراً(۳)
از امام صادق(ع)نقل شده :
امام حسین(ع) قبل از روز هشتم ذی الحجه از مکه خارج شد، در حالی که قبلا در ماه حج با احرام عمره ، به قصد انجام عمره وارد مکه شده بود و عمره انجام داده بود.
از این روایت بر نمی آید که حضرت(ع) حج خود را تبدیل به عمره کرده باشد.
در روایت دیگر امام صادق(ع) فرمود :
“قَدِ اعْتَمَرَ الْحُسَیْنُ بْنُ عَلِیٍّ(ع) فِی ذِی الْحِجَّةِ ثُمَّ رَاحَ یَوْمَ التَّرْوِیَةِ إِلَى الْعِرَاقِ وَ النَّاسُ یَرُوحُونَ إِلَى مِنًى وَ لَا بَأْسَ بِالْعُمْرَةِ فِی ذِی الْحِجَّةِ لِمَنْ لَا یُرِیدُ الْحَجَّ"(۴)
امام حسین(ع) در ماه ذی الحجه عمره انجام داد . سپس در روز ترویه (هشتم) به سوی عراق حرکت کرد . کسی که نمی خواهد حج انجام دهد ،می تواند عمره انجام دهد.
پس مسلماً حضرت(ع)در هنگام ورود به مکّه، عمره مفرده انجام داده است ؛ چه بسا در طول اقامت چند ماهه خود در مکّه و احتمالاً در فاصله هاى مختلف، اقدام به انجام اعمال عمره کرده بود. اما انجام اعمال عمره مفرده، به معناى شروع اعمال حجّ نیست.
وادامه مطلب اینکه با وجود آن که یکى از علل انتخاب مکّه، داشتن فرصت مناسب براى تبلیغ دیدگاه و دعوت به جهاد با یزید بود؛ چرا در این شرایط زمانى ویژه - که اوج حضور حاجیان از سرتاسر نقاط مختلف در مکّه، عرفات و منا است و بهترین فرصت تبلیغى براى آن حضرت فراهم آمده است - ناگهان مکّه را ترک کرد؟
تأملی در تاریخ اسلام:
مى توان علل این تصمیم ناگهانى را چنین ذکر کنیم :
احتمال خطر جانى:
از برخى عبارات امام(ع) - که در مقابل دیدگاه شخصیتهاى مختلفى که با بیرون رفتن حضرت از مکّه و حرکت به سوى کوفه مخالف بودند، ابراز شده - بر مى آید که امام(ع) ماندن بیش تر در مکّه را مساوى با بروز خطر جانى براى خود مى دانست؛ چنان که در جواب ابن عباس مى فرماید:
«کشته شدن در مکانى دیگر براى من دوست داشتنى تر از کشته شدن در مکّه است»(۵)
ونیز به عبداللَّه بن زبیر فرمود:
«به خداوند سوگند! اگر یک وجب خارج از مکّه کشته شوم، براى من دوست داشتنى تر است، تا آن که به اندازه ی یک وجب در داخل مکّه کشته شوم. به خداوند سوگند! اگر به لانه اى از لانه جانوران پناه برم، مرا از آن بیرون خواهند کشید تا آن چه را از من مى خواهند، به دست آورند»(۶)
نیز به برادرش محمد حنفیه، به صراحت از قصد ترور یزید در محدوده حرم امن الهى نسبت به جان خود سخن به میان آورد. بالاخره در بعضى از متون به صراحت سخن از این مطلب به میان آمده که یزید، عده اى را همراه با سلاحهاى فراوان براى ترور امام در مکّه فرستاد.(۷)
شکسته نشدن حرمت حَرَم :
در ادامه برخى از عبارات پیش گفته، تذکّر این نکته از سوى امام حسین علیه السلام وجود داشت که نمىخواهد حرمت حرم امن الهى، با ریخته شدن خون او در آن شکسته شود؛ گرچه در این میان گناه بزرگ از آن قاتلان و جنایتکاران اموى باشد.
آن حضرت این مطلب را در برخورد با عبداللَّه بن زبیر و به گونه تعریضآمیز نسبت به او - که بعدها در مکّه موضع گرفته و لشکریان یزید حرمت حرم را خواهند شکست - به صراحت بیان مىدارد. ایشان در جواب ابن زبیر مىفرماید:.«پدرم (على علیه السلام ) براى من نقل کرد که در مکّه قوچى است که به وسیله آن حرمت شهر شکسته مىشود و من دوست ندارم که مصداق آن قوچ باشم.(۸)
منابع :
۱)وسائل الشیعه، ج۱، ص۲۴۶ کتاب حج،باب ۷
۲)الارشاد مفید، ج۲، ص۶۸
۳-۴)الکافی،ج۴،ص۵۳۶
۵)البدایه و النهایه،ج۸ ،۱۵۹
۶)وقعه الطف،ص۱۵۲
۷)لهوف،ص۸۲
۸)الکامل فى التاریخ،ج۲،ص۵۴۶
سازماندهیِ فرهنگیِ امام باقر (ع)
در مورد زندگی امام باقر (ع) به دو نکته می توان اشاره کرد:
1) مبارزه آن حضرت با تحریف در معارف اسلامی و احکام اسلامی. مقصود از مبارزه با تحریف این است که دین مقدس اسلام اساساً با معارف و احکامی که دارد و با آیات قرآن برای جامعه اسلامی خصوصیاتی را و شرایطی را مقرر کرده، برای دنیای انسانی و زندگی بشر که اگر مردمی آن معارف را بدانند و به آن پایبند باشند، ممکن نیست بعضی چیزها (حکومت ستمگران و فجار و …) را تحمل کنند. اما در دورانی زمامدارانی به عنوان خلافت پیامبر بر سر کار آمدند که شایسته آن مسند نبودند؛ به دلیل وجود ظلم، فساد و تبعیض و انحراف های گوناگون به شیوه های مختلف (فریب دادن چهره های موجّه و فقها و علما، …).
2) تشکل؛ یعنی تغییر فرهنگی و مبارزه فرهنگی به دو شیوهء «پاشیدن بذر معارف اسلامی و حفظ آن». لذا یکی از کارهای حضرت این بود که افرادی را از شاگردان و دوستان خود تربیت کند، بالا بیاورد، به صورت اختصاصی آنها را مورد توجه قرار بدهد، بعد آنها را به همدیگر وصل کند و در سرتاسر دنیای اسلام آنها را به عنوان یک قطب، رکن، به عنوان وکیل و نائب خود بگذارد که آنها کار آن حضرت را دنبال کنند و ادامهء تبلیغات آن حضرت را به عهده بگیرند.
این «سازماندهی پنهانی» امام باقر بود که از زمان قبل از امام باقر شروع شده بود، اما در زمان آن حضرت هیجان بیشتری پیدا کرد و البته در زمان امام صادق و امام موسی بن جعفر به اوج خودش رسید.
برگرفته از: انسان 250 ساله؛ بیانات مقام معظم رهبری درباره زندگی سیاسی ـ مبارزاتی ائمه معصومین علیهم السلام.
ماه ذی الحجه ماه بایگانی کردن پروندهها است.
آیت الله ناصری:
ماه ذی الحجه ماه بایگانی کردن پروندهها است.
ماه برآورده شدن حاجات است.
از خداوند بخواهید تا به شما عنایتکند. ماه آدم شدن است.
هر کس صفات رذیلهای داشته باشد، در باطن به صورت یکی از حیوانات خواهد بود.
در این ماه میتوانیم در اثر توبه و استغفار و اصلاح خودمان، از صور حیوانی به صور ملکوتی منتقل بشویم.
ماه بسیار با عظمتی است. این ایام، ایام بسیار مبارکی است. این فضیلت، به این ماه و این دهه اختصاص دارد.
حدود ده، پانزده اتفاق و مناسبت در این ماه واقع شده که سبب شرافت این ماه بر سایر ماهها شده است.
برخی مناسبتهای این ماه عبارتند از:
۱. ازدواج حضرت فاطمه علیها السلام با امیرالمؤمنین علی علیه السلام (روز اول ذیحجه، سال دوم)
۲.شهادت امام محمد باقر علیه السلام (روز هفتم ذیحجه، سال ۱۱۴ قمری)
۳.شهادت حضرت مسلم بن عقیل (سال ۵۹ قمری)
۴. انتصاب امیرالمؤمنین علیه السلام به جانشینی پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم و عید سعید غدیر (روز هجدهم، سال دهم)
۵. مباهله پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم (روز بیست و چهارم)،
۶. روز نهم این ماه، عرفه
۷. روز دهم نیز روز عید قربان است.
ویژگیهای جهیزیه حضرت زهرا سلاماللهعلیها
رهبرفرزانه انقلاب:
مهریهی فاطمهی زهرا چه بود؟ جهیزیهی فاطمهی زهرا چه بود؟ عروسیاش چگونه بود؟ همان چند قلمِ ارزانقیمتی بود که در کتابها نوشتهاند و ضبط کردهاند: یک تکه حصیر، یک تکه لیف خرما، یک دست رختخواب و یک دستاس ، یک کوزه، یک کاسه… با پول امروز، پول یک قطعه از لباسی که یک زن متوسط امروز میپوشد، شاید نبود!
درحالیکه پیغمبر نه اینکه نمیتوانست، پیغمبر میتوانست، اگر یک اشاره میکرد کسانی حاضر بودند با کمال میل و علاقه، پولهای زیاد بیاورند بریزند به پای این دختر و پسر، اما پیغمبر نخواست این را… آن رفتار فقیرانه اینها تعمد بود، این برای این بود که دیگران یاد بگیرند.
امثال ما دهانمان میچاید (از عهده آن برنمیآییم) که بخواهیم زندگی خود را به نزدیک آنها تشبیه کنیم، نه از شما توقع داریم، نه از خودمان توقع داریم؛ اما آن قلّه است، هرچه ممکن است باید به آن نزدیک شد و در آن جهت حرکت کرد.
۷۲/۹/۱۷ و ۷۵/۶/۳ و ۸۲/۶/۱۸
ادعیه هدیه جبرئیل امین به حضرت عیسی مسیح(علیه السلام) در دهه اول ذى الحجة
امام محمّد باقر(علیه السلام):
جبرئيل عليه السّلام از جانب خداوند جليل براى حضرت عيسى عليه السّلام پنج دعا را به هديه آورد و گفت: يا عيسى! اين پنج دعا را در دهۀ اوّل ماه ذى الحجة بخوان.
به درستى كه هيچ عبادتى نزد حق تعالى محبوبتر نيست از عبادت كردن در اين دهه!
أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِيكَ لَهُ لَهُ الْمُلْكُ وَ لَهُ الْحَمْدُ، بِيَدِهِ الْخَيْرُ وَ هُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ/گواهى مىدهم كه نيست معبود حقى جز خداى كه يگانه است و شريك ندارد پادشاهى از آن اوست و ستايش او را سزد،و خوبى و نيكى به دست قدرت اوست و او بر هر چيزى تواناست.
أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِيكَ لَهُ أَحَداً صَمَداً لَمْ يَتَّخِذْ صَاحِبَةً وَ لَا وَلَداً.
گواهى مىدهم كه خدايى جز ذات يگانۀ پروردگار نيست كه شريك ندارد، يكتا و بىنياز است، همسر و فرزند نگيرد.
أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِيكَ لَهُ، أَحَداً صَمَداً لَمْ يَلِدْ وَ لَمْ يُولَدْ وَ لَمْ يَكُنْ لَهُ كُفُواً أَحَدٌ/گواهى مىدهم كه معبود حقى جز پروردگار يگانه نيست كه شريك ندارد،يكتا و بىنياز است، فرزند ندارد و فرزند نبوده و احدى همتايش نيست.
أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِيكَ لَهُ لَهُ الْمُلْكُ وَ لَهُ الْحَمْدُ،
يُحْيِي وَ يُمِيتُ وَ هُوَ حَيٌّ لَا يَمُوتُ بِيَدِهِ الْخَيْرُ وَ هُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ.
گواهم كه معبود حقى جز خداى يگانه نيست كه شريك ندارد، از اوست ملك و پادشاهى و ستايش و حمد سزاوار است،
زنده مىكند و مىميراند و او زنده است، نميرد، خير به دست اوست و او بر هرچيز تواناست.
حَسْبِيَ اللَّهُ وَ كَفَى سَمِعَ اللَّهُ لِمَنْ دَعَا لَيْسَ وَرَاءَ اللَّهِ مُنْتَهًى، أَشْهَدُ لِلَّهِ بِمَا دَعَا وَ أَنَّهُ بَرِيءٌ مِمَّنْ تَبَرَّأَ وَ أَنَّ لِلَّهِ الْآخِرَةَ وَ الْأُولَى/خدا مرا بس است و كافى است، از هركه دعا كند او مىشنود. وراى خدا نهايتى نيست،گواهى مىدهم براى خدا بدانچه دعوت كرده و به اينكه او برى است از هركه تبرى مىجويد و اينكه آخرت و دنيا از خداست.
پس حواريون گفتند: يا روح اللّه! چه ثواب دارد كسى كه اين كلمات را بگويد؟
حضرت عيسى(علیه السلام) فرمود:هركه دعاى اوّل را صد مرتبه بخواند عمل هيچيك از اهل زمين بهتر از عمل او نباشد، در آن روز و در قيامت حسنات او زياده از همه كس باشد؛
و هركه دعاى دويّم را صدبار بخواند چنان باشد كه دوازده مرتبه تورات و انجيل را خوانده باشد و ثواب آنها را به او دهند.
و هركه دعاى سوّم را صد مرتبه بخواند حق تعالى بنويسد براى او به اين دعا ده هزار هزار حسنه و محو كند از او ده هزار هزار گناه و بلند كند از براى او در بهشت ده هزار هزار درجه و فرود آيد از آسمان هفتاد هزار ملك كه دستها برداشته باشند و صلوات فرستند بر كسى كه اين كلمات را به اين عدد خوانده است.
پس عيسى گفت: اى جبرئيل آيا ملائكه صلوات فرستند بر غير پيغمبران؟
جبرئيل گفت كه هر كه ايمان آورده به آنچه پيغمبران از جانب خدا آوردهاند و تغييرى ندهد شريعت ايشان را، حق تعالى ثواب پيغمبران به او عطا مىفرمايد؛
و هركه دعاى چهارم را صد مرتبه بخواند، آن دعا را استقبال نمايد ملكى و بالا برد به سوى حق تعالى، پس خدا نظر كند به سوى گويندۀ آن دعا به رحمت و هركه را خدا نظر رحمت به او كند هرگز شقى و بدعاقبت نشود.
پس حضرت عيسى گفت: يا جبرئيل ثواب دعاى پنجم چيست؟
جبرئيل گفت: اين دعاى من است و حق تعالى مرا رخصت نداده است كه ثواب آن را بگويم!!!
بعضی علمای بالله فرموده اند كه اگر کَسی هرروز هريك از اين دعاها را ده مرتبه بخواند دور نيست كه عمل به اين روايت كرده باشد
و اگر هرروز هريك را صد مرتبه بخواند بهتر خواهد بود.(یک مرتبه آن هم نیکوست)
برای دیگران هم ارسال کنیم تا دیگران هم این ادعیه عرشی را در این دهه بخوانند و خودمان هم در این دهه نورانی و غیر این دهه بخوانیم و غفلت و تنبلی نکنیم که از قافله جا خواهیم ماند!
منابع:
اقبال الاعمال سید بن طاووس ص 323؛ زادالمعاد
مفاتيح الجنان، ص 251
نماز دهه اول ماه ذی الحجه
از شب اول ماه تا شب عید قربان، هر شب میان نماز مغرب و عشا این دو رکعت نماز را بخواند که باعث شریک شدن در ثواب اعمال حاجیان بیت الله الحرام است:
در هر رکعت سوره حمد و سوره قل هو الله را میخوانی، پس از آن آیه ۱۴۲ سوره اعراف خوانده میشود: وَ وَاعَدْنَا مُوسَیٰ ثَلَاثِینَ لَیلَةً وَأَتْمَمْنَاهَا بِعَشْرٍ فَتَمَّ مِیقَاتُ رَبِّهِ أَرْبَعِینَ لَیلَةً وَ قَالَ مُوسَیٰ لِأَخِیهِ هَارُونَ اخْلُفْنِی فِی قَوْمِی وَأَصْلِحْ وَلَا تَتَّبِعْ سَبِیلَ الْمُفْسِدِینَ
مفاتیح الجنان
شرح ماجرای ازدواج علی(ع) و فاطمه(س)از زبان امام رضا(ع)
حضرت رضا(ع) فرمود:
پدرم از پدرش جعفر بن محمّد و آن حضرت از پدر خود از جدّ بزرگوار خویش(ع) نقل فرمود که:
حضرت على(ع) فرمود:
تصمیم به ازدواج گرفتم، ولى جرأت نمىکردم، این مطلب را به حضرت رسول(ص) عرض کنم و مدتى این موضوع شب و روز در فکرم بود تا اینکه روزى بر حضرت رسول(ص) وارد شدم و آن حضرت فرمودند: اى علی!
عرض کردم:
بفرمایید اى رسول خدا!
فرمود: آیا میل و رغبتى به ازدواج دارى؟
عرض کردم: رسول خدا خود داناتر است و گمان بردم حضرت یکى از زنان قریش را به عقد من درآورندو من از اینکه فرصت ازدواج با فاطمه را از دست دهم، نگران بودم و متوجّه نشدم که چه شد که حضرت مرا صدا زدند و در خانه امسلمه به خدمتشان رسیدم.
وقتى به من نگاه کردند، چهرهشان درخشید، تبسّمى فرموده به گونهاى که سفیدى دندانهایشان را که مىدرخشید دیدم،
حضرت به من فرمودند: اى على! مژده! چرا که خداوند مسأله ازدواج تو را که فکر مرا مشغول کرده بود، خود به عهده گرفت.
گفتم: قضیه چیست یا رسول اللّٰه!؟
حضرت فرمودند:
جبرئیل با سنبل و قرنفل بهشتى نزد من آمد و آنها را به من داد، من آن دو را گرفتم و بوییدم و گفتم: اى جبرئیل! این سنبل و قرنفل را به چه مناسبت آوردهاى؟
او گفت: خداوند تبارک و تعالى ملائکه ساکن بهشت و نیز سایر ساکنین آن را امر فرموده که تمام بهشتها را با تمام درختها و رودخانهها و میوهها و قصرهایش آذین بندند و به بادهاى بهشتى دستور داده تا با بوى انواع عطر بوزند و حورالعین را به خواندن سورههاى «طه»، «طس»، «شورى» و سورههایى که با «طسم» شروع مىشود امر فرمود و به یک منادى
دستور داد که چنین جار بزند:
اى ملائکه من و اى ساکنین بهشت من! شاهد باشید که فاطمه دختر محمّد را به عقد على بن ابىطالب در آوردم و به این کار راضى و خشنودم، این دو از یک دیگرند.
سپس تبارک و تعالى به ملکى از ملائکه بهشت به نام راحیل که در بلاغت هیچ یک از ملائکه به پاى او نمىرسند امر فرمود که خطبه بخواند، او نیز خطبهاى خواند که اهل آسمان و زمین چنین خطبهاى نیاورده بودند، سپس به یک منادى دستور داد تا چنین جار بزند:
اى ملائکه من و اى ساکنین بهشت من! به على بن ابىطالب حبیب محمّد و فاطمه دختر محمّد تبریک بگویید، چه اینکه من براى آنان خیر و برکت قرار دادم.
راحیل گفت: برکت تو بر آن دو بیشتر از آنچه ما در بهشت و منزلت براى آنان مشاهده کردیم نیست؟
خداوند فرمود:
اى راحیل! از جمله برکت من بر آن دو این است که آنان را بر محبّت خودم، با هم همراه مىکنم و حجّت خود بر مردم قرارشان مىدهم و قسم به عزّت و جلالم که از آن دو، نسل و فرزندانى به وجود خواهم آورد که در زمین گنجینهداران و معادن حکمت خود قرارشان خواهم داد، بعد از پیامبران، آنان را حجّت بر مردم قرار مىدهم.
پس مژده بده اى علىّ! که من نیز، همچون خداى رحمان، دخترم فاطمه را به ازدواج تو درآوردم و آنچه را که خداوند براى او پسندید، من نیز پسندیدم.
حال دست همسر خود را بگیر که تو از من نسبت به او سزاوارترى، جبرئیل به من خبر داد که بهشت و اهل آن، مشتاق شما دو نفرند و اگر خداوند تبارک و تعالى نمىخواست از نسل شما حجّتى بر خلق برگزیند، خواسته بهشت و اهل بهشت را در مورد شما دو نفر اجابت مىفرمود، پس تو چه خوب برادر و چه خوب داماد و چه خوب همدمى هستى و رضایت خدا براى تو کافى است و از رضایت هر کس دیگر بهتر است.
حضرت على(ع) گفت:
«رَبِّ أَوْزِعْنِیأَنْ أَشْکُرَ نِعْمَتَکَ اَلَّتِی أَنْعَمْتَ عَلَیَ»؛
پروردگارا! مرا بر آن دار که شکر نعمتى که به من دادى، به جاى آرم، حضرت رسول(ص) نیز آمین گفتند.
عیون اخبار الرضا(ع)
توصیه های اخلاقی حضرت جواد الائمه (علیه السلام)
حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی (دامت برکاته):
كسي از وجود مبارك امام جواد (سلام الله عليه) توصيه اخلاقي خواست عرض كرد كه ما را سفارش كنيد. حضرت فرمود: قبول ميكنيد يا فقط ميخواهيد گوش بدهيد؟
عرض كرد نه قبول ميكنم.
فرمود: اگر قبول ميكنيد اين مسائل را بدان، اينجا جاي امتحان و جاي بردباري است اصلاً كسي خيال بكند كه اينجا بخواهد راحتي و راحت به سر ببرد راحتي نصيبش بشود اشتباه است.
آنكه اين نظام را ساخت اين جهان را ساخت فرمود: اينجا جاي آسايش نيست خودش هم كه ﴿وَ مَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللّهِ قيلاً﴾ ديگر از خدا راستگوتر كيست ؟ ولي خدا قسم ياد كرد فرمود: ﴿لَقَدْ خَلَقْنَا اْلإِنْسانَ في كَبَدٍ﴾ انسان در فشار و رنج و درد و زحمت و سختي قرار داده شد، اصلاً ساختار اينجا اين است. اين لام ، لام قسم است، كبَد يعني درد و رنج و فشار و مشكلات
حالا يكی فشار مالي دارد دیگری فشار خانوادگي دارد يكی فشار سياسي دارد و يكی فشار اجتماعي دارد هيچ كس بي درد و رنج نيست؛ مستحضريد آنها كه وضع ماليشان خوب است با قرص خواب ميخوابند اين طور نيست كه مثلاً راحت باشند حالا كسي خيال بكند اين هفتاد هشتاد سال آسوده باشد نه آسايش جاي ديگر است آنجا كه
﴿يَتَنازَعُونَ فيها کَأْساً لا لَغْوٌ فيها وَ لا تَأْثيمٌ﴾
آنها در بهشت جامهای پر از شراب طهور را که نه بیهوده گویی در آن است و نه گناه ، از یکدیگر می گیرند(آیه 22 سوره طور)
﴿وَ قالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذي أَذْهَبَ عَنَّا الْحَزَنَ إِنَّ رَبَّنا لَغَفُورٌ شَکُورٌ﴾
آنها می گویند: «حمد ( و ستایش ) برای خداوندی است که [در بهشت] اندوه را از ما برطرف ساخت پروردگار ما آمرزنده و سپاسگزار است! (آیه 34 سوره فاطر)
وجود مبارك امام جواد (سلام الله عليه) فرمود: «الثِّقَةُ بِاللّهِ ثَمَنٌ لِكُلِّ غالٍ و سُلَّمٌ إلى كُلِّ عالٍ» رسيدن به درجات عالي, درجات بهشت, درجات علمي و عملي و تقوا در دنيا و درجات بهشت در آخرت البته سخت است; ولي اعتماد و اطمینان به لطف خدا, بهاي هر كالاي گراني است.
امام جواد (علیه السلام) می فرماید: نِيل به درجات عالي و رسیدن به مقاماتی مانند مقام سلمان, مقام اباذر, مقام مقداد در دسترس است، شما نردبان رسیدن به این مقامات را داريد، نگوييد سلمان و مقداد به آن مقامات رسيده اند ما نميتوانيم, اگر بگوييد يك مقامی خيلي بالاست، نردبانش را داريد و آن اطمينان به خداست.
سخنرانی آیت الله جوادی آملی در سالروز شهادت حضرت جواد الائمه (ع)(بنیاد اسراء)
اعمال دهه اول ماه ذی الحجه
تسبیح و حمد خداوند
ذکر الله اکبر و لااله الا الله
روزه گرفتن نه روز اول این دهه که ثواب روزه تمام عمر را دارد.
شب زنده داری و عبادت
خواندن پنج دعایی که جبرئیل برای حضرت عیسی(ع) از جانب خداوند هدیه آورده است:
اشْهَدُ اَنْ لااِلهَ اِلاَّ اللهُ، وَحْدَهُ لا شَریکَ لَهُ، لَهُ الْمُلْکُ وَلَهُ الْحَمْدُ، بِیدِهِ الْخَیرُ، وَهُوَ عَلی کُلِّ شَیء قَدیرٌ.
اشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلاَّ اللهُ، وَحْدَهُ لاشَریکَ لَهُ، اَحَداً صَمَداً، لَمْ یتَّخِذْ صاحِبَهً وَلا وَلَداً.
اشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلاَّ اللهُ، وَحْدَهُ لا شَریکَ لَهُ، اَحَداً صَمَداً، لَمْ یلِدْ وَلَمْ یولَدْ، وَلَمْ یکُنْ لَهُ کُفُواً اَحَدٌ.
اشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلاَّ اللهُ، وَحْدَهُ لا شَریکَ لَهُ، لَهُ الْمُلْکُ وَلَهُ الْحَمْدُ، یحْیی وَیمیتُ، وَهُوَ حَی لا یمُوتُ، بِیدِهِ الْخَیرُ، وَهُوَ عَلی کُلِّ شَیء قَدیرٌ.
حسْبِی اللهُ وَکَفی، سَمِعَ اللهُ لِمَنْ دَعا، لَیسَ وَرآءَ اللهِ مُنْتَهی،اَشْهَدُللهِ بِما دَعا،وَاَنَّهُ بَریءٌ مِمَّنْ تَبَرَّءَ، وَاَنَّ لِلّهِ الاْخِرَهَ وَالاُولی.
خواندن ذکرهایی که از حضرت علی(ع) روایت شده است:
” لا إِلهَ إِلاّ الله عَدَدَ اللَّیالِی وَالدُّهُورِ، لا إِلهَ إِلاّ الله عَدَدَ أَمْواجِ البُحُورِ، لا إِلهَ إِلاّ الله وَرَحْمَتُهُ خَیرٌ مِمَّا یجْمَعُونَ، لا إِلهَ إِلاّ الله عَدَدَ الشَّوْک وَالشَّجَرِ، لا إِلهَ إِلاّ الله عَدَدَ الشَّعْرِ وَالوَبَرِ، لا إِلهَ إِلاّ الله عَدَدَ الحَجَرِ والمَدَرِ، لا إِلهَ إِلاّ الله عَدَدَ لَمْحِ العُیونِ، لا إِلهَ إِلاّ الله فِی اللَّیلِ إِذا عَسْعَسَ وَالصُّبْحِ إِذا تَنَفَّسَ، لا إِلهَ إِلاّ الله عَدَدَ الرِّیاحِ فِی البَرارِی وَالصُّخُورِ، لا إِلهَ إِلاّ الله مِنْ الیوْمِ إِلی یوْمِ ینْفَخُ فِی الصُّورِ”
نماز دهه اول ماه ذی الحجه
از شب اول ماه تا شب عید قربان، هر شب میان نماز مغرب و عشا این دو رکعت نماز را بخواند که باعث شریک شدن در ثواب اعمال حاجیان این ایام است:
در هر رکعت سوره حمد و سوره قل هو الله را میخوانی، پس از آن آیه ۱۴۲ سوره اعراف خوانده میشود: وَ وَاعَدْنَا مُوسَیٰ ثَلَاثِینَ لَیلَةً وَأَتْمَمْنَاهَا بِعَشْرٍ فَتَمَّ مِیقَاتُ رَبِّهِ أَرْبَعِینَ لَیلَةً وَ قَالَ مُوسَیٰ لِأَخِیهِ هَارُونَ اخْلُفْنِی فِی قَوْمِی وَأَصْلِحْ وَلَا تَتَّبِعْ سَبِیلَ الْمُفْسِدِینَ
مفاتیح الجنان
آداب زیارت در بیان رهبر معظم انقلاب
بیست و سوم ذی القعده روز زیارتی امام رضا علیهالسلام
سیدبنطاووس در کتاب اقبالالاعمال مینویسد: «در برخی از کتب اصحاب دیدم که زیارت امام رضا علیهالسلام، از دور یا نزدیک در روز بیستوسوم ذیقعده مستحب است».
زیارت مختصر امام رضا علیهالسلام:
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى عَلِيِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا الْمُرْتَضَى الْإِمَامِ التَّقِيِّ النَّقِيِّ وَ حُجَّتِكَ عَلَى مَنْ فَوْقَ الْأَرْضِ وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرَى الصِّدِّيقِ الشَّهِيدِ صَلَاةً كَثِيرَةً تَامَّةً زَاكِيَةً مُتَوَاصِلَةً مُتَوَاتِرَةً مُتَرَادِفَةً كَأَفْضَلِ مَا صَلَّيْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَوْلِيَائِكَ.
حديث سلسلة الذهب چه حديثي است
حدیث سلسلة الذهب، حدیثی است که امام رضا(ع) هنگام ورود به نیشابور در مورد ولایت اهل بیت بعنوان شرط توحید بیان فرموده است. إسحاق بن راهوَیه گوید:
هنگامی که ابوالحسن الرضا(ع) به نیشابور رسید و خواست که آن جا را به قصد رفتن نزد مأمون ترک گوید، راویان حدیث، گردش را گرفتند و عرض کردند: ای پسر پیامبر خدا، از پیش ما می روی و برایمان حدیثی که از محضرتان فیضی بریم، نمی گویی؟! حضرت که در کجاوه نشسته بود سرش را بیرون آورد و فرمود: از پدرم، موسی بن جعفر شنیدم که می فرماید: از پدرم، جعفر بن محمّد شنیدم که می فرماید: از پدرم، محمّد بن علی شنیدم که می فرماید: از پدرم، علی بن الحسین شنیدم که می فرماید: از پدرم، حسین بن علی بن ابی طالب شنیدم که می فرماید: از پدرم، امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب شنیدم که می فرماید: از رسول خدا(ص) شنیدم که می فرماید: از جبرئیل شنیدم که می فرماید: از خداوند جلّ جلاله شنیدم که می فرماید:
لا إلهَ إلَّا اللّهُ حِصنی، فَمَن دَخَلَ حِصنی أمِنَ مِن عَذابی. قالَ: فَلَمّا مَرَّتِ الرّاحِلَةُ نادانا: بِشُروطِها، و أنَا مِن شُروطِها؛[۱]
(کلمه) لا اله الا اللّه حصار من است و هرکس وارد حصار من شود از عذابم در امان است. اسحاق می گوید: چون شتر به راه افتاد حضرت با صدای بلند به ما فرمود:
اما این شرطهایی دارد و من از شرطهای آن هستم.
منابع:
1. التوحید، ج ۲۵، ص ۲۳
أمالی الصدوق، ص ۱۹۵، ح ۸
عیون أخبار الرضا(ع)، ج ۲، ص ۱۳۵، ح ۴؛
معانی الأخبار، ص ۳۷۱، ح ۱؛
ثواب الأعمال، ص ۲۱، ح ۱؛
السلام علیک یا امام رئوف
حضرت رضا (علیه السلام) فرمودند:
هر کس قادر بر کفاره گناهان خود نباشد صلوات بسیار بفرستد کهصلوات بر محمد و آل محمد
گناهان را می ریزد…
هدیه خدا ص22
جامع الاخبار ص 28