من یک دخترمسلمانم
یک سوال و جواب!!…
سؤال:اگر از دلايل پوشش زنان درجامعه اسلامي اين باشد كه عدم پوشش زنان باعث تحريك جنس مذكرشده واين تحريك باعث سلب مصونيت فردي وخانوادگي و اجتماعي زن در جامعه مي شود ما مي توانيم مانند جوامع غربي با اشاعه بي حجابي و عريان گري اين حساسيت و تحريك پذيري را از مردان گرفته و بدون اينكه زن را به حجاب وادار كنيم اين مصونيت را براي او ايجاد كنيم . بدين معنا كه بدن زن ديگر باعث تحريك مردان نشده و عريان بودن زنان براي مردان امري عادي خواهد شد.
حجاب و عفاف،گوهر ناب
جواب:اين سخن، سخن بسيار جالبي است و گاهاً ديده شده كه عده اي از دوستان روان شناس و جامعه شناس ما نيز بدان اشاره هايي كرده اند .
اگر ما به موضوع از منظر ديگري نگاه كنيم خواهيم ديد كه اين نظريه ؛ نظريه ويرانگري است .
در مباحث جنسي يك پديده اي تعريف مي شود به نام « آستانة رضايتمندي جنسي» كه بسياري از روان شناسان بدان التفات و توجه ويژه اي داشته و ريشة بسياري از اختلافات خانوادگي را در آن جستجو مي كنند .
در دين مبين اسلام هم بدين امر توجه زيادي شده و از حقوق متقابل بين زن ومرد همين امر محسوب شده و از وظايف هر يك از طرفين بر شمرده شده است .
بالا بردن «آستانة رضايتمندي» خود به عنوان يك فاجعه به شمار ميآيد كه دامن فرد، خانواده واجتماع را يك جا آلوده مي سازد .
بهترين و كاراترين مكانيزمي كه ميتوان براي كنترل اين آستانه برشمرد پوشش زن و كشش جانبي حاصل از پوشش است . شايد بتوان ادعا كرد يكي از مواردي كه اسلام عمد به حريص كردن داشته وباتوجه به« الانسانُ حريصً الي ما منع » ازديدن بدن زن منع كرده همين مورد است تا اين سطح رضايتمندي را در حد نرمال نگه دارد .
توضيح مطلب اين كه : در« رضايتمند ي جنسي مردان» 2مرحله كلي مي توان در نظر گرفت :
1)تحريك جنسي و لذت بصري كه با ديدن اندام و بدن زن حاصل ميشود (توجه به اين نكته لازم است كه از نظر فيزيولوژيكي وآزمايشكاهي بيشترين تحريك پذيري در مردان از راه ديدن و قوه باصره است ولي در زنان اين تحريك پذيري بيشتر از راه تماس و حس لامسه و همچنين شنوايي حاصل ميشود )
2)ارضاء جنسي كه با وصول و آميزش حاصل مي شود .
ما با عريان گري و نمايان ساختن بدن زن بر مرد و عادي كردن اين مسئله در حقيقت مرحله اول از« رضايتمندي» را از مرد گرفته ايم و« آستانه رضايتمندي» او را بالاتر برده ايم ؛ در اين هنگام مرد براي رسيدن به آن «آستانه» دست به دامن آميزش هاي خشن و در مراحل بعدي با پناه بردن به ديدن تصاوير و فيلم هاي مستهجن سعي در كسب «رضايتمندي جنسي» و ارضاءكامل اين غريزه خدادادي بر مي آيد .در اين هنگام ما مشاهده مي كنيم باز« سطح رضايتمندي» بالاتر و بالاتر مي رود . اينها همه باعث تزلزل در اركان خانواده و از بين رفتن محبت وعلاقه شده و اين فاجعه عظيمي است كه ذهن تمامي مصلحان اجتماعي و مشاوران امور خانواده را به خود مشغول داشته است .
اما مسئله به همين جا ختم نميشود و مرد براي رسيدن به« مطلوب» از محيط خانواده پارا فراتر نهاده و در تأسف انگيز ترين مرحله مرد دست به همجنس بازي زده و براي رسيدن به «آرامش جنسي» از زن رويگردان مي شود و اين بزرگترين ضربة روحي- رواني وحتي جسمي - جاني را بر پيكر مقدس زن وارد خواهدكرد و پيرو آن از هم پاشيدگي خانوادگي و لجام گسيختگي جامعه از حتميات خواهد بود كه از آن هيچ گزير و گريزي نخواهد بود .
جلوگيري از همين مرحله است كه علومي مانند جامعه شناسي و روان شناسي را بوجود آورده و تمامي مكاتب و« ايسم» ها به همين خاطر بوجود آمده اند .
توجه به اين نكته نيز لازم است كه اسلام با تشريع پوشش براي زنان و تفاوت قائل شدن بين خلوت و جلوت بنا دارد تا جنس زن در خلوت جذابيت و افسونگري بيشتري براي همسر خود داشته باشد و از اين راه به افزايش محبت و گرمي كانون خانواده كمك كند .
اين دين مبين اسلام است كه اصل عقلائي« پيشگيري مقدم بر درمان است» را سر لوحة بسياري از اوامر و نواهي خود قرار داده است هر چند نگريستن به اين مطالب از منظر تعبد بسيار زيباتر و دل انگيز تر خواهد بود چه اينكه حق بندگي اورا نتوان به جاآورد الا به تبعيتي بنده وار از فرامين او .
« اَللّهُمَ وَفِقْنا لِما تُحِبُّ وَتَرْضي »