حکایت باهمه بله با ماهم بله!؟
14 دی 1397
بازرگانی ورشكست شد و طلب كارهاش اون رو به دادگاه كشوندن بازرگان با يک وكيل مشورت كرد و وكيل بهش گفت توی دادگاه هر كس از تو چيزی پرسيد بگو “بله".
بازرگان هم پولی به وكيل داد و قرار شـد بقيه پول را بعـد از دادگاه به وكيل بدهــد ، فردای آن روز در دادگاه در جـواب قــاضـی و طلبـکارانـش همــش گفت “بله و بله".
قاضی وقتی این وضعیت بازرگان را دید ، گفت اين بيچاره از بدهكاری عقلش را از دســت داده بهتــر اســت شمــا ببخشيدش طلب كارها هم دلشون به حال او سوخت و آن را بخشيدن.
روز بعــد وكيل به خــانه بازرگان رفــت و بقيــه پولش را طلب كرد و مرد بدهكار در جواب گفت “بله” . وكيل گفت باهمه بله با ما هم بله …