پیام های آیه3 سوره حج
پیامهای سوره حج آیه 3
وَ مِنَ النّاسِ مَنْ یُجادِلُ فِی اللّهِ بِغَیْرِ عِلْم وَ یَتَّبِعُ کُلَّ شَیْطان مَرِید کُتِبَ عَلَیْهِ أَنَّهُ مَنْ تَوَلاّهُ فَأَنَّهُ یُضِلُّهُ وَ یَهْدِیهِ إِلى عَذابِ السَّعِیرِ .
گروهى از مردم، بدون هیچ علم و دانشى، به مجادله درباره خدا برمى خیزند; و از هر شیطان سرکشى پیروى مى کنند. بر او نوشته شده که هر کس ولایتش را بر گردن نهد، به طور مسلّم گمراهش مى سازد، و به آتش سوزان راهنمائیش مى کند.
پیام آیه:
1.عذاب قیامت کسانی را هدف میگیرد که با ایجاد شبهه و تردید به عقاید دینی مردم ضربه می زنند .
2.گفتگوها باید بر اساس منطق و علم باشند نه جدال و تعصب
3. بحث و جدال بدون علم پیروی از شیطان است.
4. کسی که از خدا و راه او جدا شود هر لحظه در دام شیطانی اسیر است.
پاداش ده برابرعمل نیک
آیه 160 سوره انعام:
من جَاءَ بِالحَسنَةِ فَلَهُ عَشرُ أَمْثَالِهَا وَ مَن جَاءَ بِالسیئَةِ فَلا یجْزَی إِلا مِثْلَهَا وَ هُمْ لا یظلَمُونَ .
هر کس (کار) نیکی آورد، پس برایش ده برابر مثل آن (پاداش) است؛ و هر کس (کار) بدی بیاورد، پس جز همانند آن کیفر نخواهد شد؛ و آنان مورد ستم واقع نمی شوند.
نکته ها و اشاره ها
1. در قرآن کریم پاداش کارهای نیک چند گونه بیان شده است.
در آیه ی ۸۴ سوره ی قصَص می خوانیم که پاداش کار خیر بهتر از آن است. در آیه ی فوق می خوانیم که پاداش کار نیک ده برابر آن است؛ در آیه ی 245 سوره ی بقره می خوانیم که پاداش کار نیک انفاق هفتصد برابر می شود؛ و در آیه ی ۱۰ سوره ی زُمَر می خوانیم که استقامت و صبر، پاداش بی حساب دارد.
این اختلاف مراتب پاداش به خاطر اختلاف درجات افراد و کیفیت اخلاص و مقدار تلاش آنهاست، که پاداش ده برابر حداقل آن است؛ همان طور که در برخی احادیث اهل بیت علیهم السلام اشاره شده که مراتب پایین پاداش برای مسلمان، و مراتب بالای آن برای مؤمن است و هر چه ایمان قوی تر باشد، پاداش بیش تر می شود.
2.خدا نهایت لطف را به بندگان دارد که همه ی امکانات را در اختیارشان قرار می دهد و به کار نیک آنان ده برابر پاداش می دهد در حالی که برای نافرمانی شان کیفر مساوی می دهد.
آری؛ خدا در پاداش دادن براساس فضل و بخشش خود و در کیفر دادن بر اساس عدل خود عمل می کند و بر کسی ستم روا نمی دارد.
3. خدا به شما لطف دارد و به کار نیک شما پاداش بیش تری می دهد.
4. خدا ستمکار نیست و در مجازات افراد، کیفر را مساویی گناه قرار می دهد.
5. کار نیک کنید تا ده برابر جایزه بگیرید.
6. هر کس را به اندازه ی خلافکاری اش کیفر دهید، نه بیش تر.
تفسیر قرآن مهر جلد ششم، صفحه ۲۷۲
وجوب روزه برای تمام امتها
یأَیها الَّذِینَ ءَامَنُوا کتِبَ عَلَیکمُ الصِّیامُ کمَا کتِبَ عَلَی الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکمْ لَعَلَّکمْ تَتَّقُونَ.(183بقره)
ای کسانی که ایمان آورده اید! روزه بر شما مقرر شده، همان گونه که بر کسانی که پیش از شما بودند مقرر شد؛ تا شاید شما [خودتان را] حفظ کنید.
نکته ها و اشاره ها :
1.فرمان روزه هم چون دستور جهاد و پرداخت زکات، در سال دوم هجری و در مدینه صادر شد. «1» و مسلمانان موظف شدند که از بامداد تا شامگاه روزهای ماه مبارک رمضان از خوردن و آشامیدن و برخی کارهای دیگر پرهیز کنند.
2. همان طور که در آیه اشاره شده، روزه در امت های قبل از اسلام، مثل یهودیان و مسیحیان، بوده و در تورات و انجیل فعلی نیز به روزه اشاره شده است هر چند کمیت و کیفیت روزه گرفتن در میان امت ها متفاوت است.
تذکر: این نکته که در امت های پیش هم این دستور وجود داشته است و مخصوص شما مسلمانان نیست، یکی از شیوه های تبلیغی است و موجب می شود دستورات مشکل، آسان جلوه کنند و علاوه براین، نوعی «تسهیل اجتماعی» است که فرد خود را در انجام وظیفه در میان افراد بی شمار مشاهده می کند و این تأثیر مثبت روان شناختی بر او دارد.
3.روزه گرفتن ریشه در ایمان شما دارد و زمینه ساز تقوامداری شماست.
4. به پیشینه ی تاریخی روزه در ملت های گذشته توجه کنید (و به اهمیت آن پی ببرید).
5. اگر می خواهید خود نگه دار و پارسا شوید، روزه بگیرید.
تفسیر قرآن مهر جلد دوم، صفحه ۱۰۳
تفسیری کوتاه برآیات7و8سوره یاسین
لَقَدْ حَقَّ الْقَوْلُ عَلَى أَكْثَرِهِمْ فَهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ ﴿۷﴾
آرى گفته [خدا] در باره بيشترشان محقق گرديده است در نتيجه آنها نخواهند گرويد.
إِنَّا جَعَلْنَا فِي أَعْنَاقِهِمْ أَغْلَالًا فَهِيَ إِلَى الْأَذْقَانِ فَهُمْ مُقْمَحُونَ ﴿۸﴾
ما در گردنهاى آنان تا چانه هايشان غلهايى نهاده ايم به طورى كه سرهايشان را بالا نگاه داشته و ديده فرو هشته اند.
تفسیر کوتاه :
«اذقان» جمع «ذقن» به معناى چانه و «مقمحون» از «قمح البعیر» به معناى سر بالا كردن شتر است.
یعنى همان گونه كه به شتر آب عرضه مىشود ولى او سر خود را بالا مىبرد، به این مردم نا اهل نیز حقّ ارائه مى شود، امّا آنان سر خود را بالا گرفت و در برابر حقّ سر تعظیم فرود نمى آورند.
مراد از زدن غل بر گردن آنان، یا كیفر آخرت آنهاست، و یا مراد وجود عقاید خرافى است كه همچون غله اى سنگین بر گردنشان است،
نظیر آیه 157 اعراف كه مى فرماید كه از وظایف انبیا برداشتن خرافاتى است كه همچون غلهاى سنگین آنان را به بند كشیده است. آرى، انبیا می خواهند غلها را بردارند ولى خود مردم نمى خواهند.
مراد از «القول»، فرمان خداوند در مورد عذاب پیروان شیطان است.
تفسیر نور ،حجت الاسلام والمسلمین قرائتی
پیامهای آیه 20 سوره عنکبوت
پیامهای آیه 20 سوره عنکبوت
قُلْ سيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا کَيْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ يُنْشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ إِنَّ اللَّهَ عَلي کُلِّ شَيْءٍ قَديرٌ.
1. گردش در طبیعت، مى تواند انسان را به فكر وادارد.
2.با مطالعه ى دقیق در آفرینش، شك و تردید خود را بر طرف كرده و خدا را بهتر مى توانیم بشناسیم.
3.بهترین دلیل معاد، قدرتنمایى خداوند در پدید آوردن موجودات در نخستین مرتبه است.
4.جهانگردى، سیر و سفر، مطالعه ى طبیعت و گردشهاى هدفدار، یك وظیفه و ارزش است. «قل سیروا فى الارض فانظروا»
تفسیرنور، حجت الاسلام والمسلمین قرائتی
دستوربه آموزش نماز به خانواده
طهوأْمُرْ أَهْلَكَ بِالصَّلَاةِ وَاصْطَبِرْ عَلَيْهَا
لَا نَسْئَلُكَ رِزْقاً نَّحْنُ نَرْزُقُكَ وَالْعَاقِبَةُ لِلتَّقْوَى( سوره طه
آیه 132)
وخانواده ات را به نماز فرمان ده و بر آن پایدار باش.
ما از تو روزى نمى خواهیم بلكه ما تو را روزى مى دهیم
و سرانجامِ نیكو براى اهل تقوا است.
تفسیرکوتاه :
در روایات متعدّدى آمده است كه پس از نزول این آیه پیامبرصلى الله علیه وآلهتا چندین ماه دَرب خانه ى حضرت على (ع )و فاطمه علیهما السلام را مى زدند
و در آستانه در مى فرمودند:
«الصلوة» آنگاه به قرائت آیه تطهیر مى پرداختند.
هرگاه وضع زندگى رسول خدا صلى الله علیه وآله
تنگ مى شد، این آیه را تلاوت مى فرمود،
آنگاه به افراد خانه دستور مى دادند تا نماز بخوانند
تفسیرنور
پیامهای آیه 36 سوره فصلت
وَ إِمَّا يَنْزَغَنَّکَ مِنَ الشَّيْطانِ نَزْغٌ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ إِنَّهُ هُوَ السَّميعُ الْعَليم.
1_از وسوسه ى شیطان، هیچ كس حتّى پیامبر در امان نیست.
2_ وسوسه ى شیطان دائمى است.
3_ صبر نكنید كه شیطان مسلط شود، با پیدا شدن كوچكترین وسوسه به خدا پناه ببرید.
4_ داروى وسوسه ى شیطان، پناهندگى به خدا و توبه است.
5_ پناه خواستن از خداوند بى پاسخ نمى ماند. «السمیع العلیم».
تفسیر نور آقای قرائتی
ماه رمضان به مهمانی خدابرویم
سوره بقره ،آیه 185
شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِي أُنْزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ هُدًى لِلنَّاسِ وَبَيِّنَاتٍ مِنَ الْهُدَىٰ وَالْفُرْقَانِ ۚ فَمَنْ شَهِدَ مِنْكُمُ الشَّهْرَ فَلْيَصُمْهُ ۖ وَمَنْ كَانَ مَرِيضًا أَوْ عَلَىٰ سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَيَّامٍ أُخَرَ ۗ يُرِيدُ اللَّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَلَا يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْرَ وَلِتُكْمِلُوا الْعِدَّةَ وَلِتُكَبِّرُوا اللَّهَ عَلَىٰ مَا هَدَاكُمْ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ
ماهِ رمضان (ماهی است) که قرآن در آن فرو فرستاده شد، در حالی که [آن قرآن ] راهنمای مردم و نشانه هایی از هدایت و جدا کننده [حق از باطل ] است. و هر کس از شما که (این) ماه را (در وطن خود) حاضر باشد پس باید آن (ماه) روزه بدارد.
و کسی که بیمار یا در سفر است، پس تعدادی از روزهای دیگر (روزه بدارد). خدا، آسانی شما را می خواهد، و دشواری شما را نمی خواهد. و (این احکام را قرار دادیم) تا تعداد [این روزها] را تکمیل کنید؛ و تا خدا را به پاس اینکه شما را راه نمایی کرده بزرگ شمارید؛ و باشد که شما سپاسگزاری کنید.
نکته ها و اشاره ها
در این آیه عظمت ماه رمضان بیان شده که ناشی از نزول قرآن است؛ یعنی قرآن آن قدر با عظمت است که نزول آن در ماه رمضان بدان شرافت داده است، اما در همین آیه اشاره شده که عظمت قرآن نیز به خاطر محتوای هدایتگر و روشنگر آن است؛
پس رمضان ماه قرآن و ماه بهره برداری از محتوای عالی آن است، یعنی رمضان و روزه با فهم و تدبّر در قرآن و استفاده از آن در ارتباط است؛ به عبارت دیگر، رمضان فرصتی طلایی برای خودسازی است که زمینه های هدایت، معرفت و راه یابی به حقایق قرآنی را فراهم می کند و کسانی می توانند ظرفیت بهتری برای دریافت قرآن پیدا کنند که با برنامه ی خاص این ماه، هم سنخی لازم را در خود ایجاد کنند.
در این آیه به چند ویژگی و صفت قرآن اشاره شده است که عبارت انداز:
الف) مایه ی هدایت مردم است و آنها را از تاریکی ها به سوی نور راه نمایی می کند.
ب) دلایل و نشانه های روشنی دارد.
ج) جدا کننده ی حق و باطل است.
آموزه ها و پیام ها
قرآن آن قدر با عظمت است که نزول آن در ماه رمضان به آن ماه شرافت بخشیده است.
به هدایتگری و دلایل روشنگر و جداسازی حق و باطل در قرآن توجه کنید.
روزه ی ماه رمضان بر همه غیر از بیماران و مسافران واجب است.
تفسیر قرآن مهر جلد دوم، صفحه ۱۰۸
دنیا گرایی و زر اندوزی، سبب قهر الهی
یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنَّ کثِیراً مِنَ الْأَحْبارِ وَ الرُّهْبانِ لَیأْکلُونَ أَمْوالَ النَّاسِ بِالْباطِلِ وَ یصُدُّونَ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ .
ای کسانی که ایمان آورده اید! بسیاری از دانشمندان و راهبان،(با سوء استفاده از موقعیت خود، ) اموال مردم را به ناحق می خورند و آنان را از راه خدا باز می دارند
نکته ها :
علمای یهود به خاطر منافع مادّی خود، حقّ را کتمان کردند وبه حقانیت دین اسلام اعتراف نکردند، یا رشوه گرفتند و گناه بخشودند، یا تفتیش عقاید کرده و به دیگران تهمت زدند. سوء استفاده از موقعیت ها، حرام است و بزرگ ترین خطر برای علمای دین، فساد مالی است.
که ثروت اندوزی در جامعۀ فقیر حرام است، گرچه از راه حلال باشد و زکاتش پرداخت شده باشد.
بهره گیری علما از مال مردم و بهره نرساندن به آنان که موجب بی رغبتی مردم به دین می شود.
در اسلام، محدودیتی برای سرمایه نیست، امّا راه تحصیل آن شروطی دارد و زراندوزی و بد مصرف کردن ثروت حرام است.
مال اندوزی و حرص، احتکار و پنهان کردن است. چون مشکلات بسیاری را برای جامعه فراهم می کند.
دنیاپرستی علما و زراندوزی ثروتمندان، سبب قهر الهی است.
جمع آوری طلا و نقره و پول، و انفاق نکردن و احتکار آن، گناه کبیره است.
منابع :
تفسير صافى
تفسیر نور، ج ۳ ص ۴۱۲
تفسير نمونه، ج ۷ ص ۳۸۹
ضامن رزق همه موجودات
«و ما من دابّة فى الأرض إلاّ على اللّه رزقها» (هود،6)
هیچ جنبنده اى در روى زمین نیست، مگر این كه روزى آن بر خداست. روزى رساندن خداوند به موجودات مختلف بسیار حیرت انگیز است؛
از جنینى كه در شكم مادر قرار گرفته تا حشرات گوناگونى كه در اعماق تاریك زمین هستند یا در لابه لاى درختان و بر فراز كوه ها و در قعر دره ها زندگى مى كنند، از دیدگاه علم خداوند هرگز مخفى و پنهان نیست.
رزق بعضى از انواع پرندگان در لابه لاى دندان هاى پاره اى از حیوانات عظیم الجثّه دریا نهفته شدهاست.
این حیوانات كه پس از تغذیه از حیوانات دریایى، دندان هایشان احتیاج به خلال كردن دارد، به ساحل مى آیند، دهانشان را كه بى شباهت به غار كوچكى نیست، باز نگه مى دارند، گروهى از پرندگان بدون هیچ گونه وحشت و اضطراب وارد این غار مى شوند و به جستجوى روزى خویش در لابه لاى دندان هاى حیوان غول پیكر مى پردازند، هم شكمى از عزا در مى آورند و هم حیوان را از این مواد مزاحم راحت مى سازند و هنگامى كه برنامه هر دو پایان پذیرفت و آن ها به خارج پرواز كردند، حیوان با احساس آرامش دهانش را مى بندد و به اعماق آب فرو مى رود. (نمونه، ج9، ص19)
کتاب هزار و یک نکته از قرآن
براے درمان فراموشے
ڪسے ڪـہ زیاد اهل فراموشے است اگر در هنگام نافلـہ صبح بر خواندن این آیـہ مواظب ڪند فراموشے او برطرف خواهد گردید :
ربَّنا لا تُؤاخِذْنا إِنْ نَسِينا أَوْ أَخْطَأْنا رَبَّنا وَ لا تَحْمِلْ عَلَيْنا إِصْراً كَما حَمَلْتَهُ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِنا رَبَّنا وَ لا تُحَمِّلْنا ما لا طاقَةَ لَنا بِهِ وَ اعْفُ عَنَّا وَ اغْفِرْ لَنا وَ ارْحَمْنا أَنْتَ مَوْلانا فَانْصُرْنا عَلَى الْقَوْمِ الْكافِرِينَ .
سپس این دعا را بخواند :
اللَّهُمَّ لَا تُنْسِنِي مَا أَقْرَأُ فِي هَذَا الْيَوْمِ فَإِنَّكَ قُلْتَ ( سَنُقْرِئُكَ فَلا تَنْسى )
مصباح ڪفعمے ص 199
حقیقت استخاره و روش های آن
از نوشته های مرحوم مامقانی:
بدانکه استخاره از اقسام دعا است و از اموری است که رجحان دارد و از خواص مذهب امامیه، بلکه از کرامات این مذهب شریف است و تاکید بسیار در آن وارد شده حتی اینکه وارد شده که:
۱. استخاره نکند مسلمانی با رضا به صُنع الهی، مگر اینکه خداوند خیر را بجهت او اختیار فرماید.
۲. و اینکه استخاره کننده متحیر نشود چنانچه مشورت کند پشیمان نشود.
۳. بلکه حضرت میفرماید: که اگر استخاره کردم باکی ندارم که بر کدام جانب بیفتم.
بلکه پاره ای اخبار کراهت اقدام بر عمل های معتنی بها (قصد شده) است بی استخاره، مثل فرمایش حضرت صادق “سلام الله علیه” که هر کس در امری بی استخاره داخل شود، بعد از آن مبتلا شود ماجور نگردد بر آن ابتلاء و در حدیث قدسی است که از #شقاوت بنده ام است که کارها را بی استخاره از من شروع نماید.
استخاره دو معنی دارد:
1. دعا بطلب بنده از خدای خود خیر را در آنچه که میخواهد به عمل آورد یا ترک نماید و این است مراد از کراهت اقدام بر عمل بی استخاره و از شقاوت بودن آن.
2.دعا بطلب کردن از خداوند، بَیانِ آنچه را که در آن خیر است از کاهایی که منافع و مضار و مصالح و مفاسد آنها نزد بنده مجهول باشد.
پس استخاره هر دو قسمش قسمی است از #دعاء و اجر و ثواب دعا بر آن مترتب است و امروز استخاره در معنی دوم استعمال میشود.
طریق قسم اول استخاره:
دو رکعت نماز بخواند و در سجده آخر بگوید: “استخیر الله بِرَحمَة” و این را مکرر کند در سجده آخر نماز شب و دو رکعت فجر و تا یکصد مرتبه تکرار این ذکر رسیده و در کاهای جزئی هفت مرتبه گفتن آن بی نماز رسیده چنانکه در کارهای مهم یکصد بار گفتن آن بی نماز رسیده.
و نیز رسیده که: هر بنده هفتاد بار بگوید: يَا أَسْمَعَ السَّامِعِينَ وَ يَا أَبْصَرَ النَّاظِرِينَ وَ يَا أَسْرَعَ الْحَاسِبِينَ وَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ و یا احکم الحاکمین صل عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ خِر لی فی كَذَا وَ كَذا. و بجای کذا و کذا آن کار را که میخواند بکند اسم برد، خداوند خیر را به او نصیب فرماید .
سراج الشیعه، باب سفر و آداب آن، ص ۸۳۶.
دعوت به اتحاد و پرهیز از اختلاف
و اعْتَصِمُواْ بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعاً وَ لَا تَفَرَّقُواْ وَ اذْکرُواْ نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَیکمْ إِذْ کنتُمْ أَعْدَآءً فَأَلَّفَ بَینَ قُلُوبِکمْ فَأَصْبَحْتُم بِنِعْمَتِهِ إِخْوناً وَ کنتُمْ عَلَی شَفَا حُفْرَةٍ مِّنَ النَّارِ فَأَنقَذَکم مِّنْهَا کذلِک یبَینُ اللَّهُ لَکمْ ءَایتِهِ لَعَلَّکمْ تَهْتَدُونَ .
و همگی به ریسمان خدا، تمسّک جویید، و پراکنده نشوید؛ و نعمتِ خدا را بر خودتان، به یاد آرید، آنگاه که دشمنان (یکدیگر) بودید، و [او] میان دل های شما، الفت انداخت، پس به (برکتِ) نعمت او، برادران (همدیگر) شدید. و شما بر کنار حفره ای از آتش بودید، و شما را از آن نجات داد؛ اینگونه، خدا نشانه هایش را برای شما روشن بیان می کند؛ تا شاید شما راهنمایی شوید.
شأن نزول
داستان نزول آیه ی فوق این گونه حکایت شده که دو قبیله ی مشهور انصار مدینه، یعنی اوس و خزرج، رقابت ها، کینه ها و دشمنی های دیرینه ای داشتند که بعد از اسلام جای خود را به برادری و محبت داده بود، اما گاهی این اختلافات نهفته شعله ور می شد.
از جمله روزی دو نفر از اوس و خزرج به نام «ثَعلبَه» و «اسعَد»، در برابر هم، افتخاراتی را که بعد از اسلام کسب کرده بودند برمی شمردند. کم کم کار به جای باریک کشید و طرف داران دو طرف دست به اسلحه بردند.
عظمت عجیب قرآن
آیت الله العظمی بهجت (ره) :
اگر چشم بصيرت داشتيم، سخن خداى متعال را كه مىفرمايد: “و لو أنّ قرءاناً سيّرت به الجبال أو قطّعت به الأرض أو كلّم به الموتى…” و اگر قرآنى بود كه كوهها به واسطهى آن به گردش در مىآمد، يا زمين بدان پيموده مىشد، يا مردگان بدان به سخن در مىآمدند، همين قرآن بود؛قدر مىدانستيم؛
ولى ما هم چنان نشستهايم و هواى نفس بر ما غالب گشته كه اين گونه كرامات و معجزات قرآن را محال مىدانيم!
آقايى را كه بنده ديده بودم ولى نمىدانستم صاحب اين كرامت است و بعد از فوتش مطلع شدم،
چند آيه را نمىدانم به او ياد داده بودند يا خودش مىدانست، ترتيب مىداد و هر ميوهاى را كه مىخواست هر چند در غير فصل آن، حاضر مىساخت!
حتى شخصى گفت: ايشان يك بار آلو را در غير فصل آن حاضر ساخت .
بالاترين انعام الهى و كتاب آسمانى و غيبى، همين قرآن است، اما ما چگونه بايد با آن رفتار كنيم تا بتوانيم از آن بهره مند شويم ؟!
در محضر آیت الله العظمی بهجت، ج۱، ص۱۱۲
مهدویت در قرآن
أَمَّنْ يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ يَكْشِفُ السُّوءَ وَ يَجْعَلُكُمْ خُلَفاءَ الْأَرْضِ؟
سوره ى نمل [آيه ى ۶۳]
يا كيست (جز خداوند) آن كه دعاى مضطرّ را به اجابت رساند و رنج و غم را برطرف سازد و شما را جانشينان زمين قرار دهد؟
تفسیــــــــــر آیـه
عبد الحميد، از حضرت ابى عبد اللّه امام صادق عليه السّلام آورده است كه فرمودند:
«هرگاه قائم عليه السّلام خروج كند، به مسجد الحرام داخل مى گردد.
پس روى به قبله به مقام پشت مى كند. سپس دو ركعت نماز مى گزارد.
آن گاه به پا مى خيزد و مى گويد:
اى مردم!
من نزديك ترين مردمان به آدم عليه السّلام ام.
اى مردم!
من نزديك ترين مردمان به ابراهيم عليه السّلام ام.
اى مردم!
من نزديك ترين مردمان به اسماعيل عليه السّلام ام.
اى مردم!
من نزديك ترين مردمان به محمّد صلّى اللّه عليه و اله و سلم ام.
سپس دست هايش را به سوى آسمان برمى دارد و دعا و تضرّع مى كند تا اين كه به رو درمى افتد و اين است (معنى) فرموده ى خداى- عزّ و جلّ-:
يا كيست آن كه دعاى مضطرّ را به اجابت رساند و رنج و غم را برطرف سازد و شما را جانشينان زمين قرار دهد؟
آيا خدايى جز خداى يكتا هست؟!
اندكى از شما متذكّر اين حقيقت مى شويد! »
تأويل الآيات الظّاهرة ج1،ص ۴۰۲- ۴۰۳
علىّ بن ابراهيم گويد:
پدرم مرا حديث داد از حسن بن علىّ بن فضّال، از صالح بن عقبه، از حضرت ابى عبد اللّه امام صادق عليه السّلام كه فرمود:
« (اين آيه) درباره ى قائم از آل محمّد عليهم السّلام نازل شد.
اوست- به خدا سوگند- آن مضطرّ؛ هنگامى كه در مقام (ابراهيم) دو ركعت نماز گزارد و خداوند را بخواند.
پس (حق) او را اجابت مى فرمايد و ناپسند را (از وى) برطرف مى سازد
و او را در زمين خليفه قرار مى دهد. »
تفسير قمى ۲ج،ص۱۲۹
تلنگر....
قالَ فَبِمَا أَغْوَيْتَنِي لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَكَ الْمُسْتَقِيمَ، ثُمَّ لَآتِيَنَّهُمْ مِنْ بَيْنِ أَيْدِيهِمْ وَمِنْ خَلْفِهِمْ وَعَنْ أَيْمَانِهِمْ وَعَنْ شَمَائِلِهِمْ ۖ وَلَا تَجِدُ أَكْثَرَهُمْ شَاكِرِينَ.
من بر سر راه راست می نشینم و انسانها را از جلو می رانم و از پشت تعقیب می کنم و از طرف راست و چپ گرفتارشان می سازم. (اعراف- 16و 17)
امام باقر(ع) در تفسیر آیه بیانی دقیق دارند که راز این جهات چهارگانه را متذکر شده اند. ایشان می فرماید:
منظور از آمدن شیطان به سراغ انسان از (پیش رو) این است که آخرت و جهانی را که در پیش دارد در نظر او سبک و ساده جلوه می دهد.
و منظور از (پشت سر) این است که آنها را به گردآوری اموال و جمع کردن ثروت و بخل از پرداخت حقوق واجب به خاطر فرزندان و وارثان دعوت می کند.
و منظور از (طرف راست) این است که امور معنوی را به وسیله شبهات و ایجاد شک و تردید، ضایع می سازد.
و منظور از (طرف چپ) این است که لذات مادی و شهوات را در نظر آنها جلوه می دهد و زیبا می سازد.
بحارالانوار، ج11، ص132
هشدار خداوند به موسی (علیه السلام) درباره جهنم
خدای تعالی می فرماید:
«و ان جهنم لموعدهم اجمعین لها سبعة ابواب لکل باب منهم جزء مقسوم» (حجر 44و43 )
یعنی « به درستی که دوزخ جایگاه کافران است که همه آنها در آن جمع شوند و برای دوزخ هفت در است که از هر دری طایفه ایی را در آورند.»
حق سبحانه و تعالی به موسی خطاب کرد که :
ای موسی! دوزخ را هفت طبقه آفریدیم در هر طبقه، هفتاد هزار کوشک از آتش است و در هر کوشکی، هفتاد هزار خانه از آتش است.
و درازی و پهنای هر تابوتی هفت برابر دنیا می باشد. و در هرتابوتی هفتاد هزار عقرب و هفتاد هزار مار است. و هر ماری به بزرگی کوه سیناست.
ای موسی بدان و آگاه باش که همه غافلان، بخیلان، زناکاران، رباخواران، شراب خواران، سخن چینان و دروغ گویان را در آن جمع گردانم
و در آن خانه ها در آورم و برایشان مارها و کژدمان مسلط گردانم که ایشان را بگزند تا ابد تا بدانند کتابهایی که خدای تعالی فرستاده بر حق بوده و جمله پیغمبران بر حق بودند.
بار دیگر خطاب رسید که: ای موسی اگر دستور دهم تا یک شخص از جهنم بیرون آید و در مشرق باشد تمام اهل مغرب از گرمی آتش آن بمیرند.
ای موسی بدان و آگاه باش که احوال و عقوبت اهل جهنم را از هزار یکی با تو بیان نکردم.
سراج القلوب، ص125
سياست شيطان گام به گام است
توضیح آیه ۳۶ سوره زخرف
سياست شيطان گام به گام است: «خطوات»
مرحله اول القاى وسوسه است. «وسوس اليه»
در مرحله دوم تماس مى گيرد. «مسّهم طائف»
مرحله سوم در قلب فرو مى رود. «فى صدور الناس»
مرحله چهارم در روح مى ماند. «فهو له قرين»
مرحله پنجم انسان را عضو حزب خود قرار مى دهد. «حزب الشيطان»
مرحله ششم سرپرست انسان مى شود. «و من يتخد الشيطان ولياً»
مرحله هفتم انسان خود يك شيطان مى شود. «شياطين الانس و…»
امام على عليه السلام در نهج البلاغه مى فرمايد: شيطان در روح انسان تخم گذارى مى كند. «فباض و فرّخ فى صدورهم»
آثار اعراض از ياد خدا:
- باز ماندن از راه خير. «ليصدونهم عن السبيل»
- انحراف فكرى كه خيال مى كند هدايت يافته است. «يحسبون انهم مهتدون»
- ديگر موعظهپذير نيست. «و اذا ذكروا لا يذكرون»
- توبه نمى كند چون خود را كج نمى داند.
- زندگى نكبت بار دارد. «و مَن أعرض عن ذكرى فانّ له مَعيشةً ضَنكا»
- كسى كه در دنيا از ديدن حقّ كور است، در آخرت نيز كور محشور مى شود. «من كان فى هذه اعمى فهو فى الاخرة اعمى»
شيطانِ همراه، ممكن است از دوستان ناباب يا همسر و فرزند يا شريك فاسد باشد. به همين دليل كلمه شيطان نكره ذكر شده است تا شامل هر نوع شيطانى شود.
نماز، ذكر رحمن است، «اقم الصلوة لذكرى» قرآن، ذكر رحمن است، «نحن نزلنا الذكر» پس هر كس از نماز و قرآن اعراض كند دچار سلطه شيطان همراه مى شود. «فهو له قرين»
پیام های آیه؛
1- سلطه شيطان در اثر اعمال خود ماست. «و من يعش… نقيّض»
2- دل يا جاى رحمن است يا شيطان. «و من يعش عن ذكر الرّحمن نقيض له شيطاناً»
3- كيفر روى گردانى از سرچشمه رحمت، بندگى شيطان سلطه گر است. «فهو له قرين»
4- تلاش شيطان براى بازداشتن انسان از راه حقّ جدّى است. «انّهم ليصدّونهم»
5- بدتر از انحراف عملى، انحراف فكرى است. «يحسبون انّهم مهتدون»
برگرفته از تفسیر نور