ولایت فقیه در کلام اندیشمندان تشیع
ولایت فقیه در کلام اندیشمندان تشیع
موضوع ولایت فقیه از سابقه طولانی در آموزهای اصیل دینی و دیدگاههای اندیشمندان اسلامی برخوردار است .از ابتدای عصر غیبت فقیهان و اندیشمندان اسلامی به دلیل احساس نیاز در مورد رهبری جامعه اسلامی با استناد به ایات و روایات اسلامی به مساله ولایت فقیه اهمیت داده اند
مرحوم نراقی می نویسد:
« ولایت فقیه فی الجمله بین شیعیان اجماعی است و هیچ یک از فقها در آن اشکال نکرده اند»
عوائد الایام،ص186
ابن ادریس از فقهای قرن ششم هجری می نویسد:
« ائمه همه اختیارات خود را به فقهای شیعه واگذار کرده اند»
سرائر ج2 ص25
محقق کرکی از فقهای بزرگ شیعه در سده دهم نیابت عامه فقیه جامع الشرایط از امام معصوم را اتفاقی اصحاب دانسته و فقدان چنین ولایتی را مایه معطل ماندن امور شیعیان قلمداد کرده است
رسائل محقق کرکی،ج1 ص142-143
فقیه بزرگ و نامدار شیعه مرحوم نجفی نیابت فقیه عادل را در جمیع مناصب امری مسلم نزد عالمان شیعه می داند و می گوید:
« کسی که در ولایت فقیه وسوسه کند طعم فقه را نچشیده است و معنا و رمز کلمات معصومین را نفهمیده است»
جواهر الکلام،ج21 ص396
فقیه فقید اقا رضا همدانی چنین می گوید:
« اشکال و تردید در نیابت فقیه جامع الشرایط از امام در حال غیبت روا نیست»
مصباح الفقیه ج14 ص291
شیخ مفید اقامه حدود را در عصر غیبت که از شوون فقیه و جامعه اسلامی است لازم می داند و می گوید:
« اقامه کردن حدود وظیفه امامان معصوم و کسانی است که امامان به انان واگذار کرده اند که انان به فقها واگذار کرده اند»
المقنعه ص810
مرحوم سلار می گوید:
« ائمه اقامه حدود و حکم کردن بین مردم را به فقها واگذار کرده اند»
المراسم النبویه،ص261