اشکال کریشنا مورتی
در ادیان شرقی آموزهای به نام «موکشا» وجود دارد که به معنای آزادی و رهایی است. «کریشنا_مورتی» میخواهد این آزادی را به انسان امروز ارمغان کند. او چنان به این اصل معتقد و پایبند است که حتی راه دستیابی به این آزادی را نیز در چارچوب و شیوههای مشخصی نمیبیند و هرکس را راهی بهسوی حقیقت میداند که اگر بخواهد از راهی برود که دیگری به آن رسیده است، گمراه خواهد شد.
مشکل کریشنا مورتی این است که ظرفیتهای عمل و اندیشه را در سلطهی طبیعت میبیند و نمیتواند آن را در مورد فطرت به کار گیرد. از اینرو، از طبیعت اثر پذیرفته و مایل است که به هیچ شکلی به دام آن نیافتد؛ ولی بهنوعی از آن شکست خورده، عرصهی عمل و اندیشه را کاملاً تسلیم او کرده و تنها ظرفیت و استعداد دل را برای تأمین آزادی به کار میگیرد؛ درحالی که آزادی حقیقی، این است که انسان در همه چیز و همه جا او را بیابد و هرچه را میخواهد محقق سازد.
حمیدرضا مظاهریسیف، جریانشناسی انتقادی عرفانهای نوظهور، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، ۱۳۸۹، ص ۴۶.