تلنگر
07 آبان 1395
بزرگی را گفتند: «فلان کس بر روی آب میرود.»
گفت: «سهل است، بزغی و صعوهای نیز برود.» .
گفتند: «فلان کس در هوا میپرَد.».
گفت: «مگسی و زغنهای میپرد.» .
گفتند: «فلان کس در یک لحظه از شهری به شهری میرود.»
شیخ گفت: «شیطان نیز در یک نفس از مشرق به مغرب میشود. این چنین چیزها را بس قیمتی نیست.
مردآن بود که در میان خلق بنشیند و برخیزد و بخسبد و بخورد و در میان بازار در میان خلق ستد و داد کند و با خلق بیامیزد و یک لحظه، به دل، از خدای، غافل نباشد.»